• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

  • سخن حضرت آیت الله بهجت درباره مقام حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) در جمع طلاب :" شما در جوار گنج الهی هستید قدر آن را بدانید ***

آیا چشم زخم واقعا حقیقت دارد؟!

07 مهر 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)

چـشـم زخـم حـق اسـت و توسل به دعا براى دفع آن نیز حق است.


بررسی آیات و روایاتی که به مسأله چشم زخم اشاره دارند.

چنانکه می‌دانیم معروفترین آیه‌ای که در آن به چشم و آثار مخرب آن اشاره شده‌است آیه ۵۱ سوره مبارکه قلم است که خداوند در این آیه خطاب به رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله چنین می‌فرماید: وَ إِنْ یَکادُ الَّذینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ‏ بِأَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَ یَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ؛

و آنان که کافر شدند، چون قرآن را شنیدند چیزى نمانده بود که تو را چشم بزنند، و مى‏گفتند: «او واقعاً دیوانه‏اى است.»

در تفسیر این آیه شریفه نظرات گوناگونی از سوی مفسران ارائه شده است؛

از جمله صاحب تفسیر نمونه چنین می نویسد:

۱ - بسیارى از مفسران گفته‌اند: منظور این است که دشمنان به هنگامى که آیات با عظمت قرآن را از تو مى‌شنوند، به قدرى خشمگین و ناراحت مى‌شوند، و با عداوت به تو نگاه مى‌کنند که گوئى مى‌خواهند تو را با چشمهاى خود بر زمین افکنند و نابود کنند! و در توضیح این معنى جمعى افزوده‌اند که آنها مى‌خواهند از طریق چشم زدن که بسیارى از مردم به آن عقیده دارند و مى‌گویند در بعضى از چشمها اثر مرموزى نهفته‌است که با یک نگاه مخصوص ممکن است طرف را بیمار یا هلاک کند، تو را از بین ببرند.

۲- بـعـضـى دیـگـر گـفـتـه‌انـد کـه ایـن، کـنـایـه از نـگـاهـهـاى بـسـیـار غـضـب‌آلود اسـت مـثـل ایـنـکـه مـى‌گـوئیم فلانکس آن‌چنان بد به من نگاه کرد که گوئى مى‌خواست مرا با نگاهش بخورد یا بکشد!

۳- تـفسیر دیگرى براى این آیه به نظر مى‌رسد که شاید از تفسیرهاى بالا نزدیکتر باشد و آن اینکه قرآن مى‌خواهد تضاد عجیبى را که در میان گفته‌هاى دشمنان اسلام وجود داشت با این بیان ظاهر سازد و آن اینکه : آنها وقتى آیات قرآن را مى‌شنوند آنقدر مجذوب مى‌شوند و در برابر آن اعجاب مى‌کنند که مى‌خواهند تو را چشم بزنند (زیرا چشم زدن مـعـمـولا در بـرابـر امـورى اسـت کـه بـسـیـار اعـجـاب انـگـیـز مـى‌بـاشـد) امـا در عـیـن حال مى‌گویند: تو دیوانه‌اى ، و این راستى شگفت‌آور است ، دیوانه و مجنون کجا و این آیات اعجاب‌انگیز جذاب و پرنفوذ کجا؟. این سبک مغزان نمى‌دانند چه مى‌گویند و چه نسبتهاى ضد و نقیضى به تو مى‌دهند؟

علامه طباطبایی نیز در تفسیر شریف المیزان فی تقسیر القرآن در شرح این بخش از آیه می‌فرمایند:

کـلمـه (زلق ) بـه مـعـنـاى زلل و لغـزش اسـت ، و (ازلاق ) بـه (مـعـنـاى ازلال ، یعنى صرع است ، و کنایه است از کـشـتـن و هـلاک کـردن. و مـعناى آیه این است که : محققا آنها که کافر شدند وقتى قرآن را شنیدند نزدیک بود با چشم‌هاى خود تو را به زمین بیندازند، یعنى با چشم‌زخم خود تو را بکشند. و مـراد از ایـن (ازلاق بـه ابصار) - به طورى که همه مفسرین گفته‌اند - چشم زدن اسـت ، کـه خود نوعى از تاثیرات نفسانى است و دلیلى عقلى بر نفى آن نداریم، بلکه حـوادثـى دیـده‌ شده که با چشم زدن منطبق هست، و روایاتى هم بر طبق آن وارد شده ، و با این حال علت ندارد که ما آن را انکار نموده بگوییم یک عقیده خرافى است . علامه در ادامه و در یک بحث روایی به دو حدیث از رسول خدا صلی الله علیه و آله در این‌باره استناد می‌کنند و می‌فرمایند:

در الدرالمـنـثـور اسـت کـه بـخـارى از ابـن عـبـاس روایـت کـرده کـه گـفـت: رسـول خـدا صـلى اللّه عـلیـه و آله وسـلم در تـفـسـیـر آیـه و ان یکاد الذین کفروا فرمود: مسأله چشم زخم حق است و در هـمـان کـتـاب اسـت کـه ابونعیم در کتاب الحلیه از جابر روایت کرده که گفت : رسـول خـدا صـلى اللّه عـلیه و آله وسلم فرمود چشم زخم ، مرد سالم را در قبر و شتر سالم را در دیگ قرار مى‌دهد.

اما در باب اینکه آیا چشم زخم حقیقت دارد یا نه برخی صاحب نظران و مفسران چنین گفته‌اند:

بـسیارى از مردم معتقدند در بعضى از چشمها اثر مخصوصى است که وقتى از روى اعجاب به چیزى بنگرند ممکن است آن را از بین ببرد، یا درهم بشکند، و اگر انسان است بیمار یا دیوانه کند.

ایـن مسأله از نظر عقلى امر محالى نیست ، چه اینکه بسیارى از دانشمندان امروز معتقدند در بـعـضـى از چشم‌ها نـیروى مغناطیسى خاصى نهفته شده که کارائى زیادى دارد، حتى با تـمـریـن و مـمـارسـت مـى‌تـوان آن را پـرورش داد، خـواب مـغـنـاطـیسى از طریق همین نیروى مغناطیسى چشم‌ها است .

در دنـیـائى کـه اشعه لیزر که شعاعى است نامرئى مى‌تواند کارى کند که ازبسیاری سلاح ها ساخته نیست پذیرش وجود نیروئى در بعضى از چشم‌ها که از طریق امواج مخصوص در طرف مقابل اثر بگذارد چیز عجیبى نخواهد بود.

بـسـیـارى نقل مى‌کنند که با چشم خود افرادى را دیده‌اند که داراى این نیروى مرموز چشم بوده‌اند، و افراد یا حیوانات یا اشیائى را از طریق چشم‌زدن از کار انداخته‌اند.

لذا نـه تـنـهـا نـبـایـد اصـرارى در انـکـار ایـن امـور داشـت بلکه بـایـد امکان وجود آن را از نظر عقل و علم پذیرفت.

در روایـات اسلامى نیز تعبیرات مختلفى دیده مى‌شود که وجود چنین امرى را اجمالاً تایید مى‌کند.

در حدیثی آمده است که امیر‌مۆمنان علیه السلام فرمود: پیامبر براى امام حسن و امـام حـسـیـن علیهم السلام رقـیـه گـرفت، و این دعا را خواند: اعیذکما بکلمات التامة و اسماء الله الحـسـنـى کـلهـا عـامـة ، مـن شـر السـامـة و الهـامـة، و مـن شـر کـل عـیـن لامـة ، و مـن شر حاسد اذا حسد: شما را به تمام کلمات و اسماء حسناى خداوند از شـر مـرگ و حـیـوانـات مـوذى، و هر چشم بد، و حسود، آنگاه که حسد ورزد مى‌سپارم ، سپس پـیـامـبـر صـلى الله عـلیـه و آله و سـلم نگاهى به ما کرد و فرمود: این‌چنین حضرت ابراهیم براى اسماعیل و اسحاق تعویذ نمود.

در نـهـج‌البـلاغـه نـیـز آمـده اسـت: العـیـن حـق و الرقـى حـق : چـشـم زخـم حـق اسـت و توسل به دعا براى دفع آن نیز حق است.

ایـن نـیـز لازم بـه یـادآورى اسـت کـه قـبـول تـأثـیـر چـشـم‌زخـم بـه طـور اجـمـال بـه ایـن مـعـنـى نـیـسـت کـه بـه کـارهـاى خـرافـى و اعـمـال عوامانه در اینگونه موارد پناه برده شود که هم بر خلاف دستورات شرع است ، و هـم سـبـب شـک و تـردیـد افـراد نـاآگـاه در اصـل مـوضوع است، همانگونه که آلوده شدن بسیارى از حقایق با خرافات این تأثیر نامطلوب را در اذهان گذارده‌است.

و در انتها تذکر نکته‌ای که شهید مرتضی مطهری در این‌باره بیان کرده‌اند خالی از لطف نیست. ایشان در کتاب آشنایی با قرآن چنین می‌نویسند:

چشم‌زخم، اگر هم حقیقت باشد، به این معنای رایج امروز در میان ما ـ بالاخص در میان طبقه نسوان که فکر می‌کنند همه مردم، چشمشان شور است ـ‌قطعاً نیست، همان کفار جاهلیت هم به چنین چیزی قایل نبودند، بلکه معتقد بوند که یک نفر وجود دارد و احیاناً در یک شهر، ممکن است یک نفر یا دو نفر وجود داشته باشند که چنین خاصیتی در نگاه و نظر آن‌ها باشد، پس قطعاً به این شکل که همه مردم دارای چشم شور هستند و همه مردم به اصطلاح، نظر می‌کنند، نیست.


منبع: شفاف

 نظر دهید »

نماز 2 مسافر و حکم جالب امام رضا(ع)

06 مهر 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)

 

23 ذی‌القعده بنابه روایتی روز شهادت امام علی‌بن موسی‌الرضا(ع) بوده و بر اساس نقل قول محدثان، روز زیارتی مخصوص امام رضا(ع) است. به همین مناسبت حکایتی از آن امام همام نقل می‌شود.

اوایل قرن سوم هجری، دو مسافر به خراسان آمدند، در آنجا به خدمت حضرت رضا(ع) رفتند و پرسیدند: ما از فلان‌جا آمده‌ایم، آیا نماز ما شکسته است یا تمام؟

با اینکه آن دو نفر از یک منطقه آمده بودند و تفاوتی در سفر آن‌ها نبود، امام به یکى از آنها فرمود: نماز تو شکسته است و به دیگرى فرمود: نماز تو تمام است!

مسافران که از این پاسخ امام متعجب شده بودند، دلیل حکم امام را پرسیدند. ایشان خطاب به شخصی که نمازش را کامل دانسته بود، فرمود: تو به مقصد دیدار سلطان (مأمون) آمده‌اى، بنابراین سفر تو، سفر گناه است و سفر گناه موجب قصر نماز نمى‌شود. (وسائل الشیعه ج 5، ص 510).

به این ترتیب ملاحظه می‌شود که امام رضا(ع) حتى در مسائل شرعی هم از حکومت جائر برائت می‌جستند و مردم را از طاغوت بر حذر مى‌داشتند.

منبع: رجا

 نظر دهید »

شما فروختيد و ما خريديم ...

05 مهر 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)

 

بانوي محجبه اي در يکي از سوپرمارکت‌هاي زنجيره‌اي در فرانسه خريد مي‌کرد؛ خريدش که تموم شد براي پرداخت رفت پشت صندوق. صندق‌دار يک خانم بي‌حجاب و اصالتاً عرب بود.

صندوق‌دار نگاهي از روي تمسخر بهش انداخت و همينطور که داشت بارکد اجناس را مي‌گرفت اجناس او را با حالتي متکبرانه به گوشه ميز مي‌انداخت. اما خانم باحجاب ما که روبنده بر چهره داشت خونسرد بود و چيزي نمي‌گفت و اين باعث مي‌شد صندوقدار بيشتر عصباني بشه !

بالاخره صندوق‌دار طاقت نياورد و گفت: «ما اينجا توي فرانسه خودمون هزار تا مشکل و بحران داريم اين نقابي که تو روي صورتت داري يکي از همين مشکلاته که عاملش تو و امثال تو هستيد! ما اينجا اومديم براي زندگي و کار نه براي به نمايش گذاشتن دين و تاريخ! اگه مي‌خواي دينت رو نمايش بدي يا روبنده به صورت بزني برو به کشور خودت و هر جور مي‌خواي زندگي کن!»

خانم محجبه اجناسي رو که خريده بود توي نايلون گذاشت، نگاهي به صندق‌دار کرد…
روبنده را از چهره برداشت و در پاسخ خانم صندوق‌دار که از ديدن چهرهٔ اروپايي و چشمان رنگين او جا خورده بود گفت:

من جد اندر جد فرانسوي هستم…اين دين من است.اينجا وطنم…شما دينتون را فروختيد و ما خريديم.

 1 نظر

گناه کنیم تا ظهور نزدیکتر شود!!

05 مهر 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)


در روایات ذکر شده است که هنگام ظهور امام زمان، ‌جنگ و خونریزی و فساد فراوان روی می‌دهد، و از طرفی گفته می‌شود که باید زمینه را با اعمال نیک، دعا و… برای ظهور ایشان فراهم کرد.

انسان در این مواقع مضطر می شود که بالاخره با گناه بیشتر ظهور نزدیک میشود یا با اعمال نیک؟…. باید گفت: از جمله نشانه‌های غیر حتمی ظهور، گسترش فساد و تباهی است و نباید این فساد و تباهی‌ها را جزو زمینه‌ها و عوامل ظهور دانست. ما در مقابل این سۆال پاسخ‌هایی ارائه می‌دهیم و قضاوت را به عهده خود شما می‌گذاریم.

امام زمان ع، ظهور
این تفکر ناشى از عدم شناخت مسئولیت انسانى و دینى و برداشت غلط از موضوع ظهور است
؛ زیرا:

اولاً؛ هیچ یک از تکالیف شرعى مانند نماز، روزه، حج، امر به معروف، مبارزه با فساد و… مشروط به چنین شرطى نیست؛ یعنى، تکلیف نماز و یا نهى از منکر تکالیفى مطلق هستند و عمل به آنها الزامى است؛ چه موجب تسریع در ظهور شود یا تأخیر آن.

ثانیاً؛ آیا معقول است که ما در سراسر عمر خود که چه بسا به ظهور منجر نگردد، دست روى دست بگذاریم و همه آیات و روایات را به کنارى بگذاریم؛ به این بهانه که ما مى‏خواهیم در ظهور تعجیل گردد! آیا این عذرى خداپسندانه است؟!

ثالثاً؛ در احادیثى که وظایف منتظران مشخص شده، همه جا سخن از تقوا، ورع، عفاف، دورى از گناه و قرب به خداوند است. چنان که امام صادق(ع) مى‏فرمایند: «هر کس خشنود مى‏شود که از اصحاب قائم باشد، پس باید منتظر باشد و به ورع و اخلاق نیکو عمل کند، در حالى که منتظر است. اگر چنین شخصى، پیش از ظهور بمیرد، اجر او مانند کسى است که زمان ظهور را درک کرده است. پس (در جهت نیکى‏ها) بکوشید و منتظر باشد. (این انتظار)، گوارا باد بر شما اى گروه رحمت شده».(1)

علماى ما درباره وظایف و تکالیف منتظران در زمان غیبت، کتاب‏هاى مستقلى نوشته یا فصل‏هایى از کتاب خود را بدان اختصاص داده‏اند (مانند نجم الثاقب، مکیال المکارم و….). در این کتاب‏ها و مشابه آنها _ که تنها براساس روایات معصومین(ع) نوشته شده اند _ هیچ گاه پر کردن جهان از فساد و تباهى به عنوان وظیفه منتظران در زمان غیبت، یاد نشده است.ظهور مهدى موعود(ع)، تحقق بخش وعده‏اى است که خداوند متعال از قدیم‏ترین زمان‏ها در کتاب‏هاى آسمانى به صالحان و متقیان داده است که زمین از آن آنان است و پایان تنها به متقیان تعلق دارد از همه این ها گذشته، ما باید موضع و موقعیت خود را در زمینه قیام امام مهدى(عج) مشخص کنیم.

بدیهى است اگر ما به گسترش فساد کمک کنیم، از کسانى خواهیم بود که انقلاب حضرت مهدى(عج)، براى در هم کوبیدن و حذف آنان صورت مى‏گیرد!! اگر در صدد اصلاح جامعه باشیم، از کسانى خواهیم بود که در زمره اصحاب فداکار عضویت خواهند داشت.بنابراین به فرض این که با ساکت بودن و به نظاره نشستن و یا کمک کردن به توسعه فساد، ظهور حضرت را پیش بیندازیم، وضع خود را به طور قطع به خطر انداخته‏ایم. مگر نه این است که حضرت بقیة اللَّه براى کوتاه کردن دست فاسدان و برچیدن بساط محرمات الهى و فسادگرى و اصلاح انسان‏ها و جوامع، قیام مى‏کند.

پس چگونه مى‏توانیم از قیام آن بزرگوار بهره‏مند شویم.گفتنى است که بیان وضعیت فساد آلود و معصیت بار جهان در آخرالزمان، هم هشدار به جوامع انسانى است و هم علامتى خبر دهنده از نزدیکى قیام و ظهور امام زمان(عج) مى‏باشد. این هشدارها و پیش‏گویى‏ها وظیفه ما را سنگین مى‏کند و ما را نسبت به عواقب شوم فساد و تباهى آگاه مى‏سازد.محمد بن مسلم مى‏گوید: به امام باقر(ع) عرض کردم: اى فرزند رسول خدا! قائم شما چه وقت ظهور خواهد کرد؟ حضرت فرمودند: «هنگامى که مردان خود را شبیه زنان کنند و زنان، شبیه مردان شوند، آن گاه مردان به مردان اکتفا کنند و زنان به زنان!!». (2)


استاد شهید مطهرى رحمت الله علیه در این زمینه مى‏نویسد:برداشت قشرى از مردم درباره مهدویت و قیام انقلاب مهدى موعود علیه السلام، این است که صرفاً ماهیت انفجارى دارد؛ فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلم‏ها، تبعیض‏ها، اختناق‏ها، حق کشى‏ها و تباهى ناشى مى‏شود؛ نوعى سامان یافتن است که معلول پریشانى‏ها است.آن گاه که صلاح به نقطه صفر برسد، حق و حقیقت، هیچ طرفدارى نداشته باشد، باطل یکه تاز میدان گردد، جز نیروى باطل نیرویى حکومت نکند و فرد صالحى در جهان یافت نشود، این انفجار رخ مى‏دهد و دست غیب براى نجات حقیقت از آستین بیرون مى‏آید.

از این رو هر اصلاحى محکوم است؛ زیرا هر اصلاح، یک نقطه روشن است و تا در صحنه اجتماع، نقطه روشنى است، دست غیب ظاهر نمى‏شود؛به عکس؛ هر گناه، هر فساد، ظلم، تبعیض، حق کشى و هر پلیدى به حکم این که مقدمه اصلاح کلى است و انفجار را قریب‏الوقوع مى‏کند و رواست، و هدف‏ها، وسیله‏هاى نامشروع را مشروع مى‏کنند! پس بهترین کمک به تسریع در ظهور، ترویج و اشاعه فساد است! اینجاست که گناه، هم فال است و هم تماشا، هم لذت و کام جویى است و هم کمک به انقلاب مقدس نهایى.این گروه به طور طبیعى به مصلحان، مجاهدان، آمران به معروف و ناهیان از منکر، با نوعى بغض و عداوت مى‏نگرند، زیرا آنان را از تأخیراندازان ظهور و قیام مهدى موعود مى‏شمارند.

در حالى که آیات قرآن کریم در جهت عکس برداشت بالا است؛ ظهور مهدى موعود، حلقه‏اى از حلقات مبارزه اهل حق و باطل است که به پیروزى نهایى اهل حق منتهى مى‏شود. سهیم بودن یک فرد در این سعادت، موقوف به این است که آن فرد اهل ایمان و عمل صالح باشد.در احادیثى که وظایف منتظران مشخص شده، همه جا سخن از تقوا، ورع، عفاف، دورى از گناه و قرب به خداوند است. چنان که امام صادق علیه السلام مى‏فرمایند: «هر کس خشنود مى‏شود که از اصحاب قائم باشد، پس باید منتظر باشد و به ورع و اخلاق نیکو عمل کند، در حالى که منتظر است. اگر چنین شخصى، پیش از ظهور بمیرد، اجر او مانند کسى است که زمان ظهور را درک کرده است. پس (در جهت نیکى‏ها) بکوشید و منتظر باشد. (این انتظار)، گوارا باد بر شما اى گروه رحمت شده»ظهور مهدى موعود(عج)، تحقق بخش وعده‏اى است که خداوند متعال از قدیم‏ترین زمان‏ها در کتاب‏هاى آسمانى به صالحان و متقیان داده است که زمین از آن آنان است و پایان تنها به متقیان تعلق دارد (3).

ایشان در فراز دیگرى مى‏نویسد: «حدیث معروف که مى‏فرماید: «یملاء اللَّه به الارض قسطاً و عدلاً بعد ما ملئت ظلماً و جوراً»؛ (4) نیز شاهد مدعاى ما است، نه بر مدعاى آن گروه. در این حدیث نیز تکیه روى ظلم شده است و سخن از گروه ظالم است که مستلزم وجود گروه مظلوم است و مى‏رساند که قیام امام مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف براى حمایت از مظلومانى است که استحقاق حمایت دارند… .

شیخ صدوق روایتى از امام صادق علیه السلام نقل مى‏کند مبنى بر این که این امر تحقق نمى‏پذیرد مگر این که هر یک از شقىّ و سعید، به نهایت کار خود برسد. پس سخن در این است که گروه سعدا و گروه اشقیا، هر کدام به نهایت کار خود برسند.در روایات اسلامى، سخن از گروهى زبده است که به محض ظهور امام زمان(عج) به آن حضرت ملحق مى‏شوند. بدیهى است که این گروه ابتدا به ساکن خلق نمى‏شوند. معلوم مى‏شود در عین اشاعه و رواج ظلم و فساد زمینه‏هایى عالى وجود دارد که چنین گروه زبده‏اى را پرورش مى‏دهد. این خود مى‏رساند نه تنها حق و حقیقت به صفر نرسیده است؛ بلکه اگر به فرض اصل حق از نظر کمیت، قابل توجه نباشد، از نظر کیفیت، ارزنده‏ترینِ اهل ایمانند و در ردیف یاران سیدالشهداء(ع)». (5)

________________________________________

پی نوشت ها:

1_(بحارالانوار، ج 52، ص 140)

2_(کمال الدین، ج 1، ص 331)

3_(قیام و انقلاب مهدى موعود علیه السلام، ص 56-54)

4_(الستجاد من الارشاد (المجموعه)، علامه حسن بن مطهر الحلى، ص 263)

5_(قیام و انقلاب مهدى موعود علیه السلام، ص 56 و 57)

منبع:تبیان

 نظر دهید »

ذکری برای رهایی از غیبت

04 مهر 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)

پیوند: http://www.linkdin.ir/url/2625


روزی یکی از اولیاء به الیاس و خضر علیهم السّلام شکایت کرد که مردم بسیار غیبت می کنند و حال آن که غیبت از گناهان کبیره است و هر چقدر آن ها را نصیحت می کنم و از غیبت کردن منع می نمایم سخن مرا نمی شنوند و آن عمل قبیح را ترک نمی کنند.
حضرت الیاس علیه السّلام فرمود: چاره این کار آن است که هر کس وارد مجلس شد به او بگو که بگوید: «بِسمِ الله الرَّحمنِ الرَّحیمِ وَ صَلّی اللهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ» که در این صورت خداوند ملکی را بر اهل آن مجلس موکّل می گرداند که هرگاه کسی شروع به غیبت نماید آن ملک او را از آن باز دارد و از حق تعالی سؤال نماید تا آن قوم را از غیبت کردن نگاه دارد.

حضرت خضر علیه السّلام فرمود: چون کسی در وقت بیرون رفتن از مجلس بگوید «بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ وَ صَلّی الله عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ» حق تعالی ملکی را می فرستد تا آن که نگذارد که اهل آن مجلس غیبت او را نمایند.۱

________________________________________

منبع:
۱. وسائل الشیعه، ج۷، ص۳۴۲.
۲. عرفان و عبادت، ص۳۵۵.

 3 نظر
  • 1
  • ...
  • 76
  • 77
  • 78
  • ...
  • 79
  • ...
  • 80
  • 81
  • 82
  • ...
  • 83
  • ...
  • 84
  • 85
  • 86
  • ...
  • 174

معرفی حوزه علمیه حضرت عبدالعظیم ع

شهرری، زمانی دارای حوزه‌های بسیار بوده و یک مرکز علمی محسوب می شد که مهم‌ترین عامل آن، حُسن‌ همجواری با مشاهد شریفه سه امامزاده بزرگوار، خصوصاً حضرت عبدالعظیم(ع) است که در این باره یکی از مراجع عالی‌قدر شیعه، حضرت‌ ایة الله ‌بهجت به طلاب فرمودند: «شما در جوار گنج الهی هستید، قدر آن را بدانید». قدمت حوزه علمیه آستان حضرت عبدالعظیم(ع) به سال‌های اوایل پیروزی انقلاب اسلامی بر می گردد. در اواسط شهریور 1359 بنای مقبره رضاخانی تخریب و به جای آن حوزه علمیه احداث شد و در 1366 حدود هفتاد نفر طلبه برای سال اول پذیرفته شدند. حوزه ‌علمیه آستان ‌حضرت‌عبدالعظیم(ع) ظرفیت ‌پذیرش سیصد طلبه علوم دینی در دو سطح 2و 3 را داراست و ساختمان آن از کلّیه امکانات آموزشی و رفاهی برخوردار است و از این جهت جزء معدود حوزه‌های کشور است. زیر بنای کلّ ساختمان 11 هزار و 500 متر مربع و محوطه، 6500 متر مربع و مساحت کلّ مدرسه 18 هزار متر مربع است.

جستجو

موضوعات

  • همه
  • طب سنتی و پزشکی
  • سیاسی
  • مناسبتهای سال
  • اخبار حوزه
  • علمی
  • مذهبی
  • عمومی
  • دست نوشته های یک طلبه
  • نرم افزار
  • شهداء
  • استفتائات
  • جدیدترین مقالات
  • برگی از زندگی علما
  • فراخوان
  • پژوهش
  • معرفی رسانه
  • منِ طلبه
  • نمونه سوالات امتحانی سطح2
  • داستان های پند آموز

پیوندهای روزانه


پشتیبانی سامانه وبلاگ مدارس
وبلاگ خانم یادگاری
گفته ها و ناگفته های یک طلبه
شبکه اجتماعی هادی نت
دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبري
دفتر مقام معظم رهبري

خبرنامه

آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          

اوقات شرعی

امروز: جمعه 28 آذر 1404
اوقات شرعی به افق:
  • اذان صبح اذان صبح:
  • طلوع آفتاب طلوع آفتاب:
  • اذان ظهر اذان ظهر:
  • غروب آفتاب غروب آفتاب:
  • اذان مغرب اذان مغرب:
  • نیمه شب شرعی نیمه شب شرعی: