• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

  • سخن حضرت آیت الله بهجت درباره مقام حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) در جمع طلاب :" شما در جوار گنج الهی هستید قدر آن را بدانید ***

گفتاری از آیت‌الله جوادی آملی: چرا سفارش شده هر روز زیارت عاشورا بخوانيم

15 آذر 1391 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)


سرّ اين كه سفارش كرده ‏اند هر روز زيارت عاشورا بخوانيد و نسبت به اهل‏ بيت(عليهم ‏السلام) تولّي داشته و بر آنان صلوات و درود بفرستيد و از دشمنانشان تبرّي بجوييد، براي آن است كه طرز فكر معاندان ايشان منفور شود وگرنه هم ‏اكنون سخن از معاويه و يزيد نيست تا آنها را لعنت كنيم. نام و ياد آنها رخت ‏بربسته و قبرشان نيز زباله ‏داني بيش نيست، الآن سخن از فكر و راه يزيد و يزيديان عصر است[1]. زن فرعون وقتي كه به درگاه الهي دعا كرد، نگفت خدايا مرا فقط از فرعون نجات بده بلكه گفت: ﴿ربّ ابْنِ لي عنْدك بيتاً في الجَنّة ونجّني من فرْعوْن وعمله ونجّني من القوْم الظالمين﴾[2] يعني مرا از فرعون و فرعونيان، كه طرفداران سنّت سيّئه و رفتار ناپسند او هستند، نجات بده. تفكرّ براي هميشه باقي مي‏ ماند هر چند كه اسم و عنوانش تغيير پيدا كند.

بعد از تار و مار شدن خوارج در نهروان و خارج شدنشان از صحنهٴ حيات و زندگي، به علي‏ بن ابي‏طالب(عليهماالسلام) عرض شد: اين مقدس ‏هاي خشك از بين رفتند. فرمود: «كلاّ والله إنّهم نُطَف فى أصْلاب الرجال وقرارات النساء كلّما نَجَم منْهم قرنٌ قُطِع، حتّي يَكون آخرهم لُصوصاً سَلاّبين»[3]؛ اينها نطفه ‏هايي هستند در پشت مردان و قرارگاه زنان. هرگاه مقداري از اينها از بين بروند، عده اي ديگر ظهورمي كنند تا اين كه سرانجامِ كار، سارقانِ مسلّح و رهزنانِ غارتگر خواهند شد.

اكنون نيز، هم راه سالار شهيدان زنده است و هم‏ مرام و مسلك اموي و مرواني و عباسي وجود دارد. اين كه سفارش فراوان به اشك ريختن و عزاداري كردن نموده ‏اند براي آن است كه اشك بر شهيد اشتياق به شهادت را به همراه دارد، خوي حماسه را در انسان زنده و طعم شهادت را در جان او گوارا مي‏ گرداند. چون اشكْ رنگ كسي را مي گيرد كه براي او ريخته مي ‏شود و همين رنگ را به صاحب اشك نيز مي‏دهد. از اين‏رو انسان حسيني‏ منش، نه ستم مي‏ كند و نه ستم مي‏ پذيرد. اين كه عده‏ اي به فكر ظلم كردن يا ظلم‏ پذيري هستند براي آن است كه خوي حسيني در آنها نيست وگرنه شيعهٴ خاص حسين‏بن علي(عليهماالسلام) نه ظلم مي كند و نه ظلم مي‏پذيرد. آن كسي كه ظلم‏پذير است اموي مسلك است چنان‏كه ظالم هم اموي صفت است، هر چند كه زمزمهٴ «يا حسين» بر لب داشته باشد. و در قيامت كه هر كسي را به نام زمامدارش صدا مي زنند: ﴿يوْم ندْعوا كلَّ أُناسٍ بإمامهم﴾[4]، شخص ستمگر در صف امويان شركت مي كند. لذا اگر انسان بخواهد بفهمد كه راهيِ راه حضرت حسين ‏بن علي(عليهماالسلام) است يا راهيِ راه امويان، بايد ببيند كه در او خوي ستم‏پذيري يا سلطه ‏گري وجود دارد يا نه. اگر گرايش به اين خصلت‏ هاي زشت را در خود ديد بايد در اخلاق خود تجديدنظر كند.

گريه بر امام حسين (عليه ‏السلام)[5]

براساس نقلي معروف از حضرت سكينه (عليه‏ السلام) بالاي بدن مطهّر امام حسين (عليه‏ السلام)، ايشان به اين اصل كلي سفارش كردند كه هر حادثهٴ تلخي پيش آمد كرد، آن را بهانه كنيد و براي من اشك بريزيد: «أو سمعتم بغريب أو شهيد فاندبونى»[6]؛ «هرگاه داستان غريب يا شهيدي را شنيديد، براي مظلوميت من گريه كنيد»؛ زيرا اگر امام حسين (عليه‏ السلام) به خلافت مي‏ رسيد، ديگر غريب يا شهيدي وجود نداشت.

بنابراين، اصل كلي اين است كه هر حادثهٴ تلخ و ناگواري را بايد بهانه كرد و براي سالار شهيدان اشك ريخت؛ نه آن‏ كه افراد داغديده براي تسكين عواطف و احساسات خود آن حضرت (عليه ‏السلام) را بهانه كنند و براي التيام زخم خويش اشك بريزند و ندبه نمايند و بين اين دو گونه عزا داري فرق وافر است؛ زيرا محصول يكي تعزيت براي حضرت امام حسين (عليه‏ السلام) است و نتيجهٴ ديگري تسليت براي خود؛ هر چند ممكن است بهانه قرار دادن واقعهٴ جان سوز كربلا هم بي‏اثر نباشد.

وجود مبارك سيدالشهداء (عليه‏ السلام) فرمودند: «أنا قتيل العبرة»[7]؛ يعني من كه به هدف اِحياي حق و اِمحاي باطل كشته شدم، بايد عَبَرات داشته باشم؛ به طوري كه چشمان علاقه‏ مندان به سالار شهيدان پر از اشك شود و آن اشكْ فراوان از شبكهٴ چشم خارج گردد و به صورت انسان عبور كند تا عَبَرات بشود.

اين سنّت حسنه، آثار فراواني دارد، از جمله اين كه محبت اهل بيت (عليهم‏ السلام) در قلب شيعيان حضور پيدا مي ‏كند؛ آنگاه دوست امامان معصوم (عليهم ‏السلام) هرگز فكر و راه و روش آنان را رها نمي ‏كند؛ زيرا رهبري جوارح به دست جانحه و دل است و زمامداري قلب را محبت به عهده مي‏ گيرد و دلِ دوستان حسين بن‏ علي (عليه ‏السلام) جوارح را به صَوْب صراط مستقيم رهنمود مي ‏شود.

____________________________________________

منابع :

[1] ـ مي دانيد كه لعن و نفرين و فرياد از بيداد بني اميّه لعنةالله‏ عليهم با آن كه آنان منقرض و به جهنّم رهسپار شده اند، فرياد بر ستمگران جهان و زنده نگه داشتن اين فرياد ستم شكن است. و لازم است در نوحه ها و اشعار مرثيه و اشعار ثناي از ائمهٴ حق(عليهم سلام الله) به طور كوبنده فجايع و ستمگري هاي ستمگران هر عصر و مصر يادآوري شود…(وصيت ‏نامهٴ امام‏خميني قدّس ‏سرّه، مقدمه).

[2] ـ سورهٴ تحريم، آيهٴ 11.

[3] ـ نهج البلاغه، خطبهٴ 60.

[4] ـ سورهٴ اسراء، آيهٴ 71.

[5] . شكوفايي عقل در پرتو نهضت حسينی، ص 233

[6] ـ مستدرك الوسائل، ج 17، ص 26.

[7] ـ بحارالأنوار، ج 44، ص 280.

حماسه و عرفان، ص 310

 

 نظر دهید »

واکنش‌ آیت‌الله‌مکارم به‌پیشنهاد مذاکره‌آمریکا

15 آذر 1391 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)

 

به گزارش 598 به نقل از رسا، حضرت آیت الله ناصر مکارم شیرازی صبح امروز در آغاز درس خارج فقه خود که در مسجد اعظم قم برگزار شد، به پیشنهاد اخیر آمریکا درباره مذاکره با ایران واکنش نشان داد.

وی با بیان این که اخیرا آمریکایی های جنایتکار اصرار به تحریم ها و فشارها دارند و از آن سو پیشنهاد مذاکره می دهند، تصریح کرد: به نظر من بسیاری از دولتمردان آمریکا احمق هستند؛ از سویی فشار می آورند و از سویی دیگر پیشنهاد سازش و مذاکره می دهند، در حالی که هیچ عاقلی چنین کاری را نمی کند.

این مرجع تقلید یادآورشد: ما نمی گوییم مذاکره می شود یا نمی شود، اما به جای این که فشارها را کم کنند و بعد پیشنهاد مذاکره بدهند، بر فشارهای خود می افزایند و پیشنهاد مذاکره هم می دهند، ‌کدام عقل این را می پذیرد.

حضرت آیت الله مکارم شیرازی تاکید کرد: اینها تا بر سر عقل نیایند نمی توانند حقوق حقه مردم ایران و کشورهای دیگر را بدهند و نمی گذارند دنیا آرام باشد؛ تا این حماقت در آنها هست نا آرامی نیز در دنیا وجود خواهد داشت.

وی در ادامه بر ضرورت حفظ وحدت و آرامش از سوی مسؤولان تاکید و تصریح کرد: ما در جبهه داخل نیاز به اتحاد و قدرت داریم،‌ رهبر بزرگوار انقلاب نیز بر ضرورت حفظ وحدت و آرامش سفارش و تاکید کردند اما نمی دانم برخی مسؤولان چرا هر روز حرف تازه و تنش زایی می زنند؟ چرا نمی خواهند فضای کشورآرام باشد.

این مرجع تقلید خطاب به این دسته از مسؤولان خاطرنشان کرد: اجازه دهید فضا آرام باشد، در مقابل دشمنان منسجم و متحد شویم؛ متاسفانه تا می خواهد فضا آرام شود عده ای از مسؤولان بدون دلیل و مقدمه حرف های یی می زنند که به نفع کشور و مملکت نیست.

وی تاکید کرد: بیاید مدتی حرف های تنش زا را کنار بگذارید،‌ آن طرف خاموش شده و سکوت کرده این طرف هم خاموش شود چراکه نتیجه آن عاید همگان می شود؛ امیدواریم خداوند به همه ما عقل کافی و موقع شناسی لازم عطا کند.

 نظر دهید »

حزب اللهی ها از جان اینترنت چه میخواهند!

15 آذر 1391 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)

پیوند: http://naghd.blog.ir/1391/09/09/irannet


ایده های ناپخته در برابر غول خود ساخته

اولین کاربران اینترنت و شاید جدی ترین مخاطبان آن در سرزمین ما دانشجویان بودند و البته هنوز هم هستند . کاربرانی که با اینترنت کارتی و سرعت که از k28 تجاوز نمیکرد در روزگار رونق چت و چتری ایران را به مهمترین کاربران یاهو مسنجر نرم افزار مشهور کمپانی یاهو بدل کرده بودند . آن روزها بچه حزب اللهی ها خیلی اینترنت را مهم و موجودی معارض و مزاحم تلقی نمیکردند ؛ مدیران وقت هم که اساسا اعتقادی به مبارزه با آن نداشتند و شاید از این مهمان تازه وارد چندان ناراضی هم نبودند. با بالغ شدن اینترنت و ارائه محصولات جذاب تر که برمبنای تعامل بین کاربر و سرور طرح ریزی شده بود فصل نت بازی در ایران وارد فضای تازه ای شد . وبلاگ بازی و وبلاگ نویسی کم کم به مهمترین بخش نت بازی دانشجو ها و در مرتبه بعدی دانش آموزان تبدیل شد. وبلاگ در واقع رسانه ای بود که تمام آروزهایی که محیط آکادمی و دانشگاه از قبیل طرح خود و بیان آزاد نظرات در دل دانشجویان می­پروراند را محقق میکرد . آمار گسترش و اقبال روز افزون به ثبت وبلاگ غیر قابل باور بود . فقط در یکی از سایت های ارایه دهنده خدمات وبلاگی روزانه بیش از 15000 وبلاگ به ثبت میرسید . محتوای این همه وبلاگ ها در چند دسته بندی بزرگ خلاصه میشد .

- وبلاگ های با محتوای مسائل جنسی

- وبلاگ هایی با محتوای اظهار نظر های سیاسی که غالبا متعلق به فضای اپزسیون بود

- وبلاگ های سرگرمی که مختص به انتشار سوژه هایی برای بلوتوث کردن به این و آن میشد

- و دست آخر وبلاگ های شخصی که مخصوص شرح خود و روایت ماجراهای از بیدار شدن تا خوابیدن صاحبش در هر روز میشد

در این گیر و دار مدیران به فکر مدیرت کردن افتادند و موضوع فیلترینگ را پیش کشیدند . اما فیلترینگ دو ایراد اساسی داشت . یکی محدودیت تکنولوژیک و در واقع داینامیک بودن و به زبان ساده تر بیشعور بودن آن بود ودیگری این که در مواجه با وبلاگ ها به جهت نامحدود بودن و این که هزینه ی راه انداختنش صرف تنها 15 دقیقه ناقابل بود به سختی میشد حتی همان فیلترینگ فاقد شعور را نیز اعمال کرد .

خب وضع نامطلوب وبلاگ ها از یک طرف و ناتوانی در مدیریت فضا به وسیله فیلترینگ از سوی دیگر منجر به اتخاذ راه حلی تازه شد.تولید محتوا متناسب با نیاز . راه حلی که هیچ کس در صحتش تردید نداشت و ندارد . اما وقتی که کار به مرحله اجرا رسید عرصه به بچه هایی سپرده شد که علی رغم دین و ایمانشان نه تذکری به ماهیت رسانه خاصه اینترنت و ساز و کارها و بازی ها ی هزار رنگش داشتند و نه حتی تسلط درست و حسابی به تکنیک و روش استفاده از آن . بچه مذهبی ها هر روز بیشتر از قبل نفر به نفر و گروه به گروه وبلاگ نویس میشدند این حضور به حدی رسید که این روزها میتوان ادعا کرد هر دو طرف جبهه به لحاظ تعداد نیروها اختلاف چشم گیری با هم ندارند.

ما تولید محتوا کردیم که البته میشود راجع به همان محتوا هم دفتر ها نوشت اما اگر با اغماض از آن گذر کنیم باید پرسید که برای این تولید چه هزنیه هایی را پرداختیم ؟

نگارنده و لابد جمع کثیری از خوانندگان عزیز به آسیب های ریز و درشتی که از جنس اتفاقات صفحه حوادث در فضای مجازی برای این و آن رخداده مطلعند اما مقصود از هزینه این ها هم نیست.

اگر بخواهم مقصودم را در یک جمله بیان کنم باید به اسم وبلاگ یکی از همقطاران متوسل شوم:«تجلی فردیت من» به نظرم بسیاری از حرف ها را می­شود از همین حدیث مجمل دریافت اما برای روشن تر شدن مسئله سعی میکنم در چند بند مرادم را از هرینه هایی که در فضای مجازی خاصه در محیط های تعاملی مانند وبلاگ ها و شبکه های اجتماعی میپردازیم بیان کنم.

1. من سوبژکتیو - هویت چند گانه در شبکه اجتماعی

یکی از تیزهوشانه ترین و در عین حال خطرناک ترین قابلیت های که ما با آن در شبکه های مجازی و وبلاگ ها مواجهیم قابلیت خلق هویت جدید و ساختن من های جدیدی است که در عین در دسترس قرار دادن امکان داشتن هویت جدید به تفرد و نگاه سوژه - ابژه به عالم که زایده دوران مدرن است نیز به شکل جدی دامن می زند . در واقع همان تجلی فردیت من.

2. آواتاریسم مبتنی بر من سوبژکتیو

آواتاریسم به کاربر این امکان را می دهد که پشت پوسته ای که همیشه رویایش را در سر داشته قرار بگیرد. در واقع میتوان گفت آواتاریسم مهم ترین امکانی است که شکبه های اجتماعی مجازی و در سطوح پایین تر وبلاگ ها در راستای محدودیت زدایی و دامن زدن به توهم انسان خدایی مدرن در اختیار کاربران خود قرار می دهد.با این که آواتاریسم در شبکه ای مثل فیس بوک به شکل جدی مطرح و مورد استفاده قرار گرفت اما نخ این مسئله را می توان در شکبه های اجتماعی مجازی game مانند second life نیز به شکل جدی تری پیگیری کرد .

3. بستر ارتباط مجازی تکنولوژی مدار

پیدایی تکنولوژی فرع بر نسبت انسان و وجود است.اغلب مورخان غربی نیز در پرسش از ماهیت و ذات و اسم و اصل قالب بر تکنیک که به این اصل الاساس بر میگردد ، ذیل این نسبت متعرض تکنیک و توسعه می شوند . واقعیت نفسانی و سوبژکتیو موجود نیز که غالبا با وهم زاده می شود ،فرع بر نسبت آدمی با وجود است . به عبارت دیگر متافیزیک و ما بعد الطبیعه ی جدیدو هر معرفتی حاصل نسبتی خاص میان آدمی با وجود و مبدا قدسی(خدا)است.[1] و شبکه اجتماعی مجازی و وبلاگ ها در ذیل این نسبت و با در نظر گرفتن ذات تکنولوژیک خود باید مورد بررسی قرار گیرند چرا که ماهیت تکنولوژی خود خواسته های گوناگونی را از خود تکنولوژی به مثابه یک instrument طلب میکند .

4. ارتباطات لیبرال - لیبرالیسم ارتباطی - ارتباطات نامحدود[2]

لیبرال از ریشه liber به معنی آزاد است . آزادی که در بطن خود نفی قیود را در پی دارد و مثلا با واژه ای مانند free ومشتقاتش اصلا یکسان و همگون نیست .ارتباط دو مولفه اصلی دارد انتقال پیام وجلب توجه مکتب ارتباطی لیبرال ارتباط کامل را فرایند حد اکثری جلب توجه تعریف می کند .صاحب نظران این جریان فکری قالب معتقدند همین که ارتباط گر بتواند توجه گیرنده را به خود معطوف کند ارتباط بر قرار کرده است و این که چه پیامی و تا چه حد منتقل شده باشد مسئله ای فرعی محسوب می شود و از دل چنین ایده ایست که ارتباط نامحدود شفاهی ، تصویری و موسیقی محور در شبکه ها ی اجتماعی مجازی و وبلاگ ها ظهور و بروز پیدا میکند . لذا توجه به مسئله ارتباط لیبرال و اباهی گری و پژوهش عمیق در این معنی برای به دست آمدن راه حلی جامع بیش و پیش از هر چیزی ضروری به نظر می آید.

5. نظام اشتراک اطلاعات - سوسیالیسم اطلاعاتی[3]

صاحب نظران مکتب سوسیالیسم ارتباطی بر خلاف لیبرال ها معتقدندآنچه که در ارتباط مهم است انتقال پیام به شکل هر چه بهتر و کاملتر است. آنها صرف رساندن پیام را فارق از سایر مؤلفه‌های زیبایی‌شناسانه یا مخاطب شناسانه در برقراری ارتباط کافی می‌دانند. از نظر این مکتب در قریب به اتفاق شرایط ارتباطی معمول همین که پیام به مخاطب برسد، تأثیر مد نظر فرستنده در او حاصل می‌گردد. اتفاقاً پر تیراژترین مطبوعات تاریخ از دل این مکتب رشد کرده‌اند. شمارگانهای بیش از 10 میلیونی روزنامه‌های شوروی سابق محصول مکتب “انتقال” است. اتفاقی که در شبکه های اجتماعی مجازی رخ می دهد این است که شما مولفه های ارتباط لیبرال و سوسیال را در کنار هم مشاهده میکنید به عنوان مثال وقتی شما صفحه facebook خودتان را باز کنید دکمه ای که بیشترین مواجه را با آن خواهید داشت دکمه ی share است . facebook و مدیرانش از شما می­خواهند که همه چیز را به اشتراک بگذارید از وضعیت کنونیتان گرفته تا هر مطلب و عکس و کلیپ صوتی یا تصویری که خوشتان آمده. پدیده sharing در آغاز با ایجاد وبلاگ ها به شکل جدی مورد استفاده قرار گرفت و بعد از این تجربه موفق حالا میتوان ادعا کرد که در کنار avatarism به یکی از مهمترین کارکرد های شبکه های مجازی اجتماعی تبدیل شده است .

6. عدم محدودیت فضا، مکان، فیزیولوژیک

یکی دیگر از امکان های که ما در شبکه های اجتماعی مجازی و وبلاگ ها با آن روبه رو هستیم ازبین رفتن محدودیت های مکانی ، زمانی و فیزیولوژیک است از جمله قابلیت پرواز کردن در شبکه اجتماعی second life و یا ارتباط با دوستانی از سر تا سر دنیا و …

این امکان از آنجایی که شما را در انجام یک سری امور خواستنی یاری میکند در نظر اول چندان خطرناک جلوه نمیکند اما کمترین آسیبی که این امکان ایجاد میکند دامن زدن به تفرعن خود محوری و دوری از خدا محوری است حال آنکه اصلا باید دید مثلا ارتباط با دوستانی که در شبکه مجازی رخ می دهد از همان جنسی است که در دنیای واقعی رخ میدهد یا نه؟

و اگر کمی عمیق تر نگاه کنیم باید دید آیا مراد از دوست در social network ها همان چیزی است که در دنیای واقعی و در میان آموزه های دینی برداشت میکنیم یا خیر؟

7. اشباع و ولع اطلاعاتی

فیلم برداری با گوشی های موبایل چک کردن RSS اخبار در گوشی های موبایل ،تبلت ها و پد های مختلف میزان رجوع به خبرگزاری ها و پیام رسانی های پیامکی همه خبر از عصری میدهند که به آن انفجار اطلاعات میگویند . حالا به مدد امکان هایی نظیر به اشتراک گذاری اطلاعات sharing درشبکه های اجتماعی مجازی ، پرتال ها و وبلاگ ها شما از نظر اطلاعتی اشباع شده و به مرحله بالاتر از درخواست اطلاعات میروید به زبان ساده تر شما همیشه میخواهید بیشتر بدانید حالا آنکه دانستن باید با مسئول شدن و یا حد اقل آگاه شدن همراه باشد که این امر به هیچ روی در شبکه ای مانند facebook روی نمیدهد. چرا که شما مدام در حال دریافت اطلاعات جدید هستید و چیزی که مهم است داشتن post های بیشتر coment های بیشتر است و اصلا کیفیت مطالب برای کاربر مهم نیست چه رسد به داشتن تحلیل برای اطلاعات و کسب معرفت از آن ها.

8. ایندیویژوالیسم - تفرد واقعی در اجتماع

شما به اشتراک میگذارید گفتگو میکنید حتی بازی میکنید کار یا کارگر پیدا میکنید اما همه این فعالیت های جمعی نه در راستای دامن زدن به روحیه ی اجتماعی بلکه با هدف فرد محوری صورت می پذیرد. شما وقتی از شبکه خارج میشوید دیگر حتی حوصله همان توجه خود محور به جمع دور و اطرافتان را هم ندارید . در این باره باید به این نکته توجه داشت که انسانی که از حمایت همنوعانش محروم شد و در واقع دچار تنهایی و به تعبیر دقیق تر یک تنهایی خود خواسته شد به راحتی آسیب پذیر مشکل زا و مستعد برای ارتکاب جرم است.

9. سبک زندگی

حلقه اصلی و کانونی مورد هدف وبلاگ ها ، پرتال ها و در راس آن ها شبکه های اجتماعی ساختن نوعی از سبک زندگی است . سبک زندگی ای که صاحبش مدیران کمپانی های عظیمی چون facebook twitter , myspace , هستند . همه مطالبی که در بند های پیشین مورد اشاره قرار اجمالی قرار گرفت در خدمت ایجاد social network life style گام برمی دارند .

البته شاید بتوان موارد دیگری را نیز به آنچه ذکر شد اضافه کرد اما آن چه مورد نظر است اشاره به این نکته است که آسیب واقعی و هدف اصلی دشمن در فضای مجازی رواج سبک زندگی اباهی گرانه و فارغ از عالم قدس است . که شما تا آنجا که میسر است شهروند مطیع تری برای دهکده جهانی آقای مک لوهان باشید.

نوشته سید حسام الدین حسینی

 

 1 نظر

جوانمردي كه از امریکا آمده بود راستش را گفت!

15 آذر 1391 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)

پیوند: http://rajanews.com/detail.asp?id=144421

 

مجموعه تلویزیونی «راستش را بگو» که مهم‌ترین اثر رسانه ملی برای سرگرم کردن مردم در شب‌های بلند پاییز است به پایان رسید. مجموعه‌ای که اگر چه به لحاظ تکنیک در تیتراژ، کارگردانی، تصویربرداری خوش ساخت بود ولی از نظر محتوا، نمودی شعار زده و احساسی داشت.
با این حال جای تقدیر دارد که فیلم نامه به رغم شعار زدگی، جدید و بکر بود و در راستای جذابیت، دست به دامن ازدواج و عشق‌های مثلثی و خیانت خانوادگی نشد. مجموعه‌ای که تلاش می‌کرد خود ما را به ما نشان دهد و برای دردمان چاره اندیشی کند.
آنچه مد نظر است نه تحلیل فنی و تکنیکی سریال، بلکه نقد محتوای سریال از جهت ارائه مشکل و نسخه‌ای است که برای درمان آن می‌پیچد. طرح و نقد حرف‌هایی که تلاش می‌شود در قالب «راستی» و «فتوت» به مدد تکنیک از قاب تصویر به مخاطب عرضه شود ولی با «فتوت و راستی» زاویه زیادی دارد!؟

۱. سریال با دانشجویی جوان و طالب علم الاجتماع شروع می‌شود و از مترو به عنوان یکی از عمومی‌ترین و مدرن‌ترین مظاهر شهرنشینی و با یک سوال؛ چرا مردم این همه افسرده‌اند؟!! - آیا همه عوامل سریال راست می‌گویند، مردم واقعا ناراحتند و مشکل جامعه ما افسردگی است!!؟

۲. دانشجویان و فارغ التحصیلان رشته جامعه‌شناسی به خوبی واقفند که در دانشکده‌های علوم انسانی اصولا جنس سرفصل دروس، جنس دغدغه‌های مردم جامعه ما نیست و تصویر نمایش داده شده از دانشگاه در این سریال یک بازنمایی غیر واقع‌گرایانه‌ و تخیلی بود. از روابط استاد و دانشجو، تا آن اساتید سرخوش جامعه‌شناس، تا نمایش تشکل‌های دانشجویی و روابط دختر و پسر به گونه‌ای که همه در این سریال همدیگر را به اسم کوچک خطاب می‌کردند گویی اصولا نام فامیلی محلی از اعراب ندارد، ولی آنچه بیش از بقیه نمود داشت قبح زدایی از روابط دختر و پسر با ظاهری مذهبی بود. یعنی دختران این سریال از خاطره تا هانیه اگر چه چادر به سر داشتند ولی از رفتار عفیفانه در آنان خبری نبود؛ -تمسک به یک ظاهر و قالب دینی منهای روح و صبغه دینی.

۳. در این سریال خبری از شریعت نیست، آنچه بار‌ها مطرح می‌شود و مبنای شکل گیری خانه همدلان را تشکیل می‌دهد عمل به آداب فتوت و طریقت است در حالیکه نویسنده یکی از بر‌ترین فتوت نامه‌ها، مرحوم کمال‌الدین‌ عبدالرزاق‌ کاشانی‌ است که تفسیر قرآن وی در ميان‌ یکصد و پنجاه‌ تفسیری‌ که‌ از قرآن‌ شده‌ (بر حسب‌ شمارش‌ عثمان‌ یحیی‌) یکی از معروف‌ترین تفاسیر است. و مگر فتوت و جوانمردی جز با شریعت همراه است. در اسلام قالب و مفهوم و به عبارتی فرم و محتوا قرین یکدیگرند، حجاب عامل عفت است و عفت در حجاب متجلی می‌شود، نماز عامل بندگی است و بندگی در نماز متجلی. در حالیکه در این سریال آنچه مطرح شد، اخلاق و طریقت منهای شریعت است به عنوان نمونه تمرین‌هایی که در قسمت‌های ابتدایی زهد و ریاضت جهت مقدمه جوانمردی توسط بازیگر نقش وحید مشتاق و همسرش آسیه ارائه شد بیشتر شبیه یک آمادگی رزمی و بدنی بود تا یک آمادگی روحی برگرفته از معارف دینی.

 


راستش را بگو


وقتی می‌گوییم شرع انتظار نداریم بازیگر نقش علی مولا را، از اول تا انتهای سریال نشسته بر سجاده ببینیم بلکه رعایت اصول رفتاری سفارش شده در دین است. فی المثل یکی از ساده‌ترین این قواعد، توجه به آداب عفت عمومی است، از جمله عدم اختلاط غیر ضرور مرد و زن نامحرم.

آیا این قاعده در این سریال لحاظ شد؟! خانم دکتر جوان استاد دانشگاهی که ادعای فتوت داشته باشد و نداند وقتی با نامحرم در یک اتاق است بایستی درب را باز بگذارد و ایضا آن نامحرمی که استاد دانشگاه است و جبهه‌ای و علی الظاهر متشرع و نمی‌داند اختلاط دونفره با یک خانم نامحرم در یک اتاق در بسته جایز نیست راستند! ؟
به پاییز سال ۵۷ این سریال برگردیم و پشت دیوار سفارت، خانمی جوان که ملاکش گوش دادن به ندای قلب است به راحتی سوار ماشین غریبه می‌شود و می‌گوید به من می‌گویند مریم سادات، اسم تو چیه! ؟
چنین افرادی که از کمترین اطلاعات دینی بی‌بهره‌اند بر اساس کدام مسلک و دیانت قرار است منجی جامعه باشند ومشکل گشا! ؟

۴. واقعیت آن است که در یک سریال یا فیلم هیچ چیز تصادفی نیست یعنی بی‌دلیل نیست که در این سریال فلاش بک‌هایی از سفارت آمریکا، ‌دفاع مقدس و خرمشهر و حتی شهید چمران داریم. حتما نویسنده و کارگردان از اینکه به تسخیر سفارت امریکا فلاش بک می‌زند و در عین حال جوانمرد داستانش را خانمی چشم آبی و ایرانی الاصل و از امریکا برگشته معرفی می‌کند دلیل دارد. اصلا نمی‌خواهیم از این سریال برداشتهای نجومی و فراماسونری محور داشته باشیم ولی می‌شود کارگردان و عوامل تولید توضیح دهند چرا منجی جوانان افسرده ما یک بانوی از امریکا برگشته است؟! چرا کارگردان یا نویسنده برای جلوگیری از تقلب و سوءاستفاده از نام همدلان، از طریق رسانه‌های رنگارنگی که دنبال مصاحبه بودند به مردم مترو اطلاع رسانی نکردند، یعنی مردمی که همصحبتی با چند جوان اینطور آن‌ها را متحول می‌کرد از طریق اطلاع رسانی اگاه نمی‌شدند! ؟

این سریال در پس از هم پاشیدن خانه همدلان و رفتن اعضای آن به دنبال قدرت (نقش خاطره آرامی)، ثروت (نقش حمید حسامی) و شهرت (نقش دانیال) و و تنها شدن علیرضا مولایی و لغو مجوز خانه همدلان و بیان این قصه بر اساس فلش بک‌هایی از انقلاب و جنگ چه می‌خواهد بگوید؟! چرا فقط علی ماند و حوضش و خانم دکتر روان‌شناسی که از امریکا برگشته آن هم در کسوت یک جوانمرد نا‌شناس!! که حتی قدرت فهم سوء استفاده از نام نهاد همدلان را ندارد؟!
چرا رئیس با آن همه ادعا و توانمندی به همراه دیگر مإموران اطلاعاتی درباره این بانوی همه چیز‌دان مهربان اشتباه کرد و ناچار به استعفا شد؟! قرینه سازی بین شهید چمران از امریکا برگشته و این خانم دکتر از امریکا برگشته با چه نیتی صورت گرفته است؟! آیا نقش شهدا در این سریال در حد یک مشایعت کننده از این جهان به جهان فانی است؟! آیا نتیجه آن همه تلاش برای راه اندازی خانه همدلان از هم پاشیدگی است و رفتن اعضا به دنبال منافع خویش و یک جماعت افسرده ررهگذر در مترو که فقط از خانه همدلان یک خاطره خوب دارند! ؟
قصه شهید چمران مبارزی که حتی قبل از انقلاب انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا را پایه ریزی کرد با آن راز و نیازهای عاشقانه با خداوند و دوره‌های زندگی در لبنان و کمک به مردم این کشور برای مبارزه با اسرائیل و امریکا کجا و قصه دکتر سارا مستور دلتنگ برادر و مادربزرگ کجا! ؟
نه خانم دکتر سارا مستور، شهید چمران به دنبال ندای قلب و پیدا کردن خانواده‌اش به ایران نیامد. به ایران آمد تا به ندای دینش و امامش لبیک بگوید و به رسم فرزندان ولایت، در رکاب مولایش جان ببازد، نه با حرف و شعار که با عمل.

راستش را بگو…
حقیقتا مشکل جوانان این کشور، افسردگی است و درمانش در دست یک روان‌شناس از امریکا برگشته، آن هم با حرف‌های احساسی و شعاری!؟

 1 نظر

گریه جبرئیل بر مصائب حضرت زینب(س)

14 آذر 1391 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)

پیوند: http://tinylink.ir/44g7


روايت شده است كه پس از ولادت حضرت زينب (س) ، حسين (ع) كه در آن هنگام كودك سه چهار ساله بود، به محضر رسول خدا (ص) آمد و عرض كرد: خداوند به من خواهرى عطا كرده است .

پيامبر(ص) با شنيدن اين سخن ، منقلب و اندوهگين شد و اشك از ديده فرو ريخت . حسين (ع) پرسيد: براى چه اندوهگين و گريان شدى ؟

پيامبر(ص ) فرمود: اى نور چشمم ، راز آن به زودى برايت آشكار شود.

تا اينكه روزى جبرئيل نزد رسول خدا (ص) آمد، در حالى كه گريه مى كرد، رسول خدا (ص) از علت گريه او پرسيد، جبرئيل عرض كرد: اين دختر (زينب) از آغاز زندگى تا پايان عمر همواره با بلا و رنج و اندوه دست به گريبان خواهد بود؛ گاهى به درد مصيبت فراق تو مبتلا شود، زمانى دستخوش ماتم مادرش و سپس ماتم مصيبت جانسوز برادرش امام حسن (ع) گردد و از اين مصايب دردناك تر و افزون تر اينكه به مصايب جانسوز كربلا گرفتار شود، به طورى كه قامتش خميده شود و موى سرش سفيد گردد.

پيامبر (ص) گريان شد و صورت پر اشكش را بر صورت زينب (س) نهاد و گريه سختى كرد، زهرا (س) از علت آن پرسيد. پيامبر (ص) بخشى از بلاها و مصايبى را كه بر زينب (س) وارد مى شود، براى زهرا(س) بيان كرد.

حضرت زهرا (س ) پرسيد: اى پدر! پاداش كسى كه بر مصايب دخترم زينب (س) گريه كند چیست؟ پيامبر اكرم (ص ) فرمود: پاداش او همچون پاداش كسى است كه براى مصايب حسن و حسين (ع ) گريه مى كند.

__________________________________________________
منبع: کتاب200 داستان از فضايل ، مصايب و كرامات حضرت زينب (س)

 

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 373
  • 374
  • 375
  • ...
  • 376
  • ...
  • 377
  • 378
  • 379
  • ...
  • 380
  • ...
  • 381
  • 382
  • 383
  • ...
  • 399

معرفی حوزه علمیه حضرت عبدالعظیم ع

شهرری، زمانی دارای حوزه‌های بسیار بوده و یک مرکز علمی محسوب می شد که مهم‌ترین عامل آن، حُسن‌ همجواری با مشاهد شریفه سه امامزاده بزرگوار، خصوصاً حضرت عبدالعظیم(ع) است که در این باره یکی از مراجع عالی‌قدر شیعه، حضرت‌ ایة الله ‌بهجت به طلاب فرمودند: «شما در جوار گنج الهی هستید، قدر آن را بدانید». قدمت حوزه علمیه آستان حضرت عبدالعظیم(ع) به سال‌های اوایل پیروزی انقلاب اسلامی بر می گردد. در اواسط شهریور 1359 بنای مقبره رضاخانی تخریب و به جای آن حوزه علمیه احداث شد و در 1366 حدود هفتاد نفر طلبه برای سال اول پذیرفته شدند. حوزه ‌علمیه آستان ‌حضرت‌عبدالعظیم(ع) ظرفیت ‌پذیرش سیصد طلبه علوم دینی در دو سطح 2و 3 را داراست و ساختمان آن از کلّیه امکانات آموزشی و رفاهی برخوردار است و از این جهت جزء معدود حوزه‌های کشور است. زیر بنای کلّ ساختمان 11 هزار و 500 متر مربع و محوطه، 6500 متر مربع و مساحت کلّ مدرسه 18 هزار متر مربع است.

جستجو

موضوعات

  • همه
  • طب سنتی و پزشکی
  • سیاسی
  • مناسبتهای سال
  • اخبار حوزه
  • علمی
  • مذهبی
  • عمومی
  • دست نوشته های یک طلبه
  • نرم افزار
  • شهداء
  • استفتائات
  • جدیدترین مقالات
  • برگی از زندگی علما
  • فراخوان
  • پژوهش
  • معرفی رسانه
  • منِ طلبه
  • نمونه سوالات امتحانی سطح2
  • داستان های پند آموز

پیوندهای روزانه


پشتیبانی سامانه وبلاگ مدارس
وبلاگ خانم یادگاری
گفته ها و ناگفته های یک طلبه
شبکه اجتماعی هادی نت
دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبري
دفتر مقام معظم رهبري

خبرنامه

دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

اوقات شرعی

امروز: پنجشنبه 04 دی 1404
اوقات شرعی به افق:
  • اذان صبح اذان صبح:
  • طلوع آفتاب طلوع آفتاب:
  • اذان ظهر اذان ظهر:
  • غروب آفتاب غروب آفتاب:
  • اذان مغرب اذان مغرب:
  • نیمه شب شرعی نیمه شب شرعی: