• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

  • سخن حضرت آیت الله بهجت درباره مقام حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) در جمع طلاب :" شما در جوار گنج الهی هستید قدر آن را بدانید ***

طلبه ها بخوانند

20 مرداد 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)

 

حاج آقا میثمی تا دید از نزدیک شدن آن زن جلوگیری می‌کنند، با تبسم گفت: «کاری نداشته باشید، بگذارید نزدیکتر بیاید و حرفش را بزند.» آن زن همسر یکی از ضد انقلابیون دستگیر شده بود و برای همین موضوع کمک می‌خواست.

«در یکی از روزهایی که جبهه دار خوین بودیم، اوایل سال شصت را می‌گویم، قبل از اینکه عملیات ثامن‌الائمه (ع) را انجام دهیم، آقا مصطفی ردانی‌پور گفت: بیا برویم سری به آقا عبدالله بزنیم. آن زمان آقا عبدالله میثمی در یاسوج بودند. یک وانت برداشتیم و راهی شدیم.

آقا مصطفی با یک شور و شوق و حال و هوای عجیبی طی مسیر می‌کرد، درست مثل عاشقی که به دیدار معشوق می‌رود. در آن چند ساعتی که از اهواز به یاسوج می‌رفتیم، آقامصطفی که خود روحانی عارف و دل سوخته‌ای بود مرتب تعریف آقا عبدالله را می‌کرد. من قبل از آن آقاعبدالله را دیده و به منزل پدر ایشان که بسیار ساده و دارای نورانیت خاصی بود رفته بودم. اما حالا می‌رفتیم تا از برکت وجود نورانی او بهره بیشتری ببریم.»

اینها کلمات شیفته‌واری بود که از قلم صادق و پاک «سید‌علی بنی لوحی» تراوش کرده است. روایت بنی لوحی در این کتاب به گونه‌ای است که خواننده کتاب یک سر جام شوریدگی مطالعه را سر می‌کشد.

نویسنده «عبدالله» با نام‌گذاری کتاب به نام کوچک «شهید عبدالله میثمی»‌ کوشیده است تا ضریب صمیمیت و صداقت را بالا ببرد. او با نگاه عالمانه ای به سیره زندگی عالم عامل «شهید میثمی» پرداخته است. زیبایی کتاب زمانی جلوه‌گر می‌شود که بنی لوحی با ظرافت خاصی در صفحات فرد کتاب برش‌های جذابی از «منشور روحانیت» که فرمان راهبردی امام خمینی(ره) به مدارس علمیه و روحانیت می‌باشد، را آورده است؛ برخی از تکه‌های طلایی منشور روحانیت که در کتاب «عبدالله» آمده است از نظرتان می‌گذرد؛

«از روحانیت راستین اسلام و تشیع جز این انتظاری نمی‌رود که در دعوت به حق و راه خونین مبارزه مردم خود اولین قربانی‌ها را بدهد و مهر ختام شهادت باشد»

(عبدالله ص 23)

«تردیدی نیست که حوزه‌های علمیه و علمای متعهد در طول تاریخ اسلام و تشیع مهمترین پایگاه محکم اسلام در برابر حملات و انحرافات و کج روی‌ها بوده‌اند.»

(همان ص 27)

«علمای اصیل اسلام هرگز زیر بار سرمایه‌داران و پول پرستان و خوانین نرفته‌اند و همواره این شرافت را برای خود حفظ کرده‌اند.»

(همان ص 45)

«چه عزتی بالاتر از این که روحانیت با کمی امکانات تفکر اسلام ناب را بر سرزمین افکار و اندیشه مسلمانان جاری ساخته است.»

(همان ص 55)

«امروز عده‌ای با ژست تقدس مأبی چنان تیشه به ریشه دین و انقلاب و نظام می‌زنند که گویی وظیفه‌ای غیر از این ندارند»

(همان ص 61)

«خطر تحجر‌‌گرایان و مقدس نمایان احمق در حوزه‌های علمیه کم نیست. طلاب عزیز لحظه‌ای از فکر این مارهای خوش خط و خال کوتاهی نکنند. اینها مروج اسلام آمریکایی‌اند و دشمن رسو‌ل‌‌الله (ص)».

(همان ص 63)

سید‌علی بنی لوحی، نویسنده کوشای دفاع مقدس، اگر خاطره می‌نویسد، اگر متن ادبی می‌نویسد، اگر حتی عکسی از شهید میثمی در کتاب آورده است، تمام دغدغه‌اش تفکر و اندیشه است.

یعنی مخاطب را با آن عکس و خاطره به اندیشیدن وا می‌دارد. آن هم اندیشیدنی از نوع اسلام ناب محمدی (ص).

با توجه به این نکته که «شهید عبدالله میثمی» از طلبه‌های شهید به شمار می‌رود، پیشنهاد می‌شود که عزیزان طلبه این کتاب را بخوانند و نشر دهند. در پایان یک برگ از کتاب صد و هفتاد برگی «عبدالله» از نظرتان می گذرد؛

«به مهاباد رفته بودیم. کردستان شلوغ بود و هر لحظه انتظار حمله‌ای را داشتیم. بچه‌های سپاه ناچار بودند با ماشین‌هایی تردد کنند که روی سقفش تیربار نصب شده باشد.

از جلوی خانه‌ای رد می‌شدیم. دری باز شد و زنی به طرف ما آمد. گفت: من با شما کار دارم. مخاطبش حاج آقا میثمی بود. بچه‌های مهاباد از نزدیک شدن آن زن جلوگیری کردند. زمانی بود که دشمن از هر وسیله‌ای، حتی زنان به ظاهر محجبه، برای ضربه زدن و از بین بردن شخصیت‌ها استفاده می‌کرد.

حاج آقا میثمی تا دید از نزدیک شدن آن زن جلوگیری می‌کنند، با تبسم گفت: «کاری نداشته باشید، بگذارید نزدیکتر بیایید و حرفش را بزند.» آن زن همسر یکی از ضد انقلابیون دستگیر شده بود و برای همین موضوع کمک می‌خواست.

حاج آقا میثمی، به آرامی به حرف‌های زن گوش کرد. اسم و رسمش را پرسید و یادداشت کرد. وقتی برگشتیم، با وجودی که در سپاه مهاباد مسئولیتی نداشت. برای حل مشکل آن زن اقدام کرد.»

(عبدالله ص6)

 نظر دهید »

هديه رهبرانقلاب به مادر شهيد راغب حرب

16 مرداد 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)

 

سفیر جمهوری اسلامی ایران در لبنان در دیدار با خانواده شهید شیخ راغب حرب قرآن اهدایی مقام معظم رهبری را به این خانواده اهدا کرد.

به گزارش تسنیم، غضنفر رکن‌آبادی سفیر جمهوری اسلامی ایران در لبنان همزمان با هفتمین سالروز پیروزی مقاومت لبنان در جنگ 33 روزه، با خانواده شهید شیخ راغب حرب از شهدای مقاومت لبنان در منزلش در جبشیت واقع در استان نبطیه در جنوب لبنان دیدار و قرآن اهدایی مقام معظم رهبری به مادر شهید راغب حرب را به وی تسلیم کرد.

در این دیدار که شیخ عبدالکریم عبید مسئول امور اجتماعی حزب‌الله، شیخ اسماعیل حرب برادر شهید راغب حرب، همسر و فرزندان و نوادگان شهید راغب حرب، جواد نورالدین رئیس بنیاد شهید لبنان، جمعی از مسئولان استان و تعدادی از خانواده‌های شهدای نبطیه نیز حضور داشتند، خانواده شهید راغب حرب ضمن تقدیر از رهبر معظم انقلاب، خواستار ابلاغ درود آنان به معظم له شد.

 1 نظر

باریک ترین محراب جهان !

08 مرداد 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)

 

عکسی که می بینید، احتمالا در سال 1365 و در جریان عملیات کربلای5 گرفته شده است. سه رزمنده بسیجی، در مجالی که یافته اند، در کانالی باریک به نماز ایستاده اند.
واژه «محراب» در لغت، به معنای «نبردگاه» و در ادبیات اسلامی، به محل اقامه نماز اطلاق می شود. ریشه این عبارت عربی «حرب» است و بی شک بی دلیل نیست که “حرب” به معنای جنگ، چنین قرابتی با واژه «محراب» دارد. چرا که نماز، آوردگاهِ نبرد انسان با شیاطین و نفس خویش است و نیز، جنگ با شیطانک های سر به طغیان برداشته، تکلیفی است بر عهده مومنین که جز در «محرابِ نبرد» میسر نیست.

عکسی که می بینید، احتمالا در سال 1365 و در جریان عملیات کربلای5 گرفته شده است. سه رزمنده بسیجی، در مجالی که یافته اند، در کانالی باریک به نماز ایستاده اند. کانالی که برای این رزمندگان، هم «محرابِ نبرد» است و هم «محرابِ نماز.» و چه محرابی از این نزدیک تر به بارگاهِ الله؟

 

 

 1 نظر

بال بال زدن روزه داران روی سیم خاردارهای بهشتی

07 مرداد 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)

 

عمليات رمضان از جمله عمليات‌های بزرگی بود که در سال 61 انجام شد. در اين عمليات بسياری از رزمندگان برای پيشروی سپاه اسلام، بر روی مين رفتند و جسم‌شان در حالی که زنده بودند، بر روی سيم‌خاردارهای کنار ميدان مين سوخت ولی ديگران را تشويق کردند که با پيشروی نگذارند عمليات شکست بخورد.


رمضان سال 1361 بود، بچه‌ها با زبان روزه و لب‌هايی عطشناک مرحله سوم عمليات رمضان را آغاز کردند؛ زخم‌هايی بر تن و جان آنان جای گرفته بود، حاصل سيم‌های خارداری بود که در آتش و خون به تن رفيقانی که سفر کردند دوخته شد و شهادت که بچه‌ها عطش و شوق رسيدن شان را با آن افطار کردند.

علی محسن پور، جانشین گردان مسلم ابن عقیل(ع) لشکر 25 کربلا، يکی از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس که در عمليات رمضان نيز حضور داشته است، خاطراتش از مرحله سوم عمليات رمضان را اين گونه بيان می‌کند: عمليات رمضان در سال 1361 با رمز «يا علی بن ابی‌طالب(ع)» در منطقه شلمچه انجام شد و از جمله عمليات‌های بزرگی بود که شهدای زيادی هم تقديم انقلاب و اسلام کرديم.


اين عمليات، عملياتی بود که از کانال ماهی که قبلاً رزمندگان نتوانسته بودند از آن عبور کنند، انجام می‌شد؛ رزمندگان اين بار در عمليات رمضان موفق به عبور از آن شدند و همچنين از العماره بصره نيز عبور کردند و چون دستور پيشروی نداشتند، عقب‌نشينی کردند و به سمت شلمچه برگشتند و در پشت کانال ماهی موضع گرفتند و برای تثبيت موضع در آنجا ماندند.


دستور آمده بود که در مقابل حمله گروهی تانک‌ها، همه به صورت انتحاری به سمت دشمن يورش ببرند که خوشبختانه با مقاومت بچه‌ها، عمليات دشمن عقيم ماند و نتوانستند کاری را از پيش ببرند و اين يکی از عمليات‌هايی بود که اگر موقعيت ما به خطر می‌افتاد، به لحاظ مکانی و زمانی متضرر می‌شديم ولی با فداکاری و دليرمردی و رشادت‌های رزمندگان جان بر کف اسلام، توانستيم در اين عمليات موفق و پيروز بشويم.


اين عمليات سختی‌ها و دشواری‌های خود را داشت. ضمن اينکه بچه‌ها، ماه‌ها در عقبه انتظار روز عمليات را می‌کشيدند، در غروب عمليات باد تندی می‌وزيد و تمام منطقه پُر شده بود از گرد و خاک و همه به عينک مجهز بودند تا گرد و خاک آنها را اذيت نکند.


صحنه شهادت رزمندگان از جهتی غم‌انگيز و برخی از آن صحنه‌ها غير قابل وصف است و نحوه شهادت آنها به نوعی ويژه و خاص بود. عده‌ای از شهدا به روی سيم‌های خاردار در حال سوختن بودند و ما دست و پا زدن آنها را نظاره می‌کرديم.


همچنين برای اينکه بچه‌ها بتوانند خطوط را با موفقيت بشکنند، قبل از حرکت گردان‌های پشتيبان و خط‌شکن، مانند علی بن ابی‌طالب(ع)، اين رزمندگان پيش‌تر رفته بودند تا خط را بشکنند و برای عبور از ميدان مين، تعدادی از بچه‌ها روی مين‌ها می‌رفتند و با هر انفجار به روی سيم‌های خاردار می‌افتادند.


حماسه‌آفرينی‌ها و از خودگذشتگی‌ها را بايد طوری به تصوير کشيد که گوشه‌هايی از آن را بتوان درک کرد و ما شاهد صحنه‌هايی بوديم که عده‌ای از بچه‌ها هنوز نيمه‌جان بودند و شهيد نشده بودند و گوشت بدن‌شان بر روی سيم‌های خاردار در آتش می‌سوخت و با تکبير و «لا اله الا الله» و «محمد رسول‌الله(ص)» به استقبال شهادت می‌رفتند و بچه‌های ديگر را در آن شرايط تشويق می‌کردند که به سمت جلو پيشروی کنند و نگذارند که عمليات با شکست مواجه شود.


سرداران شهيد علی‌اکبر درويشی و شهيد حسن‌پور در اين عمليات به شهادت رسيدند. در مرحله اول عمليات، شهيد حسن‌پور توسط تک‌تيراندازها مورد اصابت گلوله قرار گرفت و شهيد شد و در همان منطقه بعد از شهادت او، دوست صميمی‌اش، علی‌اکبر درويشی نيز دقايقی بعد از آن به فيض شهادت نائل آمد.


محسن‌پور به عملکرد انعکاس وقايع دوران دفاع مقدس انتقاد کرد و گفت: متأسفانه ما در حال حاضر شاهد آن هستيم که چنين مواردی در جامعه رنگ و بو باخته است و به جای اينکه به اين موارد پرداخته شود و زوايای آن به نسل‌های بعد انتقال پيدا کند؛ می‌بينيم که هنوز نتوانسته‌اند واقعيت‌های جنگ و جبهه را ترسيم کنند، انتقال بدهند و از آن صحبت بکنند و آنچه که امروز در سينما و داستان‌های ما برای نسل آينده منعکس می‌شود، مواردی است که دور از واقعيت هستند و با آن حقيقت انطباقی ندارند. بايد به جايی برسيم که آن روايت‌ها را از کسانی نقل کنيم که واقعاً در صحنه بوده‌اند.


منبع:جنگ و گنج

 نظر دهید »

ماه رمضان در ایام دفاع مقدس به چه شیوه بود؟

19 تیر 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)

پیوند: http://www.linkdin.ir/url/1782


بسیاری از شهدا، با زبان روزه شهید شدند. اولین بار که جبهه رفتم، نزدیک شب قدر بود. شب قدر که رسید، به اتفاق چندین تن از هم رزم هایم، به محل برگزاری مراسم احیا رفتم. از مجموع 350 نفر افراد گردان، فقط بیست نفر آمده بودند.تعجب کردم.

شب دوم هم همین طور بود. برایم سؤال شده بود که چرا بچه ها برای احیا نیامدند، نکند خبر نداشته باشند. از محل برگزاری احیا بیرون رفتم. پشت مقر ما صحرایی بود که شیارها و تل زیادی داشت.به سمت صحرا حرکت کردم، وقتی نزدیک شیارها رسیدم، دیدم در بین هر شیار، رزمنده ای رو به قبله نشسته و قرآن را روی سرش گرفته و زمزمه می کند. چون صدای

مراسم احیا از بلند گو پخش می شد، بچه ها صدا را می شنیدند و در تنهایی و تاریکی حفره ها، با خدای خود راز و نیاز می کردند. بعدها متوجه شدم آن بیست نفر هم که برای مراسم عزاداری و احیا آمده بودند، مثل من تازه وارد بودند.

این اتفاق یک بار دیگر هم افتاد. بین دزفول و اندیمشک، منطقه ای بود که درخت های پرتقال و اکالیپتوس زیادی داشت، ما اسمش را گذاشته بودیم جنگل. نیروهای بعثی بعد از آنکه پادگان را بمباران کرده بودند. نیروهایشان را در آن جنگل استتار کرده بودند.

آنجا دیگر تپه نداشت، اما بچه ها خودشان حفره هایی کنده بودند و داخل آن می رفتند و در تنهایی عجیبی با خدا راز و نیاز می کردند.

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 6
  • 7
  • 8
  • ...
  • 9
  • ...
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 13
  • ...
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17

معرفی حوزه علمیه حضرت عبدالعظیم ع

شهرری، زمانی دارای حوزه‌های بسیار بوده و یک مرکز علمی محسوب می شد که مهم‌ترین عامل آن، حُسن‌ همجواری با مشاهد شریفه سه امامزاده بزرگوار، خصوصاً حضرت عبدالعظیم(ع) است که در این باره یکی از مراجع عالی‌قدر شیعه، حضرت‌ ایة الله ‌بهجت به طلاب فرمودند: «شما در جوار گنج الهی هستید، قدر آن را بدانید». قدمت حوزه علمیه آستان حضرت عبدالعظیم(ع) به سال‌های اوایل پیروزی انقلاب اسلامی بر می گردد. در اواسط شهریور 1359 بنای مقبره رضاخانی تخریب و به جای آن حوزه علمیه احداث شد و در 1366 حدود هفتاد نفر طلبه برای سال اول پذیرفته شدند. حوزه ‌علمیه آستان ‌حضرت‌عبدالعظیم(ع) ظرفیت ‌پذیرش سیصد طلبه علوم دینی در دو سطح 2و 3 را داراست و ساختمان آن از کلّیه امکانات آموزشی و رفاهی برخوردار است و از این جهت جزء معدود حوزه‌های کشور است. زیر بنای کلّ ساختمان 11 هزار و 500 متر مربع و محوطه، 6500 متر مربع و مساحت کلّ مدرسه 18 هزار متر مربع است.

جستجو

موضوعات

  • همه
  • طب سنتی و پزشکی
  • سیاسی
  • مناسبتهای سال
  • اخبار حوزه
  • علمی
  • مذهبی
  • عمومی
  • دست نوشته های یک طلبه
  • نرم افزار
  • شهداء
  • استفتائات
  • جدیدترین مقالات
  • برگی از زندگی علما
  • فراخوان
  • پژوهش
  • معرفی رسانه
  • منِ طلبه
  • نمونه سوالات امتحانی سطح2
  • داستان های پند آموز

پیوندهای روزانه


پشتیبانی سامانه وبلاگ مدارس
وبلاگ خانم یادگاری
گفته ها و ناگفته های یک طلبه
شبکه اجتماعی هادی نت
دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبري
دفتر مقام معظم رهبري

خبرنامه

آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          

اوقات شرعی

امروز: دوشنبه 17 آذر 1404
اوقات شرعی به افق:
  • اذان صبح اذان صبح:
  • طلوع آفتاب طلوع آفتاب:
  • اذان ظهر اذان ظهر:
  • غروب آفتاب غروب آفتاب:
  • اذان مغرب اذان مغرب:
  • نیمه شب شرعی نیمه شب شرعی: