• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

  • سخن حضرت آیت الله بهجت درباره مقام حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) در جمع طلاب :" شما در جوار گنج الهی هستید قدر آن را بدانید ***

چرا امام حسین (ع) دعا نکردند در کربلا باران ببارد؟

25 آبان 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)


حجت الاسلام و المسلمین عباسی در برنامه شب‌های آسمانی که شب‌ها از شبکه قرآن و معارف سیما بر روی آنتن رسانه ملی رفته و به پاسخ به شبهات مطرح شده توسط شبکه های ماهواره‌ای می پردازد گفت: امام حسین(ع) را نه تنها از حق ولایتش محروم کردند بلکه حتی حق یک انسان را نیز در برابرش به جا نیاوردند و اگر امام حسین(ع) در کربلا از امکانات خود استفاده نکردند برای این بود که باید ظلم این افراد در تاریخ ثبت می شد.

وی درباره شبهاتی که در رابطه با توسل توسط معاندان مطرح می شود گفت: تفکرات معاندان آن قدر دور از تفکرات اسلامی است که حتی عطا کردن و حاجت بخشیدن را دکان و مغازه تصور می کنند در حالی که مسئله توسل و حاجت دادن از جانب خداوند است و بدون اذن پروردگار حتی یک برگ هم از زمین نمی افتد.

وی اظهار داشت: ما در قرآن آیاتی مبنی بر درست بودن توسل داریم به گونه ای که درآیه ای آمده: یا ایهاالذین آمنو‌ا اتقوالله و ابتغوا الیه الوسیلة؛ طبق این آیات خداوند خودش دائم ما را به اولیاء ارجاع می دهد و این ارجاع به این علت است تا رابطه ما را محکم‌تر کند زیرا وقتی کسی چون پیامبر(ص)‌ الگوست بنابراین باید محبوب قلب‌ها هم باشد و این ارتباط قلبی با توسل اتفاق خواهد افتاد.

این محقق و پژوهشگر دینی با اشاره به مبانی مورد پذیرش اهل سنت و حتی وهابیت، سندی را مبنی بر درست بودن توسل مطرح کرد و افزود: این سند و مدرک را ارائه می دهم و نه تنها حاضرم در رابطه با آن به مناظره بلکه به مباهله نیز بپردازم و آن در رابطه با توسلی است که درکتاب منصف در جلد 11 صفحه 118 بیان شده و این روایت این است که یک نفر پس از رحلت پیغمبر اکرم(ص) به کنار قبر ایشان رفت و خطاب به ایشان گفت: رسول الله برای مردمت طلب باران کن که دارند هلاک می شوند و پس از این در خواب دید که به او گفتند باران خواهد آمد و شما سیراب خواهید شد. وقتی این فرد نزد خلیفه دوم می رود ماجرا را برای خلیفه تعریف می کند و او نمی گوید که تو مشرک هستی و چرا به سراغ قبر پیغمبر رفته‌ای. سند و درستی این روایت در کتاب‌های دیگر از جمله البدایه و النهایه و در فتح الباری نیز آمده است. بنابراین توسل نه تنها در منابع شیعی بلکه در منابع اهل سنی نیز کار بسیار صحیحی است.

حجت الاسلام و المسلمین عباسی گفت: در رابطه با امام حسین(ع) هم منابع فراوانی است مبنی بر اینکه رسول اکرم(ص) به هنگام به دنیا آمدن امام حسین(ع)‌ و در 2 سالگی و همچنین در کودکی امام حسین(علیه السلام)‌ برایشان گریه می کردند به طوری که در یکی از این منابع آمده که وقتی امام حسین(ع)‌ به دنیا آمدند و امام را در آغوش پیامبر قرار دادند یک مرتبه دیدند که چشمان پیامبر(ص)‌ پر از اشک شد علت را که جویا شدند پیامبر(ص)‌ فرمودند جبرئیل پیش من آمد و به من خبر‌ داد که از امت من کسانی هستند که فرزندم را در آینده خواهند کشت گفتم این فرزند را می گویید که ما علاقه شما به او را می بینیم فرمود: بله و خاک قرمزی را به من دادند و گفتند این خاک، خاک قبر او در آینده خواهد بود.

وی ادامه داد: این روایت را که حاکم نیشابوری در مستدرک خود آورده، هم بخارایی و هم مسلم نیشابوری باید این روایت را که بر اساس مبانی روایت صحیحی بوده می آوردند اما به هر دلیلی این اتفاق نیفتاد.

این پژوهشگر مسائل دینی در پاسخ به این سؤال که چرا امام حسین(ع) که خود مستجاب الدعوة هستند دعا نکردند تا در کربلا باران ببارد گفت: قرار نیست که وقتی امام ملکیت دارد برای امور مربوط به خودش از این امکانات استفاده کند و علاوه برآن این که اصلا ایشان، تصمیم نداشتند که از این امکانات استفاده نمایند زیرا نمی خواستند از امور غیرعادی جریان بگذرد به طوری که در روایات بسیاری آمده که حتی جنیان نیز برای کمک به امام حسین(ع) ‌به کربلا رفتند اما سیدالشهدا(ع) یاری آن ها را نپذیرفتند. باید در تاریخ ثبت می شد که امام حسین(ع)‍ را نه تنها از حقوق یک ولی خدا بلکه از حق اولیه یک انسان نیز منع کردند.

حجت الاسلام و المسلمین عباسی گفت: بعضی در کل تشنه بودن امام حسین(ع)‌ را دروغ می خوانند و می گویند اصلا حسین بن علی تشنه نمانده است. در جواب این افراد باید بگویم که بنده فقط کلمه عطش الحسین را در نرم افزار الجامع الکبیر که مجموعه‌ای چند هزار جلدی از کتب اهل سنت و بعضی کتاب های وهابیت است را 8 بار دیده‌ام از جمله در تاریخ طبری و این گونه آمده که عطش در روز عاشورا بر امام حسین(ع)‍ زیاد شد و وقتی ایشان در کنار علقمه آمدند تا از آب استفاده کنند تیری زدند که به صورت امام اصابت کرد.


منبع:شیعه نیوز

 نظر دهید »

یازدهم محّرم آغاز اسارت خاندان پیامبر(ص)

24 آبان 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)


وقتی نام عاشورا به گوش می‌رسد، آتش سوزناكی از غم، دل را در بر می‌گیرد و اشك، امان را می‌برد.

کربلا تا بعد از ظهر عاشورا كه هنگامه شهادت امام حسین(ع) بود جنایات بسیاری را به خود دید و از شهادت سومین پیشوای شیعه به بعد این سرزمین شاهد فجایع و جنایاتی خاص در مورد اهل بیت پیامبر(ص) بود.

کاروان اسراء کربلا


سال 61 ه.ق عصر روز دهم محّرم لشكر یزید بعد از این كه امام حسین(ع) را به شهادت رساند به دستور فرماندهان خود دست به غارت و آتش زدن خیمه‌ها و آزار و اذیت خاندان نبوت زدند.

آن نامردان به سوی خیمه‌های حرم امام حسین(ع) روی آوردند و لباس‌ها و شتران را به یغما بردند و گاه بانویی از آن اهل‌بیت پاك با آن بی‌شرمان بر سر جامه‌ای در كشمكش بود و عاقبت آن لعنت شدگان الهی جامه را از او می‌ربودند.

دختران رسول خدا (ص) و حریم او از خیمه‌ها بیرون آمده و می‌گریستند و در فراق حامیان و عزیزان خود شیون و زاری می‌نمودند.

بعد از به اسارت گرفتن اهل بیت، عمر سعد ملعون در میان یارانش فریاد كشید: چه كسی حاضر است كه اسب بر پشت و سینه حسین (ع) بتازد! ده نفر داوطلب شدند و پیكر مطهر امام حسین(ع) را با سمّ اسبان لگدكوب كردند.

در عصر عاشورا عمر سعد سر مبارك امام حسین(ع) را با خولی بن یزید اصبحی و حمید بن مسلم ازدی نزد عبیداله بن زیاد به كوفه فرستاد و سرهای یاران و خاندان او را جمع كرده (كه هفتاد دو سر بود) و به همراهی شمر بن ذی‌الجوشن و قیس بن اشعث به كوفه فرستاد سپس كشته‌های خودشان را جمع كرده و دفن نمودند ولی جنازه بی سر و زیر پای اسبان لگدكوب شده امام حسین (ع) و یارانش تا روز دوازدهم محرم عریان در بیابان كربلا بود تا این كه توسط قبیله بنی‌اسد و به راهنمایی امام سجاد (ع) دفن شدند.

شب یازدهم محرم را گویا اسرای اهل‌بیت در یك خیمه نیم‌سوخته سپری نمودند در این رابطه در مقاتل چیزی از احوال اهل‌بیت (ع) نقل نشده ولی می‌توان تصور كرد كه چه شب سختی را بعد از یك روز پر سوز و از دست دادن عزیزان و غارت اموال و اسارت و سوختن خیمه‌ها و اهانت‌ها و … داشته‌اند.

عمر سعد ملعون در روز 11 محرم دستور حركت از كربلا به سوی كوفه را می‌دهد و زنان و حرم امام حسین (ع) را بر شتران بی‌جهاز سوار كرده و این امانت‌های نبوت را چون اسیران كفّار در سخت‌ترین مصائب و غم و غصه كوچ می‌دهند.

در هنگام حركت از كربلا عمر سعد دستور داد كه اسرا را از قتلگاه عبور دهند، قیس بن قرّه گوید: هرگز فراموش نمی‌كنم لحظه‌ای را كه زینب دختر فاطمه(س) را از كنار كشته بر خاك افتاده برادرش حسین عبور دادند كه از سوز دل می‌نالید … و امام سجاد (ع) می‌فرماید:” … من به شهدا نگریستم كه روی خاك افتاده و كسی آنها را دفن نكرده، سینه‌ام تنگ شد و به اندازه‌ای بر من سخت گذشت كه نزدیك بود جانم بر آید و عمه‌ام زینب وقتی از حالم با خبر شد مرا دلداری داد كه بی‌تابی نكنم.”

شاعر عرب این مصیبت عظما را به رشته نظم در آورده: “یصلى على المبعوث من …"؛ این قضیه بسیار شگفت‌آور است كه مردم بر پیغمبر مبعوث كه از آل هشام است، تحیت و درود بر روح پاكش می‌فرستند و از طرف دیگر، فرزندان و خاندان او را به قتل مى‌رسانند!!

گویا اسرای كربلا را دوبار به قتلگاه می‌آورند، یك دفعه همان عصر روز عاشورا بعد از غارت خیمه‌ها و به درخواست خود اسرا و یك بار هم در روز یازدهم محرم هنگام كوچ از كربلا و به دستور عمر سعد و این كار عمر سعد شاید به خاطر این بود كه می‌خواست اهل‌بیت (ع) با دیدن جنازه‌های عریان و زیر آفتاب مانده شكنجه روحی شوند.

بعد از این كه روز یازدهم محرم اسرا را از كربلا به سوی كوفه حركت دادند به خاطر نزدیكی این دو به هم روز 12 محرم اسرا را وارد شهر كوفه نمودند گویا شب دوازدهم را اسرا در پشت دروازه‌های كوفه و بیرون شهر سپری كرده باشند.

در اثر تبلیغات عبیدالله بن زیاد علیه امام حسین(ع) و خارجی معرفی كردن آن حضرت، مردم كوفه از این پیروزی خوشحال می‌شوند و جهت دیدن اسرا به كوچه‌ها و محله‌ها روانه می‌شوند و با دیدن اسرا شادی می‌كنند.

ولی با خطابه‌هایی كه امام سجاد(ع) و حضرت زینب(س) و سایر اسرا ایراد می‌كنند و خودشان را به كوفیان و مردم می‌شناسانند و به حق بودن قیام امام حسین (ع) اذعان می‌كنند، شادی كوفیان را به عزا تبدیل می‌كنند.

در طول مدتی كه در كوفه و در میان مردم به عنوان اسیر جنگی حركت می‌كردند سرها بالای نیزه بود و اسرا در كجاوه‌ها جا داده شده بودند و آنان كه خیال می‌كردند اسرا از خارجیان هستند و بر خلیفه یزید عاصی شده‌اند، جسارت و اهانت می‌كردند، عده‌ای هم از نسب اسرا سؤال می‌كردند با این وضع وارد دارالاماره می‌شوند و در مجلس عبیدالله بن زیاد كه حاكم كوفه و باعث اصلی شهادت امام حسین(ع)، این ملعون جلوی چشم اسرا و مردم با چوب‌دستی به سر مبارك می‌زد و خود را پیروز میدان قلمداد می‌كرد و كشته شدن امام حسین(ع) را خواست خدا قلمداد می‌‌نمود، ولی با جواب‌هایی كه از جانب حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) می‌شنید بیشتر رسوا می‌شد.

 1 نظر

چرا امام حسین(ع) خانواده‌اش را به کربلا برد؟

24 آبان 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)


یکی از سؤالات درباره نهضت حسینی این است که چرا امام حسین(ع) خانواده‌اش را به همراه خود به کربلا برد؟
پاسخ:

فلسفه همراه بردن اهل بیت (ع) توسط امام حسین(ع) این بود که قیام حضرت بدون آنها کامل نمی‌‌شد.

امام حسین(ع) با تدبیر و حسابگری دقیق زنان و فرزندان را همراه خود به کربلا برد تا راوی رنج‌‌ها و گزارشگر صحنه‌‌های عاشورا و پیام رسان خون شهیدان باشند و سلطه یزیدی نتواند بر آن جنایت عظیم پرده بکشد یا قضایا را به گونه‌‌ای دیگر وانمود کند.

از این رو وقتی ابن عباس به حضرت گفت: چرا زنان و کودکان را به عراق می‌‌بری پاسخ داد: «انّ الله قد شاءِ اَنْ یراهُنَّ سبایا…» خدا خواسته که آنان را اسیر ببیند، این اشاره به همان برنامه حساب ‌شده دارد.

به گفته مرحوم کاشف الغطاء اگر حسین(ع) و فرزندان او کشته می‌‌شدند ولی آن سخنرانی‌ها و افشاگری‌‌های اهل ‌بیت در آن موقعیت‌‌های حساس نبود، آن آثار و اهدافی که امام حسین(ع) در واژگون ساختن حکومت یزیدی داشت محقق نمی‌‌شد.

اسارت اهل ‌بیت با آن وضع رقت ‌بار عواطف مردم را به نفع جبهه حق و به زیان حکومت یزید برانگیخت و سخنان حضرت زینب و امام سجاد(ع) در طول اسارت لذت پیروزی را در ذائقه یزید و ابن‌ زیاد چون زهر، تلخ ساخت و جلوی تحریف تاریخ را گرفت.

حضرت می‌‌دانست که اصحابش توسط سپاه یزید به شهادت می‌‌رسند و هیچ ‌کس از افراد بشر به این فاجعه و هدف آن آگاه نمی‌‌شوند. پس احتیاج به مروجینی دارد که ندای حق و حقیقت را به گوش انسان‌‌های عاقل برسانند و آن مروجین اهل ‌بیت و زن‌‌ها و بچه‌‌های او بودند که مکمل قیام خونین کربلا بودند.

یکی از هدف‌های تبلیغاتی حضرت این بود که اهل ‌بیت و کودکان خود را همراه خود ببرد و به این وسیله در واقع دشمن را ناآگاهانه استخدام کرد که حامل یک عده مبلغ برای امام حسین(ع) و برای اسلام حسینی علیه یزید باشد و این یکی از مهم‌‌ترین عناصر تبلیغی امام حسین(ع) بود.(1)

هدف امام حسین این نبود که خود و یاران و فرزندان خویش را به کشتن دهد بلکه نظر وی قیام برای توجّه دادن مردم به فساد بنی‌‌امیه بود، و این‌‌ که حکومت آنها حکومت اسلامی نیست و آنها در صدد محو و نابودی اسلام به خصوص اسم پیامبر هستند.

بنابراین ایشان کاملا عالمانه اقدام به این کار نمود و به مردم دنیا ثابت کرد که اینها حاضر نیستند احدی از بنی‌‌‌هاشم زنده بماند حتی طفل شیرخوار را هم هدف تیر خواهند کرد، و با اهل ‌بیت پیغمبر نوعی رفتار می‌‌کنند که با امرای مشرکین هم آن‌ طور سخت رفتار نکرده‌‌اند، و نظرشان جز نابودی اسلام و آثار نبوت و ریاست و حکومت چیزی دیگری نیست.(2)

پس با توجه به مطالب فوق این‌‌طور نتیجه می‌‌گیریم که فلسفه همراه بردن اهل بیت را باید در عوامل مختلف جستجو کرد:

1. پیام‌رسانی:

افشاگری‌‌های زنان و دختران کاروان کربلا چه در سفر اسارت و چه پس از بازگشت به مدینه، پاسداری از خون شهدا بود سخنان بانوان هم به صورت خطبه و هم گفتگوهای پراکنده به تناسب زمان و و مکان جلوه گر شد.

2. نمایان شدن نقش زنان و مادران:

در بسیاری از جنگ‌‌ها حضور تشویق‌‌آمیز زنان در جبهه به رزمندگان روحیه می‌‌بخشد در کربلا نیز مادران و همسران بعضی از شهدا این نقش را داشتند. و به تمام مادران تاریخ این درس را داده‌اند که درهنگام خطر برای دین چگونه می‌توان از آن دفاع کرد.

3. پرستاری:

رسیدگی به بیماران و مداوای مجروحان از اهداف دیگر بود مانند نقش حضرت زینب(س) در پرستاری از امام سجاد(ع) که در آن زمان حساس حمایت او از امام سجاد(ع) استمرار سلسله امامت را در پی داشت.

4. عمق بخشیدن به بعد عاطفی:

گریه‌‌ها و شیون‌‌ها، عزاداری بر شهداء تحریک عواطف مردم نسبت به ماجرای کربلا را عمق بخشیده و بر احساسات نیز تأثیر گذاشت و از این رهگذر ماندگارتر شد.

5. ماموریت ویژه اهل بیت:

از همه مهمتر ماموریت ویژه اهل بیت امام و مادران در این نهضت که امام از این ماموریت آگاه بود و به همین روی آنان را به همراه برد.(3)


پی نوشت ها:
1. مطهری، مرتضی، حماسه حسینی، چاپ صدرا، ج 3، ص 340.

2. بررسی تاریخ عاشورا، ص 31، (مقدمه).

3. مرکز مطالعات و پاسخ‌گویی به شبهات حوزه علمیه قم.

منبع:فارس

 1 نظر

3 شباهت حضرت یحیی(ع) و امام حسین(ع)

24 آبان 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)


ششم ماه محرم بنا به روایاتی سالروز شهادت حضرت یحیی(ع) است، پیامبری که شباهت‌هایی به «امام‌حسین(ع)» دارد که در این گزارش به برخی از این شباهت‌ها می‌پردازیم.

1ـ هر دو بزرگوار قبلاً همنامی نداشته‌اند.

در آیه 7 سوره مبارکه «مریم» تولد یحیی به زکریا بشارت داده شده است: «یَا زَکَرِیَّا إِنَّا نُبَشِّرُکَ بِغُلَامٍ اسْمُهُ یَحْیَى لَمْ نَجْعَل لَّهُ مِن قَبْلُ سَمِیًّا»؛ اى زکریا ما تو را به پسرى که نامش یحیى است مژده مى‏ دهیم که قبلا همنامى براى او قرار نداده‏ ایم.

درباره امام حسین (ع) در حدیث آمده است که جبرئیل بر پیامبر (ص) نازل شد و عرض کرد: «إنَّ الله یَقرِءُ علیکَ السلامَ وَ یُبَشِّرکَ بِمَولودٍ یولَدُ من فاطمَةَ تقتُلُهُ أُمتُکَ من بَعدِک»؛ همانا خداوند به تو سلام می‌رساند و به مولودی که از حضرت فاطمه (س) به دنیا می‌آید بشارت می‌دهد و بعد از تو گروهی از پیروانت او را به شهادت می‌رسانند.

در المیزان جلد 14 صفحه 26 آمده است که هر دوی آنها پیش از خود همنامی نداشته‌اند، سر مبارک هر دو به خاطر دفاع از دین الهی از تن جدا شد، قاتلان آن دو بزرگوار حرام‌زاده بودند و پس از کشته شدن آنها آسمان تا 40 روز در هنگام طلوع و غروب سرخ بوده است.

2ـ صورت هر دو بزرگوار می‌درخشید.

درباره حضرت یحیی آمده است: کان البیت یضییءُ بنورهِ (بحار الانوار)؛ نور جمالش خانه را روشن می‌ساخت.

درباره امام حسین (ع) راوی می‌گوید: لقَد شَغَلَنی نورُ وَجهه وَ جَمالُ هیبَتهِ عَنِ الفکرةِ فی قتلِه (بحار الأنوار)؛ نور جمال و هیبت صورتش مرا از اندیشه قتلش باز داشت.


3ـ هر دو بزرگوار سر بریده شدند.

سر حضرت یحیی(ع) را برای زنا زاده‌ای از بنی‌اسرائیل هدیه بردند و سر حضرت سید‌الشهدا(ع) را برای ابن‌زیاد و یزید.

امام سجاد(ع) در این باره می‌فرماید: ما همراه امام حسین‌(ع) به سوی کربلا بیرون آمدیم، امام، در هر مکانی وارد می‌شدند و یا از آن کوچ می‌کردند، یادی از حضرت یحیی(ع) و قتل او می‌نمودند و می‌فرمودند: «در بی‌ارزشی دنیا نزد خدا همین بس که سر یحیی بن زکریا را به عنوان هدیه به سوی فرد بی‌عفتی از بی‌عفت‌های بنی‌اسرائیل بردند.»

نحوه شهادت جانسوز حضرت یحیی:

در بیت‌المقدس پادشاهی هوسباز به نام «هیرودیس» (یا هردوش) بود، که از طرف قیاصرهروم در آن جا فرمانروایی می‎کرد، برادرش بهنام دختری به نام «هیرودیا» داشت. پس از آن کهفیلبوس از دنیا رفت، هیرودیس با همسر برادرش ازدواج کرد.

هیرودیس شاه هوسباز، عاشق دختر هیرودیا دختر زیبای برادرش شد، به طوری که زیبایی هیرودیا او را در گرو عشق آتشین خود قرار داده بود، از این رو تصمیم گرفت با او که برادر زاده، و دختر همسرش بود، ازدواج کند. این خبر به پیامبر خدا حضرت یحیی(ع)رسید، آن حضرت با صراحت اعلام کرد که این ازدواج برخلاف دستورات تورات است وحرام می‎باشد.

سر و صدای این فتوا در تمام شهر پیچید و به گوش آن دختر (هیرودیا) رسید، او کینه یحیی(ع)را به دل گرفت، چرا که او را بزرگترین مانع بر سر راه هوس های خود می‎دانست و تصمیم گرفت در یک فرصت مناسبی از او انتقام بگیرد.

ارتباط نامشروع هیرودیا با عمویش هیرودیس بیشتر شد، و زیبایی او شاه هوسران را شیفته‎اش کرد به طوری که هیرود یا آن چنان در شاه نفوذ کرد، که شاه به او گفت: «هر آرزویی داری از من بخواه که قطعاً انجام خواهد یافت.»

هیرودیا گفت: من هیچ چیز جز سر بریده یحیی(ع)را نمی‎خواهم، زیرا او نام من و تو را بر سر زبانها انداخته و همه مردم را به عیب جویی ما مشغول نموده است.

در سالروز جشن تولد هیرودیس پادشاه فلسطین طبق پاره‎ای از روایات، یحیی بن زکریا(ع)در محراب عبادت درمسجد بیت المقدس به سر می‎برد، مأموران جلاد سراغ او آمدند و او را دستگیر کرده و به مجلس شاه بردند، شاه در همان جا فرمان داد سر از بدن او جدا کردند و سر بریده‎اش را در میان طشت طلا نهادند و آن گاه که هیرودیا تسلیم هوسهای شاه گردید، سر بریده یحیی(ع)به سخن آمد و در همان حال نهی از منکر کرد و خطاب به شاه فرمود: «یا هذا اِتَّقِ اللهِ لا یحِل لکُ هذه؛ آی شخص از خدا بترس این زن بر تو حرام است.» به این ترتیب حضرت یحیی(ع)مظلومانه به شهادت رسید.


منبع:فارس

 نظر دهید »

وجه تسميه كربلا

24 آبان 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)


بعضى گفته اند: كربلا مشتق از كَربَله، بفتح كاف و باء موحده بر وزن عنفله، به معنى رخوت و نرمى است. يقال به كربله(اى رخوة فى قدميه ) بخاطر آنكه خاك كربلا نرم بود. و يا از كربلا است به معنى(الخالص الزّكى يقال كَربَل الحِنطَة اِذا انفّاها فسميت بذلك لان ارضها خالصة طيَّبه) و يا از كربل بر وزن جعفر است. و كربل نام علفى است كه بسيار سرخ و برّاق مى باشد زيرا كه از آن علف در آن سرزمين بسيار بود.


البته كربلا مركب است از دو كلمه كرب و بلا و بخاطر كثرت استعمال كربلا شده است. زيرا كه روايت مى باشد كه بهترين اولاد پيغمبران در آنجا به شهادت ميرسند و سر انور اكثر ايشان را در آن زمين با لب تشنه بريدند و ملائكه ها هزار سال قبل از شهادت سيّدالشهداء عليه آلاف التحيّة و الثناء آن مكان شريف را زيارت ميكردند.
و قد قتل فيها قبل الحسين عليه السلام مائة نبىّ و مائة سبط و انّها تزفّ الى الجنة بطينها و شجرها و جميع ما فيها كما تزفّ العروس ‍ الى ازواجها.


ترجمه: و قبل از امام حسين عليه السلام صد پيغمبر و صد نفر فرزند پيغمبر كشته شدند، در آنجا و آنها ميروند بسوى بهشت و آنچه در بهشت است مانند آنكه عروس بسوى زوجش ميرود و جمعى از پيامبران به آنمكان عبور نمودند و متذكّر مصيبت فرزند پيامبر آخرالزمان شده و بر هر يكى از آنها در قسمتى كرب وبلا وارد شده است.


باز آمده است که اين نام از ترکيب کرب و ال ساخته شده است، يعني حرم الله، يا مقدس الله، کرب در لغت سامي به معناي قرب در عربي است کرب: قرب اگر ال هم به معنا يالله باشد، کربلا به معناي محلي است که نزد خدا، مقدس و مقرب است، يا حرم خدا است.
عده اي آن را ترکيب يافته از کور بابل دانسته اند؛ يعني مجموعه اي از آبادي ها و روستاهاي بابل. موقعيتي که کربلا در آن قرار دارد، در بين النهرين است. اين منطقه در گذشته هاي دور، مهد حوادث و احيانا تمدنها بوده است و بخشهاي گوناگوني از اين ناحيه، نامهاي مختلف داشته است. کربلا ،کور بابل ،نينوا ،غاضريه ،کربله ،نواويس ،حير ،طفّ ،شفيه ،عقر ،نهر علقمي ،عمورا ،ماريه و… که بعضي از اينها نام روستاها و آبادي هايي در اين منطقه وسيع بوده است.


منبع: بحرالمصائب ص 351، موسوعة العتبات المقدسه‏»،ج 8،ص 9 به بعد.، داستانهايى از زمين كربلا، فرهنگ عاشورا جواد محدثی.


منبع: حوزه

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 51
  • 52
  • 53
  • ...
  • 54
  • ...
  • 55
  • 56
  • 57
  • ...
  • 58
  • ...
  • 59
  • 60
  • 61
  • ...
  • 174

معرفی حوزه علمیه حضرت عبدالعظیم ع

شهرری، زمانی دارای حوزه‌های بسیار بوده و یک مرکز علمی محسوب می شد که مهم‌ترین عامل آن، حُسن‌ همجواری با مشاهد شریفه سه امامزاده بزرگوار، خصوصاً حضرت عبدالعظیم(ع) است که در این باره یکی از مراجع عالی‌قدر شیعه، حضرت‌ ایة الله ‌بهجت به طلاب فرمودند: «شما در جوار گنج الهی هستید، قدر آن را بدانید». قدمت حوزه علمیه آستان حضرت عبدالعظیم(ع) به سال‌های اوایل پیروزی انقلاب اسلامی بر می گردد. در اواسط شهریور 1359 بنای مقبره رضاخانی تخریب و به جای آن حوزه علمیه احداث شد و در 1366 حدود هفتاد نفر طلبه برای سال اول پذیرفته شدند. حوزه ‌علمیه آستان ‌حضرت‌عبدالعظیم(ع) ظرفیت ‌پذیرش سیصد طلبه علوم دینی در دو سطح 2و 3 را داراست و ساختمان آن از کلّیه امکانات آموزشی و رفاهی برخوردار است و از این جهت جزء معدود حوزه‌های کشور است. زیر بنای کلّ ساختمان 11 هزار و 500 متر مربع و محوطه، 6500 متر مربع و مساحت کلّ مدرسه 18 هزار متر مربع است.

جستجو

موضوعات

  • همه
  • طب سنتی و پزشکی
  • سیاسی
  • مناسبتهای سال
  • اخبار حوزه
  • علمی
  • مذهبی
  • عمومی
  • دست نوشته های یک طلبه
  • نرم افزار
  • شهداء
  • استفتائات
  • جدیدترین مقالات
  • برگی از زندگی علما
  • فراخوان
  • پژوهش
  • معرفی رسانه
  • منِ طلبه
  • نمونه سوالات امتحانی سطح2
  • داستان های پند آموز

پیوندهای روزانه


پشتیبانی سامانه وبلاگ مدارس
وبلاگ خانم یادگاری
گفته ها و ناگفته های یک طلبه
شبکه اجتماعی هادی نت
دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبري
دفتر مقام معظم رهبري

خبرنامه

آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          

اوقات شرعی

امروز: پنجشنبه 27 آذر 1404
اوقات شرعی به افق:
  • اذان صبح اذان صبح:
  • طلوع آفتاب طلوع آفتاب:
  • اذان ظهر اذان ظهر:
  • غروب آفتاب غروب آفتاب:
  • اذان مغرب اذان مغرب:
  • نیمه شب شرعی نیمه شب شرعی: