• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

  • سخن حضرت آیت الله بهجت درباره مقام حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) در جمع طلاب :" شما در جوار گنج الهی هستید قدر آن را بدانید ***

شاه کلید پاک شدن گناه

30 آبان 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)


امام صادق(ع) رئیس مکتب تشیع فرمودند:

خواندن سوره ی قدر در حین وضو گرفتن باعث پاک شدن انسان از گناهان است

و کسی که بگوید الحمد لله کَما هُوَ اَهلُهُ فرشتگان نمی توانند ثواب آن را بنویسند
و فقط و فقط خداوند از شمارش ثواب آن بر می آید.(1)

امام صادق(ع) فرمودند: کسى که هر روز بگوید

اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلا اللّهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ اِلهاً واحِداً اَحَداً فَرْداً صَمَداً لَمْ یَتَّخِذْ صاحِبَةً وَ لا وَلَداً

خداوند براى او چهل و پنج هزار هزار حسنه نوشته، چهل و پنج هزارهزار گناه او را پاک کرده،

چهل و پنج هزار هزار درجه آن او را بالاتر مى برد، خانه اى در بهشت براى او مى سازد

و مانند کسى است که در آن روز دوازده بار قرآن خوانده باشد.(2)



شهید همت ، وضو


پی نوشت ها:
1_( آیین مستان6)
2_(همه چیز در مورد ثواب اعمال)
منبع:شش گوشه

 نظر دهید »

عرضه دانشنامه حضرت زینب (س) با 261مطلب

30 آبان 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)


دانشنامه حضرت زینب(س) به عنوان پیام رسان کربلا از بخش های متعدد همچون زندگینامه حضرت، رحلت و مرقد حضرت، حضرت زینب(س) و واقعه عاشورا ، حضرت و امام زمان (عج) تشکیل شده است.

این دانشنامه با 261 مطلب در قالب 10 موضوع برگرفته از گزیده کتاب، چکیده، پایان نامه، بریده جراید، پرسش و پاسخ در فضای مجازی عرضه شده و علاقه مندان برای نشانی این دانشنامه به نشانی اینترنتی http://www.hawzah.net/fa مراجعه کنند.


منبع:باشگاه خبرنگاران

 نظر دهید »

هدیه امام حسین(ع) به امیرکبیر

30 آبان 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)


ای کاش تاریخ برخی لحظات متوقف می‌شد تا بسیاری از وقایع ناگوار تاریخی اتفاق نمی‌افتد که یکی از این وقایع که آرزوی هر ایرانی است توقف تاریخ در مورد عزل امیرکبیر و سرانجام قتل اوست. که هنوز منتظر نمانیم که از گرمابه امیر به سلامت بیرون آید. اما امیر خونین از دنیا رفت تا بعد‌ها در خواب بزرگ مرد دیگر آیت‌الله محمدعلی اراکی قصه آخرتش را بازگو کند آیت‌الله که در خواب امیرکبیر را دیده است که جایگاه رفیعی در عالم برزخ داشته است.

سبب آن را می‌پرسد و امیر پاسخ می‌دهد : با اشک گفت: آنگاه که رگ دو دستم را در حمام فین کاشان زدند؛ چون خون از بدنم می‌رفت تشنگی بر من غلبه کرد سر چرخاندم تا بگویم قدری آبم دهید؛ ناگهان به خود گفتم میرزا تقی خان! دو تا رگ بریدند این همه تشنگی! پس چه کشید پسر فاطمه؟ او که از سر تا به پایش زخم شمشیر و نیزه و تیر بود! از عطش حسین حیا کردم، لب به آب خواستن باز نکردم و اشک در دیدگانم جمع شد آن لحظه که صورتم بر خاک گذاشتند امام حسین آمد و گفت به یاد تشنگی ما ادب کردی و اشک ریختی؛ آب ننوشیدی این هدیه ما در برزخ، باشد تا در قیامت جبران کنیم.

گرچه پس از مرگ امیر، ناصرالدین شاه پشیمان شد اما این امر سودی به حال خود و ملت نداشت و مرگ امیر به فرصتی تازه‌ای برای فاسدان و بیگانه پرستان برای دست اندازی بیشتر به دارایی‌های کشور تبدیل شد.

با مرگ محمدشاه قاجار، میرزا محمدتقی خان فراهانی معروف به امیرکبیر، تلاش زیادی برای به سلطنت رساندن ناصرالدین شاه به عمل آورد و در نهایت با تدبیر او، کار سلطنت، سامان یافت. از آن پس و همزمان با آغاز پادشاهی ناصرالدین شاه، امیرکبیر نیز به صدارت عظمی دست یافت و به رتق و فتق امور همت ورزید. استقلال نظر و خدمات عمومی و به طور کلی، سیاست داخلی و خارجی امیرکبیر که در جهت منافع و مصالح کشور بود، در محیط دربار و اجتماع رجال و شاهزادگان و وابستگان و حقوق بگیران بیگانه، قابل قبول و مورد پسند نبود.

این افرادِ بانفوذ و قدرتمند که از اقدامات امیرکبیر رنجیده بودند، برای متوقف کردن امیرکبیر دست به هر کاری زدند ولی چون او را مستقیم و مستقل یافتند، اتهامات زیادی را به صورت شایعه به او وارد ساختند. ناصرالدین شاه در ابتدا به این بدگویی‏ها توجهی نمی‏کرد. اما توطئه، گسترده بود و اصرار در ترساندن شاه، ادامه یافت. کم‏کم ناصرالدین شاه که هنوز بیست سال هم نداشت به امیر سوءظن پیدا کرد و او را در 28 آبان 20 ( 1230 محرم 1268ق، 19 نوامبر 1851 م) از صدارت عزل کرد. اما در این میان بدگویی دیگران تا آنجا ادامه یافت که شاه وحشت‏زده، با عزل امیر از تمامی مقام‏ها، او را به کاشان تبعید کرد.

پس از مدتی فرمان قتل امیرکبیر نیز صادر شد و سرانجام امیر را در بیستم دی ماه 1230 ش (18 ربیع‏الاول 1268 ق، 10 ژانویه 1852 م) در حمام فین کاشان به قتل رساندند. امیرکبیر مردی کاردان، باهوش، وطن‏دوست و باکفایت بود. که حتی دوست و دشمن به آن معترف بودند و به حسرت تاریخی ایرانیان تبدیل شد که اقدامات امیرکبیر به بار می‌نشست و اسیر دسیه درباریان نمی شد چه بسا ایرانی مقتدر‌تر داشتیم.

*نظریات اتباع و سفرای دولت‌های خارجی در مورد امیرکبیر

کنت دو گوبینو سفیر مشهور فرانسه در ایران در زمان سلطنت ناصر الدین شاه بود و درباره ویژگیهای امیرکبیر می نویسد:

امیرنظام .. می خواست عظمت دیرینه کشورش را باز گرداند در همه جا سربازخانه، کاروانسراو پل بنا کرد.

توجه زیادی به کارخانه ها کرد واحداث صنایع جدید را تشویق کرد به اروپائیان نظر خوبی نداشت و می خواست دست آنها را کوتاه کند ولی از سوی دیگر می خواست معلومات نظامی و مهارت صنعتی آنان را اخذ نماید و بالاخره دست روی نقطه حساس دولت یعنی اختلاس کارمندان گذاشت.

او می خواست همه کارمندان دولت، خود او را الگو قرار بدهند که بسیار پاک بود و دزدی نمی‌کرد.

خانم مری شیل همسر سفیر انگلستان که شوهرش نسبت به امیر بسیار سرگرانی دارد و همزمان با امیرکبیر در ایران بوده است پیرامون او معتقد است : (امیرکبیر) صدراعظمی که واقعاً برای حکومت لایق بود.

و البته گاه هم در کمال بی احتیاطی به مقابله با دو شیر بر می خواست دو شیری که به گفته صدر اعظم پیشین بره مطیع و آرام را در میان گرفته بودند.

امیر کبیر در کمال شکیبایی و متانت به سرنوشت خود تسلیم شد و تن به مرگ داد از این واقعه تهران تکان خورد و همگان وحشت زده در انتظار وقایع ناگواری نشستندو شاه در این میانه زیاد سرزنش نمی شد. بلکه محرکان او در انجام این جنایت، که در درجات بالای جامعه قرار داشتند بیشتر در مظان اتهام قرار گرفته بودند

 نظر دهید »

مسابقه مقاله نويسي با محوريت قيام امام حسين(ع)

30 آبان 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)


مجتمع آموزش عالي امام خميني (ره)، انجمن علمي دانش پژوهان اديان و مذاهب و تاريخ و اديان مسابقه مقاله نويسي با موضوع جايگاه توحيد در قيام امام حسين(ع) را برگزار مي كند.

جايگاه توحيد در بيانات امام حسين(ع) و اصحاب ايشان، آثار علمي و نظري توحيد در عاشورا از جمله موضوعات پيشنهادي اين فراخوان است.

مهلت ارسال مقالات تا 15 دي ماه سال جاري است و علاقه مندان مي توانند براي كسب اطلاعات بيشتر به دفتر گروه اديان و مذاهب مجتمع آموزش عالي امام خميني(ره) مراجعه كنند.

منبع:حج

 نظر دهید »

سنت پخت حلوا در عزاداری ها از حضرت رباب است

29 آبان 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)


به مناسبت فرارسیدن ماه محرم با «حجت الاسلام عبدالحسین بندانی نیشابوری» پژوهشگر تاریخ اهل بیت(ع) و خطیب توانا درباره حوادث ناگفته کربلا به گفتگو نشسته است.

بخش اول این گفتگو با موضوع جناب رباب مادر حضرت علی اصغر پیش روست:

پدر حضرت رباب چند دختر داشت که پس از اینکه مسلمان شد خدمت امیرمومنان آمد و گفت که وقتی فضایل شما را برای خانواده ام تعریف کرده ام دخترانم می خواهند کنیزان این خانواده باشند. حضرت رباب هم وقتی برای اولین بار خدمت امام حسین(ع) رسید به پای حضرت افتاد و گفت می خواهم نوکری این خانواده را خداوند نصیبم کند.

امام حسین(ع) نیز پس از ازدواج علاقه عجیبی به جناب رباب داشتند، لذا می فرمودند، خانه ای را دوست دارم که در آن رباب آرامش من است. از حضرت رباب سکینه و حضرت علی اصغر به دنیا آمدند.

 

حضرت رباب


حضرت رباب هم علاقه عجیبی به حضرت رقیه داشت و ارتباط خانوادگی بسیار گرمی در میان همسران امام حسین(ع) وجود داشت. این حرفایی که امروز می بینیم مثل درگیری های خواهر شوهر و عروس و یا میان هووها در آن زمان وجود نداشت.

ارتباط حضرت زینب(س) و رباب هم بسیار صمیمی بود. هنگام شهادت علی اصغر وقتی حضرت زینب(س) با دستان خون آلود به خیمه رباب رفتند ایشان با دیدن این صحنه گریه کردند. حضرت زینب(س) فرموند که صبر داشته باشید که خداوند پاداش می دهد و در همان موقع است که جناب رباب آرام می شود.

یا شب یازدهم که جناب رباب به گودی قتلگاه می روند و برای امام حسین(ع) عزاداری می کنند، وقتی حضرت زینب(س) وارد گودی می شوند می فرمایند خواهرم مگر نگفتم دور نشوید. جالب است که ایشان را به عنوان زن داداش یا کلمه دیگری خطاب نمی کنند بلکه عبارت مقتل دقیقا کلمه خواهر است و جالب اینجاست که حضرت رباب در جواب می فرمایند سیدتی و مولاتی زینب(س).

وقتی در احوالات جناب رباب نگاه می کنیم در مقاتل هیچ گونه رجز یا روضه ای قبل از غروب عاشورا دیده نمی شود و این به معنی اطاعت محض از سید الشهداست.

حضرت رباب در کربلا به هیچ عنوان شکوائیه به امام حسین(ع) نمی کنند حتی درباره تشنگی علی اصغر هم از ایشان نقلی نیست. فقط در مقاتل نوشته شده که برای ساکت کردن این طفل شش ماهه او را از این آغوش به آغوش دیگری می بردند. رباب به عنوان همسر و همراه امام حسین(ع) هیچ داغ دیگری نمی گذارد و فقط به دنبال ساکت کردن بچه است. لذا در مقاتل اگر نقلی هم آمده از حضرت زینب(س) است که در پاسخ به امام حسین(ع) که فرمودند چرا بچه را ساکت نمی کنید می گویند که بچه تشنه است و ساکت نمی شود.

امام حسین(ع) می فرماید طفل را بیاورید و به من بدهید. البته این هم حکمتی دارد. امام می خواستند در این شرایط حجت را بر لشکر دشمن تمام کنند و در این حد هم راه نجات را به مردم نشان دهند. لذا اگر امام حسین(ع) در آخرین لحظات هم می فرمایند آب به دلیل ضعف امام نیست بلکه تا آخرین لحظات می خواهند حجت را تمام کنند.

علی اصغر غوغا و قیامتی در لشکر عمر سعد به راه انداخت. لشکر عمر سعد در راه برگشت دچار درگیری شد و 25 نفر کشته شدند. دلیلش هم این بود که عده ای دست به شمشیر بردند و گفتند داغ این طفل را فراموش نمی کنیم. وقتی آقا علی اصغر را روی دست گرفت، برخی شمشیر را غلاف کردند و برخی هم برگشتند. عده ای می گفتند این لشکر حسین(ع) که علمدارش را هم کشتیم چه شده که ولوله ای در لشکر ما انداخته، مگر حسین(ع) لشکر جدیدی آورده است.

وجود علی اصغر، انقلابی در لشکر عمرسعد ایجاد کرد. دو نفر به نام غفاریان یا اسدیان که از بقای خوارج کوفه بودند و در محله محکمه اسکان داشتند. در واقع نسل باقیمانده جنگ نهروان بودند و بغض امیرمومنان را در دل داشتند. روز عاشورا هم آمده بودند تا انتقام از امام حسین(ع) بگیرند. اما وقتی شش ماهه روی دست امام حسین(ع) رفت هر دو شروع کردند گریه کردن و شمشیر کشیدند. از دور به امام حسین(ع) سلام کردند. امام فرمود چرا گریه می کنید. گفتند بر غربت شما با این طفل گریه می کنیم. شروع به جنگیدن کردند آنقدر از لشکر کشتند تا خود نیز کشته شدند.

ماجرای علی اصغر بزرگترین افتخار حضرت رباب است. روز قیامت دو نفر ازا ولیاء مخدرات وارد صحنه محشر می شوند که غوغایی به پا می شود. حضرت خدیجه و فاطمه بنت اسد. این دو مادر بزرگ با دو طفل به محشر می آیند. محسن در دست خدیجه(س) و علی اصغر دردست فاطمه بنت اسد است. می فرمایند این دو به کدامین گناه یکی قبل از ولادت یکی بعد از ولادت کشته شدند.

شما نگاه کنید در روایات مادر شهید چه جایگاهی دارد. حالا این شهید در بین انبیا و الیاء هم منحصر باشد مانند علی اصغر. ببینید مقام مادر این شهید یعنی جناب رباب کجاست. او تنها همسری از انبیا و اولیا و اهل بیت است که فرزند شش ماهه اش را ذبح کردند.


اینجا باید به این نکته هم توجه داشته باشیم که کلمه ذبح برای چه به کار رفته است. ذبح یعنی سر جانداری را از بدن جدا کنی. دراینجا تیر آنقدر از گلوی این طفل بزرگتر بود که کلمه ذبح استفاده شده است و گرنه خیلی ها در کربلا به گلویشان تیر خورد اما ذبح به کارنرفته است. اما فقط درباره علی اصغر ذبح به کار رفته است.

علی اصغر تنها کسی است که در آغوش امام حسین(ع) سالم بود و بعد در آغوش حضرت شهید شد.

مادر اسماعیل وقتی که پس از آن امتحان الهی دید که زیر گلوی پسرش قرمز شده بیهوش شد. در منابع تاریخی آمده که او پس از مدتی کوتاه از دیدن این صحنه از دنیا رفته است. اما شما ببینید که رباب برای علی خود بی تابی نمی کند و عزاداری او برای سالار شهیدان است.

امام حسین وقتی بدن علی اکبر را برگرداند روی او را پوشانده بود. درباره بدن قاسم و سایر یاران هم اینچنین بود. اما تنها کسی که امام خود او را تشیع جنازه کرد، قبرکند، بر بدنش نماز شکر خواند و او را دفن کرد علی اصغر بود. امام بر بدن علی نماز میت نخواند بلکه نماز شکر بود.

رباب مادر کسی است که دم المظلوم نامیده شده است. علی اصغر نه رجز خواند و نه زرهی داشت و مظلوم کشته شد.

زمانی که دشمن علی اصغر را هدف قرار داد امام حسین(ع) خون او را به محاسن کشید و به آسمان پرتاب کرد. امام باقر می فرماید یک قطره از این خون به زمین نریخت. گواه عادل روز قیامت امام حسین(ع) خون علی اصغر است.

جناب رباب بعد از اربعین در کربلا ماند و پس از یکسال هم به امر حضرت سجاد به مدینه بازگشتند و پس از مدت کمی هم از دنیا رفتند.

سنت پخت حلوا در عزاداریها از جناب رباب است

حلوا

زمانی که کاروان به کربلا برگشتند جناب رباب فرمودند که دیگر به زیر سایه نمی روم از آن زمانی که بدن مطهر امام حسین(ع) را سه روز زیر آفتاب دیدم. لذا با اجازه امام سجاد و حضرت زینب(س) ایشان با جمعی از کنیزان در کربلا باقی ماندند و بر سر مزار امام حسین(ع) عزاداری می کردند.به سر و سینه می زدند.خاک بر سر و صورت می ریختند و ناله می کردند.

یک وقتی کسی گلاب آورد و حضرت رباب به او گفت: در عروسی که نیستیم گلاب استفاده کنیم ما عزادار حسینیم. لذاست که می گویند بهتر است در مجالس از عطر زیاد استفاده نشود بهتر است.

پس از چند ماه که بر مزار امام حسین(ع) گریه کردند حضرت رباب به یکی از کنیزان فرموده بودند که اشک ما خشک شد آنقدر بر حسین(ع) گریه کردیم تو چطور هنوز برای گریه کردن اشک فراوان داری. کنیز خطاب به جناب رباب گفته بود که طعامی از روغن و آرد و عسل درست می کنم و می خورم که باعث افزونی اشکم برای امام حسین(ع) می شود.


حضرت فرمودند که برای همه درست کنید تا بخورند و برای حسین(ع) گریه کنند. این همان حلوایی است که رسم است در مجالس ختم پخش می شود که سنتش از جناب رباب است.


منبع:نفحات صبح

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 48
  • 49
  • 50
  • ...
  • 51
  • ...
  • 52
  • 53
  • 54
  • ...
  • 55
  • ...
  • 56
  • 57
  • 58
  • ...
  • 174

معرفی حوزه علمیه حضرت عبدالعظیم ع

شهرری، زمانی دارای حوزه‌های بسیار بوده و یک مرکز علمی محسوب می شد که مهم‌ترین عامل آن، حُسن‌ همجواری با مشاهد شریفه سه امامزاده بزرگوار، خصوصاً حضرت عبدالعظیم(ع) است که در این باره یکی از مراجع عالی‌قدر شیعه، حضرت‌ ایة الله ‌بهجت به طلاب فرمودند: «شما در جوار گنج الهی هستید، قدر آن را بدانید». قدمت حوزه علمیه آستان حضرت عبدالعظیم(ع) به سال‌های اوایل پیروزی انقلاب اسلامی بر می گردد. در اواسط شهریور 1359 بنای مقبره رضاخانی تخریب و به جای آن حوزه علمیه احداث شد و در 1366 حدود هفتاد نفر طلبه برای سال اول پذیرفته شدند. حوزه ‌علمیه آستان ‌حضرت‌عبدالعظیم(ع) ظرفیت ‌پذیرش سیصد طلبه علوم دینی در دو سطح 2و 3 را داراست و ساختمان آن از کلّیه امکانات آموزشی و رفاهی برخوردار است و از این جهت جزء معدود حوزه‌های کشور است. زیر بنای کلّ ساختمان 11 هزار و 500 متر مربع و محوطه، 6500 متر مربع و مساحت کلّ مدرسه 18 هزار متر مربع است.

جستجو

موضوعات

  • همه
  • طب سنتی و پزشکی
  • سیاسی
  • مناسبتهای سال
  • اخبار حوزه
  • علمی
  • مذهبی
  • عمومی
  • دست نوشته های یک طلبه
  • نرم افزار
  • شهداء
  • استفتائات
  • جدیدترین مقالات
  • برگی از زندگی علما
  • فراخوان
  • پژوهش
  • معرفی رسانه
  • منِ طلبه
  • نمونه سوالات امتحانی سطح2
  • داستان های پند آموز

پیوندهای روزانه


پشتیبانی سامانه وبلاگ مدارس
وبلاگ خانم یادگاری
گفته ها و ناگفته های یک طلبه
شبکه اجتماعی هادی نت
دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبري
دفتر مقام معظم رهبري

خبرنامه

آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          

اوقات شرعی

امروز: شنبه 22 آذر 1404
اوقات شرعی به افق:
  • اذان صبح اذان صبح:
  • طلوع آفتاب طلوع آفتاب:
  • اذان ظهر اذان ظهر:
  • غروب آفتاب غروب آفتاب:
  • اذان مغرب اذان مغرب:
  • نیمه شب شرعی نیمه شب شرعی: