• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

  • سخن حضرت آیت الله بهجت درباره مقام حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) در جمع طلاب :" شما در جوار گنج الهی هستید قدر آن را بدانید ***

طرح شیطانی وهابیت برای قبح زدایی از مظاهر فساد

14 آذر 1391 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)


اواسط ماه نوامبر بود که خبر “تلاش برای افتتاح یک مسجد ویژه همجنسبازان در پاریس” در برخی سایت های اجتماعی منتشر شد و برخی سایت های خبری نیز به صورت محدود و خلاصه به آن پرداختند. ولی دور از ذهن و غیر قابل باور بودن وقوع چنین رخدادی از اهمیت پرداختن به آن کاسته بود. اما در کمال ناباوری روز گذشته برخی سایت های خبری با آب و تاب فراوان خبر افتتاح اولین مسجد ویژه همجنس بازان را منتشر کردند.

بی بی سی در این باره نوشت بانی این کار، یک همجنس باز مسلمان به نام لودویک محمد زاهد است که خود چندی پیش با یک همجنس باز دیگر ازدواج کرده بود.

او توجیه خود برای اختصاص چنین مسجدی را “راحت نبودن همجنس بازان زن و مرد در مساجد عادی” عنوان کرد و گفت آنها از ترس شناخته شدن، به مسجد نمی روند.

مضحک تر اینکه مکان اختصاص یافته به عنوان مسجد همجنس بازان، در واقع بخشی از یک پرستشگاه بودایی ها در شهر پاریس است. بی بی سی از مخالفت شدید و قاطعانه جامعه مسلمان پاریس اعم از شیعه و سنی با این مسجد پرده برداشت. اما ظاهرا محمد زاهد که منتظر بروز مخالفت ها بوده است، پیشاپیش با القاء ترس از ناامنی و ایجاد مزاحمت توسط مسلمانان مخالف، برای تامین امنیت مسجد خود از ماموران امنیتی کمک طلبیده است تا با این کار اولا مخالفین خود را -حتی پیش از بروز هرگونه مخالفت عملی- افراطی و خشونت طلب معرفی کند و دوما با یاری خواستن از مامورین امنیتی، به کار خود وجهه قانونی و مشروع ببخشد.

ام اس ان نیوز نیز در این باره به نقل از یک محقق متجدد!! در زمینه دنیای عرب و اسلام نوشت: “هدف این مسلمانان از این کار ترویج شکلی از اسلام است که دارای ارزشهای مترقی است!!”

 

اما به راستی هدف از انجام چنین اقداماتی چیست؟

سایت های خبری و خبرگذاری های خارجی که پیش از این بارها و بارها عناد خود با اسلام را اثبات کرده اند، بیشترین بهره را از اقدام این به ظاهر مسلمان فرانسوی برده و به القای متحجر و خشونت آمیز بودن احکام اسلامی پرداخته اند. قبح مسلّم و عدم جواز اسلام برای همجنس بازی و ازدواج با همجنس، حکم سنگسار برای همجنس باز، و نفرت عمومی رایج بین مسلمانان از بروز چنین رفتار دور از کرامت انسانی، که همه و همه بر دلایل عقلانی و مترقی اسلام بنیان دارند، دستاویزی برای بروز چنین اقدامی شده تا از یک سو افراد پایبند به احکام واقعی اسلام را کهنه پرست و خشونت طلب و مخالف با ترقی معرفی کنند، و از سوی دیگر به قبح زدایی از رفتارهای مخالف با شئونات اسلامی و دینی بپردازند و باز هم “اسلام حداقلی” را در جامعه ترویج دهند.

در تز اسلام حداقلی، یک مسلمان می تواند شراب بنوشد، زنا کند، روابطی خارج از حریم ها و خطوط قرمز اسلام اصیل داشته باشد، حتی نماز نخوانَد، ولی با این حال یک مسلمان شایسته نیز باشد! تزی که رواج آن را حتی در جامعه دینی خود نیز شاهد هستیم. در این مبنای فکری، اسلام فقط و فقط احساسی درونی است و اگر “دل، پاک باشد” ناپاکی عمل به چشم نمی آید. این تفکر خطرناک گاهی با “جذب حداکثری و دفع حداقلی” مشتبه می شود، بدین معنا که برای جذب افراد مخالف و معاند با احکام دینی و یا افرادی که به هر دلیلی شئونات اسلامی را رعایت نمی کنند، از اصول اسلامی عقب نشینی شود.



پرواضح است که تفکر مخالف و متضاد با اسلام -که حیات خود را در عدم این دین مبین می بیند- از دست برداشتن مسلمانان از دین خود قطع امید کرده است، بنابراین به چاره دیگری اندیشیده: “وقتی مسلمانان از دین خود دست بر نمی دارند، پس ما اسلام را به حدی دگرگون می سازیم تا کارکردی موافق اصول ما و مخالف اصول ابتدایی و اصلی خود داشته باشد.”

یادآوری می شود چند سال پیش و در راستای همین طرح ضداسلامی، در نیویورک عده ای زن و مرد مسلمان نمازی را به جماعت خواندند که امام جماعت و مکبر آن زن بوده و در صفوف نماز، زن و مرد -با حجاب و بی حجاب- در کنار یکدیگر به انجام این فریضه ی دینی پرداخته بودند!

http://www.bbc.co.uk/news/world-europe-20547335

http://news.msn.com/world/gay-friendly-mosque-to-open-in-paris

 

 

 نظر دهید »

خاطره ای کوتاه از تبلیغ در دبستان

13 آذر 1391 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)

 


دستش را گرفت بالا ، به محض اینکه اجازه صحبت گرفت بلند شد و با حالتی خاص شروع کرد :

- خانوم اجازه ، اگه ما بریم بهشت و مادر و پدرمون برن جهنم میشه از خدا بخواهیم ما رو برگردونه دنیا ، کار بد کنیم تا ما هم بریم جهنم پیش مامان بابامون ؟!

کمی خندم گرفته بود. همین که این سوال از جانب یکی از بچه ها پرسیده شد، در کمتر از آنی همه بچه ها به اضطراب جدایی از والدینشو افتادند و گویی الان صحرای محشر است و همه آنچه در ذهن دارند قرار است محقق شود …

یکی دیگر پرسید :

- خانوم ، اگه ما بریم بهشت و مادر و پدرمون برن جهنم میشه از خدا بخواهیم از کارای خوب ما برداره و بده به اونا تا اونا هم بیان بهشت؟ !

تقریبا 5- 6 نفری داشتند سوالاتی توی همین زمینه می پرسیدند، این بار اجازه صحبت دادن به بچه ها از کنترل من خارج شده بود و پشت سر هم سوالات مطرح می شد…

یک دفعه گفتم :

- بچه ها گوش بدید ! گوش بدید! به نظر من بچه ی خوبی مثل شما که قراره بره بهشت حتما مادر پدر خوبی هم داشته که اونو خوب تربیتش کردن که کارهای خوب انجام داده و در نهایت خدا می فرستش بهشت … پس هیچ کدوم نگران نباشید … شما و پدر و مادرتون همگی با هم بهشتی می شید…

اینو که گفتم خیلی راحت شدند … آبی بود روی آتیش!

یادش بخیر 1

**************************************


1. خاطره ای از تبلیغ در یک دبستان دخترانه البته با اندکی تلخیص!!

 

 2 نظر

آیا شب یلدای امسال پایان دنیاست؟پاسخ به سوالاتی درباره بیست و یکم دسامبر

13 آذر 1391 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)

 پایگاه اطلاع‌رسانی ناسا در واکنش به شایعات مطرح شده مبنی بر به پایان رسیدن دنیا در روز 21 دسامبر (اول دی ماه)، به سوالات مربوط به این شایعه پاسخ داده است.
خبرگزاری فارس: آیا شب یلدای امسال پایان دنیاست؟/پاسخ به سوالاتی درباره ۲۱ دسامبر

به گزارش خبرگزاری فارس، مدت‌هاست که شایعات مختلفی در مورد به پایان رسیدن دنیا در سال 2012 و در روز 21 دسامبر (مصادف با اول دی ماه) در وبلاگ‌های مختلف و شبکه‌های اجتماعی رد و بدل می‌شود و هر روز ابعاد گسترده‌تری نیز به خود می‌گیرد.

برای این شایعات منابع و استنادات مختلفی نیز مطرح می‌شود. تقویم قوم مایا، پیش‌گویی‌های نوستراداموس و حتی منابع مذهبی و باستانی از جمله مواردی هستند که مطرح‌کنندگان این شایعه به آن استناد می‌کنند و نتیجه می‌گیرند که دنیا باید در این روز به پایان برسد.


این موضوع مختص ایران نبوده و در سرتاسر دنیا مطرح شده است. شایعه دیگری نیز که در این زمینه مطرح شده بحث خاموشی سه روزه زمین و ورود زمین به دوره جدیدی از حیات خود است. تمام این شایعات و گسترش آن موجب شد تا سازمان هوانوردی و فضا آمریکا (ناسا) به این ادعاها واکنش نشان دهد. مطلب زیر از پایگاه اطلاع‌رسانی ناسا برداشت شده و در آن به سوالات مطرح در این مورد پاسخ داده شده است:

سوال) آیا در سال 2012 خطری زمین را تهدید می‌کند؟ بسیاری می‌گویند که جهان در دسامبر 2012 به پایان می‌رسد.

ناسا) جهان در سال 2012 به پایان نمی‌رسد. سیاره ما بیش از 4 میلیارد سال به خوبی عمر کرده و دانشمندان معتبر دنیا هم می‌گویند در سال 2012 هیچ خطری زمین را تهدید نمی‌کند.

سوال) ریشه این پیش‌گویی که زمین در سال 2012 به پایان می‌رسد، از کجا آمده؟

ناسا) این داستان اولین بار با این ادعا آغاز شد که سیاره‌ای به نام «نیبیرو» که سومری‌ها آن را کشف کرده‌اند، در حال حرکت به سوی زمین است. ابتدا گفته می‌شد که این فاجعه در ماه می 2003 رخ می‌دهد و زمانی که این تاریخ گذشت و هیچ اتفاقی نیفتاد، زمان موعد به دسامبر 2012 تغییر کرد و به تقویم باستانی «مایا» ها که تحول بزرگ در سال زمستان 2012 را پیش‌بینی کرده بود، ربط داده شد. به همین دلیل هم تاریخ 20 دسامبر به عنوان روز موعد پیش‌بینی شد.

سوال) آیا تقویم مایاها در دسامبر 2012 به پایان می‌رسد؟

ناسا) دقیقا همانطور که تقویم‌هایی که در خانه دارید پس از 31 دسامبر به پایان نمی‌رسد، تقویم مایا هم پس از 21 دسامبر 2012 تمام نمی‌شود. این تاریخ پایان یک دوره بزرگ تویق مایا است و پس از آن همانطور که تقویم شما با اول ژانویه ادامه می‌یابد، این تقویم هم با آغاز یک دوره بزرگ دیگر ادامه می‌یابد.

سوال) آیا ناسا وقوع تاریکی سرتاسری زمین در تاریخ 23 دسامبر تا 25 دسامبر را پیش‌بینی می‌کند؟

ناسا) قطعا نه. نه ناسا و نه هیچ سازمان علمی دیگری چنین پیش‌بینی نکرده است. گزارش‌های غلطی که در این مورد منتشر شده، ادعا کرده‌اند که چیزی نظیر بروز «به خط شدن گیتی» موجب حاکم شدن این تاریکی می‌شود. اصلا چنین ترازی وجود ندارد (سوال بعد را ببینید). این شایعات برگرفته از یک پیام آماده‌سازی است که «چارلز بولدن» مسئول ناسا منتشر کرده. این پیام بخشی از یک برنامه دولتی است که با هدف بالا بردن آمادگی مردم انجام گرفته، اما هیچ‌گاه در آن صحبتی از بروز تاریکی نشده است.

سوال) آیا این امکان وجود دارد که کرات به نحوی در یک راستا قرار گیرند که بر زمین تأثیر بگذارند؟

ناسا) حداقل تا چند دهه آینده چنین همراستایی رخ نمی‌دهد و حتی اگر هم چنین پدیده‌ای اتفاق افتد، تأثیر آن بز رمین بسیار ناچیز است. به عنوان نمونه، در سال 1962 چنین هم ترازی رخ داد، و دو مورد دیگر هم در سال‌های 1982 و 2000 اتفاق افتاد. در هر دسامبر هم زمین و خورشید با مرکز کهکشان راه شیری هم تراز می‌شوند، اما این یک رخداد سالانه است که هی تبعاتی هم ندارد.

سوال) آیا اصلا سیاره‌ یا کره کوتوله قهوه‌ای رنگ به نام «نیبیرو»، «کره ایکس» و یا «اریس» وجود دارد که در حال نزدیک شدن به زمین باشد و سیاره ما را در معرض تخریب گسترده قرار دهد؟

ناسا) نیبیرو یا داستان‌های دیگری که در مورد سیارات نزدیک‌شونده به زمین مطرح می‌شود، همگی شوخی‌های اینترنتی هستند. این ادعاها هیچ ریشه‌ای در واقعیت ندارند. اگر واقعا نیبیرو یا سیاره ایکسی وجود داشت که در حال حرکت به سمت زمین بود و قرار بود در سال 2012 به زمین برخورد کند، اخترشناسان حداقل از ده سال قبل آن را شناسایی و ردیابی می‌کردند و این سیاره باید اکنون با چشم غیرمسلح قابل رویت می‌شد. واضح است که چنین چیزی وجود ندارد. البته «اریس» واقعی است، اما آن هم سیاره‌ای کوتوله شبیه به «پلوتون» است که همواره در بیرون از منظومه شمسی باقی می‌ماند. نزدیک‌ترین فاصله‌ای که این سیاره می‌تواند با زمین داشته باشد، 4 میلیارد مایل است.

سوال) آیا در سال 2012 زمین مورد اصابت یک شهاب سنگ قرار می‌گیرد؟

ناسا) زمین همواره در معرض تأثیرات ستاره‌های دنباله‌دار و شهاب‌سنگ‌ها قرار دارد، اما اصابت‌های بزرگ بسیار نادر است. آخرین برخود بزرگ یک شهاب‌سنگ با زمین به 65 میلیون سال قبل بازمی‌گردد که موجب انقراض دایناسورها شد. امروزه اخترشناسان ناسا بررسی‌های موسوم به «بررسی ایمنی فضایی» انجام می‌دهند تا اجرام بزرگ نزدیک به زمین را مدت‌ها پیش از برخورد شناسایی کنند. ما پیش از این مشخص کرده‌این که هیچ شهاب سنگ بزرگی مانند آنچه که دایناسورها را منقرض کرد، زمین را تهدید نمی‌کند.

سوال) موضع دانشمندان در قبال ادعای به پایان رسیدن دنیا در سال 2012 چیست؟

ناسا) ریشه علمی ادعای بروز فاجعه و تغییرات شدید در سال 2012 کجاست؟ مدارک آن کجاست؟ هیچ مدرکی وجود ندارد و همه این‌ها تخیلاتی هستند که در کتاب‌ها، فیلم‌های سینمایی، برنامه‌های مستند و یا حتی در اینترنت ساخته شده‌اند، ما نمی‌توانیم این حقیقت را تغییر دهیم. هیچ مدرک معتبری که ادعای رخ دادن پدیده‌های غیرعادی در دسامبر 2012 را تائید کند، وجود ندارد.

 

 1 نظر

فراخوان : خواندن حمد شِفا برای بهبود حال عمومی آیت‌الله مجتبی تهرانی

12 آذر 1391 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)

خبرگزاری فارس: با وخامت حال عمومی آیت‌الله مجتبی تهرانی، تنها مرجع تقلید مستقر در تهران، آیت‌الله جاودان از اساتید اخلاق، برای شفای این مرجع تقلید مراسم ختم صلوات برگزار کرد. به گزارش خبرنگار آئین ‌و اندیشه فارس، آیت‌الله مجتبی تهرانی از شاگردان امام خمینی و تنها مرجع تقلید مستقر در تهران است که جلسات اخلاق وی به طور مداوم در مدرسه علمیه نور برگزار می‌شود.

چندی است که کهولت سن آیت‌الله تهرانی موجب شده تا این استاد برجسته نتواند کلاس درس خود را به طور منظم تشکیل دهد. شب چهارم محرم نیز جلسات این استاد اخلاق تعطیل و حال عمومی وی نامناسب گزارش شد.

پس از گذشت دو هفته از این خبر، امروز برخی سایت‌ها از وخامت حال آیت‌‌الله تهرانی و به کما رفتن وی خبر دادند که حجت‌الاسلام حسین تهرانی (فرزند آیت‌الله مجتبی تهرانی) در گفت‌و‌گویی آن را تکذیب کرد.

آیت الله مجتبی تهرانی


با توجه به اینکه فرزند آیت‌الله تهرانی فقط اخبار درج‌شده در پایگاه اطلاع‌رسانی www.mojtabatehrani.ir را مورد تأیید می‌داند، انتظار می‌رود پایگاه مذکور در انتشار اخبار مربوط به این موضوع، شفافیت و سرعت بیشتری به خرج دهد تا مؤمنان و علاقه‌مندان به ساحت علما، در جریان جدیدترین اخبار موثق قرار گیرند.

به گزارش فارس، آیت‌الله محمدعلی جاودان از اساتید حوزه علمیه تهران، امشب و پس از نماز مغرب و عشاء در حسینیه مرحوم حاج شیخ مرتضی زاهد مراسم ختم صلوات برگزار می‌کند.

خالی از لطف نیست اگر یک بار دیگر صحبت‌های آیت‌الله تهرانی در آخرین شب ماه مبارک رمضان را مرور کنیم: «از همه‌تان تقاضا می‌کنم من را هم دعا کنید. تعارف نمی‌کنم و جدی می‎گویم. من محتاج دعای شما هستم.»

 **********************************************************

در این جا مناسب دیدم تا از همه طلاب و همچنین شیعیان و علاقه مندان به روحانیت و علماء درخواست کنم تعداد سوره حمدی که جهت شِفای معظم له میتوانند قرائت کنند را در کامنت ها ذکر کنند تا ان شاءالله گامی در جهت بهبود حال ایشان برداشته باشیم

 

 9 نظر

دستور بدهید که دیگر روضه حضرت قاسم (علیه السلام) نخوانند

12 آذر 1391 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)


 سلام دوستان! مدتهاست دلِ من با این نوشته کوتاه سوخته است، شما هم بخونید؛ ضرر نمیکنید


در یکی از روزهای سال 1362، زمانی که آیت الله خامنه­ ای، رییس جمهور وقت، برای شرکت در مراسمی از ساختمان ریاست جمهوری، واقع در خیابان پاستور خارج می­ شد، در مسیر حرکتش تا خودرو، متوجه سر و صدایی شد که از همان نزدیکی شنیده می­ شد.

صدا از طرف محافظ­ ها بود که چند تای­شان دور کسی حلقه زده بودند و چیزهایی می­ گفتند. صدای جیغ مانندی هم دائم فریاد می­ زد: «آقای رییس جمهور! آقای خامنه ­ای! من باید شما را ببینم.»

رییس جمهور از پاسداری که نزدیکش بود پرسید: «چی شده؟ کیه این بنده خدا؟».

پاسدار گفت: «نمی­دانم حاج آقا! موندم چطور تا این جا تونسته بیاد جلو».

پاسدار که ظاهرا مسئول تیم محافظان بود، وقتی دید رییس جمهور خودش به سمت سر و صدا به راه افتاد، سریع جلوی ایشان رفت و گفت: «حاج آقا شما وایسید، من می ­رم ببینم چه خبره». بعد هم با اشاره به دو همراهش، آن ها را نزدیک رییس جمهور مستقر کرد و خودش رفت طرف شلوغی. کمتر از یک دقیقه طول کشید تا برگشت و گفت: «حاج آقا ! یه بچه ­اس. می­ گه از اردبیل کوبیده اومده این جا و با شما کار واجب داره. بچه­ ها می­ گن با عز و التماس خودشو رسونده تا این جا. گفته فقط می­ خوام قیافه آقای خامنه­ ای رو ببینم، حالا می­ گه می­ خوام باهاش حرف هم بزنم.».

رییس جمهور گفت: «بذار بیاد حرفش رو بزنه. وقت هست». 

 

شهید مرحمت بالازاده


لحظاتی پسرکی 12-13 ساله از میان حلقه­ ی محافظان بیرون آمد و همراه با سرتیم محافظان، خودش را به رییس جمهور رساند. صورت سرخ و سرما زده­اش، خیس اشک بود. هنوز در میانه­ ی راه بود که رییس جمهور دست چپش را دراز کرد و با صدای بلند گفت: «سلام بابا جان! خوش آمدی».

پسر با صدایی که از بغض و هیجان می­ لرزید، به لهجه­ ی غلیظ آذری گفت: «سلام آقا جان! حالتان خوب است؟»

رییس جمهور دست سرد و خشکه زده ­ی پسرک را در دست گرفت و گفت: «سلام پسرم! حالت چطوره؟»

پسر به جای جواب تنها سر تکان داد.

رییس جمهور از مکث طولانی پسرک فهمید زبانش قفل شده.

سرتیم محافظان گفت: «اینم آقای خامنه­ ای! بگو دیگر حرفت را».

ناگهان رییس جمهور با زبان آذری سلیسی گفت: «شما اسمت چیه پسرم؟»

پسر که با شنیدن گویش مادری­ اش انگار جان گرفته بود، با هیجان و به ترکی گفت: «آقاجان! من مرحمت هستم. از اردبیل تنها اومدم تهران که شما را ببینم».

آقای خامنه ای دست مرحمت را رها کرد و دست روی شانه ­ی او گذاشت و گفت: ‌«افتخار دادی پسرم. صفا آوردی. چرا این قدر زحمت کشیدی؟ بچه­ ی کجای اردبیل هستی؟»

مرحمت که حالا کمی لبانش رنگ تبسم گرفته بود گفت: « انگوت کندی آقا جان!»

رییس جمهور پرسید: «از چای گرمی؟»

مرحمت انگار هم ولایتی پیدا کرده باشد تندی گفت: « بله آقاجان! من پسر حضرتقلی هستم».

آقای خامنه­ای گفت: «خدا پدر و مادرت رو برات حفظ کنه».

مرحمت گفت: «آقا جان! من از اردبیل آمدم تا این جا که یک خواهشی از شما بکنم».

رییس جمهور عبایش را که از شانه­ ی راستش سر خوره بود درست کرد و گفت: «بگو پسرم. چه خواهشی؟».

آقا! خواهش می‌کنم به آقایان روحانی و مداحان دستور بدهید که دیگر روضه حضرت قاسم (علیه السلام) نخوانند.

چرا پسرم؟

مرحمت به یک باره بغضش ترکید و سرش را پایین انداخت و با کلماتی بریده بریده گفت: « آقا جان! حضرت قاسم (علیه السلام) 13 ساله بود که امام حسین (علیه السلام) به او اجازه داد برود در میدان و بجنگد. من هم 13 سالمه ولی فرمانده سپاه اردبیل اجازه نمی دهد به جبهه بروم. هر چه التماسش می­ کنم می گوید 13 ساله‌ها را نمی فرستیم. اگر رفتن 13 ساله­ها به جنگ بد است، پس این همه روضه­ ی حضرت قاسم (علیه السلام) را چرا می­ خوانند؟»

حالا دیگر شانه­ های مرحمت آشکارا می­ لرزید.

رییس جمهور دلش لرزید. دستش را دوباره روی شانه مرحمت گذاشت و گفت: «پسرم! شما مگر درس و مدرسه نداری؟ درس خواندن هم خودش یک جور جهاد است».

مرحمت هیچی نگفت. فقط گریه کرد و حالا هق هق ضعیفی هم از گلویش به گوش می رسید.

رییس جمهور مرحمت را جلو کشید و در آغوش گرفت و رو به سرتیم محافظانش کرد و گفت: « آقای …! یک زحمتی بکش با آقای … تماس بگیر بگو فلانی گفت این آقا مرحمت رفیق ما است. هر کاری دارد راه بیاندازید. هر کجا هم خودش خواست ببریدش. بعد هم یک ترتیبی هم بدهید برایش ماشین بگیرند تا برگردد اردبیل. نتیجه را هم به من بگویید.

آقای خامنه­ ای خم شد، صورت خیس از اشک مرحمت را بوسید و گفت: «ما را دعا کن پسرم. درس و مدرسه را هم فراموش نکن. سلام مرا به پدر و مادر و دوستانت در جبهه برسان» و …

کمتر از سه روز بعد، فرمانده سپاه اردبیل، مرحمت را خوشحال و خندان دید که با حکمی پیشش آمد. حکم لازم الاجرا بود. می­ توانست باز هم مرحمت را سر بدواند. ولی مطمئن بود که می­ رود و این بار از خود امام خمینی حکم می­ آورد. گفت اسمش را نوشتند. و مرحمت بالازاده رفت در لیست بسیجیان لشکر 31 عاشورا.


شهید مرحمت بالازاده


مرحمت به تاریخ هفدهم خرداد 1349 در یک کیلومتری تازه کند «انگوت» در روستای «چای گرمی»، متولد شد. امام که به ایران برگشت ، مرحمت کلاس دوم دبستان بود. 13 ساله که شد، دیگر طاقت نیاورد و رفت ثبت نام کرد برای اعزام به جبهه. با هزار اصرار و پادرمیانی کردن این آشنا و آن هم ولایتی، توانست تا خود اردبیل برود، اما آن جا فرمانده سپاه جلوی اعزامش را گرفت. مرحمت هر چه گریه و زاری کرد فایده­ ای نداشت. به فرمانده سپاه از طرف آشناهای مرحمت هم سفارش شده بود که یک جوری برش گردانید سر درس و مشقش. فرمانده سپاه آخرش گفت: «ببین بچه جان! برای من مسئولیت دارد. من اجازه ندارم 13 ساله­ ها را بفرستم جبهه. دست من نیست.

مرحمت گفت: «پس دست کی است؟»

فرمانده گفت: «اگر از بالا اجازه بدهند من حرفی ندارم».

همه این ها ترفندی بود که مرحمت دنبال ماجرا را نگیرد. یک بچه 13 ساله روستایی که فارسی هم درست نمی­توانست صحبت کند، دستش به کجا می­ رسید؟ مجبور بود بی­خیال شود. اما فقط سه روز بعد مرحمت با دستوری از بالا برگشت.

مرحمت بالازاده تنها یک سال بعد، در عملیات بدر، به تاریخ 21 اسفند 1363 با فاصله بسیار کمی از شهادت مرادش، مهدی باکری، بال در بال ملائک گشود و میهمان سفره­ ی حضرت قاسم (علیه السلام) گردید.


منبع: وبلاگ شهید مرحمت بالازاده

 2 نظر
  • 1
  • ...
  • 374
  • 375
  • 376
  • ...
  • 377
  • ...
  • 378
  • 379
  • 380
  • ...
  • 381
  • ...
  • 382
  • 383
  • 384
  • ...
  • 399

معرفی حوزه علمیه حضرت عبدالعظیم ع

شهرری، زمانی دارای حوزه‌های بسیار بوده و یک مرکز علمی محسوب می شد که مهم‌ترین عامل آن، حُسن‌ همجواری با مشاهد شریفه سه امامزاده بزرگوار، خصوصاً حضرت عبدالعظیم(ع) است که در این باره یکی از مراجع عالی‌قدر شیعه، حضرت‌ ایة الله ‌بهجت به طلاب فرمودند: «شما در جوار گنج الهی هستید، قدر آن را بدانید». قدمت حوزه علمیه آستان حضرت عبدالعظیم(ع) به سال‌های اوایل پیروزی انقلاب اسلامی بر می گردد. در اواسط شهریور 1359 بنای مقبره رضاخانی تخریب و به جای آن حوزه علمیه احداث شد و در 1366 حدود هفتاد نفر طلبه برای سال اول پذیرفته شدند. حوزه ‌علمیه آستان ‌حضرت‌عبدالعظیم(ع) ظرفیت ‌پذیرش سیصد طلبه علوم دینی در دو سطح 2و 3 را داراست و ساختمان آن از کلّیه امکانات آموزشی و رفاهی برخوردار است و از این جهت جزء معدود حوزه‌های کشور است. زیر بنای کلّ ساختمان 11 هزار و 500 متر مربع و محوطه، 6500 متر مربع و مساحت کلّ مدرسه 18 هزار متر مربع است.

جستجو

موضوعات

  • همه
  • طب سنتی و پزشکی
  • سیاسی
  • مناسبتهای سال
  • اخبار حوزه
  • علمی
  • مذهبی
  • عمومی
  • دست نوشته های یک طلبه
  • نرم افزار
  • شهداء
  • استفتائات
  • جدیدترین مقالات
  • برگی از زندگی علما
  • فراخوان
  • پژوهش
  • معرفی رسانه
  • منِ طلبه
  • نمونه سوالات امتحانی سطح2
  • داستان های پند آموز

پیوندهای روزانه


پشتیبانی سامانه وبلاگ مدارس
وبلاگ خانم یادگاری
گفته ها و ناگفته های یک طلبه
شبکه اجتماعی هادی نت
دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبري
دفتر مقام معظم رهبري

خبرنامه

دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

اوقات شرعی

امروز: جمعه 05 دی 1404
اوقات شرعی به افق:
  • اذان صبح اذان صبح:
  • طلوع آفتاب طلوع آفتاب:
  • اذان ظهر اذان ظهر:
  • غروب آفتاب غروب آفتاب:
  • اذان مغرب اذان مغرب:
  • نیمه شب شرعی نیمه شب شرعی: