درسهایی از مناجات شعبانیه
مناجات شعبانیه یکی از دلنشنین ترین دعاهای مأثوره ماست ،هر کس در هر حد فکری آن را بخواند حتما تحت تأثیر قرار خواهد گرفت ،به گونه ایست که روح و جان مخاطب را عمیقا تحت تأثیر قرار میدهد، والاترین مضامین عرفانی را در خود دارد.
پروردگارا! بر محمد و آلمحمد درود فرست، و دعایم را بشنو و وقتى صدایت کردم، صدایم را بشنو، و آنگاه که با تو نجوا نمودم، به من رو کن. پس همانا که من، از دیگران به سوى تو گریختم، و در پیشگاه تو قرار گرفتم در حالى که درمانده تو هستم و به سوى تو در حال تضرّع و زارى هستم، و به آنچه نزد تو از ثواب مىباشد، امیدوار مىباشم.
مناجات شعبانیه یکی از دلنشنین ترین دعاهای مأثوره ماست ،هر کس در هر حد فکری آن را بخواند حتما تحت تأثیر قرار خواهد گرفت ،به گونه ایست که روح و جان مخاطب را عمیقا تحت تأثیر قرار میدهد، والاترین مضامین عرفانی را در خود دارد، خلاصه قالبی است که عمق احساس ما را نسبت به حضرت حق بر زبانمان جاری می سازد ، که هرگز به تنهایی قادر به بیانشان در این شکل زیبا و جامع نمی بودیم،این هنر معصوم است،این نفس حقی است که یک صفحه دعا را یک کلاس درس سازنده می کند.
در مناجات شعبانیه درسهای فراوانی برای اهل تامل وجود دارد و این حقیقت دارد که امامان معصوم ما در قالب اینچنین دعاهایی والاترین معارف دینی را به شیعیانشان تعلیم می داده اند.
در اینجا تأملی می کنیم در قسمت اول این مناجات :
«اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ اسْمَعْ دُعائى اِذا دَعَوْتُک، وَ اسْمَعْ نِدائى اِذانادَیْتُک. وَ اَقْبِلْ عَلَىَّ اِذا ناجَیْتُک، فَقَدْ هَرَبْتُ اِلَیْک وَ وَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیْکمُسْتَکینا لَک، مُتَضَرِّعا اِلَیْک، راجِیا لِما لَدَیْک ثَوابى.»
پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود فرست، و دعایم را بشنو و وقتى صدایت کردم، صدایم را بشنو، و آنگاه که با تو نجوا نمودم، به من رو کن. پس همانا که من، از دیگران به سوى تو گریختم، و در پیشگاه تو قرار گرفتم در حالى که درمانده تو هستم و به سوى تو در حال تضرّع و زارى هستم، و به آنچه نزد تو از ثواب مىباشد، امیدوار مىباشم.
نکاتى از این فراز:
۱. ذکر صلوات بر محمد و آل محمد پیش از دعا؛
۲. درخواست از خداوند براى شنیدن و توجه به دعا؛
۳. گریز از غیر خدا و پناه به خدا؛
۴. تضرّع، زارى و اظهار نیاز به پیشگاه پروردگار؛
۵. امید به لطف الهى.
دلیل شروع دعا با صلوات
از شروعِ دعا با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد صلىاللهعلیهوآله ، مىتوان سه پیام براى دعاکننده درک کرد:
الف) تذکر به اینکه هیچگاه ولى نعمتانِ جهان هستى را از یاد نبریم؛ چرا که تمام خیر در عالَم هستى به یُمن وجودِ آنها بوده است؛ چنانچه در زیارتِ جامعهکبیره مىخوانیم:
«اِنْ ذُکرَ الْخَیْرُ کنْتُمْ اَوَّلَهُ وَ اَصْلَهُ وَ فَرْعَهُ وَ مَعْدِنَهُ وَ مَأْویهُ وَ مُنْتَهاهُ؛ هر جا که نامى از خیر و نیکویى باشد، شما اولِ خیر و ریشه آن و فرعِ آن و معدن آن و مبدأ و منتهاى آن مىباشید».
مناجات شعبانیه نیز یکى از خیراتِ بزرگ جهان هستى است که به برکتِ این خاندان پاک به دست ما رسیده است.
ب) آن نورهاى مقدس را بین خود و خداى خود و براى اجابت دعاهای مان واسطه و شفیع قرار دهیم. توضیح آنکه یکى از تبرکات وجودىِ اهلبیت علیهمالسلام ،واسطه شدن و وسیله بودن آنها براى وصول و رهیابىِ آدمیان به بارگاه کبرایى حضرت حقّ تعالى است.
چنانچه در قرآن آمده است: «وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسیلَةَ؛ و به او [با وسیله و توسل به سوى خداوند] تقرب جویید». (مائده: ۳۵)
در این راستا استمداد از مقامى بزرگ ـ مخصوصا بزرگى چون معصوم علیهالسلام ـ براى نیلِ به آرزوها، از نظر عقل نیز، امرى پذیرفته شدهاست.
رهى نمىبرم و چاره اى نمىدانم
به جز محبت مردان مستقیم احوال
مرا به صحبتِ نیکان، امید بسیار است
که مایه داران رحمت کنند بر بَطّال
بُوَد که صدرنشینانِ بارگاه قبول
نظر کنند به بیچارگان صف نعال
(سعدى )
ج) ذکر نام محمد صلىاللهعلیهوآله و خاندان او در اولِ دعا به معناىِ ابراز احساسات در برابر بزرگترین و زیباترین شاهکارهاى جهان هستى مىباشد که با کلْک(۶) قدرتِ خداوندى بر صفحه گیتى ترسیم شده است:
خیز تا بر کلک آن نقاش، جان افشان کنیم
کاین همه نقش عَجَب در گردشِ پرگار داشت
(حافظ )
د) صلوات بر اهل بیت علیهمالسلام قبل از هر چیز، براى گوینده آن فایده دارد؛ همانگونه که در زیارتِ جامعه کبیره مىخوانیم: «وَ جَعَلَ صَلَواتِنا عَلَیْکمْ وَ ما خَصَّنا بِهِمِنْ وِلایَتِکمْ طیبا لِخَلْقِنا وَ طَهارَةً لِاَنْفُسِنا وَ تَزْکیَةً لَنا؛ و خداوند، قرار داد، صلواتِ بر شما و ولایت شما را، سببى براى پاکیزه شدنِ خلقتِ ما و طهارت جانهاىِ ما و تزکیه ما».
ه) در نهایت اینکه صلوات بر محمد و آل او، استجابتِ دعا را به همراه دارد.چنانچه از امام صادق علیهالسلام روایت است که فرمود:
مَنْ کانَتْ لَهُ اِلَى اللّهِ عَزَّ و جَلَّ حاجَةٌ فَلْیَبْدَأْ بِالصَّلاةِ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ثُمَّ یَسْأَلُحاجَتَهُ، ثُمَّ یَخْتِمُ بِالصَّلاةِ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ. فَاِنَّ اللّهَ عَزَّ وَ جَلَّ اَکرَمُ مِنْ اَنْیَقْبَلَ الطَّرَفَیْنِ وَ یَدَعَ الْوَسَطَ اِذا کانَتِ الصَّلاةُ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ لا تُحْجَبُعَنْهُ.
هر که به درگاه خداى عزّ و جلّ حاجتى دارد باید به صلوات بر محمد و آلش شروع کند، و سپس حاجتِ خود را بخواهد، و دعا را نیز به صلوات بر محمدو آل محمد ختم نماید، زیرا که خداى عزّ و جلّ کریمتر از آن است که دوطرفِ دعا را بپذیرد ولى وسطِ دعا را وا گذارد و به اجابت نرساند، زیرا صلوات بر محمد و آل محمد، محجوب نیست و از طرفِ خداوند، پذیرفته مىشود.(۷)
از این رو، در تمامى این پیامهاى پنجگانهاى که براى حکمت صلوات پیش از دعا ذکر شد، یک حقیقت مشترک نهفته است و آن استمداد از، اهلبیت علیهمالسلام براى وصول به حاجتها و آرزوها است.
مدد از خاطر رندان طلب اى دل وَرنَه کار،
صَعْب است مبادا که خطایى بکنیم
سایه طایرِ کم حوصله کارى نکند
طلب از سایه میمونِ هُمایى بکنیم
(حافظ)
وَ اسْمَعْ دُعائى اِذا دَعَوْتُک و اسْمَعْ نِدائى اِذا نادَیْتُک وَ اَقْبِلْ عَلَىَّ اِذا ناجَیْتُک.
با آنکه خداوند، شنواست و شنونده همه نجواها و صداها مىباشد، چرا امام علیهالسلام از خداوند، مسئلت نمود که «دعاى مرا و نداىِ مرا بشنو!»
براى این سۆال، دست کم، دو توجیه و دو جواب مىتوان بیان کرد:
این عبارت بیانگر شدت میلِ بنده نسبت به این است که معبودش، دعایش را بشنود و به او توجه کند، یعنى با آنکه مىداند، معبودش، شنواست اما اضطرار و بیچارگى، او را وا مىدارد که تقاضا کند، «مناجات مرا بشنو» یعنى در واقع بنده مىخواهد، نسبت به اینکه خداوند دعایش را مىشنود و اجابت مىکند اطمینان یابد.
گریه و تضرّع، یکى از رموزِ تسخیر قلب معشوق است و به زودى توجه او را به خود جلب مىکند. و همانگونه که در دعاى کمیل آمده است، گریه اسلحه مۆمن است: «وَ سِلاحُهُ الْبُکاءُ».
گریه و تضرع در ابتداى دُعا ـ بلکه در هر حالى ـ درهاى رحمت و استجابت الهى را مىگشاید و اصولاً علامتى نیکو بر فریادرسى حقتعالى نسبت به بندهاش مىباشد:
چون خدا خواهد که مان یارى کند
میلِ ما را جانب زارى کند
اى خُنُک چشمى که آن گریان اوست
وى همایون دل که آن بریان اوست
آخرِ هر گریه آخر خندهاى است
مردِ آخر بین مبارک بندهاى است
هر کجا آبِ روان، سبزه بُوَد
هر کجا اشک روان رحمت شود
(مولانا)
از پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله نقل شده که فرمود: «اَلْبُکاءُ مِنْ خَشْیَةِ اللّهِ مِفْتاحُ الرَّحْمَةِ وَ عَلامَةُالْقَبُولِ وَ بابُ الْاِجابَةِ؛ گریه از خوفِ خداى تعالى کلید رحمت و نشانه پذیرش و درب مستجاب شدن دعا است.»(۱۳)
ذکرِ این فراز از دعا، در واقع، از شِگردهاى بنده براىِ جلب توجه معبود به خویش است. یعنى مىخواهد عرض کند: من که با هزار امید به تو روى آوردم و به تو دلخوش نمودم، چگونه مىپسندى، ناامید از در خانهات بر گردم.
بنابراین، «امید به خداوند» خود، از کلیدهاى گشودن در رحمت و اجابت حضرتش به شمار مىرود. چنانچه در دعاى ابوحمزه ثِمالى چنین آمده است: «وَ اَعْلَمُ اَنَّک لِلرّاجىبِمَوْضِعِ اِجابَةٍ؛ و من مىدانم که دعاىِ آنان را که به تو امید دارند مستجاب مىفرمایى».
نومید مشو جانا کاومید پدید آمد
امید همه جانها از غیب رسید آمد
نومید مشو، گرچه مریم بشد از دستت
کان نور که عیسى را بر چرخ کشید آمد
نومید مشو اى جان در ظلمتِ این زندان
کان شاه که یوسف را از حبس خرید آمد
اى شب به سحر برده در یا رب و یا رب تو
آن یا رب و یا رب را رحمت بشنید آمد
(مولانا )
______________________________________________
پی نوشت ها :
۱. كافى، ج ۱، ص ۱۳۹.
۲. على شریعتى، نیایش، صص ۳۳ و ۳۴.
۳. صحیفه نور، ج ۲۰، صص ۸۲ و ۱۵۲.
۴. همان، ج ۱۷، ص ۲۶۵.
۵. میرزا جواد ملكى تبریزى، مراقبات، ص ۱۶۷ و ۱۶۸.
۶. قلم.
۷. اصول كافى، ج ۴، ص ۲۵۲.
۸. عطّار، تذكرة الاولیاء، ص ۵۷۲.
۹. از میان بردن.
۱۰. بحارالانوار، ج ۱۱، ص ۲۵۶.
۱۱. تفسیر نورالثّقلین، ج ۲، ص ۴۲۷.
۱۲. همان، صص ۴۲۷ و ۴۲۸.
۱۳. میرزا جواد ملكى تبریزى، لقاء اللّه، ص ۱۴۸.