پیوند: http://naghd.blog.ir/1391/09/09/irannet
ایده های ناپخته در برابر غول خود ساخته
اولین کاربران اینترنت و شاید جدی ترین مخاطبان آن در سرزمین ما دانشجویان بودند و البته هنوز هم هستند . کاربرانی که با اینترنت کارتی و سرعت که از k28 تجاوز نمیکرد در روزگار رونق چت و چتری ایران را به مهمترین کاربران یاهو مسنجر نرم افزار مشهور کمپانی یاهو بدل کرده بودند . آن روزها بچه حزب اللهی ها خیلی اینترنت را مهم و موجودی معارض و مزاحم تلقی نمیکردند ؛ مدیران وقت هم که اساسا اعتقادی به مبارزه با آن نداشتند و شاید از این مهمان تازه وارد چندان ناراضی هم نبودند. با بالغ شدن اینترنت و ارائه محصولات جذاب تر که برمبنای تعامل بین کاربر و سرور طرح ریزی شده بود فصل نت بازی در ایران وارد فضای تازه ای شد . وبلاگ بازی و وبلاگ نویسی کم کم به مهمترین بخش نت بازی دانشجو ها و در مرتبه بعدی دانش آموزان تبدیل شد. وبلاگ در واقع رسانه ای بود که تمام آروزهایی که محیط آکادمی و دانشگاه از قبیل طرح خود و بیان آزاد نظرات در دل دانشجویان میپروراند را محقق میکرد . آمار گسترش و اقبال روز افزون به ثبت وبلاگ غیر قابل باور بود . فقط در یکی از سایت های ارایه دهنده خدمات وبلاگی روزانه بیش از 15000 وبلاگ به ثبت میرسید . محتوای این همه وبلاگ ها در چند دسته بندی بزرگ خلاصه میشد .
- وبلاگ های با محتوای مسائل جنسی
- وبلاگ هایی با محتوای اظهار نظر های سیاسی که غالبا متعلق به فضای اپزسیون بود
- وبلاگ های سرگرمی که مختص به انتشار سوژه هایی برای بلوتوث کردن به این و آن میشد
- و دست آخر وبلاگ های شخصی که مخصوص شرح خود و روایت ماجراهای از بیدار شدن تا خوابیدن صاحبش در هر روز میشد
در این گیر و دار مدیران به فکر مدیرت کردن افتادند و موضوع فیلترینگ را پیش کشیدند . اما فیلترینگ دو ایراد اساسی داشت . یکی محدودیت تکنولوژیک و در واقع داینامیک بودن و به زبان ساده تر بیشعور بودن آن بود ودیگری این که در مواجه با وبلاگ ها به جهت نامحدود بودن و این که هزینه ی راه انداختنش صرف تنها 15 دقیقه ناقابل بود به سختی میشد حتی همان فیلترینگ فاقد شعور را نیز اعمال کرد .
خب وضع نامطلوب وبلاگ ها از یک طرف و ناتوانی در مدیریت فضا به وسیله فیلترینگ از سوی دیگر منجر به اتخاذ راه حلی تازه شد.تولید محتوا متناسب با نیاز . راه حلی که هیچ کس در صحتش تردید نداشت و ندارد . اما وقتی که کار به مرحله اجرا رسید عرصه به بچه هایی سپرده شد که علی رغم دین و ایمانشان نه تذکری به ماهیت رسانه خاصه اینترنت و ساز و کارها و بازی ها ی هزار رنگش داشتند و نه حتی تسلط درست و حسابی به تکنیک و روش استفاده از آن . بچه مذهبی ها هر روز بیشتر از قبل نفر به نفر و گروه به گروه وبلاگ نویس میشدند این حضور به حدی رسید که این روزها میتوان ادعا کرد هر دو طرف جبهه به لحاظ تعداد نیروها اختلاف چشم گیری با هم ندارند.
ما تولید محتوا کردیم که البته میشود راجع به همان محتوا هم دفتر ها نوشت اما اگر با اغماض از آن گذر کنیم باید پرسید که برای این تولید چه هزنیه هایی را پرداختیم ؟
نگارنده و لابد جمع کثیری از خوانندگان عزیز به آسیب های ریز و درشتی که از جنس اتفاقات صفحه حوادث در فضای مجازی برای این و آن رخداده مطلعند اما مقصود از هزینه این ها هم نیست.
اگر بخواهم مقصودم را در یک جمله بیان کنم باید به اسم وبلاگ یکی از همقطاران متوسل شوم:«تجلی فردیت من» به نظرم بسیاری از حرف ها را میشود از همین حدیث مجمل دریافت اما برای روشن تر شدن مسئله سعی میکنم در چند بند مرادم را از هرینه هایی که در فضای مجازی خاصه در محیط های تعاملی مانند وبلاگ ها و شبکه های اجتماعی میپردازیم بیان کنم.
1. من سوبژکتیو - هویت چند گانه در شبکه اجتماعی
یکی از تیزهوشانه ترین و در عین حال خطرناک ترین قابلیت های که ما با آن در شبکه های مجازی و وبلاگ ها مواجهیم قابلیت خلق هویت جدید و ساختن من های جدیدی است که در عین در دسترس قرار دادن امکان داشتن هویت جدید به تفرد و نگاه سوژه - ابژه به عالم که زایده دوران مدرن است نیز به شکل جدی دامن می زند . در واقع همان تجلی فردیت من.
2. آواتاریسم مبتنی بر من سوبژکتیو
آواتاریسم به کاربر این امکان را می دهد که پشت پوسته ای که همیشه رویایش را در سر داشته قرار بگیرد. در واقع میتوان گفت آواتاریسم مهم ترین امکانی است که شکبه های اجتماعی مجازی و در سطوح پایین تر وبلاگ ها در راستای محدودیت زدایی و دامن زدن به توهم انسان خدایی مدرن در اختیار کاربران خود قرار می دهد.با این که آواتاریسم در شبکه ای مثل فیس بوک به شکل جدی مطرح و مورد استفاده قرار گرفت اما نخ این مسئله را می توان در شکبه های اجتماعی مجازی game مانند second life نیز به شکل جدی تری پیگیری کرد .
3. بستر ارتباط مجازی تکنولوژی مدار
پیدایی تکنولوژی فرع بر نسبت انسان و وجود است.اغلب مورخان غربی نیز در پرسش از ماهیت و ذات و اسم و اصل قالب بر تکنیک که به این اصل الاساس بر میگردد ، ذیل این نسبت متعرض تکنیک و توسعه می شوند . واقعیت نفسانی و سوبژکتیو موجود نیز که غالبا با وهم زاده می شود ،فرع بر نسبت آدمی با وجود است . به عبارت دیگر متافیزیک و ما بعد الطبیعه ی جدیدو هر معرفتی حاصل نسبتی خاص میان آدمی با وجود و مبدا قدسی(خدا)است.[1] و شبکه اجتماعی مجازی و وبلاگ ها در ذیل این نسبت و با در نظر گرفتن ذات تکنولوژیک خود باید مورد بررسی قرار گیرند چرا که ماهیت تکنولوژی خود خواسته های گوناگونی را از خود تکنولوژی به مثابه یک instrument طلب میکند .
4. ارتباطات لیبرال - لیبرالیسم ارتباطی - ارتباطات نامحدود[2]
لیبرال از ریشه liber به معنی آزاد است . آزادی که در بطن خود نفی قیود را در پی دارد و مثلا با واژه ای مانند free ومشتقاتش اصلا یکسان و همگون نیست .ارتباط دو مولفه اصلی دارد انتقال پیام وجلب توجه مکتب ارتباطی لیبرال ارتباط کامل را فرایند حد اکثری جلب توجه تعریف می کند .صاحب نظران این جریان فکری قالب معتقدند همین که ارتباط گر بتواند توجه گیرنده را به خود معطوف کند ارتباط بر قرار کرده است و این که چه پیامی و تا چه حد منتقل شده باشد مسئله ای فرعی محسوب می شود و از دل چنین ایده ایست که ارتباط نامحدود شفاهی ، تصویری و موسیقی محور در شبکه ها ی اجتماعی مجازی و وبلاگ ها ظهور و بروز پیدا میکند . لذا توجه به مسئله ارتباط لیبرال و اباهی گری و پژوهش عمیق در این معنی برای به دست آمدن راه حلی جامع بیش و پیش از هر چیزی ضروری به نظر می آید.
5. نظام اشتراک اطلاعات - سوسیالیسم اطلاعاتی[3]
صاحب نظران مکتب سوسیالیسم ارتباطی بر خلاف لیبرال ها معتقدندآنچه که در ارتباط مهم است انتقال پیام به شکل هر چه بهتر و کاملتر است. آنها صرف رساندن پیام را فارق از سایر مؤلفههای زیباییشناسانه یا مخاطب شناسانه در برقراری ارتباط کافی میدانند. از نظر این مکتب در قریب به اتفاق شرایط ارتباطی معمول همین که پیام به مخاطب برسد، تأثیر مد نظر فرستنده در او حاصل میگردد. اتفاقاً پر تیراژترین مطبوعات تاریخ از دل این مکتب رشد کردهاند. شمارگانهای بیش از 10 میلیونی روزنامههای شوروی سابق محصول مکتب “انتقال” است. اتفاقی که در شبکه های اجتماعی مجازی رخ می دهد این است که شما مولفه های ارتباط لیبرال و سوسیال را در کنار هم مشاهده میکنید به عنوان مثال وقتی شما صفحه facebook خودتان را باز کنید دکمه ای که بیشترین مواجه را با آن خواهید داشت دکمه ی share است . facebook و مدیرانش از شما میخواهند که همه چیز را به اشتراک بگذارید از وضعیت کنونیتان گرفته تا هر مطلب و عکس و کلیپ صوتی یا تصویری که خوشتان آمده. پدیده sharing در آغاز با ایجاد وبلاگ ها به شکل جدی مورد استفاده قرار گرفت و بعد از این تجربه موفق حالا میتوان ادعا کرد که در کنار avatarism به یکی از مهمترین کارکرد های شبکه های مجازی اجتماعی تبدیل شده است .
6. عدم محدودیت فضا، مکان، فیزیولوژیک
یکی دیگر از امکان های که ما در شبکه های اجتماعی مجازی و وبلاگ ها با آن روبه رو هستیم ازبین رفتن محدودیت های مکانی ، زمانی و فیزیولوژیک است از جمله قابلیت پرواز کردن در شبکه اجتماعی second life و یا ارتباط با دوستانی از سر تا سر دنیا و …
این امکان از آنجایی که شما را در انجام یک سری امور خواستنی یاری میکند در نظر اول چندان خطرناک جلوه نمیکند اما کمترین آسیبی که این امکان ایجاد میکند دامن زدن به تفرعن خود محوری و دوری از خدا محوری است حال آنکه اصلا باید دید مثلا ارتباط با دوستانی که در شبکه مجازی رخ می دهد از همان جنسی است که در دنیای واقعی رخ میدهد یا نه؟
و اگر کمی عمیق تر نگاه کنیم باید دید آیا مراد از دوست در social network ها همان چیزی است که در دنیای واقعی و در میان آموزه های دینی برداشت میکنیم یا خیر؟
7. اشباع و ولع اطلاعاتی
فیلم برداری با گوشی های موبایل چک کردن RSS اخبار در گوشی های موبایل ،تبلت ها و پد های مختلف میزان رجوع به خبرگزاری ها و پیام رسانی های پیامکی همه خبر از عصری میدهند که به آن انفجار اطلاعات میگویند . حالا به مدد امکان هایی نظیر به اشتراک گذاری اطلاعات sharing درشبکه های اجتماعی مجازی ، پرتال ها و وبلاگ ها شما از نظر اطلاعتی اشباع شده و به مرحله بالاتر از درخواست اطلاعات میروید به زبان ساده تر شما همیشه میخواهید بیشتر بدانید حالا آنکه دانستن باید با مسئول شدن و یا حد اقل آگاه شدن همراه باشد که این امر به هیچ روی در شبکه ای مانند facebook روی نمیدهد. چرا که شما مدام در حال دریافت اطلاعات جدید هستید و چیزی که مهم است داشتن post های بیشتر coment های بیشتر است و اصلا کیفیت مطالب برای کاربر مهم نیست چه رسد به داشتن تحلیل برای اطلاعات و کسب معرفت از آن ها.
8. ایندیویژوالیسم - تفرد واقعی در اجتماع
شما به اشتراک میگذارید گفتگو میکنید حتی بازی میکنید کار یا کارگر پیدا میکنید اما همه این فعالیت های جمعی نه در راستای دامن زدن به روحیه ی اجتماعی بلکه با هدف فرد محوری صورت می پذیرد. شما وقتی از شبکه خارج میشوید دیگر حتی حوصله همان توجه خود محور به جمع دور و اطرافتان را هم ندارید . در این باره باید به این نکته توجه داشت که انسانی که از حمایت همنوعانش محروم شد و در واقع دچار تنهایی و به تعبیر دقیق تر یک تنهایی خود خواسته شد به راحتی آسیب پذیر مشکل زا و مستعد برای ارتکاب جرم است.
9. سبک زندگی
حلقه اصلی و کانونی مورد هدف وبلاگ ها ، پرتال ها و در راس آن ها شبکه های اجتماعی ساختن نوعی از سبک زندگی است . سبک زندگی ای که صاحبش مدیران کمپانی های عظیمی چون facebook twitter , myspace , هستند . همه مطالبی که در بند های پیشین مورد اشاره قرار اجمالی قرار گرفت در خدمت ایجاد social network life style گام برمی دارند .
البته شاید بتوان موارد دیگری را نیز به آنچه ذکر شد اضافه کرد اما آن چه مورد نظر است اشاره به این نکته است که آسیب واقعی و هدف اصلی دشمن در فضای مجازی رواج سبک زندگی اباهی گرانه و فارغ از عالم قدس است . که شما تا آنجا که میسر است شهروند مطیع تری برای دهکده جهانی آقای مک لوهان باشید.
نوشته سید حسام الدین حسینی