• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

  • سخن حضرت آیت الله بهجت درباره مقام حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) در جمع طلاب :" شما در جوار گنج الهی هستید قدر آن را بدانید ***

نگذاریم اسلام سیلی بخورید...

05 اسفند 1394 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)

 

جبهه ی حق در طول تاریخ فراز و نشیب های زیادی را پشت سر گذاشته و تحولات سیاسی و فرهنگی بسیاری را تجربه کرده است. ظهور انبیای الهی یکی پس از دیگری برای تثبیت جریان توحید در عالم اتفاق افتاد ولی همواره جبهه ای از فراعنه‌ی زمان در برابر آن قد علم کرد.

جبهه ی باطل با صرف همه ی توان و انرژی خود سعی در خاموش کردن انوار هدایت داشت. ظهور پیامبر اسلام فصل تازه ای در تاریخ تحولات جهان گشود و عرصه را برای کفار و مشرکان تنگ کرد اما آن‌ها هرگز دست از تلاش بر نداشتند و به تبعیت از اولیای تاریخی خود برای حذف اسلام با یکدیگر هم پیمان شدند اما در نهایت در برابر قدرت روز افزون مسلمانان تسلیم گشتند.

پس از وفات پیامبر وقت امتحان مسلمین فرا رسید. جبهه ی باطل در لباس نفاق وارد عمل شد. حق جانشین پیامبر غصب شد و حرمت دختر رسول خدا شکسته شد. یاگار آن دوران سیلی به مظهر تام و تمام اسلام است که همواره دل شیعیان را به درد آورده است. بعد از این دوران حکومت اسلامی از مسیر خود منحرف شد.

طی سال های طولانی جبهه ی باطل همه ی تلاش خود را برای به انزوا بردن جریان حق انجام داد اما بعد از گذشت 1400 سال از عصر پیامبر انقلاب اسلاامی ایران با رهبری امام خمینی(ره) و با فداکاری های ملت ایران به پیروزی رسید و حکومت اسلامی تشکیل شد.انقلاب اسلامی تاریخ را تغییر داد و یک راه جدید در برابر بشر قرار داد که همان راه اولیای الهی بود.

این انقلاب از نخستین روزهای پیروزی با توطئه ی گسترده و سازمان یافته ی دشمنان روبه برو گردید و همواره از ناحیه ی دشمنان زخم هایی بر پیکر جوان آن وارد شد اما همچنان با قوت به مسیر خود ادامه می دهد. جبههی باطل هر روز به دنبال فرصتی ست تا برای تثبیت سلطه‌ی خود بر همه ی دنیا، بار دیگر سیلی محکمی به اسلام بزند تا مبادا کسی در دنیا هوس کند به پیروی از اهل بیت و انبیا ی الهی زندگی کند؛ تا همه تسلیم و برده ی نظام سرمایه داری شده و برای توسعه ی قدرت آن عمر خود را به کار گیرند. اهمیت حفظ انقلاب اسلامی از آن جهت است که امروز پرچمدار حکومت دینی ست که زندگی بر اساس آرمان های اولیای الهی را تبلیغ می کند.

امام خمینی(ره) در سال می فرمایند: ” من به شما عرض کنم که اگر خدای نخواسته، خدای نخواسته اسلام در ایران سیلی بخورد بدانید که در همه ی دنیا سیلی خواهد خورد و بدانید که به این زودی ها دیگر نمی تواند سرش را بلند کند. این الان یک تکلیف بسیار بزرگی است که از همه ی تکالیف بالاتر است.”

 

بصیرت سیاسی ، انتخابات ، مجلس شورای اسلامی ، مجلس خبرگان


حال سوال اینجاست که امروز جریان باطل برای سیلی زدن به اسلام از چه نقطه ای وارد عمل خواهد شد؟

ورود جریان مطلوب دشمن در حوزه ی تصمیم گیری های مهم کشور آن چیزی است که امروز برنامه ریزی های دشمن در جهت آن قرار گرفته است؛ تا بدین ترتیب قانون گذاری ها در کشور نه با هدف تامین نیاز های مردم کشور؛ و نه با هدف افزایش قدرت و اقتدار نظام اسلامی؛ بلکه با هدف تامین خواسته های اربابان استکبار جهانی انجام خواهد شد.

حرکت در این مسیر همان بلایی را بر سر ما خواهد آورد که در دوان بنی امیه و بنی عباس بر سر مردم آمد. آنچه در آن دوران غالب بود چیزی نبود جز تحقیر و ظلم و بی عدالتی و در یک کلام جامعه متشکل از مردمی بود که نه دین برایشان ماند و نه دنیا. آیا ناامید شدن شیعیان، مسلمانان و حق طلبانی که به ایران به عنوان پرچم دار حکومت دینی چشم امید دوخته اند چیزی جز سیلی زدن به اسلام و منزوی کردن آن است؟ بدانیم که امروز لحظه‌ی نیاز دین به ماست.

اگر در این لحظه حضور پیدا نکردیم چه فایده که خود را آماده و مستعد کمک به دین بنامیم؟ وقتی که بیمار به علاج فوری نیاز دارد زمانی می توان به کمک افتخار کرد که در لحظه؛ داروی او ا تامین کنیم. والّا اگر لحظه گذشت، اگر صد برابر آن دارو هم آورده شود دیگر جه فایده‌ای خواهد داشت؟ اگر امروز مسئولیت شرعی خود را انجام ندهیم و اسلام بار دیگر یکه و تنها مانده و از دست‌های آلوده‌ی دشمنان سیلی بخورد چه فایده که تا آخر عمر به استغفار بنشینیم؟

حضور پرشور در انتخابات و انتخاب افراد اصلحی که به جای دست دادن با شیطان بزرگ برای حل مشکلات کشور به ظرفیت های درونی کشور توجه کرده و اقتصاد مقاومتی را سرلوحه ی کار خود قرار دهند داروی امروز اسلام برای حفظ و ماندگاری است.

ملت آگاه ایران که همواره در مسیر انقلاب، مشکلات را به جان خریده یک بار دیگر به میدان خواهد آمد و مصداق همان مومنانی خواهد شد که خداوند پیامبر را به وسیله‌ی آن ها یاری خواهد کرد…

هو الذی ایدک بنصره و بالمومنین…



منبع : گاهنامه سدید (نشریه داخلی حوزه علمیه خواهران حضرت عبدالعظیم.ع)


 نظر دهید »

جایگاه حساس مجلس خبرگان

05 اسفند 1394 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)


جایگاه مجلس خبرگان خیلی حساسه
پس کسی که میخواد بره به خبرگان باید
هم تولی داشته باشه هم تبری


به جای ایجاد شبهه در سلامت انتخابات باید مردمو به مشارکت بیشتر دعوت کنه
در برابر فشارهای داخلی و خارجی مقاوم باشه


به جای گوش سپردن به رسانه های بیگانه از توطئه های دشمن آگاه باشه
باید دلبسته مردم و نظام باشه نه فارغ از رنج مردم در خانه های مجلل


با قانون شکنان و برهم زنندگان نظم و امنیت جامعه دوست نباشه نه اینکه از آنها دفاع کنه
باید به جای حفظ نظام های ورشکسته دنیا دنبال حفظ نظام کشورش باشه

مجلس خبرگان ، انتخابات ، بصیرت سیاسی ، انتخاب اصلح


منبع : گاهنامه داخلی حوزه علمیه خواهران عبدالعظیم.ع “سدید “



 نظر دهید »

شهر در امن و امان است ولی آسوده نخوابیم

05 اسفند 1394 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)

 

خوبی شهر در امن و امان این است که هر روز صبح بچه هایش خوش و خندان می روند مدرسه. مرد ها صبح به صبح نان تازه می خرند. زن ها می نشینند پشت فرمان و از یک سر شهر می روند سر دیگرش و شب ها هم همه آسوده می خوابند… .
شهر در امن و امان یک بدی هم دارد آن هم این که امن و امانی که زیاد شد دیگر همه فکر می کنند مثل جاذبه ی زمین جزء قوانین لا یتغیر الهی است و حتی به مخیله شان هم نمی آید که ممکن است یک روز صبح از خواب بیدار شوند و ببینند دیگر از خواب آسوده خبر نیست.


مردم شریف ایران باید به این عبرت تاریخی توجه کنند که اگر جمهوری اسلامی ایران در سال 88 و در روز قدس، از شعار نه غزه نه لبنان اصلاح‌طلبان حمایت می‌کرد، این روزها به جای برگزاری مانور مقابله با حملات تروریستی، باید در کوچه پس کوچه‌های تهران با داعش و وهابیت عربستانی مقابله می‌کردیم.


شاید مردم آن جا هم هیچ وقت فکرشان به اینجا خطور نمی کرد که روزی بیاید که با حیوان صفتانی چون داعش در کشورشان روبه رو شوند. حماسه ی ملت ایران در 9 دی 88 باعث شد تا خداوند امن و امانی اش را برای ما دوام دهد.


هرکس به وقت یاری رهبرش در خواب باشد؛زیر لگد دشمن بیدار می شود. (امام علی(ع)؛غررالحکم ص -422)


منبع : گاهنامه سدید (نشریه داخلی حوزه علمیه خواهران حضرت عبدالعظیم.ع)

 نظر دهید »

چطور در انتخابات رأی دهیم ؟

05 اسفند 1394 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)

 

بصیرت سیاسی ، انتخابات ، مجلس شورای اسلامی ، مجلس خبرگان

 نظر دهید »

نامه دوم رهبر انقلاب اسلامی به عموم جوانان در کشورهای غربی‌

19 آذر 1394 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)

 

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم

به عموم جوانان در کشورهای غربی‌


حوادث تلخی که تروریسم کور در فرانسه رقم زد، بار دیگر مرا به گفتگو با شما جوانان برانگیخت. برای من تأسّف‌بار است که چنین رویدادهایی بستر سخن را بسازد، امّا واقعیّت این است که اگر مسائل دردناک، زمینه‌ای برای چاره‌اندیشی و محملی برای همفکری فراهم نکند، خسارت دوچندان خواهد شد. رنج هر انسانی در هر نقطه از جهان، به‌خودی‌خود برای همنوعان اندوه‌بار است. منظره‌ی کودکی که در برابر دیدگان عزیزانش جان میدهد، مادری که شادی خانواده‌اش به عزا مبدّل میشود، شوهری که پیکر بی‌جان همسرش را شتابان به سویی میبرد، و یا تماشاگری که نمیداند تا لحظاتی دیگر آخرین پرده‌ی نمایش زندگی را خواهد دید، مناظری نیست که عواطف و احساسات انسانی را برنینگیزد. هرکس که از محبّت و انسانیّت بهره‌ای برده باشد، از دیدن این صحنه‌ها متأثّر و متألّم میشود؛ چه در فرانسه رخ دهد، چه در فلسطین و عراق و لبنان و سوریه. قطعاً یک‌ونیم میلیارد مسلمان همین احساس را دارند و از عاملان و مسبّبان این فجایع، منزجر و بیزارند. امّا مسئله این است که رنجهای امروز اگر مایه‌ی ساختن فردایی بهتر و ایمن‌تر نشود، فقط به خاطره‌هایی تلخ و بی‌ثمر فرو خواهد کاست. من ایمان دارم که تنها شما جوانهایید که با درس گرفتن از ناملایمات امروز، قادر خواهید بود راه‌هایی نو برای ساخت آینده بیابید و سدّ بیراهه‌هایی شوید که غرب را به نقطه‌ی کنونی رسانده است.

درست است که امروز تروریسم درد مشترک ما و شما است، امّا لازم است بدانید که ناامنی و اضطرابی که در حوادث اخیر تجربه کردید، با رنجی که مردم عراق، یمن، سوریه، و افغانستان طیّ سالهای متمادی تحمّل کرده‌اند دو تفاوت عمده دارد؛ نخست اینکه دنیای اسلام در ابعادی بمراتب وسیع‌تر، در حجمی انبوه‌تر و به مدّت بسیار طولانی‌تر قربانی وحشت‌افکنی و خشونت بوده است؛ و دوّم اینکه متأسّفانه این خشونتها همواره از طرف برخی از قدرتهای بزرگ به شیوه‌های گوناگون و به شکل مؤثّر حمایت شده است. امروز کمتر کسی از نقش ایالات متّحده‌ی آمریکا در ایجاد یا تقویت و تسلیح القاعده، طالبان و دنباله‌های شوم آنان بی‌اطّلاع است. در کنار این پشتیبانی مستقیم، حامیان آشکار و شناخته‌شده‌ی تروریسم تکفیری، علی‌رغم داشتن عقب‌مانده‌ترین نظامهای سیاسی، همواره در ردیف متّحدان غرب جای گرفته‌اند، و این در حالی است که پیشروترین و روشن‌ترین اندیشه‌های برخاسته از مردم‌سالاری‌های پویا در منطقه، بی‌رحمانه مورد سرکوب قرار گرفته است. برخورد دوگانه‌ی غرب با جنبش بیداری در جهان اسلام، نمونه‌ی گویایی از تضاد در سیاستهای غربی است.

چهره‌ی دیگر این تضاد، در پشتیبانی از تروریسم دولتی اسرائیل دیده میشود. مردم ستمدیده‌ی فلسطین بیش از شصت سال است که بدترین نوع تروریسم را تجربه میکنند. اگر مردم اروپا اکنون چند روزی در خانه‌های خود پناه میگیرند و از حضور در مجامع و مراکز پرجمعیّت پرهیز میکنند، یک خانواده‌ی فلسطینی ده‌ها سال است که حتّی در خانه‌ی خود از ماشین کشتار و تخریب رژیم صهیونیست در امان نیست. امروزه چه نوع خشونتی را میتوان از نظر شدّت قساوت با شهرک‌سازی‌های رژیم صهیونیست مقایسه کرد؟ این رژیم بدون اینکه هرگز به‌طور جدّی و مؤثّر مورد سرزنش متّحدان پرنفوذ خود و یا لااقل نهادهای بظاهر مستقلّ بین‌المللی قرار گیرد، هر روز خانه‌ی فلسطینیان را ویران و باغها و مزارعشان را نابود میکند، بی‌آنکه حتّی فرصت انتقال اسباب زندگی یا مجال جمع‌آوری محصول کشاورزی را به آنان بدهد؛ و همه‌ی اینها اغلب در برابر دیدگان وحشت‌زده و چشمان اشک‌بار زنان و کودکانی روی میدهد که شاهد ضرب و جرح اعضای خانواده‌ی خود و در مواردی انتقال آنها به شکنجه‌گاه‌های مخوفند. آیا در دنیای امروز، قساوت دیگری را در این حجم و ابعاد و با این تداوم زمانی می‌شناسید‌؟ به گلوله بستن بانویی در وسط خیابان فقط به جرم اعتراض به سربازِ تا دندان مسلّح، اگر تروریسم نیست پس چیست؟ این بربریّت چون توسّط نیروی نظامی یک دولت اشغالگر انجام میشود، نباید افراطی‌گری خوانده شود؟ یا شاید این تصاویر فقط به این علّت که شصت سال مکرّراً از صفحه‌ی تلویزیون‌ها دیده شده، دیگر نباید وجدان ما را تحریک کند.

لشکرکشی‌های سالهای اخیر به دنیای اسلام که خود قربانیان بی‌شماری داشت، نمونه‌ای دیگر از منطق متناقض غرب است. کشورهای مورد تهاجم، علاوه بر خسارتهای انسانی، زیرساخت‌های اقتصادی و صنعتی خود را از دست داده‌اند، حرکت آنها به سوی رشد و توسعه به توقّف یا کندی گراییده، و در مواردی ده‌ها سال به عقب برگشته‌اند؛ با وجود این، گستاخانه از آنان خواسته میشود که خود را ستمدیده ندانند. چگونه میتوان کشوری را به ویرانه تبدیل کرد و شهر و روستایش را به خاکستر نشاند، سپس به آنها گفت که لطفاً خود را ستمدیده ندانید! به جای دعوت به نفهمیدن و یا از یاد بردن فاجعه‌ها، آیا عذرخواهیِ صادقانه بهتر نیست؟ رنجی که در این سالها دنیای اسلام از دورویی و چهره‌آرایی مهاجمان کشیده است، کمتر از خسارتهای مادّی نیست.

جوانان عزیز! من امید دارم که شما در حال یا آینده، این ذهنیّت آلوده به تزویر را تغییر دهید؛ ذهنیّتی که هنرش پنهان کردن اهداف دور و آراستن اغراض موذیانه است. به نظر من نخستین مرحله در ایجاد امنیّت و آرامش، اصلاح این اندیشه‌ی خشونت‌زا است. تا زمانی که معیارهای دوگانه بر سیاست غرب مسلّط باشد، و تا وقتی که تروریسم در نگاه حامیان قدرتمندش به انواع خوب و بد تقسیم شود، و تا روزی که منافع دولتها بر ارزشهای انسانی و اخلاقی ترجیح داده شود، نباید ریشه‌های خشونت را در جای دیگر جستجو کرد.

متأسّفانه این ریشه‌ها طیّ سالیان متمادی، بتدریج در اعماق سیاستهای فرهنگی غرب نیز رسوخ کرده و یک هجوم نرم و خاموش را سامان داده است. بسیاری از کشورهای دنیا به فرهنگ بومی و ملّی خود افتخار میکنند، فرهنگهایی که در عین بالندگی و زایش، صدها سال جوامع بشری را بخوبی تغذیه کرده است؛ دنیای اسلام نیز از این امر مستثنا نبوده است. امّا در دوره‌ی معاصر، جهان غرب با بهره‌گیری از ابزارهای پیشرفته، بر شبیه‌سازی و همانندسازی فرهنگی جهان پافشاری میکند. من تحمیل فرهنگ غرب بر سایر ملّتها و کوچک شمردن فرهنگهای مستقل را یک خشونت خاموش و بسیار زیان‌بار تلقّی میکنم. تحقیر فرهنگهای غنی و اهانت به محترم‌ترین بخشهای آنها در حالی صورت میگیردکه فرهنگ جایگزین، به‌هیچ‌وجه از ظرفیّت جانشینی برخوردار نیست. به طور مثال، دو عنصر «پرخاشگری» و «بی‌بندوباری اخلاقی» که متأسّفانه به مؤلّفه‌های اصلی فرهنگ غربی تبدیل شده است، مقبولیّت و جایگاه آن را حتّی در خاستگاهش تنزّل داده است. اینک سؤال این است که اگر ما یک فرهنگ ستیزه‌جو، مبتذل و معناگریز را نخواهیم، گنهکاریم؟ اگر مانع سیل ویرانگری شویم که در قالب انواع محصولات شبه هنری به سوی جوانان ما روانه میشود، مقصّریم؟ من اهمّیّت و ارزش پیوندهای فرهنگی را انکار نمیکنم. این پیوندها هر گاه در شرایط طبیعی و با احترام به جامعه‌ی پذیرا صورت گرفته، رشد و بالندگی و غنا را به ارمغان آورده است. در مقابل، پیوندهای ناهمگون و تحمیلی، ناموفّق و خسارت‌بار بوده است. با کمال تأسّف باید بگویم که گروه‌های فرومایه‌ای مثل داعش، زاییده‌ی این‌گونه وصلتهای ناموفّق با فرهنگهای وارداتی است. اگر مشکل واقعاً عقیدتی بود، میبایست پیش از عصر استعمار نیز نظیر این پدیده‌ها در جهان اسلام مشاهده میشد، درحالی‌که تاریخ، خلاف آن را گواهی میدهد. مستندات مسلّم تاریخی بروشنی نشان میدهد که چگونه تلاقی استعمار با یک تفکّر افراطی و مطرود، آن‌هم در دل یک قبیله‌ی بدوی، بذر تندروی را در این منطقه کاشت. وگرنه چگونه ممکن است از یکی از اخلاقی‌ترین و انسانی‌ترین مکاتب دینی جهان که در متن بنیادینِ خود، گرفتن جان یک انسان را به مثابه‌ی کشتن همه‌ی بشریّت میداند، زباله‌ای مثل داعش بیرون بیاید؟

از طرف دیگر باید پرسید چرا کسانی که در اروپا متولّد شده‌اند و در همان محیط، پرورش فکری و روحی یافته‌اند، جذب این نوع گروه‌ها میشوند؟ آیا میتوان باور کرد که افراد با یکی دو سفر به مناطق جنگی، ناگهان آن‌قدر افراطی شوند که هم‌وطنان خود را گلوله‌باران کنند؟ قطعاً نباید تأثیر یک عمر تغذیه‌ی فرهنگی ناسالم در محیط آلوده و مولّد خشونت را فراموش کرد. باید در این زمینه تحلیلی جامع داشت، تحلیلی که آلودگی‌های پیدا و پنهان جامعه را بیابد. شاید نفرت عمیقی که طیّ سالهای شکوفایی صنعتی و اقتصادی، در اثر نابرابری‌ها و احیاناً تبعیض‌های قانونی و ساختاری در دل اقشاری از جوامع غربی کاشته شده، عقده‌هایی را ایجاد کرده که هر از چندی بیمارگونه به این صورت گشوده میشود.

به‌هرحال این شما هستید که باید لایه‌های ظاهری جامعه‌ی خود را بشکافید، گره‌ها و کینه‌ها را بیابید و بزدایید. شکافها را به جای تعمیق، باید ترمیم کرد. اشتباه بزرگ در مبارزه با تروریسم، واکنشهای عجولانه‌‌ای است که گسست‌های موجود را افزایش دهد. هر حرکت هیجانی و شتاب‌زده که جامعه‌ی مسلمان ساکن اروپا و آمریکا را که متشکّل از میلیون‌ها انسان فعّال و مسئولیّت‌پذیر است، در انزوا یا هراس و اضطراب قرار دهد و بیش از گذشته آنان را از حقوق اصلی‌شان محروم سازد و از صحنه‌ی اجتماع کنار گذارَد، نه تنها مشکل را حل نخواهد کرد بلکه فاصله‌ها را عمق، و کدورتها را وسعت خواهد داد. تدابیر سطحی و واکنشی ــ مخصوصاً اگر وجاهت قانونی بیابد ــ جز اینکه با افزایش قطب‌بندی‌های موجود، راه را بر بحرانهای آینده بگشاید، ثمر دیگری نخواهد داشت. طبق اخبار رسیده، در برخی از کشورهای اروپایی مقرّراتی وضع شده است که شهروندان را به جاسوسی علیه مسلمانان وامیدارد؛ این رفتارها ظالمانه است و همه میدانیم که ظلم، خواه‌ناخواه خاصیّت برگشت‌پذیری دارد. وانگهی مسلمانان، شایسته‌ی این ناسپاسی‌ها نیستند. دنیای باختر قرنها است که مسلمانان را بخوبی می‌شناسد؛ هم آن روز که غربیان در خاک اسلام میهمان شدند و به ثروت صاحبخانه چشم دوختند، و هم روز دیگر که میزبان بودند و از کار و فکر مسلمانان بهره جستند، اغلب جز مهربانی و شکیبایی ندیدند. بنابراین من از شما جوانان میخواهم که بر مبنای یک شناخت درست و با ژرف‌بینی و استفاده از تجربه‌های ناگوار، بنیانهای یک تعامل صحیح و شرافتمندانه را با جهان اسلام پی‌ریزی کنید. در این صورت، در آینده‌ای نه‌چندان دور خواهید دید بنایی که بر چنین شالوده‌ای استوار کرده‌اید، سایه‌ی اطمینان و اعتماد را بر سر معمارانش میگستراند، گرمای امنیّت و آرامش را به آنان هدیه میدهد، و فروغ امید به آینده‌ای روشن را بر صفحه‌ی گیتی میتاباند.
سیّدعلی خامنه‌ای
۸ آذر ۱۳۹۴

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 24

معرفی حوزه علمیه حضرت عبدالعظیم ع

شهرری، زمانی دارای حوزه‌های بسیار بوده و یک مرکز علمی محسوب می شد که مهم‌ترین عامل آن، حُسن‌ همجواری با مشاهد شریفه سه امامزاده بزرگوار، خصوصاً حضرت عبدالعظیم(ع) است که در این باره یکی از مراجع عالی‌قدر شیعه، حضرت‌ ایة الله ‌بهجت به طلاب فرمودند: «شما در جوار گنج الهی هستید، قدر آن را بدانید». قدمت حوزه علمیه آستان حضرت عبدالعظیم(ع) به سال‌های اوایل پیروزی انقلاب اسلامی بر می گردد. در اواسط شهریور 1359 بنای مقبره رضاخانی تخریب و به جای آن حوزه علمیه احداث شد و در 1366 حدود هفتاد نفر طلبه برای سال اول پذیرفته شدند. حوزه ‌علمیه آستان ‌حضرت‌عبدالعظیم(ع) ظرفیت ‌پذیرش سیصد طلبه علوم دینی در دو سطح 2و 3 را داراست و ساختمان آن از کلّیه امکانات آموزشی و رفاهی برخوردار است و از این جهت جزء معدود حوزه‌های کشور است. زیر بنای کلّ ساختمان 11 هزار و 500 متر مربع و محوطه، 6500 متر مربع و مساحت کلّ مدرسه 18 هزار متر مربع است.

جستجو

موضوعات

  • همه
  • طب سنتی و پزشکی
  • سیاسی
  • مناسبتهای سال
  • اخبار حوزه
  • علمی
  • مذهبی
  • عمومی
  • دست نوشته های یک طلبه
  • نرم افزار
  • شهداء
  • استفتائات
  • جدیدترین مقالات
  • برگی از زندگی علما
  • فراخوان
  • پژوهش
  • معرفی رسانه
  • منِ طلبه
  • نمونه سوالات امتحانی سطح2
  • داستان های پند آموز

پیوندهای روزانه


پشتیبانی سامانه وبلاگ مدارس
وبلاگ خانم یادگاری
گفته ها و ناگفته های یک طلبه
شبکه اجتماعی هادی نت
دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبري
دفتر مقام معظم رهبري

خبرنامه

آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          

اوقات شرعی

امروز: دوشنبه 17 آذر 1404
اوقات شرعی به افق:
  • اذان صبح اذان صبح:
  • طلوع آفتاب طلوع آفتاب:
  • اذان ظهر اذان ظهر:
  • غروب آفتاب غروب آفتاب:
  • اذان مغرب اذان مغرب:
  • نیمه شب شرعی نیمه شب شرعی: