عکس/ تهيه غذا در آشپزخانه مهمانسراي امام رضاعلیه السلام
هر روزه تعداد زيادي از زائران و مجاوران حرم رضوي ميهمان سفره احسان هشتمين اختر تابناك آسمان امامت و ولايت هستند.
هر روزه تعداد زيادي از زائران و مجاوران حرم رضوي ميهمان سفره احسان هشتمين اختر تابناك آسمان امامت و ولايت هستند.
رئیس فراکسیون اصولگرایان مجلس به بیان خاطره ای جالب از رهبر انقلاب و خویشتنداری و تقوای ایشان در سفر به هند پرداخت.
به گزارش خبرگزاری دانشجو، غلامعلی حداد عادل در گردهمایی سالیانه کانون فارغالتحصیلان شبه قاره هند خطاب به جمع حاضر اظهار کرد: من از همه شما میخواهم که قدر این تشکل خود را بدانید؛ چراکه تشکلهای اجتماعی سرمایههای اجتماعی و قوت یک جامعه هستند.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به سابقه 33 ساله کانون فارغالتحصیلان شبه قاره هند خاطرنشان کرد: بنیانگذاران این کانون در ابتدای تاسیس جوان بودند و امروز همه آنها موی سر و صورتشان سفید شده است و این سند قدرت شما اعضای کانون است آن را قدر بدانید.
رییس فرهنگستان زباد و ادب فارسی با بیان اینکه «هند کشور مهمی است و من خیلی علاقهمند به این کشور هستم» ادامه داد: من تاکنون حدود 5 بار به هند سفر کردم و در یکی از سفرهای که به این کشور داشتم خاطره خوبی در ذهنم ثبت شد. من در این سفر با همسرم در خانه یک ایرانیتبار ساکن بودیم این خانواده مرا به یکی از اتاقهایشان برد و گفت مقام معظم رهبری طی سفری که به کشور هند داشتند در این اتاق ساکن بودند.
حدادعادل افزود: این ایرانیتبار به من یک تختخواب نشان داد و گفت در آن سالی که مقام معظم رهبری در اینجا ساکن بودند من این تخت را در اختیار ایشان قرار دادم و صبح روز بعد که به اتاق ایشان مراجعه کردم دیدم که ایشان از روی تقوا و خویشتنداری از تخت استفاده نکردند روی زمین استراحت میکنند. این خاطره شیرین من از کشور هندوستان است.
این حرکت مقام معظم رهبری برای این خانواده ایرانی تبار یک پیام داشت و آن پیام این است که آنها متوجه شدند که یک فرد تا چه اندازه مراقب تقوای خودش است و چقدر تقوا را در زندگی خود رعایت میکند.
«برادر امام» همه را در وهله اول به یاد آیت الله سید مرتضی پسندیده می اندازد. اما رهبر فقید انقلاب تنها همین یک برادر را نداشتند بلکه برادر دیگری نیز بود به نام «سید نورالدین هندی» که در 30 تیر 1355 درگذشت.در تمام 34 سال گذشته اما بسیار به ندرت درباره این برادر گفته شده است.
عصر ایران، «برادر امام» همه را در وهله اول به یاد آیت الله سید مرتضی پسندیده می اندازد. اما رهبر فقید انقلاب اسلامی تنها همین یک برادر را نداشت. بلکه برادر دیگری نیز داشت به نام «سید نورالدین هندی» که در 30 تیر 1355 درگذشت.
در تمام 34 سال گذشته اما بسیار به ندرت درباره این برادر گفته شده است. شاید به خاطر سوء استفاده ای که ساواک به خاطر این نام خانوادگی در پیش از انقلاب انجام داده بود. یک بار البته حجت الاسلام جلالی خمینی در برنامه ای تلویزیونی نکاتی را درباره این برادر امام گفت اما چون در کنار موارد دیگر مطرح شد بازتاب رسانه ای چندانی نداشت. این بار اما نشریه حریم امام (متعلق به آستان مقدس امام خمینی) در سی و هفتمین سالروز درگذشت سید نورالدین از او یاد کرده و درباره اش نوشته است.(شماره 75- صفحه 18)
بخش هایی از این مطلب از این قرار است:
- سید نورالدین - که در خانه به نورالله مشهور بود- در سحرگاه اول اسفند 1276 خورشیدی در همان خانه ای که 5 سال بعد امام خمینی به دنیا آمد چشم به جهان گشود.
- هر چند ابتدا به تحصیل حوزوی پرداخت ولی بعد علاقه ای نشان نداد و به کشاورزی مشغول شد. در عین حال به کسب معلومات قضایی نیز می پرداخت.
- پس از کودتای سوم اسفند 1299 و تاسیس تشکیلات جدید اداری به خصوص ادارات قضایی به خاطر معلومات و سر شناسی ،آقا نورالدین به ریاست دادگستری خمین برگزیده شد. البته در رسیدگی به امور قضایی خمین تنها نبود بلکه پسر عمه اش - میرزا علی محمد امام جمعه - نیز به عنوان فقیه دادگستری مددیار او بود.
- بعدها به دلیل ارتباط نزدیک با بختیاری ها مغضوب رضا خان سردار سپه شد و مورد پیگرد قرار گرفت به گونه ای که در سال 1303 از سوی نظمیه بازداشت شد. در پی آن سید نورالدین ناچار از ترک اداره دادگستری شد و به عنوان وکیل دادگستری مشغول کار شد و تا آخر نیز در این شغل باقی ماند.
- آقا نورالله به رسم آن زمان از هنگام شروع به تحصیل از 6 سالگی عبا و عمامه استفاده می کرد و در دوره کار دادگستری خمین و وکالت نیز با همین لباس فعالیت داشت اما در سال 1313 از زمانی که قانون پوشیدن لباس های متحد الشکل برای مردان تصویب و اجباری شد و برای لباس روحانیت هم مجوز و حکم اجتهاد می خواستند چون مجوز معمم بودن نداشت ناگزیر از کنار گذاشتن عبا و عمامه شد و تا آخر عمر نیز لباس رسمی - کت وشلوار و کراوات - بر تن داشت.
- ایشان در نهایت در 79 سالگی در تیرماه 1355 درگذشت و در قم (آرامستان باغ بهشت - رو به روی گلزار شهدای قم) به خاک سپرده شد.
- خانم فاطمه طباطبایی عروس امام هم در خاطرات خود به او اشاره می کند: « آقای هندی با توجه به شغل وکالت به دلیل دشمنی یکی از موکلین در آغاز دهه 40 با چاقو به شدت مضروب شد و چند هفته در بیمارستان بستری بود و امام خمینی برای عیادت برادر از قم به تهران می آمد.»
- پس از فوت او امام نامه ای از نجف فرستادند: «من الان تنها نشسته ام و به برادرم که در این آخر عمر موفق نشدم او را ببینم فکر می کنم تقدیر این است که من به ملاقات عزیزانم نایل نشوم. از امشب مجلس ختم در مسجد شیخ منعقد است… مقدر بود که من به مجلس عزای برادرم بروم. زنده باشم و تحمل مصیبت کنم … من با حال بسیار افسرده این نامه را نوشتم..»
- علت تفاوت نام خانوادگی برادران (مصطفوی، پسندیده و هندی) این بود که به موجب قانون اولیه ثبت احوال در هر شهر نباید نام خانوادگی اشخاص تکراری می شد. لذا آقا روح الله نام خانوادگی مصطفوی (برگرفته از نام پدر) و سید مرتضی و سید نورالدین به رغم منع قانونی هر دو نام خانوادگی هندی را برمی گزینند…. در جریان جنگ جهانی دوم ( سال های 1317 و 1318 خورشیدی) که سربازان هندی برای انگلیسی ها می جنگیدند رضا شاه که به نوعی با آلمان ها بود با هر چه یادآور انگلیس و هند باشد مخالف بود و به همین خاطر حذف آثار هندی و انگلیسی در دستور کار دولت قرار گرفت و کمیسیونی برای رسیدگی به نام خانوادگی آقا مرتضی و آقا نورالدین در خمین تشکیل شد که رای به تغییر نام هندی داد. آقا مرتضی قبول کرد و «پسندیده»را پیشنهاد داد و کمیسیون پذیرفت ولی آقا نورالدین از رای کمیسیون اطاعت نکرد.
- ساواک بعدها درصدد برآمد از نام خانوادگی «هندی» علیه امام سوء استفاده کند اما به نتیجه مورد نظر دست نیافتند.
- امام خمینی پس از بازگشت به ایران و بعد از یک ماه که از تهران به قم رفتند، پس از دو سال و نیم این امکان را یافتند که بر مزار برادر حاضر شوند.
فراخوان ارسال آثار به جشنواره وبلاگ نویسی دینی اعلام شد.
حجت الاسلام اسکندری رئیس سازمان تبلیغات اسلامی استان قم اعلام کرد در راستای حمایت از تولید و انتشار محتوای دینی و فرهنگی در فضای مجازی و توسعه وبلاگهای دینی جشنواره وبلاگ نویسی دینی هجدهم شهریور در قم برگزار می شود.
علاقمندان برای ثبت نام و ارسال آثارخود در این جشنواره تا دهم شهریور فرصت دارند به نشانی اینترنتی www.Blogs.qido.ir مراجعه کنند.
فاطمه سلیمانپور دیشب در دیدار شاعران با رهبر انقلاب غزلی عاشقانه خواند که با استقبال حضار و مقام معظم رهبری مواجه شد.
به گزارش فارس، فاطمه سلیمانپور دیشب در دیدار شاعران با رهبر انقلاب غزلی عاشقانه خواند که با استقبال حضار و مقام معظم رهبری مواجه شد. این غزل بسیار زیبا چنین است:
در شهر ما این نیست راه و رسم دلداری
باید بدانم تا کجاها دوستم داری
موسی نباش اما عصا بردار و راهی شو
تا کی تو باید دست روی دست بگذاری
بیزارم از این پا و آن پا کردنت ای عشق
یا نوشدارو باش، یا زخمی بزن کاری
من دختری از نسل چنگیزم که عاشق شد
خو کرده با آداب و تشریفات درباری
هرکس نگاهت کرد، چشمش را درآوردم
شد قصه آقا محمد خان قاجاری
آسوده باش از این قفس بیرون نخواهم رفت
حتی اگر در را برایم باز بگذاری
چون شعر آن را از سرم بیرون نخواهم کرد
باید برای چادرم حرمت نگه داری
تو می رسی روزی که دیگر دیر خواهد شد
آن روز مجبوری که از من چشم برداری