• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

  • سخن حضرت آیت الله بهجت درباره مقام حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) در جمع طلاب :" شما در جوار گنج الهی هستید قدر آن را بدانید ***

این اسم جامع اسماء الهی است...

23 آذر 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)


انسان در زندگی، حاجات مختلف مادّی و معنوی پیدا می‎کند. حاجات مادّی هم اقسام خاصّی دارد؛ گرفتاری‎های مختلف پیدا می‎شود. در اینجا دعا یک نوع پناه بردن است. وقتی انسان گرفتاری پیدا می‎کند و می‎بیند که تدبیرهایش کارساز نیست، می‎گردد کسی را پیدا کند که بتواند این گره را باز کند. لذا متناسب با گره ای که دارد، می‎گردد و شخص مناسبی را پیدا می‏کند. مثال‎های ساده بزنم تا مطلب روشن شود؛ مثلاً اگر گرفتاری مالی دارد، می‎رود دنبال کسی که بتواند این گره مالی او را باز کند؛ نمی‎رود دنبال طبیبی که متخصص طبّ باشد.

آیت الله آقا مجتبی تهرانی
این کار یک نوع پناه بردن و درخواست است. دعا درخواست است، پناه بردن و درخواست کردن از موجودی است که کارگشا و گره ‏گشا است. حتّی در دعای غیر مأثور هم عرض کردم که مثلاً اگر کسی بخواهد از خداوند طلب عفو و مغفرت کند، به مقام غفّاریّت حق‏ تعالی پناه می‎برد. می‏گوید: «یا غفّار الذّنوب اغفر لی»! یا مثلاً اگر بیمار است به مقام شافی بودن خدا پناه می‎برد، «یا شافی اشف»! یعنی متناسب با آن حاجت خودش، به وصفی از اوصاف پروردگارش پناه می‎برد که ما در گذشته از آن به «تناسب بین دعا و حاجت» تعبیر کردیم.

تمسّک به «اُلوهیّت» و «ربوبیّت» خدا در ادعیه

ما در ادعیه مأثوره‎مان که از ائمه(ع) رسیده است، چه نسبت به حاجات خاصّه باشد و چه در ارتباط با حاجت خاص نباشد، بلکه اعم باشد، دو اسم از اسماء الهیّه را می‎بینیم. البته ممکن است یکی از آن‏ها وصف باشد، امّا دیگری اسم است. تقریباً می‎شود گفت یکی از آن‏ها در جمیع ادعیه به کار می‎رود، امّا دیگری این‏طور نیست.
امّا اوّل، یک اسم خاص است؛ شما در هر دعایی می‎بینید که «اُلوهیّت خداوند» مطرح است. مثلاً اوّل دعا «اللهم» یا «الهی» دارد. مگر این‎طور نیست؟! دعا که از اوّل شروع می‎شود، با این اسم است. این اسم ناظر به اُلوهیّت او است. لذا این اسم خاص به کار می‎رود. بنا بر فرض اگر ابتدای دعا هم نباشد، بالأخره در ضمن دعا می‎بینید باز این اسم »الله» آورده می‎شود، حالا به هر شکلی که باشد.
دوم، «رب» است. این جنبه توصیفی دارد، ولی «الله» اسم است. حتّی در آیات شریفه قرآن، در مباحث دعا هم می‎بینیم که «رب» به کار رفته است. مثلاً در سوره زمر می‏فرماید:» وَ إِذا مَسَّ الْإِنْسانَ ضُرٌّ دَعا رَبَّهُ مُنیباً». (1) «الله» ندارد. یا در سوره فرقان می‏فرماید: «قُلْ ما یَعْبَؤُا بِکُمْ رَبِّی لَوْ لا دُعاؤُکُم». (2) خطاب به پیغمبر است که بگو اگر دعا و خواندنِ شما از خدا نباشد،، پروردگار من به شما اعتنایی نمی‎کند. نمی‏فرماید: «ما یَعْبَؤُا بِکُمْ الهی»؛ بلکه ربوبیّت را مطرح می‏کند.
ما در دعاهای مأثوره، در بین اسماء الهی، اسم «الله» را می‎بینیم و از بین اوصاف خدای متعال هم وصف «رب» را می‎بینیم. در یکی «مدعوّ» لحاظ شده است و در دیگری «داعی» لحاظ شده است؛ یکی سمت بالا است و یکی سمت پایین است. امّا چرا؟ بحث امشب من همین مطلب است.
»الله» اسمی که جامع تمام اسماء الهی است

این که می‎بینید در دعاها «الهی» و «اللّهم» و امثال این‏ها آمده است، و حتّی در باب دعاها داریم که ده مرتبه «یا الله» بگو و بعد دعا کن، به این جهت است که «الله»، این لفظ جلاله، اسم است برای آن موجودی که مستجمعِ جمیعِ صفات است. هر کمالی را که بخواهی، در این اسم هست؛ هم رازق است، هم شافی است، هم کافی است، هرچه بگویی هست! «الهی»، «یا الله» و «اللّهم» یعنی ای موجودی که همه کلیدها و همه خیرها در دست تو است! ای کسی که تمام اوصاف جمال و کمال در تو است!
لذا هر حاجتی که از حوائج باشد، در این قالب می‎گنجد و با این خطاب تناسب دارد. این‏که شما می‎بینید که در ادعیه لفظ جلاله به کار رفته، به همین دلیل است. این اسم لحاظ مدعوّ است و اشاره به طرف بالا است.


در تمامی حاجات، پناهگاه «ربّ» است

امّا صفتی که در آن لحاظ داعی شده و در آیه هم هست، مربوط به من و تو است» ربّ» یعنی پرورش ‏دهنده؛ «ربوبیّت» یک امر اضافی است؛ یعنی مضاف ‏الیه می‎خواهد. وقتی گفتی «رب»، پای «مربوب» به میان می‏ آید. اینجا است که پای من و تو به میان می‏ آید! این را هم بدان که احتیاج من و تو به ربوبیّت، تنها در یک بُعد نیست؛ بلکه ما در تمام ابعاد وجودی، چه مادّی و چه معنوی محتاج به ربوبیّت او هستیم. لذا وقتی به ‏طور مطلق گفتی «رب»، این تنها در یک بُعد نیست؛ در جمیعِ ابعادِ وجودیِ تو است.
»ربّ» هم مثل همان «الله «در باب حاجات، فراگیر می‎شود. چون سراپای ما احتیاج است، باید کسی را صدا بزنیم و به او پناه ببریم. حالا به چه کسی پناه ببریم؟ به کسی که همه چیز ما در ید قدرت او است، و او همه امور ما را اداره می‎کند. به او پناه ببریم و از او بخواهیم.
استفاده ائمّه(ع) از «اللّهمّ» برای دعا کردن در حقّ دیگران

لذا شما این دو کلمه را در ادعیه مأثوره زیاد می‎بینید. یکی «الهی» و «اللهم «است که زیاد می‎بینید و غالب ادعیه ما این‎طور شروع می‎شود؛ دیگری هم کلمه »ربّ» است که زیاد کاربرد دارد و زیاد می‎بینید. به همین دلیل است که ما می‎بینیم معصومین(ع)، هم در مواردی که از آن‏ها حاجتی تقاضا می‎شد، و هم وقتی می‎خواستند کسی را که دارد کار خوبی انجام می‎دهد دعا ‎کنند، «اللهم» را به کار می‎بردند. ائمه وقتی می‎خواستند دعا کنند، از همین لفظ جلاله بهره‎گیری می‎کردند.
جلسه گذشته عرض کردم که امام حسین(ع) وقتی خواستند جُون را دعا کنند، سه چیز را مطرح کردند و گفتند: «اللَّهُمَّ بَیِّضْ وَجْهَهُ وَ طَیِّبْ رِیحَهُ وَ احْشُرْهُ مَعَ الْأَبْرَارِ».(3) مثال دیگر، ابن الشعثا است که تیرانداز ماهری بود؛ روز عاشورا دشمن را هدف‎گیری می‏کرد و به سمت دشمن تیر می‎انداخت. وقتی چشم امام حسین(ع) به این کار او افتاد، فرمود: »اللَّهُمَّ سَدِّدْ رَمْیَتَهُ»؛ خدایا تیرهایش را به هدف بزن! «وَ اجْعَلْ ثَوَابَهُ الْجَنَّةَ».(4) پاداش او را بهشت قرار بده! در هر دو مورد، حضرت از «أللّهمّ» برای دعا استفاده فرمودند.

_________________________________
پی نوشت ها:

(1). سوره مبارکه فرقان، آیه 77
(2). بحارالأنوار، ج45، ص 23
(3). بحارالأنوار، ج45، ص

_برگرفته از جلسات اخلاق آیت الله مجتبی تهرانی
منبع:شبستان

 نظر دهید »

طبع بدن در آخر پاییز و دستور امام رضا(ع)

23 آذر 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)


در اين ماه نيكو است كه هر صبح جرعه‏ اى از آب گرم بياشامند و از خوردن سبزيجاتى مانند كرفس و نعناع و ترتيزك (بيجارى) دورى كرد.

در ماه آخر پائيز بدن از لحاظ تبديل و تحليل مواد تركيبى بسيار تنبل است، سستى بر اعصاب غلبه مى‏ كند و يك نوع حالت ضعف و كسالت كه خميازه و چرت از عوارض مشهود آن است به انسان دست ميدهد.

كرفس و نعناع گرچه از سبزيجات مقوى هستند ولى از نظر آنكه منوم(خواب ‏آور) نيز مى‏ باشند و اعصاب را تسكين مى‏ دهند خوردن آنها بر ضعف و كسالت مى‏ افزايد.

تره تيزك فشار خون را پائين مى‏ آورد و از اين جهت در آخر پائيز كه قاعدتا خون فشارى زياده از حد لزوم ندارد مصلحت نيست.

آشاميدن آب گرم در صبح خصوص ناشتا ضربان قلب را شديد مى‏ كند و با اين عمل يك نوع هيجانى در اعصاب و مجارى خون پديد مى‏ آورد و اين بهترين نتيجه‏ اى است كه در آخرين ماه پائيز از خوردن آب گرم مى‏ توان گرفت زيرا همان طور كه گذشت عمده علت كسالت ها و سستى‏ ها در آخرين ماه پائيز از تسكين افراطى اعصاب و كندى جريان خون است.

علاوه بر اینکه آشاميدن آب گرم، صبح و ناشتا امعاء و احشاء را نرم كرده اشتها را زياد و كار هضم را تسهيل مي نمايد.

_________________________________________________
پی نوشت:
طب الرضا عليه السلام / ترجمه امير صادقى، ص‏۱۶۵.
منبع:افکار نیوز

 نظر دهید »

چرا فرزندم گریه می کند؟

23 آذر 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)

در کتاب “شگفتیهای آفرینش، امام صادق علیه السلام خطاب به مفضل این چنین میفرماید:

اى مفضّل! از منافع گريه كودكان نيز آگاه باش، بدان كه در مغز كودكان رطوبتى است كه اگر در آن بماند بيماريها و نارساييهاى سخت و ناگوار به او رساند؛ مانند نابينايى و جز آن.

فواید گریه کودکان

گريه آن رطوبت را از سر كودكان سرازير و بيرون مى‏كند و بدين وسيله سلامتى تن و درستى ديده ايشان را فراهم مى‏آورد. پدر و مادر از اين راز آگاه نيستند و مانع آن مى‏ شوند كه كودك از گريه‏ اش سود ببرد.
اينان همواره در سختى مى‏ افتند و مى‏ كوشند كه او را ساكت كنند و با فراهم كردن خواسته‏ هايش از گريه بازش دارند، ولى نمى‏ دانند كه گريه كردن به سود اوست و سرانجام نيكى پيدا مى‏ كند.(1)


معني گريه‏ كودكان‏

رسول خدا(ص) فرمود: «بچّه‏ هايتان را به خاطر گريه آنان نزنيد چون گريه آنان چهار ماه شهادت به لا اله الّا اللَّه است و چهار ماه درود بر پيامبر و خاندان اوست و چهار ماه دعا براى پدر و مادرش محسوب مى‏ شود.»(2)


محمّد بن مسلم گويد: «خدمت امام صادق(ع) نشسته بودم كه يونس بن يعقوب وارد شد ديدم كه ناله مى‏ كند. حضرت صادق(ع) به او فرمود: چرا مى‏ بينم ناله مى‏ كنى؟ گفت: كودكى دارم كه همه شب را براى او در اذيّت بودم. امام صادق(ع) به او فرمود: اى يونس! پدرم امام باقر(ع) از پدرانش(ع) از جدّم رسول خدا(ص) برايم روايت كرد كه جبرئيل بر رسول خدا(ص) نازل گشت در حالى كه رسول خدا و على(ع) ناله مى‏ كردند. جبرئيل گفت: اى حبيب خدا! چرا مى‏ بينم كه ناله مى‏ كنى؟
رسول خدا(ص) فرمود: دو كودك داريم كه از گريه آنان در اذيّت هستيم. جبرئيل فرمود: نگو اى محمّد خداوند شيعيانى براى اين گروه بر مى ‏انگيزد كه اگر يكى از آنان گريه كند، گريه‏ اش لا اله الّا اللَّه است تا آن كه هفت سال بر او بگذرد و چون هفت سالگى گذشت گريه ‏اش استغفار براى پدر و مادرش محسوب مى‏ شود تا آن كه به حدّ (بلوغ) برسد چون از حدّ (بلوغ) گذشت هر نيكى كه انجام دهد براى پدر و مادرش خواهد بود و هر بدى كه كند بر آن دو نيست.»(3)



————————————

پی نوشت ها:
1_(شگفتيهاى آفرينش (ترجمه توحيد مفضل) ؛ ؛ ص 51)
2_(منابع فقه شيعه (ترجمه جامع أحاديث الشيعة)، ج‏26، ص: 871)
3_(منابع فقه شيعه (ترجمه جامع أحاديث الشيعة)، ج‏26، ص: 871)
منبع:ریحانه های بهشتی

 1 نظر

برگزاری پنجمین المپیاد علمی طلاب

23 آذر 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)

 

روز پنج شنبه 21 آذر ماه 1392 پنجمین المپیاد علمی طلاب در سطح مدرسه ای در مقاطع تحصیلی سطح دو و سطح سه برگزار شد.

لازم به ذکر است هر یک از طلاب با کسب حداقل 70 درصد از نمره آزمون به مرحله استانی راه پیدا میکنند

 

المپیاد علمی طلاب

 

 

 

 1 نظر

زندگى شخصى امام عصر(عج)چگونه است؟

22 آذر 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)


ندگى او همچون زندگى پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) است او در دوران حکومتش همچون طاغوتیان و مستکبران زندگى نمى کند و در کاخ هاى آسمان خراش نمى نشیند، لباس و غذا و برخوردش با مردم بسیار ساده است.

حضرت رضا(ع) فرمود: “و ما لباس القائم(عج) الا الغلیظ و لا طعامه الا الخشب” لباس قائم(عج) جز پارچه زبر و خشن و غذاى او جز غذاى ساده نیست.(1) او در برخورد با مستضعفان آنچنان است که به فرموده پیامبر(ص) هنگام حکومت مهدى(عج ) نیازمندانى به حضورش مى آیند و درخواست نیازمندی هاى خود مى کنند، آن حضرت مقدارى که درخواست کنندگان بتوانند حمل کنند، بدون شماره به آنها مى دهد. (2)

امام زمان عج
آرى این همان روش پیامبر(ص) و امام على(ع) و سایر امامان معصوم(ع) است.
امام على(ع) مى فرماید: پیامبر(ص) هنگام غذا خوردن روى زمین مى نشست و با دست خود کفش هایش را مى دوخت و لباسش را وصله مى کرد. (3)
و حضرت على(ع) در مورد خودش هنگام حکومت فرمود: امام شما با این قدرت و مکنت از دنیا به دو لباس کهنه و عادى و از غذا به دو قرض نان اکتفا کرده است. (4)
این عمل انقلابى پیامبر(ص) و امامان(ع) باید سرمشق همه باشد، چرا که انسان تا خود را از اسارت هاى مادى نرهاند، نمى تواند خیزش کند و در فضاى معنویت به پرواز در آید، از طرفى مفاسد تجمل پرستى و ولخرجى اسراف و اتراف بر کسى پوشیده نیست، بنابراین بیائیم در زندگى به پیامبر(ص) و آلش(ع) اقتداء کنیم.
همین معنى در حدیثى از امام صادق(ع) براى یار و شاگرد با وفایش ‍ مفضل(ره) بیان شده است. به مفضل(ره) فرمود: کار امام قائم(ع) سیاست شب و سیاحت روز و غذاى ساده است همچون زندگى امیرالمؤمنین(ع). (5)
علامه مجلسى(ره) گوید :منظور از سیاست شب، رتق و فتق امور و اتخاذ روش هاى سیاسى در پیشبرد هدف هاى سیاسى و طرح ریزى در این باره است.
و منظور از سیاحت روز، تلاش و حضور در صحنه اجتماع براى مبارزه و جهاد با دشمن و تامین نیازهاى مردم و رسیدگى به درد دل آنها است.
و منظور از خوراک ساده هم معلوم است، خلاصه اینکه روش زندگى اش ‍ همچون روش حضرت على(ع)است. (6)
البته باید توجه داشت که آن حضرت هنگام قیام و حضور در جبهه جنگ با دشمن، غرق در اسلحه است، زره رسول خدا(ص) در تن شمشیر ذوالفقار آن حضرت در دست و کلاه خود آن حضرت را بر سر دارد. (7)
و از امام صادق(ع) نقل شده که فرمود: تراث رسول خدا(ص) به امام قائم(عج ) مى رسد، یکى از یاران پرسید تراث چیست ؟
فرمود: شمشیر، زره، عمامه، لباس برد، شلاق و اسب و زین و آلات جنگى رسول خدا(ص) است

______________________________

پی نوشت ها:

۱- منتخب الاثر، ص ۳۰۷، اثباة الهداة ، ج ۷، ص ۹۷٫
۲- اثباة الهداة ک ج ۷، ص ۱۹۹٫
۳- نهج البلاغه ، خطبه ۱۵۹٫
۴- نهج البلاغه ، نامه ۴۵٫
۵- بحار، ۵۲، ص ۳۹۵٫
۶- بحار، ج ۵۲، ص ۳۵۹٫
۷- اثباة الهداة ، ج ۷، صفحه ۸۹٫
۸- بحار، ج ۵۲، ص ۲۴۲٫
_ رهبران شیعه

منبع:شبستان

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 182
  • 183
  • 184
  • ...
  • 185
  • ...
  • 186
  • 187
  • 188
  • ...
  • 189
  • ...
  • 190
  • 191
  • 192
  • ...
  • 399

معرفی حوزه علمیه حضرت عبدالعظیم ع

شهرری، زمانی دارای حوزه‌های بسیار بوده و یک مرکز علمی محسوب می شد که مهم‌ترین عامل آن، حُسن‌ همجواری با مشاهد شریفه سه امامزاده بزرگوار، خصوصاً حضرت عبدالعظیم(ع) است که در این باره یکی از مراجع عالی‌قدر شیعه، حضرت‌ ایة الله ‌بهجت به طلاب فرمودند: «شما در جوار گنج الهی هستید، قدر آن را بدانید». قدمت حوزه علمیه آستان حضرت عبدالعظیم(ع) به سال‌های اوایل پیروزی انقلاب اسلامی بر می گردد. در اواسط شهریور 1359 بنای مقبره رضاخانی تخریب و به جای آن حوزه علمیه احداث شد و در 1366 حدود هفتاد نفر طلبه برای سال اول پذیرفته شدند. حوزه ‌علمیه آستان ‌حضرت‌عبدالعظیم(ع) ظرفیت ‌پذیرش سیصد طلبه علوم دینی در دو سطح 2و 3 را داراست و ساختمان آن از کلّیه امکانات آموزشی و رفاهی برخوردار است و از این جهت جزء معدود حوزه‌های کشور است. زیر بنای کلّ ساختمان 11 هزار و 500 متر مربع و محوطه، 6500 متر مربع و مساحت کلّ مدرسه 18 هزار متر مربع است.

جستجو

موضوعات

  • همه
  • طب سنتی و پزشکی
  • سیاسی
  • مناسبتهای سال
  • اخبار حوزه
  • علمی
  • مذهبی
  • عمومی
  • دست نوشته های یک طلبه
  • نرم افزار
  • شهداء
  • استفتائات
  • جدیدترین مقالات
  • برگی از زندگی علما
  • فراخوان
  • پژوهش
  • معرفی رسانه
  • منِ طلبه
  • نمونه سوالات امتحانی سطح2
  • داستان های پند آموز

پیوندهای روزانه


پشتیبانی سامانه وبلاگ مدارس
وبلاگ خانم یادگاری
گفته ها و ناگفته های یک طلبه
شبکه اجتماعی هادی نت
دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبري
دفتر مقام معظم رهبري

خبرنامه

دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

اوقات شرعی

امروز: جمعه 05 دی 1404
اوقات شرعی به افق:
  • اذان صبح اذان صبح:
  • طلوع آفتاب طلوع آفتاب:
  • اذان ظهر اذان ظهر:
  • غروب آفتاب غروب آفتاب:
  • اذان مغرب اذان مغرب:
  • نیمه شب شرعی نیمه شب شرعی: