چرا پیامبرنام حسنین را ازپسران هارون گرفت؟
12 خرداد 1393 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)
نحوه نام گذارى امام حسین(ع)/ کنیه خاص حسین بن علی(ع)
بر پايه شمارى از روايات ، نام گذارى امام حسن و امام حسين عليهماالسلام ، توسّط پيامبر (ص) و با وحى الهى صورت گرفت . اين نام ها ، نام فرزندان هارون (جانشين موسى (ع) ) است ؛ همان «شَبَّر» و «شَبير» كه در زبان عربى ، به «حسن» و «حسين» ترجمه مى شوند. بر اساس برخى نقل هاى ديگر، نام امام حسين (ع) در تورات ، «شَبير» و در انجيل ، «طاب» است. گفتنى است نام هاى «حسن» و «حسين»، در ميان اعراب جاهلى وجود نداشته است. كنيه امام حسين (ع) ، «ابوعبد اللّه» و كنيه خاصّ او « ابوعلى» است. القاب ايشان ، بسيار است ، از قبيل: رشيد ، طيّب ، وفىّ ، سيّد ، زكىّ ، مبارك ، مطهّر ، الشارى نَفْسَه للّه ، نافع ، ولىّ ، ابو الأئمّه ، ثار اللّه ، سِبط ، سِبط ثانى ، سِبط الأسباط ، سِبط رسول اللّه ، سيّد الشهدا ، سيّد شباب أهل الجنّه ، شهيد سعيد ، شهيد كربلا ، امام شهيد ، التابع لِمَرضاة اللّه ، الدليل على ذات اللّه ، و امام مظلوم .
پيامبر(ص) به على بن ابى طالب(ع) فرمود: «هنگامى كه خداوند عز و جل آدم (ع) را آفريد و از روح خود در او دميد و فرشتگانش را براى او به سجده در آورد و در بهشت خود ، جايش داد و كنيز خود ، حوّا را به همسرى اش در آورد ، آدم به عرش چشم دوخت و در آن جا ، پنج سطر نوشته ديد پرسيد : پروردگارا! اينها چه كسانى اند؟ خداى عز و جل به او گفت : اينان كسانى اند كه چون آفريدگانم آنان را شفيع درگاهم كنند ، مى پذيرم . آدم گفت : پروردگارا! به حقّ منزلت آنان نزد تو ، نام هايشان چيست؟ خداى متعال گفت : نفر اوّل ، من، محمودم و او ، محمّد است . دوم ، من ، عالى هستم و او ، على است . سوم ، من، فاطر هستم و او ، فاطمه است . چهارم ، من ، محسن هستم و او ، حسن است . پنجم، من ، داراى احسان هستم و او ، حسين است ، كه همگى ، خداى عز و جلرا مى ستايند» .
در روایات درباره نحوه نامگذاری امام حسین(ع) چنین آمده است که چون حسين (ع) متولّد شد، خداى متعال به جبرئيل (ع) وحى كرد كه : «پسرى براى محمّد ، متولّد شده است . بر او فرود آى و شاد باش گو و به او بگو : على براى تو ، مانند هارون براى موسى است . پس ، او را به نام پسر هارون ، نام بگذار» . جبرئيل (ع) فرود آمد و از جانب خداى متعال به او شادباش گفت و سپس گفت : «خداى عز و جل به تو فرمان مى دهد كه او را به نام پسر هارون بنامى» . پيامبر (ص) فرمود : نام او چه بوده است؟ جبرئيل گفت : «شَبير» . پيامبر (ص) فرمود : زبان من ، عربى است . جبرئيل گفت : «او را حسين بنام» .
امام صادق (ع) در پاسخ به سؤال یکی از یاران خویش درباره اين سخن خداى متعال : «پيش از وى ، همنام او را نيافريده بوديم» فرمود : «مقصود ، حسين بن على و يحيى بن زكريّا هستند كه هيچ كس پيش از آن دو ، اين نام ها را نداشتند و آسمان ، جز بر آن دو ، بر كسى 40 روز نگِريست» . گفتم : گريه آسمان ، چگونه بود؟ فرمود : «[ خورشيد ،] سرخْ طلوع مى كرد و سرخ غروب مى كرد»
سرانجام انگشتری امام حسین(ع)/ نقش نگین انگشتری سیدالشهدا(ع)
در الأمالى شیخ صدوق به نقل از محمّد بن مسلم چنین آمده است که از امام صادق (ع) پرسيدم : انگشتر حسين بن على (ع) به چه كسى رسيد؟ و نيز به ايشان گفتم : شنيده ام كه در واقعه عاشورا ، از انگشتش بيرون كشيده شده است. فرمود : «آن گونه كه گفته اند ، نيست . حسين (ع) به فرزندش على بن الحسين (ع) ، وصيّت كرد و انگشترش را در انگشت او نمود و كارش را به او واگذار كرد ، همان گونه كه پيامبر خدا (ص) با اميرمؤمنان على (ع) كرد و امير مؤمنان (ع) با حسن (ع) و حسن (ع) با حسين (ع) . سپس آن انگشتر ، پس از پدرش ، به پدرم و از او به من رسيد و اكنون ، نزد من است و من هر جمعه ، آن را به دست مى كنم و با آن ، نماز مى خوانم» . روز جمعه ، در حالى كه امام صادق (ع) نماز مى خواند ، بر او در آمدم . چون از نماز فارغ شد ، دستش را به سوى من دراز كرد و انگشترى در انگشتش ديدم كه نقشش چنين بود : «لا إلهَ إلَا اللّه ُ عُدَّةٌ لِلِقاءِ اللّه ِ» (یعنی: «ذكرِ لا إله إلّا اللّه ، ساز و برگِ ديدار با خداست») . سپس [امام عليه السلام ] فرمود : «اين انگشتر جدّم ابوعبد اللّه حسين بن على عليه السلام است» .
همچنین شیخ صدوق در الامالی به نقل از على بن سالم و او از امام صادق (ع) و ایشان از پدرش امام باقر(ع) نقل می کند : حسين بن على (ع) دو انگشتر داشت كه نقش يكى از آنها ، «ذكرِ لا إله إلّا اللّه، ساز و برگِ ديدار با خداست» و نقش ديگرى ، اين بود : «إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ». ( یعنی «خداوند ، به انجام رساننده فرمان خويش است»)
گوشت و خون حسین(ع) از وجود پیامبر(ص) روییده شد
در روایات اسلامی درباره دوران شیرخوارگی امام حسین(ع) گفته شده است که امام حسين(ع) ، نه از فاطمه (س) و نه از هيچ زن ديگرى شير نخورد ؛ بلكه او را نزد پيامبر (ص) مى آوردند و ايشان انگشت شست خود را در دهان او مى گذارد و حسين (ع) به اندازه اى مى مكيد كه دو سه روزش را كفايت مى كرد . از اين رو ، گوشت حسين (ع) از گوشت و خون پيامبر (ص) روييد. همچنین ابن شهرآشوب در المناقب به این مطلب اشاره دارد که: فاطمه (س) هنگامى كه حسين (ع) را به دنيا آورد ، بيمار شد و شيرش خشك گرديد . پيامبر (ص) زن شيردهى را جستجو كرد ؛ امّا نيافت. پس خود نزد حسين (ع) مى آمد و انگشت شَستش را در دهان او مى نهاد و حسين (ع) آن را مى مكيد . خداوند ، روزى اى در انگشت شست پيامبر (ص) نهاده بود كه حسين (ع) را با آن ، تغذيه مى كرد .
روایت سلمان فارسی از نحوه غذا خوردن حسنین(ع) از دست پيامبر (ص)
سلمان فارسى می گوید : بر پيامبر (ص) در آمدم . حسن و حسين عليهماالسلام غذا مى خوردند . پيامبر (ص) يك بار در دهان حسن (ع) لقمه مى نهاد و يك بار در دهان حسين (ع) . چون غذا خوردن تمام شد ، پيامبر (ص) ، حسن (ع) را بر گردن و حسين (ع)را بر روى ران خود نهاد و سپس فرمود : «اى سلمان ! آيا اينان را دوست دارى؟» . گفتم : اى پيامبر خدا ! چگونه آنها را دوست نداشته باشم ، در حالى كه نزد تو چنين جايگاهى دارند؟! فرمود : «اى سلمان ! هر كس اينان را دوست بدارد ، مرا دوست داشته است و هر كس مرا دوست بدارد ، خدا را دوست داشته است» . سپس دستش را بر شانه حسين (ع) نهاد و فرمود : «او ، امام پسر امام است . 9 تن از نسل او ، امامانى نيك و امين ومعصوم اند و نهمينِ آنان ، قائمِ (قيام كننده) ايشان است» .
منبع:مهر
صفحات: 1· 2