بخش هایی از دعای ابوحمزه ثمالی : منم آنكه بر آقايش گستاخى كرد!
بخش هایی از دعای ابوحمزه ثمالی :
خداوند در قرآن به انسان دستورهاي زيادي داده است و از جمله وي را به دعا و درخواست كردن از خدا امر نموده است،اين تنها دستوري است كه هشدار به همراه دارد: «انَّ الذين يستكبرون عن عبادتي سيدخلون جهنّم و آخرين» آنان كه از دعا و عبادت من، اعراض و سركشي كنند، با ذلت و خواري داخل دوزخ شوند…
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
«من پروردگارا كسى هستم كه در خلوت از تو حيا نكردم،
و در آشكار از تو ملاحظه ننمودم،
منم صاحب مصيبتهاى بزرگ،
منم آنكه بر آقايش گستاخى كرد،
منم آنكه جبّار آسمان را نافرمانى كرد،
منم آنكه بر معاصى بزرگ رشوه دادم،
منم آنكه هرگاه به گناهى مژده داده مىشدم شتابان به سويش مىرفتم،
منم آنكه مهلتم دادى باز نايستادم،
و بر من پرده پوشاندى حيا نكردم،و مرتكب گناهان شدم و از اندازه گذراندم
و مرا از چشمت انداختى،اهميت ندادم،
پس با بردبارىات مهلتم دادى،
و با پردهپوشىات مرا پوشاندى
تا آنچا كه گويى مرا از ياد بردهاى،
و از مجازات گناهان بركنارم داشتهاى،
گويا تو از من حيا كردهاى!!
خدايا،آنگاه كه نافرمانى كردم نافرمانىات نكردم چنانكه پروردگارىات باشم،
و نه چنانكه سبك شمارنده فرمانت باشم،
و نه با گستاخى در معرض كيفرت قرار گيرم،
و نه تهيدست را ناچيز شمارم،
ولى خطايى بود كه بر من عارض شد
و نفسم آن را برايم آراست،
و بدبختىام مرا بر آن يارى نمود،
و پرده افتادهات بر من مغرورم نمود،
در نتيجه با كوششم نافرمانىات نمودم
و به مخالفتت برخاستم
اكنون چه كس مرا از عذابت نجات مىدهند،
و فردا از چنگ ستيرهجويان و دشمنىكنندگان چه كسى رهايم مىكند،
أَنَا يَا رَبِّ الَّذِي لَمْ أَسْتَحْيِكَ فِي الْخَلاءِ وَ لَمْ أُرَاقِبْكَ فِي الْمَلَإِ أَنَا صَاحِبُ الدَّوَاهِي الْعُظْمَى أَنَا الَّذِي عَلَى سَيِّدِهِ اجْتَرَى أَنَا الَّذِي عَصَيْتُ جَبَّارَ السَّمَاءِ أَنَا الَّذِي أَعْطَيْتُ عَلَى مَعَاصِي الْجَلِيلِ الرُّشَا أَنَا الَّذِي حِينَ بُشِّرْتُ بِهَا خَرَجْتُ إِلَيْهَا أَسْعَى أَنَا الَّذِي أَمْهَلْتَنِي فَمَا ارْعَوَيْتُ وَ سَتَرْتَ عَلَيَّ فَمَا اسْتَحْيَيْتُ وَ عَمِلْتُ بِالْمَعَاصِي فَتَعَدَّيْتُ وَ أَسْقَطْتَنِي مِنْ عَيْنِكَ [عِنْدِكَ] فَمَا بَالَيْتُ فَبِحِلْمِكَ أَمْهَلْتَنِي وَ بِسِتْرِكَ سَتَرْتَنِي حَتَّى كَأَنَّكَ أَغْفَلْتَنِي وَ مِنْ عُقُوبَاتِ الْمَعَاصِي جَنَّبْتَنِي حَتَّى كَأَنَّكَ اسْتَحْيَيْتَنِي إِلَهِي لَمْ أَعْصِكَ حِينَ عَصَيْتُكَ وَ أَنَا بِرُبُوبِيَّتِكَ جَاحِدٌ وَ لا بِأَمْرِكَ مُسْتَخِفٌّ وَ لا لِعُقُوبَتِكَ مُتَعَرِّضٌ وَ لا لِوَعِيدِكَ مُتَهَاوِنٌ لَكِنْ خَطِيئَةٌ عَرَضَتْ وَ سَوَّلَتْ لِي نَفْسِي وَ غَلَبَنِي هَوَايَ وَ أَعَانَنِي عَلَيْهَا شِقْوَتِي وَ غَرَّنِي سِتْرُكَ الْمُرْخَى عَلَيَّ فَقَدْ عَصَيْتُكَ وَ خَالَفْتُكَ بِجُهْدِي فَالْآنَ مِنْ عَذَابِكَ مَنْ يَسْتَنْقِذُنِي وَ مِنْ أَيْدِي الْخُصَمَاءِ غَدا مَنْ يُخَلِّصُنِي،
…»