• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

  • سخن حضرت آیت الله بهجت درباره مقام حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) در جمع طلاب :" شما در جوار گنج الهی هستید قدر آن را بدانید ***

فریاد مدافعان حرم؛ کلنا عباسک یا زینب

22 آبان 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)


ششمین اجتماع عظیم مدافعان حرم، همزمان با شب تاسوعای حسینی در ورزشگاه هفتم تیر با حضور هزاران عزادار حسینی برگزار شد.

در این مراسم، ابتدا حجت الاسلام دارستانی سخنرانی کرد و سپس حاضران با فریاد«لبیک یا زینب» به استقبال مراسم عزداری رفتند.

برخی نکات مطرح شده توسط حجت الاسلام دارستانی را بخوانید:

*40 نفر از 40 قبیله می خواستند پیامبر را به قتل برسانند، رسول الله به امیرالمومنین فرمود، علی جان حاضری فدای من شوی؟ امیرالمونین فرمود چه سعادتی از این بالاتر؟ 40 نفر آمدند و بعد از اینکه حضرت امیر را دیدند، 40 نفر امیرالمومنین را کتک زدند که مدت ها حضرت بدن درد داشت.

*بعدها از حضرت علی پرسیدند، یا علی! وقتی 40 جنگجو برای قتل شما آمدند، شما ملحفه روی صورت انداخته بودید، اگر آنها ملحفه را کنار نمی زدند، شما را به جای پیامبر به شهادت می رساندند. چرا خود شما ملحفه را کناز نزدید و نگفتید که پیامبر فرار کرده است؟ حضرت فرمود: جان علی فدای یک قدم دورتر شدن پیامبر از مکه.

*در جنگ بدر امیرالمومنان پرچمدار سپاه اسلام بود و 13 نفر از پرچمدان سپاه کفر را به درک واصل کرد. ببینید حضت چه مقامی داشتند.امیرالمومنین در جنگ احد 97 ضربه کوچک و بزرگ خورده بودند. که فرمودند 4 بار چنان نیزه را به بدن من فرو کردند که زمین خوردم. وقتی می خواستند زخم های حیدر را بخیه کنند، اصلا مقدور نبود. زخم ها مدام دهان باز می کردند. در جنگ خندق عمر بن عدو آمد و توسط امیرمومنان به هلاکت رسید. در جنگ خندق پیامبر به علی گفت: علی جان! بنشین، هنوز زهرا بر زخم های تو در احد گریان است.

*ولی خدا سپر بلا می خواهد. امیرمومنان سپر بلای پیامبر اکرم بود. قمر بنی هاشم نیز سپر بلای سیدالشهدا بود. روز 8 ذیحجه ابالفضل فهمید که عده ای قصد دارند سیدالشهدا را کنار کعبه به شهادت برسانند. عباس رفت بر فراز کعبه و تنها خطبه عمرش را خواند.

*خطبه اینگونه است : ستایش خداوندی که این خانه(کعبه) را به قدوم پدر او شرافت داد٬ جایی که دیروز برای او خانه بود امروز قبله گردیده است. ای کافران فاجر… آیا راه بیت(کعبه) را بر امام نیکوکاران می‌بندید؟ چه کسی سزاوارتر از او به این خانه است؟ چه کسی از او به این خانه نزدیک‌تر است؟ اگر حکمت‌ خدا و اسرار بلندمرتبه‌اش آشکار نمی‌شد و برای امتحان مردم نبود، هر آینه قبل‌از آنکه او(حسین) به طواف بیاید خانه کعبه بسویش پرواز می‌کرد، به تحقیق مردم حجرالاسود را استلام می‌کنند، و حجرالاسود دست او(‌حسین) را استلام می‌کند، و اگر مشیت اراده مولایم(حسین) از مشیت خدای‌رحمان سرچشمه نمی‌گرفت٬ هر آینه مانند باز شکاری غضبناک که بر پرندگان درحال پرواز هجوم می‌آورد بر شما هجوم می‌بردم،
آیا قومی را می‌ترسانید که در کودکی مرگ را به بازی می‌گیرند٬ پس در بزرگی چگونه است؟ و به جای حیوانات جان‌خویش و عزیزترین‌کسانم را در برابر آقایم فدا می‌کردم. هیهات… به دقت بنگرید و ببینید چه کسی شراب خوار است و چه کسی صاحب حوض و کوثر است؟ و چه کسی در خانه‌اش آوازخوان‌های مست دارد و چه کسی در خانه‌اش وحی و قرآن است؟ و چه کسی در خانه‌اش هوسرانی و آلات‌لهولعب دارد و چه کسی در خانه‌اش پاکی و نشانه‌های الهی است؟ و شما در گمراهی غلطی واقع شدید که قریش در آن قرار داشتند، آنها مراد‌شان کشتن رسول‌خدا(ص) بود و ما اراده کشتن فرزند دختر پیامبرتان را دارید. و تا زمانی که امیرالمؤمنین‌(ع) زنده بود (کشتن پیامبر) برایشان ممکن نبود٬ پس چگونه برای شما کشتن ابی‌عبدالله حسین(ع) ممکن شود در حالی‌ که من زنده‌ هستم؟ بیایید تا شما را به راهش آگاه کنم٬ به کشتن من اقدام کنید٬ گردن مرا بزنید، تا مرادتان حاصل شود . خدا شما را به مقصودتان نرساند و عمرتان و اولادتان را کوتاه کند٬ و لعنت خدا بر شما(بنی‌امیه) و اجدادتان باد.

در ادامه این مراسم حاضران با همراهی حاج عبدالرضا هلالی و حاج روح الله بهمنی فریاد لبیک یا زینب سر دادند. هلالی در این مراسم با اشاره به حملات اخیر گروه های سلفی به حرم حضرت زینب(س) گفت : وهابی ها تا کنون قدرت شیعه را حس نکرده اند. اگر رهبر معظم انقلاب اشاره ای فرمایند ما هیئتی ها یک نفر از سلفی ها و وهابی ها در سوریه را زنده نخواهیم گذاشت.


 نظر دهید »

دل‌های کوفیان با امام حسین(ع) ولی شمشیرشان با یزید؟!

22 آبان 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)


یکی از سؤالات درباره قیام حسینی(ع) این است که اینکه می‌گویند: دل‌‌های کوفیان با امام حسین (ع) ولی شمشیرشان با یزید بود یعنی چه؟

پاسخ:

مورد سؤال جمله معروف فرزدق شاعر است. وی می‌گوید: من همراه مادرم در سال شصتم به سفر حج عازم بودم امام حسین علیه‌السلام را دیدم که شتابان از حرم خارج می‌شد و ما وارد می‌شدیم پرسیدم این کاروان کیست؟ گفتند حسین بن علی (ع) است. نزدیک رفتم و بر او سلام و عرض ادب نمودم به او عرض کردم ای فرزند رسول خدا (ص) پدر و مادرم فدای تو باد چه چیزی سبب شده که از حج و خروج از مکه عجله و شتاب می‌فرمائید… (1)

امام از من پرسید، تو کیستی؟ جواب دادم مردی از عرب هستم. سپس فرمود: «اخبرنی عن الناس خلفک؟» مرا خبر ده از وضع مردمی که آنها را پشت سر گذاشتی. منظور امام سؤال از حال مردم کوفه بود. چون فرزدق از کوفه می‌آمد. فرزدق می‌گوید به امام عرض کردم: «الخیر سألت» از کسی در این مورد سئوال کردی که از وضع کوفیان آگاه است «قلوب الناس معک و اسیافهم علیک ….» (2) یعنی دلهای کوفیان(مردم کوفه) با توست و شمشیرهایشان علیه تو و به سود دشمنانت.

امام در جواب فرزدق فرمود: راست گفتی. (3)

کوفه سالیان دراز مقر حکومتی علی(ع) بود و کوفیان کاملا با اهل بیت و فضائل ایشان آشنا بودند، آنها به خوبی امام حسین علیه‌السّلام را می‌شناختند و سالها در رکاب پدرش و همراه امام حسین علیه‌السّلام با دشمنان اسلام و خاندان پیامبر جنگیده بودند.

عده زیادی از آنها از معاویه کینه به دل داشتند و بارها امام حسن و امام حسین را به جنگ با او فرا می‌خواندند ولی آن دو بزرگوار به استناد عهدنامه از این کار امتناع می‌کردند.

با مرگ معاویه آنها باشور و شوق بیشتری از امام دعوت به عمل می‌آوردند. با این وجود دلبستگی به دنیا موقعیتی در زندگی انسان پیش می‌آورد که انسان از آنچه که از درون دل دوستش می‌دارد بگذرد چنانکه در تاریخ بشر نظیر اینگونه رویدادها فراوان است که انسان به قدری فریفته مقام و مال و ثروت بشود که از بهترین عزیزانش در این راه بگذرد، از طرفی این روحیه در انسان نیز وجود دارد که به قدری در راه خدا و عاشق خدا شود که از همه چیز خود در راه محبت الهی بگذرد.

بنابراین کوفیان نیز با توجه به اینکه علاقه باطنی وافر به امام حسین علیه‌السّلام و خاندان پیامبر داشتند آن حضرت را دعوت کردند ولی از طرفی محیط اجتماعی آنها و گرایش به ثروت و جاه و مقام دنیا در آنها، آنها را وادار کرد که به خاطر رسیدن به این آرزوها و جوایزی که بنی امیه وعده می‌دادند سپاه عظیمی را علیه امام تشکیل دهند و پس از دعوت و علی رغم میل باطنی آ‌نحضرت را با شمشیرهای خود به شهادت برسانند، بنابراین علاقه باطنی آنها در نوشتن نامه ظاهر شد و بودن شمشیرشان با یزید نیز در کربلا ظاهر شد و دو عمل متضاد از آنها صادر شد.

البته شرایط کوفه آن روز و همچنین ترفندهای ابن زیاد در ایجاد فضای رعب و وحشت و سرکوبی و دستگیری افراد متنفذ و در کل غافلگیری مردم در تحلیل‌های امروزی کمتر مورد توجه قرار می‌گیرند.

گفتنی است عده‌ای از اهل کوفه پس از شهادت امام پشیمان شدند و توبه کردند و برای جبران آن خسارت عظیم، علیه حکومت بنی امیه قیام کردند که به قیام«توابین» در تاریخ مشهور است، جز تعداد اندکی همه توبه کنندگان پس از قیام در جنگ عین الوردة کشته شدند.

کوفیان فریفته قدرت ظاهری بنی امیه شدند زیرا بنی امیه با داشتن قدرت و حکومت ظاهری بر تمام ثروت‌های جهان اسلام مسلط بودند و به هر کس که با آنها هم فکر بود از این اموال می‌بخشیدند و سکه‌های طلای سرخ را برای او می‌فرستادند و آنها را با دادن پول و وعده مقام و فرمانداری فریب می‌دادند چنانکه معاویه بسیاری از یاران امام علی علیه‌السّلام و امام حسن را با همین پولها فریفت و از سپاه علی و فرزندش حسن به سوی خود کشید.

یزید و بنی امیه نیز با فرستادن عبیدالله بن زیاد به سوی کوفه مردم کوفه را تهدید نمود و فریفت و با تهدید و تطمیع، علیه امام حسین(ع) مجهز نمود و علی رغم میل باطنی و علاقه‌ای که به امام داشتند و از آن حضرت دعوت کرده بودند در مقابل امام صف کشیدند و راه را بر امام بستند و سرانجام او و یارانش را به شهادت رسانده و اهل بیتش را به اسارت بردند. (4)

______________________________________________

پی نوشت ها:

1_(همان، ص 67 و ابن اعثم«پیشین»، ص 840 و موسوعة الکلمات الحسین، قم، موسسه باقر العلوم، دارالمعروف، چاپ دوم، 1374، ص 310 الی 312.)

2_(مفید، همان، ج 2، ص 67 و ر.ک: مطهری، مرتضی، حماسه حسینی، تهران، ملاصدرا، چاپ هشتم، ‌1367.)

3_( همان، ص 67، مطهری، مرتضی، درج 3 کتاب حماسه حسینی می فرماید: آنها بنده شکم و به امر شکم با دل خودشان می‌جنگند …. ص 146 چنانکه انسان اظهار دوستی خدا کند ولی در عمل او را معصیت نماید.)

4_(مرکز مطالعات و پاسخ‌گویی به شبهات حوزه علمیه قم.)

منبع:فارس

 نظر دهید »

یار سیاه چهره امام حسین(ع) چه کسی بود؟

22 آبان 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)


شیخ طوسی ” جون ” را از اصحاب امام حسین علیه السلام شمرده است. «جون» اهل «نوبه» و غلام سیاه پوستی بود که «ابوذر غفاری» آن صحابی با وفای پیامبر او را از قید بندگی و بردگی آزاد کرده بود.

«جون» از شیعیان امام علی علیه السلام شناخته می‎شد. او پیوسته پس از ابوذر همراه اهل بیت علیهم السلام بوده است. زمانی در خدمت امام حسن علیه السلام و هنگامی با امام حسین علیه السلام بود.

او امام حسین علیه السلام را از مدینه تا مکه و سپس از مکه تا عراق همراهی کرده بود. گویند جون در ساخت و تعمیر سلاح جنگ مهارت داشت. نقل شده جون، در شب عاشورا خیمه ویژه‎ای برای خود برپا ساخته بود تا سلاح یاران حسین علیه السلام را تعمیر و اصلاح کند.

در تاریخ آمده است، در روز عاشورا، امام درخواست او را برای جهاد این گونه رد فرمود: تو از جانب من اذن (کناره‎گیری از جنگ) داری، فقط فقط تو ما را برای دستیابی به عافیت همراهی کرده‎ای.

 

محرم، امام حسین ع

بنابراین، خود را به راه و شیوه ما مبتلا مساز. گفته شده بعد از این بود که به خدمت دختر امیر مومنان، زینب(سلام الله علیها) و اطرافیان امام رسید تا آنها را شفیع خود سازد. پس از آن از امام اجازه جهاد گرفت و وارد میدان رزم شد.

جون در روز عاشورا در مقابل امام حسین علیه السلام ایستاده و از آن حضرت اجازه رزم خواست. اما امام به او اذن جهاد ندادند و حضرت فرمودند: ما تو را برای ایام عافیت و آسودگی خریداری کردیم ولی الان خود را گرفتار نکن. جون خود را بر قدم‎های امام انداخت و بر آن بوسه می‎زد و می‎گفت: ای فرزند رسول خدا! من برای آسودگی خاطر خویش در گرفتاری از شما کمک می‎گرفتم. من خود می‎دانم که بوی خوشی ندارم، خویشانم افرادی فرومایه‎اند و رنگم سیاه است. اما شما بر من از آن نفس بهشت گونه‎تان بدمید تا که خوشبو شوم، شرافت خویشاوندی یابم و سیمایم سفید شود. به خدا قسم از شما جدا نخواهم شد تا این خون تیره‎ام با خون پاکتان مخلوط گردد. پس آن گاه امام او را اجاره رزم دادند.

او وارد معرکه جنگ شد در حالی که این رجز را می‎سرود:

کیف یری الکفار ضرب الاسود بالسیف ضربا عن بنی محمد

اذب عنهم باللسان و الید ارجو به الجنة یوم الورود

ای کفار، ضرب شمشیر سیاه را چگونه می‎بینید؟ به شمشیر ضربه‎ای از فرزند محمد، از آنها با زبان و دست حمایت می‎کنم، در حالی که به بهشت در روز قیامت امیدوارم.

بعد از آن، بیست و پنج نفر از سپاه دشمن را به خاک انداخت.

محمد بن ابی طالب می‎گوید: زمانی که جون به زمین خورد، اباعبدالله الحسین علیه السلام بر بالینش آمد و در حق او این گونه دعا فرمود: پروردگارا! سیمای او را سفید کن و او را خوشبوی گردان و با محمد صلی الله علیه و آله محشورش نما، و بین او و محمد و آل محمد، آشنایی برقرار ساز.

علمای ما از امام باقر علیه السلام و از پدرشان امام زین العابدین علیه السلام نقل کرده‎اند: هنگامی که بنی‎اسد برای دفن شهدا، به معرکه جنگ آمدند، بعد از چند روز دیدند که بوی خوشی - چون مشک - از اندام جون متصاعد است.

سلام بر جون در زیارت ناحیه این گونه آمده است: السلام علی جون بن حوی ابن حریّ مولی ابی ذر الغفاری؛ سلام بر جون غلام ابی ذر غفاری.

برگرفته از کتاب یاران شیدای حسین بن علی (ع)، استاد مرتضی آقا تهرانی .

 نظر دهید »

مقتل خوانی (شب هشتم محرم)؛

20 آبان 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)

 

وقتی که از یاران کسی جز خاندان امام (ع) باقی نماند، علی بن الحسین (ع) خدمت حضرت رسید و او زیباترین مردم و خوش اخلاق ترین آنها بود، و از پدرش رخصت کارزار خواست، امام به او اجازه فرمود. آنگاه از روی حسرت یک نگاهی به جوان خود نمود و اشک از دیدگانش به رخسار مبارک روان ساخت.

سپس فرمود: پروردگارا! گواه باش که جوانی را برای جنگ با کفار به میدان فرستادم که از نظر جمال و کمال و خلق و خوی و سخن گفتن، شبیه ترین مردم به رسول تو بود، و ما هر وقت که مشتاق دیدار پیامبرت می شدیم به صورت او نظر می کردیم. بعد امام فریادی زد و فرمود: ای فرزند سعد! خدا نسل تو را قطع کند که نسل مرا قطع کردی.

علی اکبر (ع) به سوی دشمن حرکت کرد و با آنها جنگ نمایان و سختی کرد و عده ی بسیاری را به درک واصل کرد. سپس به جانب پدرش بازگشت و گفت: پدرم! تشنگی مرا کشت و سنگینی سلاح مرا به زحمت انداخت، آیا جرعه ای آب هست که به من بدهی؟

امام حسین (ع) گریست و فرمود: ای امان، پسرم! از کجا برایت آب بیاورم، اندکی دیگر مبارزه کن، دیری نمی گذرد که جد بزرگوارت محمد (ص) را زیارت خواهی کرد، و تو را از آبی سیراب کند که بعد از آن هرگز احساس تشنگی نکنی.


علی اکبر (ع) به طرف میدان برگشت، جنگ بسیار شدیدی کرد. منقذ بن مره عبدی او را با تیری هدف قرار داد و در نتیجه توان او را گرفت و به زمین افتاد. صدا زد: «یا أبتاه علیکَ مِنِّی السلام …» پدر جان! از من به تو سلام، این جدم (پیامبر) است که به تو سلام می رساند و می فرماید: در آمدنت به سوی ما شتاب کن. سپس فریادی زد و به شهادت رسید.

امام حسین بر بالین علی اکبر امد، و صورتش را بر صورت او گذارد و فرمود: «قَتَل الله قوماً قَتَلوک …» خدا بکشد گروهی که تو را کشتند، چقدر بر خدا گستاخی نمودند و حرمت رسول خدا را شکستند. پس از تو خاک بر سر دنیا باد.

ناگاه زینب (س) دختر علی (ع) از خیمه بیرون آمد و فریاد زد: «یا حبیباه، یابن اخاه» ای حبیبم، ای فرزند برادرم. تا ان که خود را بر روی کشته ی او انداخت. امام حسین (ع) خواهر را گرفت و به سوی خیمه برگرداند.

 

 

باشگاه خبرنگاران جوان

 نظر دهید »

گزیده بیانات امام خمینی (ره) در باب عزاداری حضرت سیدالشهدا + اینفوگرافی

20 آبان 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)


امام خمینی (ره) بارها در سخنرانی های خود در طول تاریخ انقلاب اسلامی و کتابهایی مانند صحیفه نور به نقش مهم نهضت حسینی و تکلیف شیعیان در عزاداری حضرت سیدالشهدا (ع) اشاره کرده اند.


اینفوگراف زیر گزیده ای از بیانات رهبر کبیر انقلاب را در خصوص انگیزه مجلس روضه، نقش کلیدی در کربلا، علت زنده ماندن مذهب و ترس قدرت های بزرگ از خیمه های عزاداری به شکلی ساده و روان برای شما به تصویر کشیده است.

 

اینفوگرافی، امام خمینی ، محرم

منبع : باشگاه خبرنگاران جوان


 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 56
  • 57
  • 58
  • ...
  • 59
  • ...
  • 60
  • 61
  • 62
  • ...
  • 63
  • ...
  • 64
  • 65
  • 66
  • ...
  • 93

معرفی حوزه علمیه حضرت عبدالعظیم ع

شهرری، زمانی دارای حوزه‌های بسیار بوده و یک مرکز علمی محسوب می شد که مهم‌ترین عامل آن، حُسن‌ همجواری با مشاهد شریفه سه امامزاده بزرگوار، خصوصاً حضرت عبدالعظیم(ع) است که در این باره یکی از مراجع عالی‌قدر شیعه، حضرت‌ ایة الله ‌بهجت به طلاب فرمودند: «شما در جوار گنج الهی هستید، قدر آن را بدانید». قدمت حوزه علمیه آستان حضرت عبدالعظیم(ع) به سال‌های اوایل پیروزی انقلاب اسلامی بر می گردد. در اواسط شهریور 1359 بنای مقبره رضاخانی تخریب و به جای آن حوزه علمیه احداث شد و در 1366 حدود هفتاد نفر طلبه برای سال اول پذیرفته شدند. حوزه ‌علمیه آستان ‌حضرت‌عبدالعظیم(ع) ظرفیت ‌پذیرش سیصد طلبه علوم دینی در دو سطح 2و 3 را داراست و ساختمان آن از کلّیه امکانات آموزشی و رفاهی برخوردار است و از این جهت جزء معدود حوزه‌های کشور است. زیر بنای کلّ ساختمان 11 هزار و 500 متر مربع و محوطه، 6500 متر مربع و مساحت کلّ مدرسه 18 هزار متر مربع است.

جستجو

موضوعات

  • همه
  • طب سنتی و پزشکی
  • سیاسی
  • مناسبتهای سال
  • اخبار حوزه
  • علمی
  • مذهبی
  • عمومی
  • دست نوشته های یک طلبه
  • نرم افزار
  • شهداء
  • استفتائات
  • جدیدترین مقالات
  • برگی از زندگی علما
  • فراخوان
  • پژوهش
  • معرفی رسانه
  • منِ طلبه
  • نمونه سوالات امتحانی سطح2
  • داستان های پند آموز

پیوندهای روزانه


پشتیبانی سامانه وبلاگ مدارس
وبلاگ خانم یادگاری
گفته ها و ناگفته های یک طلبه
شبکه اجتماعی هادی نت
دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبري
دفتر مقام معظم رهبري

خبرنامه

آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          

اوقات شرعی

امروز: چهارشنبه 19 آذر 1404
اوقات شرعی به افق:
  • اذان صبح اذان صبح:
  • طلوع آفتاب طلوع آفتاب:
  • اذان ظهر اذان ظهر:
  • غروب آفتاب غروب آفتاب:
  • اذان مغرب اذان مغرب:
  • نیمه شب شرعی نیمه شب شرعی: