رزقی که از خواندن نماز شب به دست میآید
ملا محمدعلی مجتهد، معروف به مرحوم آیتالله احمد مجتهدی تهرانی از علمای بنام تهران بود که در سال 86 بدرود حیات گفت، اما سخنرانیها و پندهای عرفانی و اخلاقی وی به یادگار مانده است و میتوانیم هر چند به صورت مجازی هم که شده پای درس این استاد اخلاق تلمذ کنیم.
آیتالله مجتهدی رابطه خوبی با طلاب داشت، طوری که فضای گرم و صمیمی بر حوزه علمیهشان حاکم بود. این استاد برجسته اخلاقی، مباحث را چنان رسا ارائه میداد که در دل مینشست؛ به طوری که حتی هماکنون نیز نشستن پای صحبت و کلاس اخلاق ایشان خالی از لطف نیست.
رزقی که از خواندن نماز شب به دست میآید چگونه رزقی است؟
روایت است کسی که نماز شب بخواند روزیاش زیاد میشود. منظور از این رزق پول نیست، رزق معنوی است. استاد خوب گیرش میآید، رفیق خوب پیدا میکند، هم اتاقی خوب گیرش میآید، هنگام مسافرت همسفر خوب کنارش مینشیند، نه هرویینی، نه سیگاری. داماد خوب، عروس خوب، پدر زن خوب، اینها رزق هستند.
ما خیال میکنیم که رزق یعنی پول بدست آوریم، میگوییم پس چرا ما نماز شب خواندیم پول گیرمان نیامد. رزق معنوی مهمتراست. اگر کسی نماز شب بخواند رزق معنوی بدست میآورد و بعد از آن به اسلام خدمت میکند، تالیفات کتابها. اما اگر نماز شب نخواند، آخوند بخور و بخواب میشود. «علم یعلم» را نمیتواند بسازد اما «نام ینام» را خوب میتواند بسازد! «اکل یاکل» را هم خوب میسازد، از علم خبری نیست.
عالم ربانی چه کسی است؟
خواب و خوراک کار منه! خدا نگهدار منه! کسی که اهل نماز شب نباشد آخوند به درد بخور نیست، کاسب است! اول به حسابش پول بریزید بعد منبر میرود! به یک پیشنماز گفتند بعد از نماز صحبت هم بکن، گفت قراردادی که با من بستهاید فقط در مورد نماز است، برای منبر باید جدا قرارداد بندید، اینها عالم ربانی نیستند.
عالم ربانی آقای اوسطی است. 3-4 ماه پیش تلفن کردند تشریف بیاورید، فرمودند میآیم اما پاکت نمیگیرم. تشریف آوردند، به جای پاکت، کتاب دادیم. ماه بعد که دعوت کردیم فرمودند کتاب هم ندهید. الان 3 ماه است ایشان منزل ما منبر میروند، پول هم نمیگیرند. چند نفر داریم شبیه آقای اوسطی که با ما طی کنند پول نگیرند؟ میخواهم 3 نفر دیگر هم پیدا کنم تا منزلم را وقف کنم برای حسینیه و بعد از مردنم خیالم راحت شود.
از فواید نماز شب خوشبو شدن است
از فوائد دیگر نماز شب این است که خوشبو میشوی. من با بعضیها معانقه میکنم میبینم خیلی معطرند. بعضیها عطر هم میزنند بوی بد میدهند، اما بعضیها عطر هم نمیزنند، اما وقتی معانقه میکنند خوشبو هستند. این مال نماز شب است.
حدیث است کسی اگر نماز شب بخواند و فردا بگوید ندارم به من کمک کنید، دروغ میگوید. این نمیشود که کسی نماز شب بخواند و فردا برای نهار معطل بماند.
دوش مرغی به صبح مینالید
عقل و صبرم ببرد و طاقت و هوش
یکی از دوستان مخلص را
مگر آواز من رسید بگوش
گفت گمان نمیکردم که تورا
بانگ مرغی چنین کند مدهوش
گفت این شرط آدمیت نیست
مرغ، تسبیح گویان و من خاموش
مرغ که سحر میخواند میگوید «اذکروا الله یا غافلین» یعنی ای بی خبرها بلند شوید از خواب یاد خدا کنید!
تنها شبی که خروسها نخواندند
خروسها از اول خلقتشان تاکنون هر شب میخوانند به جز یک شب. آن شبی که بنی اسراییل به امر خدا طلاهای قبطیان را بعنوان عاریه امانت گرفتند. قبطیان مریدان فرعون بودند و اسراییل مریدان حضرت موسی. دستور صادر شد که طلاهای آنها را بگیرید. طلاهای آنها را گرفتند تا شب تحویل بدهند. قبطیها شب دیدند اسراییلیها نیامدند طلاها را بدهند، قبطیها دیدند اسراییلیها طلاها را بردهاند.
رفتند پیش فرعون گفتند: اسراییلیها صبح طلاهای ما را گرفتند و از شهر بیرون رفتند، هیچکس در شهر نیست، چه کنیم؟ فرعون گفت: خروسها که خواندند تعقیبشان کنید. لشکر آماده باش شد. موسی و اسراییل، همه از مصر بیرون رفتند و طلاها را با خود بردند. آن شب خدا به خروسها فرمود نخوانید. ساعت و زنگ نبود، رادیو نبود، شیپور آماده باش نبود، باید خروسها میخواندند.
قبطیان هرچه نشستند که خروسها بخوانند دیدند خروسها نخواندند. یک شب به امر خدا نماز شبشان قضا شد، وقتی بلند شدند، دیدند صبح شده، به نماز صبح رسیدند، اما به نماز شب، نرسیدند. صبح پیش فرعون رفتند گفتند که ما هر چه نشستیم خروسها نخواندند، چکار کنیم؟ گفت همین الان بروید. خودش هم سوار اسب شد و جلوی آنها حرکت کرد.
زمانی رسیدند به رود نیل که آخرین نفر از اسراییلیها داشت از کوچهای که به اعجاز حضرت موسی باز شده بود، خارج میشد. فرعون دستور داد که بروید. قبطیان میترسیدند که اگر وارد رودخانه شوند، آبها بهم بخورند و غرق شوند. گفتند اول خودت برو تا ما هم برویم. فرعون ترسید برود.
جبرئیل سوار اسب ماده وارد کوچه شد، اسب فرعون، نر بود، تا چشمش به اسب جبرئیل افتاد پرید دنبال او و وارد کوچه شد. قبطیها هم دنبال او رفتند. نفر آخر اسراییل که از دریا خارج شد، نفر آخر قبطیها وارد دریا شد «و اغرقنا آل فرعون»، ما تمام آل فرعون را غرق کردیم. جنازه فرعون با چهار خروار اسلحه از آب بیرون آمد که الان جنازه در موزه لندن است.
خدا به همه ما توفیق بدهد نماز شب را با عشق بخوانیم. نماز شب، را گاهی با کسالت میخوانیم، فایده ندارد.
هرکه سحر ندارد از خود خبر ندارد
ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز
کان سوخته را جان شد و آواز نیامد
عاشق خواب ندارد
آدم باید عاشق باشد. یک وقتی کسی عاشق دیگری شده بود. معشوق به عاشق گفت فلان ساعت میآیم. عاشق خوشحال شد با خود گفت: عجب! معشوق به من قول داده که 2 بعد ازظهر میآیم. وقتی معشوق آمد دید که عاشق خواب است و خرخر میکند، یک مشت گردو در جیبش ریخت و رفت. بعد از چند روز عاشق گله کرد و گفت چطور نیامدی؟ معشوق گفت برو تورا چه به عاشقی؟! تو باید بروی گردو بازی کنی! عاشق که خواب ندارد.
آیهالله حسن زاده آملی در کتاب الهینامهشان دارند که هر که سحر ندارد، از خود خبر ندارد. خدایا کمک کن که از خودمان باخبر شویم و بفهمیم که هستیم، ما باید خودمان را پیدا کنیم. روایتی داریم که مردم دنبال گمشدهشان میگردند اما دنبال خودشان نمیگردند.
نشانه یقین چیست؟
وضو بگیرید و تنها که شدید از خود صد بار بپرسید من که هستم؟ شاید خودت را پیدا کنی. اگر خودمان را پیدا کنیم شب اصلا نمیخوابیم. مثل زید ابن حارثه میشویم. زید ابن حارثه کنار ستون نشسته بود. رسول خدا فرمود: «کیف اصبحت یا زید»؟ زید گفت: «اصبحت موقنا» یعنی صبح کردم در حال یقین. حضرت فرمود: هرچیزی نشانهای دارد، نشانه یقین تو چیست؟ گفت: شبها خوابم نمیبرد.
ما نمیگوییم شبها نخوابید. کمی استراحت کنید. کراهت دارد شبها اصلا نخوابیم. شبها زودتر بخوابید که سحر خودتان بدون اینکه ساعت کوک کنید از روی عشق، از خواب بلند شوید. اگر عاشق شدی، نماز شب خواندی، طلبهای وگرنه برو دنبال کسب و کار.
خدایا این توفیقات را تا آخر عمر از ما سلب مفرما! توفیق نماز شب به همه ما مرحمت بفرما! خدایا حال نماز شب به ما عطا بفرما! خدایا گناهانی که سبب شده ما نماز شب نخوانیم را بیامرز!
چیزی که سبب میشود انسان نماز شب نخواند
از امام صادق (ع) پرسیدند: که من هر شب میخواهم نماز شب بخوانم اما نمیشود، چکار کنم؟ فرمودند: گناهانت زنجیرت کردهاند. استغفار کنید، بعد نماز عصر 70 تا استغفار از تعقیبات است، استغفار کنید.