• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

  • سخن حضرت آیت الله بهجت درباره مقام حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) در جمع طلاب :" شما در جوار گنج الهی هستید قدر آن را بدانید ***

فرمول اینشتین در نِسبیّت عقل بشری

05 تیر 1391 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)

(( فرمول اینشتین در نِسبیّت عقل بشری ))

( اثبات مرحله به مرحلۀ فرمول توسّط  خود اینشتین: )

……… من (=اینشتین) تعقـّل را در محدوده ای که خداوند برای آن قرار داده طرد نمیکنم و آن همان محدوده ای است که فیزیک نظری و ریاضیّات آنرا دنبال میکنند؛ و شرط آن نیز در تبیین فرمول من در (بنیاد) فیزیک نظری – که شرحش گذشت – آمد:

{{ r . e = a }}

***************************************************

اکنون فرمول دوم را اثبات میکنم ……((x)) (ایکس) را مجهول ذهنی میدانیم که با تعقل، در مورد آن کنکاش میکنیم.

***************************************************

((Limit : لیمیت)) – که حدّ و مرز هر چیز است – را با حرف ((L)) بزرگ نشان میدهیم.

***************************************************

((شناخت)) را در فرمول اوّل بشکل ((a)) آوردیم؛ که حاصل تفکر تجربی است.

***************************************************

اکنون ((L)) را- که محدودۀ تعقل است – بر سر ((r)) – که در فرمول اوّل، نماد

تفکر و تعقل بود – می آورَم:

{{ Lr . e = a }}

***************************************************

خواننده خود اذعان میکند که:

وقتی محدودیّت برای ((r)) آمد، قطعاً برای ((a)) – که حاصل آن است – نیز خواهد آمد و فرمول مرحلۀ بعدی آن اینگونه می شود:

{{Lr . e = a}} >>>> {{r . e = La}}

یعنی: {{ شناختِ ناشی از تفکر تجربی، محدود است }}.

***************************************************

(مرحلۀ دوّم اثبات فرمول “نِسبیّت عقل” // اینشتین در ادامه چنین میـنویسـد) :

***************************************************

و هر شخص دینداری اعتراف دارد که خداوند و آنچه از هر چیز (گوناگون) آفریده، نامحدود هستند و شناخت آنرا باید نامحدود (آنلیمیتِد unlimited) نامید. این شناخت نامحدود را با حرف بزرگ “U” نشان می دهم؛ که آن مختصّ فرستادگان و پیامبران خدا خواهد بود – آن هم باز به نحوی محدود – چون آنها (= پیامبران و امامان ) نیز خدا ( و نامحدود ) نیستند.

پس: (( Ua )) شناخت نامحدود الهی است که اندکی از آن در اختیار پیامبران و پیشوایان (= امامان) است که با توضیح ما اینگونه میشود:

(( LUa ))

(= شناخت محدود متّصل به نامحدود).

ولی آنچه ما (غیر معصومین ) داریم فقط همان: (( La )) (= شناخت کاملاً محدود) است و برای اینکه به: (( LUa )) برسیم، محتاج فرستادگانی از جانب خدای نامحدود هستیم – که همان پیامبران و پیشوایان (= امامان) باشند.

و چون ما انسان هستیم خداوند باید درخور:(( La )) (یعنی شناخت محدود خودمان) برای ما پیام بفرستد تا بفهمیم (یعنی با همان (( LUa )) که “L” و”a” آن با ما – غیر پیامبران و غیر پیشوایان – مشترک است و توسّط “U” از جانب خداوند برای ما پیام می آورند و احکام شریعت را بیان میکنند. پس در واقع، معصومان برای ما مردم، واسطۀ میان “شناخت بشری” و “شناخت الهی” هستند).

***************************************************

(مرحلۀ سوّم اثبات فرمول “نِسبیّت عقل”// اینشتین در ادامه چنین میـنویـسد) :

***************************************************

و “ایکس” مجهول من نوعی – اینشتین – است در جستجوی مذهب حقّ، که تفکر محدود من در این زمینه:((Lrx)) است؛ که بنا به توضیح سابق، منتهی میشود به شناخت محدود: (( Lax )) از همان چیز(= ایکس).

و محتاج میشوم به پیامی از طرف آن موجود نامحدود، که برای ما دین و مذهب را فرستاده – که خدا باشد (چون در غیر این صورت، ما از شناخت مذهب حق نیز ناتوان می شدیم؛ زیرا ادراک نامحدود برای ما ممکن نیست).

و آن نیز – با توضیحی که گذشت – پیام پیامبران و پیشوایان (= امامان) است که

“بُعدی از نامحدود” در آنها راه یافته:

(( LUax ))

***************************************************

(مرحله چهارم اثبات فرمول نسبیّت عقل // اینشتین در ادامه چنین میـنویـسـد) :

***************************************************

اشتراک آن افراد معصوم (= امامان و پیامبران) با  ما،  در : ((L)) (= محدودۀ تعقل) بشری، برای “ایکس” مجهول است؛ که ایشان با همین ((L)) با ما بحث و مناظره کرده و ما را هدایت می نمایند. پس:

(( L . L = L 2 ))

(یعنی: اِل به توان دو)؛ که: “دین، تعقل انسان را قویتر میسازد” ( چون تعقل پیشوای معصوم، تکیه گاه و تقویت کنندۀ تعقل انسان دیندار است).

و چون ((L)) دارای متعلق (( a x )) – یا همان شناخت مجهول – نیز بود، پس می نویسم:

La x . La x =  (La x)2

که این 2(Lax) “شناخت محدود بشری” است که با استدلال های معصومان قوّت و توان (2) یافته است.

***************************************************

(مرحله پنجم و ارائۀ صورت نهایی فرمول”نسبیّت عقل”// اینشتین مینویـسد) :

***************************************************

و چون “بُعد نامحدود” ((U)) – که طیف محدودی از آن به معصومین رسیده -

ضرب در آن شود:

(Lax)2 . U  =  U . (Lax)2

…… چون متعلق ” آ – ایکس”(ax) – که شناخت مذهبی است – همواره ثابت و بدون توان میباشد، پس (برابر است با: U.L2ax یعنی: تضارب شناخت محدود ما: Lax در شناخت متصل به نامحدود معصومین: LUax ) (که در نهایت، چنین می دهد: “شناخت کامل مذهبی” یا: L2Uax) :

LUax . Lax = L2Uax

بنابراین، ارزش عقل معلوم شد؛ که یکی از ستونهای بنای اسلام و ایمان مذهبی است؛ ولی انتظار خداوند از ما، فقط در محدودۀ همان “وجدان مُحرِّک عقلی بشری”: Lrx می باشد؛ که چون به ندای آن گوش فرا دهد و تحقیق کند به: Lax و”شناخت دین حقّ” خواهد رسید.

پس همین که آن دین را به عقل خود پذیرفت، مابقی آن بر عهدۀ: Luax و معصومان و پیشوایان (= امامان) آن دین و مذهب است. به عبارت بهتر: ” دیگر، محدودۀ عقل، پایان پذیرفته و راه به جائی نخواهد برد؛ مگر بکمک آن معصومان”.

همانند خانه ای که آدرس آن را پرسان پرسان جویا می شویم و بالاخره به درب آن میرسیم؛ ولی راهنمائی داخل آن، دیگر، وظیفۀ آدرس نیست؛ بلکه وظیفه صاحِب خانه است.

و به نظر من (= اینشتین) یکی از دانشمندان اسلامی به نام “محمد امین اِستَرآبادی” (احیاگر مکتب”اخباری ها”- که دخالت عقل را در حریم شرع ممنوع می دانند- فوت: 1033 قمری) مطلب مورد نظر من (= اینشتین) را خوب فهمیده بوده و پیش از من این را در کتاب “فوائد” (= الفوائد المَدَنیّة) -  که نسخۀ ترجمۀ انگلیسی آن نزد من (=اینشتین) است – تشریح نموده بود؛ ولی حملات ناآگاهانۀ “عقل پرستان” به او مهلت نداد که بیش از این راز “عقل محدود بشری” را بازگو کند.

و طرز تفکر (علاّمه)”مجلسی” نیز همانند او (=استرآبادی) است و من (=اینشتین) نیز همین را پذیرفته ام. (ادامه دارد)

مطلب قبلی
مطلب بعدی

موضوعات: علمی لینک ثابت

نظر از: عمادی [عضو] 
  • تفاحه الفردوس

اگر ما را به خیمه گاهت راهی نیست ، حرفی نیست … ، تنها پیراهنت

را که با عطر وجودت در آمیخته است . بر صورتمان افکن ، باشد

تا بیناییمان را به دست آوریم ، و به مسرت درآییم ، و در امن و

امانت پناه گیریم.

1391/04/05 @ 22:46


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

معرفی حوزه علمیه حضرت عبدالعظیم ع

شهرری، زمانی دارای حوزه‌های بسیار بوده و یک مرکز علمی محسوب می شد که مهم‌ترین عامل آن، حُسن‌ همجواری با مشاهد شریفه سه امامزاده بزرگوار، خصوصاً حضرت عبدالعظیم(ع) است که در این باره یکی از مراجع عالی‌قدر شیعه، حضرت‌ ایة الله ‌بهجت به طلاب فرمودند: «شما در جوار گنج الهی هستید، قدر آن را بدانید». قدمت حوزه علمیه آستان حضرت عبدالعظیم(ع) به سال‌های اوایل پیروزی انقلاب اسلامی بر می گردد. در اواسط شهریور 1359 بنای مقبره رضاخانی تخریب و به جای آن حوزه علمیه احداث شد و در 1366 حدود هفتاد نفر طلبه برای سال اول پذیرفته شدند. حوزه ‌علمیه آستان ‌حضرت‌عبدالعظیم(ع) ظرفیت ‌پذیرش سیصد طلبه علوم دینی در دو سطح 2و 3 را داراست و ساختمان آن از کلّیه امکانات آموزشی و رفاهی برخوردار است و از این جهت جزء معدود حوزه‌های کشور است. زیر بنای کلّ ساختمان 11 هزار و 500 متر مربع و محوطه، 6500 متر مربع و مساحت کلّ مدرسه 18 هزار متر مربع است.

جستجو

موضوعات

  • همه
  • طب سنتی و پزشکی
  • سیاسی
  • مناسبتهای سال
  • اخبار حوزه
  • علمی
  • مذهبی
  • عمومی
  • دست نوشته های یک طلبه
  • نرم افزار
  • شهداء
  • استفتائات
  • جدیدترین مقالات
  • برگی از زندگی علما
  • فراخوان
  • پژوهش
  • معرفی رسانه
  • منِ طلبه
  • نمونه سوالات امتحانی سطح2
  • داستان های پند آموز

پیوندهای روزانه


پشتیبانی سامانه وبلاگ مدارس
وبلاگ خانم یادگاری
گفته ها و ناگفته های یک طلبه
شبکه اجتماعی هادی نت
دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبري
دفتر مقام معظم رهبري

خبرنامه

آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          

اوقات شرعی

امروز: چهارشنبه 19 آذر 1404
اوقات شرعی به افق:
  • اذان صبح اذان صبح:
  • طلوع آفتاب طلوع آفتاب:
  • اذان ظهر اذان ظهر:
  • غروب آفتاب غروب آفتاب:
  • اذان مغرب اذان مغرب:
  • نیمه شب شرعی نیمه شب شرعی: