• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

  • سخن حضرت آیت الله بهجت درباره مقام حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) در جمع طلاب :" شما در جوار گنج الهی هستید قدر آن را بدانید ***

عقیله بنی هاشم یعنی چه؟

01 آبان 1393 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)


حضرت زینب(سلام الله علیها) ملقَب به، عقیله بنی هاشم و عقیله الطالبین بود. عقیله، زن کریمه را می گویند که در بین فامیل بسیار عزیز و در خاندان خود ارجمند باشد.

همچنین در فرهنگ عربی عقیله به زن خردمندی می گویند که مسائل را با صبر و خرد بالا حل و فصل کند و در کارش دوراندیشی و آینده نگری داشته باشد.

آنچه در کتب روایی و حدیثی مستند و قوی وجود دارد حاکی از این است که حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) بانوی علم و فضل است. او علم خود را از جد بزرگوارش، پدر ارجمند و مادر گرامی و برادران عزیزش دارد. کسانی که متصل به وحی‎اند. نوشته‌اند حضرت زینب (سلام الله علیها) درس تفسیر برای بانوان داشت.

 

حرم، حضرت زینب س


ابن عباس از وی با این عبارت نقل می‌کند و می‎گوید: «بانوی خردمند ما زینب (سلام الله علیها) و همین بس که در بنی‎هاشم به «عقیله» یعنی بانوی خردمند معروف بود و آن هنگام که حضرت زینب (سلام الله علیها) در اسارت وارد کوفه شد. او بانوانی را که برای تماشا آمده‎اند، می‌شناسد. در و دیوار آن او را به یاد ایامی انداخت که بانوان همین شهر، صف اندر صف منتظر لقایش می‌نشستند تا در درس تفسیرش شرکت کنند و اکنون شهر به شهر می‌گردد.

از سخنان حضرت زینب (سلام الله علیها) در طول مسافرت کربلا، کوفه و شام و خطبه‌ها و سخنرانی‎هایی آینده نگرانه و خردمندانه که در فرصت‌های مختلف در برابر ستمکاران و طاغوتیان آن زمان و مردم دیگر ایراد فرمود، به خوبی معلوم می‌شود که مراتب علم و دانش و کمال آن بانوی بزرگوار از راه تحصیل و تعلیم اکتسابی نبوده و بهره‌ای الهی و جنبه خارق‎العاده داشته است.

شاهد این مطلب، کلام امام سجاد (علیه السلام) است که پس از خطبه کوفه بر او فرمود: “عمه جان آرام باش و سکوت اختیار کن که تو بحمدالله دانشمندی معلم ندیده و فهمیده‌ای هستی که کسی تو را فهم نیاموخته است.”


منبع:جام



 نظر دهید »

روشهای تربیتی صحیح فرزندان از نگاه اسلام

27 مهر 1393 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)


حجت الاسلام روح الله شریفی، از مشاورین خانواده بر لزوم تربیت اسلامی از سوی والدین تأکید کرد و اظهار داشت: کودکان سرمایه های فردای نظام اسلامی ایران بوده و باید روش های ویژه ای را برای تربیت آنها آموخت و به کار گرفت.

این فعال عرصه فرهنگی، به روش های تربیتی اسلامی کودکان اشاره و تصریح کرد: تربیت دینی کودکان صرفا به معنای آموزش نماز و احکام نیست، بلکه باید روش های زندگی اسلامی را به کودکان آموزش داد.

وی با بیان این که رفتار صحیح و به دور از اعمال ناشایست والدین، بهترین روش برای تربیت کودکان است، بیان داشت: اگر والدین در نوع رفتار خود دقت لازم را داشته باشند، به یقین می توانند فرزندان سالمی را تربیت کنند؛ چرا که شاکله اولیه کودکان در بنیاد خانواده و بر اساس عملکرد پدر و مادر شکل می گیرد.

حجت الاسلام شریفی، یکی دیگر از روش های تربیتی فرزندان را ورود آنها به مساجد توسط پدران و مادران عنوان کرد و گفت: دیگر عامل تأثیر گذار در تربیت اسلامی کودکان، سوق دادن آنها به سوی مسجد همراه با والدین است، به طوری که اگر پدری همراه با فرزند خود برای اقامه نماز جماعت در مساجد حاضر شود، این روش در ناخودآگاه ذهن کودک آثار شگرفی را می گذارد.

این مشاور خانواده، با اشاره به آسیب های تربیت نا صحیح فرزندان، گفت: بروز معضلات بی شمار اجتماعی همچون بد بینی، عدم رعایت حقوق شهروندی، بی حجابی، سرقت و دروغ گفتن، برخی از آسیب های تربیت نا صحیح فرزندان در خانواده است.

وی آشنایی به موقع فرزندان با وسایل رسانه جمعی و ابزارهای ارتباطی را نقشی مهم در پیشبرد سطح فکری کودکان دانست و تصریح کرد: ابزارهای رسانه جمعی و ابزارهای ارتباطی همچون موبایل و تبلت به عنوان شمشیری دو پهلو است که اگر نتوان به خوبی از آنها بهره برد، آسیب های غیر قابل توصیفی را به روح و اندیشه کودکان ما وارد می آورند.

این فعال عرصه فرهنگی، در ادامه افزود: اینکه والدین نحوه استفاده از ابزارهای اجتماعی را به فرزندان خود بیاموزند، امری مهم و ضروریست؛ چرا که امروز قرن ارتباطات بوده و باید فرزندان ما نحوه صحیح استفاده را آنان را بیاموزند که در غیر این صورت فرزندان خود با استفاده از دیده ها و شینده های فیلتر نشده از این ابزارها بهره می برد.

حجت الاسلام شریفی، در پایان با تأکید بر اجرای دوره های آموزشی تربیت کودکان ویژه طلاب متأهل، اظهار داشت: اگر طلاب بتوانند سیره معصومین(ع) در خصوص تربیت صحیح فرزندان را در ابتدا برای کودکان خود عملی کرده و پس از آن در اجتماع پیرامون به والدین آموزش دهند، جامعه اسلامی ایران در آینده ای نه چندان دور به چنان موفقیت های چشم گیری دست خواهد یافت که جهان را دگرگون می کند.

منبع:حوزه


 1 نظر

توصیه‌های تربیتی از زبان آیت‌الله سبحانی

25 مهر 1393 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)


آیت‌الله جعفر سبحانی یکی از مراجع تقلید گفت: اگر بخواهیم کسی را ادب کنیم، باید زیبا با او سخن بگوییم و برای تربیت فرزند نیز موضوع زیبا سخن گفتن مورد تاکید است.
ایشان در درس خارج اصول خود که در مسجد اعظم برگزار شد، اظهار کرد: برخی اوقات دو ضرر با یکدیگر تعارض دارند ولی متوجه یک نفر است مانند شخصی که تب دارد و باید غسل کند ولی دستش سیم می‌کشد، در اینگونه موارد باید بررسی کند که تحمل کدام یک آسان‌تر است.

وی عنوان کرد: اگر بخشی مباح و بخشی دیگر حرام است، باید مباح را انتخاب و اگر دو ضرر متوجه دو نفر بود عامل ضرر خارج از اختیار و طبیعی است و باید ضرر کمتر را انتخاب کرد.

این مرجع تقلید با بیان اینکه بر اساس سخن و اعمال ائمه اطهار(ع) زیبا خطاب کنید تا جواب زیبا بشنوید، گفت: اگر بخواهیم کسی را ادب کنیم باید زیبا با او سخن بگوییم و برای تربیت فرزند نیز موضوع زیبا سخن گفتن صادق است.

وی خاطرنشان کرد: ممکن است امروز فردی دانشجوی برق است ولی در آینده وزیر نیرو شود بنابراین باید برای آینده سرمایه تهیه کنید.

آیت‌الله سبحانی تصریح کرد: در منبر زیبا سخن بگویید و ادب را رعایت کنید و نگذارید که ادب از دست برود تا تاثیر بیشتری داشته باشد.

وی یادآور شد: شما می‌خواهید مجتهد شوید، پیش از درس حاضر باشید مباحثه کنید، در امور درس و بحث منظم عمل کنید.

 نظر دهید »

آیا لذت های بهشتی همانند لذتهای دنیوی است؟

24 مهر 1393 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)


یکی از مهمترین ملاکهای سعادت آدمی لذت بردن است اما لذتها گاهی ناپایدار، ناخالص و محدود هستند و بعضی از لذتها؛ پایدار، خالص و همه جانبه هستند. سعادت و کمال آدمی بدان است که به لذتهای بادوام و خالص و همه جانبه و عمیق دست یابد. مسلما لذتهای نوع دوم از لذتهای مادی و طیف آن نخواهند بود.


در این زمینه دست کم دو نکته را باید مورد توجه قرار داد:

الف- راحت طلبی و افراط در روی آوردن به لذات در دنیا چه بسا عوارض نامطلوبی بدنبال داشته باشد. مثلا سلامتی انسان را به خطر اندازد و یا عاملی گردد که انسان را از رسیدن به کمالات منع کند و چنین عیبی در لذتهای اخروی که لذتهای واقعی هستند وجود ندارد، و همچنین این عیب را دارد که ما را از لذتهای واقعی تر و عمیق تر باز می دارد و این بر خلاف حکم عقل حسابگر و محاسبه عقلانی است، که انسان به قیمت محروم شدن از آن دسته از نعمتها به نعمتها و لذتهای زودگذری روی می آورد.


ب- لذتهای بهشتی که در اموری مانند حور و غلمان و میوه های بهشتی تبیین و تجسم شده است چیزی جر ذکر الهی و رضوان خداوند نیست و اینگونه نیست که این اعمال ملال آور دنیوی آنجا را احاطه کرده باشد. تمام آن لذتها مایه کمال و مسرت آدمی هستند و موجب جانفزایی او و قرب یافتن به بارگاه جمال جمیل حضرت حق می باشد.


و این با لذتهای غبار آلود و دردسر آفرین دنیا که آدمی را نوعا از مبدا و کمال باز میدارد قابل قیاس نیستند نه آن شراب طهور مانند خباثات این دنیا هستند و نه مصاحبت با حوارالعین بهشتی مانند پاسخ به هوسهای جنسی این دنیاست بلکه در آنجا یک لحظه مانند لحظه قبل نیست، آنجا ملال نخواهی یافت و دائم مستغرق در مقام قرب و حالات معنوی و لذتهای مدام می باشی. که این دنیا چنین ظرفیتی را هرگز ندارد.


وانگهی بهشت درجاتی دارد و پائین ترین درجات آن برای افرادی است که به قله های معرفت نرسیده اند و حتی عبادت آنان برای رسیدن به بهشت و یا دوری از جهنم بوده است. اما لذت انسان در درجات بالای بهشت همان است که انسان خشنودی و رضوان الهی را مشاهده کند و خودش را در نزد پروردگارش ببیند و این لذتی است که به اولیای الهی اختصاص دارد.

“فی جنة صدق عند ملیک مقتدر[1]”

مردم پرهیزگار … در قرارگاه صدق، نزد پادشاهی توانایند.

“یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیة مرضیة فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی [2]”

ای نفس مطمئنه، خشنود و خداپسندانه به سوی پروردگارت بازگرد، و در میان بندگان من درآی و در بهشت من داخل شو.

“فی جنات عدن و رضوان الله من الله اکبر ذلک هو الفوز العظیم[3]” و بهشت های جاودان (به آنان وعده داده است) و خشنودی و رضوان خدا بزرگتر است و این است فوز و کامیابی بزرگ.

______________________________________________

پی نوشت ها:

[1]قمر، آیه 55

[2]فجر/ 30-27

[3]توبه، آیه 72

منبع:جام

 نظر دهید »

اضطرارشیخ نخودکی و ماجرای عنایت امام رضا

28 مرداد 1393 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)


عرفان و معرفت، تنها سرچشمه‌ای است که از جوشش آن سرزمین جان‌ها سرزنده می‌شود و بذرهای محبت شکوفا و رابطه دوستی با خلق با خالق متعال محکم و با صفا.

اهمیت عارفان از آنجا بسیار نمودار و روشن است که هرکه به مقامی والا رسید از غیر دوست بی‌نیاز شد. به همین منظور، با استناد به کتاب «نشان از بی‌نشان‌ها» نوشته علی مقداد اصفهانی بر شرح احوال و شیوه سلوکی عارف سالک شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی نظر می‌افکنیم که در مجاورت حرم ثامن الحجج مدفون است.

این نوشتار به مسافرت‌های این عارف وارسته به شهرهای مختلف و نحوه سکونت مرحوم نخودکی از زبان فرزندش می‌پردازد:

نخودکی، مزار، مشهد

مرحوم حاج شیخ حسنعلی اصفهانی رحمة‌الله علیه در سال 1303 هجری قمری به سبب پیشامدی که در رابطه با ظل السلطان حاکم اصفهان برای ایشان رخ داد و منجر به تنبیه حاکم از طریق تصرفات نفسانی شد از آن شهر رخت سفر بربست و در بیست و چهار سالگی، تنها از اصفهان خارج شد و به عزم مشهد مقدس قدم به راه گذارد این نخستین سفر ایشان به آن شهر منور بود که به قصد زیارت مرقد مطهر حضرت سلطان اولیاء علی بن موسی الرضا علیه السلام صورت پذیرفت. لیکن در همان روزهای اول سفر راه را گم می‌کند و نزدیک غروب آفتاب، در کوه و بیابان سرگردان می‌شود. در این حال به ذیل عنایت حضرت ثامن الحجج(ع) متوسل می‌شود و عرضه می‌دارد مولای من! آگاهی که قصد زیارت تو را داشته‌ام ولی در این وادی سرگردان شده‌ام. تو را توانایی یاری و مددکاری من هست. از من دستگیری فرما. پس از دقایقی به خدمت با سعادت حضرت خضر علیه‌السلام تشرف حاصل می‌کند و به طریق ظاهر و باطن راهنمایی می‌شود و در کمتر از چند دقیقه هجده فرسنگ راه باقی مانده تا کاشان را، به مدد مولا، طی می‌کنند و وارد آن شهر می‌شود.

باری، مدت توقف ایشان در شهر مقدس مشهد از یک سال کمتر به طول می‌انجامد که تمام این مدت را در حجره‌ای از حجرات صحن عتیق رضوی که ظاهراً اطاق فوقانی درب بازار سنگ‌تراشان بوده است به ریاضت و تصفیه باطن اشتغال داشته‌اند. سپس به اصفهان مراجعت می‌کنند و به سال 1304 هجری قمری، بار سفر به صوب نجف اشرف می‌بند و مدتی نیز در آنجا به تحصیل علوم ظاهری و تزکیه نفس و ریاضت سرگرم بود تا آنکه مجدداً به اصفهان بازمی‌گردد.

در سال 1311 هجری قمری برای دومین بار، به ارض اقدس رضوی مسافرت و تا سال 1314 در آن شهر توقف می‌کند. در این مدت در مدرسه حاج حسن و فاضل خان سکنی می‌گزیند ولی برای اشتغال به امور معنوی، حجره‌ای نیز در صحن عتیق به اختیار خود داشته‌اند. در همین سفر، در مدتی بیش از یک سال، هر شب ختمی از قرآن مجید در حرم حضرت رضا(ع) قرائت می‌کرده‌ و روزها در محضر علما زمان به کسب علوم ظاهر همت می‌نمود.

مرحوم پدرم می‌فرمودند: در همین سفر و در آن زمان که در صحن عتیق رضوی به ریاضت مشغول بودم، روزی پیری ناشناس بر من وارد شد و گفت: یا شیخ، دوست دارم که یک اربعین خدمتت را کمر بندم. گفتم: مرا حاجتی نیست تا به انجام آن پردازی.

گفت: اجازه ده که هر روز کوزه آب را پر کنم. به اصرار پیر تسلیم شدم! و هر روز علی الصباح به در اطاق می‌آمد و می‌ایستاد و با کمال ادب می‌خواست تا او را به کاری فرمان دهم و در این مدت هرگز ننشست. چون چهل روز پایان یافت، گفت: یا شیخ من چهل روز تو را خدمت کردم، حال از تو توقع دارم تا یک روز مرا خدمتی کنی. در ابتدا اندیشیدم که شاید مرد عوامی باشد و مرا به تکالیف سخت مبتلا کند، ولی چون یک اربعین با اخلاص به من خدمت کرده بود، با کراهت خاطر پذیرفتم.

پیر فرمان داد تا من در آستانه اطاق بایستم و خود در بالای حجره روی سجاده من نشست و فرمان داد تا کوره و دم و اسباب زرگری برایش آماده سازم. این کار با آنکه بر من به جهاتی شاق و دشوار بود، به خاطر پیر انجام دادم و لوازمی که خواسته بود فراهم ساختم. دستور داد تا کوره را آتش کنم و بوته بر روی آتش نهم و چند سکه پول مس در بوته افکنم و آنگاه فرمود آنقدر بدمم تا مس‌ها ذوب شود. از ذوب آن مس‌ها آگاهش کردم. گفت: خداوندا، به حق استادانی که خدمت‌شان را کرده‌ام، این مس‌ها را به طلا تبدیل فرما و پس از آن به من دستور داد بوته را در «رجه» خالی کن و سپس پرسید در رجه چه می‌بینی؟ دیدم طلا و مس مخلوط است. او را خبر دادم. گفت: مگر وضو نداشتی؟ گفتم: نه. فرمود تا همانجا وضو ساختم و دوباره فلز را در بوته ریختم و در کوره دمیدم تا ذوب شود و به دستور وی و پس از ذکر قسم پیشین، بوته را در «رجه» ریختم؛ ناگهان دیدم که طلای ناب است. آن را برداشتیم و به اتفاق، نزد چند زرگر رفتیم. پس از آزمایش، تصدیق کردند که زر خالص است. آنگاه طلا را به قیمت روز بفروخت و گفت: این پول را تو به مستحقان می‌دهی یا من بدهم؟ گفتم: تو به این کار اولی هستی. سپس با هم به در چند خانه رفتیم و پیر پول را تا آخرین ریال به مستحقان داد، نه خود برداشت و نه به من چیزی بخشید و بعد از آن ماجرا از یکدیگر جدا شدیم و دیگر او را ندیدم.

مرحوم پدرم حاج شیخ حسنعلی، مجددا در سال 1315 هجری قمری به اصفهان مراجعت نموده و پس از مدتی توقف، به نجف اشرف تشرف حاصل کردند و تا سال 1318 قمری در آن شهر سکنی گزید و در سنه 1319 هجری قمری بار دیگر به اصفهان بازگشت پس از آن، سفری به شیراز کرد چندی در آنجا مقیم شدند و در این مدت، قانون ابوعلی سینا را نزد طبیب معروف و مشهور عصر مرحوم حاج میرزا جعفر طبیب تحصیل و تعلم نمود.

پدرم می‌فرمود: صبح‌ها در مطب حاجی میرزا جعفر به معاینه مرضی و نسخه‌نویسی سرگرم بودم و عصرها کتاب قانون بوعلی را نزد وی می‌خواندم.

روش حاجی بر این بود که حق‌الزحمه‌ای برای معالجه بیماران خود معین نمی‌کرد و هر کس هر مبلغ می‌خواست در قلمدان او می‌گذاشت و اگر بیماری چیزی نمی‌پرداخت حاج میرزا جعفر از وی مطالبه نمی‌فرمود و درآمد حاجی از مطب خود، روزانه از هشت یا نه ریال تجاوز نمی‌کرد و او هم از کمی درآمد خود شکوه‌ای نداشت. یک روز که به سرکار خود آمد گفت: خداوند، امروز میهمان داریم، به فرشتگان خود امر فرما تا وجه لازم را فرود آورند. آن روز، درآمد مطب، سی و پنج ریال شد و یک روز هم از خدا خواست که فرشتگان را امر کند تا پول برای خرید انگور برای تهیه سرکه بیاورند، در آن روز هم عایدی وی به چهل و پنج ریال بالغ شد. لیکن در روزهای دیگر، نه درآمد وی تغییر محسوسی داشت و نه او عرض حاجتی می‌کرد. در مدتی که من در مطب او سرگرم بودم، سه هزار بیمار را معاینه کردیم و نسخه دادیم و هیچ بیماری برای بهبود مرض خود، محتاج به مراجعه سومین بار نشد و تنها در این میان، سه تن از ایشان تلف شدند که حاجی، خود از پیش خبر داده بود. هر بیمار که از در مطب وارد می‌شد، حاجی نگاهی به رخسار وی می‌کرد و پیش از سؤال و معاینه، نوع بیماری او را تشخیص می‌داد.

شیخ نخودکی پس از حج بیت‌الله و زیارت عتبات مقدسه ائمه اطهار علیهم‌السلام به ایران مراجعت کرد و بعد از مدتی توقف، مجدداً به نجف اشرف می‌رود و بعد از چند سال اقامت در شهر اصفهان در سال 1329 هجری قمری این شهر را به قصد مجاورت در مشهد رضوی ترک می‌گوید و از آن زمان تا پایان عمر شریفش در سال 1361 هجری قمری فقط دو سفر کوتاه به اصفهان و یک سفر به سلطان آباد اراک داشت.


منبع:فارس

 1 نظر
  • 1
  • ...
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 13
  • ...
  • 14
  • 15
  • 16
  • ...
  • 17
  • ...
  • 18
  • 19
  • 20
  • ...
  • 174

معرفی حوزه علمیه حضرت عبدالعظیم ع

شهرری، زمانی دارای حوزه‌های بسیار بوده و یک مرکز علمی محسوب می شد که مهم‌ترین عامل آن، حُسن‌ همجواری با مشاهد شریفه سه امامزاده بزرگوار، خصوصاً حضرت عبدالعظیم(ع) است که در این باره یکی از مراجع عالی‌قدر شیعه، حضرت‌ ایة الله ‌بهجت به طلاب فرمودند: «شما در جوار گنج الهی هستید، قدر آن را بدانید». قدمت حوزه علمیه آستان حضرت عبدالعظیم(ع) به سال‌های اوایل پیروزی انقلاب اسلامی بر می گردد. در اواسط شهریور 1359 بنای مقبره رضاخانی تخریب و به جای آن حوزه علمیه احداث شد و در 1366 حدود هفتاد نفر طلبه برای سال اول پذیرفته شدند. حوزه ‌علمیه آستان ‌حضرت‌عبدالعظیم(ع) ظرفیت ‌پذیرش سیصد طلبه علوم دینی در دو سطح 2و 3 را داراست و ساختمان آن از کلّیه امکانات آموزشی و رفاهی برخوردار است و از این جهت جزء معدود حوزه‌های کشور است. زیر بنای کلّ ساختمان 11 هزار و 500 متر مربع و محوطه، 6500 متر مربع و مساحت کلّ مدرسه 18 هزار متر مربع است.

جستجو

موضوعات

  • همه
  • طب سنتی و پزشکی
  • سیاسی
  • مناسبتهای سال
  • اخبار حوزه
  • علمی
  • مذهبی
  • عمومی
  • دست نوشته های یک طلبه
  • نرم افزار
  • شهداء
  • استفتائات
  • جدیدترین مقالات
  • برگی از زندگی علما
  • فراخوان
  • پژوهش
  • معرفی رسانه
  • منِ طلبه
  • نمونه سوالات امتحانی سطح2
  • داستان های پند آموز

پیوندهای روزانه


پشتیبانی سامانه وبلاگ مدارس
وبلاگ خانم یادگاری
گفته ها و ناگفته های یک طلبه
شبکه اجتماعی هادی نت
دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبري
دفتر مقام معظم رهبري

خبرنامه

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31

اوقات شرعی

امروز: پنجشنبه 30 مرداد 1404
اوقات شرعی به افق:
  • اذان صبح اذان صبح: ۰۴:۵۶
  • طلوع آفتاب طلوع آفتاب: ۰۶:۲۷
  • اذان ظهر اذان ظهر: ۱۳:۰۸
  • غروب آفتاب غروب آفتاب: ۱۹:۴۸
  • اذان مغرب اذان مغرب: ۲۰:۰۷
  • نیمه شب شرعی نیمه شب شرعی: ۰۰:۲۲