• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

  • سخن حضرت آیت الله بهجت درباره مقام حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) در جمع طلاب :" شما در جوار گنج الهی هستید قدر آن را بدانید ***

سفر به بهشت

12 مهر 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)


بسم الله

من حقیر به همراه تعدادی از طلاب مدرسه مان و به همراهی مدیر عزیزمان حاج خانم میر مومنی و تعدادی از کادر مدرسه چند روزی را در هوای بهشت رضا (ع) نفس کشیدیم و جایتان را حسابی خالی کردیم.

دعاگوی وجود شریف همگی تان بودم.

سفرنامه را به تناسب موقعیت خواهم نوشت ان شاءالله.

 

مشهد

 


 2 نظر

طلبه ها چطور زندگی می کنند؟

03 مهر 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)

پیوند: http://www.linkdin.ir/url/2603

 

در تاریخ 1 مهر 92 برای دادن خمس به دفتر رهبری در خیابان شهدای قم رفته بودم
طلبه جوان معممی هم کنار من نشست و خطاب به مسئول وجوهات گفت:
ببخشید من باید خمس بدهم اما ندارم، خواستم دست گردان کنم (دست گردان یعنی مبلغی معادل خمس را از دفتر مرجع تقلید قرض می گیرند و همان جا آن را به عنوان خمس پرداخت می کنند تا استفاده از اموالشان جایز باشد)
آن آقا پرسید: چقدر باید خمس بدهی؟

طلبه گفت: 15 تومان
پرسید: 15 میلیون تومان؟!
طلبه گفت: نه حاج آقا، 15 هزار تومان!
پی نوشت:
این راهی است که جز با عشق نمی توان پیمود.

 

عمامه طلبگی

 

 

 1 نظر

مینویسم پاییز؛ میخوانم: پا + ییز

01 مهر 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)

 

مینویسم از مهر… شروعی که پایان خیلی چیزهاست …

مینویسم از اولین روزی که مادر مرا به مدرسه برد و فیروزه خانوم او را تشویق کرد که مرا مستقل بار بیاورد

مینویسم تا هیچ وقت یادم نرود اول مهرها… همه دوستانی که سالهاست در خوابهایم حتی دنبالشان میگردم

 

بوی ماه مهر

 


مینویسم تا فقط یک چیز بگویم : من دلم برای کودکی ام تنگ شده… دورانی که همه دغدغه مان تا خوردن گوشه دفتر مشقمان بود و زدن گیره برای صاف کردنش … گل کشیدن سمت چپ بالای هربرگ دفتر انشاء… خط کشی کردن دفترهایی که بویی از فانتزی بودن نبرده بودند… کلاس 40 نفره و نیمکت هایی که سه نفره رویش مینشستیم و برای هر امتحان یک نفر میرفت زیر میز، وقت های امتحان کیف میگذاشتیم بین دستمان ….. یادش بخیر

کاش الان هم فکرهایمان به همان اندازه ساده بودند و دلمان به شنیدن زنگ تفریح خوش…


 نظر دهید »

توصیه های استاد جاودان به یک وبلاگ نویس (یک گفتگوی خواندنی)

01 مهر 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)


نویسنده وبلاگ ” انسانیت” درباره دیدارش با آیت الله جاودان از اساتید اخلاق تهران و توصیه های وی اینگونه نوشته است:


یکشنبه شب بود که دوست عزیز و هم مباحث دوران حضورم در حوزه ی علمیه حضرت آیت الله مجتهدی تهرانی، علی آقای امامی که دیگر باید عادت کنم تا او را حجت الاسلام والمسلمین علی امامی صدا کنم، به من تلفن زد و گفت که می خواهد از حضرت آیت الله جاودان برای من وقت ملاقات خصوصی بگیرد.


حقیر که از دوران نوجوانی ارادت خاصی به این مرد روحانی و عظیم الشان داشتم، عرض کردم که بسیار مشتاق این دیدار هستم هرچند در قلبم احساس می کردم که ایشان مرا نپذیرند. به هر حال این دانشمند بزرگ هم سرشان شلوغ است و یقینا همچون دیگر بزرگان، خسته از بی وفایی یاران هستند.


آیت الله جاودان


توفیق الهی حاصل شد و در ساعت یازده شب، حاج آقا به علی آقا اجازه دادند که در جلسه ی روز دوشنبه مورخه هفتم خرداد ماه سال 1392 ساعت 14 واقع در چهار راه سیروس شرکت کنیم.
وارد جلسه شدیم، در خانه ی قدیمی شیخ مرتضی زاهد که حالا در دست ساخت بود و کارش رو به اتمام، ختم صلوات گرفته بودند؛ دوستان قدیمی همگی حلقه ای زده بودند و صلوات می فرستادند. ما هم تسبیحی به دست گرفتیم و صلوات فرستادیم.

روضه ای خوانده شد و پس از آن سفره ی نهار را انداختند. آقای امامی به سمت حاج آقا رفتند و رزومه ی من را به دست حاج آقا دادند. البته من نمی دانستم که ایشان رزومه ی مرا آورده و از این موضوع قدری خجل شدم. حاج آقا مرا خواستند و با حقیر دست دادند. علی می گفت در اینهمه سالی که من شاگرد حاج آقا هستم ایشان دست نداده اند، ببین تو را دوست دارند که دست می دهند.
حاج آقا نگاهی محبت آمیز به صورت حقیر انداختند و فرمودند: “آبگوشت با مایکروسافت آمریکا منافاتی دارد؟” عرض کردم: “خیر” فرمودند پس برو نهارت را بخور و بعد بیا تا صحبت کنیم.


من و علی رفتیم، هر دو یک نهار گرفتیم و مشغول شدیم. آبگوشت خوشمزه ای بود. حاج آقا به من نگاه می کردند، از نگاهشان خجالت می کشیدم. زودتر از این ها باید برای کسب تکالیف اخلاقی به خدمت بزرگان می آمدم. نهار تمام شد.
بعد از نهار حاج آقا به سرعت پاسخ سوالات شاگردها را می دادند و با آن ها یکی پس از دیگری به سرعت خداحافظی می کردند که هر چه زودتر فضا آماده شود تا حقیر با ایشان صحبت کنم. در این مدت من و علی مدام بحث می کردیم. او می گفت که من نمیمانم و میروم و من اصرار داشتم که او هم در این ملاقات کنار من بماند.
همه رفتند، نوبت به ما رسید. وقتی به سمت حاج آقا رفتم علی از پشت سر من از اتاق خارج شد. دیروز در فوتبال پایم را زده بودند و درد می کرد، به همین خاطر نتوانستم برگردم و جلوی خروج علی را بگیرم. دیگر کاری از دستم بر نمی آمد، باید به تنهایی می نشستم و با استاد صحبت می کردم.


در ابتدا حاج آقا فرمودند: “آبگوشت دوست نداشتی؟” عرض کردم: “دوست دارم” فرمودند: “پس چرا کم خوردی؟” عرض کردم: “میل به غذا نداشتم. قبلا در منزل با والده کمی نهار خورده بودم” فرمودند: “بسیار خوب، من در خدمتم”
عرایضم را شروع کردم، از مشکلات گله کردم. حاج آقا نگاهی محبت آمیز به صورت من کردند و با لحنی مهربان فرمودند: “در کدام مقطع علمی هستی؟” پاسخ دادم. ایشان فرمودند: چرا نفر اول رشته ی خودت نیستی؟ به درد نمی خورد.
خندیدم. ایشان نگاهی جدی تر کردند و فرمودند: “تو نماز می خوانی، روزه می گیری. با دیگر دانشمندان عالم نباید فرق داشته باشی؟” عرض کردم: “حق با شماست” فرمودند: “راز خلقت را به تو می گویم. هر کسی که همت به انجام کاری می کند، لا جرم به هدف خود می رسد. ربطی ندارد که مذهبی باشد یا نباشد. این قانون خلقت است.”
در این موضوع به فکر فرو رفته بودم که حاج آقا فرمودند: “خودت را به سرعت به مزار آیت الله حق شناس برسان و سلام کن، سپس سوره ی یس را بخوان و از ایشان طلب مدد کن.”


عرض کردم: “احساس می کنم که روزیِ حقیر در ابواب علمی و معنوی و … کم شده است. برخی مشکلاتم گره خورده است و باز نمی شود.” فرمودند: “نماز اول وقت دقیق، دائم الوضو بودن و قرآن خواندن(حد اقل روزی پنجاه آیه هروقت که حوصله داشتی) مشکلات تو را حل خواهد کرد.”
بعد هم راجع به مسائل زیادی صحبت شد که به اختصار عرض می کنم. ایشان ضمن انتقاد از دانشمندان و نخبگانی که خاک ایران عزیز را رها کرده و به خارج از کشور سفر می کنند فرمودند: “این بسیار خوب است که شما مانده اید و برای ساخت کشور کمک می کنید، انشاالله اگر همت کنید می توانید از بزرگان عالم بخواهید که غربی ها را مجبور کنند که بزرگترین جوایز و تقدیرهای علمی دنیا را از شما داشته باشند. حتی جایزه ی نوبل، حتی ده ها دکترای افتخاری از بزرگترین دانشگاه های دنیا، هاروارد و پرینستون.” در ادامه ایشان فرمودند: “انتظار می رود که شما با حضور در کشورمان، ایران را به بزرگترین قطب IT دنیا تبدیل کنید.”
سپس به ذکر مطالبی از دانشمندانی که با کشف های مضرشان به طراحی بمب اتم و بمب های لیزری پرداختند، فرمودند که انیشتین در اواخر عمر از این موضوع ناراحت بود. سعی کنید این اتفاقات برای شما نیفتد. دعا کنید که مفید باشید اما برای خودتان، برای کشورتان؛ نه برای دشمنان.
همچنین در مسئله ی ازدواج نیز، ایشان توصیه هایی به حقیر داشتند. ایشان فرمودند: “خانم ها معمولا به دنبال زیبایی هستند. به والده بفرمایید زیبایی را در درجه ی سوم قرار دهند. زن زیبا برای مردم است. اگر هم پاکدامن باشد باز هم در معرض خطر است. زنی بگیرید که بتوان در سیمای او نگاه کرد. مابقی می شود اخلاق و اصالت. این تجربه ی عمر بندست که می گویم. حواستان باشد که دختری نگیرید که اگر در ماشین شما نشست فکر کند که چه خبر شده است! زن باید دارای اخلاق باشد. مگر صورت زیبا چند دقیقه از شبانه روز را پر می کند؟ اصلا یادتان باشد که زیبایی وقتی مال خود انسان است، ارزشش تنزل پیدا می کند. البته اینکه شما جوانان به زیبایی علاقمندید طبیعی است ولی نباید معیار و ملاک اول شما برای تشکیل زندگی باشد.”
همچنین حاج آقا در انتها به حقیر فرمودند که به خداوند عالم زیاد پناه ببرید، فرمودند این جمله را زیاد بگو: “پناه می برم به خدا” و پناه ببر. مگر می شود شما درخواست کنید و پاسخ ندهند؟


این جلسه با دعای حضرت آیت الله جاودان برای حقیر سرا پا تقصیر تمام شد و من این روز را در زندگانی خودم ثبت خواهم کرد چرا که یکی از مهم ترین و زیباترین و پر اهمیت ترین روزها بوده و شاید در آینده به این نتیجه برسم که نقطه ی عطف زندگی من بوده است.


 3 نظر

در بازار لباس طلاب چه خبر است؟

16 شهریور 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)

 

روحانیان لباس خود را از کجا تهیه می‌کنند؟ اجزای لباس روحانیان کدام است؟ متوسط قیمت‌های لباس روحانیت چه مقدار است؟ علما و مراجع تقلید لباس‌های خود را چگونه تهیه می‌کنند؟ مد لباس روحانیان چگونه تغییر می‌کند؟ چه کسانی برای خرید لباس، طلبه‌ها را همراهی می‌کنند؟


1-بازار لباس روحانیان

قم- خیابان چهارمردان- پاساژ صاحب الزمان (عج)، این پاساژ چهار طبقه دارد تمام مغازه‌های زیر زمین که نزدیک به 10 مغازه است لباس روحانیت عرضه می‌کنند در طبقه همکف و طبقه دوم و سوم نیز اکثر مغازه‌های یا فروشگاه یا خیاط لباس روحانیت هستند.

در مجموع 30 باب مغازه در این پاساژ لباس روحانیت تولید و عرضه می‌کنند، در بازار عرب‌ها و برخی از مناطق قم نیز بصورت پراکنده مغازه‌هایی مختص عرضه لباس روحانیان هستند، اما می‌توان مرکز اصلی تولید و عرضه را همین پاساژ صاحب الزمان (عج) نامید.

رشته تحصیلی فروشنده میهمانداری هواپیما است اما ترجیح داده است شغل خانوادگی خود را ادامه بدهد، عکسی از یک آیت الله را بر دیوار مغازه نصب کرده و می‌گوید پدر بزرگش از علمای قم بوده است نام فروشگاه صاحب الزمان (عج) است.

او می‌گوید این پاساژ مرکز تولید و پخش لباس روحانیت به سراسر کشور است، شهرهای مثل مشهد و اصفهان نیز بصورت محدود این لباس را تولید می‌کنند اما در اکثر شهرها مغازه‌ای نقش توزیع لباس روحانیت را به عهده دارد و در بسیاری از شهرها نیز مرکز تولید و توزیع لباس روحانیت وجود ندارد و طلاب و روحانیون معمولاً در سفر به قم لباس روحانیت را تهیه می‌کنند.

فروشنده‌ای دیگر که نام مغازه‌اش را «قائم» گذاشته است می‌گوید که بخشی از تولیدات این به شهرهای مختلف و حتی به نجف اشرف صادر می‌شود و طلاب و روحانیان عراق مشتری تولیدات قم هستند.

2- اجزای لباس روحانیان

عبا، قبا، لباده، عمامه، عرق چین، دشداشه، پیراهن و نعلین اجزای تشکیل دهنده لباس روحانیت است.

عمامه: رنگ عمامه یا سیاه یا سفید است؛ یکی از فروشندگان در توضیح عمامه می‌گوید یک نوع جنس عمامه وال هندی است که حالت سفید معمولی و حالت پنبه‌ای دارد و هنگام حرکت دادن دست روی آن دست با اصطکاک مواجه می‌شود و اگر چنانچه دست براحتی بر روی عمامه حرکت کند معلوم است وال هندی نیست؛ اما نوع دیگر عمامه تایلندی سفیدِ مایل به لاجوردی است.

وی می‌گوید معمولاً طلبه‌ها 6 تا 7 متر عمامه استفاده می‌کنند، البته برخی از علما و روحانیان نیز عمامه‌های 10 متری نیز استفاده می‌کنند، قیمت هر متر عمامه 4 هزار و 500 تومان است یک عمامه هفت متری حدود 35 هزارتومان فروخته می‌شود.

یکی از فروشندگان به طلاب توصیه می‌کند در صورتی که رنگ عمامه آنها به زردی تمایل پیدا می‌کند می‌توانند از عطاری پودر لاجورد تهیه کرده و در آب حل کنند و عمامه را در داخل آن قرار دهند و پس از ساعتی عمامه آنها سفید مایل به لاجوردی خواهد بود که باز می‌توانند سال‌ها از آن استفاده کنند؛ نکته دیگری که مورد توجه وی است اینکه عمامه را باید حتماً با دست شست، چرا که پارچه آن ظریف است و ماشین لباسشویی آن را از بین می‌برد.

عبا: عبا انواع مختلفی دارد، یک نوع از عبا، عبای 4 فصل است که ضخامت متوسطی دارد که می‌توان در 4 فصل سال از آن استفاده کرد، اما عبای تابستانی و بهاره نیز وجود دارد همان عباهای توری که هم سبُک است و هم گرمای کمتری را جذب می‌کند؛ عبای زمستانی ضخیم و سنگین است و عبای پاییزی که حالتی بینابین دارد.

البته اکثر طلبه‌ها و روحانیان در طول سال از 2 عبا استفاده می‌کنند یکی تابستانی و دیگری زمستانی که در بهار و پاییز نیز قابل استفاده است، قیمت‌های متوسط عبا از 40 تا 100 هزارتومان است و البته بیشترین فروش ویژه عباهایی با قیمت 50 تا 80 هزارتومان است.

هر مقدار قیمت بالاتر می‌رود خریدار کمتری دارد؛ یکی از فروشندگان از عبای چند میلیون تومانی سخن می‌گوید نوعی عبا که با دست بافته شده است که مشهور به عبای خاچیه است وی می‌گوید که این نوع عبا کار دست است و ممکن است نیاز به چند ماه باشد تا یک عبا تولید شود این نوع عبا بیشتر زینتی و تشریفاتی بوده و بسیار هم ظریف و حساس است و البته خیلی بندرت خریدار دارد، وی برای رساندن منظورش می‌گوید مانند فرش ابریشمی است که با توجه به قیمتش کمتر استفاده می‌شود.

وی توصیه می‌کند که طلبه‌ها عبای خود را داخل ماشین لباس شویی قرار ندهند چرا که قیطان عبا کشیده و کوتاه می‌شود و شکیل بودن عبا را از بین می‌برد.

قبا: قبا همان پوشش بلندی است که از زیر عبا دیده می‌شود و بر روی پیراهن می‌پوشند، لباده نیز پوششی است که یقه آن کاملاً بسته است لباده همان لباسی است که حسن روحانی ار زیر عبا می‌پوشد، پارچه قبا و لباده همان پارچه‌های کت و شلوار مردانه است.

البته یکی از فروشندگان از وضعیت پارچه نیز شکایت می‌کند و می‌گوید کیفیت پارچه‌های داخلی پایین آمده و پارچه‌های خارجی بازار را گرفته است، قیمت عبا بطور متوسط از 40 تا 70 هزار تومان است که با توجه به جنس پارچه و دوخت می‌تواند قیمت بالاتری نیز داشته باشد.

البته قیمت لباده کمی گران‌تر است از 80 تا 150 هزار تومان و آن به دلیل استفاده پارچه بیشتر و مقدار زمانی که است که صرف دوخت آن می‌شود؛ برای صاف بودن جلوی لباده از لایی استفاده می‌شود.

قیمت دوخت لباس روحانیت نیز گران است و با توجه به اعتبار خیاط می‌تواند بالاتر برود، از این جهت لباس‌های سفارشی قیمت‌های بالاتری دارند.

از فروشنده می‌پرسم که چاک کوچک زیر بغل قبا و لباده برای چیست، این نکته از آن نظر جالب است که متعدد دیده شده است که در کلاس‌ها وقتی برای اولین بار زیر بغل روحانیون را می‌بینند ناخودآگاه می‌گویند: «حاج آقا زیر بغل لباستان پاره شده است».

وی می‌گوید این چاک به خاطر آن است که حرکت دست به راحتی انجام می‌شود و دیگر اینکه کارکرد تهویه هوا را دارد؛ و البته می‌گوید که این کار برای خیاط بسیار سخت است.

دشداشه و بلوز: بلوزی که روحانیان می‌پوشند بلوزی است با دوخت ساده و با یقه‌ای که به یقه آخوندی مشهور است؛ بیشتر این پیراهن‌ها از پارچه‌های رنگ‌های روشن دوخته می‌شوند، اگرچه در سال‌های اخیر تنوع زیادی نیز در این زمینه به چشم می‌خورد.

به طور مثال پیراهن‌هایی عرضه می‌شود که چهارخانه هستند و حتی برخی از روحانیان این نوع بلوز را از زیر قبا می‌پوشند؛ دشداشه پیراهن بلندی است که تا پاها ادامه دارد و در برخی از شهرهای گرمسیر مانند قم برخی از طلبه‌ها در فصل تابستان به جای قبا از دشداشه استفاده می‌کنند.

عرق چین و شلوار سفید: عرق چین کلاهی کوچک است که برخی از روحانیون از زیر عمامه بر سر می‌گذارند و وقتی عمامه را برمی‌دارند آن کلاه را بر سرشان می‌گذارند، قیمت آن 3 هزار تومان است و البته به گفته یکی از کسبه، عرق چین کمتر مشتری دارد و طلبه‌های جوان از آن استفاده نمی‌کنند، برخی از روحانیون نیز از زیر قبا شلوار راحتی سفید رنگ می‌پوشند که البته در میان طلبه‌های جوان بسیار کم شده است و طلبه‌های جوان شلوارهای رسمی استفاده می‌کنند.

نعلین: کفشی است مانند دمپایی که علما و روحانیان از آن استفاده می‌کنند و در رنگ‌های مختلف نیز ارائه می‌شود البته طلاب و حتی روحانیون نیز در سال‌های اخیر کمتر از آن استفاده می‌کنند علتش را از فروشنده جویا می‌شوم، وی می‌گوید پوشیدن نعلین تحرک را کم می‌کند از این رو طلبه‌های جوان کمتر تمایلی به استفاده از آن دارند و اینکه پاشنه نعلین‌های موجود به گونه‌ای است که پس از مدتی کمر درد ایجاد می‌کند و از استاندارد لازم برخوردار نیست از این رو طلبه‌ها و روحانیونی که معمولاً پیاده روی می‌کنند کمتر از نعلین استفاده می‌کنند.

3- تغییرات مد لباس روحانیون

از فروشنده‌ای درباره انواع مدها و رنگ‌های عبا، قبا و لباده می‌پرسم وی می‌گوید 15-20 سال پیش فقط عبای قهوه‌ای و مشکی استفاده می‌شد و تنوع رنگ قبا و لباده نیز بسیار محدود بود اما امروز 60 رنگ عبا داریم.

رنگ‌های روشن و تیره که هرکدام نیز مشتری‌های خود را دارند، وی علت را اینگونه توضیح می‌دهد که سبک زندگی مردم در زمینه پوشش تغییراتی داشته است و از آنجا که نوع مد و دوخت لباس روحانیون همواره ثابت است این تغییرات را در رنگ لباس روحانیون می‌توان یافت.

وی می‌گوید که برخی از مدها نیز بسیار مشتری دارد بطور مثال عبای ژورژت چروک که چند سال پیش ارائه شد خیلی مشتری داشت اما دیگر پارچه آن در بازار نیست.

4- دوخت لباس علمای مشهور

از یکی دیگر از فروشندگان می‌پرسم که علمای بزرگ و شخصیت‌های مشهور چگونه لباس خود را تهیه می‌کنند؟ می‌گوید: برخی از علمای مشهور خیاطی مورد اعتماد را به خانه‌یشان می‌خوانند و خیاط اندازه او را گرفته و برایش لباسی می‌دوزد و البته این ویژه علمایی است که وضعیت مناسبی دارند و شاید هم به لباسشان اهمیت بیشتری می‌دهند؛ البته خیاط‌های کمی هم چنین شانسی دارند، برخی دیگر از علما یکی از لباسهایشان را می‌دهند تا با اندازه آن لباس برایشان لباس تازه‌ای دوخته شود.

5-روحانیانی که با همسرشان برای خرید می‌آیند

می‌پرسم طلاب و روحاینان چه مقدار به انتخاب لباس و شیک بودن آن حساسیت دارند؛ پاسخ می‌دهد که تمام روحانیان نگاه یکسانی ندارند از اینرو باید تنوع خوبی داشته باشی تا بتوانی رضایت آنها را جلب کنی به نکته جالبی اشاره می‌کند و می‌گوید که در سالیان پیش علما و روحانیان به تنهایی مراجعه می‌کردند و هنوز هم برخی از علمای میان سال به تنهایی خرید می‌کنند اما در سال‌های اخیر طلبه‌های جوان‌تر به همراه همسر و فرزندان خود برای خرید لباس مراجه می‌کنند تا خانواده‌شان نیز در زمینه رنگ و نوع لباس نظر بدهند.

و البته فروشنده این نوع خرید را بیشتر قبول دارد چراکه می‌گوید حق طبیعی خانواده است و در این زمینه فرقی بین روحانی و غیر روحانی نیست شاید هم حضور خانواده طلاب در خرید لباس روحانیت در تنوع رنگ لباس‌ها در سال‌های اخیر نقش داشته است.

6- خرید لباس روحانیان توسط مردم عادی

به گفته اهالی این پاساژ خریداران لباس روحانیت فقط طلبه‌ها نیستند و برخی از مردم عادی نیز گاهی از این لباس‌ها استفاده می‌کنند برخی از زائرین حرم حضرت معصومه (س) در کنار زیارت و گشت و گذاری در قم با فروشگاه لباس روحانیان مواجه می‌شوند و عبایی برای نماز خواندن تهیه می‌کنند.

برخی دیگر نیز نعلین خریداری می‌کنند تا در حیاط خانه استفاده کنند برخی نیز پیراهن یقیه آخوندی یا دیپلمات از این مرکز خریداری می‌کنند، چه کسی می‌داند شاید برخی از مردم با استفاده از این لباس احساس معنویت و آرامش بیشتری می‌کنند.

منبع: وبلاگ نامه های حوزوی

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • 7

معرفی حوزه علمیه حضرت عبدالعظیم ع

شهرری، زمانی دارای حوزه‌های بسیار بوده و یک مرکز علمی محسوب می شد که مهم‌ترین عامل آن، حُسن‌ همجواری با مشاهد شریفه سه امامزاده بزرگوار، خصوصاً حضرت عبدالعظیم(ع) است که در این باره یکی از مراجع عالی‌قدر شیعه، حضرت‌ ایة الله ‌بهجت به طلاب فرمودند: «شما در جوار گنج الهی هستید، قدر آن را بدانید». قدمت حوزه علمیه آستان حضرت عبدالعظیم(ع) به سال‌های اوایل پیروزی انقلاب اسلامی بر می گردد. در اواسط شهریور 1359 بنای مقبره رضاخانی تخریب و به جای آن حوزه علمیه احداث شد و در 1366 حدود هفتاد نفر طلبه برای سال اول پذیرفته شدند. حوزه ‌علمیه آستان ‌حضرت‌عبدالعظیم(ع) ظرفیت ‌پذیرش سیصد طلبه علوم دینی در دو سطح 2و 3 را داراست و ساختمان آن از کلّیه امکانات آموزشی و رفاهی برخوردار است و از این جهت جزء معدود حوزه‌های کشور است. زیر بنای کلّ ساختمان 11 هزار و 500 متر مربع و محوطه، 6500 متر مربع و مساحت کلّ مدرسه 18 هزار متر مربع است.

جستجو

موضوعات

  • همه
  • طب سنتی و پزشکی
  • سیاسی
  • مناسبتهای سال
  • اخبار حوزه
  • علمی
  • مذهبی
  • عمومی
  • دست نوشته های یک طلبه
  • نرم افزار
  • شهداء
  • استفتائات
  • جدیدترین مقالات
  • برگی از زندگی علما
  • فراخوان
  • پژوهش
  • معرفی رسانه
  • منِ طلبه
  • نمونه سوالات امتحانی سطح2
  • داستان های پند آموز

پیوندهای روزانه


پشتیبانی سامانه وبلاگ مدارس
وبلاگ خانم یادگاری
گفته ها و ناگفته های یک طلبه
شبکه اجتماعی هادی نت
دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبري
دفتر مقام معظم رهبري

خبرنامه

تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

اوقات شرعی

امروز: شنبه 28 تیر 1404
اوقات شرعی به افق:
  • اذان صبح اذان صبح: ۰۴:۲۰
  • طلوع آفتاب طلوع آفتاب: ۰۶:۰۲
  • اذان ظهر اذان ظهر: ۱۳:۱۱
  • غروب آفتاب غروب آفتاب: ۲۰:۱۹
  • اذان مغرب اذان مغرب: ۲۰:۳۹
  • نیمه شب شرعی نیمه شب شرعی: ۰۰:۱۹