• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

  • سخن حضرت آیت الله بهجت درباره مقام حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) در جمع طلاب :" شما در جوار گنج الهی هستید قدر آن را بدانید ***

معنای کلمات «لمعه» چیست؟

28 آذر 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)


لمعه به چه معنا است؟

اصل ماده این کلمه «لمع»، به معنای درخشیدن و روشن شدن است.[1] کلمه «لُمعه» نیز به معنای درخشندگی است و بر چیزی که درخشان باشد و موجب جلب نظر شود، اطلاق می‌شود. لذا در کتاب‌های لغت، برای این کلمه، معناهای متعدد دیگری نیز ذکر شده است. این معانی عبارتند از:
1. درختى که در جاى خشک قرار دهند.[2]
2. گروهی از مردم.[3]
3. سیاهی اطراف برآمدگی سینه.[4]
4. نقطه‌ای از بدن که هنگام غسل و وضو، خشک بماند و به آن آب نرسیده باشد.[5]
5. نقطه‌ای سیاه یا سفید یا قرمز.[6]
گفتنی است؛ کتابی معروف به نام «اللُمعة الدمشقیة فی فقه الإمامیة» وجود دارد که توسط یکی از علمای بزرگ شیعه به نام شمس الدین ابو عبد الله محمد بن مکى جزینى عاملى، معروف به شهید اول (م 786 ق) نوشته شده است. این کتاب که در بردارنده یک دوره از مهم‌ترین مباحث فقهى می‌باشد به سبک فقه فتوایى نوشته شده و گاهى نیز به صورت بسیار مختصر مباحث استدلالى در آن دیده می‌شود و به دلیل اختصار و تعابیر روان و درخشندگی و روشنی مطالب همراه با نظم و ترتیب از جایگاه خاصى برخوردار است. و به همین جهت، مؤلف آن نام «لمعه» را برای آن انتخاب کرده است. کتاب «اللُمعة الدمشقیة» توسط برخی از علمای بزرگ شیعه شرح زده شد که می‌توان به معروف‌ترین آن؛ «الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة» نوشته زین الدین بن على عاملی معروف به شهید ثانی اشاره کرد.‌ که هم‌اکنون در حوزه‌های علمیه تدریس می‌شود.
___________________________________________


[1]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 8، ص 324، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، بیروت، چاپ سوم، 1414ق؛ بستانی، فؤاد افرام، مهیار، رضا، فرهنگ ابجدی عربی-فارسی، ص 122، انتشارات اسلامی، تهران، چاپ دوم، 1375ش.
[2]. فرهنگ ابجدی عربی-فارسی، ص 761.
[3]. همان؛ لسان العرب، ج 8، ص 326.
[4]. لسان العرب، ج 8، ص 325؛ المصباح المنیر، ج 2، 559.
[5]. لسان العرب، ج 8، ص 326.
[6]. فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، محقق و مصحح: مخزومى، مهدى، سامرائى، ابراهیم، ج 2، ص 155، انتشارات هجرت، قم، چاپ دوم، 1410ق.

 2 نظر

بیماری قلب در نهج البلاغه

28 آذر 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)


همانطور که برای جسم انسان انواع بیماری ها و امراض وجود دارد، روح انسان نیز شدیداً در معرض بیماری قرار دارد، بیماری‌های روحی مانند امراض جسمانی قابل معالجه هستند اما وای از آن زمانی که قلب انسان در اثر کثرت گناه به شدت آلوده شده باشد و شخص مجال توبه نیابد. قرآن از مرض‏ قلب‏ نیز نام می برد كه از مرض بدن شدیدتر و صعب العلاج تر است‏ «فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ» (بقره: 10)

بیماری قلب

قال علی علیه السلام: أَلاَ وإِنَّ مِنَ الْبَلاَءِ الْفَاقَةَ وَأَشَدُّ مِنَ الْفَاقَةِ مَرَضُ الْبَدَنِ، وَأشدُّ مِنْ مَرَضِ الْبَدَنِ مَرَضُ الْقَلْبِ. أَلاَ وإِنَّ مِنَ النِّعَم سَعَةَ الْمَالِ، وَأَفْضَلُ مِن سَعَةِ الْمَالِ صِحّةُ الْبَدَنِ، وَأَفْضَلُ مِنْ صِحَّةِ الْبَدَنِ تَقْوَى الْقَلْبِ. (1) آگاه باشید!فقر یكى از بلاها است و بدتر از آن بیمارى بدن است، و از آن بدتر بیمارى قلب است. بدانید كه تقواى قلب دلیل صحت‏ بدن خواهد بود(منظور امام از بیمارى قلب فساد اخلاق و انحراف عقیده است) .
مرض روحی زمینه بیماری جسم

گاهی می بینیم که امراض روحی، بیماری های جسمی در پی دارند اما آدمی چون از روح خود غافل است علت اصلی بیماری خود را درک نمی کند و فقط در صدد رفع امراض جسمی خود برمی آید.

و قال علی علیه السلام: الْعَجَبُ لِغَفْلَةِ الْحُسَّادِ عَنْ سَلاَمَةِ الاْجْسَادِ(2) از غفلت ‏حسودان نسبت ‏به سلامتى تن خویش در شگفتم.(چرا كه‏ حسد انسان را بیمار مى‏سازد).

“و قال علی علیه السلام: لَقَدْ عُلِّقَ بِنِیَاطِهذَا الاْنْسَانِ بَضْعَةٌهِیَ أَعْجَبُ مَا فِیهِ: وَذلِكَ الْقَلْبُ، وَلَهُ مَوَادّ مِنَ الْحِكْمَةِ وَأَضْدَادٌ مِنْ خِلاَفِهَا، فَإِنْ سَنَحَ لَهُ الرَّجَاءُ أَذَلَّهُ الطَّمَعُ، وَإِنْ هَاجَ بِهِ الطَّمَعُ أَهْلَكَهُ الْحِرْصُ،إِنْ مَلَكَهُ الْیَأْسُ قَتَلَهُ الاْسَفُ.” (3) در درون سینه انسان قطعه گوشتى آویخته است كه عجیب‏ترین ‏اعضاى وجود او است: و آن قلب او است. و این شگرفى بخاطر آنست‏ كه انگیزه‏هائى از حكمت و ضد آن در آن جمع است. هر گاه آرزوها در آن ‏ظاهر شود طمع او را ذلیل خواهد كرد و هنگامى كه طمع در او به هیجان آید حرص‏او را هلاك مى‏كند، و هنگامى كه یاس مالك او گردد تاسف او را از پاى درمى‏آورد…

این چنین است که امراض روحی امراض جسمی را در پی دارد.
گاهی می بینیم که امراض روحی ،بیماری های جسمی در پی دارند اما آدمی چون از روح خود غافل است علت اصلی بیماری خود را درک نمی کند وفقط در صدد رفع امراض جسمی خود برمی آید
درمان بیماری روح وجان

فَإِنَّ تَقْوَى اللَّهِ دَوَاءُ دَاءِ قُلُوبِكُمْ وَ بَصَرُ عَمَى أَفْئِدَتِكُمْ وَ شِفَاءُ مَرَضِ أَجْسَادِكُمْ وَ صَلَاحُ فَسَادِ صُدُورِكُمْ وَ طُهُورُ دَنَسِ أَنْفُسِكُمْ وَ جِلَاءُ [غِشَاءِ] عَشَا أَبْصَارِكُم‏(4) تقوا و ترس از خدا، داروى بیماریهاى قلوب، بینائى دلها، شفاى آلام جسمانى، صلاح و مرهم زخمهاى جانها، پاكیزه كننده آلودگى ارواح، جلاى نابینائى چشمها.

امام علی بن ابیطالب علیه السلام در این روایت درمان امراض قلبی را پرهیزگاری و تقوا دانسته اند. ایشان تقوا را نه تنها مرهم دردهای روحی بلکه دواء دردهای جسمی نیز می دانند.

تقوا به معنى نگهدارى و حفاظت است، و نگهدارى در هر محیط و در هر راه و به مناسبت هر مقصدى؛ خصوصیات آن فرق مى‏كند. و به طور كلى نگهدارى خویشتن است از برخورد با موانع و پیش آمدهاى مخالف و آنچه ما بین انسان و مقصد خود حایل باشد. و چون انسان از روى فطرت و به حكم عقل و حكمت به سوى خداى خود كه آخرین هدف و كمال و نهایت درجه سعادت بشر است، سیر مى‏كند، لازمست در این مسیر از هر گونه انحراف و گمراهى و لغزش و عصیان و خلاف و توجه به غیر خدا و پیروى از هوى و هوس و موانع دیگر، پرهیز و خوددارى كند. البته نتیجه چنین خود دارى، رسیدن به سعادت حقیقى و روحانیت انسانى و مقام صدق و قرب الهى و بهشت برین است.
امام علی بن ابیطالب علیه السلام در این روایت درمان امراض قلبی را پرهیزگاری و تقوا دانسته اند. ایشان تقوا را نه تنها مرهم دردهای روحی بلکه دواء دردهای جسمی نیز می دانند
عوامل بیماری قلب

عشق غیر الهی:

امیر مۆمنان(علیه السلام) فرمودند: ” وَم َنْ عَشِقَ شَیْئاً أَعْشَىبَصَرَهُ، وَ أَمْرَضَ قَلْبَهُ، فَهُوَ یَنْظُرُ بِعَیْنٍ غَیْرِ صَحِیحَةٍ، وَیَسْمَعُ بَأُذُنٍ غَیْرِ سَمِیعَةٍ،"(5) هر كس به چیزى(دیوانه‏وار) عشق ورزد نابینایش می كند، و قلبش را بیمار می سازد، با چشمى ‏معیوب می نگرد، و با گوشى غیر شنوا می شنود.

گناه:

قَالَ أَمِیرُ الْمُۆْمِنِینَ علیه السلام‏:” لَا وَجَعَ أَوْجَعُ لِلْقُلُوبِ مِنَ الذُّنُوب‏"(6) هیچ دردی بر دل ها دردناک تر از گناهان نیست.

پیمان شکنی:

خدای متعال فرمود:” فَبِما نَقْضِهِمْ میثاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَ جَعَلْنا قُلُوبَهُمْ قاسِیَة …."(7) پس به سبب اینکه پیمانشان را شکستند لعنتشان کردیم و دل هایشان را سخت و حق ناپذیر گردانیدیم.

زیاده گویی:

رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: “به راستی زیاده گویی در غیر یاد خدا دل را سخت می کند."(8)

لهو و لعب:

رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند: ” سه چیز موجب قساوت دل می شود. گوش سپردن به لهو ، در پی شکار(تفریحی) رفتن و رفت و آمد به دربار سلطان. “(9)


کلام آخر

تو کز سرای طبیعت نمیروی بیرون کجا به کوی طریقت گذر توانی کرد

دلا ز نور هدایت گر آگهی یابی چو شمع خنده زنان ترک سر توانی کرد

_________________________________

پی نوشتها:

1- نهج البلاغه ،حكمت 388

2- همان ،حکمت 225

3- همان ،حكمت108

4- همان ،خطبه 198

5- همان ،خطبه 109

6- الكافی (ط - الإسلامیة) ؛ ج‏2 ؛ ص275

7- سوره مائده،آیه 13

8- بحار الانوار ،ج68 ،ص 281.

9- الفقیه، ج4، ص366

 

منبع: تبیان

 نظر دهید »

حرم حضرت عبدالعظیم(ع) میزبان عاشقان حضرت اباعبدالله(ع)

28 آذر 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)


همزمان با اربعین حسینی هزاران تن از مردم خداجوی ایران اسلامی با تجمع در میدان امام حسین(ع) به‌منظور حراست از شعائر اسلام و نمایان کردن شور حسینی در بین ملت غیور ایران اسلامی از میدان امام حسی (ع) به سمت حرم ملک پاسبان حضرت عبدالعظیم الحسنی(ع) که بنا به روایت امام هادی(ع) ثواب زیارت حضرت سیدالکریم(ع) برابر ثواب زیارت حضرت اباعبدالله الحسین(ع) است به‌صورت پیاده عزیمت می‌کنند.

عزاداران حسینی در طول مسیر با تجمع در چند نقطه ام‌القری کشورهای اسلامی در عزای سرور و سالار شهیدان به اقامه عزا می‌پردازند.

عاشقان حریم امن الهی در طول مسیر در قالب دسته‌های سینه‌زنی و زنجیرزنی و با نوای با اخلاص ذاکران اهل بیت عصمت و طهارت علیهم‌السلام به عزاداری می‌پردازند.

جمعی از مشتاقان و دلسوختگان حسینی به‌طور کاملاً مردمی صبح اربعین حسینی با پای پیاده از میدان امام حسین(ع) به سمت آستان مقدس حضرت عبدالعظیم الحسنی(ع) عزیمت کرده تا اندکی از حسرت پیاده‌روی آن‌ها به مقصد کربلا فرو نشیند.

حرم عبدالعظیم حسنی ع

عاشقان حضرت اباعبدالله الحسین (ع) ساعت 6:30 دقیقه صبح در میدان امام حسین(ع) تجمع کرده و ساعت هفت صبح حرکت خود را آغاز می‌کنند.

عزاداران حسینی ساعت 7:30 در میدان شهدا تجمع کرده و پس از حرکت از این میدان ساعت 8:20 صبح نیز تجمعی در میدان خراسان خواهند داشت.

عزاداران حسینی همچنین ساعت 9 صبح در میدان شوش تجمع کرده و ساعت 11 پس از رسیدن به میدان بسیج مستضعفین(سه‌راه ورامین) تجمع می‌کنند.

این گزارش حاکی است، مقصد نهایی عزاداران حسینی حرم حضرت عبدالعظیم الحسنی(ع) است که ساعت 11:15 با تجمع در این آستان ملکوتی به زیارت حضرت عبدالعظیم الحسنی(ع) و امامزادگان واجب التعظیم مجاورش مشرف می‌شوند.


منبع:ابنا

 1 نظر

توصیه‌های مرحوم دولابی برای زندگی مومنانه

26 آذر 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)


1. هر وقت در زندگی‌ات گیری پیش آمد و راه بندان شد، بدان خدا کرده است؛ زود برو با او خلوت کن و بگو با من چه کار داشتی که راهم را بستی؟ هر کس گرفتار است، در واقع گرفته ی یار است.

2. زیارتت، نمازت، ذکرت و عبادتت را تا زیارت بعد، نماز بعد، ذکر بعد و عبادت بعد حفظ کن؛ کار بد، حرف بد، دعوا و جدال و… نکن و آن را سالم به بعدی برسان. اگر این کار را بکنی، دائمی می شود؛ دائم در زیارت و نماز و ذکر و عبادت خواهی بود.

3. اگر غلام خانه‌زادی پس از سال ها بر سر سفره صاحب خود نشستن و خوردن، روزی غصه دار شود و بگوید فردا من چه بخورم؟ این توهین به صاحبش است و با این غصه خوردن صاحبش را اذیت می کند. بعد از عمری روزی خدا را خوردن، جا ندارد برای روزی فردایمان غصه دار و نگران باشیم.

4. گذشته که گذشت و نیست، آینده هم که نیامده و نیست. غصه ها مال گذشته و آینده است. حالا که گذشته و آینده نیست، پس چه غصه ای؟ تنها حال موجود است که آن هم نه غصه دارد و نه قصه.

5. موت را که بپذیری، همه ی غم و غصه ها می رود و بی اثر می شود. وقتی با حضرت عزرائیل رفیق شوی، غصه هایت کم می شود. آمادگی موت خوب است، نه زود مردن. بعد از این آمادگی، عمر دنیا بسیار پرارزش خواهد بود. ذکر موت، دنیا را در نظر کوچک می کند و آخرت را بزرگ. حضرت امیر علیه السلام فرمود:یک ساعت دنیا را به همه ی آخرت نمی دهم. آمادگی باید داشت، نه عجله برای مردن.


6. اگر دقّت کنید، فشار قبر و امثال آن در همین دنیاقابل مشاهده است؛ مثل بداخلاق که خود و دیگران را در فشار می گذارد.

7. تربت، دفع بلا می‌کند و همه ی تب ها و طوفان ها و زلزله ها با یک سر سوزن از آن آرام می شود. مؤمن سرانجام تربت می‌شود. اگر یک مؤمن در شهری بخوابد، خداوند بلا را از آن شهر دور می‌کند.

8. هر وقت غصه دار شدید، برای خودتان و برای همه مؤمنین و مؤمنات از زنده ها و مرده ها و آنهایی که بعدا خواهند آمد، استغفار کنید. غصه‌دار که می‌شوید، گویا بدنتان چین می‌خورد و استغفار که می‌کنید، این چین ها باز می شود.

9. تا می گویم شما آدم خوبی هستید، شما می گویید خوبی از خودتان است و خودتان خوبید. خدا هم همین طور است. تا به خدا می گویید خدایا تو غفّاری، تو ستّاری، تو رحمانی و…خدا می فرماید خودت غفّاری، خودت ستّاری، خودت رحمانی و… . کار محبت همین است.

10. با تکرار کردن کارهای خوب، عادت حاصل می شود. بعد عادت به عبادت منجر می شود. عبادت هم معرفت ایجاد می کند. بعد ملکات فاضله در فرد به وجود می آید و نهایتا به ولایت منجر می شود.

11. خدا عبادت وعده ی بعد را نخواسته است؛ ولی ما روزی سال های بعد را هم می خواهیم، در حالی که معلوم نیست تا یک وعده ی بعد زنده باشیم.

12. لبت را کنترل کن. ولو به تو سخت می گذرد، گله و شکوه نکن و از خدا خوبی بگو. حتّی به دروغ از خدا تعریف کن و این کار را ادامه بده تا کم کم بر تو معلوم شود که به راست ی خدا خوب خدایی است و آن وقت هم که به خیال خودت به دروغ از خدا تعریف می کردی، فی الواقع راست می گفتی و خدا خوب خدایی بود.


13. ازهر چیز تعریف کردند، بگو مال خداست و کار خداست. نکند خدا را بپوشانی و آنرا به خودت یا به دیگران نسبت بدهی که ظلمی بزرگ تر از این نیست. اگر این نکته را رعایت کنی، از وادی امن سر در می آوری. هر وقت خواستی از کسی یا چیزی تعریف کنی، از ربت تعریف کن. بیا و از این تاریخ تصمیم بگیر حرفی نزنی مگر از او. هر زیبایی و خوبی که دیدی رب و پروردگارت را یاد کن، همانطور که امیرالمؤمنین علیه السلام در دعای دهه‌ی اول ذیحجه می فرماید: به عدد همه چیزهای عالم لا اله الا الله

14. دل های مؤمنین که به هم وصل می‌شود، آب کُر است. وقتی به علــی علیه السّلام متّصل شد، به دریا وصل شده است…شخصِ تنها ، آب قلیل است و در تماس با نجاست نجس می شود ، ولی آب کُر نه تنها نجس نمی شود ، بلکه متنجس را هم پاک می کند.”

15. هر چه غیر خداست را از دل بیرون کن. در “الا"، تشدید را محکم ادا کن، تا اگر چیزی باقی مانده، از ریشه کنده شود و وجودت پاک شود. آن گاه “الله"را بگو همه ی دلت را تصرف کند.

منبع: رجا

 1 نظر

عکس/ آمریکا از چه چیز ما بگذرد؟

26 آذر 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)

 

صانعی، آمریکا

 

 1 نظر
  • 1
  • ...
  • 180
  • 181
  • 182
  • ...
  • 183
  • ...
  • 184
  • 185
  • 186
  • ...
  • 187
  • ...
  • 188
  • 189
  • 190
  • ...
  • 399

معرفی حوزه علمیه حضرت عبدالعظیم ع

شهرری، زمانی دارای حوزه‌های بسیار بوده و یک مرکز علمی محسوب می شد که مهم‌ترین عامل آن، حُسن‌ همجواری با مشاهد شریفه سه امامزاده بزرگوار، خصوصاً حضرت عبدالعظیم(ع) است که در این باره یکی از مراجع عالی‌قدر شیعه، حضرت‌ ایة الله ‌بهجت به طلاب فرمودند: «شما در جوار گنج الهی هستید، قدر آن را بدانید». قدمت حوزه علمیه آستان حضرت عبدالعظیم(ع) به سال‌های اوایل پیروزی انقلاب اسلامی بر می گردد. در اواسط شهریور 1359 بنای مقبره رضاخانی تخریب و به جای آن حوزه علمیه احداث شد و در 1366 حدود هفتاد نفر طلبه برای سال اول پذیرفته شدند. حوزه ‌علمیه آستان ‌حضرت‌عبدالعظیم(ع) ظرفیت ‌پذیرش سیصد طلبه علوم دینی در دو سطح 2و 3 را داراست و ساختمان آن از کلّیه امکانات آموزشی و رفاهی برخوردار است و از این جهت جزء معدود حوزه‌های کشور است. زیر بنای کلّ ساختمان 11 هزار و 500 متر مربع و محوطه، 6500 متر مربع و مساحت کلّ مدرسه 18 هزار متر مربع است.

جستجو

موضوعات

  • همه
  • طب سنتی و پزشکی
  • سیاسی
  • مناسبتهای سال
  • اخبار حوزه
  • علمی
  • مذهبی
  • عمومی
  • دست نوشته های یک طلبه
  • نرم افزار
  • شهداء
  • استفتائات
  • جدیدترین مقالات
  • برگی از زندگی علما
  • فراخوان
  • پژوهش
  • معرفی رسانه
  • منِ طلبه
  • نمونه سوالات امتحانی سطح2
  • داستان های پند آموز

پیوندهای روزانه


پشتیبانی سامانه وبلاگ مدارس
وبلاگ خانم یادگاری
گفته ها و ناگفته های یک طلبه
شبکه اجتماعی هادی نت
دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبري
دفتر مقام معظم رهبري

خبرنامه

دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

اوقات شرعی

امروز: جمعه 05 دی 1404
اوقات شرعی به افق:
  • اذان صبح اذان صبح:
  • طلوع آفتاب طلوع آفتاب:
  • اذان ظهر اذان ظهر:
  • غروب آفتاب غروب آفتاب:
  • اذان مغرب اذان مغرب:
  • نیمه شب شرعی نیمه شب شرعی: