ارتحال آیت الله العظمی آقا مجتبی تهرانی
دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما…
این نوشته مالِ چند روز پیش است :
هر طور نام مبارکشان را ببریم، آیت الله العظمی تهرانی یا حاج آقا مجتبی، فرقی نمیکند. مثل برخی که با اشک و آه از لندن و رم تماس میگیرند و از احوال حاج آقا میپرسند بشناسیمشان یا مثل بعضی چرخیهای باربر بازار تهران که بر سر حاج آقا داد میزدند و گاریهایشان به پشت پای حاج آقا میخورد نشناسیم باز هم فرقی نمیکند.
نفس حاج آقا، دعای حاج آقا، حضور حاج آقا برای تهران نعمت است. این مرد برای کسانی که نمیشناسد دعا میکند و برای کسانی که نمیشناسندش حرص میخورد. ما و بچههایمان بیآنکه بدانیم با دعا و ذکر امثال حاج آقا توی این شهرها از بلاها دور میمانیم و نفس میکشیم و زندگی میکنیم.
خیابانهای تهران از خیابان مصطفی خمینی و بهارستان و سرچشمه و خیابان پانزده خرداد که با قدمهای او آشنایند و خانه سادهاش را در برگرفتهاند تا هر جای دور و نزدیکی که نسیم نفس و دعای خیرش میرسد با بودن این مرد و نفس کشیدنش هنوز با همه آشفتگیها و آزردگیها روزنهای برای آسمانی شدن و پرواز دارند. هنوز میتوان تهران را به خاطر این تهرانی دوست داشت و من آرزو دارم همیشه تهران را دوست داشته باشم.
************************************
بغض ،
اشک،
آه …
دنیا غربت خانه است … ما باز هم غریب شدیم :(
آن همه ختم فقط چند روزی شما را برای ما نگه داشت …
و چه نیکو زمانی را برای کوچ انتخاب کردید … آقا مجتبی !
فردا حضرت آقا برایشان نماز می خوانند در مدرسه عالی شهید مطهری