• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

  • سخن حضرت آیت الله بهجت درباره مقام حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) در جمع طلاب :" شما در جوار گنج الهی هستید قدر آن را بدانید ***

شبیه‌سازی وقایع ظهور توسط یهودی‌ها

03 دی 1391 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)


به گزارش 598 به نقل از خبرنگار آئین و اندیشه فارس، شصت و هفتمین نشست از سلسله نشست‌های ماهانه فرهنگ مهدوی با موضوع «داستان کشف قاره آمریکا و حضور ایرانیان در این قاره» در سالن اجتماعات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار شد.

اسماعیل شفیعی سروستانی، مدیر مؤسسه فرهنگی موعود(عج) در ابتدای این نشست گفت: این همه گفت‌وگو از پایان زمان خصوصاً در 10 سال اخیر حاصل سه نکته است: نخست آنکه غلبه مجموع بحران‌ها و طغیان‌ها در حیات امروزی و پایان تاریخ حاصل بروز بحران‌ها و بن‌بست‌هایی است که از نیمه قرن بیستم تا امروز شدت گرفته است و ذهن بشر دینی در همه ابعاد زندگی، به دوره آخرالزمان معطوف می‌شود.

وی ادامه داد: خستگی و فرسودگی از جهان مدرن و ازدحام بشر به این نقطه رسیده است که طلب خلاصی می‌کند؛ می‌خواهد رها شود. همچنین دامن زدن رسانه‌ها به موضوع پایان جهان از دیگر مطالبی است که این روزها شاهد آن هستیم.

این پژوهشگر مهدویت تصریح کرد: وقتی در میان منابع دینی و روایی مسلمانان دقت می‌کنیم، حجم روایات مهدویت بسیار بالاست به طوری که از آغازین روزهای بعثت پیامبر اکرم (ص) گفت‌وگو درباره آخر‌الزمان آغاز شده و توجه بسیاری معطوف به این موضوع بوده که متاسفانه از ناحیه مسلمانان مورد غفلت واقع شده است.

وی به دلایل توجه و اهمیت معصومان به بحث مهدویت و آخر‌الزمان اشاره کرد و گفت: حضرات معصومین(ع) به دلیل بزرگی بحران‌هایی که فرا روی بشریت می‌دیدند، انسان‌ها را از روی شفقت نسبت به این بحران‌ها آگاه کرده‌اند و از آنجا که سیر حرکت عمومی بشر بر حسب مقدرات الهی در مسیر کمال دین است، از این رو در آخر‌الزمان شاهد نماینده کمال دین و مصداق آن در مناسبات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی خواهیم بود.

* اقدامات بنی‌اسرائیل علیه بنی‌اسماعیل

مدیر مؤسسه فرهنگی موعود(عج) با اشاره به وجود دشمنان در عرصه مهدویت تصریح کرد: دشمنان بسیاری علیه انسان مهیا شده‌اند تا گوهر دین و دینداری را به نفع خویش بربایند و متاسفانه غفلت بسیاری در این زمینه گریبان مسلمانان جهان را فرا گرفته و آنها نیز از کیفیت عمل خصم آگاهی ندارند.

وی افزود: مسلمانان، به صورت روشنی یهود و پیچیدگی‌های عملکرد بنی‌اسرائیل را نمی‌شناسند و به همین دلیل خطرات را درک نکرده و ساده از کنار آن عبور می‌کنند.

شفیعی سروستانی ابراز داشت: سال‌هاست که بنی‌اسرائیل، علیه بنی‌اسماعیل (مسلمانان) حرکت کرده و در این مسیر سرمایه‌گذاری می‌کند. در حالی که بنی‌اسماعیل خود را برای ظهور انسان کامل و حجت حی خداوند آماده می‌کند، بنی‌اسرائیل نیز خود را آماده می‌کند تا زمام امور را به دست گرفته و جریان را به نفع خود تغییر دهد.

وی ادامه داد: بنی‌اسرائیل مایل نیست لحظه‌ای در این موضوع تردید کند و آینده را از آن خود نسازد چرا که می‌داند در آخر‌الزمان با حضور منجی موعود، این ماجرا به نفع بنی‌اسماعیل تمام خواهد شد و از این رو بر آن است تا قبل از وقوع ظهور، مسیر تاریخ را عوض کنند؛ آن‌ها مترصد اقدام پیش‌دستانه هستند.

* بنی‌اسرائیل در حال شبیه‌سازی وقایع ظهور است

مدیر موسسه موعود خاطرنشان کرد: اقدام پیش‌دستانه بنی‌اسرائیل مستلزم مقدماتی است، از جمله آگاهی درباره جزئیات واقعه ظهور، بحران‌سازی، شبیه‌سازی و فریب مستضعفان.

وی یادآور شد: بنی‌اسماعیل اگر در واقعه شریف ظهور پیش‌دستی نکند، بازنده خواهد بود چرا که بنی اسرائیل به دلیل اینکه خود را مختار، آزاد و یله می‌پندارد، انسان را فعال مایشاء می‌داند و نه خداوند را! به همین دلیل عقل مکار را وارد عرصه می‌کند.

این پژوهشگر عرصه مهدویت گفت: بنی‌اسرائیل می‌داند که از شخصیت‌های مثبت و منفی ظهور منجی نزد بنی‌اسماعیل و مسلمانان سخن به میان آمده است و می‌داند وقتی مسلمانان از خواب غفلت بیدار شوند به سراغ نشانه‌هایی مانند سید خراسانی، یمانی و … خواهند رفت. آن‌ها به دلیل اینکه می‌دانند مسلمانان جزئیات واقعه ظهور را به خوبی بررسی نکرده‌اند، دست به شبیه‌سازی زده و وقایع اجتماعی و سیاسی را به گونه‌ای شبیه‌سازی می‌کنند که وقتی مسلمانان از خواب غفلت بیدار می‌شوند تصور کنند اصل ماجرا رخ داده است.

وی خاطرنشان کرد: بنی‌اسرائیل همانند قطعات یک پازل بزرگ، وقایع ظهور را بررسی کرده و تلاش می‌کند به صورت مصنوعی این اجزا را کنار هم بچیند. آن‌ها می‌خواهند مسلمانان را فریب داده و امر را بر آنها مشتبه کنند. این در حالی است که مستضعفان نیز به صورت پراکنده سخنانی را از اهل بیت(ع) گرفته‌اند که حتی تقدم و تأخر این سخنان را نمی‌دانند و آمادگی خوبی برای فریب خوردن دارند.

* لزوم مطالعه جدی و غیرسیاسی درباره بنی‌اسرائیل

شفیعی سروستانی خطاب به جمع حاضر تاکید کرد: از شما می‌خواهم آنچه که درباره ظهور حضرت مهدی(عج) در منابع حقیقی وارد شده است، به صورت دقیق مطالعه کنید و اگر می‌خواهید در این میدان آسیب نبینید، اخبار ور روایات ظهور را به صورت مستند مورد مطالعه قرار دهید!

وی یادآور شد: همچنین لازم است به صورت جدی احوال بنی‌اسرائیل را مطالعه کنید چرا که ما همیشه بنی‌اسرائیل را از حیثیت سیاسی مطالعه کرده‌ایم در صورتی که این شناخت ما از اسرائیل یک لایه بسیار نازک از آن است و در واقع بنی‌اسرائیل زیر این لایه سیاسی مخفی شده و رهزنی می‌کند.

پژوهشگر عرصه مهدویت گفت: جای بسی تأسف است که در جهان اسلام و ایران اسلامی بعد از گذشت 33 سال، هنوز یک پایگاه یهود‌شناسی وجود ندارد و حتی دو واحد اختیاری در دانشگاه‌ها نیز با این مضمون ارائه نمی‌شود.

 

 نظر دهید »

عنايت امام رضا(ع) به گداي متكبر!

03 دی 1391 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)


مرحوم سید ابوالقاسم هندی، نقل کرد که:

در خدمت حاج شیخ به کوه « معجونی» از کوهپایه های مشهد رفته بودیم. در آن هنگام مردی یاغی به نام «محمد قوش آبادی» که موجب ناامنی آن نواحی گردیده بود از کناره کوه پدیدار شد و اخطار کرد که: اگر حرکت کنید، کشته خواهید شد.

مرحوم حاج شیخ به من فرمودند: وضو داری؟ عرض کردم: آری. دست مرا گرفتند و گفتند: که چشم خود را ببند.

پس از چند ثانیه که بیش از دو سه قدم راه نرفته بودیم، فرمودند: باز کن، چون چشم گشودم، دیدم، که نزدیک دروازه شهریم.

بعد از ظهر آن روز، به خدمتش رفتم، کاسه بزرگی پر از گیاه، در کنار اطاق بود. از من پرسیدند: در این کاسه چیست؟

عرض کردم: نمیدانم و در جواب دیگر پرسشهایشان نیز اظهار بی اطلاعی کردم. آنگاه فرمودند: قضیه صبح را با کسی در میان نگذاشتی؟ گفتم: خیر، فرمودند: خوبست تو زبانت را در اختیار داری بدان که تا من زنده ام، از آن ماجرا سخنی مگو و گرنه موجب مرگ خود خواهی شد.

کربلائی رضای کرمانی، مؤذن آستان قدس رضوی نقل کرده است:

پس از وفات حاج شیخ، هر روز بین الطلوعین، بر سر مزار او می آمدم و فاتحه می خواندم. یک روز در همانجا خواب بر من چیره شد، در عالم رؤیا حاج شیخ را دیدم که به من فرمودند:

فلانی چرا سوره یاسین و طه را برای ما نمی خوانی؟

عرض کردم: آقا من سواد ندارم.

فرمودند: بخوان.

و سه مرتبه این جمله ها میان ما ردّ و بدل شد. از خواب بیدار شدم، دیدم که به برکت آن مرد بزرگ، حافظ آن دو سوره هستم. از آن پس تا زنده بودم، هر روز آن دو سوره را بر سر قبر آن مرحوم، تلاوت می کنم.

*شیخ حسنعلی اصفهانی

آقا شیخ مختار روحانی نقل کرد:

یک روز زنی سیده و فقیر از من تقاضای چادر مقنعه ای کرد. گفتم: اکنون چیزی ندارم که با آن حاجت تو را روا کنم.

اتفاقاً همان روز خدمت شیخ حسنعلی رسیدم و عرض حاجت کردم. چون می خواستم از محضرش بیرون آیم، وجهی به من مرحمت کردند و گفتند:

این پول را برای آن بانوی سیده، چادر و مقنعه بخر.

به علاوه، یک تومان دیگر و یک قبض حواله یک من برنج هم دادند که به آن زن برسانم. در شگفت بودم که حاج شیخ از کجا مطلّع شدند که چنین بانوئی از من درخواست چادر و مقنعه کرده است؟

از خدمت او برخاستم، اما به فکرم گذشت که فعلاً یک تومان پول و آن قبض برنج را به آن زن نمیدهم و پس از مدتی به او تحویل خواهم داد، اما ناگهان صدای حاج شیخ بلند شد که فرمود: هر چه گفتم انجام بده و دخالتی در کار مکن.

*

آقای سید محمد ریاضی یزدی، شاعر معروف، حکایت کرد که:

دوستی داشتم از صلحا و خوبان، وی می گفت روزی با سیدی بزرگوار در جائی نشسته بودیم.

شیخی ابراهیم نام که با دوستم سابقه مودّت داشت بر ما وارد شد، پس از تعارفات معمول، سید به او گفت: آقا شیخ ابراهیم، ماجرای خود را با مرحوم حاج شیخ حسنعلی اصفهانی برای رفیق ما بازگو.

شیخ گفت: از گیلان به زیارت مشهد مقدس آمدم و در آن شهر هر چه پول داشتم مصرف شد.

بدون خرجی ماندم. حساب کردم تا مراجعت به وطن، به پانصد تومان احتیاج دارم. به حرم مشرف شدم و به امام عرض کردم: به پانصد تومان نیازمندم تا به گیلان باز گردم، انتظار مرحمت دارم .

اما تا روز دیگر خبری نشد. مجدداً در حرم عرض حاجت کردم و گفتم: سیدی، من گدای متکبری هستم این بار هم احتیاج خود را به حضورت عرض می کنم، اما اگر عنایتی نفرمائی، دیگر بار نخواهم آمد و چیزی نخواهم گفت ولی یادداشت می کنم که امام رضا علیه السلام مهمان نواز نیست.

چون از حرم خارج گردیدم، شنیدم که از پشت سر، کسی مرا صدا می زند، بازگشتم دیدم شیخی است که بعداً فهمیدم او را «حاج شیخ حسنعلی اصفهانی» می خوانند. حاج شیخ مرا مخاطب ساخته و فرمودند:

آقا شیخ ابراهیم گیلانی چرا اینقدر جسورانه در محضر امام سخن گفتی؟ شایسته نیست که چنین بی ادبی و گستاخ باشی.

سپس پاکتی به من دادند. از اطلاع شیخ بر مکنونات باطنی خود و سخنی که سراً با امام خود در میان نهاده بودم، غرق تعجب شدم. به خانه آمدم و پاکت را گشودم، با کمال شگفتی دیدم که پانصد تومان است.

تصمیم گرفتم که صبح روز دیگر به خانه حاج شیخ بروم و از او بپرسم که چگونه از راز دل من آگاه شده و این پول از کجا است؟ اما شب در خواب دیدم که شیخ به در خانه آمدند و فرمودند:

آقا شیخ ابراهیم تو به پانصد تومان پول حاجت داشتی به تو داده شد، دیگر از کجا دانستم و از کجا آوردم، بتو مربوط نیست. بدان که اگر برای این پرسش به خانه من بیائی، ترا نخواهم پذیرفت.

از خواب بیدار شدم و دیگر برای این کار به خانه ایشان نرفتم و به گیلان باز گشتم.

 

 نظر دهید »

سرگذشت سلمان فارسی به روایت آیت‌الله مکارم/ به مناسبت سالروز وفات سلمان فارسی

02 دی 1391 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)

روزی رفیق سلمان به او گفت: خبر دارى که امروز شخصى وارد مدینه شده و تصور مى‏کند فرستاده خداست؟! سلمان گفت: تو اینجا باش تا من بازگردم، او به مدینه رفت؛ غافل از اینکه سرنوشت برای او چیز دیگری را رقم زد.
به گزارش فارس، هشتم صفر سال ۳۵ هجری، سالروز وفات بزرگ یار ایرانی پیامبر اکرم(ص) سلمان فارسی است، او همان کسی که پیامبر(ص) او را از اهل‌بیت خواند و فرمود: «سلمان منّا اهل البیت».

آری! سلمان محمدی پس از رحلت پیامبر اعظم(ص)، جزو معدود کسانی بود که از راه حق منحرف نشد و در شمار معتقدان به امامت حضرت علی(ع) قرار گرفت. او در خلافت عمر بن خطاب به حکومت مدائن منصوب شد، وی هیچ‌گاه از حقوق بیت‌المال برای خود چیزی برنداشت و همه‌ آن را صدقه می‌داد و برای امرار معاش زنبیل می‌بافت.

این شیعه راستین علی(ع) و مایه افتخار ایرانیان در شهر مدائن به جوار رحمت الهی پیوست و در همان شهر خاکسپاری شد.


*سرگذشت جالب سلمان
آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی ذیل تفسیر آیه ۶۲ سوره بقره درباره سرگذشت سراسر حقیقت‌جویانه سلمان محمدی این چنین می‌گوید:

«سلمان» اهل جندی‌شاپور بود، با پسر حاکم وقت رفاقت و دوستى محکم و ناگسستنى داشت، روزى با هم براى صید به صحرا رفتند، ناگاه چشم آن‌ها به راهبى افتاد که به خواندن کتابى مشغول بود، از او راجع به کتاب مزبور سؤالاتى کردند، راهب در پاسخ آن‌ها گفت: کتابى است که از جانب خدا نازل شده و در آن فرمان به اطاعت خدا داده و نهى از معصیت و نافرمانى او کرده است، در این کتاب از زنا و گرفتن اموال مردم به ناحق نهى شده است، این همان «انجیل» است که بر عیسى مسیح نازل شده است.

گفتار راهب در دل آنان اثر گذاشت و پس از تحقیق بیشتر به دین او گرویدند، به آن‌ها دستور داد که گوشت گوسفندانى که مردم این سرزمین ذبح مى‏کنند، حرام است از آن نخورند.

سلمان و فرزند حاکم وقت روزها هم چنان از او مطالب مذهبى می‌آموختند، روز عیدى پیش آمد، حاکم مجلس میهمانى ترتیب داد و از اشراف و بزرگان شهر دعوت کرد، در ضمن از پسرش نیز خواست که در این مهمانى شرکت کند، ولى او نپذیرفت.

در این باره به او زیاد اصرار کردند، اما پسر اعلام کرد که غذاى آن‌ها بر او حرام است، پرسیدند این دستور را چه کسى به تو داده است؟ راهب مزبور را معرفى کرد.

حاکم راهب را احضار کرد و به او گفت: چون اعدام در نظر ما گران و کار بسیار بدى است، تو را نمى‏ کشیم، ولى از محیط ما بیرون برو! سلمان و دوستش در این موقع راهب را ملاقات کردند، وعده ملاقات در «دیر موصل» گذاشتند.

پس از حرکت راهب، سلمان چند روزى منتظر دوست با وفایش بود تا آماده حرکت شود، او هم همچنان سرگرم تهیه مقدمات سفر بود، ولى سلمان بالاخره طاقت نیاورده تنها به راه افتاد.

در دیر موصل سلمان بسیار عبادت مى‏کرد، راهب که سرپرست این دیر بود، او را از عبادت زیاد بر حذر داشت، مبادا از کار بیفتد، ولى سلمان پرسید آیا عبادت فراوان فضیلتش بیشتر است یا کم عبادت کردن؟

در پاسخ گفت: البته عبادت بیشتر اجر بیشتر دارد.

عالم دیر پس از مدتى به قصد بیت‌المقدس حرکت کرد و سلمان را با خود به همراه برد، در آنجا به سلمان دستور داد که روزها در جلسه درس علماى نصارى که در آن مسجد برپا می‌شود، حضور یابد و کسب دانش کند.

روزى سلمان را محزون یافت، علت را جویا شد، سلمان در پاسخ گفت: تمام خوبی‌ها نصیب گذشتگان شده که در خدمت پیامبران خدا بوده‏ اند، عالم دیر به او بشارت داد که در همین ایام در میان ملت عرب پیامبرى ظهور خواهد کرد که از تمام انبیا برتر است.

عالم گفت: من پیر شده ‏ام، خیال نمى‏ کنم او را درک کنم، ولى تو جوانى امیدوارم او را درک کنى، ولى این را نیز بدان که این پیامبر نشانه‏ هایى دارد از جمله نشانه خاصى بر شانه او است، او صدقه نمى‏ گیرد، اما هدیه را قبول مى‏کند.

در بازگشت آن‌ها به سوى موصل در اثر جریان ناگوارى که پیش آمد سلمان عالم دیر را در بیابان گم کرد. دو مرد عرب از قبیله بنى‌کلب رسیدند، سلمان را اسیر کرده و بر شتر سوار کردند و به مدینه آوردند و او را به زنى از قبیله «جهینه» فروختند!

سلمان و غلام دیگر آن زن به نوبت روزها گله او را به چرا مى ‏بردند، سلمان در این مدت مبلغى پول جمع ‏آورى کرد و انتظار بعثت پیامبر اسلام(ص) را مى‏ کشید، در یکى از روزها که مشغول چرانیدن گله بود رفیقش رسید و گفت: خبر دارى امروز شخصى وارد مدینه شده و تصور مى‏کند پیامبر و فرستاده خدا است؟!

*ماجرای سه امتحانی که سلمان از پیامبر(ص) گرفت
سلمان به رفیقش گفت: تو اینجا باش تا من بازگردم، سلمان وارد شهر شد، در جلسه پیامبر حضور پیدا کرد، اطراف پیامبر اسلام مى‏چرخید و منتظر بود پیراهن پیامبر کنار برود و نشانه مخصوص را در شانه او مشاهده کند.

پیامبر(ص) متوجه خواسته او شد، لباس را کنار زد، سلمان نشانه مزبور یعنى اولین نشانه را یافت، سپس به بازار رفت، گوسفند و مقدارى نان خرید و خدمت پیامبر آورد، پیامبر فرمود چیست؟ سلمان پاسخ داد: صدقه است، پیامبر فرمود: من به آن‌ها احتیاج ندارم به مسلمانان فقیر ده تا مصرف کنند.

سلمان بار دیگر به بازار رفت، مقدارى گوشت و نان خرید و خدمت رسول اکرم آورد، پیامبر پرسید این چیست؟ سلمان پاسخ داد: هدیه است، پیامبر فرمود:

بنشین، پیامبر و تمام حضار از آن هدیه خوردند، مطلب بر سلمان آشکارشد، زیرا هر سه نشانه خود را یافته بود.

در این میان سلمان راجع به دوستان و رفیق و راهبان دیر موصل سخن به میان آورد و نماز، روزه و ایمان آن‌ها به پیامبر و انتظار کشیدن بعثت وى را شرح داد، کسى از حاضران به سلمان گفت: آن‌ها اهل دوزخند! این سخن بر سلمان گران آمد، زیرا او یقین داشت اگر آنها پیامبر را درک می‌کردند از او پیروى می‌کردند.

در اینجا بود که‏ آیه «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ الَّذِینَ هادُوا وَ النَّصارى‏ وَ الصَّابِئِینَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ عَمِلَ صالِحاً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُون‏»(۲) بر پیامبر نازل شد و اعلام شد آن‌ها که به ادیان حق ایمان حقیقى داشته ‏اند و پیغمبر اسلام را درک نکرده‏ اند، داراى اجر و پاداش مؤمنان خواهند بود.

*پی‌نوشت‌ها:

۱- تفسیر نمونه، جلد یک، صفحه ۲۸۸

۲-سوره بقره آیه ۶۲

 نظر دهید »

در محضر علامه حسن زاده

02 دی 1391 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)


صمت خاموشی است
جوع گرسنگی
سهر بیداری
خلوت گوشه گیری
و ذکر به دوام همیشه به یاد حق بودن.
در چهار اول خیرالامور اوسطها
و در پنجمی خوشا آنان که دایم در نمازند


خود را باش و دنیا را نکوهش مکن           حیف است که به کاهلی بنشینی


می دانی که دل تا شکسته نگردد بیت المعمور نمی گردد و این شکسته از صدهزار درست بیش تر ارزد، بلکه به بها در نمی آید. زیرا که بهای آن خدای تعالی است
گنج غمش را در دل شکسته بباید و این گنج را هر کس نیابد و در دست هر کس نپاید.


 نظر دهید »

فواید صله رحم

01 دی 1391 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)


به گزارش خبرنگار دین و اندیشه خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در ادامه مطالبی از آیات و روایات در موضوع اهمیت صله رحم و مباحث مرتبط به آن می‌آید:

خدای سبحان می‌فرماید:

“و یاد کن هنگامی را که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خدا را نپرستید و به پدر و مادر و خویشاوندان و … نیکی کنید(سوره بقره آیه 83).”

پیامبر اکرم(ص) فرمود: آیا شما را به برترین انسان‌های دنیا و آخرت از نظر اخلاق راهنمایی نکنم؟

گفتند: آری.

فرمود: کسی است که با قطع‌کننده پیوند با وی، بپیوندد.

صله رحم نزد خدای سبحان چنان مهم است که آن را از جهت پاداش، سریع‌ترین عبادت قرار داده و افزون بر پاداش اخروی، پاداش دنیوی و زودهنگام برای آن مقرر داشته است؛ به گونه‌ای که خاندان گناهکار هم با رعایت صله رحم میان خود، دارایی‌شان فزونی می‌یابد و با نیکی به یکدیگر بر عمرشان افزوده می‌شود.

در روایتی دیگر درباره اهمیت آن از امام رضا(ع) نقل شده که خدا سه چیز را قرین سه چیز ساخت: به نماز و زکات فرمان داد، پس هرکس زکات نپردازد نمازش پذیرفته نیست و به شکر خدا و والدین امر کرد، پس هرکس شکر والدین را به جا نیاورد شکر خدا نکرده است و به تقوای الهی و صله رحم فرمان داد، پس هر کس صله رحم نکند تقوای الهی را رعایت نکرده است.

رسول خدا(ص) فرمود:

“همه امتم را از حاضر و غایب و به آنان که تا روز قیامت در صلب مردان و رحم زنان هستند سفارش می‌کنم به صله رحم، اگرچه یک سال راه (میان آنان فاصله) باشد و این از دین اسلام است.”

آثار صله رحم

پیامبر اکرم (ص) فرمود:

“هر کس برای من یک عمل را ضمانت کند من برایش چهار چیز را ضمانت می‌کنم: هر کس صله رحم کند خدا او را دوست بدارد و روزی وی را گسترش دهد و عمرش را فزونی بخشد و او را به بهشتی درآورد که وعده داده است.”

مصادیق و شیوه‌های صله رحم

صله رحم تنها به رفتن به خانه بستگان نیست، بلکه مصادیق فراوانی دارد و مصداق کاملش این است که پیش از دیگران نیاز آنان را برطرف و آنان را خوشحال سازد، پس صله رحم و پیوند با هر خویشاوندی متناسب با شان اوست، چنان‌که گاه تنها به سلام کردن به او یا پاسخ نیکو دادن به سلام اوست، زیرا وی به کمک مالی نیازی ندارد.

برخی شیوه‌ها و مصادیق صله رحم عبارت‌اند از ترک آزار خویشاوندان، سلام و تکریم، اطعام گرچه به جرعه آبی باشد، عیادت از بیمار، شرکت در مراسم عزا، زیارت و دیدار، هدیه دادن و تامین نیازهای آنان پیش از دیگران.

منبع:

مفاتیح‌الحیات، مولف: آیت‌الله جوادی آملی، ناشر: مرکز نشر اسراء، چاپ بیست و چهارم.

 

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 157
  • 158
  • 159
  • ...
  • 160
  • ...
  • 161
  • 162
  • 163
  • ...
  • 164
  • ...
  • 165
  • 166
  • 167
  • ...
  • 174

معرفی حوزه علمیه حضرت عبدالعظیم ع

شهرری، زمانی دارای حوزه‌های بسیار بوده و یک مرکز علمی محسوب می شد که مهم‌ترین عامل آن، حُسن‌ همجواری با مشاهد شریفه سه امامزاده بزرگوار، خصوصاً حضرت عبدالعظیم(ع) است که در این باره یکی از مراجع عالی‌قدر شیعه، حضرت‌ ایة الله ‌بهجت به طلاب فرمودند: «شما در جوار گنج الهی هستید، قدر آن را بدانید». قدمت حوزه علمیه آستان حضرت عبدالعظیم(ع) به سال‌های اوایل پیروزی انقلاب اسلامی بر می گردد. در اواسط شهریور 1359 بنای مقبره رضاخانی تخریب و به جای آن حوزه علمیه احداث شد و در 1366 حدود هفتاد نفر طلبه برای سال اول پذیرفته شدند. حوزه ‌علمیه آستان ‌حضرت‌عبدالعظیم(ع) ظرفیت ‌پذیرش سیصد طلبه علوم دینی در دو سطح 2و 3 را داراست و ساختمان آن از کلّیه امکانات آموزشی و رفاهی برخوردار است و از این جهت جزء معدود حوزه‌های کشور است. زیر بنای کلّ ساختمان 11 هزار و 500 متر مربع و محوطه، 6500 متر مربع و مساحت کلّ مدرسه 18 هزار متر مربع است.

جستجو

موضوعات

  • همه
  • طب سنتی و پزشکی
  • سیاسی
  • مناسبتهای سال
  • اخبار حوزه
  • علمی
  • مذهبی
  • عمومی
  • دست نوشته های یک طلبه
  • نرم افزار
  • شهداء
  • استفتائات
  • جدیدترین مقالات
  • برگی از زندگی علما
  • فراخوان
  • پژوهش
  • معرفی رسانه
  • منِ طلبه
  • نمونه سوالات امتحانی سطح2
  • داستان های پند آموز

پیوندهای روزانه


پشتیبانی سامانه وبلاگ مدارس
وبلاگ خانم یادگاری
گفته ها و ناگفته های یک طلبه
شبکه اجتماعی هادی نت
دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبري
دفتر مقام معظم رهبري

خبرنامه

آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          

اوقات شرعی

امروز: شنبه 22 آذر 1404
اوقات شرعی به افق:
  • اذان صبح اذان صبح:
  • طلوع آفتاب طلوع آفتاب:
  • اذان ظهر اذان ظهر:
  • غروب آفتاب غروب آفتاب:
  • اذان مغرب اذان مغرب:
  • نیمه شب شرعی نیمه شب شرعی: