• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

  • سخن حضرت آیت الله بهجت درباره مقام حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) در جمع طلاب :" شما در جوار گنج الهی هستید قدر آن را بدانید ***

کعبه صاحبدلان

28 آبان 1391 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)

پیوند: http://amie.blogfa.com/post/53

آیا حسین بن علی یک شخصیت حماسی هست یا نه؟ آیا ما باید با وجود حسین و سرگذشت او یک احساس حماسی داشته باشیم یا یک احساس تراژدی، مصیبت، رثا و نفله شدن؟

                          زان تشنگان هنوز به عیوق میرسد               فریاد العطش ز بیابان کربلا

آیا تاریخچه عاشورا فقط همین یک صفحه است؟ آیا فقط رثا است؟ فقط مصیبت است و چیز دیگری نیست؟ اشتباه است. این تاریخچه یک صفحه دیگر هم داردما همین که قهرمان آن صفحه، دیگر پسر معاویه نیست، پسر زیاد نیست، پسر سعد نیست، شمر نیست.

در آنجا قهرمان حسین است.

در آن صفحه دیگر جنایت نیست، تراژدی نیست، بلکه حماسه است، افتخار و نورانیت است، تجلی حقیقت و انسانیت است، نجلی حق پرستی است. آن صفحه را که نگاه میکنیم، میگوییم بشریت حق دارد به خودش ببالد. اما وقتی صفحه سیاهش را مطالعه میکنیم، میبینیم که بشریت سر افکنده است و خودش را مصداق آن آیه میبیند که:« قالوا اتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدماء و نحن نسبح بحمدک و نقدس لک»

حسین را یک روز کشتند و سر از تن او جدا کردند، اما حسین که فقط این تن نیست، حسین که مثل ما و شما نیست (ببین کی این حرف را زده است؟ شهید مطهری ای که هم اکنون هم کتبش راهنمای من و امثال من است!) حسین یک مکتب است و بعد از مرگش زنده تر میشود. دستگاه بنی امیه خیال کرد که حسین را کشت و تمام شد، ولی بعد فهمید که مرده حسین از زنده حسین مزاحمتر است. تربت حسین کعبه صاحبدلان است.

مرتضی، مطهری،حماسه حسینی، ج ۱، منتخبی از صص ۱۶- ۲۰

و خداوند در جواب ملائکه گفت:« انی اعلم ما لاتعلمون »…. فرشته تو که از قبل نمیدانستی، اما بدان که ما هم نفهمیدیم و نخواهیم فهمید حسین چه اعجوبه ای است!

***

اهداف حماسی کربلا به کلی دگرگون شده است و چیزهایی میبینیم که انسان شرم میکند از گفتنشان. روضه هایی میشنود که خجل میشود از بازگو کردنشان.

و گاهی دلمان هوای آن روضه های قدیمی تر را میکند، هوای خره و گل زدن به سر و روهای پر از صفا و عشق را میکند. دل دم هوای چادر مشکی های گلی و چشمان خیس و قرمز را میکند. هوای یک محرم که صدای سنج ها و طبل ها نشوند برایمان نشان از آمدن محرم، بل لباس عزایی که مردم از روز اول به پوشیدنش اهتمام میورزند. دلم هوای آن محرمی را کرده است که مردم بیش از آنکه تشنه سینه زدن باشند، تشنه ی معرفت پای منبر روضه خوان باشند. محرمی که در آن مردم حماسه حسینی شهید مطهری را از برند و …

و دلمان هوای یک محرم میکند…. محرم اولین سال ظهور.

 1 نظر

جذابیت های اولین روز تبلیغ در یک دبستان

27 آبان 1391 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)

 

بسم الله

از وقتی قرار شد که امسال برای تبلیغ ماه محرم به مدرسه برویم ، من اعلام آمادگی کردم و خیلی زیاد شوق داشتم. سابقا با بچه های دبیرستان کار کردم و دوست داشتم با آنها کلنجار بروم و سوالاتشون رو پاسخ بدم. (برای اینکه یکم از حسِ درونی من که همیشه دوست داشتم معلم بشم ، اغناء میشد)

توی ارزیابی انجام شده الحمدلله وضعیت قابل قبولی داشتم و همه ذهنیتم این بود که میرم به اون مدرسه مورد نظرم و همه چی خوب پیش خواهد رفت. تا اینکه با تک تک دوستانم تماس گرفتند و به همه محل مورد نظر رو اعلام کردند اما من …اما من به قول معروف یکی از اون مدرسه های جهنمی !!! نصیبم شد . اونم با بیشترین مدت زمان تبلیغ ! گله ها و غرغرهام نتیجه نداشت و منم دیگه زود تسلیم شدم و گذاشتم رو حساب توفیق اجباری و حکمت خدا. حالا منو بگو که تا الان با بچه جماعت سر و کله نزده بودم و نمیدونستم باید چیکار کنم. اصلا چه جور مباحثی براشون جذابه … شخصی مثل من که اغلب قبل از ارائه ها و برنامه ها فاقد استرس کامل بود، حالا دائم نگران این بودم که چه خواهد شد …

دبستان دخترانه

عکس تزئینی ست!

با معاون پرورشی دبستان هماهنگ کردم و بالاخره صبح امروز - شنبه - رفتم مدرسه . ساعت اول به خاطر یکسری مسایل موندم دفتر مدرسه. خیلی دیدنی بود. بچه ها دونه دونه گریه کنان میومدن دفتر که دلمون درد میکنه و حالت تهوع داریم. طفل معصوم ها چنان اشک میرختند که دلم ریش میشد. فکر کنم ویروسی چیزی گرفتند بودند .

خلاصه ساعت دوم شد و من رفتم کلاس ششمی ها ! اولین کلاس میتونم بگم عالی بود و همه چی خیلی خوب پیش رفت. بچه ها کاملا همکاری کردند و جالب تر اینکه تمایل داشتند دوباره این جلسه تکرار بشه  و آخر جلسه یه سینه زنی کوتاه و دعا هم داشتیم . البته آخرای کلاس بود که ارزیابمون اومدند و بچه ها خدایی سنگ تموم گذاشتند.

هرچقدر کلاس قبل ایده آل بودند ، کلاس ششمی ها دوم آتیش پاره بودند. یعنی جوری که نصف بیشتر وقت گذشت به اینکه بگم حرف نزنید. من به هر حربه ای متوسل شدم تا ساکت بشن اما فایده نداشت. بهشون میگم درباره قیامت سوال بپرسید طرف بلند شده خاطره فلان کس که بی ربطه رو تعریف میکنه !! آخ امان از دست این بچه ها… اما خدایی بچه های خوب هم داشتند.

اما کلاسی که ساعت آخر رفتم پنجم بودند و معلمشون حسابی از قبل آمادشون کرده بود (خدا خیرش بده) . این کلاس هم خوب بود. منتها بدیش این بود که نیم ساعت بیشتر نبود و خیلی سخت بحث رو جمع کردیم.

تازه فهمیدم که معلم دبستانی ها بودن چقدر سخته. این از اولین روز… حالا برای رزوهای بعدمون دعا کنید.

 

 3 نظر

دغدغه حضرت آقا چیست؟

13 آبان 1391 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)


دغدغه حضرت آقا چیست؟ آقا نگران چیست؟

- در عالم سیاست هیچ دغدغه ای ندارم چون وضعیت ما در دنیا خوب است، در این عرصه دغدغه

چندانی ندارم. اما در عرصه فرهنگی به معنای واقعی کلمه نگرانی دارم در حدی که نیمه شب

بلند می شوم اما من این دل نگرانی را با مردم در میان نمی گذارم.


کتاب دغدغه های فرهنگی


ده سالم بود آن وقتها. چون سن‌م کم بود کلاس خط ثبت نامم نمیکردند اما من خیلی مشتاق بودم. اشتیاقم را دیدن. از همان وقتها کرشمه مرکب و سماع قلم شد مُسکنِ همه روح‍م . الان هم به جرات میتونم بگم جز عبادت و مناجات با خدا ، تنها چیزی که توی هنر میتونه آرومم کنه ، نوشتنِ… چیزی نزدیک دو سال بود که نرفته بودم کلاس. رفتم انجمن .وقتی عکس دلربای حضرت آقا رو جلوی ورودی انجمن دیدم مشعوف شدم. خیلی خوبه آدم توی هر عرصه ای که هست تابع ولایت باشه و ولایت پذیری شو کنار نذاره.

اما من ؛ به عنوان کوچکترین عضو فرهنگی جامعه بزرگ هنر و فرهنگ، کسی که در حد خیلی کم توی بحث کار فرهنگی وارد شدم، حرف حضرت آقا رو الان خیلی خوب درک میکنم که چقدر کار فرهنگی بُرد داره و ماها چقدر کم گذاشتیم… بودجه کم میذاریم… توجه نمیکنیم…غافلیم … در مقابلش دیدم از هیچ و خیلی راحت میشه کار فرهنگی کرد و چقدر جذب مخاطب و تاثیر سخن بالا میره ، تعجب میکنم که چرا ما اینقدر بی اهمیتیم نسبت به بحث کار فرهنگی. و متعجب تر ازینکه دست روی دست گذاشتیم و دشمن همیشگی اسلام ؛ یهود و صهیونیست علیه ما از جبهه فرهنگ وارد شدند و چقدر پول خرج میکنند…

فکر کردم باید کاری کنیم . قدمهای کوچیکمون رو برداریم . بر خودم لازم دونستم کتاب “دغدغه های فرهنگی” (کلیک کنید) رو معرفی کنم. قیمتی نداره .نمیخوام قسم بدم اما میگم اونایی که درد ِ کار فرهنگی و دغدغه شو دارن بخونن. کتابیه از بیانات حضرت آقا.

 

 

 4 نظر
  • 1
  • 2
  • ...
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7

معرفی حوزه علمیه حضرت عبدالعظیم ع

شهرری، زمانی دارای حوزه‌های بسیار بوده و یک مرکز علمی محسوب می شد که مهم‌ترین عامل آن، حُسن‌ همجواری با مشاهد شریفه سه امامزاده بزرگوار، خصوصاً حضرت عبدالعظیم(ع) است که در این باره یکی از مراجع عالی‌قدر شیعه، حضرت‌ ایة الله ‌بهجت به طلاب فرمودند: «شما در جوار گنج الهی هستید، قدر آن را بدانید». قدمت حوزه علمیه آستان حضرت عبدالعظیم(ع) به سال‌های اوایل پیروزی انقلاب اسلامی بر می گردد. در اواسط شهریور 1359 بنای مقبره رضاخانی تخریب و به جای آن حوزه علمیه احداث شد و در 1366 حدود هفتاد نفر طلبه برای سال اول پذیرفته شدند. حوزه ‌علمیه آستان ‌حضرت‌عبدالعظیم(ع) ظرفیت ‌پذیرش سیصد طلبه علوم دینی در دو سطح 2و 3 را داراست و ساختمان آن از کلّیه امکانات آموزشی و رفاهی برخوردار است و از این جهت جزء معدود حوزه‌های کشور است. زیر بنای کلّ ساختمان 11 هزار و 500 متر مربع و محوطه، 6500 متر مربع و مساحت کلّ مدرسه 18 هزار متر مربع است.

جستجو

موضوعات

  • همه
  • طب سنتی و پزشکی
  • سیاسی
  • مناسبتهای سال
  • اخبار حوزه
  • علمی
  • مذهبی
  • عمومی
  • دست نوشته های یک طلبه
  • نرم افزار
  • شهداء
  • استفتائات
  • جدیدترین مقالات
  • برگی از زندگی علما
  • فراخوان
  • پژوهش
  • معرفی رسانه
  • منِ طلبه
  • نمونه سوالات امتحانی سطح2
  • داستان های پند آموز

پیوندهای روزانه


پشتیبانی سامانه وبلاگ مدارس
وبلاگ خانم یادگاری
گفته ها و ناگفته های یک طلبه
شبکه اجتماعی هادی نت
دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبري
دفتر مقام معظم رهبري

خبرنامه

تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

اوقات شرعی

امروز: شنبه 28 تیر 1404
اوقات شرعی به افق:
  • اذان صبح اذان صبح:
  • طلوع آفتاب طلوع آفتاب:
  • اذان ظهر اذان ظهر:
  • غروب آفتاب غروب آفتاب:
  • اذان مغرب اذان مغرب:
  • نیمه شب شرعی نیمه شب شرعی: