گزارش تكان دهنده از پشت صحنه سينما
اين روزها خبر دعوت از «آنجلينا جولي» و مسائل حاشيه اي آن نقل برخي از محافل و رسانه هاست يكي تكذيب مي كند و ديگري تأييد. يكي دم از ضرورت ارتقا و اعتلاي سينماي ملي با دعوت از اين هنرپيشه معلوم الحال مي زند! و ديگري جامعه هنري ما را پر از آنجليناجولي و نسخه هاي بالاتر از آن مي داند كه قابل صادر كردن به كشورهاي ديگر هم هستند و شاهد مثال هم مي آورد. اما در همين هياهو و صرفنظر از اظهارات متفاوت و بعضا متناقض افراد، نگاهي واقع بينانه، حقايق تلخي را آشكار مي كند. حقايقي كه از شدت زشتي و هولناكي نمي توان دامن رسانه را به بيان آنها آلود. اما فقط به عنوان يك نمونه و بصورت كاملا محدود، به يكي از آخرين فجايعي كه در اثر بها دادن و الگوسازي از برخي هنرمندان بي هنر كه هنري به جز ابتذال و نكبت و پلشتي ندارند، اشاره مي شود تا امكان قضاوت بهتري براي مردم فراهم گردد. هر چند به نظر مي رسد جامعه به حد كافي از برخي از اين قشر هنرنمايان فاسد كه آبروي جامعه هنري را به يغما برده اند شناخت دارد.
در اسفند ماه 89، «…» دختر جواني كه قريحه نوشتن داشت با راهنمايي يكي از دوستانش و به منظور نوشتن زندگي نامه يكي از بازيگران معروف تلويزيون و سينما، پا به عرصه اي خطرناك مي گذارد. اولين ديدار وي با آقاي «ر» در سعادت آباد و سر صحنه فيلمبرداري يك سريال تلويزيوني است. آقاي «ر» از پيشنهاد وي استقبال مي كند و توسط فردي به نام «م-ب» كه ظاهرا مدير برنامه ها و در اصل دلال و كار چاق كن مفاسد اخلاقي وي است، ترتيب ملاقات هاي بعدي داده مي شود. ديدارهاي بعدي البته نه در صحنه فيلمبرداري كه در دفتر كار آقاي «ر» به اصطلاح هنرمند در پشت درهاي بسته است. چيزي نمي گذرد كه هنرپيشه معروف پس از مدتي نقش بازي كردن، چهره پنهان و پليد خود را نشان مي دهد و به دختر پيشنهاد ارتباط در مقابل نگارش زندگي نامه اش و حتي ايفاي نقش هنري را مي دهد! بقيه ماجرا گفتني نيست هر چند كه به سادگي مي توان آن را حدس زد. اندكي بعد خانواده دختري كه هستي خود را از كف داده، از اين واقعه هولناك باخبر مي شوند. آقاي هنرمند و كارچاق كن او «م-ب» ترفندها و نقشه هاي زيادي به كار مي برند تا خانواده دختر اقدامي نكنند از تطميع تا تهديد و حتي با اجراي نمايش خواستگاري «م-ب» از «…»! اما اين ها هيچكدام به نتيجه نمي رسد. حتي «م-ب» براي اينكه حربه شكايت و پيگيري را از دست خانواده دختر خارج كند، در اقدامي شوم و غيرقابل باور، به «…» پيشنهاد مي دهد كه با افراد ديگري رابطه برقرار كند تا با معرفي دختر به عنوان هرزه، آقاي «ر» را از تعقيب مصون و يا بار مجازاتش را سبك كند! «…» كه تازه به ماهيت شيطاني و كثيف اين هنرمند و عواملش پي برده تصميم به شكايت مي گيرد. وي باخبر مي شود كه آقاي هنرمند! قبلا 2 بار به جرم حمل مقدار قابل توجهي موادمخدر دستگير شده اما هر بار با جريمه هايي كمتر از دويست هزار تومان آزاد شده است! «…» كه دختري جوان است و خام و ناپخته و كم صبر و همه چيزش را از دست داده است و پيش خانواده نيز آبرويي ندارد، وقتي مي بيند آقاي «ر» هم از او سوءاستفاده كرده و هم درصدد تبديل كردن وي به يك كالاي جنسي و يك هرزه خياباني است طاقتش را از كف مي دهد چند بار اقدام به خودكشي و فرار مي كند اما هر بار به نحوي معجزه آسا نجات پيدا مي كند. درنهايت صبح يكي از روزهاي سرد پاييز 90 وقتي احساس مي كند ديگر چيزي براي از دست دادن ندارد، در نهايت استيصال و نااميدي از احقاق حق خود به شكلي دردناك به زندگي اش خاتمه مي دهد. اين درحالي است كه آقاي هنرمند و مدير برنامه هايش «م-ب» در شمال كشور مشغول خوش گذراني و حضور به اصطلاح هنرمندانه! در مقابل دوربين يك اثر هنري! جديد هستند! در كارنامه سياه آقاي هنرمند اعمال ننگين و شنيع زيادي است كه قلم از نوشتن آن شرم دارد. اعمالي كه دختر 20 ساله اين ماجرا با برخي از آنها روبه رو شده بود و نام برخي از قربانيان آن را هم عنوان كرده بود افرادي مثل (ن-ح) - (س - سا)- (ع و…)- اكنون اين پرسش تلخ و بي جواب ذهن را مي آزارد كه چرا افرادي نظير اين آقاي هنرمند با اين همه سوابق ننگين و همسرش هـ (كه از مروجين اصلي شيطان پرستي در كشور بوده و در پوشش موسسه اي به اصطلاح فرهنگي جمع زيادي از دختران و پسران اين مرزوبوم را منحرف و بي حيثيت كرده) هنوز آزادانه به زندگي عادي خود مشغولند درحالي كه خانواده «…» دختر 20 ساله (و خانواده هاي ديگري مشابه او) در عزاي فرزندانشان مي سوزند و از ترس آبرويشان دم نمي زنند؟! حالا بار ديگر مي توان به بخش اول اين نوشتار بازگشت! با وجود چنين افرادي- كه آبروي جامعه هنري را برده اند- نيازي به دعوت از هنرپيشه فاسدي مثل «آنجلينا جولي» احساس مي شود!؟
¤ مشخصات كامل دختر متوفي و هويت و سابقه هنرپيشه مورد اشاره همراه با اسناد مربوطه براي پيگيري مراجع قضايي و مراكز ذي صلاح محفوظ است ضمن آن كه در اين خصوص قبل خودكشي دختر ياد شده شكايت از جانب وي و خانواده اش در يكي از شعب دادگاه مطرح شده بود.
کیهان 8/8/90
صفحات: 1· 2