• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

  • سخن حضرت آیت الله بهجت درباره مقام حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) در جمع طلاب :" شما در جوار گنج الهی هستید قدر آن را بدانید ***

گناهی که شیطان را هم ناراحت می کند!

10 مرداد 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)

 

تهمت و بهتان به اندازه اى زشت و زننده است که حتى شیطان هم از انجام دهنده آن دو بیزارى مى جوید. شیطان از رفتارهاى زشت و اعمال خلاف استقبال مى کند؛ ولى برخى از رفتارهاى ناروا آن قدر زشت و پلیدند که شیطان هم آن ها را تاءیید نمى کند
. یکى از این اعمال ، نابود کردن وجهه افراد در جامعه ، و ریختن آبروى آن ها به وسیله بهتان یا نعمت است .
تهمت آثار شومى هم براى تهمت زننده و هم براى تهمت زده شده به بار مى آورد .

موضع ابلیس در برابر تهمت و بهتان
امام جعفر صادق(ع) در این زمینه مى فرماید:
من روى على مۆ من روایه یرید بها شینه و هدم مروءته لیسقط من اعین الناس اخرجه الله من ولایته الى ولایه الشیطان ، فلا یقبله الشیطان
اگر کسى سخنى را بر ضد مۆمنى نقل کند و قصدش از آن ، زشت کردن چهره او و از بین بردن وجهه اجتماعى اش باشد و بخواهد او را از چشم مردم بیندازد، خداوند او را از محور دوستى خود خارج مى کند و تحت سرپرستى شیطان قرار مى دهد؛ (ولى) شیطان هم او را نمى پذیرد.


منبع: شیعیان

 2 نظر

بخش هایی از دعای ابوحمزه ثمالی : منم آن‏كه بر آقايش گستاخى كرد!

10 مرداد 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)


بخش هایی از دعای ابوحمزه ثمالی :


خداوند در قرآن به انسان دستورهاي زيادي داده است و از جمله وي را به دعا و درخواست كردن از خدا امر نموده است،‌اين تنها دستوري است كه هشدار به همراه دارد: «انَّ الذين يستكبرون عن عبادتي سيدخلون جهنّم و آخرين» آنان كه از دعا و عبادت من، اعراض و سركشي كنند، با ذلت و خواري داخل دوزخ شوند…

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
«من پروردگارا كسى‏ هستم كه در خلوت از تو حيا نكردم،
و در آشكار از تو ملاحظه ننمودم،
منم صاحب مصيبتهاى بزرگ،
منم آن‏كه بر آقايش گستاخى كرد،
منم آن‏كه جبّار آسمان را نافرمانى كرد،
منم آن‏كه بر معاصى بزرگ‏ رشوه دادم،
منم آن‏كه هرگاه به گناهى مژده داده مى‏شدم شتابان به سويش مى‏رفتم،
منم آن‏كه‏ مهلتم دادى باز نايستادم،
و بر من پرده پوشاندى حيا نكردم،و مرتكب گناهان شدم و از اندازه گذراندم‏
و مرا از چشمت انداختى،اهميت ندادم،
پس با بردبارى‏ات مهلتم دادى،
و با پرده‏پوشى‏ات مرا پوشاندى
تا آنچا كه گويى‏ مرا از ياد برده‏اى،
و از مجازات گناهان بركنارم داشته‏اى،
گويا تو از من حيا كرده‏اى!!
خدايا،آنگاه كه نافرمانى كردم‏ نافرمانى‏ات نكردم چنان‏كه پروردگارى‏ات باشم،
و نه چنان‏كه سبك شمارنده فرمانت باشم،
و نه با گستاخى در معرض كيفرت قرار گيرم،
و نه تهيدست را ناچيز شمارم،
ولى خطايى بود كه بر من عارض شد
و نفسم آن را برايم آراست،
و بدبختى‏ام مرا بر آن‏ يارى نمود،
و پرده افتاده‏ات بر من مغرورم نمود،
در نتيجه با كوششم نافرمانى‏ات نمودم
و به مخالفتت برخاستم‏
اكنون چه كس مرا از عذابت نجات مى‏دهند،
و فردا از چنگ ستيره‏جويان و دشمنى‏كنندگان چه كسى رهايم مى‏كند،


أَنَا يَا رَبِّ الَّذِي لَمْ أَسْتَحْيِكَ فِي الْخَلاءِ وَ لَمْ أُرَاقِبْكَ فِي الْمَلَإِ أَنَا صَاحِبُ الدَّوَاهِي الْعُظْمَى أَنَا الَّذِي عَلَى سَيِّدِهِ اجْتَرَى أَنَا الَّذِي عَصَيْتُ جَبَّارَ السَّمَاءِ أَنَا الَّذِي أَعْطَيْتُ عَلَى مَعَاصِي الْجَلِيلِ الرُّشَا أَنَا الَّذِي حِينَ بُشِّرْتُ بِهَا خَرَجْتُ إِلَيْهَا أَسْعَى أَنَا الَّذِي أَمْهَلْتَنِي فَمَا ارْعَوَيْتُ وَ سَتَرْتَ عَلَيَّ فَمَا اسْتَحْيَيْتُ وَ عَمِلْتُ بِالْمَعَاصِي فَتَعَدَّيْتُ وَ أَسْقَطْتَنِي مِنْ عَيْنِكَ [عِنْدِكَ‏] فَمَا بَالَيْتُ فَبِحِلْمِكَ أَمْهَلْتَنِي وَ بِسِتْرِكَ سَتَرْتَنِي حَتَّى كَأَنَّكَ أَغْفَلْتَنِي وَ مِنْ عُقُوبَاتِ الْمَعَاصِي جَنَّبْتَنِي حَتَّى كَأَنَّكَ اسْتَحْيَيْتَنِي إِلَهِي لَمْ أَعْصِكَ حِينَ عَصَيْتُكَ وَ أَنَا بِرُبُوبِيَّتِكَ جَاحِدٌ وَ لا بِأَمْرِكَ مُسْتَخِفٌّ وَ لا لِعُقُوبَتِكَ مُتَعَرِّضٌ وَ لا لِوَعِيدِكَ مُتَهَاوِنٌ لَكِنْ خَطِيئَةٌ عَرَضَتْ وَ سَوَّلَتْ لِي نَفْسِي وَ غَلَبَنِي هَوَايَ وَ أَعَانَنِي عَلَيْهَا شِقْوَتِي وَ غَرَّنِي سِتْرُكَ الْمُرْخَى عَلَيَّ فَقَدْ عَصَيْتُكَ وَ خَالَفْتُكَ بِجُهْدِي فَالْآنَ مِنْ عَذَابِكَ مَنْ يَسْتَنْقِذُنِي وَ مِنْ أَيْدِي الْخُصَمَاءِ غَدا مَنْ يُخَلِّصُنِي،
…»


 نظر دهید »

فراخوان شرکت در مسابقه سراسري " قرآن،کتاب زندگي "

10 مرداد 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)


فراخوان شرکت در مسابقه سراسری قرآن،کتاب زندگی اعلام شد.
مدیر روابط عمومی سازمان تبلیغات اسلامی استان اصفهان امروز گفت: این مسابقه سراسری از نکات تفسیری جزء های یک تا 15 قرآن کریم طراحی شده است.
آقای مرادی افزود: دوستداران قرآن از سراسر کشور تا 25مرداد فرصت دارند برای شرکت در این مسابقه به نشانی اینترنتی

www.esfahan-tebyan.ir مراجعه کنند.

 


 نظر دهید »

مسلمانی که 21 ساعت روزه می گیرد

10 مرداد 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)

 

ساعات روزه داری در مناطق مختلف جهان متفاوت است، اما در جزیره “گرینلند” در شمالی ترین منطقه اروپا و از توابع دانمارک، به بالاترین حد خود می رسد، به طوری که شخص مسلمان در این منطقه باید 21 ساعت از شبانه روز را روزه بگیرد.


به گزارش العالم، تنها مسلمان ساکن این جزیره یخی، شخصی لبنانی الاصل است که وسام الزقیر نام دارد. الزقیر، صاحب یک رستوران در شهر ناک، پایتخت گرینلند است. او در طول روز کار می کند و از هنگام مغرب، فقط سه ساعت برای خوردن افطار، تهیه سحری و خواندن نمازهایش فرصت دارد.

به نوشته پایگاه اینترنتی انمید، الزقیر از این که تنها مسلمانِ این جزیره پهناور است، به ادامه حضور خود به عنوان تنها فرد مسلمان در این منطقه افتخار می کند و با این که لبنان وطن دوم او محسوب می شود و می تواند برای روزه گرفتن به لبنان برگردد و در شرایطی مناسب تر روزه بدارد، اما او ترجیح می دهد ماه رمضان را در شرایط سخت گرینلند، روزه بگیرد.

 نظر دهید »

تخت‌هایی که مال فرشته‌هاست + تصاویر

10 مرداد 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)

 

بسیاری از مسلمانان شب‌های قدر بیدار می‌مانند و در سوگ مولایشان علی(ع) اشک می‌ریزند. هر کس در هر مکانی و با هر زبانی مشغول دعای است، جوشن کبیر و الغوث الغوث… قطعا شب‌زنده‌داری در اماکن مقدس از جمله حرم امام رضا(ع) سعادت عظیمی است، اما هستند کسانی که با قلب و روحشان به زیارت امام هشتم (ع) می‌روند…


به گزارش 598 به نقل از ایسنا، برای دیدن این شب‌زنده‌داران دردمند به بیمارستان دکتر شیخ می‌روم. بیمارستانی که تخت‌هایش فقط متعلق به فرشته‌های کوچک و معصوم است.

 


در داخل حیاط بیمارستان مادرانی را می‌بینم که جگرگوشه‌هایشان را در آغوش گرفته و قدم می‌‍‌زنند، کودکانی که لبخندی بر لب و رمقی برای شیرین‌زبانی و جست‌وخیز ندارند. دست‌های کوچک و ظریفشان را نگاه می‌کنم که سوزن بی‌رحم سرم در آنها فرو رفته و آنقدر مچ‌هایشان با چسب و باند پیچیده شده که نمی‌توانند آن را تکان دهند. انرژی و لبخند مادران مهربانشان برایم عجیب است، وقتی حاضرند زمین و آسمان را به هم بدوزند تا لبخند کمرنگی بر چهره کودک‌شان بنشانند.

سری به داخل بخش‌ها می‌زنم تا حال و هوای سایر مادران و کودکان را نیز ببینم.

دقایقی طول کشید تا پرستار به من اجازه ورود دهد و نوشته‌های روی کاغذ که به در آویزان بود توجهم را جلب کرد، این بچه‌ها بدنشان از سطح ایمنی پایینی برخوردار است و کوچک‌ترین آلودگی منجر به بروز عفونت در آنان می‌شود.

این کودکان معصوم به دلیل رژیم و شرایط خاص، نباید از محوطه بخش بیرون روند.

 


پرستار اجازه ورود می‌دهد، اما نمی‌دانم به کدام اتاق بروم و با چه کسانی صحبت کنم، همین طور که در سالن به جلو می‌روم صدای دعای جوشن کبیر من را متوجه اتاقی می‌کند.

مادرانی را می‌بینم که در یک دست تسبیح دارند و دست دیگرشان رو به آسمان بلند شده و بعد از هر الغوث الغوث، آمین می‌گویند به این امید که مرهمی باشد بر تلخی داروهای فرزندانشان.

اتاق ۵ تخت داشت، به سمت تخت اول می‌روم. تخت علی، پسر بچه‌ای ۸ ساله که آرام روی تخت خوابیده است. از مادرش می‌پرسم درباره بیماری علی می‌پرسم؟


اشک‌های مادر علی پاسخم را می دهد، آرام و لرزان زیر لب گفت: سرطان خون. می‌گفت پنج سال است که علی درگیر این بیماری است، بغض گلویم را فشرد… برای علی آرزوی سلامتی می‌کنم و با پاهایی بی‌رمق به سمت تخت بعدی می‌روم.

پارسا ۳ ساله است آنقدر مشغول بازی است که متوجه حضورم نمی‌شود. به مادر پارسا که در حال ذکر گفتن است سلام می‌کنم. او هم گفت که پسرش سرطان خون دارد و حدود دو ماه است که بستری شده، اشک امانش نمی‌دهد و با همین حال و لحنی توام با بغض به درددل می‌پردازد.

مادر پارسا گفت: چهار سال قبل ازدواج کرده‌ام اما بچه‌دار نمی‌شدم آنقدر نذر و نیاز کردم تا بالاخره خدا پارسا را به من هدیه کرد.

صدای هق‌هق گریه‌هایش فضای اتاق را پر کرده بود، هر قدر سعی کردم آرامش کنم، نتیجه عکس داشت و انگار خودم بی‌تاب‌تر می‌شدم. مادران این بهشت فقط از خدا شفای بیماران را طلب می‌کردند، با کوله باری از اشک بدرقه‌ام می‌کنند.


وارد اتاق‌های دیگر می‌شوم، دیدن اشک‌ مادران توان صحبت از من می‌گیرد. صدای گریه دختر بچه‌ای که از اتاق کناری به گوشم می‌رسید من را به سمتش روانه کرد، دختری که از شدت سوزش آنژیوکت ناله می‌کرد اما چاره‌ای نیست و به دلیل کم خونی باید به او خون تزریق می‌شد، روی تخت دراز کشیده و مادر سعی داشت زهرا را با نوازش‌هایش آرام کند.

اما انگار موفق نبود. پرستار با لبخندی انرژی‌بخش به زهرا می‌گفت که دو راه برای انتخاب دارد یا بگذارد سرم تمام شود و زودتر خوب شود یا چند ماه دیگر نیز در بیمارستان باشد، زهرا با این صحبت‌ها و با دیدن هم‌اتاقی‌هایش که همگی با وجود درد آرام هستند کمی بهتر شد.

 


صدای دعای جوشن کبیر فضای بیمارستان را پر کرده و انگار امشب نیازی به تذکر پرستاران برای رعایت سکوت نیست.

چراغ بعضی اتاق‌ها خاموش است اما صدای مناجات از آنها شنیده می‌شود، حتی بچه‌هایی که سواد خواندن ندارند کتاب دعایی به دست گرفته‌اند و برای خودشان زمزمه می‌کنند.

به بخش مراقبت‌های ویژه می‌روم، به توصیه پرستار ابتدا باید کاور مخصوص بپوشم.

همه کودکان این بخش حیاتشان وابسته به چند دستگاه است، کودکی را دیدم که با هر نفس صدای آهش به گوش می‌رسید اما کاملا بی‌رمق بود. از پرستار بیماریش را پرسیدم، او گفت که شیرین که ۸ سال دارد، دیالیز می‌شود و از طریق رگ گردن خون به او تزریق می‌شود.

 


این جا کودکان را باید از پشت شیشه تماشا کنید، پسر بچه‌ای که فقط یک‌ونیم کیلو وزن داشت و دو دختر بچه که همگی داخل دستگاه‌های مخصوص بودند. پرستار برایم گفت که این کودکان به دلیل چسبیدن مری و نای، شیر وارد ریه‌هایشان می‌شود که عوارضی برایشان ایجاد می‌کند و باید عمل شوند.

پرستار راجع به مریم ۶ ماهه که دستبند پارچه‌ای سبزی به دستش بسته شده برایم می‌گوید، مریم درد ناشناخته‌ای به نام «متابولیک» دارد.

مدت بهبودی‌شان را از پرستار جویا می‌شوم، در کمال ناباوریم می‌گوید کودکان این بخش یا بهبودی خود را به دست می‌آورند یا فوت می‌کنند.

 

مادران این فرشته‌های معصوم شفا را فقط از خدا می‌خواهند و درخواستشان از مردم این بود که در شب‌های قدر کودکانی را که روی تخت‌های بیمارستان بستری هستند، فراموش نکنند. امشب شب قدر است …

 4 نظر
  • 1
  • ...
  • 108
  • 109
  • 110
  • ...
  • 111
  • ...
  • 112
  • 113
  • 114
  • ...
  • 115
  • ...
  • 116
  • 117
  • 118
  • ...
  • 174

معرفی حوزه علمیه حضرت عبدالعظیم ع

شهرری، زمانی دارای حوزه‌های بسیار بوده و یک مرکز علمی محسوب می شد که مهم‌ترین عامل آن، حُسن‌ همجواری با مشاهد شریفه سه امامزاده بزرگوار، خصوصاً حضرت عبدالعظیم(ع) است که در این باره یکی از مراجع عالی‌قدر شیعه، حضرت‌ ایة الله ‌بهجت به طلاب فرمودند: «شما در جوار گنج الهی هستید، قدر آن را بدانید». قدمت حوزه علمیه آستان حضرت عبدالعظیم(ع) به سال‌های اوایل پیروزی انقلاب اسلامی بر می گردد. در اواسط شهریور 1359 بنای مقبره رضاخانی تخریب و به جای آن حوزه علمیه احداث شد و در 1366 حدود هفتاد نفر طلبه برای سال اول پذیرفته شدند. حوزه ‌علمیه آستان ‌حضرت‌عبدالعظیم(ع) ظرفیت ‌پذیرش سیصد طلبه علوم دینی در دو سطح 2و 3 را داراست و ساختمان آن از کلّیه امکانات آموزشی و رفاهی برخوردار است و از این جهت جزء معدود حوزه‌های کشور است. زیر بنای کلّ ساختمان 11 هزار و 500 متر مربع و محوطه، 6500 متر مربع و مساحت کلّ مدرسه 18 هزار متر مربع است.

جستجو

موضوعات

  • همه
  • طب سنتی و پزشکی
  • سیاسی
  • مناسبتهای سال
  • اخبار حوزه
  • علمی
  • مذهبی
  • عمومی
  • دست نوشته های یک طلبه
  • نرم افزار
  • شهداء
  • استفتائات
  • جدیدترین مقالات
  • برگی از زندگی علما
  • فراخوان
  • پژوهش
  • معرفی رسانه
  • منِ طلبه
  • نمونه سوالات امتحانی سطح2
  • داستان های پند آموز

پیوندهای روزانه


پشتیبانی سامانه وبلاگ مدارس
وبلاگ خانم یادگاری
گفته ها و ناگفته های یک طلبه
شبکه اجتماعی هادی نت
دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبري
دفتر مقام معظم رهبري

خبرنامه

آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          

اوقات شرعی

امروز: پنجشنبه 27 آذر 1404
اوقات شرعی به افق:
  • اذان صبح اذان صبح:
  • طلوع آفتاب طلوع آفتاب:
  • اذان ظهر اذان ظهر:
  • غروب آفتاب غروب آفتاب:
  • اذان مغرب اذان مغرب:
  • نیمه شب شرعی نیمه شب شرعی: