راهکار امام صادق برای رسیدن به خواستههایتان
آیت الله مجتبی شهیدی کلهری مشهور به مجتبی تهرانی استاد مشهور اخلاق و مرجع تقلید و مدرس حوزه های علمیه تهران (مانند مدرسه مروی) بود. وی از محضر اساتید بزرگی همچون ادیب نیشابوری، آیت الله بروجردی، آیت الله حکیم، آیت الله گلپایگانی، علامه طباطبایی و… بهره برد.
این مرجع بزرگوار تقلید و استاد بزرگ اخلاق، پس از 40سال خدمت صادقانه در نشر معارف اسلامی و ترویج مکتب حقّۀ اهلبیت عصمت و طهارت، در دیماه سال 1391ه.ـش. دار فانی را وداع گفت. در این مجال سعی داریم تا جرعه ای از بیانات ناب اخلاقی ایشان را در اختیار علاقمندان قرار دهیم.
بسم الله الرحمن الرحیم
رُوِیَ عَنِ الصّادقِ علیه السَّلام: ثَلَاثَةٌ مَنْ تَمَسَّکَ بِهِنَّ نَالَ مِنَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ بُغْیَتَهُ مَنِ اعْتَصَمَ بِاللَّهِ وَ رَضِیَ بِقَضَاءِ اللَّهِ وَ أَحْسَنَ الظَّنَّ بِاللَّه.(1)
چگونه به مطلوب دنیا و آخرت برسیم؟
امام صادق(ع) فرمودند: سه چیز است که هر که بدانها چنگ زند، به خواستههاى دنیا و آخرت خود می رسد: 1- هر که به خدا چنگ بزند. (معصیت خداوند را انجام ندهد) 2- آنچه که خداوند برای او می پسندد، بپسندد 3- به خداوند متعال خوش گمان باشد.
«ثَلَاثَةٌ مَنْ تَمَسَّکَ بِهِنَّ نَالَ مِنَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ بُغْیَتَهُ»؛ انسان هم خواسته های دنیایی دارد و هم خواسته های آخرتی دارد. اگر کسی این سه چیز را که جنبه های درونی هم دارد، برای خودش فراهم کند و به دست بیاورد، به مطلوب دنیا و آخرتش می رسد.
آنچه را که خداوند برای تو پسندیده و تدبیر کرده است، بپسند
اول: «مَنِ اعْتَصَمَ بِاللَّهِ»؛ کسی که دست از گناه بردارد به امید اینکه خداوند به او لطف کند. یکی از معانی «اعتصام بالله»، دوری گزیدن ازگناه به امید رسیدن لطف خداست. دوم: «وَ رَضِیَ بِقَضَاءِ اللَّهِ» راضی به قضای الهی باشد. رضایت را خشنودی معنا می کنند ولی در واقع به معنای «پسند» است. رضایت به قضای الهی معنایش این است که آنچه را که خداوند برای او پسندیده و تدبیر کرده است، بپسندد.
سوم: «وَ أَحْسَنَ الظَّنَّ بِاللَّه» خوش گمانی به خدا داشته باشد و بد گمانی نداشته باشد. اینطور نباشد که - نعوذ بالله- در ذهنش بیاید که آنچه خدا برایش پسندیده، بد پسندیده است. حتی امام صادق علیه السلام تعبیر به «ظن» به معنای گمان میکند نه یقین! میفرماید “حسن ظن” به خدا داشته باشد. خدا هیچ وقت بدی برای ما نمیخواهد؛ خوبی و خیر ما را میخواهد.
یک نکته را اشاره کنم و آن اینکه ما هم خواسته های دنیایی داریم و هم خواسته های آخرتی. ما در خواسته های دنیایی مان گاهی در مصداقِ خواسته هایمان اشتباه می کنیم. از آنجایی که ما دنبال راحتی هستیم، خیال می کنیم راحتی با پول فراهم می شود؛ لذا از خداوند تقاضای پول می کنیم. اینجاست که ما اشتباه می کنیم.
خواسته واقعی ات «راحتی» است
چرا می گوییم خدایا پول بده؟ و وقتی به ما نداد، گمانمان به خدا بد می شود و با خود می گوییم “خواستیم، ولی به ما نداد". اگر به تو می داد چه بسا این برای تو راحتی نمی آورد. تو اشتباهت در این است که خواسته واقعی ات «راحتی» است. خیال می کنی با پول راحتی فراهم می شود و حال اینکه اگر خدا تمام دنیا را در یک کاسه کند و به دست تو بدهد، باز هم گره های کوری هست که با آن پول باز نخواهد شد و تا آخر زندگی ات هم ناراحت می مانی. این اشتباهی است که ما می کنیم. نه!
امام صادق(ع) فرمودند چه کن، گناه را ترک کن به امید اینکه خداوند به تو لطف کند. بعد هم آنچه که او می پسندد تو هم بپسند. او خیر تو را می خواهد، هیچ وقت بدی تو را نمی خواهد.پس آنچه برای تو می پسندد را بپسند و بعد از آن هم به خدا خوش گمان باش. خدا در انتخاب اشتباه نمی کند اما تو اشتباه می کنی!
مهم تر از همه همان اوّلی یعنی «اعتصام بالله» است گناه را ترک کن، امید لطفش را داشته باش؛ به تَبَع آن مطلوبت می آید. اما اگر بنا باشد هم مرتّب گناه کنی و هم بخواهی به مطلوبت برسی، نمی شود. شوخی نکن!
خیال می کنیم از خدا بهتر می فهمیم
حضرت فرمودند اگر این سه چیز را رعایت کردی، به مطلوب دنیا و آخرتی ات می رسی. اوّلی اش این است که گناه را ترک کنی. ما اوّلی را گذاشتیم کنار و در دومی وسومی اش - نعوذ بالله- خیال می کنیم از خدا بهتر می فهمیم. این است که گره پس از گره در کار ما می افتد و بعد هم می نشینیم ناله می کنیم.
ناله نکن! از همان اوّل برو گناه را ترک کن. دقّت کنید که حضرت روی طاعات دست نمی گذارد؛ بلکه روی ترک گناه تأکید می فرماید. گناه را ترک کن و امید به لطف خدا داشته باش. آن وقت هیچ گاه خدا ناامیدت نمی کند و مطلوب دنیا و آخرتت را به تو می دهد.
_______________________________________________________
پی نوشت ها:
(چهارشنبه 12 اسفند 1388- 16 ربیع الاول 1431. مسجد جامع بازار تهران)
1_(تحف العقول، صفحه 315 - بحارالأنوار، جلد 75، صفحه 229)
منبع: دانشجو