راهکار امام خمینی برای دفع غضب
غضب ناشی از ضعف انسان در برابر ناملایمات زندگی است که باعث نابردباری در برابر رفتار دیگران میشود، انسانهای خودساخته و قوی بسیار بردبار و مهربان هستند و هرگز دچار عصبانیت و پرخاشگری نمیشوند، بنابراین درمان کلی این حالت، نیز خودسازی، تقویت نفس و روح و بازسازی کلی شخصیت است.
در تعریف غضب بیان شده است که حالت نفسانیهای که باعث حرکت روح حیوانى و از داخل به جانب خارج از براى غلبه و انتقام مىشود و هرگاه شدت پیدا کند، باعث حرکت شدیدى مىشود که از آن حرکت، حرارتى مفرط حاصل و از آن حرارت دود تیرهاى بر مىخیزد و دماغ و رگها را چنان پر مىسازد که نور عقل را مىپوشاند و اثر قوه عاقله را ضعیف مىکند.
و به همین جهت است که در صاحب غضب، موعظه و نصیحت اثر چندانی نمىکند، بلکه پند و موعظه، درشتى و شدت را زیاد مىکند، به همین منظور راهکارهای سطحی و عمیق درمان غضب از دوماهنامه تربیتی اخلاقی «خلق» بیان میشود:
*راهکارهای سطحی درمان غضب
1- پرهیز از موقعیتهای خشم آور
انسان در برخی شرایط مکانی یا زمانی، به عصبانی شدن نزدیک است، برای مثال میداند اگر در بعضی جلسات و نزد بعضی افراد بنشیند، اسباب عصبانیت او را فراهم میکنند یا هنگام ورزش که گردش خون و حرارت انسان بالا میرود، خیلی زود عصبانی و پرخاشگر میشود، همچنین موقع بحث با کسانی که آنها را کوچکتر و پایینتر از خود میداند، خیلی سریع عصبانی میشود.
لازم است انسان به - قول مشهور- علاج واقعه را قبل از وقوع کند و تا حد امکان در موقعیتهایی که باعث تحریک خشم و غضب او میشود حضور نیابد، اگر از شرکت در این گونه موقعیتها ناچار است، تمهیدات لازم را بیندیشد؛ دیر برود و زود برخیزد یا از قبل با خود تصمیم بگیرد که وارد بحث نشود، همچنین هنگام ورزش، حتماً مقداری استراحت کرده، آبی به صورت بزند تا حرارتش پایین بیاید.
خیلی مواقع، افراد به دلیل اینکه زمان و موقعیت خوبی را برای تبادل نظر با همسر یا دوست و همکارشان انتخاب نمیکنند، صحبتشان به عصبانیت و اختلاف منتهی میشود؛ در حالی که هر سخن، جایی و هر نکته مکانی دارد، هنگامی که طرف مقابل ما خسته و بیحوصله است زمان مناسب برای انتقاد و امر به معروف و نهی از منکر نیست. بهتر است در این مواقع - چنان که در روایات سفارش شده- سکوت کرده، و بحث را آغاز نکنیم یا اگر طرف مقابل شروع به صحبت کرد، جواب او را ندهیم. چه بسا اگر همین موضوع، در یک جو آرام و صمیمی مطرح شود، تأثیر بیشتری خواهد داشت.
2- مشغول کردن نفس
هنگامی که در حال عصبانی شدن هستید، خود را مشغول کاری که برایتان جالب و دوست داشتنی است کنید، برای مثال، به یکی از دوستان زنگ بزنید، تا به این وسیله موضوعی را که شما را به خشم آورده است فراموش کنید، امام خمینی(ره) در این زمینه میفرمایند: اما (اقدام) عملی، پس عمده آن انصراف نفس در اول پیدایش آن است؛ چون این قوه مثل آتش، کم کم اشتعال پیدا میکند و رو به اشتداد میگذارد تا اینکه تنورش سوزان و نایرهاش سخت فروزان شد و عنان را از دست انسان به کلی بگیرد و نور عقل و ایمان را خاموش کند و چراغ هدایت را یکسره منتفی کند و انسان را بیچاره و ذلیل کند. باید انسان ملتفت باشد تا اشتعال آن زیاد نشده و نایره آن شدت پیدا نکرده، خود را به وسایلی منصرف کند.
3- ترک مجلس
چنانچه احساس کردید زمینه عصبانیت شما در حال فراهم شدن است، مکان خود را ترک کنید و حتی برای چند دقیقه هم که شده بیرون رفته، قدم بزنید و نفس عمیق بکشید، اما اگر ناچار از حضور در آن مکان هستید، به سفارشهای بعدی عمل کنید.
4- تغییر وضعیت جسمی
یکی از اموری که در روایات برای کنترل خشم به آن سفارش شده، تغییر دادن وضعیت جسمی است، برای مثال، اگر انسان ایستاده است، بنشیند و اگر نشسته، بلند شود یا دراز بکشد. پیامبر خدا(ص) فرمودند: هر گاه یکی از شما خشمگین شد، اگر ایستاده است بنشیند و چنانچه خشمش برطرف نشد، دراز بکشد.
همچنین امام علی(ع) میفرمایند: هر کس خشمگین شود، اگر ایستاده است، بیدرنگ بنشیند؛ زیرا این کار، وسوسه شیطان را از بین میبرد.
5- وضو گرفتن
پیامبر خدا(ص) فرمودند: خشم از شیطان است و شیطان از آتش آفریده شده است و آتش با آب، خاموش میشود. پس، هرگاه فردی از شما خشمگین شد، وضو بگیرد.
آری؛ وضو، نور است و برکت وضو، و همچنین سردی آب باعث میشود حرارت انسان فروکش کرده، در نتیجه بهتر بتواند خشم خود را کنترل کند.
همچنین آشامیدن آب سرد یا غسل کردن با آب خنک در مواقعی که غضب انسان فوران کرده، مؤثر خواهد بود.
6- تماس بدنی
در برخی روایات توصیه شده که اگر از دست یکی از محارم سببی خود- مانند خواهر یا برادر یا پدر و مادر - عصبانی شدید، برای کنترل عصبانیت خود با او تماس بدنی پیدا کنید؛ برای مثال دست او را در دست خود بگیرد، همین تماس بدنی، باعث خاموش شدن آتش غضب انسان میشود.
7- خواندن دعاها و اذکار
یکی از مواردی که در کنترل غضب بسیار مؤثر است، خواندن برخی اذکار و دعاها و یاد کردن حضرت حق و قدرت و تسلط او بر ما هست، هر چه انسان موقع خشم، عظمت الهی و کوچکی خود را بیشتر یاد کند، کنترل غضب برای او آسانتر خواهد بود. برای این منظور، اذکار و دعاهایی هم توسط اهل بیت(ع) سفارش شده که به برخی اشاره میکنیم.
الف: «لا حَوْلَ وَلا قُوَّهَ اِلا بِالله اَلعَلِیِّ العَظیمِ»
ب: «اعُوْذُ بِاْللَّهِ مِنَ اْلشَّیْطانِ اْلرَّجْیم»
ج: «اللهم اغفر ذنوبی واذهب غیظ قلبی واجرنی من الشیطان الرجیم ولا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم»
د:«اللَّهُمَّ رَبَّ مُحَمَّد النَّبِیِّ اغْفِرْ لی ذَنْبِی وَأذْهِبْ غَیْظَ وَأجِرْنِی منْ مُضِلَّات الْفِتَنِ»
ه: «اللهم اذهب عنی غیظ قلبی واغفر لی ذنبی واجرنی من مضلات الفتن، اسألک برضاک واعوذ بک من سخطک، اسألک جنتک واعوذ بک من نارک، اسألک الخیر کله، واعوذ بک من الشر کله، اللهم ثبتنی على الهدى والصواب، واجعلنی راضیاً مرضیاً، غیر ضال ولا مضل»
تذکر: درمانهایی که ذکر شد، برای کنترل عصبانیت و خشم انسان مؤثر و مفید خواهند بود؛ اما اگر خشم و عصبانیت، جزو شخصیت انسان شده و به آنها عادت کرده باشد، نمیتوان با این راهکارها آنها را به طور ریشهای و اساسی، درمان کرد، از این رو این درمانها را درمانهای سطح نامیدیم که در واقع برای جلوگیری از بروز عصبانیتی است که چه بسا جزئی از شاکله ما شده است؛ به همین سبب برای درمان اساسی غضب و خشم، درمانهای عمیقتری نیاز است که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت.
*راهکارهای عمیق و اصلی درمان غضب
1- عبادت و ذکر
عبادت و ذکر خدا به انسان آرامش میدهد. حضرت حق در قرآن میفرماید: «أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»، آگاه باشید که یاد خدا، دلهای شما را آرامش میبخشد.
یاد و ذکر خدا، دارای مرتب و درجات متعددی است هر چه شخص در طول شبانهروز، بیشتر و عمیقتر به یاد خدا باشد، قلب و شخصیتش آرامتر خواهد بود. اهل ذکر از طمأنینه و آرامش باطنی عمیقی برخوردار هستند؛ به همین دلیل به سادگی، عصبانی و خشمگین نمیشوند. یاد خدا، بیماریهای روحی و روانی آنها را شفا داده است؛ لذا با دیگران مهربان و صبور و اهل بزرگواری و بخشش هستند. تمام قوای ایشان از جمله قوه غضب، در اختیار عقل نورانی آنها هست؛ لذا به جا و به اندازه عصبانی میشوند و موقع عصبانیت، حدود الهی را زیر پا نمیگذارند و چون خشمشان، به دستور عقل و شرع و برای رضای خداست، در باطن آرام هستند.
برای اینکه بتوانیم اهل ذکر شویم، لازم است به نمازهای واجب و تعقیبات آنها و خواندن نوافل در حد ظرفیت، اهمیت ویژه بدهیم، همچنین از تلاوت قرآن همراه با توجه قلبی، کمک بگیریم. از اذکاری که اهل بیت(ع) دستور دادهاند، مانند ذکر استغفار، صلوات و «لا اله الا الله» (روزی صد بار) بهره بگیریم، سعی کنیم در مسجد و جلسات منسوب به اهل بیت(ع) شرکت کرده، نورانیت باطنی بیابیم. همچنین با کتابهای اخلاقی و زندگینامه علما، انس داشته باشیم.
تذکر: نباید توقع داشته باشیم در مدت کوتاهی و با انجام موارد فوق طی چند روز، به آرامش عمیق باطنی برسیم؛ بلکه توفیق ذکر قلبی و آرامش باطنی، کم کم و به تدریج برای افراد حاصل میشود. چه بسا انسان در روزهای اول ساعاتی را به عبادت بگذراند اما فقط چند دقیقه توجه باطنی به حضرت حق داشته، در بقیه دقایق، غرق در خیالات خود باشد؛ اما اگر ادامه دهد و شرایط لازم عبادت را مراعات بکند مدت زمان توجه او افزوده میشود، تا اینکه مثل اولیای الهی پیوسته قلباً به یاد خدا باشد؛ هر چند در ظاهر مشغول کار و تلاش است.
چه بسا لازم است چندین سال برای رسیدن به ذکر دائمی تلاش کرد؛ اما باید توجه داشت که ذکر دائم، یعنی اکسیر اعظم و درمان همه دردها و شاه راه وصال به حضرت حق. پس نباید آن را کم ارزش دانست و از دیر به دست آمدن آن، خسته شد.
2- اصلاح مزاج
چنانچه در روایات معصومان(ع) و بیان حکما نیز آمده است بدن هر انسانی مزاجی دارد؛ زیرا از چهار رکن تشکیل شدهاند؛ رکن ناری(گرمی)، رکن مائی(سردی)، رکن ارضی (خشکی) و رکن هوایی(تری).
بدن انسانها به اندازه مساوی از این ارکان برخوردار نیست، در برخی افراد، رطوبت و سردی بیشتر است که به آنها «بلغمی مزاج» میگویند، در برخی اشخاص، خشکی و سردی زیاد است که به آنها «سوداوی مزاج» میگویند. این دو دسته به دلیل اینکه مزاجشان سرد است، دیرتر عصبانی و غضبناک میشوند؛ زیرا غضب از حرارت است و این افراد به دلیل اینکه حرارتشان پایین است دیرتر عصبانی میشوند.
برخی افراد، حرارت و رطوبت بدنشان زیاد هست که اصطلاحاً به آنها «دموی مزاج» میگویند. دسته چهارم نیز کسانی هستند که حرارت و خشکی در آنها زیاد است که به آنها «صفراوی مزاج» گفته میشود، این دو دسته به دلیل اینکه حرارت زیاد دارند، به عصبانیت و خشم بسیار نزدیک هستند. با کمترین دلیل و به سرعت، عصبانی میشوند و خیلی هم دیر عصبانیت آنها فروکش میکند.
این گونه افراد، مانند ظرفی از بنزین هستند که با جرقهای آتش میگیرند؛ به همین دلیل با موعظه و تغییر موقعیت، وضو گرفتن، گفتن ذکر، به راحتی نمیتوانند خشم خود را برطرف کنند.
این افراد برای درمان مشکل عصبانیتشان، در درجه اول، باید مزاج خود را تعدیل کنند. اگر مزاجشان اصلاح نشود و حرارت آنها تعدیل نشد، به شدت مستعد عصبانیت هستند و راهکارهای دیگر، کمتر بر آنها تأثیرگذار است. لازم است این افراد، بیشتر غذاهای سرد بخورند و غذاها و نوشیدنیهای گرم را کمتر استفاده کنند و محیط اطراف را خنک نگه دارند، همچنین لازم است برای شناخت مزاج و تعدیل آن به پزشک متخصص در زمینه طب قدیم مراجعه کنید.
علاوه بر بحثی که درباره مزاج شد، گاهی علت برخی عصبانیتها و تندخوییها، مشکلات جسمی و خونی است؛ برای مثال، کم خونی یا فقر آهن یا پرکاری قوه تیروئید از اسباب تندخویی به شمار میروند؛ از این رو لازم است برای تشخیص این موارد به پزشک متخصص مراجعه کرد.
3- اصلاح ریشههای روانی و اخلاقی عصبانیت
در شماره قبل اشاره شد که عصبانیت افراد میتواند در خصوصیات روحی و اخلاقی آنها ریشه داشته باشد. از حضرت عیسی(ع) درباره ریشه غضب سؤال شد. در پاسخ فرمودند: «الکبر و التجبر و محقرة الناس»؛ خود برتر بینی و زورگویی و حقیر شمردن مردم، برخی که خود را از دیگران بهتر و بالاتر میبینند، به دیگران به چشم حقارت نگاه میکنند و به زورگویی و دستور دادن به دیگران عادت کردهاند، این گونه افراد، خیلی زود از دیگران خشمگین و عصبانی میشوند. در نقطه مقابل، هر چه انسان برای دیگران احترام قائل باشد و در برابر دیگران تواضع کند، دیرتر هم از آنان خشمگین میشود.
همچنین علاقه زیاد به نفس، یکی دیگر از ریشههای غضب و خشم است. حضرت امام خمینی(ره) در این باره میفرمایند: از معالجات اساسی غضب، قلع ماده آن است به برطرف کردن اسباب مهیجه آن و آن، امور بسیاری است که ما بعضی از آن را که مناسب با این اوراق است ذکر میکنیم، یکی از آنها حب نفس است که از آن حب مال و جاه و شرف و حب نفوذ اراده و بسط قدرت تولید شود و اینها نوعاً اسباب هیجان آتش غضب شود؛ زیرا که انسان دارای این محبتها، به این امور خیلی اهمیت دهد و موقعیت اینها در قلبش بزرگ است.
اگر فی الجمله مزاحمتی در یکی از اینها برایش پیش آمد کند و یا احتمال مزاحمت دهد، بیموقع غضب کند و جوش و خروش کند و متملک نفس خود نشود و طمع و حرص و سایر مفسدات که از حب نفس و جاه در دل پیدا شده، عنان را از دست او بگیرد و کارهای نفس را از جاده عقل و شرع خارج کند؛ ولی اگر حبش شدید نباشد، به امور اهمیت کم دهد و سکونت نفس و طمأنینه حاصله از ترک حب جاه و شرف و سایر شعبات آن نگذارد، نفس برخلاف رویه و عدالت قدمی گذارد و انسان، بیتکلف و زحمت در مقابل ناملایمات بردباری کند و عنان صبرش گسیخته نشود و بیموقع و بیاندازه غضب نکند و اگر حب دنیا از دلش بیخ کن شود و قلع این ماده فاسده به کلی شود، تمام مفاسد نیز از قلب هجرت کند و تمام محاسن اخلاقی در مملکت روح وارد گردد.
به همین دلیل برای درمان ریشهای غضب و عصبانیت، لازم است ریشههای اخلاقی آن مانند حب نفس کبر و غرور را درمان کرده، برای احترام گذاشتن به دیگران، تلاش علمی و عملی بیشتری به خرج دهیم.
آنچه در درمان غضب مطرح شد، مواردی بود که جنبه عمومی داشت؛ اما در موارد خاص، مانند دلایل روانی و جسمی که برای عصبانیت اشاره شد، لازم است به متخصص مراجعه کرد.