• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

  • سخن حضرت آیت الله بهجت درباره مقام حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) در جمع طلاب :" شما در جوار گنج الهی هستید قدر آن را بدانید ***

فکر گناه با شما چه می کند؟

28 مهر 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)


یکی از کانون هایی که در وجود انسان سرچشمه کارها است تفکر و اندیشه است. فکر سالم محصول و بازده سالم و پاک دارد و فکر آلوده بازده ناسالم و آلوده خواهد داشت.

امیرمؤمنان علی(ع) می فرماید:
«مَن کَثُر فِکرهُ فِی المَعاصی دَعَته اِلَیها؛ کسی که بسیار درباره گناه فکر کند او را به گناه سوق می دهد.»۱

 

گناه، ثواب


و حضرت عیسی(ع) ضمن گفتار به حواریون فرمود:
«و من به شما امر می کنم که روح خود را به زنا خبر ندهید (فکر زنا نکنید) تا چه رسد به اینکه زنا کنید زیرا کسی که روح و فکرش را به زنا خبر دهد مانند کسی است که در اطاق رنگینی آتش روشن کند. دود آتش نقشه های رنگین آن اطاق را کثیف می کند گرچه خانه را نسوزاند.»۲

یعنی فکر گناه کانون تصمیم گیری وجود انسان را آلوده می نماید و چنین کانونی به تاریکی گناه نزدیک تر است تا به سفیدی اطاعت خدا.

_____________________________________

پی نوشت ها:
۱_(فهرست غرر، (ذنب). )
۲_( بحار، ج۱۴، ص۳۳۱؛ سفینة البحار، ج۱، ص۵۶۰.)


منبع:افکار

 1 نظر

ریا، سُمعه و درجات نیت

28 مهر 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)


مقصود از ریا انجام عمل برای غیر خدا و مقصود از سُمعه انجام عمل به قصد باخبر شدن دیگران است.


چنین نیاتی با قصد قربت و عبادی بودن عمل منافات دارد و عمل را باطل می کند. البته این نوع قصد و نیت گاه صرفاً موجب بطلان عمل است؛ یعنی ارزش عمل صفر است، اما گاهی اثرش بالاتر از این است؛ یعنی نه تنها عمل بی ارزش می شود، بلکه ارزش منفی پیدا می کند و عقاب هم خواهد داشت؛ مثلاً نمازگزاری که به این قصد نماز بخواند که دیگران از نمازش خوششان بیاید و از آن تعریف کنند، نه تنها نمازش باطل می شود، بلکه مرتکب گناه شده است و معاقب خواهد بود.


نکته ی دقیق تر آنکه ریا در عبادتِ واجب، خود گناه و نوعی شرک است؛ گو اینکه شرک به معنای بت پرستی نیست، ولی در هر حال ما در قصد و نیتمان برای خداوند شریک قرار داده ایم؛ در کنار خدا که برایش عبادت کرده ایم، سهمی نیز برای دیگران قایل شده ایم تا آنها هم خوششان بیاید و از ما تعریف کنند. البته در اعمال توصّلی که قصد قربت در آنها شرط نیست، صرفاً عمل بی ارزش می شود؛ مثلاً کارهای عام المنفعه، از قبیل مدرسه و بیمارستان سازی و …، اگر با قصد ریایی و سمعه ای انجام شود یا برای به دست آوردن موقعیت های سیاسی یا اجتماعی و … انجام شود، باعث می شود که عمل از ارزش بیفتد؛ اما فرد در هیچ کدام از این موارد، گناهی مرتکب نشده است. (1)


درجات خلوص نیت

مسئله ی دیگری که مورد بحث قرار گرفته، این است که درجه ی خلوص نیت در عبادات چه تأثیری در قبولی و عدم قبولی یا بطلان عبادت دارد. از آیات شریفه ی قرآن و روایات معصومین علیهما السلام استفاده می شود که اگر در کنار عبادتی که برای خداوند انجام می شود، رغبت به تنعمات الهی در بهشت و نجات از عذاب الهی در جهنم نیز در قصد و نیت انسان دخیل باشد، نه تنها ضرری به عبادت نخواهد زد، بلکه امری پسندیده است. در این آیات شریفه و مانند آن به این مهم تصریح شده است: ادْعُوا رَبَّکُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْیَةً إِنَّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ‌؛ (2)«پروردگارتان را به زاری و نهانی بخوانید که او متجاوزان را دوست ندارد». إِنَّهُمْ کَانُوا یُسَارِعُونَ فِی الْخَیْرَاتِ وَ یَدْعُونَنَا رَغَباً وَ رَهَباً وَ کَانُوا لَنَا خَاشِعِینَ‌؛ (3) «آنان (زکریا و خانواده اش علیهما السلام) در کارهای نیک شتاب می کردند و ما را از روی رغبت و بیم می خواندند و در برابر ما فروتن بودند».


بعضی از مفسران اهل تسنن، مانند فخر رازی، مدعی اند که متکلمان مسلمان اجماعاً چنین عبادتی را باطل می دانند؛ زیرا عبادت باید خالص برای خدا و با نیت اطاعت از او انجام گیرد. غالب علمای اسلام، به خصوص متکلمین و دیگر علمای شیعه چنین عبادتی را باطل نمی دانند، ولی معتقدند چنین نیتی از ارزش عبادت خواهد کاست؛ یعنی خضوع و خشوعش برای خداست تا هم به او تقرب جوید و هم خداوند او را از تنعمات بهشتش بهره مند کند و از عذاب جهنمش برهاند.


البته اگر انسان بر اثر کسب معارف الهی، مراقبات و تمرینات عملی بسیار، به جایی برسد که عبادت را تنها برای خداوند انجام دهد و در قبال آن حتی بهشت و جهنم هم در نظرش نباشد، مرتبه ای بسیار عالی و توفیقی بس گران بهاست که نصیب هر کس نمی شود. توفیق برتر آن است که انسان به مرتبه ای صعود کند که اگر بداند خداوند در برابر عباداتش او را به جهنم می برد، باز هم عبادت کند. این مراتب، مراتب بسیار بلندی برای امثال حضرت مولی الموحدین امیرالمؤمنین علیه السلام است که حتی فرضش نیز برای افراد عادی آسان نیست. فقط از چنان انسان برجسته ای ساخته است که به خداوند عرضه بدارد: اِلَهی ما عَبَدْتُکَ خَوْفاً مِنْ عِقَابِکَ وَ لَا طَمَعاً فِی ثَوابِکَ وَ لَکِنْ وَجَدْتُکَ أهْلاً لِلْعبادَةِ فَعَبَدْتُکَ؛ (4) «بار پروردگارا، من نه به دلیل ترس از عقاب و عذاب تو و نجات از آن، تو را عبادت کرده ام و نه به دلیل طمع در ثوابی که برای عبادت مقرر داشته ای، بلکه چون تو را سزاوار پرستش و عبادت یافتم، تو را عبادت می کنم».


در واقع، شخصیتی چون علی مرتضی علیه السلام خداوند متعال را چنان موجودی یافته است که در برابر او چیزی جز عبادت شایسته نیست. دسترسی به آن مراتب عالیه برای ما میسور نیست، اما خوب است همین مقدار بدانیم که چنین مراتبی نیز برای انسان متصور است! این دانایی باعث ایجاد انگیزه در انسان می شود، و طی مسیر را آسان تر خواهد ساخت. در نتیجه او به دنبال ازدیاد معرفت و سپس محبت نسبت به خداوند خواهد رفت. اگر در انسان محبت به خدا زنده شود و افزایش یابد، دیگر به شرط مزد، عبادت نخواهد کرد. محب برای کسب رضای محبوب می کوشد نه برای دریافت مزد از او؛ تلاش می کند که تمام آنچه در اختیار دارد، برای محبوب صرف کند تا او فقط یک لبخند بزند، اظهار خشنودی کند، نه چیز دیگر. اگر انسان به این مرتبه از معرفت و محبت به خداوند برسد، نه تنها به دنبال مزد عبادت نیست، بلکه از خدا خجالت می کشد که از او طلب مزد کند.
اساساً ما چرا خدا را دوست نداشته باشیم؟ مگر او چه کم دارد؟ مگر او برای ما چه چیزی را کم گذاشته است؟ مگر هر چه خوبی وجود دارد از او نیست؟ مگر همه ی گذشت ها و بخشش ها از او نیست؟ مگر همه ی داشته های ما از ابتدای موجودیتمان تا قیام قیامت و پس از آن، عطایای او نیست؟ آیا چنین کسی دوست داشتنی نیست؟ اگر قرار بر دوست داشتن باشد، چه کسی سزاوارتر از اوست؟ آیا در قبال چنین موجودی نباید خود را بدهکار همیشگی بدانیم؟ مگر انسان بدهکار از طلبکار، جز رضایت و خشنودی می خواهد؟


___________________________________________________
پی‌نوشت‌ها:
1. حتی در عبادات هم گاهی قصد و نیت غیر عبادی، البته از نوع منافع عقلایی شرعی و شخصی، با عمل همراه است، ولی چون ریا نیست باعث بطلان عبادت نمی شود؛ مثلاً وضو گرفتن برای نماز با آب خنک در هوای گرم تابستان تا هم برای نماز وضو گرفته باشد و هم خنک تر شود؛ وضو گرفتن برای نماز با آب گرم یا در حمام در زمستان تا ضمناً بدنش هم گرم بشود؛ در روزه، علاوه بر عبادت و قصد تقرب به خداوند، سلامت جسمی و روحی خود را نیز در ضمن آن در نظر داشته باشد؛ در چنین مواردی فقهای بزرگوار فرموده اند: اگر نیت اصلی، انجام آن عبادت باشد و در کنارش قصد خنکی یا گرم شدن هم داشته باشد، چون نیت ریایی نیست، مانعی ندارد و موجب بطلان عبادت نمی گردد و اگر نیت اصلی اموری غیرعبادی باشد و انجام عبادت در نیتش ضمیمه شود، یا نیت در هر دو طرف مساوی باشد، موجب بطلان عبادت خواهد شد. ولی برخی از فقهای قدیم، حتی در این موارد نیز به بطلان فتوا داده اند.
2. اعراف (7)، 55.
3. فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَ وَهَبْنَا لَهُ یَحْیَى وَ أَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ إِنَّهُمْ کَانُوا یُسَارِعُونَ فِی الْخَیْرَاتِ وَ یَدْعُونَنَا رَغَباً وَ رَهَباً وَ کَانُوا لَنَا خَاشِعِینَ‌ (انبیا، 90).
4. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة اطهار، ج41، باب 101، ص 14.

منبع مقاله: مصباح یزدی، محمدتقی، (1391)، صهبای حضور(شرح دعای چهل و چهارم صحیفه ی سجادیه)، قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی رحمه الله علیه، چاپ اول.

راسخون

 نظر دهید »

در حج تمتع چه می گذرد؟ / اینفوگرافیک

28 مهر 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)


حج در لغت به معنی قصد به شیء معظم است و در شرع مقدس اسلام اراده و قصد مکلف به بیت الله الحرام با اوصاف مخصوص، در زمان مخصوص و با شرایط مشخص است.



برای مشاهده در ابعاد بزرگتر، روی تصویر کلیک کنید.


حج تمتع ، اینفوگرافی


طراح: خانم بهناز علیزاده

 نظر دهید »

انتظارات امام زمان(عج)

27 مهر 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)


امام زمان(عج) در دعای «اللهم ارزقنا توفیق الطاعه » (1) برای قشر های مختلف، دعاهایی فرموده که در واقع انتظارات و توقعات آن حضرت را نشان می دهد.
این دعا را می توان به دو قسمت تقسیم کرد:
در بخش نخست، برای همگان و عموم مردم درخواست هایی از خداوند کرده و در قسمت دوم برای هر یک از قشر های جامعه به طور جداگانه دعا شده است.

در قسمت دوم، آن حضرت در واقع توقع و نگرانی خود را از هر قشر نیز بیان فرموده است. مقصود ما در این مقاله، همین قسمت است که به بخشی از آنها اشاره می کنیم:

1. علما

«و تفضل علی علمائنا بالزهد و النصیحه ؛ پروردگارا! به علمای ما، زهد و خیرخواهی برای جامعه عنایت فرما«.

امام در این قسمت، از ثروت اندوزی و ترک نصیحت دانشمندان، اعلام نگرانی می کند.

در روایات به این دو محور اشاراتی شده و این دو ویژگی را ملاک برای عالمان بیان کرده اند. از امام صادق(ع) نقل است: اگر دیدید عالم علاقمند به دنیاست، او را متهم سازید؛ زیرا هر عاشقی به گرد معشوق خود می چرخد. خداوند به داود(ع) وحی کرد: »بین من و خودت عالمی را که فریفته دنیا شده واسطه قرار مده که تو را از محبت من باز می دارد. اینان، راهزنان بندگان من هستند. کمترین عقوبت من برای آنها، این است که حلاوت و شیرینی عبادتم را از آنها می گیرم».(2)

این نکته را اضافه می کنیم که قرآن وقتی ویژگی علمای اهل کتاب را بر می شمرد، به همین دنیاطلبی و کتمان کردن حقایق به وسیله آنان اشاره می فرماید.

2.علم آموزان

«و علی المتعلمین بالجهد و الرغبه ؛ پروردگارا! به علم آموزان توفیق تلاش و تمایل به تحصیل علم عنایت فرما».

دعا و توقع امام زمان(عج) از همه دانش پژوهان وعلم آموزان آن است که در طلب علم، رغبت و تمایل نشان دهند و از هر گونه تنبلی و کسالت دوری کنند.

امام صادق(ع) آن گاه که جنود (لشکر) عقل و جهل را بر می شمرد، نشاط و شادابی را لشکر عقل و کسالت را لشکر جهل برمی شمرد،(3) و به همین جهت در دعایی از کسالت و ناتوانی به خدا پناه می برد: «اللهم نی أعوذبک من الکسل والهرم».(4)

درباره طبیعت پاک جوانان همین بس که امام صادق(ع) می فرماید: «علیک بالاحداث فنهم أسرع لی کل خیر؛( جوان ها را دریابید؛ چرا که سرعت آنان به طرف خوبی و خیر از دیگران بیشتر است»

در کتاب های روایی هم باب مستقلی با عنوان «باب کراهه الکسل» ذکر شده و روایاتی در مذمت کسالت و تنبلی آورده اند.

امام کاظم(ع) می فرماید: پدرم خطاب به بعضی از فرزندانش چنین فرمود: «ایاک و الکسل و الضجر فانهما یمنعانک من حظک من الدنیا و الآخره ؛(5) از بی حوصلگی و کسالت به دورباش که این دو، مانع بهره مندی از دنیا و آخرت خواهند بود».

3. جوانان

«و علی الشباب بالنابه و التوبه ؛ پروردگارا! به جوانان ما توفیق بازگشت (به فرمانت) و توبه، عنایت فرما».

در روایات توجه خاصی به جوانان شده؛ چه اینکه جوان مورد عنایت خداوند است. امام صادق(علیه السلام) خطاب به برخی از یارانش فرمود: «أما علمت أن الله تعالی یکرم الشباب منکم؛(6) آیا نمی دانید که خداوند جوانان شما را گرامی می دارد؟!»

جوانی، زمان شکل گیری شخصیت است و بدین سبب امامان معصوم تأکید بر انس جوانان با قرآن دارند. امام صادق(ع) می فرماید: «جوان مۆمنی که قرآن می خواند، قرآن با گوشت و خون او آمیخته می شود و خداوند او را با ابرار قرار می دهد»(7). روشن است که چنین جوانی، در روز قیامت، در برابر مشکلات آن روز ایمن خواهد بود. از سوی دیگر، جوانی، زمان اوج قدرت است و از این احساس، در بعضی روایات تعبیر به مستی(8) و در بعضی دیگر تعبیر به جنون(9) شده است.

درباره طبیعت پاک جوانان همین بس که امام صادق(علیه السلام) می فرماید: «علیک بالاحداث فنهم أسرع لی کل خیر؛(10) جوان ها را دریابید؛ چرا که سرعت آنان به طرف خوبی و خیر از دیگران بیشتر است».


4. بانوان

«و علی النساء بالحیاء و العفّه ؛ پروردگارا! به زن ها حیا و عفت عنایت فرما».

نقش بی بدیل بانوان آنگاه آشکار می شود که تاریخ را ورق زنیم و نقش فاطمه زهرا(سلام الله علیها) و حضرت زینب(س) را به دقت نگریسته، سپس پیروان هر یک از این بزرگواران همچون همسر زهیر بن قین در کربلا و دیگران را مورد توجه قرار دهیم. اما آنچه بر قدر و منزلت زنان می افزاید، حیا و عفت آنان است.

در روایتی امام صادق(ع) سر چشمه مکارم و بزرگواری ها را »حیا« معرفی می کند و می فرماید: «المکارم عشر… و رأسهنّ الحیاء».(11)

در روایتی دیگر، امام صادق(ع) به نقل از رسول الله(ص) می فرماید: «خیر نسائکم العفیفه الغلمه ؛(12) بهترین زنان شما، زنان با عفت و شوهر دوست هستند».

5. ثروتمندان

«و علی الأغنیاء بالتواضع والسعه ؛ پروردگارا! به ثروتمندان تواضع و توفیق احسان به دیگران عنایت فرما».

پیامد ثروت، تکبر و بخل است و اغنیا باید متوجه باشند که به خاطر فقرا، از نعمت های خداوند بهره مند شده اند؛ چنان که امام موسی بن جعفر(ع) می فرماید: «خداوند می فرماید: من ثروتمندان را به خاطر احترامشان ثروتمند قرار ندادم و فقرا را به علت اهانت به آنها فقیر نگرداندم، بلکه این(فقر و ثروت) آزمایشی برای فقرا و ثروتمندان است و اگر فقرا نبودند، اغنیا مستحق بهشت نمی شدند».(13)

امام صادق(ع) نیز فرموده است: «ثروتمندان شیعیان ما، امین بر محتاجان هستند. پس ما را در مورد ایشان مراعات کنید. خداوند، شما را حفظ کند».(14)

اسلام برای ریشه کنی فقر، احکامی را هم برای اموال و ثروت ها وضع کرده است؛ از جمله زکات را واجب کرده که حداقل وظیفه مسلمانان است و اگر این منبع برای رفع نیاز آنان کفایت نکند، خداوند منابع دیگری را قرار داده؛ مانند دادن صدقه به فقرا. این، همان است که خداوند می فرماید :والذین فی اموالهم حق معلوم.(15) پس حق معلوم، غیر از زکات است که بر هر کسی بر حسب توانایی اش واجب و لازم است.(16)

6. فقرا

«و علی الفقراء بالصبر و القناعه ؛ پروردگارا! به فقرا صبر و قناعت عطا فرما».

امام صادق(ع) فرمود: «خداوند به پیامبران خود ده ویژگی عنایت کرد. پس در خود بنگرید، اگر آن ویژگی ها در شماهست، خدا را حمد کنید و اگر در شما نیست، آن را از خداوند بخواهید و از جمله آن ده خصلت، صبر و قناعت است».(17)

انسان در مسیر زندگی، نیاز به مرکبی خستگی ناپذیر و سلاحی برنده دارد که از نگاه امام علی(ع) «صبر، مرکبی است همیشه کارآمد و قناعت، شمشیری است برّان».(18)

در پاره ای از روایات هم آمده است که: قناعت گنج بی پایان است. لازمه صبر و قناعت دو چیز است: اول دست نیازیدن به مال حرام و دوم چشم ندوختن به مال دیگران.

از امام صادق(ع) نقل است: اگر دیدید عالم علاقمند به دنیاست، او را متهم سازید؛ زیرا هر عاشقی به گرد معشوق خود می چرخد. خداوند به داود(ع) وحی کرد: »بین من و خودت عالمی را که فریفته دنیا شده واسطه قرار مده که تو را از محبت من باز می دارد. اینان، راهزنان بندگان من هستند. کمترین عقوبت من برای آنها، این است که حلاوت و شیرینی عبادتم را از آنها می گیرم»

7. حاکمان

«و علی الأمراء بالعدل و الشفقه ؛پروردگارا! به والیان، عدالت محوری و مهرورزی عنایت فرما».

امیرمۆمنان(علیه السلام) فرمود: «خداوند شش گروه را به شش علت عذاب می کند و از جمله حاکمان را به سبب ظلم معذّب می سازد».(19)

در روایت دیگر چنین می خوانیم: «انّ شرّ البقاع دور الأمراء الذین لایقضون بالحق؛[(20)بدترین مکان ها، خانه های حاکمانی است که به حق قضاوت نمی کنند».

اگر حاکمان عادل باشند، اطاعت مردم از آنان سبب عزت آنها خواهد شد و گرنه جز ذلت چیزی نصیب مردم نمی شود. امام سجاد(علیه السلام) فرمودند: «وطاعه ولاه العدل تمام العزّ؛(21) تمام عزت در اطاعت از والیان عادل است».

این سخن امام صادق(ع) نیز جالب است که در توصیف عدل می فرماید: «عدالت از آبی که نصیب شخصی تشنه شود، گواراتر است. چقدر عدالت بزرگ است؛ هر چند کم باشد!»(22) و در حدیث دیگر می فرماید: «عدل از عسل شیرین تر، از روغن نرم تر و از مشک خوشبوتر است».(23)

در زمینه ثمرات و آثار عدل ـ مخصوصاً آنگاه که عدالت از جانب حکومت باشد ـ حضرت صادق(ع) می فرماید: «ان الناس یستغنون ذا عدل بینهم و تنزل السماء رزقها و تخرج الأرض برکتها بذن الله تعالی؛(24) مردم هنگامی که عدل در میانشان اجرا شود، بی نیاز می گردند و آسمان ،روزی (باران) خود را نازل می کند و زمین برکات خود را خارج می سازد، به اذن خداوند متعال».

درپایان از خداوند می خواهیم تا خورشید عدالت از پس پرده برون آید و عدل حقیقی را در تمام ابعاد آن اجرا بفرماید. ما نیز باید ضمن آنکه این دعا را در همه جا ترنّم می کنیم، بکوشیم که به انتظارات حضرت مهدی(ع) پاسخ دهیم و به علاوه، پیام او را هم به همه قشرهای جامعه برسانیم.


________________________________________________

پی نوشت ها:

1_ ( این دعا در چند کتاب معتبر وارد شده؛ از جمله: البلد الامین، ابراهیم بن علی عاملی کفعمی (م905)، ص350، چاپ سنگی؛ کشف الغمه ، علی بن عیسی اربلی (م693)، ج1، ص279.)

2_( الکافی، (م329)، ج1، ص47، دارالکتب الاسلامیه، تهران؛ بحارالانوار، علامه مجلسی (م1110)، ج2، ص108.)

3_(الکافی، ج1، ص20.)

4_(همان، ج2، ص585.)

5_(همان، ج5، ص85.)

6_(الکافی، ج8، ص33.)

7_(وسائل الشیعه، ج6، ص177.)

8_(مستدرک الوسائل، ج11، ص371.)

9_(من لایحضره الفقیه ، شیخ صدوق (م381)، ج4، ص377، انتشارات جامعه مدرسین.)

10_( الکافی، ج8، ص93.)

11_(همان، ج2، ص56.)

12_(همان، ج5، ص324.)

13 و14_( الکافی، ج2، ص265.)

15_( ذاریات/19.)

16_(الکافی، ج3، ص498.)

17_( همان، ص507.)

18_( همان، ج68، ص96.)

19_(الکافی، ج8،ص163.)

20_(من لایحضره الفقیه، ج3، ص6.)

21_(الکافی، ج1، ص20.)

22_( همان، ج2،ص146.)

23_(همان، ص147.)

24_(همان، ج3، ص568.)

منبع:تبیان

 نظر دهید »

قویترین مردان ایران

27 مهر 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)


قوی ترین مردان کشورمان کسانی بودند که از مال و جان و خانواده خود برای دفاع از اسلام و خاک جمهوری اسلامی به جبهه های جنگ رفتند و در مقابل تجاوز بیگانگان، مدافع ارزش های اسلامی شدند.

 

 

جبهه، دفاع مقدس، قویترین مردان ایران

 

 


مشرق نیوز

 


 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 218
  • 219
  • 220
  • ...
  • 221
  • ...
  • 222
  • 223
  • 224
  • ...
  • 225
  • ...
  • 226
  • 227
  • 228
  • ...
  • 399

معرفی حوزه علمیه حضرت عبدالعظیم ع

شهرری، زمانی دارای حوزه‌های بسیار بوده و یک مرکز علمی محسوب می شد که مهم‌ترین عامل آن، حُسن‌ همجواری با مشاهد شریفه سه امامزاده بزرگوار، خصوصاً حضرت عبدالعظیم(ع) است که در این باره یکی از مراجع عالی‌قدر شیعه، حضرت‌ ایة الله ‌بهجت به طلاب فرمودند: «شما در جوار گنج الهی هستید، قدر آن را بدانید». قدمت حوزه علمیه آستان حضرت عبدالعظیم(ع) به سال‌های اوایل پیروزی انقلاب اسلامی بر می گردد. در اواسط شهریور 1359 بنای مقبره رضاخانی تخریب و به جای آن حوزه علمیه احداث شد و در 1366 حدود هفتاد نفر طلبه برای سال اول پذیرفته شدند. حوزه ‌علمیه آستان ‌حضرت‌عبدالعظیم(ع) ظرفیت ‌پذیرش سیصد طلبه علوم دینی در دو سطح 2و 3 را داراست و ساختمان آن از کلّیه امکانات آموزشی و رفاهی برخوردار است و از این جهت جزء معدود حوزه‌های کشور است. زیر بنای کلّ ساختمان 11 هزار و 500 متر مربع و محوطه، 6500 متر مربع و مساحت کلّ مدرسه 18 هزار متر مربع است.

جستجو

موضوعات

  • همه
  • طب سنتی و پزشکی
  • سیاسی
  • مناسبتهای سال
  • اخبار حوزه
  • علمی
  • مذهبی
  • عمومی
  • دست نوشته های یک طلبه
  • نرم افزار
  • شهداء
  • استفتائات
  • جدیدترین مقالات
  • برگی از زندگی علما
  • فراخوان
  • پژوهش
  • معرفی رسانه
  • منِ طلبه
  • نمونه سوالات امتحانی سطح2
  • داستان های پند آموز

پیوندهای روزانه


پشتیبانی سامانه وبلاگ مدارس
وبلاگ خانم یادگاری
گفته ها و ناگفته های یک طلبه
شبکه اجتماعی هادی نت
دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبري
دفتر مقام معظم رهبري

خبرنامه

دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

اوقات شرعی

امروز: جمعه 05 دی 1404
اوقات شرعی به افق:
  • اذان صبح اذان صبح:
  • طلوع آفتاب طلوع آفتاب:
  • اذان ظهر اذان ظهر:
  • غروب آفتاب غروب آفتاب:
  • اذان مغرب اذان مغرب:
  • نیمه شب شرعی نیمه شب شرعی: