چرا خدا جهنم را آفرید؟
آفرينش دوزخ و عذاب هاي طاقت فرساي جهنم يكي از مباحث معاد است، كه انبوهي از پرسش ها را بر انگيخته است. منكران در اين ميدان تاخت و تاز خاصي دارند، اما پاسخ اصولي و طرح معقول و منطقي"حكمت خلقت جهنم” مقدمه اي را مي طلبد.
كيفرها به طور كلي بر دو گونه اند؛
الف)كيفرهاي قراردادي و اعتباري كه در قوانين جزايي كشورها مرسوم و اجرا مي شود.
ب)كيفرهاي طبيعي كه ثمره ذاتي اعمال است. اگر در قيامت كيفر كردارها و جزاي عقايد و سلوك اخلاقي جنبه ذاتي و طبيعي داشته باشد زمينه هر گونه اشكال و پرسش را منتفي مي سازد، ولي اگر كيفرها رنگ قراردادي و جنبه اعتباري داشته باشد، سوالات و اعتراض هاي زيادي را برمي انگيزاند كه اولين پرسش انگيزه خلقت عذاب هاي اخروي است.
فلسفه كيفر در دنيا گاهي تشفيّ خاطر و آرامش و رضايت باطني مظلوم و زماني اصلاح و تربيت مجرمان و در مواردي اصلاح جامعه و عبرت گيري افراد يا احقاق حقوق ستمديدگان و پيشگيري از متجاوزان است. چرا كه قوانين كيفري و جزايي در ميان نباشد بعضي از اشخاص شرور و ناهنجار ممكن است به جنايات هولناكي دست بزنند.اين گونه قرار دادها و اعتبارات عقلايي براي زندگي دنيا معقول و منقي است، ولي در عذاب هاي آخرت اين انگيزه ها موضوعيتي ندارد، زيرا قيامت، كانون جزا و پاداش است نه مركز عمل و كردار.
انتقامي كه در روز قیامت بر اساس آیه ۲۲ سوره سجده (اناّ من المجرمين منتقمون) از تبهكاران گرفته مي شود به منظور تشفيّ و آرامش فرد دل آزرده و آسیب دیده نيست، آنگونه كه در انتقام هاي فردي در دنيا به عمل مي آيد، و نيز نظير انتقامي كه محاكم قضايي از مجرمان مي گيرند، نيست، زيرا هدف مهم آن برقراري نظم و امنيت اجتماعي است،كه در قيامت مجالي براي اين قبيل هدف ها و جود ندارد.
احقاق حقوق مظلومان در دنيا مطلوب است، ولي در آخرت ثمري ندارد، مگر اين كه گناهان مظلوم به ظالمان و ثواب هاي ستمگر به ستمديده منتقل گردد، زيرا ستمگران به جبران حقي كه از ستمديدگان ضايع كرده اند، سزاوار چنين عذابي هستند. گرچه بعضي مي گويند خداوند متعال مي تواند اجر مضاعف به ستمديده عنايت كند و گناهانش را بدون نقل و انتقال ببخشايد. در پاسخ گفته مي شود خداي منان در اين گونه موارد مختار است، زيرا اين عمل خلاف عقل و عدالت نيست بلكه مي توان گفت فلسفه عذاب اخروي مقتضاي عدل الهي است، چون اعطاي ثواب از باب تفضل است، ولي عذاب به سبب عدل است. در دعا مي خوانيم” يامن لايخاف الا عدله و لا يرجي الا فضله".
ترس از عدالت در واقع به دليل كيفر كردار زشت است. از اين رو يكي از مفاهيم عدل را قرار دادن هر چيز در جايگاه خود دانسته اند. گذشته از تحقق عدل كلي در قيامت اصولا پياده شدن و عده وعيدها ايجاب مي كند مجرمان به مكافات برسند.
البته اين نوع پاسخ مي تواند عذاب هاي موقت را توجيه كند، ليكن براي فلسفه عذاب ابدي راه ديگري را بايد جست. ولي اگر اصل پاداش و كيفر را مقتضاي عدالت و ضرورت تحقق نويدها و تهديدهاي الهي به شمار نياوريم، فلسفه جعل تكليف در دنيا بيهوده و عبث خواهد شد كه آن از خداي حكيم واقع نمي شود. گذشته از اين كه مهمترين عامل ضمانت اجراي مقررات الهي نيز از ميان خواهد رفت.
برخي گفته اند مجرد انذار منهاي عمل به آن، براي ضمانت اجرايي كافي است،در صورتي كه وعده و تهديد به عذاب نمي تواند عامل باز دارنده باشد، بلكه وعده به نعمت ها و عذاب به اضافه تاثير عمل به احكام الهي در مصالح دنيوي و بهتر زيستن مي تواند كارساز باشد.
منبع:فرهنگ