• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

  • سخن حضرت آیت الله بهجت درباره مقام حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) در جمع طلاب :" شما در جوار گنج الهی هستید قدر آن را بدانید ***

معیار لباس شهرت چیست؟

07 اردیبهشت 1393 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)


حجاب در لغت به معنای مانع، چیزی که بین دو چیز جدایی افکنَد، پوشاندن و پوشش (سِتر) است.


امروزه واژه حجاب در زبان عامه مردم و متون فقهی به معنای پوشش شرعیِ زنان به‌کار می‌رود.
حجاب، بیش از آن‌که جنبه فردی داشته باشد، رفتاری اجتماعی است، یعنی انسان عاقل مکلف، در جمع و هنگام مواجهه با دیگران، از حیث پوشش، الزامات و محدودیت‌هایی را می‌پذیرد که میزان آن در فرهنگ‌ها و ادیان و جوامع، متفاوت است.

حکم پوشش

با نزول آیه ۳۱ سوره نور ، پس از سوره احزاب ، حجاب بر زنان واجب شد.
در این آیه به همه زنان با ایمان دستور داده شد دیدگانشان را فرو بندند، دامن‌هایشان را حفظ کنند، زینت‌های خود را جز آنچه، به‌طور طبیعی و عادی، نمایان است آشکار نسازند، روسری‌ها را بر گریبان‌های خویش فرو اندازند، زینتشان را فقط برای اشخاص معینی (مذکور در همان آیه) ظاهر کنند و پاهای خود را به گونه‌ای بر زمین نکوبند که زینت‌های پنهان آن‌ها نمایان شود.

این آیه مهم‌ترین مستند فقها برای اثبات وجوب پوشش و مشتمل‌بر حدود آن است.
مباحث حجاب در احادیث، بیشتر در حکم تفسیر و تبیین این آیه و به‌ویژه عبارت «اِلّا ما ظَهَرَ» (زینت‌های آشکار) و حکم نگاه کردن به آنهاست البته گاه به آیات دیگر هم استناد شده است، از جمله آیه ۳۳ سوره احزاب درباره نهی از تبرّج ، آیه جلباب و آیات ۳۰ و ۳۱ سوره نور احادیثی نیز به جنبه‌های دیگری از احکام حجاب پرداخته‌اند، از جمله پوشش زنان سالخورده، آغاز وجوب حجاب پس از بلوغ، یا چگونگی حجاب در برابر اقسام خاصی از مردان یا کودکان نابالغ.

سوال: حجاب زنان در زمان پیامبر و قبل از آن چگونه بوده است؟

حجاب در لغت به معنای پرده، حاجب و چیزی است که میان دو چیز حایل و فاصله می شود. البته همان گونه که مفسران و محققان گفته اند؛ واژه ی حجاب به معنای پوشش زنان، اصطلاحی است که بیشتر در عصر ما پیدا شده و اصطلاح جدیدی است. آنچه در گذشته ها به ویژه در اصطلاح فقها به کار رفته واژه ی “ستر” است که به معنای پوشش است. چیزی که از تاریخ در این مسئله استفاده می شود، این است که حجاب به معنای پوشش زنان، قبل از اسلام در جهان و در ادیان مختلف با شکل های مختلف وجود داشته و اسلام دایره ی آن را اندکی محدودتر کرد.

پوشش زنان در زمان پیامبر (ص) پوشش متداول و مرسوم آن زمان بوده؛ یعنی زنان بدنشان را می پوشاندند و روسری روی سر آنها بوده، ولی مقداری از گوش و گردن و قسمتی از سینه ی آنها پیدا بود که آیه نازل شد و به پیامبر (ص) دستور داده شد که به زنان بگو آن مقدار را نیز بپوشانند، تا زینت آنها پیدا و آشکار نباشد.

سۆال: حدّ پوشش مجاز زنان و دختران نزد محارم باید چگونه باشد؟

جواب: خانمها در خانه و مقابل برادر و فرزند و سایر محارم (غیر از شوهر) باید به گونه ای لباس بپوشند كه موجب تحریك و مفسده نشود. (تحریر الوسیله، ج۲، ص۲۴۳ م۱۷)
چند استفتاء از آیة الله خامنه ای:

سوال: معیار لباس شهرت چیست؟

ج: لباس شهرت لباسى است که پوشیدن آن براى شخص، به خاطر رنگ یا کیفیت دوخت یا مندرس بودن آن و علل دیگر مناسب نیست، به‌طورى که اگر آن را در برابر مردم بپوشد توجه آنان را به خود جلب نموده و انگشت نما مى‏شود.

سوال: صدایى که هنگام راه رفتن زنان از برخورد کفش آنان با زمین ایجاد مى‏شود، چه حکمى دارد؟

ج: تا زمانى که باعث جلب توجه و ترتّب مفسده نشده است، فى‌نفسه اشکال ندارد.

سوال: آیا دختران مى‏توانند لباسى که رنگ آن مایل به آبى پررنگ است بپوشند؟

ج: فى ‏نفسه اشکال ندارد به شرطى که منجر به جلب توجه دیگران و ترتّب مفسده نشود.

سوال: آیا براى زنان پوشیدن لباس‌هاى تنگى که برجستگیهاى بدن آنان را نشان مى‏دهد و یا پوشیدن لباس‌هاى بدن نما و عریان در عروسیها و مانند آن جایز است؟

ج: اگر از نگاه مردان اجنبى و ترتّب مفسده در امان و محفوظ باشند، اشکال ندارد در غیر این صورت جایز نیست.

سوال: آیا پوشیدن کفش سیاه برّاق توسط زن مۆمن جایز است؟

ج: اشکال ندارد مگر آن‌که رنگ و شکل آن باعث جلب توجه نامحرم و یا انگشت‌نما شدن او شود.

سوال: آیا بر زنان واجب است در لباس مانند مقنعه، شلوار و پیراهن فقط رنگ سیاه را انتخاب کنند؟

ج: حکم لباس زن از جهت رنگ و شکل و کیفیت دوخت مانند کفش است که در جواب سۆال قبل بیان شد.

_________________________________

پی نوشت:
ویکی فقه
سایت اندیشه قم
سایت اسلام کوئیست
پایگاه اطلاع رسانی آیة الله خامنه ای دام ظله


 نظر دهید »

شب اول قبر ازچه زمانی آغاز می شود؟

07 اردیبهشت 1393 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)


یکی از سوالاتی که خیلی بین مردم مطرح می شود این است که زماني كه مرده را دفن مي كنند شب اول قبر از چه زماني است و چقدر طول مي كشد؟ آيا در آن لحظه كساني كه در دنيا براي آن مرده اي دعا مي خوانند در آن لحظه به او مي رسد و از عذاب او كم مي شود؟

پاسخ :

قبل از هر چيز لازم است چند نكته را متذكر شويم.

1. انسان پس از مرگ وارد عالمي مي شود به نام«عالم برزخ» حيات برزخ و حقيقت باطن همين عالم دنياست. دنيا ظاهري دارد و باطني، ظاهر دنيا كه بدان عالم مُلك گفته مي شود همين دنياي مادي كه ما در آن زندگي مي كنيم كه خصوصيات خاص خودش را دارد(مكان، زمان، مادي بودن…) همين دنيا باطني دارد كه بعضي خصوصيات عالم دنيا را داراست. مثلاً شكل و اندازه و رنگ و بو در آن عالم هم وجود دارد و لكن ماده در آنجا نيست. صورت مردمان برزخي رنگ و اندازه مشخصي دارد و در آنجا خوشحالي و مسرّت و غضب و نگراني هست در آ‌نجا نور هست و لكن آنجا ماده نيست[1].

2. در بعضي از روايات از همين حيات برزخي به«عالم قبر» تعيير شده است. در روايتي است كه از امام صادق(ع) پرسيدند: برزخ چيست آن حضرت فرمود: قبر از هنگام مرگ آدمي است تا روزي كه قيامت مي شود[2].

پس مراد از قبر در بعضي روايات اين گودال خاكي كه بدن ميت در آن جا مي گيرد، نيست بلكه باطن همين قبر مراد است كه همان عالم برزخ است از آنجايي كه قبر خاكي جايگاه و محل استقرار بدن جسماني است و عالم برزخ نيز جايگاه استقرار روح انسان است به عالم برزخ عالم قبر نيز گفته مي شود[3].

در روايت مفصّلي است از حضرت اميرالمؤمنين كه آن حضرت در وصف مرگ انسان و انتقال او به قبر و شاهدات او در قبر توضيحاتي مي فرمايد كه ما به قسمتي از آن اشاره مي كنيم، در بخشي كه مربوط به مرگ مؤمنان و مشاهدات آنان است اين چنين مي فرمايد: … او مي شناسد كسي را كه او را غسل مي دهد و قسم مي دهد افرادي را كه جنازة او را حمل مي كنند كه به سرعت ببرند و زودتر به خاك بسپارند و وقتي كه او را وارد در قبرش مي كنند دو مَلَك به نزد او مي آيند و آن دو، دو فرشتة بازپرسي و باز جوئي كننده از عقائد و كردار او هستند …

با توجه به دو نكته ياد شده و اين بخش از روايت حضرت اميرالمؤمنين مي توانيم نتيجه مي گيريم كه شب اول قبري كه در روايات ما براي اموات ذكر شده و شرح حال آنها در قبر مي باشد مراد شب اولي كه ما به حساب دنيايي مي سنجيم نيست يعني اين چنين نيست كه اگر قسمتي را صبح دفن كنند حتما 10 يا 12 ساعت بايد بگذرد تا شب هنگام شود آنگاه فرشتگان پرس و جو بيايند و از او سؤالاتي بنمايند بلكه به محض دفن شدن فرشتگان بازپرس به سراغ ميت مي آيند چرا كه عالم برزخ شب و روزي چون عالم دنيا ندارد و اگر شبي براي ميّت ذكر شده است، شايد شب براي او مشتمل مي شود درست شبيه حالت خواب كه آدم در خواب مي بيند در شبي هولناك را مي گذراند و حال آنكه در وسط روز خوابيده است همانگونه كه در وسط روز انسان خواب شب تار را مي بيند، همين طور است كه انسان را در روز دفن مي كنند و همان لحظه شب اول قبر او باشد در حقيقت ميت در عالم قبر و برزخ شب براي او نمايان مي شود در اين روايت هم آمده به محض دفن كردن ميت فرشتگان بازپرس به سراغ ميت مي آيند.

البته شب اول قبر تنها براي كساني نيست كه دفن مي شوند حتي كساني هم كه بدنشان دفن نمي شود، باز عذاب قبر دارند سؤال قبر دارند شب اول قبر هم خواهند داشت وقتي قبر را به معني عالم برزخ گرفتيم و شب آنجا را هم، مخصوص به وضع آنجا دانستيم لذا لازم نيست تا حتماً ميت دفن شود آنگاه مراسم شب اول قبر برزخ صورت پذيرد[4].

و امّا پرسش نهايي كه مربوط به تأثير دعا و يا خيرات بر آن ميت است بايد در جواب بگوئيم آنچه كه از روايات استفاده مي شود اين است كه هر آنچه براي اموات صورت مي پذيرد به گونه اي به آنها مي رسد.

از امام صادق منقول است: كه بسا باشد كه ميّت در تنگي و شدّتي بوده باشد و حق تعالي به او وسعت دهد و تنگي را از او بردارد پس به او گويند كه اين فرح كه تو را روي داد به سبب نمازي است كه فلان برادر مؤمن براي تو كرد[5].

در روايت ديگري است كه حضرت فرمود:

نماز و روزة و حجّ و تصدّق و ساير اعمال خير و دعا و ثواب آن اعمال براي كسي كه آن اعمال را انجام داده و براي مرده هر دو نوشته مي شود و وارد قبر او مي‌شود[6].

آيا دعا و خيرات از طرف زنده ها موجب كاهش عذاب قبر شخص مرده مي شود؟ و اصولاً چه چيزهاي موجب افزايش يا كاهش عذاب قبر مي شود؟

آنچه به درجة اول ماية نجات و رهايي از عذاب قبر مي شود، كارهاي نيك و گفتار پسنديده اي است كه انسان در طول حيات خود انجام داده است، اما پاسخ پرسش نخست اين است كه در مواردي شرع مقدس سرنوشت اموات را بوسيله ي كارهاي نيك يابد ديگران قابل تغيير معرفي كرده است.

در يك قانون كلي حديث مي فرمايد: هر كسي سنت و روش نيكي بنياد گذارد براي او ثواب هر كسي كه به آن عمل كند مي رسد و هر كسي سنت و روش بدي بنياد نهد براي او گناه و عقابي هر كسي كه به آن عمل كند مي رسد.

پيامبرـ(ص) فرمود: روزي حضرت عيسي(ع) از كنار قبري گذشت كه صاحب آن در عذاب بود، سال بعد نيز گذر كرد ولي از عذاب صاحب قبر خبري نبود، سبب را از خداوند پرسيد، وحي آمد كه از اين ميّت فرزندي صالحي به بلوغ رسيد و براي مردم راهي درست كرد و يتمي را پناه داد به بركت آن از پدر گذشتيم[7].

و نيز درباره بهبودي سرنوشت اموات مي گويد: هرگاه كسي به نيّت وجه الله نذري كند تا ثوابش براي ميتي باشد چنين نذري مفيد و وفاء به آن لازم است[8].

بنابر احاديث صحيح و مشهور صدقه دادن بازماندگان براي اموات سودمند است.

در روايتي صحيحة سعد از پيامبر مي پرسد، آيا صدقه دادنِ من براي روح مادرم سودي دارد؟ پيامبر فرمود: بلي[9].

زيارت اهل قبور مستحب و سفارش شده است همچنين دعا و قرآن خواندن براي ميّت مفيد است. زيارت اهل قبور در روزهاي جمعه موجب مي شود امواتي كه در تنگي و تنگناه باشند در فراخي قرار گيرند[10]. امام صادق ـ عليه السّلام ـ فرمود: هرگاه شخصي به نيّت ميتي صدقه دهد، خداوند جبرئيل را فرمان مي دهد كه اين هديه را به قبر او برساند[11] و نيز فرمود: بواسطة نمازي كه براي ميت خوانده مي شود تنگي قبر او به فراخي تبديل مي شود[12].

ابن عباس در روايتي از رسول اكرم(ص) نقل مي كند: خواندن سورة«تبارك الملك» بر سر قبر ميت ماية نجات از عذاب قبر است.

از كتاب دعوات قطب راوندي نقل شده است كه؛ هرگاه ميتي دفن شد، بر قبر او سه بار اين جمله را بخوانند، خداوند عذاب را از او تا روز دميده شدن صور برمي دارد، اللهم اني اسئلك بحق محمد و آل محمد ان لا تغذب هذا الميت.

رسول اكرم(ص) و پس از خاكسپاري دختر گرامي خود(رقيه) با چشم گريان فرمود: از خداي سبحان خواستم عذاب قبر را از او بردارد و خداوند او را بخشيد. پس دعا مؤثر است.

مشهور دانشمندان و علماءِ اصلِ بهره مند شدن اموات؛ از فوايد اعمال صالحه و خيراتي كه بازماندگان براي آن ها مي فرستد را تاييد و پذيرفته اند هم چنين رهايي و يا تخفيف عذاب قبر بواسطة كارهاي نيك بازماندگان.

براي مطالعه بيشتر به كتابهاي ذيل مراجعه فرمايند:

1. معاد، شهيد دستغيب

2. معاد، قرائتي

3. منازل الآخره، محدث قمي

در آخر به عنوان حسن ختام حديثي از امام صادق ـ عليه السّلام ـ نقل مي كنيم:

«القلبُ حَرَمُ الله فلا تُسكِن في حَرَم الله غيرَ الله»

«مكتب حرم الهي است و غير خدا را در حرم خدا جاي مده»

_________________________________________________________

پی نوشت ها:

«بحارالانوار، ج 67، ص 25»

[1] . ر.ك طهراني، سيد محمد حسين، معاد شناسي، ج 2، ص 185، جوادي آملي عبدالله، معاد و قرآن، ج 4، ص 218.

[2] . نورالثقلين، ج 3، ص 554.

[3] . ر.ك طهراني، سيد محمد حسين، معاد شناسي، ج 2، ص 194، 195، سبحاني، جنب الدحيات، ج 4، ص 238.

[4] . ر.ك، جوادي آملي، عبدالله، معاد شناسي، ج 21، ص222.

[5] . ر.ك، منازل الآخره، شيخ عباس قمي، ص 50، به نقل از زاد المعني.

[6] . همان، ص 50.

[7] . محمد باقر مجلسي، بحارالانوار، ج 6، ص 220، حديث 15، بحق اليقين مجلسي، ص 489.

[8] . الوهابيه في الميزان، جعفر سبحاني، ص 133، به نقل از صلح الاخوان، ص102.

[9] . همان، ص 133 به نقل از فرقان القرآن، ص 133.

[10] . شيخ عباس قمي، منازل الآخره، ص 28 به نقل از قطب راوندي، و نيز در روايتي از امام باقر ـ عليه السّلام ـ به نقل از كليني .

[11] . همان، ص 29.

[12] . محمد بن يعقوب كليني، الفروع من الكافي، 3، 236، كتاب الجنائز، باب المسأله في القبر حديث6.

منبع:جام


 نظر دهید »

تصاویر/مزار پدرحضرت«عبدالعظیم حسنی»

06 اردیبهشت 1393 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)


مزار «سلطان میر عبدالله واحد شهید»، نوه امام حسن مجتبی(ع) و بنا به گزارش برخی منابع تاریخی پدر حضرت عبدالعظیم حسنی در جنوب شهر هرات افغانستان قرار دارد.

این مکان مقدس همه روزه و به خصوص صبح‌های جمعه پذیرای مشتاقان و علاقه‌مندان خاندان پاک پیامبر اسلام است.


این مکان در جنوب شهر کهنه هرات و پس از میدان «فیروزآباد» که بعدها به دروازه قندهار و اکنون به «میدان شهدای 24 حوت (اسفند)» تغییر نام یافته قرار دارد.

محل زیارت و مزار میر عبدالواحد شهید که به «سلطان آقا» معروف است از گذشته‌های دور یکی از قبرستان‌های اصلی اهل تشیع در شهر هرات بوده و به همین خاطر بسیاری از شیعیان هرات در همین محل مدفون هستند.


در سنگ بزرگی که بر روی مزار میرعبدالله شهید نصب شده وی را چنین معرفی می‌کند، «افتخار آل عبد مناف امیر عبدالله الواحد ابن الامام الهمام، خلاصه اولاد عترت نقاوه، احفاد ملت ظاهره امیر زیدبن الامام، شجره روضه کرم و کرامت ثمره سیالت و امامت امیرالمومنین حسن ابن اسدالله الغالب علی ابن ابی طالب(ع)»

در این آرامگاه 2 سنگ قدیمی از جنس مرمر نصب شده که بر روی یکی زندگی کامل میر عبدالله الواحد شهید نوشته شده و در رواق بالای سر در دیوار غربی زیارتگاه نصب شده است.


«اسیر هروی» در کتاب خود با عنوان «رساله سلطان میر عبدالله الواحد شهید» این سنگ‌ها را به صورت مفصل، تحلیل و بررسی کرده است.

اسیر هروی در رساله خود علاوه بر تائید این مطلب که وی نواده امام حسن مجتبی(ع) است، می‌نویسد که جمعی معتقدند که ایشان از فرزندان «مسلم بن عقیل(ره)» است.


با این حال در کتاب «هرات، دیروز، امروز» که توسط مرکز اسناد وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، منتشر شده آمده: «بنا بر اظهارات شفاهی، ایشان پدر حضرت شاه عبدالعظیم حسنی می‌باشد که در شهر ری در نزدیکی تهران مدفون است.»

در دوران فرمانروایی «آل کرت» مقبره و گنبدی بر این زیارت بنا شد و ظاهراً بر اثر ویرانی‌هایی که به مرور زمان بر ساختمان آن وارد شد در قرن نهم هجری به فرمان «امیر علی شیر نوایی» این محل دوباره بازسازی شد.


پس از تجاوز شوروی به افغانستان، منطقه «فیروز آباد» و «خنچه آباد» که مزار میر عبدالواحد در آنجا قرار دارد، همواره محل درگیری بین نیروهای مجاهدین، دولت وقت و متجاوزان روس بود.

بر اثر این درگیری‌ها مقبره مزار به کلی تخریب شد و پس از پیروزی مجاهدان در سال 1373 شمسی، یکی از تاجران هرات به نام «حاجی حبیب‌الله عزیزی» مقبره فعلی را با بودجه شخصی خود بنا کرد.



بسیاری از حوادث و رویدادهایی که در گذشته هرات اتفاق افتاده در محل همین آرامگاه بود و آنگونه که اسیر هروی می‌نویسد: «پهلوانی‌ها، قهرمانی‌ها، سر بریدن‌ها و دار زدن‌ محکومان در همین محل انجام می‌شده است.»

حدود نیم قرن است که همه ساله در روز اول نوروز مردم هرات در هنگام تحویل سال، مراسم خاصی را در این مکان برگزار می‌کنند و در روز اول نوروز «علم شاه اولیا علی(ع)» در صحن این زیارتگاه بر افراشته می‌شود.


این علم مشابه علمی که در شهر مزار شریف بر افراشته می‌شود تا 40 روز بر پا است و زائران و بیماران زیادی در این ایام به قصد شفا به این مکان می‌آیند.

در حال حاضر این زیارتگاه مشتاقان زیادی دارد و هر صبح جمعه در این مکان مقدس مردم با خواندن دعای ندبه به راز و نیاز با خدای خود می‌پردازند و سپس به زیارت اهل قبور و بستگان خود که در اطراف و صحن‌های مجاور دفن شده‌اند، می‌روند.



 2 نظر

داستان طلسم شيخ بهايي در حرم امام رضا

04 اردیبهشت 1393 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)


سوم ارديبشهت ماه، مصادف با روز بزرگداشت شيخ بهايي است.
عالم بزرگ، شيخ بهايي(ره) كه مزارش در صحن آزادي آستان مقدس و ملكوتي حضرت علي بن موسي الرضا(ع) قرار دارد، يكي از شخصيت‌هاي برجسته تاريخ اسلام است. ايشان به جز آنكه در علوم ديني به درجه اجتهاد رسيده و مرجع تقليد زمان خود بوده‌اند، در بسياري از علوم ديگر از جمله طراحي و معماري ساختمان نيز مهارت داشته‌اند؛ چنان كه حرم مطهر امام رضا(ع) را ايشان طراحي كرده‌اند و خود در ساخت آن نظارت كامل داشته‌اند.

در زير داستاني از كتاب دلشدگان، نوشته محمد لك علي آبادي پيرامون چگونگي ساخت حرم مطهر رضوي را از نظر مي‌گذرانيد. ‌

در اين كتاب آورده‌اند كه، در مورد نقشه و ساخت حرم مطهر و ملكوتي امام علي بن موسي الرضا(ع) توسط شيخ بهايي (ره) يكي از مسؤلين آستان قدس رضوي تعريف مي‌كرد: شيخ بهايي پس از طراحي حرم، در هنگام ساخت آن، خود بر كليه امور نظارت داشته‌اند و تمام مراحل ساخت حرم نيز تحت نظارت و كنترل ايشان انجام مي‌شده است. قبل از آنكه ساخت حرم به اتمام برسد، براي جناب شيخ، سفر مهمي پيش مي‌آيد.

طلسم شيخ بهايي در حرم امام رضا عليه السلام

شيخ سفارش‌هاي لازم را به معماران و مسؤلان ساخت حرم كرده، بسيار سفارش مي‌‌كنند كه كار را متوقف نكنند و ساخت حرم را پيش برده به اتمام برسانند؛ به جز سر در دروازه اصلي حرم (دروازه ورودي به حرم و ضريح مقدس، نه دروازه صحن). چرا كه شيخ در نظر داشته روي آن كتيبه‌اي را كه از اشعار خودش بوده نصب نمايد. رسم است بر سر در اصلي يا دروازه ورودي به حرم ائمه اطهار(ع) و حتي امامزادگان مطهر، كتيبه‌اي نصب مي‌شود و در شأن آن بزرگوار روايت، جمله يا شعري نوشته مي‌شود. گاهي نيز روايت يا حديثي از خود آن بزرگوار روي كتيبه نوشته مي‌شود. به هر حال، سفر شيخ به درازا مي‌كشد و بيش از زمان پيش بيني شده در سفر مي‌ماند. هنگامي كه از سفر باز مي‌گردد و جهت سركشي كارهاي ساخت و ساز به حرم مطهر مي‌رسد، با تعجب بسيار مي‌بيند كه ساخت حرم به پايان رسيده، سر در اصلي تمام شده و مردم در حال رفت و آمد به حرم مقدس هستند. شيخ با ديدن اين صحنه، بسيار ناراحت مي‌شود و به معماران اعتراض مي‌كند كه «چرا منتظر آمدن من نمانديد؟ چرا صبر نكرديد؟«

مسؤل ساخت عرض مي‌كند: «ما مي‌خواستيم صبر كنيم تا شما بياييد، اما توليت حرم نزد ما آمدند و بسيار تأكيد كردند كه بايد ساخت حرم هر چه سريع‌تر به پايان برسد. هرچه به او گفتيم كه بايد شيخ بيايد و خود بر ساخت سر در دروازه نظارت مستقيم داشته باشد، قبول نكردند. وقتي زياد اصرار كرديم، گفتند: كسي دستور اتمام كار را داده كه از شيخ خيلي بالا‌تر و بزرگ‌تر است. ما باز هم اصرار كرديم و خواستيم صبر كرده، منتظر شما بمانيم.

در اين زمان توليت حرم گفتند: خود آقا علي بن موسي الرضا(ع) دستور اتمام كار را داده‌اند. شيخ بهايي قدس سره هم‌راه مسؤل ساخت پروژه و معماران نزد توليت حرم مي‌روند و از توليت در اين مورد توضيح مي‌خواهند.

توليت حرم نقل مي‌كند: چند شب پي در پي آقا امام رضا(ع) به خواب من آمده و فرمودند: «كتيبه شيخ بهايي، به در خانه ما زده نشود، خانه ما هيچ‌گاه به روي كسي بسته نمي‌شود و هر كس بخواهد مي‌تواند بيايد.«

شيخ با شنيدن اين حرف، اشك از چشمانش جاري مي‌شود و به سمت ضريح مي‌رود و ذكر «يا ستار العيوب» بر لبانش جاري مي‌شود. سپس در كنار ضريح آن قدر گريه مي‌كند تا از هوش مي‌رود. پس از به هوش آمدن خود چنين تعريف مي‌كند: من مي‌خواستم يكي از طلسم‌ها را به صورت كتيبه‌اي بر سر در ورودي حرم بزنم، با اين اثر كه افرادي كه آمادگي لازم را ندارند، نمي‌توانند وارد حرم مطهر و حريم مقدس حضرت علي بن موسي الرضا(ع) شوند، اما خود آقا نپذيرفتند و در خواب به توليت آستان از اين اقدام ابراز نارضايتي فرمودند. آري در خانه اين بزرگواران، نه تنها براي ما شيعيان كه به روي همه، حتي غير مسلمانان باز است و هر ساله شاهديم كه كرامات امام هشتم(ع) به غير شيعيان و حتي غير مسلمانان نيز شامل مي‌شود و از اين خوان گسترده كرم به همه خواهندگان و جويندگان مي‌رسد.

شيخ بهايي كيست؟

بهاءالدين، محمدبن حسين عاملي، عالم و دانشمند بزرگ و گرانقدر جهان اسلام، روز هشتم اسفندماه سال ۹۲۵ (هـ. ش) در منطقه «رودان» جبل عامل، واقع در لبنان امروزي و در روستايي به نام «جباع» متولد شد. وي در ۱۳ سالگي همراه پدرش به ايران آمد. شيخ بهايي در ايران عصر صفوي باليد و در اندك زماني به دليل هوش و فراست ذاتي، پله‌هاي ترقي را در عرصه علم ودين پيمود. وي از ۵۳ سالگي تا زمان وفاتش، در هشتم شهريور سال ۱۰۰۰ (هـ. ش)، منصب شيخ الاسلامي اصفهان را، در عهد شاه عباس صفوي، بر عهده داشت. شيخ بهايي عالمي جامع و پركار بود. بيش از صد اثر تأليف شده او نشان مي‌دهد كه شيخ بهايي بر بيشتر علوم دوران خود تسلط كافي داشته است. ويژگي برجسته آثار او، پرداختن به اصل و دوري از حاشيه است. به همين دليل آثارش همواره مورد استقبال طلاب و دانش پژوهان، در دوره‌هاي پس از او قرار مي‌گرفته است. وي افزون بر آموزش و تربيت دانشمنداني مانند ملاصدرا، محمدتقي مجلسي و ملامحسن فيض كاشاني؛ چند مدرسه در اصفهان تأسيس كرد و كوشيد با دعوت از دانشمندان بنام براي تدريس در آن‌ها، بر غناي اين مراكز آموزشي بيفزايد.


منبع:حج



 نظر دهید »

تفاوت واژه «زوج» و «شفع» در قرآن چیست؟

04 اردیبهشت 1393 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)


«شَفع»؛ به معناى ضمیمه کردن چیزى به چیزى،[1] و مقارن و همراه بودن دو چیز[2] است. در آیه شریفه «وَ الشَّفْعِ وَ الْوَتْرِ»؛[3] شفع، اسم و به معناى جفت چنان‌که وتر به معناى تک است.[4] البته در تفسیر این آیه، مفسران اقوال و احتمالات فراوانى ذکر کرده‌اند.
«زوج» در لغت، به معنای جفت و کسی که برای او قرین و همراه باشد، آمده است.[5] به هر دو قرین از مذکّر و مؤنّث در حیوانات که ازدواج یافته‌اند «زوج» گفته می‌شود.[6] به هر دو قرین در غیر حیوانات نیز زوج اطلاق می‌شود؛ مثل یک زوج کفش (یک جفت).[7] زوج و قرین زن، شوهر او است و زوج و قرین مرد، زن او است.[8]
در قرآن کریم نیز زوج -به اعتبار قرین و همراه مرد- به زن اطلاق شده است: مانند: «وَ قُلْنا یا آدَمُ اسْکُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُکَ الْجَنَّة …»؛[9] و گفتیم: «اى آدم! تو با همسرت در بهشت سکونت کن»‏.
بنابراین، زوج به کامل کننده دیگری و قرین و همراه او گفته می‌شود. به دیگر سخن؛ هر کدام از دو موجودی که با قرار گرفتن در کنار دیگری، آن‌را کامل می‌کند، زوج آن دومی می‌باشد؛ مثلاً مرد زوج زن و زن زوج مرد است. اما شفع؛ یعنی چیزی که همراه و ضمیمه می‌شود، در مقابل وتر که تنها است و ضمیمه و همراه ندارد.[10]

[1]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ص 457، دمشق، بیروت، دارالقلم‏، الدار الشامیة، چاپ اول، 1412ق؛ قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج ‌4، ص 48، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ ششم، 1371ش.
[2]. ابن فارس، أحمد، معجم مقائیس اللغة، محقق، مصحح، هارون، عبدالسلام محمد، ج ‌3، ص 201، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1404ق.
[3]. فجر، 3.
[4]. قاموس قرآن، ج ‌4، ص 48؛ کاشانی، ملا فتح الله، تفسیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین، ج ‏10، ص 232، تهران، کتابفروشی محمد حسن علمی، 1336ش.
[5]. قاموس قرآن، ج 3، ص 185؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 2، ص 291، بیروت، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق.
[6]. قاموس قرآن، ج ‏3، ص 185؛ مفردات ألفاظ القرآن، ص 384.
[7]. مفردات الفاظ القرآن، ص 384 .
[8]. «زوج المرأَة: بعلها. و زوج الرجل: امرأَته»؛ لسان العرب، ج ‏2، ص 292‏.
[9]. بقره، 35.
[10]. «شفع… أصلٌ صحیح یدلُّ على مقارنَة الشیئین. من ذلک الشَّفْع خلاف الوَتْر»؛ معجم مقائیس اللغة، ج ‌3، ص 201؛ «[الشَّفْع]: نقیض الوتر»؛ حمیری، نشوان بن سعید‌، شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم‌، ج ‌6، ص 3499، بیروت، دار الفکر المعاصر، چاپ اول، 1420ق.‌

 

منبع: اسلام کوئیست


 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 20
  • 21
  • 22
  • ...
  • 23
  • ...
  • 24
  • 25
  • 26
  • ...
  • 27
  • ...
  • 28
  • 29
  • 30
  • ...
  • 174

معرفی حوزه علمیه حضرت عبدالعظیم ع

شهرری، زمانی دارای حوزه‌های بسیار بوده و یک مرکز علمی محسوب می شد که مهم‌ترین عامل آن، حُسن‌ همجواری با مشاهد شریفه سه امامزاده بزرگوار، خصوصاً حضرت عبدالعظیم(ع) است که در این باره یکی از مراجع عالی‌قدر شیعه، حضرت‌ ایة الله ‌بهجت به طلاب فرمودند: «شما در جوار گنج الهی هستید، قدر آن را بدانید». قدمت حوزه علمیه آستان حضرت عبدالعظیم(ع) به سال‌های اوایل پیروزی انقلاب اسلامی بر می گردد. در اواسط شهریور 1359 بنای مقبره رضاخانی تخریب و به جای آن حوزه علمیه احداث شد و در 1366 حدود هفتاد نفر طلبه برای سال اول پذیرفته شدند. حوزه ‌علمیه آستان ‌حضرت‌عبدالعظیم(ع) ظرفیت ‌پذیرش سیصد طلبه علوم دینی در دو سطح 2و 3 را داراست و ساختمان آن از کلّیه امکانات آموزشی و رفاهی برخوردار است و از این جهت جزء معدود حوزه‌های کشور است. زیر بنای کلّ ساختمان 11 هزار و 500 متر مربع و محوطه، 6500 متر مربع و مساحت کلّ مدرسه 18 هزار متر مربع است.

جستجو

موضوعات

  • همه
  • طب سنتی و پزشکی
  • سیاسی
  • مناسبتهای سال
  • اخبار حوزه
  • علمی
  • مذهبی
  • عمومی
  • دست نوشته های یک طلبه
  • نرم افزار
  • شهداء
  • استفتائات
  • جدیدترین مقالات
  • برگی از زندگی علما
  • فراخوان
  • پژوهش
  • معرفی رسانه
  • منِ طلبه
  • نمونه سوالات امتحانی سطح2
  • داستان های پند آموز

پیوندهای روزانه


پشتیبانی سامانه وبلاگ مدارس
وبلاگ خانم یادگاری
گفته ها و ناگفته های یک طلبه
شبکه اجتماعی هادی نت
دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبري
دفتر مقام معظم رهبري

خبرنامه

آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          

اوقات شرعی

امروز: یکشنبه 23 آذر 1404
اوقات شرعی به افق:
  • اذان صبح اذان صبح:
  • طلوع آفتاب طلوع آفتاب:
  • اذان ظهر اذان ظهر:
  • غروب آفتاب غروب آفتاب:
  • اذان مغرب اذان مغرب:
  • نیمه شب شرعی نیمه شب شرعی: