سبک زندگی بسیجی + اینفوگرافی
ما از کودکی پای روضیه ی سیدالشهدا بزرگ شده ایم و برای او اشک ریخته ایم. اما نقطه ضعف زمانی است که نوبت به مناجات و درد و دل با خداوند می رسد. و ما راه و روش گفت و گو با خداوند را نیاموخته ایم…
به گزارش خبرنگار عقیق، مراسم پر فیض شب بیست و سوم ماه رمضان با حضور پر شور مردم شب زنده دار در حرم مطهر شاه چراغ (حضرت احمد ابن موسی(ع)) و با سخنرانی حجت الاسلام مستشاری برگزار شد.
پس از تلاوت قرآن کریم و قرائت دعای جوشن کبیر، حجت الاسلام و المسلمین مستشاری به سخنرانی پرداخت که در ادامه به گزیده ای از سخنان پر فیض ایشان اشاره می کنیم.
* شب بیست وسوم ماه رمضان، شب درد دل با خدا است. ما ایرانی ها و شیعیان یک نقطه ی ضعف و یک نقطه ی قوت داریم . نقطه ی قوت ما، جای دادن محبت اهل بیت در دلهایمان است. ما از کودکی پای روضیه ی سیدالشهدا بزرگ شده ایم و برای او اشک ریختیم . اما نقطه ی ضعف زمانی است که نوبت به مناجات و درد و دل با خداوند می رسد. و ما راه و روش گفت و گو با خداوند را نیاموخته ایم.
* بال دوم پرواز انسان، حرف زدن با خداوند است. نقص ما در گفت و گو با خدا این است که بعد از ساعت ها گدایی از درگاهش صحبتمان تمام می شود. اما حاصل راز و نیاز امام حسین با خدا شد دعای عرفه سیدالشهدا و حاصل حرف زدن امام سجاد با پروردگارش شد دعای ابو حمضه ثمالی.
* چگونه با خدا صحبت کنیم؟ گام اول: همان گونه که تمرین کرده ایم و آموخته ایم که برای سیدالشهدا گریه کنیم؛ برای سخن گفتن با خدا نیز باید تمرین کنیم.
گام دوم: اگر انسان کسی را دوست داشته باشد از حرف زدن با او خسته نمی شد.
گام سوم: هیچ وقت عاشق با معشوقش تلگرافی سخن نمی گوید . عاشق به بهانه های مختلف کلامش را طولانی می کند.
گام چهارم: عاشق برای معشوق چرب زبانی می کند.
خداوند با آن که بر همه چیز آگاه است به موسی فرمود: آنچه که در دست داری چیست؟ موسی گفت: عصا است. اما به این کلام قناعت نکرد زیرا موسی عاشق خدا است. دوباره گفت: من بر این عصا تکیه می زنم و با آن برای گوسفندانم علف می ریزم. این عصا برای من فایده های دیگری نیز دارد. خداوند فرمود: عصایت را بر زمین بینداز. موسی عصایش را بر زمین انداخت و عصا به ماری بزرگ مبدل شد. و خداوند فرمود: من تو را به پیامبری مبعوث کردم. حال باید به سوی فرعون بروی. اما موسی هیچ وقت کلامی خلاف کلام خدا بر زبان نیاورد و بر خلاف ما برای خداوند شرط و شروط نگذاشت و برای او ضرب العجل تعیین نکرد. موسی گفت: خدایا به من شرح صدر عطا کن. کارم را سهل بگردان و گره را از زبانم باز کن. خدایا مرا تنها مگذار. وزیری را برای کمکم تعیین کن. اگر از خویشانم باشد بهتر است. برادرم هارون را به همراهیم بفرست. خداوندا اگر من چیزی از تو خواستم فقط برای این است که ذکر تو درست انجام شود. خداوندا تو از من به من نزدیکتری.
ما نیز اگر مانند موسی ادب به خرج دهیم و با زبان شیرین با خداوند راز و نیاز کنیم خداوند دعاهایمان را مستجاب می کند.
گام پنجم: ساده و بی آلایش با معبود سخن بگوییم.
همه ما ماجرای موسی و راز و نیاز چوپان با خداوند را شنیده ایم . مولانا داستان را اینگونه به زبان شعر بیان می کند:
دید موسی یک شبانی را به راه / کو همی گفت ای خدا وای اله/ توکجایی تا شوم من چاکرت / چارقت دوزم کنم شانه سرت/ دستک بوسم بمالم پایکت/ وقت خواب آید بروبم جایکت /ای فدای توهمه بزهای من/ ای به یادت هی هی وهی های من/ زین نمط بیهوده می گفت آن شبان/ گفت موسی با که هستی ای فلان/ گفت با آن کس که ما را آفرید/ این زمین و چرخ از او آمد پدید/ گفت موسی، های خیره سرشدی/خود مسلمان ناشده کافر شدی…
چوپان می دانست که خداوند همانند انسان نیست اما در سادگی خود بدون آلایش با معبودش راز و نیاز می کرد. وقتی که چنین چیزی را از موسی شنید دست از عبادت برداشت و روانه ی بیابان شد.
گفت ای موسی دهانم دوختی/ وز پشیمانی تو جانم سوختی
در آن هنگام از سوی خداوند به موسی وحی رسید که ای موسی چرا بنده ی مرا اینگونه از من راندی؟ او به زبان خود با من سخن می گفت. من از آنچه که در دل داشت آگاهم.
دعای روز بیست و دوم ماه مبارک رمضان •
أَللّـهُمَّ افْتَحْ لى فيهِ أَبْوابَ فَضْلِكَ وَ أَنْـزِلْ عَـلَىَّ فـيـهِ بَـرَكاتِـكَ وَ وَفِّقْنى فيهِ لِمُوجِباتِ مَرْضاتِكَ وَ أَسْكِنّى فيهِ بُحْبُوحاتِ جَنّاتِكَ يا مُجيبَ دَعْـوَةِ الْمُضْـطَرّينَ.
«خدايا در امروز، درهاى فضل و كرمت را به رويم بگشاى، و بركات خويش را بر من نازل گردان، و بر موجبات رضا و خشنوديت توفيقم بده، و در وسط باغهاى بهشت خود، جايم بده، اى پذيرنده دعا و دعوتِ گرفتاران و مضطرّين».
بر آستان رفيع پروردگار
«حذيفه يمانى، صاحب راز رسول خدا بود.
گفتا: روزى شيطان را ديدم كه مىگريست.
پرسيدم: اى ملعون! اين ناله و گريه از چيست؟
گفت: از دو چيز:
يكى آنكه درب لعنت به روى ما گشاده،
و ديگر آنكه دل مؤمنان، به روى ما بسته!
هروقت، قصدِ «دل مؤمن» كنم، به آتش هيبت، سوخته گردم»[1]
ما را سر و سوداى كس ديگر نيست
در عشق تو، پرواى كس ديگر نيست
جز تو دگرى جاى نگيرد در دل
دل جاى تو شد، جاى كس ديگر نيست
«فضل»، آن نعمتها و احسانهائى است كه خارج از حدّ استحقاق انسان، خداوند روا مىدارد.
«افضال»، انعام و نعمتبخشى است.
بشر، از خدا طلبكار نيست، نه در روزى، نه در نعمت، نه در بهشت و پاداش آخرت، بلكه هرچه كه او بدهد، همه «لطف» است و «فضل»، جود است و كرم.(ولكنَّ اللّه ذوفضلٍ على العالمين)[2]
درهاى فضل خدا، به روى كسى باز مىگردد، كه «قابليت» و آمادگى و استعداد، از خود نشان دهد.
زنبور عسل، به وحى الهى در شكاف يك سنگ و كوه، عسل مىسازد.[3]
دل نيز بايد با نور معرفت شكافته شود، تا شيرينى ياد خدا و موهبتها و «فضل» پروردگار در آن جاى گيرد. دلهاى بسته و سنگى، جاى نور الهى نيست.
پس عبوديّت، خشوع، بندگى و طاعت، و خواستن و درپى بودن، زمينهساز گشايش درهاى فضل خداوند، به روى انسان است.[4]
«بركت»هاى خدا
«بركت»، ثبوت و دوام خير خداوند در يك چيز است.
«مبارك»، يعنى موجود، يا انسان يا روز، يا حادثه «بركت»دار. آنچه داراى خير ماندگار و ثابت است، يعنى موضع خيرهاى الهى.
در لغتنامهها، به اين معناى ثبوت و دوام خير، در واژه بركت: اشاره شده است. از جمله:
«بركت»، آبى كه از آسمان فرود آمده، در قرارگاههاى زيرزمينى و چشمهها و قناتها مىماند.
«بركت»، در نسل، بمعناى تداوم نسل يك انسان در اولاد.
«بركت» در غذا، زياد شدن آن و كفافِ جمع بسيار.
«بركت» در وقت، استفاده شايسته شدن از وقت، بيهوده تلف نشدن.
«بركت»، يعنى گياهان زمين، آب آسمان، گوسفندان دوشيدنى…
بعضى خيرها و نعمتها، گذران است، همچون ابر و سايه… و برخى، پايدار است و مداوم و مستمرّ.
خواسته ما از خداوند، آن است كه بركات خويش را در اين روز و ماه بر ما فرستد و آثار خير جاودانه را براى ما عنايت كند. تا مال و اولاد و وقت و عملمان، «مبارك» شود، تا «بركت»، در زندگىمان افزون گردد. تا «وجود»مان، در هالهاى از بركت و خير مداوم و ثابت، اصالت يافته و از پوچى و هدر رفتن نيروها و هرز رفتن استعدادها و بيمورد بكار گرفته شدن توانها، مصون بمانيم و وجودهاى مباركى باشيم.[5]
نزول بركات الهى در سايه ايمان و تقواست و اگر امّتها مؤمن و خدا ترس باشند، به فرموده قرآن بركات الهى از آسمان و زمين بر آنان مىبارد:
« وَ لَوْ اَنّ أهلَ القُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوا
لَفَتَحنا عَلَيهِم بَرَكاتٍ مِن السَّماءِ وَالأرضِ…»[6]
توفيق…باز هم توفيق
اين چندمين بارى است كه در دعاهاى روزانه اين ماه مبارك، از پروردگار خواسته ايم به ما توفيق دهد تا طبق رضاى او عمل كنيم و موجبات خشنودى او را فراهم كنيم. طبيعى است كه توفيق براى موجبات مرضات حق، در سايه ايمان و عمل صالح، و عشق به نيكى و علاقه به خوبى به دست مىآيد. سررشته توفيق هم در دست خداست.[7]
در صورتى اين مهم، براى انسان جور خواهد شد، كه انسان، خودش در اين خطّ و مسير حركت كند، و… محبّت داشته باشد، آرى، «محبّت».
اگر انسان خدا را دوست بدارد، خدا هم او را دوست خواهد داشت، اگر خدا، محبت كند، راه مىنمايد، هدايت مىكند، مىنوازد، مىپرورد، توفيق مىدهد، نزديك مىكند، مىپذيرد… از عشق خدا به بنده، اينها همه سهل است. مهمّ، قرار گرفتن در شعاع آن جاذبه است.
و… از ديگر سو:
اگر بنده، عاشق و دوستدار خدا گردد، طبق گفتهاش عمل مىكند، طبق خواسته خدا، زندگى مىكند، گوش به فرمان و مطيع «امر» است،
مىپسندد، آنچه را كه خدا بپسندد،
نمىخواهد، آنچه را كه «او» نخواهد.
اگر بندهاى خدايى و الهى شد، در خط رضاى حق افتاد، در مسير مشيّت و علاقه پروردگار قدم نهاد، خداوند هم خودش راهنمايى كرده، راه را نشان مىدهد، چراغ مىزند، علامت مىدهد، قدرت و اراده مىبخشد، توفيق عطا مىكند. «الَّذينَ جاهَدُوا فينا لَنَهدِينَّهُم سُبُلَنا»[8]
پس بايد «ابن السبيل» شد و به راه افتاد.
آنگاه… «خود راه، بگويدت كه چون بايد رفت»!…
فرجام نيك، در بهشت برين
آنگاه، هركه مورد توجّه و عنايت خدا قرار گرفت، و…
1 ـ درهاى فضل خداوند، به رويش گشوده گشت،
2 ـ بركات الهى بر او نازل شد،
3 ـ به موجبات خرسندى و رضاى خدا موفق گرديد،
آن وقت است كه:
4 ـ در بهشت برين و نعمت مقيم، جاى مىگيرد.
اين مراحل و مقدّمات تا آن مؤخّره و نتيجه، اين آغاز تا آن انجام، همه در ارتباط باهمند و ما همه، بنده مضطرّ و گرفتار و نيازمند خداييم.
او را «مىخوانيم». و آرزو داريم كه «دعوت مضطرين» را اجابت كند.
و پس از «فضل» و «بركات» و «رضا»، به «جنّت» راهمان دهد، كه او برآورنده حاجات است.
____________________________________________–
[1] ـ تفسير كشفالأسرار.
[2] ـ بقره، آيه 251.
[3] ـ نحل، آيه 68.
[4] ـ يَبْتَغُونَ فضلاً مِن اللّه و رِضواناً فتح، آيه 29.
[5] ـ همچون عيساى مسيح كه مىگفت: «وَجَعَلَنى مُبارَكاً اَينَ ما كُنتُ»
مريم، آيه 31.
[6] ـ اعراف، آيه 96.
[7] ـ وَما توفيقى اِلاّ باللّه هود، آيه 88.
[8] ـ عنكبوت، آيه 69.
منبع : سینای نیاز ؛ جواد محدثی
به دو چیز معروف بود: تعبیر خواب و کار خیر. شغلش کفاشی بود اما مغازه کوچک و محقرش پیش و بیش از آنکه محلی برای کسب باشد مامنی برای حل گره ها بود.دکانش نه فقط محل تعبیر که تاویل خواب هم بود، نسخه هایش شامل آیات قرآن، ادعیه و نذورات بود، اما نه مثل بعضی که با مقدسات تجارت می کنند، که او با خدا معامله کرده بود.
حاج اکبر کفاش (اکبر نیکزاد) پیرمرد باصفای قمی در آستانه شب های مبارک قدر دعوت حق را لبیک گفت و به ملکوت اعلی پیوست.
مرد وفا بود، سالها تا توان داشت از همسر بیمارش به شخصه پرستاری می کرد در حالی که اگر می دیدیش فکر می کردی خود نیاز به مراقبت و پرستاری دارد.
سفارش های رجبعلی خیاط را چه خوب به یاد داشت: از برخورد با نا محرم بپرهیزید، گرد غیبت نگردید و …
و حرف آخر اینکه اگر از زندانی که برای خود می سازیم بیرون بیاییم و با چشم دل مردم اطراف مان را ببینیم، امثال او را خواهیم دید، کسانی را که بیش از آنکه در بین اهل زمین معروف باشند در بین اهل آسمان ها معروفند، چرا که اهل زمین به زمینیان می نازند و اهل آسمان به آسمانی ها.
حجت الاسلام موسوی مطلق از خطیبان اهل دل در رثای مرحوم علی اکبر کفاش این گونه نوشت:
در این دنیای به ظاهر شلوغ گاهی افرادی یافت می شوند خلوت، یعنی از کثرت به وحدت رسیده اند، چشمانت را باز کن اطرافیانت را خوب تماشا کن از اهل خانه ات تا عالم محله ات تا بغال و قصاب و راننده و شاطر و خیاط و کفاش… عارف فرزانه مرحوم حاج آقا فخر تهرانی فرموده بودند: خداوند در هر شهری در هر صنفی ولّی از اولیاء خود دارد که حجت بر دیگران باشد.
یک شب خواب عجیبی دیدم، ارادۀ تعبیر خوابهای خودم را معمولاً ندارم. معبرهای خوب را در ذهنم مرور کردم به دلم افتاد آن کفاشی که قبلاً رفته بودم و او را ملاقات ننموده بودم مجدداً بروم، وصفش را زیاد شنیده بودم می گفتند در تعبیر خواب کم نظیر است و بسیاری از بزرگان نیز در تعبیر خواب به او مراجعه می کنند، البته تنها هنرش این نبود، هنرش در بندگی خدا بود در دستگیری از ضعفا بود، صبح علی الطلوع بعد از زیارت کریمه اهل بیت علیهم السلام کوچه پس کوچه ها را پشت سر گذراندم مغازه او که حالا دیگر شبیه به یک موسسه خدمات رسانی به محرومین است را پیدا کردم. با محبت پذیرفت و گفت بگو چه دیده ای؟ گفتم : خواب دیده ام رفته ام حرم سیدالشهداء علیه السلام ولی مأمورین عراقی نمی گذارند کسی وارد حرم بشود. الا جنازه ها را با تابوت اجازه ورود می دادند، در همین حین یک مأمور عراقی صدا زد: آقا سیّدعباس ! بیا جنازه ات را بگیر و برو حرم، خنده ام گرفت گفتم: جنازه خودم را ؟! گفت: بله! رفتم و زیر یک تابوت را گرفتم از زیر تابوت می دیدم جنازه ام کفن شده درون تابوت قرار دارد، به محض ورود به حرم جنازه، بلند شد دست ادب به سینه گذاشت و سلام کرد و دوباره خوابید، بنده هم در زیر تابوت یک دست به سینه و دست دیگرم زیر تابوت بود و از خواب بیدار شدم.
لبخندی زد و گفت: آقا سیّدعباس قربون خودت و جدّت برم خدای متعال به برکت امام حسین علیه السلام یک دختر و با برکت به شما عنایت می کند، تعجب کردم ولی قبول نمودذم و همینطور هم شد، یک هفته بعد متوجه شدیم که قرار است خدا فرزندی عنایت کند و پس از مدتی فهمیدیم دختر است… این خواب باعث شد با یک مرد کاملاً بیدار آشنا شوم و هراز چندگاهی محضرش شرفیاب می شدم.
روی نماز اول وقت، دعا در حق دیگران، اقامۀ عزای اهل بیت علیهم السلام و خدمت به خلق الله از هر طریق ممکن و درک محضر عالمان تأکید داشتند و عجب ایامی به سمت محبوب پرکشید، فقرا و یتیمانی که وی به آن ها سرکشی می کرد دیگر از امشب حاج اکبر را نخواهند دید کما اینکه خرابه های کوفه نیز….
منبع: پایگاه تحلیلی خبری
امشب برابر با شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان و سومین شب قدر است،” آیتالله ناصر مکارم شیرازی"، فقیه برجسته و استاد اخلاق، فرازهای اعمال این شب را تشریح کردهاند که در ادامه میخوانید.
اعمال مشترک شبهاى قدر:
۱ـ غسل شب قدر است، مرحوم «علاّمه مجلسى» فرموده: بهتر است غسلِ شب هاى قدر را مقارن غروب آفتاب انجام دهند که نماز مغرب را با غسل بخوانند.
۲ـ دو رکعت نماز بخواند; که در هر رکعت بعد از حمد، هفت مرتبه سوره «قُل هُوَ اللّه» را تلاوت کند و بعد از پایان نماز، هفتاد مرتبه بگوید: اَسْتَغْفِرُ اللّهَ وَ أَتُوبُ اِلَیْهِ در روایتى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) آمده است: کسى که این عمل را بجا آورد، از جاى خویش برنخیزد مگر این که خداوند متعال او و پدر و مادرش را بیامرزد و خداوند فرشتگان را مأمور مى کند تا سال آینده براى وى حسنات بنویسند…
۳ـ امام باقر(ع) درباره عمل دیگر این شب فرمود: قرآن را بگشاید و در برابر خود قرار دهد وبگوید:
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِکِتابِکَ الْمُنْزَلِ وَما فیهِ،وَفیهِ اسْمُکَ ]الاَْعْظَمُ[ الاَْکْبَرُ،وَ
خدایا از تو خواهم به حق کتاب فرستاده شده ات و آنچه در آن است که در آن است نام بزرگت و
اَسْماؤُکَ الْحُسْنى،وَما یُخافُ وَیُرْجى،اَنْ تَجْعَلَنى مِنْ عُتَقائِکَ مِنَ النّارِ.
نامهاى نیکویت و آنچه بدانها ترس و امید شود که قرارم دهى از زمره آزاد شدگانت از دوزخ.
سپس حاجت خود را از خدا بخواهد.
۴ـ مراسم قرآن به سر گرفتن است، به فرموده امام صادق(علیه السلام): قرآن مجید را بر سر بگذارد و بگوید:
اَللّهُمَّ بِحَقِّ هذَا الْقُرْآنِ، وَ بِحَقِّ مَنْ اَرْسَلْتَهُ بِهِ، وَبِحَقِّ کُلِّ مُؤْمِن مَدَحْتَهُ
خدایا به حق این قرآن و به حق آن کس که او را بدین قرآن فرستادى و هر مؤمنى که در آن مدحش کردى
فیهِ، وَبِحَقِّکَ عَلَیْهِمْ، فَلا اَحَدَ اَعْرَفُ بِحَقِّکَ مِنْکَ.
و به حق تو بر ایشان زیرا هیچ کس به حق تو از خودت آشناتر نیست.
آنگاه هر یک از این اذکار را ده مرتبه بگوید:
بکَ یا اللهُ
بِمُحَمَّد(صلى الله علیه وآله)
بعَلِىٍّ(علیه السلام)
بِفاطِمَةَ(علیها السلام)
بِالْحَسَنِ(علیه السلام)
بِالْحُسَیْنِ(علیه السلام)
بِعَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ(علیهما السلام)
بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِىٍّ(علیهما السلام)
بِجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّد(علیهما السلام)
بِمُوسَى بْنِ جَعْفَر(علیهما السلام)
بِعَلِىِّ بْنِ مُوسى(علیهما السلام)
بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِىٍّ(علیهما السلام)
بِعَلِىِّ بْنِ مُحَمَّد(علیهما السلام)
بِالْحَسَنِ بْنِ عَلِىٍّ(علیهما السلام)
بِالْحُجَّةِ(علیه السلام)
و در پایان هر حاجتى که دارد از خداوند طلب کند و در تمام این اذکار، نهایت حضور قلب و توجّه به درگاه خدا را حفظ کند.
بهتر است اگر مىخواهند توسّل گرفته، یا ذکر مصیبتى کنند قبل یا بعد از دعا باشد و دعا را قطع نکنند.
۵ـ زیارت امام حسین(علیه السلام); به فرموده علاّمه مجلسى، زیارت امام حسین(علیه السلام) در هر یکى از این سه شب، مستحبّ مؤکّد است،(۷) و در روایتى آمده است که سبب آمرزش گناهان مى شود(۸) و اگر دسترسى به زیارت از نزدیک نداشته باشد، از دور زیارت کند.
۶ـ احیا داشتن شبهاى قدر است; یعنى این شب را تا صبح بیدار باشد و با عبادت و دعا و تلاوت قرآن و جلسات سخنرانى دینى و پرسش و پاسخ هاى مذهبى و یا مطالعه کتاب هاى تفسیر و عقاید و مواعظ سپرى کند.
در روایتى از امام باقر(علیه السلام) آمده است: هر کس شب قدر را احیا دارد، گناهان او آمرزیده شود، هرچند زیاد باشد، و بهتر است روز قبل مقدارى استراحت کند و غذا و نوشیدنى کمتر بخورد تا خواب بر او غلبه نکند و کسانى که توانایى بر احیا ندارند، بهتر است اوّل شب را استراحت کنند و سحرگاهان بیدار باشند و عبادت نمایند.
۷ـ صد رکعت نماز بگزارد (هر دو رکعت به یک سلام) که فضیلت بسیار دارد و افضل آن است که اگر توانایى داشته باشد، در هر رکعت بعد از حمد، ده مرتبه سوره قل هو اللّه را بخواند.
۸ـ مرحوم «شیخ کفعمى» در «مصباح» نقل کرده است که امام زین العابدین(علیه السلام) این دعا را در شب هاى نوزدهم، بیست و یکم و بیست و سوم در حالت ایستاده و نشسته و در رکوع و سجود مى خواندند:
اَللّهُمَّ اِنّى اَمْسَیْتُ لَکَ عَبْداً داخِراً، لا اَمْلِکُ لِنَفْسى نَفْعاً وَلا ضَرّاً، وَلا
خدایا من شام کردم در حالى که بنده خوارى هستم که مالک سود و زیانى براى خویش نیستم
اَصْرِفُ عَنْها سُوءاً، اَشْهَدُ بِذلِکَ عَلى نَفْسى، وَاَعْتَرِفُ لَکَ بِضَعْفِ قُوَّتى
و نتوانم از خویشتن پیش آمد ناگوارى را بازگردانم و این مطلبى است که من آن را بر خویش گواهى دهم و به ناتوانى خود و بیچارگیم
وَقِلَّةِ حیلَتى، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَاَنْجِزْ لى ما وَعَدْتَنى
در برابرت اعتراف دارم پس درود فرست بر محمّد و آل محمّد و وفا کن برایم بدانچه بر من
وَجَمیعَ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ مِنَ الْمَغْفِرَةِ فى هذِهِ اللَّیْلَةِ، وَاَتْمِمْ عَلَىَّ ما
و همه مؤمنین و مؤمنات وعده فرمودى از آمرزش در این شبو تمام کن بر من آنچه را
اتَیْتَنى، فَاِنّى عَبْدُکَ الْمِسْکینُ الْمُسْتَکینُ، اَلضَّعیفُ الْفَقیرُ الْمَهینُ،
به من دادى زیرا که من بنده بینواى مستمند ناتوان تهیدست خوار توام
اَللّـهُمَّ لا تَجْعَلْنى ناسِیاً لِذِکْرِکَ فیـما اَوْلَیْتَنى، وَلا لاِِحْسانِکَ فیما
خدایا مرا فراموشکار از یاد خویش در آنچه به من انعام فرمودى و از احسانت در آنچه به من
اَعْطَیْتَنى، وَلا ایِساً مِنْ اِجابَتِکَ، وَاِنْ اَبْطَاَتْ عَنّى فى سَرّآءَ اَوْ ضَرّآءَ،
عطا کردى قرار مده و قرارم مده ناامید از اجابت خویش و اگرچه دیرزمانى طول کشد چه در خوشى و چه در سختى
اَوْ شِدَّة اَوْ رَخآء، اَوْ عافِیَة اَوْ بَلاء، اَوْ بُؤْس اَوْ نَعْمآءَ، اِنَّکَ سَمیعُ الدُّعآءِ.
در دشوارى یا در آسایش در تندرستى یا گرفتارى در تنگدستى یا در نعمت براستى تو شنواى دعایى.
۹ـ مرحوم «علاّمه مجلسى» مى فرماید: بهترین اعمال در این شبها طلب آمرزش گناهان و دعا براى امور دنیوى و اخروى است، هم براى خود و هم براى پدر و مادر و خویشان و برادران مؤمن ; چه زنده باشند و چه از دنیا رفته باشند و همچنین ذکرهاى مختلف و صلوات بر محمّد و آلش، تا آن جا که مقدور است، انجام دهد و در بعضى از روایات وارد شده است که دعاى «جوشن کبیر» (صفحه ۱۳۸) را در این سه شب بخوانند.
در روایتى آمده است که شخصى خدمت رسول خدا(صلى الله علیه وآله) رسید و عرض کرد: اگر شب قدر را درک کردم، چه چیزى را از خداوند طلب کنم؟ فرمود: عافیت و سلامتى را بخواه.
شب بیست و سوم:
این شب، از دو شب قبل برتر است و از احادیث متعدّدى استفاده مى شود که شب قدر همین شب است. در روایتى از امام باقر(علیه السلام) نقل شده است که مردى به نام «جهنى» در ماه رمضان خدمت رسول خدا(صلى الله علیه وآله) آمد و به آن حضرت عرض کرد: من در بیرون مدینه به سر مى برم و شتر و گوسفند دارم که نمى توانم همه شب در مدینه حاضر شوم. دوست دارم شبى را به من معرّفى کنى تا آن شب را به مدینه بیایم و در نماز و عبادت حاضر باشم. حضرت او را به نزد خود فراخواند و به طور درگوشى آن شب را معرّفى کرد.
«جهنى» نیز وقتى شب هاى بیست و سوم ماه رمضان فرا مى رسید، با همه خانواده و فرزندان و غلامان به مدینه مى آمد و آن شب را مى ماند و صبحگاهان به منزل خویش برمى گشت.
همچنین در روایت دیگرى نقل شده است که رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در شب بیست و سوم ماه رمضان به سر و روى خانواده اش آب مى پاشید تا به خواب نروند (و از فضیلت این شب بهره بگیرند).
روایات متعدّد دیگرى نیز داریم که مى گوید: شب قدر، شب بیست و سوم است.(۳۱) مرحوم «علاّمه مجلسى» نیز در «زاد المعاد» مى گوید: اکثر احادیث معتبر دلالت دارد که شب بیست و سوم، شب قدر است.
اعمال مخصوص شب بیست و سوم:
در شب بیست و سوم، غیر از اعمال مشترک شب هاى قدر، اعمال دیگرى نیز وارد شده است:
۱ـ سوره عنکبوت و سوره روم را بخواند که امام صادق(علیه السلام) فرمود: «هر کس در شب بیست و سوم، سوره هاى عنکبوت و روم را بخواند، به خدا سوگند! اهل بهشت است».
۲ـ هزار مرتبه سوره «إنّا أنزلناه» را بخواند.
۳ـ سوره «حم دخان» را بخواند.
۴ـ این دعا را بخواند:
اَللّهُمَّ امْدُدْ لى فى عُمْرى، وَاَوْسِعْ لى فى رِزْقى، وَاَصِحَّ لى جِسْمى،
خدایا دراز کن عمرم را و فراخ کن روزیم را و سالم گردان تنم را
وَبَلِّغْنى اَمَلى، وَاِنْ کُنْتُ مِنَ الاَْشْقِیآءِ فَامْحُنى مِنَ الاَْشْقِیآءِ، وَاْکتُبْنى
و برسانم به آرزویم و اگر در زمره بدبختان هستم تو نامم را ازسلک آنان پاک کن و در زمره
مِنَ السُّعَدآءِ، فَاِنَّکَ قُلْتَ فى کِتابِکَ الْمُنْزَلِ عَلى نَبِیِّکَ الْمُرْسَلِ، صَلَواتُکَ
سعادتمندانم ثبت کن زیرا تو خودت در کتابى که بر پیامبر مرسلت(ص) نازل فرمودى چنین گفتى:
عَلَیْهِ وَ آلِهِ، یَمْحُو اللهُ ما یَشآءُ وَیُثْبِتُ، وَعِنْدَهُ اُمُّ الْکِتابِ.(
«خدا هر چه خواهد محو مى کند و ثبت مى کند و نزد اوست اصل کتاب».
۵ـ این دعا را که مخصوص شب بیست و سوم است بخواند:
یا رَبَّ لَیْلَةِ الْقَدْرِ وَجاعِلَها خَیْراً مِنْ اَلْفِ شَهْر، وَرَبَّ اللَّیْلِ وَالنَّهارِ،
اى پروردگار شب قدر و قرار دهنده آن بهتر از هزار ماه و پروردگار شب و روز
وَالْجِبالِ وَالْبِحارِ، وَالظُّلَمِ والاَْنْوارِ، وَالاَْرْضِ وَالسَّمآءِ، یا بارِئُ یا
و کوهها و دریاها و تاریکى ها و روشنیها و زمین و آسمان اى پدیدآرنده اى
مُصَوِّرُ، یا حَنّانُ یا مَنّانُ، یا اَللهُ یا رَحْمنُ، یا اَللهُ یا قَیُّومُ، یا اَللهُ یا بَدیعُ، یا
صورت بخش اى عطابخش اى نعمت ده اى خدا اى بخشاینده اى خدا اى پاینده اى خدا اى نوآفرین اى
اَللهُ یا اَللهُ یا اَللهُ، لَکَ الاَْسْمآءُ الْحُسْنى، وَالاَْمْثالُ الْعُلْیا، وَالْکِبْرِیآءُ
خدا اى خدا اى خدا از آن توست نامهاى نیک و نمونه هاى والا و بزرگى
وَالاْلاءُ، اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَاَنْ تَجْعَلَ اسْمى فى
و نعمتها از تو خواهم که درود فرستى بر محمّد و آل محمّد و قرار دهى نام مرا در
هذِهِ اللَّیْلَةِ فِى السُّعَدآءِ، وَرُوحى مَعَ الشُّهَدآءِ، وَاِحْسانى فى عِلِّیّینَ،
این شب در زمره سعادتمندان و روحم را با شهیدان و احسان و نیکیم را در بلندترین درجات
وَاِسائَتى مَغْفُورَةً، وَاَنْ تَهَبَ لى یَقیناً تُباشِرُ بِهِ قَلْبى، وَایماناً یُذهِبُ
و گناهم را آمرزیده و یقینى به من ببخشى که همیشه با دلم همراه باشد و ایمانى به من بدهى که
الشَّکَّ عَنّى، وَتُرْضِیَنى بِما قَسَمْتَ لى، وَ اتِنا فِى الدُّنْیا حَسَنَةً، وَفِى
یکسره شک و تردید را از من دور کنى و بدانچه نصیبم کرده اى خشنودم سازى و بده به ما در دنیا نیکى و نعمت و در
الاْخِرَةِ حَسَنَةً، وَقِنا عَذابَ النّارِ الْحَریقِ، وَارْزُقْنى فیها ذِکْرَکَ
آخرت نیز نیکى و نگاهمان دار از عذاب آتش سوزان و روزیم کن در این شب ذکر خود
وَشُکْرَکَ، وَالرَّغْبَةَ اِلَیْکَ، وَالاِْنابَةَ والتَّوْبَةَ، والتَّوْفیقَ لِما وَفَّقْتَ لَهُ مُحَمَّداً
و سپاسگزاریت و شوق و بازگشت و توبه بسوى خودت را و موفقم بدار بدانچه موفق داشتى بدان محمّد
وَ آلَ مُحَمَّد عَلَیْهِمُ السَّلامُ.
و آل محمّد علیهم السّلام.
۶ـ این دعا را که از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است، بخواند:
اَللّهُمَّ اجْعَلْ فیما تَقْضى وَفیما تُقَدِّرُ مِنَ الاَْمْرِالْمَحْتُومِ، وَفیما تَفْرُقُ
خدایا قرار ده در آنچه حکم کرده و مقدر فرموده اى از فرمان حتمى خود و در آنچه جدا کنى
مِنَ الاَْمْرِ الْحَکیمِ، فى لَیْلَةِ الْقَدْرِ، مِنَ الْقَضآءِ الَّذى لا یُرَدُّ وَلا یُبَدَّلُ، اَنْ
از دستور حکیمانه ات در شب قدر از آن حکمى که بازگشت ندارد و تغییر پذیر نیست
تَکْتُبَنى مِنْ حُجّاجِ بَیْتِکَ الْحَرامِ فى عامى هذَا، اَلْمَبْرُورِ حَجُّهُمْ،
که بنویسى مرا از حاجیان خانه محترم کعبه ات در همین امسال آنان که حجشان مقبول
اَلْمَشْکُورِ سَعْیُهُمْ، اَلْمَغْفُورِ ذُنُوبُهُمْ، اَلْمُکَفَّرِ عَنْهُمْ سَیِّئاتُهُمْ، وَاجْعَلْ فیما
و سعیشان مورد تقدیر و گناهانشان آمرزیده و اعمال بدشان بخشوده شده و مقرر فرما
تَقْضى وَتُقَدِّرُ، اَنْ تُطیلَ عُمْرى، وَتُوَسِّعَ لى فى رِزْقى.
در آنچه حکم کرده و مقدر فرموده اى که عمرم را طولانى کنى و در روزیم وسعت دهى.
۷ـ این دعا را که از امام حسن(علیه السلام) نقل شده است بخواند:
یا باطِناً فى ظُهُورِهِ، وَیا ظاهِراً فى بُطُونِهِ، وَیا باطِناً لَیْسَ یَخْفى، وَیا
اى که نهان است در عین آشکاریش و اى که آشکار است در عین نهانیش و اى نهانى که درخفا نیستى و اى
ظاهِراً لَیْسَ یُرى، یا مَوْصُوفاً لا یَبْلُغُ بِکَیْنُونَتِهِ مَوْصُوفٌ، وَلا حَدٌّ
آشکارى که دیده نشوى اى که توصیفت کنند ولى هیچ وصفى به کنه ذات تو نرسد و هیچ حدى
مَحْدُودٌ، وَیا غآئِباً غَیْرَ مَفْقُود، وَیا شاهِداً غَیْرَ مَشْهُـود، یُطْـلَبُ
محدودت نکند و اى که پیدا نیستى ولى گم نشده اى و اى که حاضرى ولى مشهودنشوى تو را طلب کنند
فَیُـصابُ، وَلَمْ یَخْلُ مِنْهُ السَّمـواتُ وَالاَْرْضُ وَما بَیْنَهُما طَرْفَةَ عَیْن، لا
و به مقصود نائل گردند، از تو خالى نیست آسمانها و زمین و مابین آن دو یک چشم برهم زدن،
یُدْرَکُ بِکَیْف، وَلا یُؤَیَّنُ بِاَیْن وَلا بِحَیْث، اَنْتَ نُورُ النُّورِ، وَرَبُّ الاَْرْبابِ،
به چگونگى در نیایى و به جایى و سویى اندر نشوى تویى روشنى نور و پروردگار همه پروردگاران
اَحَطْتَ بِجَمیـعِ الاُْمُورِ، سُبْحانَ مَنْ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَىْءٌ، وَهُوَالسَّمیعُ
به تمام امور احاطه دارى منزه خدایى که نیست مانندش چیزى و اوست شنواى
الْبَصیرُ، سُبْحانَ مَنْ هُوَ هکَذا، وَلا هکَذا غَیْرُهُ.
بینا منزه است آن که او چنین است و جز او دیگرى چنین نخواهد بود.
سپس هر حاجتى دارى از خدا بطلب.
۸ـ همچنین از معصومین(علیهم السلام) روایت شده است که در شب بیست و سوم ماه رمضان، در سجود و ایستاده و نشسته دعاى ذیل را مى خواندند، بلکه مناسب است در تمام ماه رمضان، و در زمانهاى دیگر پس از تمجید و ستایش خداوند و صلوات بر محمّد و آلش (مثلاً حدّاقل با گفتن اَلْحَمْدُ لِلّهِ وَ الصَّلاةُ عَلى رَسُولِ اللّهِ وَ آلِهِ الطّاهِرینَ)، این دعا خوانده شود:
اَللّـهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ، صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى ابآئِهِ، فى
خدایا باش براى ولى خود حضرت حجت فرزند امام حسن عسکرى درودهاى تو بر او و بر پدرانش باد در
هذِهِ السّاعَةِ، وَفى کُلِّ ساعَة، وَلِیّاً وَحافِظاً، وَقآئِداً وَناصِراً، وَدَلیلا
این ساعت و در هر ساعت یار و مددکار و نگهبان و رهبر و یاور و راهنما
وَعَیْناً، حَتّى تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً، وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویـلاً.
و دیده بان تا او را از روى میل و رغبت مردم در روى زمین سکونت دهى و بهره مندش سازى زمانى دراز.
۹ـ همچنین این دعا را در حالى که دستان خود را به سوى آسمان بلند مى کند، بخواند:
یا مُدَبِّرَ الاُْمُورِ، یا باعِثَ مَنْ فِى الْقُبُورِ، یا مُجْرِىَ الْبُحُورِ، یا مُلَیِّنَ
اى تدبیر کننده کارها اى برانگیزنده هر که در گورها است اى روان کننده دریاها اى نرم کننده
الْحَدِیدِ لِداوُدَ، صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَافْعَلْ بى کَذا وَ کَذا
به جاى آهن براى حضرت داود درود فرست بر محمد و آل محمد و بکن نسبت به من چنین و چنان.
کلمات کذا و کذا حاجات خود را بخواهد و سپس اضافه کند: اَللَّیْلَةَ اَللَّیْلَةَ، اَلسَّاعَةَ اَلسَّاعَةَ. این دعا را در حال رکوع، سجده، ایستاده و نشسته به طور مکرّر بخوان.
۱۰ـ با توجّه به اهمّیّت شب بیست و سوم، غسل، احیا و زیارت امام حسین(علیه السلام) در این شب فضیلت بسیار دارد و همچنین خواندن آن صد رکعت نماز که مشترک میان همه شب هاى قدر است.
«شیخ طوسى» در «تهذیب»، از ابوبصیر روایت کرده است که امام صادق(علیه السلام) فرمود: در آن شبى که امید مى رود شب قدر باشد صد رکعت نماز بخوان; در هر رکعت (پس از حمد) ده مرتبه سوره قل هو اللّه را بخوان. ابوبصیر عرض کرد: اگر نتوانستم ایستاده بخوانم، چه کنم؟ فرمود: نشسته بجا آور! گفتم: اگر نتوانم نشسته بخوانم؟ فرمود: در همان حال که در بستر خود دراز کشیده اى، بجا آور.
۱۱ـ مرحوم «علاّمه مجلسى»، در «زاد المعاد» فرموده است: در این شب هر مقدار که ممکن باشد، قرآن بخواند، و از دعاهاى «صحیفه کامله سجّادیّه» نیز استفاده کند; مخصوصاً دعاى مکارم الاخلاق و دعاى توبه.
گفتنی است؛ مشروح تمامی اعمال این شب در مفاتیح الجنان مرحوم شیخ عباس قمی موجود است.