• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

  • سخن حضرت آیت الله بهجت درباره مقام حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) در جمع طلاب :" شما در جوار گنج الهی هستید قدر آن را بدانید ***

محمد کاظم خراسانی معروف به «آخوند خراسانى» کیست؟

16 آذر 1393 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)


آخوند محمّد کاظم خراسانى (1255 - 1329ق)[1] فقیه اصولى و مرجع تقلید شیعه و از رهبران سیاسى عصر مشروطیّت بود. وى کوچک‌ترین پسر ملا حسین واعظ هراتى است. ملا حسین هراتى پیش از تولّد محمّد کاظم، ساکن مشهد شده بود و محمّد کاظم در همان جا زاده شد.[2]
آخوند خراسانى در حوزه‌هاى علمیه شیعه با یکى از کتاب‌هاى اصولی‌اش؛ یعنى‏ «کفایة الأصول»‏ شناخته شده است؛ چنانکه در مجامع علمى و نیز خارجى با رهبری‌اش در نهضت مشروطه.[3]


از فرزندان معروف آخوند خراسانى؛ میرزا محمّد (1294 - 1357ق)[4]، میرزا احمد (1300 - 1391ق)[5] و حاج حسین(1318 - 1396ق)[6] است.
ایشان بعد از مرحوم میرزای شیرازی و میرزای رشتی، مرجعیت عامه پیدا کرد و آوازه شهرت او از مرزهای عراق فراتر رفت. اما همچون دیگر سلف صالح خود، هیچ‌گاه از این مقام و موقعیت، استفاده شخصی نکرد.[7]


در تاریخ فقه امامیّه، بعد از دوران استیلای اخبارگرایی و ظهور وحید بهبهانی، عصر اعتدال و تکامل اجتهاد آغاز می‌شود و این روند، تا زمان شیخ انصاری، ادامه می‌یابد، دوره‌ای که تا هم‌اکنون نیز ادامه دارد.[8] هرچند آخوند خراسانی، نیز تربیت ‌یافته این مدرسه و شاگرد شیخ انصاری است، ولی دقت و ژرف‌اندیشی بسیار آخوند، ابتکارات اصولی و به کارگیری شیوه جدید در طرح مباحث اصول، باعث شد ایشان بعد از شیخ انصاری، از بزرگان مدرسه وحید بهبهانی گردد و کتاب «کفایة الاصول» او، با وجود اشکالاتی که بر آن وارد است، تا امروز بالاترین کتاب درسی علم اصول در حوزه‌های علمیه شیعه و محور دروس خارج این علم، قرار بگیرد.


اساتید و شاگردان آخوند
آخوند خراسانى در دوران تحصیل، از اساتید بزرگ و مشهورى بهره‌مند شد که برخی از آنها عبارت‌اند از:
1. میرزا ابو الحسن جلوه
2. شیخ مرتضى انصارى
3. میرزا سید محمّد حسن شیرازى
4. شیخ راضى نجفى[9]


آخوند خراسانى پس از فوت میرزاى شیرازى در 1312ق، بزرگ‌ترین حوزه درسى را داشت.
برخی از شاگردان بزرگ آخوند خراسانى عبارت‌اند از:
1. میرزا ابوالحسن مشکینى
2. سیّد ابوالحسن اصفهانى
3. سیّد ابوالقاسم کاشانى
4. سیّد جمال الدّین گلپایگانى
5. شیخ محمّد جواد بلاغى
6. حاج آقا حسین بروجردى
8. شیخ عبد الحسین رشتى
9. سیّد عبد الحسین شرف الدّین
10. شیخ عبد الکریم یزدى حائرى
11. سیّد عبد الهادى شیرازى
12. شیخ محمّد حسین نائینى
13. سیّد محمود شاهرودى
14. سیّد محسن امین عاملى
15. آقا ضیاء الدین عراقى[10]
16. شیخ آقا بزرگ تهرانى، (صاحب کتاب‏ الذریعة إلى تصانیف الشیعة)[11]


آثار و تألیفات‏
از آخوند خراسانى آثار و تألیفات بسیارى بر جاى مانده است که فهرست برخی از آنها از این قرار است:
1. «کفایة الأصول»: مشتمل بر یک دوره کامل اصول فقه به زبان عربى و با عباراتى مختصر و موجز و دقیق است. این کتاب، از مشهورترین کتاب‌هاى اصولى عصر حاضر و پایان‌بخش دوره سطح در حوزه‌هاى علمیه است. موضوعات آن، محور درس خارج اصول و شامل نظریات اصولى آخوند خراسانى است؛ نظریاتى که حوزه‌هاى علمیه عراق و ایران و مناطق دیگر را به خود مشغول داشته است.
2. «درر الفوائد فى الحاشیه على الرسائل‏ شیخ انصارى».
3. «حاشیة الفرائد القدیمة»؛ این حاشیه، از حاشیه قبلى مختصرتر است.
4. «حاشیة المکاسب»: حاشیۀ کتاب المکاسب از بهترین و دقیق‌ترین شروح مکاسب شیخ انصارى و از مهم‌ترین آثار علمى باقی‌مانده از آخوند خراسانى می‌باشد. این کتاب در عین اختصار مشتمل بر معظم مباحث بیع و خیارات است. ابتکارات و نوآوری‌ها و تحقیقات کمیاب، قدرت استدلال و استحکام ادله و احاطه علمى مؤلف، به اضافه دقت بی‌نظیر و بیان رسا و قلم روان، این حاشیه را از سایر حواشى ممتاز نموده است.
5. ذخیرة العباد (رساله عملیه).


خدمات فرهنگى
آخوند به غیر فعالیت‌هاى علمى و اجتماعى، برخى خدمات فرهنگى نیز داشته‌اند؛ مانند ساخت سه مدرسه براى طلبه‌های علوم دینی که امروزه به نام آخوند و با عنوان مدرسه بزرگ، مدرسه وسطى و مدرسه کوچک شناخته می‌شوند.[12]
آخوند خراسانى و نهضت مشروطه‏
یکى از حوادث بزرگ و سرنوشت ساز در تاریخ ایران و تشیّع، واقعه مشروطه است. خاستگاه این حرکت، کاستن از ستم دستگاه‌هاى جور و محدود ساختن آنها بود. آخوند خراسانى به همراه مجتهدان بزرگ هم‌عصر خویش با ارسال نامه‌ها و تلگرام‌ها براى رهبران مذهبى و سیاسى و نشر اعلامیه‌هاى روشن‌گر براى توده مردم،[13] در رأس رهبران این جنبش قرار گرفت.
با این‌که آخوند خراسانی در حوزه مسائل سیاسی کتاب یا رساله مستقل و مدوّنی نداشته و آرای سیاسی وی در میان آثار فقهی و اصولی، نامه‌ها، تلگراف‌ها، اعلامیه‌ها و احکام سیاسی او و نیز پاسخ‌های او به برخی استفتائات پراکنده است، ولی در این‌باره صاحب آرای بدیعی است که در اندیشه فقیهان امامی پیش از وی سابقه ندارد.


طبق یک نظر، اندیشه سیاسی آخوند در چهارچوب مکتب فقهی ـ سیاسی شیخ انصاری و با تکیه بر لوازم فکری و اجتماعی آن و البته با بسط آن و وجوهی از نوآوری فقهی ـ سیاسی، قابل تحلیل است[14] ولی بنابر نظری دیگر اساساً او دارای مکتب سیاسی خاص و بی‌سابقه‌ای بوده که پس از وی نیز در سیره و سلوک سیاسی شاگردان متعددش، که عالمانی طراز اول و برجسته بودند، تداوم یافته است.[15]
آخوند خراسانى بر کتاب‏ «تنبیه الامّة» میرزاى نائینى که مبانى دینى مشروطیّت را بیان می‌کرد تقریظ نوشت.[16]
آخوند خراسانى به همراه آیت اللّه حاجى میرزا حسین حاجى میرزا خلیل‏ به طرفدارى از مشروطیت قیام نمود و پیشوایى نهضت ملى اسلامى را در عصر مشروطیت عهده‌دار گردیدند.[17] حمایت این بزرگواران از مشروطیت، کمک بزرگى به نهضت مردم ایران در آن زمان نمود. تلگراف‌هاى اعتراض آمیز آخوند خراسانى به دربار محمد على شاه قاجار و تشویق مردم جهت ایستادگى در برابر استبداد منجر به سقوط آن پادشاه ستمگر و پناهنده شدن او به دربار روسیه شد.[18]


خصوصیات اخلاقى
گاهی خصلت‌هاى اخلاقى و ویژگی‌هاى فردى و انسانى شخصیت‌هاى علمى و سیاسى، از نگاه‌ها مورد غفلت واقع می‌شود و کمتر بدان توجه می‌شود. می‌توان گفت آخوند خراسانى یکى از این شخصیت‌ها است. جایگاه علمى آخوند و نقش سیاسى و اجتماعى وى، ابعاد اخلاقى او را در سایه قرار داده است. شاگردان، بستگان و شرح ‏حال‌نویسان در لابه‌لاى گزارش‌هاى خود به نکات پسندیده و ارزشمندی در زندگى اخلاقى آخوند اشاره کرده‌اند که می‌توان آنها را چنین فهرست کرد:
1. زهد و وارستگى از دنیا.
2. مردم‌دارى و تلاش براى رفع گرفتارى مردم.
3. تحمّل و مدارا در برابر مخالفان.
4. سخاوت.
5. تواضع و فروتنى.
براى هر یک از این خصلت‌ها نمونه‌هایى گزارش شده که از ذکر آن صرف‌نظر می‌شود.[19]


____________________________________


[1]. امین عاملى‏، سید محسن، أعیان الشیعة، ج ‏9، ص 5، بیروت، دار التعارف‏، 1403ق؛ حسینى جلالى، سید محمد حسین، فهرس التراث، ج ‏2، ص 256، قم، انتشارات دلیل ما، 1422ق؛ سبحانی، جعفر، موسوعة طبقات الفقهاء، ج ‏14، قسم ‏2، ص 788، قم، مؤسسه امام صادق (ع)، 1418ق.
[2]. أعیان الشیعة، ج ‏9، ص 5.
[3]. علوى‏، سید ابو الحسن، رجال عصر مشروطیت، محقق، مصحح، یغمایى، حبیب، افشار، ایرج، ص 97، تهران، اساطیر، چاپ دوم‏، 1385ش؛ قدیانى‏، عباس، فرهنگ جامع تاریخ ایران، ج ‏1، ص 49، تهران، انتشارات آرون‏، چاپ ششم‏، 1387ش.
[4]. موسوعة طبقات ‏الفقهاء، ج ‏14، قسم ‏2، ص 995.
[5]. همان، قسم ‏1، ص 100.
[6]. امین، ‏سید حسن، مستدرکات ‏اعیان ‏الشیعة، ج ‏3، ص 66، بیروت، دار التعارف للمطبوعات‏، 1408ق.
[7]. جمعى از پژوهش‌گران پژوهشکده باقر العوم، گلشن ابرار، ج 1، ص 435، قم، نشر معروف، 1379ش.
[8]. سبحانى، جعفر، تأریخ الفقه الإسلامى و أدواره، ص 431، بیروت، دار الأضواء.
[9]. أعیان ‏الشیعة، ج ‏9، ص 5؛ موسوعة طبقات ‏الفقهاء، ج ‏14، قسم ‏2، ص 788.
[10]. موسوعة طبقات ‏الفقهاء، ج ‏14، قسم ‏2، ص 789.
[11]. آقا بزرگ تهرانی‏، الذریعة إلی تصانیف الشیعة، ج ‏18، ص 88، قم، اسماعیلیان‏، 1408ق.
[12]. موسوعة طبقات ‏الفقهاء، ج ‏14، قسم ‏2، ص 789.
[13]. ر.ک: افشار، ایرج، دفتر تاریخ مجموعه اسناد و منابع تاریخى، ج ‏1، ص 380 - 381 و 389 - 390، تهران، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار، چاپ اول، 1380ش؛‏ عین ‏السلطنة، قهرمان میرزا سالور، روزنامه خاطرات عین‏السلطنة، ج ‏4، ص 2897 - 2898 و 2950، تهران، اساطیر، چاپ اول، 1374ش؛ هدایت، مهدیقلى، مخبر السلطنه، خاطرات و خطرات، ص 194 - 195، تهران، زوار، چاپ ششم، ‏1385ش.
[14]. فیرحی، داود، مبانی فقهی مشروطه‌خواهی از دیدگاه آخوند خراسانی، ج ۱، ص ۱۹۶، در مجموعه مقالات همایش بررسی مبانی فکری و اجتماعی مشروطیت ایران: بزرگداشت آیت ‌اللّه محمد کاظم خراسانی، تهران، دی ماه ۱۳۸۲ش، تهران، مؤسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانی، ۱۳۸۴ش.
[15]. کدیور، محسن، اندیشه سیاسی آخوند خراسانی، ج ۱، ص ۲۱۹ ـ ۲۲۰، در مجموعه مقالات همایش بررسی مبانی فکری و اجتماعی مشروطیت ایران: بزرگداشت آیت ‌اللّه محمد کاظم خراسانی، تهران، دی ماه ۱۳۸۲ش، تهران، مؤسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانی، ۱۳۸۴ش.
[16]. الذریعة إلى ‏تصانیف ‏الشیعة، ج ‏4، ص 440.
[17]. ر.ک: ادوارد براون، انقلاب مشروطیت ایران، ترجمه: قزوینى، مهرى، ص 249، تهران، انتشارات کویر، چاپ دوم، ‏1380ش؛ نوایى، عبد الحسین، دولتهاى ایران از آغاز مشروطیت تا اولتیماتم، ص 285، تهران، انتشارات بابک، چاپ اول.
[18]. برای آگاهی بیشتر از اندیشه سیاسی آخوند خراسانی ر.ک: اندیشه سیاسی آخوند خراسانی.
[19]. ر. ک: نجفی ‌قوچانی، سید محمد حسن، برگى از تاریخ معاصر، حیات الاسلام فى أحوال آیة الملک العلام، مصحح، شاکری، رمضانعلی، ص 16 - 22، تهران، نشر هفت، 1378ش؛ کفایی خراسانی، عبدالرضا، بیان و شرحی مختصر از حیات و شخصیت آخوند ملا محمد کاظم خراسانی، نشریه دانشکده الهیات و معارف اسلامى مشهد، شماره‌های 35 و 36، ص 25 - 38، بهار و تابستان 1376ش؛ استادی، رضا، گروهى از دانشمندان، ص 338 - 340، قم، انتشارات مؤلف، 1383ش.

 نظر دهید »

با بدحجاب چگونه برخورد کنیم

11 آذر 1393 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)

 

حضرت آیت الله جوادی آملی در بخشی از درس اخلاق خود که در محل نمازخانه بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء برگزار شد، به تشریح وظیفه مسئولین نسبت به مردم و مردم نسبت به یکدیگر پرداختند و اظهارداشتند: همه مردم یکسان نیستند، بلکه طبق فرمایش رسول گرامی اسلام، مردم همانند معادن مختلف هستند، لذا تا مسئولین مردم را نشناسند نمی توانند خلافت و حکومت خوبی داشته باشند.

معظم له با تطبیق حدیث شریف «کلّکم راع و کلّکم مسؤول عن رعيّته» حضرت رسول (ص) با آیه 36 سوره مبارکه اسراء گفتند: خداوند در سوره مبارکه اسراء سفارش به مراقبت از گوش و چشم و قلب می کند؛ چرا که آنها مورد پرسش قرار می گیرند، از طرفی پیامبر گرامی اسلام می فرمایند «کلّکم راع و کلّکم مسؤول عن رعيّته» این حدیث به این معناست که مردم به منزله چشم و گوش و قلب یکدیگر و مسئولین هستند.

ایشان ادامه دادند: طبق فرموده پیامبر(ص) همانطور که از چشم و گوش خود محافظت می کنید و در مقابل آن مسئول هستید، همه مردم باید نسبت به یکدیگر به منزله چشم و گوش باشند. ما موظفیم خود را گوش و چشم و قلب یکدیگر بدانیم و از طرفی مسئولین باید بدانند که مردم به منزله گوش و چشم آنها نیز هستند.

ایشان با تاکید بر توجه ویژه به مشکلات جوانان و احساس مسئولیت نسبت به آنها از طرف همه جامعه و مسئولین خاطرنشان کردند: درکلام پیامبرگرامی اسلام کسی از مردم بر دیگری برتری ندارد. این فکر جامعه را متمدن می کند. ایشان می فرماید همانطور که از گوش و چشم خود محافظت می کنید واز مردم و جوانان حفاظت و حمایت کنید و نگذارید این جوانان بر اثر بیکاری به سمت اعتیاد و بیراهه و کج راهه بروند.

حضرت آیت الله جوادی آملی با تاکید بر احیاء امر به معروف و نهی از منکر، طریقه صحیح انجام این فریضه واجب را یادآور شدند و اذعان داشتند: اگر کسی با بدحجابی یا مشکلی دیگر در جامعه حضور پیدا کرد لازم نیست به او گفته شود و یا با او برخوردی صورت گیرد؛ بلکه هنگام حضور این فرد در جامعه بعد از انزجار قلبی داشتن از رفتار وی، نشان دادن چهره عبوس و ابروی در هم کشیده به نشانه اعتراض به وی او را نسبت به کارش آگاه می کند و این شخص وقتی توجه همه افراد را به این صورت به رفتار خود ببیند رفتار خود را اصلاح می کند.

ایشان تاکید کردند: جوان اگر بداند جامعه او را به اندازه چشم و گوش خود دوست دارد و نمی گذارد او هدر برود قطعا وقتش را صرف هر کاری نمی کند.

معظم له توجه به سیره اهل بیت علیهم السلام را در انجام واجبات و دستورات دینی توصیه فرمودند و اظهار داشتند:

ائمه(ع) با رقت قلب، مهربانانه، لطیفانه و بارعایت ادب و احسان جامعه را اصلاح می کردند، سیره ائمه در برخورد با مشکلات جامعه و حل مشکلات آن اینگونه بوده است، چرا که سخنان آنها عاطفه ایجاد می کند.


 نظر دهید »

وقتی آموزش ديني مانع تربيت ديني می شود

10 آذر 1393 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)


يكي از اشتباهات مكرري كه امروزه از روي غفلت و عادت مرتكب مي‌شويم. ملازمه‌اي است كه ميان «معرفت ديني» يا به عبارتي حس مذهبي و «اطلاعات و دانش ديني» قائل مي‌شويم و مي‌پنداريم كه شرط قطعي ديندار بودن و ديني شدن، تراكم اطلاعات و اندوخته‌هاي حفظي و صوري دانش ديني است.
درحالي كه اگر آموزش ديني به همراه پرروش حس ديني نباشد نه تنها كمكي به تقويت تمايلات فطري نمي‌كند بلكه خود مانع و حجاب برگي در برابر اين تمايل خود انگيخته ايجاد مي‌نمايد.

تربیت دینی ، کودک
آسيب‌شناسي تربيت عادتي
«عادت دادن» مانع «تربيت فعال» است.
عادت و ملكه با هم متفاوتند. در تربيت فعال، عادت مانع آگاهي و رشد است ولي ملكه عامل پايداري و ثبات و تداوم فضائل اخلاقي است، در ملكه شدن استمرار نيت وجود دارد ولي در عادت چنين استمرار و هوشياري وجود ندارد.
ترك عادت موجب «سلامتي» است! عمل اخلاقي زماني اررزشمند است كه سه ويژگي داشته‌باشد: اكتسابي بودن- اختياري بودن- شايستگي مدح و ذم.
تربيت عبارت است از فراهم‌سازي شرايط و زمينه‌هايي تا متربي با ميل خود با انتخاب و اراده خود در جهت نيل به كمال گام بردارد.
آسيب‌شناسي تربيت تحميلي
«تربيت كردن» مانع «تربيت شدن» است!
آدمي را اگر به آنچه ناخودآگاه در پي آن است اجبار نمايند از آن دور مي‌شود. زيرا انسان هميشه به دنبال آن چيزي است كه دست‌نايافتني است. هنر مربي جوشش عشق و ايمان در متربي نسبت به پيام تربيتي است بدون آن كه او را به دريافت آن مجبور كند.
آسيب‌شناسي تربيتي وابسته‌ساز
«وابستگي مانع بالندگی تربيت است.»
به يك معني تربيت كردن،‌ رها كردن آدمي از بسته‌ها و وابستگي‌ها، آزاد كردن از قدرت ديگران و آشنا ساختن او با قدرتي است كه دارد. بنابراين تعريف، تربيت، «فتح مداوم» است، فتح وجود خويشتن، فتح قيد و بندهاي قراردادي و تحميلي كه از جانب بزرگسالان براي رام كردن، اهلي كردن و مطيع كردن بي‌چون و چرا به بهانه تاديب و تربيت كودك اعمال مي‌گردد.
انساني كه از خود آزاد نشده‌است به ديگري وابسته مي‌شود. انساني كه از درون باز نشده‌باشد دنياي بيرون را بر خود مي‌بندد و زماني كه آزادي او از بيرون مسدود شود وابسته مي‌شود.
انسان تربيت يافته نه در قيد هواهاي نفساني خود است و نه مقلد كوركورانه رسوم اجتماعي و نه وابسته به مدح و ذم ديگران.
آسيب‌شناسي تشويق
تشويق بيروني مانع «خودانگيختگي دروني» است.
برخي مربيان براي تقويت هرچه سريعتر رفتارهاي مورد نظر خود سعي مي‌كنند به هر طريق ممكن رفتار متربي را مطابق خواسته‌ها، دستورات و مقررات وضع كرده خود درآورند.
بدون ترديد تشويق و ترغيب از مهمترين اركان روان‌شناسي تربيتي و عاملي موثر در تحريك انگيزش‌هاي پيشرفت و عملكرد فرد در فرآيند يادگيري و تقويت رفتارهاي مطلوب است.
وقتي كودك را مورد تشويق قرار مي‌دهيم فرصتي فراهم مي‌شود تا كودك به توانايي، ظرفيت و ارزشمند‌ي‌هاي خود پي برد و در نتيجه مفهوم مثبت و ارزنده‌اي در ذهن خود از عملكرد مفيد خود تصوير كند كه بعدها شكل‌دهنده حرمت نفس او خواهد بود.
اما آنچه كه در روند تشويق متوالي و مكرر كودك وجود دارد اين است كه اگر تشويق صرفاً براساس عوامل بيروني متمركز گردد خود بعنوان يك عامل ضدتشويق عمل خواهد كرد، و در واقع اينگونه «تشويق‌هاي بيروني» مانعي براي تقويت‌هاي دروني و خودانگيختگي فرد مي‌گردد.
تشويق بايد متناسب با مراحل تحول شناختي و تحول اخلاقي متربي باشد. تشويق بايد با تقويت دروني متربي همسو باشد. تشويق يك ايزار تقويت هدف است نه يك هدف براي تقويت ابزار.
آسيب‌شناسي يادگيري در تربيت
«ياددهي» مانع «يادگيري» است!
«هرگاه چيزي را به كودك ياد دهيم مانع شده‌ايم تا خود آن را شخصاً كشف و يا اختراع كند.»
آيا محتواي يادگيري اهميت دارد يا روش يادگيري؟ آيا ما به دنبال تراكم ذهن هستيم يا تحول آن؟
در روش فعال يادگيري امري است شخصي، دروني و در بيشتر موارد اختياري و آگاهانه كه توسط خود يادگيرنده انجام مي‌گيرد. علاوه بر فراهم كردن شرايط مختلف بايد از طريق ترغيب صورت گيرد و تمامي پيامهاي آموزشي و تربيتي متناسب با كانون رغبت و علاقه متربي منتقل شود.
آسيب‌شناسي تربيت كلامي
«تربيت كلامي» مانع «تربيت عملي» است.
عميق‌ترين و مؤثرترين روش‌هاي تربيتي در قالب غير كلامي‌ترين روش‌ها نهفته است.
جزيي‌ترين، ريزترين، پنهان‌ترين و غير رسمي‌ترين رفتارهاي ما ممكن است وسيع‌ترين، عميق‌ترين و آشكارترين تأثيرات را به دنبال داشته‌باشد.
بهترين ذكرها در خود انسان است بهترين نصايح در خويشتن فرد نهفته است، فقط آماده‌سازي ذهني رواني و تزكيه دل را مي‌طلبد تا فرد از طريق حجت بيروني پي به حجت دروني خود ببرد. از عقل يگري رها گشته به عقل خود دست‌يابد و از نصيحت خود سيراب گردد.
آسيب‌شناسي تأمين اوقات فراغت
تأمين تصنعي اوقات فراغت مانع فعاليت‌هاي خودانگيخته در اوقات فراغت است!
در رابطه با مفهوم اوقات فراغت غالباً اين اوقات را به معناي بيكاري، غيرموظف، ساعات بدون برنامه، اوقات غيررسمي و … تلقي مي‌نمايند. براي همين منظور بزرگسالان، مربيان و اولياء براي جلوگيري از هدر رفتن اين اوقات سعي مي‌كنند با برنامه‌ها، سرگرمي‌ها و اشتغالات مختلف اوقات دانش‌آموزان را پر كنند.
حال آنكه فلسفه اوقات فراغت در اين است كه فرد بدون اجبار و عاري از چارچوب‌هاي قبلي، بدون اشتغال‌ورزي ديگر ساخته، خود با ميل و رغبت به فعاليت‌هاي دلخواه خود بپردازد.
در اينجا ممكن است فوراً اعتراض شود كه اگر قرار باشد هر فردي به فعاليت‌هاي دلخواه خود بپردازد و از آنجا كه اساساً آدمي تمايل به شهوات و هواهاي نفساني و لهو و لعب دارد، اين خطر احساس مي‌شود كه فرد با اين آزادي دچار انحرافات و كجرويهاي مختلف گردد.
در پاسخ به اين سخن بايد به نكات زير توجه شود:
پرهيز از تبديل اوقات فراغت به اوقات سرگرمي، گذران وقت، صرف انرژي بيهوده و اشتغالات بدون هدف. در برنامه اوقات فراغت حس كنجكاوي، حيرت، شكوه و پرسشگري متربي را تحريك كنيد. متربي بايد بين لذت و فرح و نشاط قائل شود و…



پی نوشت:
اثرات پنهان تربيت‌ آسيب‌زا دكتر عبدالعظيم كريمي
منبع:جام


 نظر دهید »

روز شهادت معصومی که در تقویم کشور نیست

09 آذر 1393 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)

علی رغم اجماع اکثر علما و مراجه تقلید مبنی بر صحت شهادت امام مجتبی علیه السلام در هفتم ماه صفر، متاسفانه در تقویم رسمی کشور به ولادت امام موسی کاظم اشاره شده است که از دلسوزان و مسولان ذیربط انتظار می رود دغدغه ی مراجع معظم تقلید را نصب العین قرار دهند.

سید محمد صادق موحد ابطحی در قم پرس نوشت: مدتی بود در مطالعات و تحقیقاتی که در ابعاد زندگی و سیره عملی ائمه اطهار علیهم السلام داشتم مظلومیت و حقانیت امام حسن مجتبی علیه السلام چه در دوران حیات و چه پس از حیات با برکت ایشان ، ذهن مرا مشغول کرده بود و هرچه در تاریخ زندگی این امام همام دقت می کردم ، این حقیقت در نظرم بیشتر جلوه می نمود.

تا اینکه در این باره میان آن حضرت و مادرش حضرت زهرا سلام الله علیها شباهتا و مظلومیت در کیفیت وقوع شهادت ، مخفی بودن تاریخ آن و خرابی قبر آن حضرت می باشد.

بی شک آنچه در یاد ماتم و عزای سبط اکبر پیامبر (ص) بوی غربت را به مشام هر شیعه دل سوخته ، عاشق وشیدای امام مجتبی علیه السلام می رساند ؛ خرابه های مزار ائمه بقیع می باشد که تاکنون رنگ عزا و ماتم را بر چهره وسیمای شیعه باقی گذارده است.

آن امامی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در خصوص او فرموده است :« او پاره تن من ، روشنی دیدگان من ، نورقلب من ، میوه دل من، سرورجوانان اهل بهشت و حجت بر تمامی امت است … بر مصائب و ماتم او همه ی موجودات حتی پرندگان آسمان و ماهیان دریا می گریند»

در ادامه برای بررسی قول شهادت امام مجتبی علیه السلام در هفتم صفر و تقارن آن با ولادت امام موسی بن جعفر علیه السلام از دیدگاه علما و مراجع معظم تقلید خواهیم پرداخت.

آنچه قطعی است آن می باشد که سیره و سنت در حوزه های علمیه نجف اشرف و قم حاکی از شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام در هفتم صفر می باشد بطوریکه مرحوم آیت الله موسس، حاج شیخ عبدالکریم حائری پس از ورود به قم و تاسیس حوزه علمیه امر بر تعطیلی دروس حوزه در این روز و حتی بازار نمود.

و این مطلب پس از ایشان در زمان مرحوم آیت الله بروجردی و مرحوم آیت الله گلپایگانی ادامه داشته است که ایشان نیز در این روز درس حوزه را تعطیل و در منزل خود اقامه عزا و ماتم می نمودند.

در ادامه تاکیدها و منویات مراجع معظم تقلید در تعظیم هفتم صفر با عنوان روز شهادت حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام خواهیم پرداخت که از عموم شیعیان خواستار بازنشر این اسناد مظلومیت وغربت حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام هستیم.

حضرت آیت الله صافی گلپایگانی:

برپایی مجلس میلاد ائمه علیهم السلام بسیار خوب و مناسب است اما چون هفتم صفر بنا بر بعض اقوال مصادف با سالروز شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام می باشد و از طرفی تمام ماه محرم و صفر ماههای حزن آل الله و کاروان داغدار و مصیبت زده ی حضرت سیدالشهداء علیه السلام است ، سزاوار است در این دو ماه مجالس روضه و عزا برپا نموده و از مجالس جشن و سرور جدا اجتناب نمود.

ان شاء الله مجمع مقدس شما عزیزان مورد توجه و عنایت خاصه حضرت بقیت الله ارواحنا فداه قرار بگیرد و همه از منتظران امر فرج آن حضرت بوده باشید.

 


حضرت آیت الله شبیری زنجانی:

عزاداری روز هفتم ماه صفر به عنوان سوگواری سبط اکبر علیه السلام و تعطیل بازار که سنت شیعیان بوده از شعائر دینی است که باید محفوظ بماند و با ذکر مناقب امام هفتم علیه السلام منافات ندارد.

 



حضرت آیت الله وحید خراسانی:
به آنچه فقیه محقق ، موسس حوزه علمیه (قدس سره) فرموده اند باید عمل شود.

حضرت آیت الله سیستانی:

بزرگداشت شهادت سبط اکبر امام حسن مجتبی علیه السلام و ترتیب مجالسی برای آن حضرت و ذکر مصائب و یادآوری مناقب آن امام از مصادیق تعظیم شعائر است.

ومن یعظم شعائرالله فانها من تقوی القلوب

 

 

حضرت آیت الله مکارم شیرازی:

البته نظر مشهور طبق آنچه مرحوم کلینی (ره) در کافی آورده است این است که شهادت آن حضرت در آخر ماه صفر است ولی با توجه به روایت دیگری که مربوط به هفتم ماه صفر است سزاوار است نسبت به آن روز نیز احترام رعایت شود

حضرت آیت الله علوی گرگانی:

ارجح اقامه عزا در روز هفتم ماه صفر که مصادف با سالروز شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام می باشد، است.

درماه صفر اقامه مجالس سرور را به مصلحت نمی دانیم.

به نظر ما ولادت با سعادت حضرت امام موسی کاظم علیه السلام در ماه ذیحجه الحرام می باشد

حضرت آیت الله شاهرودی:

نظر به اینکه سیره علما و متدینین بر این بوده است که ماه صفر که ماه حزن و اندوه و اسارت اهل بیت علیه السلام می باشد ، هیچ گونه مجلس سرور و شادی برپا نمی کرده اند، و همچنین کثیری از علماء و متحدثین روز هفتم این ماه را مصادف با شهادت سبط اکبر رسول الله (ص) حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام می دانند ، لذا شایسته است که مومنین در این روز مراسم عزاداری و سوگواری را اقامه نمایند. والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته


مرحوم حضرت آیت الله بهجت:
مناسب است در جمع بین دو قول مشهور در روز هفتم ماه صفر به شهادت سبط اکبر امام مجتبی علیه آلاف التحیه و الثتاء و تولد امام موسی الکاظم علیه السلام ، ترتیب مجالس برای هر دو امام بزرگوار به اینکه مصائب امام دوم علیه السلام و مناقب امام هفتم علیه السلام را متذکر و یادآور باشند و به همین احتیاط حاصل می شود

مرحوم حضرت آیت الله میرزا جواد تبریزی:

محرم و صفر ماههای حزن برسیدالشهدا و خاندان اهل بیت ( علیهم السلام ) می باشد و باید به مجالس عزاداری و روضه خوانی بگذرد. والله العالم

مرحوم حضرت آیت الله فاضل لنکرانی:

در اینکه باید یک روز اختصاص به حضرت امام مجتبی علیه السلام داشته باشد تردیدی نیست و با توجه به اینکه روز ۲۸ صفر روز رحلت خاتم الانبیاء (ص) هم هست و بدین لحاظ شهادت سبط اکبر علیه السلام تحت الشعاع قرار می گیرد اذا خوب است که روز هفتم صفر را به این عنوان اختصاص دهند که مشهور هم همین است.


منبع : جهان نیوز

 نظر دهید »

هشت خاصیت زمین کربلا

09 آذر 1393 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)

پیوند: http://www.shobeyr.ir/post/117


تربت حضرت سید الشّهداء بر اساس روایات موثّق آثار فراوانی دارد، از آن جمله:

1 - طبق روایات رسیده سجده کردن بر تربت حضرت حسین علیه السلام موجب قبولی نماز است، که امام صادق علیه السلام می فرماید:

السُّجُودُ عَلی تُربَة الحُسین علیه السلام یَخرِقُ الحُجبُ السَّبعة.
سجده کردن بر تربت امام حسین علیه السلام هفت حجاب را از (منع قبولی آن) نماز بر می دارد.

2 - ذکر با تسبیح تربت سیّدالشّهداء برای هر ذکر چهل حسنه در نامه اعمال می نویسند، و حتّی بدون ذکر، تسبیح را در دست چرخاندن هر یک بیست حسنه دارد.

3 - هر گاه کام نوزاد را با تربت سیّد الشّهداء باز کنند مانند اکسیری که مس ‍ را به طلا مبدل می سازد و وجود نوزاد را از هر پلیدی دور نموده و محبّت اهل بیت رسول خدا(ص) را در دل او می کارد.

4 - بر لحد یعنی قبر هر میّتی که تربت کربلا باشد از عذاب قبر رهانیده می شود.

5 - تربت کربلا بر هر درد بی درمانی شفا بخش می باشد کما اینکه بسیار تجربه شده است و در کتب مختلف ذکر گردیده است.

6 - خاک مقتل حسین بن علی علیه السلام حصن، یعنی حصار می باشد از هر آفات و هر گزندی، و هر کس آن را با خود حمل نماید، محفوظ خواهد ماند.

7 - آرام بخش تلاطم موّاج دریاهاست یعنی هرگاه دریا به تلاطم آید، و چاره از همه جا قطع گردد و کمی تربت کربلا بر آن بپاشند دریا آرام میگیرد.

8 - تربت مظلوم کربلا تحفه حوریان بهشت است آن گاه که در روز قیامت ماه و خورشیدی نیست تا نور افشانی کند و ظلمات محشر همه جا را فرا می گیرد، به دستور خداوند خاک کربلا که تربت سیّدالشّهداء علیه السلام می باشد برداشته شده و در بالای بهشت قرار داده می شود.و نور عظیمی از تربت آن حضرت همه جا را روشن می کند و همه دیدگان را خیره می سازد کما اینکه خورشید چشم انسان را می زند و کسی نمی تواند مستقیم به آن نگاه کند. [1] .

منبع:
کشکول النور ج 1 ص 186.


 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 127
  • 128
  • 129
  • ...
  • 130
  • ...
  • 131
  • 132
  • 133
  • ...
  • 134
  • ...
  • 135
  • 136
  • 137
  • ...
  • 399

معرفی حوزه علمیه حضرت عبدالعظیم ع

شهرری، زمانی دارای حوزه‌های بسیار بوده و یک مرکز علمی محسوب می شد که مهم‌ترین عامل آن، حُسن‌ همجواری با مشاهد شریفه سه امامزاده بزرگوار، خصوصاً حضرت عبدالعظیم(ع) است که در این باره یکی از مراجع عالی‌قدر شیعه، حضرت‌ ایة الله ‌بهجت به طلاب فرمودند: «شما در جوار گنج الهی هستید، قدر آن را بدانید». قدمت حوزه علمیه آستان حضرت عبدالعظیم(ع) به سال‌های اوایل پیروزی انقلاب اسلامی بر می گردد. در اواسط شهریور 1359 بنای مقبره رضاخانی تخریب و به جای آن حوزه علمیه احداث شد و در 1366 حدود هفتاد نفر طلبه برای سال اول پذیرفته شدند. حوزه ‌علمیه آستان ‌حضرت‌عبدالعظیم(ع) ظرفیت ‌پذیرش سیصد طلبه علوم دینی در دو سطح 2و 3 را داراست و ساختمان آن از کلّیه امکانات آموزشی و رفاهی برخوردار است و از این جهت جزء معدود حوزه‌های کشور است. زیر بنای کلّ ساختمان 11 هزار و 500 متر مربع و محوطه، 6500 متر مربع و مساحت کلّ مدرسه 18 هزار متر مربع است.

جستجو

موضوعات

  • همه
  • طب سنتی و پزشکی
  • سیاسی
  • مناسبتهای سال
  • اخبار حوزه
  • علمی
  • مذهبی
  • عمومی
  • دست نوشته های یک طلبه
  • نرم افزار
  • شهداء
  • استفتائات
  • جدیدترین مقالات
  • برگی از زندگی علما
  • فراخوان
  • پژوهش
  • معرفی رسانه
  • منِ طلبه
  • نمونه سوالات امتحانی سطح2
  • داستان های پند آموز

پیوندهای روزانه


پشتیبانی سامانه وبلاگ مدارس
وبلاگ خانم یادگاری
گفته ها و ناگفته های یک طلبه
شبکه اجتماعی هادی نت
دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبري
دفتر مقام معظم رهبري

خبرنامه

دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

اوقات شرعی

امروز: پنجشنبه 04 دی 1404
اوقات شرعی به افق:
  • اذان صبح اذان صبح:
  • طلوع آفتاب طلوع آفتاب:
  • اذان ظهر اذان ظهر:
  • غروب آفتاب غروب آفتاب:
  • اذان مغرب اذان مغرب:
  • نیمه شب شرعی نیمه شب شرعی: