• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

  • سخن حضرت آیت الله بهجت درباره مقام حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) در جمع طلاب :" شما در جوار گنج الهی هستید قدر آن را بدانید ***

عایشه چگونه و به دست چه کسی کشته شد؟

17 مرداد 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)

 

برتری انسان بر غیرانسان به نعمت عقل است. عقل یکی از بزرگ‌ترین نعمت‌های خداوند است و نزد پروردگار از ارزش و مقامی بالا برخوردار است تا جایی که خداوند خطاب به عقل می‌فرماید: «تنها تو را در میان کسانی که دوست دارم کامل می کنم» و تنها عقل این ارزش و این قابلیت را دارد که مورد خطاب خداوند قرار گیرد و باری تعالی خطاب به عقل فرمود: «أَمَا إِنِّی إِیَّاکَ آمُرُ وَ إِیَّاکَ أَنْهَى وَ إِیَّاکَ أُعَاقِبُ وَ إِیَّاکَ أُثِیبُ»(1)؛ ای عقل آگاه باش که تنها تو را امر می‌کنم و تنها تو را نهی می‌کنم تنها تو را عقاب می‌کنم و تنها تو را ثواب می‌دهم؛ لذا انسان به خودی خود ارزش امر و نهی ندارد چیزی که به انسان ارزش و بها می‌دهد عقل است از این رو است که خداوند می‌فرماید تنها تو را عقاب می‌کنم؛ زیرا عقل است که شرافت مخاطب واقع شدن اوامر و نواهی خداوند را دارا است. حیوانات و جانوران دیگر مورد خطاب امر و نهی خداوند نیستند؛ چراکه عقل ندارند و انسان‌های مجنون و فاقد عقل نیز مورد خطاب دستورات خداوند قرار نمی‌گیرند و تکلیف ندارند.

عقل حجت الهی است

شرافت عقل به حدی بالا است که عقل را حجت درون نامیدند؛ و انبیا و رسولان را حجت ظاهری نامیدند. از این رو صرف اینکه انسان قوه «عقل» داشته باشد کافی نیست، بلکه باید این قوه و قدرت را استفاده کند و عقل را برای خود حجت قرار دهد و از عقل خویش پیروی نماید آنگاه انسانی که از عقل پیروی کند اشرف از حیوانات و مخلوقات خداوند خواهد بود و او را عاقل می‌نامند و اگر با وجود عقل آن را حجت و امام قرار نداد از حیوانات هم پست‌تر و پایین‌تر خواهد بود، «اولئک کالانعام بل هم اضل سبیلا».
از این رو است که تنها عاقلان و تعقل کنندگان وارد بهشت می‌شوند هر کس که عقل دارد دین دارد و هرکس که دین دارد وارد بهشت می‌شود. ابن سکیت از امام رضا می‌پرسد امروز که انبیا نیستند حجت خداوند کیست؟ امام رضا علیه السلام فرمود: « الْحُجَّةُ عَلَى الْخَلْقِ الْیَوْمَ قَالَ فَقَالَ ع الْعَقْلُ یُعْرَفُ بِهِ الصَّادِقُ عَلَى اللَّهِ فَیُصَدِّقُهُ وَ الْکَاذِبُ عَلَى اللَّهِ فَیُکَذِّبُهُ قَالَ فَقَالَ ابْنُ السِّکِّیتِ هَذَا وَ اللَّهِ هُوَ الْجَوَابُ»(2)؛ عقل امروز حجت است؛ چراکه به وسیله عقل است که صادق شناخته می‌شود و تصدیق می‌شود و به وسیله عقل است که کاذب شناخته می‌شود و تکذیب می‌شود از این رو تعقل کردن یعنی شناختن امام صادق از کاذب و تصدیق یعنی تبعیت کردن از امام صادق و تکذیب یعنی برائت و بی زاری از امام کاذب هر گروهی از اهل جهنم که وارد دوزخ می‌شوند، ملائکه دوزخ از ایشان می‌پرسند آیا برای شما «نذیر» نیامد جهنمیان در پاسخ می‌گوید نذیر آمد، اما رسولان الهی را تکذیب کردیم و گفتیم خداوند چیزی را نازل نکرده است. اهل دوزخ می‌گویند اگر ما می‌شنیدیم یا تعقل می‌کردیم از اهل جهنم نبودیم. کسانی که تعقل می‌کنند حجت خدا را هیچ گاه تکذیب نمی‌کنند و هیچ گاه در فتنه‌ها گمراه نمی‌شوند.

قرآن زنان پیامبر را به عذاب دو برار وعده می دهد

خداوند در قرآن کریم که همه مسلمانان آن را یکی از حجت‌های خدا می دانند می‌فرماید: «یا نِساءَ النَّبِیِّ مَنْ یَأْتِ مِنْکُنَّ بِفاحِشَةٍ مُبَیِّنَةٍ یُضاعَفْ لَهَا الْعَذابُ ضِعْفَیْنِ وَ کانَ ذلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسیراً» (احزاب 30)؛ پس از آن به زبان پیغمبر صلّى اللَّه علیه و آله خطاب نموده می‌فرماید: اى زنان پیغمبر هر که از شما معصیت و گناه بسیار زشتى را که آشکار است بجا آورد براى او (در آخرت) عذاب و شکنجه دو برابر (آن گناه که کرده) افزوده شود و آن دو برابر کردن عذاب بر خدا آسان است (همسر پیامبر بودن مانع از عذاب نمی‌شود).
کلام خداوند برای تمام کسانی که قرآن را قبول دارند یا ادعای قبول کردن آن را دارند حجت است. تفاوت مسلمان و کافر در قبول یا رد قرآن است کسانی که تعقل می‌کنند هرگز آیه‌ای یا حرفی از قرآن را تکذیب نمی‌کنند. کسی که تابع عقل است و عاقل؛ کلام خداود را نصب العین خویش قرار می‌دهد.
این آیه شریفه با لحنی تند و صریح خطاب به زنان پیامبر می‌فرماید: اگر کسی از شما مرتکب فاحشه‌ای (گناه بسیار زشت و آشکار) شود عذاب او دو برابر خواهد بود و دو برابر کردن عذاب زنان پیامبر برای خدا بسیار آسان است. خداوند متعال در این ایه شریفه برای زنان پیامبر به صرف اینکه همسر پیامبر هستند حریمی قائل نشده است، بلکه به صراحت زنان پیامبر را تهدید می‌کند که اگر فاحشه ای مرتکب شوند خداوند دو چندان، ایشان را عذاب می‌کند. آیه شریفه تخصیص و استثنائی ندارد. به طور مطلق ارتکاب فاحشه توسط زنان پیامبر نتیجه‌اش عذابی دو چندان است. توجیه اینکه زنان پیامبر مجتهد بودند و مجتهد اگر خطا کند مستحق یک ثواب است و اگر رای او صواب باشد مستحق دو ثواب است مخالف با این آیه شریفه است. این آیه شریفه هیچ گاه فاحشه‌ای که از روی اجتهاد باشد را مورد استثناء قرار نداده است به طور مطلق اگر یکی از زنان پیامبر مرتکب فاحشه ای شود دو برابر عذاب خواهد شد.
بنابر آنچه که گذشت هیچ کدام از زنان پیامبر نباید از طرف مسلمانان صرفا به علت اینکه همسر پیامبر است مورد تبعیت و اطاعت قرار بگیرد؛ چراکه قرآن ارتکاب فاحشه توسط زنان پیامبر را ممکن می‌داند و این بدان معنا است که هیچ گاه زنان پیامبر حجت نخواهند بود.

فاحشه ای که خداوند نهی کرده است چیست؟

سئوالی که اینجا مطرح می‌شود این است که، آیا این فاحشه ای که خداوند بر آن وعید عذاب داده است فاحشه‌ای خاص است یا هرگونه گناه بزرگ و آشکاری مورد اراده خداوند است؟ در پاسخ باید گفت هرچند که به نظر می‌آید که هر گناه بزرگ و آشکاری که بتواند مصداق فاحشه قرار گیرد منظور آیه است، اما دو فعل مصداق اتم فاحشه برای زنان پیامبر است که درآیات بعدی خداونند متعال بدان اشاره می‌کند: «وَ قَرْنَ فی‏ بُیُوتِکُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیَّةِ الْأُولى‏ وَ أَقِمْنَ الصَّلاةَ وَ آتینَ الزَّکاةَ وَ أَطِعْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَه‏»(احزاب 33)
«قرن فی بیوتکن» ای زنان پیامبر در خانه‌های خود بمانید و از آن خارج نشوید؛ لذا خروج از خانه توسط زنان پیامبر مصداق فاحشه ای است که ممکن است ایشان مرتکب شوند. «لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیَّةِ الْأُولى» و زینت و آرایش خود را آشکار نکنید مانند زینت آشکار کردن زنان در ایّام جاهلیّت اولى و در دوران نادانى پیشین‏ و این فاحشه دومی است که خداوند نسبت به آن هشدار داده است و در ادامه آیه نیز به نماز و زکات و اطاعت از رسول خدا ایشان را سفارش می‌کند.

زنان پیامبر از سفر نهی شدند

ماندن در خانه از وظایف مهم زنان پیامبر بوده است. هنگامی که به سوده همسر پیامبر گفته شد چرا مانند خواهرانت به حج و عمره نمی‌روی در پاسخ گفت: «من حج و عمره به جا آوردم و خداوند من را امر کرده است که در خانه بمانم و به خدا سوگند در خانه‌ام خواهم ماند تا اینکه بمیرم» محمد بن سیرین می‌گوید: به خدا سوگند از در اتاق -خانه-خویش خارج نشد تا اینکه جنازه او را خارج کردند و زینب بنت جحش و سوده بنت زمعه دو تن از زنان پیامبر می‌گفتند: «به خدا سوگند ما سوار بر دابه ای نمی‌شویم بعد از اینکه امر بر در خانه ماندن را از پیامبر شنیدیم (3)
صریح و واضح است که سوده و زینب ازواج رسول خدا (ص) خروج خود را از بیت خودشان مخالف نص قرآنی و عصیان خدا می‌دانستند و ام سلمه می‌گفت: «پشت» هیچ چهار پایی مرا به حرکت در نمی اورد تا زمانی که پیامبر را ملاقات کنم.

عایشه بار سفر می بندد

عایشه یکی از همسران پیامبر نتوانست به این عهد پایبند بماند و به طمع خلافت از خانه خارج شد و سوار بر شتری که «عسکر» نام داشت فتنه جمل را به راه انداخت وی تنها به این فاحشه اکتفا نکرد و بعد از جمل نیز سوار بر استر شد و دستور تیر باران کردن بدن مطهر امام حسن(ع) را صادر کرد.
طبری به سند صحیح روایت نموده است که عمار یاسر خطاب به عایشه گفت چقدر دور بود این سفر تو از عهدی که عهد کرده شد به سوی تو (مرادش از این عهد قول خداوند بود «و قرن فی بیوتکن») عایشه گفت: «آیا گوینده این حرف ابوالیقظان (عمار) است؟ عمار گفت: بلی. عایشه گفت: به خدا سوگند من نمی‌دانستم که تو این کلمه حق را خواهی گفت عمار گفت: حمد و ثنا برای خدایی است که به نفع من بر زبان تو حکم کرد یعنی تو اقرار کردی که این مسیر تو خلاف عهد خدای تعالی بود. (4)
و سیوطی در الدر المنثور نقل می‌کند هنگامی که این آیه را برای عایشه خواندند «و قرن فی بیوتکن» به حدی گریه کرد تا اینکه خمار (مقنعه یا چادر) او مرطوب شد. ابوهریره می‌گوید: «پیامبر به زنان خویش پس از حجه الوداع فرمود: «از این پس حج از گردن شما ساقط است بعد از این باید حصیر خانه های خود را غنیمت شمارید و از خانه خود به عزم سفر هیچ جا نروید» (5) چگونه است که پیامبر زنان خویش را از هرگونه سفری حتی حج نهی می‌کند، اما عایشه نه تنها از مدینه به مکه سفر می‌کند، بلکه سوار بر شتری غائله جنگ و فتنه به راه می‌اندازد.

عایشه و صفراء

فاحشه دوم که زنان پیامبر از آن نهی شدند. «لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیَّةِ الْأُولى» و زینت و آرایش خود را آشکار نکنید مانند زینت آشکار کردن زنان در ایّام جاهلیّت اولى و در دوران نادانى پیشین‏ منظور از دوران جاهلیت پیشین چیست؟ آیا ترس از این بوده است که زنان پیامبر آیات حجاب را نادیده بگیرند و مکشوف و بدون حجاب در میان مردان حاضر شوند؟ این احتمال بعیدی است؛ چراکه این احتمال درباره یک زن مسلمان عادی هم نمی‌رود چه رسد به کسانی که زنان پیامبر بوده‌اند مضافا اینکه بازگشت به زمانی که حجاب رعایت نمی‌شده توسط زنان پیامبر امری است که جامعه مسلمانان نیز آن را تحمل نمی‌کرده است.
در روایتی جاهلیت اولی را جنگی در زمان حضرت موسی دانسته است رسول خدا صلی الله علیه آله فرمود: «یوشع بن نون وصی موسی بعد از او سی سال زندگی کرد و بر علیه او صفراء دختر شعیب و همسر موسی خروج کرد و با او به جنگ پرداخت و ادعای صفراء این بود که من سزاوارتر هستم به این امر و یوشع بن نون با او جنگید و به درستی که دختر ابوبکر نیز بر علی علیه السلام خروج خواهد کرد و با او به جنگ خواهد پرداخت و در باره او این آیه نازل شده است «تَعَالَى وَ قَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَلا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیَّةِ الْأُولى‏ یَعْنِی صَفْرَاءَ بِنْتَ شُعَیْبٍ» و پیامبر می‌فرماید مراد از جاهلیت اولی صفراء بنت شعیب است. (6) و ابن عباس می‌گوید از آنجا که خداوند می‌دانست که عایشه جنگ جمل را بر پا می‌کند این آیه را نازل کرد.

مادری که بیست و شش هزار فرزندش را کشت

هر چند برخی ادعا کرده‌اند که عایشه این سفر را برای اصلاح بین مسلمانان انجام داده است! اما باید گفت این چه اصلاحی است که خروج عایشه باعث شد بیش از بیست هزار نفر از مسلمانان در یک جنگ کشته شوند. زنی از اهالی کوفه بر عایشه داخل شد و گفت «ای ‌ام المومنین چه می‌گویی درباره مادری که فرزندش را عمدا به قتل رسانده است در حالی که مومن است؟» عایشه گفت: «آن مادر کافر است؛ چرا که خداوند متعال در قرآن می‌فرماید: «مَنْ یَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فیها وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ عَذاباً عَظیماً» هرکس مومنی را متعمدا بکشد پس جزای او جهنم است که درآن جاودانه خواهد بود و خداوند بر او غضب می‌کند و او را لعن می‌کند و برای او عذابی عظیم مهیا کرده است». آن زن کوفی به عایشه گفت: «چه می‌گویی درباره مادری که بیست و شش هزار نفر از اولاد مومن خویش را کشته است؟» عایشه فهمید که منظور او چیست گفت: «خارج شو ای دشمن خدا!»(7)

قاتل فرزندان در چاه

سرانجام عایشه پس از اینکه در فتنه جمل شکست سختی خورد در خلافت یزید با معاویه درگیر شد و با توطئه‌ای که معاویه برای او چیده بود به دام افتاد. او در چاهی که معاویه برایش حفر کرده بود سقوط کرد و در آنجا به دست معاویه کشته شد؛ چرا که بر سر خلافت یزید با معاویه به ستیز پرداخت و سر انجام مادری که بیست و شش هزار نفر از فرزندان خود را به کام مرگ فرستاد درون چاه افتاد.

عقل ملاک سنجش حقیقت

عقل موهبتی است که خداوند به همه انسان ها عطا کرده است. با توجه به احکام عقل فهمیده می‌شود که موقعیت اجتماعی اشخاص دلیل برای تابعیت از ایشان نیست. صحابی بودن و یا همسر پیامبر بودن حق اطاعت را به دنبال نمی آورد، عقل هیچ گاه تناقض عدالت صحابی و کشتار صحابی توسط صحابی را برنمی تابد، الا اینکه کسی عقل را تعطیل کند. ممنوعیت تفکر و تحقیق و تحلیل اعمال صحابی پیامبر و زنان پیامبر تعطیل کردن عقل است و پشت پا زدن به این موهبت الهی است.
چگونه می توان از زنی تبعیت کرد که نص صریح قرآن را عالما و عامدا زیر پا گذاشته است؟ چگونه می توان او را که باعث مرگ هزاران مسلمان شده است مقدس دانست؟ به جز اینکه عقل را تعطیل کرد و هر گونه تفکر و تعقل را در باره صحابی و همسران پیامبر را ممنوع و حرام اعلام کرد.

پی نوشت ها:
1_(کافی ج 1 ح 1)
2_(الکافی ج 1 ص 24 کتاب العقل و الجهل … ص: 10)
3_(الدرالمنثورج 5 ص 196)
4_(فتح البلری فی شرح البخاری ج 13 ص 49 باب الفتن)
5_(روضه الاحباب ورق 180-181 به نقل از تشیید المطاعن 15 ص 30-31)
6_(بحارالأنوار 13 367 باب 12- وفاة موسى و هارون علیهما …)
7_(الطرائف، سید بن طاووس ص 293)
منبع: دانشجو

 1 نظر

چرا امروزه رویت هلال ماه اینقدر سخت شده ؟

16 مرداد 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)

پیوند: http://www.linkdin.ir/url/2123

چرا در زمان قدیم رویت ماه اول رمضان و آخر آن ساده بود و این حرفها که امروزه درست شده است را نداشت ؟


پاسخ این پرسش را در کلامی از حضرت علی علیه السلام میابیم


وَ مِنْهُ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى الْعَطَّارِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنِ أَبِي الْجَوْزَاءِ الْمُنَبِّهِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عُلْوَانَ عَنْ عَمْرِو بْنِ ثَابِتِ بْنِ هُرْمُزَ الْحَدَّادِ عَنْ سَعْدِ بْنِ طَرِيفٍ عَنِ الْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ الصَّلَاةُ وَ السَّلَامُ‏ :
يَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ يَرْتَفِعُ فِيهِ الْفَاحِشَةُ وَ لَتُصَنَّعُ‏ وَ يُنْتَهَكُ فِيهِ الْمَحَارِمُ وَ يُعْلَنُ فِيهِ الزِّنَا وَ يُسْتَحَلُّ فِيهِ أَمْوَالُ الْيَتَامَى وَ يُؤْكَلُ فِيهِ الرِّبَا وَ يُطَفَّفُ فِي الْمَكَايِيلِ وَ الْمَوَازِينِ وَ يُسْتَحَلُّ الْخَمْرُ بِالنَّبِيذِ وَ الرِّشْوَةُ بِالْهَدِيَّةِ وَ الْخِيَانَةُ بِالْأَمَانَةِ وَ يَتَشَبَّهُ الرِّجَالُ بِالنِّسَاءِ وَ النِّسَاءُ بِالرِّجَالِ وَ يُسْتَخَفُّ بِحُدُودِ الصَّلَاةِ وَ يُحَجُّ فِيهِ لِغَيْرِ اللَّهِ‏ فَإِذَا كَانَ ذَلِكَ الزَّمَانُ انْتَفَخَتِ الْأَهِلَّةُ تَارَةً حَتَّى يُرَى هِلَالُ لَيْلَتَيْنِ وَ خَفِيَتْ تَارَةً حَتَّى يُفْطَرُ شَهْرُ رَمَضَانَ فِي أَوَّلِهِ وَ يُصَامُ الْعِيدُ فِي آخِرِهِ فَالْحَذَرَ الْحَذَرَ حِينَئِذٍ مِنْ أَخْذِ اللَّهِ عَلَى غَفْلَةٍ فَإِنَّ مِنْ وَرَاءِ ذَلِكَ مَوْتَ ذَرِيعٍ يَخْتَطِفُ النَّاسَ اخْتِطَافاً حَتَّى إِنَّ الرَّجُلَ لَيُصْبِحُ سَالِماً وَ يُمْسِي دَفِيناً وَ يُمْسِي حَيّاً وَ يُصْبِحُ مَيِّتاً فَإِذَا كَانَ ذَلِكَ الزَّمَانُ وَجَبَ التَّقَدُّمُ فِي الْوَصِيَّةِ قَبْلَ نُزُولِ الْبَلِيَّةِ وَ وَجَبَ تَقْدِيمُ الصَّلَاةِ فِي أَوَّلِ وَقْتِهَا خَشْيَةَ فَوْتِهَا فِي آخِرِ وَقْتِهَا فَمَنْ بَلَغَ مِنْكُمْ ذَلِكَ الزَّمَانَ فَلَا يَبِيتَنَّ لَيْلَةً إِلَّا عَلَى طُهْرٍ وَ إِنْ قَدَرَ أَنْ لَا يَكُونَ فِي جَمِيعِ أَحْوَالِهِ إِلَّا طَاهِراً فَلْيَفْعَلْ‏ فَإِنَّهُ عَلَى وَجَلٍ لَا يَدْرِي مَتَى يَأْتِيهِ رَسُولُ اللَّهِ لِقَبْضِ رُوحِهِ وَ قَدْ حَذَّرْتُكُمْ إِنْ حَذَرْتُمْ وَ عَرَّفْتُكُمْ إِنْ عَرَفْتُمْ وَ وَعَظْتُكُمْ إِنِ اتَّعَظْتُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ فِي سَرَائِرِكُمْ وَ عَلَانِيَتِكُمْ‏ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ‏ وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ‏ وَ هُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِين‏


حضرت علي عليه السلام فرمود:
زماني بر مردم خواهد آمد كه چند گناه بزرگ و عمل زشت در بين آنها پديد مي آيد .
1- كارهاي زشت آشكار مي گردد و معمولي مي شود .
2- پرده هاي عفت و شرم پاره مي گردد .
3- زنا كاري و تجاوزهاي ناموسي علني مي شود .
4- مالهاي يتيمان را حلال مي شمارند و مي خورند .
5- رباخواري شيوع پيدا مي كند .
6- در كيل و وزنها ، كم و كاست مي كنند .
7- شراب را به اسم نبيذ حلال شمرده و مي خورند .
8- رشوه را به عنوان هديه و شيريني مي گيرند .
9- به نام امانت داري خيانت مي نمايند .
10-مردها خود را به شكل زنان و زنان خويش را به صورت مردها درمي آورند.
11- به احكام و دستورات نماز بي اعتنائي مي كنند .
12- حج خانه خدا را براي غير خدا (براي ريا و يا تجارت ( بجا مي آوردند .


سپس ادامه داد: كيفراين زشتي ها اين است كه خداوند آنها را از فيوضات خود محروم مي كند، تا جائي كه ماه (شوال) براي آنها مخفي مي شود به طوري كه گاهي دو شبه ديده مي شود (كه معلوم مي شود روز عيد فطر را به عنوان ماه رمضان روزه گرفته اند با اينكه روزه آن حرام بوده است) و زماني شب اول رمضان مخفي مي شود، كه دو روز آن را روزه نگرفته و به عنوان آخر ماه شعبان مي خورند و روزعيد فطر را به خيال آخر ماه رمضان روزه مي گيرند .
در اين وقت بايد ترسيد از اينكه خداوند به طور ناگهاني آنها را كيفر كند (مانند زلزله و طوفان و سيل ).
چرا كه به دنبال آن كارها، بلاها مردم را فرا مي گيرد، تا جائي كه كساني صبح سالم هستند ولي شب در دل خاك و قبر آرميده اند و گاهي شب سالمند و بامدادان جزء مردگان هستند.


وقتي چنين روزگاري پيش آمد، لازم است انسان هميشه وصيت كرده باشد كه مبادا بلائي بر او فرود آمده و بدون وصيت بميرد و واجب است نماز را در اول وقت آن بخواند چون ممكن است تا آخر وقت زنده نباشد.هر يك از شما آن زمان را درك كرد بدون وضو نخوابد و اگر برايش امكان دارد هميشه با وضو باشد چه ترس آن است كه مرگ ناگهاني برسد، لذا خوب است با وضو باشد كه روح با طهارت خدا را ملاقات نمايد. من شما را ترساندم اگر بترسيد و آگاه نمودم،اگر آگاه گرديد و شما را پند دادم چنانچه پند گيريد پس در پنهاني و آشكار، از خدا بترسيد و نبايد كسي از شما بميرد، مگر اينكه مسلمان باشد،زيرا هر كس به جزاسلام آئيني داشته باشد ازاو پذيرفته نيست و در آخرت زيان كاراست.

 


منبع :بحارالانوار؛ جلد 96 ؛ صفحه 303 ؛ باب 37 ؛ ما يثبت به الهلال و أن شهر رمضان ينقص أم لا و حكم صوم يوم الشك

 4 نظر

اگه سر نماز حواستان پرت میشود این مطلب را بخوان

16 مرداد 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)

پیوند: http://www.linkdin.ir/url/2081

 

چرا سر نماز حواسمان پرت می شود؟

گاهی اوقات می بینیم که در حال نماز به همه چیز فکر می کنیم جز به نماز .

یکی از دلایل عمده اش این است که تا لحظه ی آخر در حال صحبت از دنیا بوده ایم ، اصلاً زمینه ای برای یک اتصال خوب را فراهم نکرده ایم.

اگر یک تکه طلا را در یک گونی ذغال بگذاریم ، طلا سیاه خواهد شد . اگر بخواهیم سیاه نشود باید اطراف آن را از پنبه پر کنیم ؛ کسی که ‌بخواهد سر نماز حواسش پرت نشود ، حداقل چند دقیقه قبل از نماز باید بنشیند ، فکر کند و زمینه ای برای ورود به بخش دیگری از عالم را کسب کند ، باید فکر کنیم که می خواهیم نماز بخوانیم ؛ به عبارتی نهایت کوچک می خواهد با نهایت بزرگی و کرم هم کلام شود.

بعضی از اموری که برای حضور قلب در نماز سفارش شده است عبارتند از:


اول: وضو را با توجه و حضور قلب انجام دهد از امام رضا علیه السلام روایت شده که وضو موجب طهارت و تزکیه‌ی دل است.

دوم: در عظمت نماز و در روایاتی که درباره‌ی نماز وارد شده تأمّل نماید.

سوم: مانند کسی نماز بخواند که گویا با نماز وداع می‌کند و دیگر فرصت نماز خواندن را نخواهد یافت.

چهارم: وقتی رو به قبله می‌نماید سعی کند که دنیا و مافیها و خلق و آنچه به آن مشغولند را فراموش نماید و قلب خود را از آنها تهی نماید.

پنجم: نماز را با تأنّی و آرامش بخواند.

ششم: اینکه بداند از آن هنگام که وارد نماز می‌شود، تا آن لحظه‌ای که از نماز خارج می‌شود، خدای تعالی به او رو کرده و نظر می‌نماید، و ملکی بالای سر او ایستاده و می‌گوید: ای نمازگزار اگرمی دانستی چه کسی به تو نظر می‌نماید و با چه کسی مناجات می‌کنی هرگز از او رو بر نمی‌گرداندی و ابداً از جای خود بر نمی‌خواستی.

هفتم: اینکه بداند که در حال نماز از بالای سرش تا کرانه‌ی آسمان، رحمت خدا بر او سایه انداخته و ملائکه الهی از اطراف او تا افق سماء او را در بر گرفته‌اند.

هشتم: آنچه در نماز مکروه است به جا نیاورید و به آنچه فضیلت نماز را می افزاید اهتمام نمائید مثل انگشتر عقیق به دست نمودن و لباس پاکیزه پوشیدن و خود را خوشبو نمودن و شانه و مسواک زدن.

نهم: به جا آوردن نافله ها

نوافل نماز ها

1.نافله ظهر: وقت آن قبل از نماز ظهر و چهار نماز دو رکعتی است.

2.نافله عصر: وقت آن فبل از نماز عصر و چهار نماز دو رکعتی است.
3.نافله مغرب: وقت آن بعد از نماز مغرب و دو نماز دو رکعتی است.
4.نافله عشا: وقت آن بعد از نماز عشا و دو رکعت نماز نشسته است.
5.نافله صبح: وقت آن قبل از نماز صبح و دو رکعت است.
6.نافله شب: هشت رکعت است و وقت آن بعد از نیمه شب شرعی تا اذان صبح است.ادامه آن نماز شفع و یک رکعت نماز وتر است.

 نظر دهید »

دلسوزی عزراییل به حال مرده‌ها

16 مرداد 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)

پیوند: http://www.linkdin.ir/url/2085

 

رسول خدا (صل الله علیه و آله) نشسته بود، عزراییل به زیارت آن حضرت آمد
پیامبر(صل الله علیه و آله) از او پرسید:
ای برادر! چندین هزار سال است که تو مأمور قبض روح انسان ها هستی
آیا در هنگام جان کندن آنها دلت برای کسی سوخته است؟
عزارییل گفت در این مدت دلم برای دو نفر سوخت

۱- روزی دریایی طوفانی شد و امواج سهمگین آن یک کشتی را در هم شکست همه سر نشینان کشتی غرق شدند، تنها یک زن حامله نجات یافت او سوار بر پاره تخته کشتی شد و امواج ملایم دریا او را به ساحل آورد و در جزیره ای افکند و در همین هنگام فارغ شد و پسری از وی متولد شد، من مأمور شدم که جان آن زن را بگیرم، دلم به حال آن پسر سوخت.

۲- هنگامی که شداد بن عاد سالها به ساختن باغ بزرگ و بی نظیر خود پرداخت و همه توان و امکانات و ثروت خود را در ساختن آن صرف کرد و خروارها طلا و جواهرات برای ستونها و سایر زرق و برق آن خرج نمود تا تکمیل نمود.
وقتی خواست به دیدن باغ برود همین که خواست از اسب پیاده شود و پای راست از رکاب به زمین نهد، هنوز پای چپش بر رکاب بود که فرمان از سوی خدا آمد که جان او را بگیرم، آن تیره بخت از پشت اسب بین زمین و رکاب اسب گیر کرد و مرد، دلم به حال او سوخت بدین جهت که او عمری را به امید دیدار باغی که ساخته بود سپری کرد اما هنوز چشمش به باغ نیفتاده بود اسیر مرگ شد.

در این هنگام جبرئیل به محضر پیامبر (صل الله علیه و آله) رسید و گفت ای محمد! خدایت سلام می رساند و می فرماید: به عظمت و جلالم سوگند شداد بن عاد همان کودکی بود که او را از دریای بیکران به لطف خود گرفتیم و از آن جزیره دور افتاده نجاتش دادیم و او را بی مادر تربیت کردیم و به پادشاهی رساندیم، در عین حال کفران نعمت کرد و خود بینی و تکبر نمود و پرچم مخالفت با ما بر افراشت، سر انجام عذاب سخت ما او را فرا گرفت، تا جهانیان بدانند که ما به آدمیان مهلت می دهیم ولی آنها را رها نمی کنیم!

 1 نظر

خداحافظ ای دقيقه‌هاي خوبي که با آن رفيق شده بوديم...

16 مرداد 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)

 

خداحافظ‌ اي ماهي که آرزوها در تو به استجابت نزديک شد دعاها به استجابت نزديک شد خداحافظ‌ اي ماهي که اعمال زيادي در تو منتشر شد کارهاي خير زيادي در تو منتشر شد.


فرازهایی از دعای امام سجاد(ع) در وداع با ماه مبارک رمضان:

«السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا شَهْرَ اللَّهِ الْأَكْبَرَ، وَ يَا عِيدَ أَوْلِيَائِهِ»
خداحافظ‌ اي ماه بزرگ خدا‌اي ماه رمضان خداحافظ‌ اي ماهي که براي اولياء خدا عيد بودي.

«السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَكْرَمَ مَصْحُوبٍ مِنَ الْأَوْقَاتِ، وَ يَا خَيْرَ شَهْرٍ فِي الْأَيَّامِ وَ السَّاعَاتِ»
خداحافظ‌ اي ماهي که وقتهاي خوبي را با هم رفيق بوديم با دقيقه هايت مصاحبت داشتيم دقيقه‌هاي خوبي را با او رفيق شده بوديم.

«وَ يَا خَيْرَ شَهْرٍ فِي الْأَيَّامِ وَ السَّاعَاتِ»
خداحافظ‌اي ماهي که بهترين ساعت‌ها بودي بهترين وقتها بودي.

«السَّلَامُ عَلَيْكَ مِنْ شَهْرٍ قَرُبَتْ فِيهِ الْآمَالُ، وَ نُشِرَتْ فِيهِ الْأَعْمَالُ»
خداحافظ‌ اي ماهي که آرزوها در تو به استجابت نزديک شد دعاها به استجابت نزديک شد خداحافظ‌ اي ماهي که اعمال زيادي در تو منتشر شد کارهاي خير زيادي در تو منتشر شد.

«السَّلَامُ عَلَيْكَ مِنْ قَرِينٍ جَلَّ قَدْرُهُ مَوْجُوداً، وَ أَفْجَعَ فَقْدُهُ مَفْقُوداً، وَ مَرْجُوٍّ آلَمَ فِرَاقُهُ»
خداحافظ‌ اي ماهي که تا بودي خيلي عزيز بودي و هنوز نرفته مرا به جيغ واداشتي. نرفته دل تنگت شدم.

«السَّلَامُ عَلَيْكَ مِنْ أَلِيفٍ آنَسَ مُقْبِلًا فَسَرَّ، وَ أَوْحَشَ مُنْقَضِياً فَمَضَّ»
خداحافظ‌اي ماهي که انيس من بودي و نيامده سيد سجاد(ع) به انتظارت بود و نرفته زين العابدين(عليه السلام) را به وحشت انداختي.

«السَّلَامُ عَلَيْكَ مِنْ مُجَاوِرٍ رَقَّتْ فِيهِ الْقُلُوبُ، وَ قَلَّتْ فِيهِ الذُّنوب»
خداحافظ‌ اي ماهي که دلها در تو نازک شد و خداحافظ‌ اي ماهي که گناهان در تو کم شد.


پی نوشت:
(صحيفه سجاديه، دعاى 45)
منبع: مشرق

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 104
  • 105
  • 106
  • ...
  • 107
  • ...
  • 108
  • 109
  • 110
  • ...
  • 111
  • ...
  • 112
  • 113
  • 114
  • ...
  • 174

معرفی حوزه علمیه حضرت عبدالعظیم ع

شهرری، زمانی دارای حوزه‌های بسیار بوده و یک مرکز علمی محسوب می شد که مهم‌ترین عامل آن، حُسن‌ همجواری با مشاهد شریفه سه امامزاده بزرگوار، خصوصاً حضرت عبدالعظیم(ع) است که در این باره یکی از مراجع عالی‌قدر شیعه، حضرت‌ ایة الله ‌بهجت به طلاب فرمودند: «شما در جوار گنج الهی هستید، قدر آن را بدانید». قدمت حوزه علمیه آستان حضرت عبدالعظیم(ع) به سال‌های اوایل پیروزی انقلاب اسلامی بر می گردد. در اواسط شهریور 1359 بنای مقبره رضاخانی تخریب و به جای آن حوزه علمیه احداث شد و در 1366 حدود هفتاد نفر طلبه برای سال اول پذیرفته شدند. حوزه ‌علمیه آستان ‌حضرت‌عبدالعظیم(ع) ظرفیت ‌پذیرش سیصد طلبه علوم دینی در دو سطح 2و 3 را داراست و ساختمان آن از کلّیه امکانات آموزشی و رفاهی برخوردار است و از این جهت جزء معدود حوزه‌های کشور است. زیر بنای کلّ ساختمان 11 هزار و 500 متر مربع و محوطه، 6500 متر مربع و مساحت کلّ مدرسه 18 هزار متر مربع است.

جستجو

موضوعات

  • همه
  • طب سنتی و پزشکی
  • سیاسی
  • مناسبتهای سال
  • اخبار حوزه
  • علمی
  • مذهبی
  • عمومی
  • دست نوشته های یک طلبه
  • نرم افزار
  • شهداء
  • استفتائات
  • جدیدترین مقالات
  • برگی از زندگی علما
  • فراخوان
  • پژوهش
  • معرفی رسانه
  • منِ طلبه
  • نمونه سوالات امتحانی سطح2
  • داستان های پند آموز

پیوندهای روزانه


پشتیبانی سامانه وبلاگ مدارس
وبلاگ خانم یادگاری
گفته ها و ناگفته های یک طلبه
شبکه اجتماعی هادی نت
دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبري
دفتر مقام معظم رهبري

خبرنامه

آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          

اوقات شرعی

امروز: یکشنبه 30 آذر 1404
اوقات شرعی به افق:
  • اذان صبح اذان صبح:
  • طلوع آفتاب طلوع آفتاب:
  • اذان ظهر اذان ظهر:
  • غروب آفتاب غروب آفتاب:
  • اذان مغرب اذان مغرب:
  • نیمه شب شرعی نیمه شب شرعی: