ریشه سرطان معده نادر امام چه بود؟
پیوند: http://takneveshteha.ir/ertehal/
بنی صدر در روزهایی که هنوزدر افکار عمومی “صد در صد” بود؛ کدی داده بود که بر اساس آزمایشهای امام ایشان شش ماه بیشتر زنده نیستند.
این موضوع در کنار برخی ارتباطات بنی صدر این سوال را برایم مطرح کرده بود که آیا ممکن است کاری که مهدی هاشمی با شهید آیت الله ربانی املشی (۱) کرده بود را با امام کرده باشد؟
آیا ممکن است فرد دیگری ؛ مثلا همین طایفه علاقه مند به رهبری منتظری گرد سرطان زا در غذای امام ریخته باشد؟
و از این دست سوالها …
دکتر عارفی، پزشک مخصوص امام در برخی مصاحبههای خود در بیان خاطرات از امام به بد شدن حال ایشان درست یک سال قبل از ارتحال اشاره کرده و میگوید: یک سال قبل از رحلت ایشان در ۱۳ خراد ۶۷ ایشان زنگ زدند گفتند که ناراحتم… بهر جهت در این جریان ها بودیم که درد شکم شان شدت گرفت ما در آن زمان برادران دیگری را به کمک طلبیدیم مثل آقای دکتر فاضل و آقای زالی متخصص گوارش آن ها تا داشتند می آمدند.
در مصاحبه اخیر با “دانش روز” هم گفته است «امام سرطان معده ای از انواع نادر و بسیار تهاجمی پیدا کرده بودند.»
مسمومیت با مواد رادیو اکتیو و سرطان زا در دهه شصت از جمله شیوه های بی خطر قتل محسوب می شد که عامل مسمومیت از پیامدهای آن مصون می ماند. اما اشکال این روش اثر دیرهنگام آن بود که گاه سالها زمان می برد.
در دهه کنونی نیز موارد بسیاری از این دست وجود دارد. آنچنان که منابع عراقی در سال ۸۷ ادعا کردند رئیس مجلس اعلای اسلامی عراق در جریان سفر اخیر خود به اردن در اواسط ۲۰۰۷ در ضیافت شاه اردن، براثر نوشیدن قهوه ای که به ماده سمی تالیوم آغشته بود، به سرطان خطرناک ریه مبتلا شده است. اما این خبر تکذیب شد و عامل مسمومیت حکیم هیچگاه شناسایی نشد.
همچنین سی آی ای اعتراف کرده است که این سازمان در طرحی بمنظور مسموم ساختن فیدل کاسترو از نمک تالیوم که در هنگام واکس زدن کفشهایش در آن قرار داده بودند، استفاده کرده تا او در اثر مجاورت با این ماده مسموم گردد، اما سفری که در نظر بود در خلال آن از این ماده استفاده شود، لغو گردید.
با این وصف آیا می توان مصاحبه اخیر دکتر مخصوص امام را نقطه آغازی برای بازخوانی علت ارتحال و یا حتی شاید شهادت امام خمینی دانست؟
-
۱- مهدی هاشمی معدوم در بخشی از اعترافات خود چنین تشریح می کند:
«در رابطه با قتل مرحوم ربانی قضیه بدین ترتیب بود که بعد از قضیه مجلس خبرگان و آمدن آقای ربانی املشی خدمت منتظری در رابطه با جریانات آینده رهبری، چند ماه بعد از خبرگان - که دقیقا یادم نیست چه زمانی بود - روزی با آقای… در تهران در منزل قبلی ایشان گویا اختیاریه بود صحبت کردیم که چگونه یک ضربه به ایشان بزنیم. گفت: ما وسایل و امکانات سمی و داروهای مسموم کننده و سرطان زا در اختیار داریم که می توان به صورت نامرئی فرد را مسموم نمود که در اثر این مسمومیت به سرطان کشنده مبتلا خواهد شد. پس از بحث و بررسی این شیوه به نظرمان مطلوب افتاد برای اجرای قضیه، او گفت: یکی از افراد ما - که شک دارم منظورش فلانی یا فلانی بود - به تازگی با آقای… ارتباط یافته بودند، البته رفاقت قبلی داشتند. وی از نظر کار با نهضت ها به تازگی در اختیار آقای… قرار گرفته بودند، می گفت: می توانند با آقای ربانی در تماس و ارتباط قرار گیرند. من دقیقا سؤال نکردم شیوه ارتباطی آنان چگونه است ولی آقای… با ضرس قاطع مدعی بود که رابطه گرفتن برای او آسان است. در مورد شیوه عمل مدعی بود پس از ۱۵یا ۲۰روز پس از استعمال و استشمام مواد مزبور طرف تحت تأثیر قرار خواهد گرفت. مدتی بعد که به قم آمده بود، گفت: «عمل انجام گرفته است.» ما تا مدتی در انتظار تأثیرات آن بودیم ولی خبری نشد. تا اینکه نمی دانم چه سالی بود که اعلام شد یعنی دوستان خبر دادند که ایشان مبتلا به سرطان شده و به خارج از کشور اعزام شده است. احتمال قوی دادیم که تأثیر همان حرکت باشد…
مواد مزبور را در رابطه با نفوذ در ضد انقلاب تهیه کرده بود و در منزل خود نگهداری می کرد. من از نام و نوع مواد و از نظر علمی و فنی چیزی نمی دانم ولی خاصیتی که برای آنها می گفت این بود که مواد شیمیایی و سمی است و تا مدتی بعد اثرش ظاهر می شود.در این مورد شک دارم که می گفت نوعی از آنها را در بعضی حیوانات آزمایش کرده است. نحوه استعمال را هم از طریق آشامیدن و هم استشمام می دانست. این بود کل ماجرا تا آنجا که من در جریان امر قرار گرفتم ولی از چگونگی اجرا و عمل و خصوصیات آن چیزی به من نگفت و من نیز انگیزه ای برای اینکه بدانم نداشتم و تحقیق نکردم.»
منبع: خاطرات سیاسی/ محمد محمدی ری شهری/ دوم / تیرماه ۱۳۶۱ / ص۲۴۲ - ۲۴۱
پ.ن۲: بعد از انتشار این متن یکی از دوستان متذکر شد که یکی از اعضای وزارت اطلاعات و از چهره های نزدیک به بیت امام، نقل کرده است “امام بیماری قلب داشت و قرص های قلبش را آقای م - ک از لندن می خرید؛ ما رد داروخانه ای که او ازش قرص قلب می خرید را گرفتیم. بعدا دیدم که یک هفته بعد از رحلت امام آن داروخانه تعطیل شده! بعد فهمیدیم که سرویس انگلستان رد او را زده و این که او دارو را برای امام می گرفته و یکی دوبار داروی سرطان زا گذاشته است.”