محمد کاظم خراسانی معروف به «آخوند خراسانى» کیست؟
آخوند محمّد کاظم خراسانى (1255 - 1329ق)[1] فقیه اصولى و مرجع تقلید شیعه و از رهبران سیاسى عصر مشروطیّت بود. وى کوچکترین پسر ملا حسین واعظ هراتى است. ملا حسین هراتى پیش از تولّد محمّد کاظم، ساکن مشهد شده بود و محمّد کاظم در همان جا زاده شد.[2]
آخوند خراسانى در حوزههاى علمیه شیعه با یکى از کتابهاى اصولیاش؛ یعنى «کفایة الأصول» شناخته شده است؛ چنانکه در مجامع علمى و نیز خارجى با رهبریاش در نهضت مشروطه.[3]
از فرزندان معروف آخوند خراسانى؛ میرزا محمّد (1294 - 1357ق)[4]، میرزا احمد (1300 - 1391ق)[5] و حاج حسین(1318 - 1396ق)[6] است.
ایشان بعد از مرحوم میرزای شیرازی و میرزای رشتی، مرجعیت عامه پیدا کرد و آوازه شهرت او از مرزهای عراق فراتر رفت. اما همچون دیگر سلف صالح خود، هیچگاه از این مقام و موقعیت، استفاده شخصی نکرد.[7]
در تاریخ فقه امامیّه، بعد از دوران استیلای اخبارگرایی و ظهور وحید بهبهانی، عصر اعتدال و تکامل اجتهاد آغاز میشود و این روند، تا زمان شیخ انصاری، ادامه مییابد، دورهای که تا هماکنون نیز ادامه دارد.[8] هرچند آخوند خراسانی، نیز تربیت یافته این مدرسه و شاگرد شیخ انصاری است، ولی دقت و ژرفاندیشی بسیار آخوند، ابتکارات اصولی و به کارگیری شیوه جدید در طرح مباحث اصول، باعث شد ایشان بعد از شیخ انصاری، از بزرگان مدرسه وحید بهبهانی گردد و کتاب «کفایة الاصول» او، با وجود اشکالاتی که بر آن وارد است، تا امروز بالاترین کتاب درسی علم اصول در حوزههای علمیه شیعه و محور دروس خارج این علم، قرار بگیرد.
اساتید و شاگردان آخوند
آخوند خراسانى در دوران تحصیل، از اساتید بزرگ و مشهورى بهرهمند شد که برخی از آنها عبارتاند از:
1. میرزا ابو الحسن جلوه
2. شیخ مرتضى انصارى
3. میرزا سید محمّد حسن شیرازى
4. شیخ راضى نجفى[9]
آخوند خراسانى پس از فوت میرزاى شیرازى در 1312ق، بزرگترین حوزه درسى را داشت.
برخی از شاگردان بزرگ آخوند خراسانى عبارتاند از:
1. میرزا ابوالحسن مشکینى
2. سیّد ابوالحسن اصفهانى
3. سیّد ابوالقاسم کاشانى
4. سیّد جمال الدّین گلپایگانى
5. شیخ محمّد جواد بلاغى
6. حاج آقا حسین بروجردى
8. شیخ عبد الحسین رشتى
9. سیّد عبد الحسین شرف الدّین
10. شیخ عبد الکریم یزدى حائرى
11. سیّد عبد الهادى شیرازى
12. شیخ محمّد حسین نائینى
13. سیّد محمود شاهرودى
14. سیّد محسن امین عاملى
15. آقا ضیاء الدین عراقى[10]
16. شیخ آقا بزرگ تهرانى، (صاحب کتاب الذریعة إلى تصانیف الشیعة)[11]
آثار و تألیفات
از آخوند خراسانى آثار و تألیفات بسیارى بر جاى مانده است که فهرست برخی از آنها از این قرار است:
1. «کفایة الأصول»: مشتمل بر یک دوره کامل اصول فقه به زبان عربى و با عباراتى مختصر و موجز و دقیق است. این کتاب، از مشهورترین کتابهاى اصولى عصر حاضر و پایانبخش دوره سطح در حوزههاى علمیه است. موضوعات آن، محور درس خارج اصول و شامل نظریات اصولى آخوند خراسانى است؛ نظریاتى که حوزههاى علمیه عراق و ایران و مناطق دیگر را به خود مشغول داشته است.
2. «درر الفوائد فى الحاشیه على الرسائل شیخ انصارى».
3. «حاشیة الفرائد القدیمة»؛ این حاشیه، از حاشیه قبلى مختصرتر است.
4. «حاشیة المکاسب»: حاشیۀ کتاب المکاسب از بهترین و دقیقترین شروح مکاسب شیخ انصارى و از مهمترین آثار علمى باقیمانده از آخوند خراسانى میباشد. این کتاب در عین اختصار مشتمل بر معظم مباحث بیع و خیارات است. ابتکارات و نوآوریها و تحقیقات کمیاب، قدرت استدلال و استحکام ادله و احاطه علمى مؤلف، به اضافه دقت بینظیر و بیان رسا و قلم روان، این حاشیه را از سایر حواشى ممتاز نموده است.
5. ذخیرة العباد (رساله عملیه).
خدمات فرهنگى
آخوند به غیر فعالیتهاى علمى و اجتماعى، برخى خدمات فرهنگى نیز داشتهاند؛ مانند ساخت سه مدرسه براى طلبههای علوم دینی که امروزه به نام آخوند و با عنوان مدرسه بزرگ، مدرسه وسطى و مدرسه کوچک شناخته میشوند.[12]
آخوند خراسانى و نهضت مشروطه
یکى از حوادث بزرگ و سرنوشت ساز در تاریخ ایران و تشیّع، واقعه مشروطه است. خاستگاه این حرکت، کاستن از ستم دستگاههاى جور و محدود ساختن آنها بود. آخوند خراسانى به همراه مجتهدان بزرگ همعصر خویش با ارسال نامهها و تلگرامها براى رهبران مذهبى و سیاسى و نشر اعلامیههاى روشنگر براى توده مردم،[13] در رأس رهبران این جنبش قرار گرفت.
با اینکه آخوند خراسانی در حوزه مسائل سیاسی کتاب یا رساله مستقل و مدوّنی نداشته و آرای سیاسی وی در میان آثار فقهی و اصولی، نامهها، تلگرافها، اعلامیهها و احکام سیاسی او و نیز پاسخهای او به برخی استفتائات پراکنده است، ولی در اینباره صاحب آرای بدیعی است که در اندیشه فقیهان امامی پیش از وی سابقه ندارد.
طبق یک نظر، اندیشه سیاسی آخوند در چهارچوب مکتب فقهی ـ سیاسی شیخ انصاری و با تکیه بر لوازم فکری و اجتماعی آن و البته با بسط آن و وجوهی از نوآوری فقهی ـ سیاسی، قابل تحلیل است[14] ولی بنابر نظری دیگر اساساً او دارای مکتب سیاسی خاص و بیسابقهای بوده که پس از وی نیز در سیره و سلوک سیاسی شاگردان متعددش، که عالمانی طراز اول و برجسته بودند، تداوم یافته است.[15]
آخوند خراسانى بر کتاب «تنبیه الامّة» میرزاى نائینى که مبانى دینى مشروطیّت را بیان میکرد تقریظ نوشت.[16]
آخوند خراسانى به همراه آیت اللّه حاجى میرزا حسین حاجى میرزا خلیل به طرفدارى از مشروطیت قیام نمود و پیشوایى نهضت ملى اسلامى را در عصر مشروطیت عهدهدار گردیدند.[17] حمایت این بزرگواران از مشروطیت، کمک بزرگى به نهضت مردم ایران در آن زمان نمود. تلگرافهاى اعتراض آمیز آخوند خراسانى به دربار محمد على شاه قاجار و تشویق مردم جهت ایستادگى در برابر استبداد منجر به سقوط آن پادشاه ستمگر و پناهنده شدن او به دربار روسیه شد.[18]
خصوصیات اخلاقى
گاهی خصلتهاى اخلاقى و ویژگیهاى فردى و انسانى شخصیتهاى علمى و سیاسى، از نگاهها مورد غفلت واقع میشود و کمتر بدان توجه میشود. میتوان گفت آخوند خراسانى یکى از این شخصیتها است. جایگاه علمى آخوند و نقش سیاسى و اجتماعى وى، ابعاد اخلاقى او را در سایه قرار داده است. شاگردان، بستگان و شرح حالنویسان در لابهلاى گزارشهاى خود به نکات پسندیده و ارزشمندی در زندگى اخلاقى آخوند اشاره کردهاند که میتوان آنها را چنین فهرست کرد:
1. زهد و وارستگى از دنیا.
2. مردمدارى و تلاش براى رفع گرفتارى مردم.
3. تحمّل و مدارا در برابر مخالفان.
4. سخاوت.
5. تواضع و فروتنى.
براى هر یک از این خصلتها نمونههایى گزارش شده که از ذکر آن صرفنظر میشود.[19]
____________________________________
[1]. امین عاملى، سید محسن، أعیان الشیعة، ج 9، ص 5، بیروت، دار التعارف، 1403ق؛ حسینى جلالى، سید محمد حسین، فهرس التراث، ج 2، ص 256، قم، انتشارات دلیل ما، 1422ق؛ سبحانی، جعفر، موسوعة طبقات الفقهاء، ج 14، قسم 2، ص 788، قم، مؤسسه امام صادق (ع)، 1418ق.
[2]. أعیان الشیعة، ج 9، ص 5.
[3]. علوى، سید ابو الحسن، رجال عصر مشروطیت، محقق، مصحح، یغمایى، حبیب، افشار، ایرج، ص 97، تهران، اساطیر، چاپ دوم، 1385ش؛ قدیانى، عباس، فرهنگ جامع تاریخ ایران، ج 1، ص 49، تهران، انتشارات آرون، چاپ ششم، 1387ش.
[4]. موسوعة طبقات الفقهاء، ج 14، قسم 2، ص 995.
[5]. همان، قسم 1، ص 100.
[6]. امین، سید حسن، مستدرکات اعیان الشیعة، ج 3، ص 66، بیروت، دار التعارف للمطبوعات، 1408ق.
[7]. جمعى از پژوهشگران پژوهشکده باقر العوم، گلشن ابرار، ج 1، ص 435، قم، نشر معروف، 1379ش.
[8]. سبحانى، جعفر، تأریخ الفقه الإسلامى و أدواره، ص 431، بیروت، دار الأضواء.
[9]. أعیان الشیعة، ج 9، ص 5؛ موسوعة طبقات الفقهاء، ج 14، قسم 2، ص 788.
[10]. موسوعة طبقات الفقهاء، ج 14، قسم 2، ص 789.
[11]. آقا بزرگ تهرانی، الذریعة إلی تصانیف الشیعة، ج 18، ص 88، قم، اسماعیلیان، 1408ق.
[12]. موسوعة طبقات الفقهاء، ج 14، قسم 2، ص 789.
[13]. ر.ک: افشار، ایرج، دفتر تاریخ مجموعه اسناد و منابع تاریخى، ج 1، ص 380 - 381 و 389 - 390، تهران، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار، چاپ اول، 1380ش؛ عین السلطنة، قهرمان میرزا سالور، روزنامه خاطرات عینالسلطنة، ج 4، ص 2897 - 2898 و 2950، تهران، اساطیر، چاپ اول، 1374ش؛ هدایت، مهدیقلى، مخبر السلطنه، خاطرات و خطرات، ص 194 - 195، تهران، زوار، چاپ ششم، 1385ش.
[14]. فیرحی، داود، مبانی فقهی مشروطهخواهی از دیدگاه آخوند خراسانی، ج ۱، ص ۱۹۶، در مجموعه مقالات همایش بررسی مبانی فکری و اجتماعی مشروطیت ایران: بزرگداشت آیت اللّه محمد کاظم خراسانی، تهران، دی ماه ۱۳۸۲ش، تهران، مؤسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانی، ۱۳۸۴ش.
[15]. کدیور، محسن، اندیشه سیاسی آخوند خراسانی، ج ۱، ص ۲۱۹ ـ ۲۲۰، در مجموعه مقالات همایش بررسی مبانی فکری و اجتماعی مشروطیت ایران: بزرگداشت آیت اللّه محمد کاظم خراسانی، تهران، دی ماه ۱۳۸۲ش، تهران، مؤسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانی، ۱۳۸۴ش.
[16]. الذریعة إلى تصانیف الشیعة، ج 4، ص 440.
[17]. ر.ک: ادوارد براون، انقلاب مشروطیت ایران، ترجمه: قزوینى، مهرى، ص 249، تهران، انتشارات کویر، چاپ دوم، 1380ش؛ نوایى، عبد الحسین، دولتهاى ایران از آغاز مشروطیت تا اولتیماتم، ص 285، تهران، انتشارات بابک، چاپ اول.
[18]. برای آگاهی بیشتر از اندیشه سیاسی آخوند خراسانی ر.ک: اندیشه سیاسی آخوند خراسانی.
[19]. ر. ک: نجفی قوچانی، سید محمد حسن، برگى از تاریخ معاصر، حیات الاسلام فى أحوال آیة الملک العلام، مصحح، شاکری، رمضانعلی، ص 16 - 22، تهران، نشر هفت، 1378ش؛ کفایی خراسانی، عبدالرضا، بیان و شرحی مختصر از حیات و شخصیت آخوند ملا محمد کاظم خراسانی، نشریه دانشکده الهیات و معارف اسلامى مشهد، شمارههای 35 و 36، ص 25 - 38، بهار و تابستان 1376ش؛ استادی، رضا، گروهى از دانشمندان، ص 338 - 340، قم، انتشارات مؤلف، 1383ش.