توجیه گناهان !
سوالات و معماهایی درباره بهشت از متن کلام الهی استخراج شده است که هشت مورد از آنها را مطرح و پاسخ آنها را از آیات قرآن کریم بیان میکنیم.
این 8 معما و پرسش و پاسخ به شرح ذیل است:
1- چشمههای بهشتی در قرآن کدامند؟
چشمههای کافور، زنجبیل، سلسبیل، کوثر، تسنیم.
2- نهرهایی که در قرآن از آنها نام برده شده کدامند؟
نهرهای شیر، عسل، آب زلال، شراب.
3- نامهای بهشت در قرآن کدامند؟
جنات عدن، جنات الفردوس، جنات الماوی، جنات نعیم.
4- وسعت بهشتی که در قرآن ذکر شده چه مقدار است؟
به اندازه وسعت و پهنای آسمانها و زمین(هفت آسمان و زمین).
5- میوههای بهشتی که در قرآن آمده کدامند؟
انار، انگور، رطب( همه نوع میوه در بهشت وجود دارد اما اسمهای آن ذکر نشده است).
6- زنان بهشتی با چه نامهایی در قرآن آورده شده است؟
حورالعین، خیرات الحسان، حور مقصورات، فرش مرفوعه.
7- چه انسانهایی وارد بهشت میشوند؟
انسانهایی که با عبارت “یحب” مورد دوستی خداوند هستند، مانند: یحب التوابین، یحب المتطهرین، یحب المحسنین، یحب المتقین، یحب الصابرین، یحب المتوکلین، یحب المقسطین، یحب الذین یقاتلون فی سبیله، افرادی که ایمان و عمل صالح دارند.
8- زنان بهشتی در قرآن چه ویژگیهایی دارند؟
(زیبا روی و سیاه چشم)،(باکره و باحیا)، (درخشان مانند لولو و مرجان)،(زنان با حیای مانند یاقوت و مرجان)،(زنانی زیبا که در سراپرده محفوظ هستند.
منبع: ایسنا
در پی انتشار سرمقاله هتاکانه علیه اسلام، قرآن، مسلمانان (شیعه و سنی) و ولایت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام همزمان با عید غدیر در روزنامه اصلاحطلب “بهار"، یک تشکل حوزوی، بیانیهای شدیداللحن صادر کرد.
متن کامل بیانیه “تشکل فراگیر تبلیغ گروهی طلاب” بدین شرح است:
هوالحق
الحمدلله الذی جَعَلَ صَلواتَنَا عَلَیْکُمْ وَ مَا خَصَّنَا بِهِ مِنْ وِلایَتِکُمْ طِیبا لِخُلُقِنَا وَ طَهَارَةً لِأَنْفُسِنَا وَ تَزْکِیَةً لَنَا وَ کَفَّارَةً لِذُنُوبِنَا
در آستانه ربیع ولایت؛ عید الله الاکبر، که خداوند متعال با امر به ابلاغ ولایت امیرالمومنین (علیه افضل صلوات المصلین) دین را کامل و نعمت را تمام ساخت، پاییزصفتان بی بهره از بهار امامت به هرزهدرایی قلم گشودند و بیمایگی خود را چون سفیهان، عریان ساختند.
حقیقت ولایت اهل بیت(ع) فراتر از اعتباریات عالم قدرت و سیاست است و حق حاکمیت سیاسی بر جامعه تنها، مرتبهای از مراتب به شمار میرود. باور شیعه آن است که خاندان عصمت بر عالم تکوین و تشریع ولایت داشتهاند و اگر حسودان و بدخواهان، مانع بهرهمندی مردم از حاکمیت فضیلت شدند، ذرهای از مراتب معنوی آل رسول (صلوات الله و سلامه علیهم) نمیکاهد.
نویسندهای بدسگال با چشم بستن بر واقعیات مسلم تاریخی، با بازیافت مدعایی کهنه، ولایت اهل بیت(ع) را منحصر در امور معنوی انگاشته و آن را در دایره تبیین معارف الهی و ترویج شعائر اسلامی منحصر خوانده است. فراتر از آن عاجزانه کوشیده، گزافه خود را به کلام امیرالمومنین(ع) مستند سازد و چنین وانمود کند، که حضرتاش ادعایی نسبت به حق حاکمیت بر جامعه اسلامی نداشته اند. گویا بلاغت کلام در خطبه شقشقیه فراتر از ظرف ادراکش بوده، آنجا که امیر بیان(ع) حاکمیت سلب شده را میراث مسلم خود معرفی میفرماید:
أَمَا وَ اَللَّهِ لَقَدْ تَقَمَّصَهَا فُلاَنٌ وَ إِنَّهُ لَیَعْلَمُ أَنَّ مَحَلِّی مِنْهَا مَحَلُّ اَلْقُطْبِ مِنَ اَلرَّحَى یَنْحَدِرُ عَنِّی اَلسَّیْلُ وَ لاَ یَرْقَى إِلَیَّ اَلطَّیْرُ فَسَدَلْتُ دُونَهَا ثَوْباً وَ طَوَیْتُ عَنْهَا کَشْحاً وَ طَفِقْتُ أَرْتَئِی بَیْنَ أَنْ أَصُولَ بِیَدٍ جَذَّاءَ أَوْ أَصْبِرَ عَلَى طَخْیَةٍ عَمْیَاءَ یَهْرَمُ فِیهَا اَلْکَبِیرُ وَ یَشِیبُ فِیهَا اَلصَّغِیرُ وَ یَکْدَحُ فِیهَا مُؤْمِنٌ حَتَّى یَلْقَى رَبَّهُ ترجیح الصبر فَرَأَیْتُ أَنَّ اَلصَّبْرَ عَلَى هَاتَا أَحْجَى فَصَبَرْتُ وَ فِی اَلْعَیْنِ قَذًى وَ فِی اَلْحَلْقِ شَجًا أَرَى تُرَاثِی نَهْباً حَتَّى مَضَى اَلْأَوَّلُ لِسَبِیلِهِ فَأَدْلَى بِهَا إِلَى فُلاَنٍ بَعْدَهُ …
آگاه باشید! به خدا سوگند که فلان، خلافت را چون جامهای بر تن کرد و نیک میدانست که پایگاه من نسبت به آن چونان محور است به آسیاب . سیلها از من فرو میریزد و پرنده را یارای پرواز به قله رفیع من نیست . پس میان خود و خلافت پردهای آویختم و از آن چشم پوشیدم و به دیگر سو گشتم و رخ برتافتم. در اندیشه شدم که با دست شکسته بتازم یا بر آن فضای ظلمانی شکیبایی ورزم ، فضایی که بزرگسالان در آن سالخورده شوند و خردسالان به پیری رسند و مؤمن، همچنان رنج کشد تا به لقای پروردگارش نایل آید. دیدم که شکیبایی در آن حالت خردمندانهتر است و من طریق شکیبایی گزیدم در حالی که همانند کسی بودم که خاشاک به چشمش رفته و استخوان در گلویش مانده باشد. میدیدم که میراث من به غارت میرود. تا آن «نخستین» به سرای دیگر شتافت و مسند خلافت را به دیگری واگذاشت.
بیانصافی نویسنده از آنجا آشکار میشود که کلام جدلی امیرالمومنین(ع) برای الزام مخالفین به رعایت بیعت را دلیل غیرالهی بودن حق حکومت اسلامی میشمارد، ولی برهان واضح ایشان را در تبیین حق حاکمیت در نظر نمیآورد. همانگونه که روزگاری کینه توزان با اذعان به فضیلت و شرافت علی ابن ابیطالب(ع)، بخل ورزیدند و جامعه را از برکت حکومت ایشان محروم ساختند، امروز نیز سفلگانی، متظاهرانه میکوشند پلیدی آن کینهتوزی را پنهان نمایند.
یُرِیدُونَ لِیُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ
از نظر دور نمیماند که در هنگامه بیداری اسلامی، خِیل و رَکب شیطان بزرگ، به هر دستاویزی برای طرح مباحث اختلاف افکن میان عامه و خاصه، با هدف فرسایش قدرت امت اسلامی دست میاندازند. حلقومها و سرانگشتان ناپاکی که آگاهانه یا غافلانه، در خدمت این راهبرد قرار میگیرند، یادآور عالمنمایان دنیاپرست اند، که در عصر ائمه (علیهم السلام) بافتههای ذهنی خود را به اصحاب نالایق قدرت پیشکش میکردند. دعوت به نفی عقاید اصیل مکتب تشیع، در پوشش تظاهر به حقانیت معنوی امیرالمومنین(علیه افضل صلوات المصلین)، ترفند نوین این راهبرد اختلاف افکنانه است.
طلاب حوزههای علمیه که خوشهچینان خرمن معارف مکتب اهلبیت (علیهم السلام) اند، به پاس موهبت ولایت متعهداند در تبیین اسلام ناب محمدی(ص) و ابطال بدعتهای اسلام آمریکایی اهتمام ورزند. ما مدیران گروههای تبلیغی طلاب در برابر خوشرقصی کوردلان، تلاش در ترویج حقایق و محاسن کلام ائمه هداه(ع) و دفع شبهات بدخواهان و فریب خوردگان را رسالت تبلیغی خود میدانیم. از خداوند منان توفیق نشر و بسط معارف حقه و نفی و دفع توهمات ضاله را مسالت داریم.
تشکل فراگیر تبلیغ گروهی طلاب
منبع: مشرق
محمد بحرینی خبرنگار افتخاری مشرق نیوز
رسول خدا (ص) فرمود : کسی که قرآن بخواند و به آن عمل نکند خداوند او را روز قیامت کور محشور خواهد کرد. (1)
پیامبر اکرم (ص) فرمود : کسی که قرآن بخواند و بعد حرام بخورد و بنوشد یا محبت و زینت دنیا را برآن برتری دهد مستوجب خشم الهی می شود مگر اینکه توبه کند،و اگر بدون توبه بمیرد ، روز قیامت قرآن با او به محاجّه بر می خیزد تا او را محکوم نکند دست بر نمی دارد.(2)
پیامبر اکرم (ص) فرمود : بهترین شما کسی است که قرآن آموزد و آن را آموزش دهد. (3)
______________________________________________
پی نوشت ها:
1_(جامع الاخبار و الآثار جلد 1 صفحه 409)
2_(بحارالانوار جلد 92 صفحه180)
3_( بحار الانوار جلد 2 صفحه 186)
منبع: باشگاه خبرنگاران