• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

  • سخن حضرت آیت الله بهجت درباره مقام حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) در جمع طلاب :" شما در جوار گنج الهی هستید قدر آن را بدانید ***

بايسته هاي يک بانوي خانواده ازبيان قرآن

26 فروردین 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)

پیوند: http://www.linkdin.ir/url/938

قرآن کريم مي فرمايد :«فالصالحات قانتات»(2)
پس زنان صالحه مطيع همسرانشانند .
تعبيرقرآني فوق بيانگرآن است که نتيجه ي قوام بودن مرد قانت بودن زن است؛يعني اگرمردها مسؤولند پس زنان نيکوکار و صالح بايد مطيع باشند .يک زن نمي تواند بگويد چون متقي ترم وکرامت بيشتري دارم از شوهرم اطاعت نمي کنم!
ذکر اين نکته لازم است که اطاعت مطلق فقط از آن خداست و منظور از اطاعت در حوزه وظايف معلوم و مشخص همسري است.
حضرت رسول (ص)فرمود:
«هيچ مردي بعد از ايمان از خيري بهره نبرده است به اندازه همسري که ديندارو زيبا باشد،آنگونه که چون به او نگاه کند شاد شود و وقتي به او امرمي کند ،اطاعت کندو ازخود و مال شوهرش در غياب او محافظت کند.»(3)
حافظ بودن

دومين مسئوليت بانوي خانواده آن است که حافظ باشد،زن در غياب همسرش بايد نسبت به زندگي خود،مسئوليت شناس و به عبارت ديگروفادار باشد و از آنچه خدا ازاو خواسته است پاسداري کند.
قرآن کريم مي فرمايد :«حافظات للغيب بما حفظ الله»(4)
همسران به پاس آنچه خدا [براي آنان]حفظ کرده ،اسرار [شوهران ]خود را حفظ مي کنند.
در احاديث آمده است که چنين زناني در وهله ي اول از خود محافظت کنند و سپس پاسدار اموال شوهرانشانند .(5)
در گام اول زن بايد محافظ خودش باشد.زن ناموس مرد است و بايد ازاين ناموس پاسداري شود و پاسدارواقعي اين ناموس کسي جزخود زن نمي تواند باشد.چه بسا مردان به مسافرتهاي طولاني مي روند و بايد خاطر او آسوده باشد و اين امر را زن با رفتارخودش مي تواند محقق سازد .درگام دوم زن بايد نسبت به اموال همسرش درغياب او حساس باشد و از آن پاسداري کند؛چرا که مدير منزل است و تنظيم امور داخلي خانه برعهده ي اوست و يک مديربايد از حوزه ي مسئوليتش پاسداري و حفاظت کند.
تنظيم امور منزل

کدبانوي خانه مديريت داخلي منزل را بر عهده دارد و مسئول تنظيم امورخانه است.يک مسئول در حوزه ي مسئوليت خود بايد اختيارات کافي داشته باشد تا بتواند وظايفش را به نحو احسن انجام دهد.دراين بين مردان فقط شأن مشاوررا دارند،همان طوري که در حوزه ي قواميت مرد،خانم فقط شأن مشاور مي تواند داشته باشد.
مرداني که در جزئيات امور داخلي منزل دخالت مي کنند،نظام خانواده را مختل مي سازند و نمي توانند ازنظر روحي و رواني رضايت خاطر همسر را فراهم نمايند .در برخي خانواده ها ديده مي شود مردان حتي درامورجزئي مثلاً در نوع چينش منزل هم دخالت مي کنند که اين مسأله خود موجب اختلال در زندگي خانوادگي است.با وجود اين نبايد فراموش کرد که همکاري و کمک مرد درامور منزل امري پسنديده است و اجر و پاداش بالايي دارد.
د.تربيت فرزندان
مادر و پدر درمقام مديرخانه و خانواده نسبت به تربيت فرزندانشان مسئوليت جدي دارند وبا تولد هر فرزند عضو جديدي به کانون خانواده اضافه مي گردد و درحقيقت دنياي جديدي فراروي خانواده گشوده مي شود.
مرد و زن با فرزند دارشدن مسئوليت سعادت بخشي يک انسان را پذيرفته اند و عمده ي اين مسئوليت برعهده ي مادر است.
پيامبراکرم (ص)فرمود :«بهشت زيرپاي مادران است.»(6)
از اين روايت دوگونه برداشت مي شود:

الف:بهشت زير پاي مادران است به اين معنا که اي مردن شما با خدمت کردن به مادرتان مي توانيد وارد بهشت شويد.
ب:بهشتي شدن فرزند به دست مادراوست به اين معنا که فلاح و رستگاري فرزندان در گرو تربيت مادر است.
فرزندان بخصوص در سنين پايين مباني فکري و شاکله ي رفتاري را ازمادر مي آموزند.اما در سنين بالاتر به ويژه پسرها درنوع رفتارهاي اجتماعي ازپدرالگو مي پذيرند .فرزندان بسياري از آداب تربيتي و رفتارهاي اوليه ي اجتماعي مثل حسن خلق و رفتار را ازمادر مي آموزند.
تربيت ديني روندي روشن وواضخ دارد.والدين از آن جا که در تربيت فرزندان مسئولند بايد ازاين روش تربيت ديني و ازاين مسير مستقيم تبعيت نمايند .دراين صورت هر چه فرزندان در راه الهي گام نهند ،والدين هم دراعمال ايشان سهيم خواهند بود.اما اگرزمينه ي رشد و تعالي ديني را براي فرزندان فراهم کردند و آنها بازهم به سمت گناه و باطل رفتند ،والدين مسئول گناه آنها نيستند و به خاطر فرزندان عقاب نخواهند شد،مگر اين که پدرو مادرزمينه ي گناه را براي آنان فراهم کرده باشند که دراين صورت هرچه آن فرزند مرتکب گناه شود،والدين نيز بدان عقاب خواهند شد.
قران کريم مسيرتربيت ديني را از زبان لقمان حکيم بازگو مي کند.لقمان که حکمت الهي به او ارزاني شده است در تعليم فرزندش ده محورتربيت ديني را مد نظر قرار مي دهد.اين ده محور عبارت است از:
1-حسن ارتباط با خداي رحمان:«لا تشرک بالله»(7)
2-احترام به والدين:«ووصينا الانسان بوالديه»(8)
3-معاد:«ان تک مثقال حبه من خردل فتکن في صخره او في السموات او في الارض يات بها الله»(9)
4-نماز:«اقم الصلاه»(10)
5-امر به معروف و نهي از منکر:«وامربالمعروف و انه عن المنکر»(11)
6-صبر و پايداري:«واصبر علي مااصابک»
7-مردمداري:«ولاتصعر خدک للناس»
8-تواضع و فروتني:«ولا تمش في الارض مرحا»
9-ميانه روي:«واقصد في مشيک»
10-آهسته و آرام سخن گفتن :«واغضض من صوتک »
موارد فوق ده منشورتربيتي است که مي توان آن را “سياست ديني “ناميد دراين مجموعه که قرآن کريم از زبان يک حکيم الهي بازگو مي کند سير تربيتي براي نوجوان روشن مي گردد.
پی نوشت ها :

1-بحارالانوار/ج98/ص386.
2-سوره نساء/34.
3-مستدرک الوسائل/ج14/ص169.
4-سوره نساء/34.
5-المحجه البيضا/ج3/ص90.
6-مستدرک الوسائل /ج15/ص180.
7-سوره لقمان/13.
8-سوره لقمان/14.
9-سوره لقمان/16
10-سوره لقمان/16.
11-سوره لقمان/17.

منبع:نشريه راه قرآن ،شماره 24.

 نظر دهید »

بزرگداشت فاطمیه و فرج امام‌زمان

23 فروردین 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)

آیت الله علم الهدی اظهار داشت: از علائم نزدیک شدن فرج حضرت صاحب الامر دو چیز است، نخست مسأله توسعه مظلومیت حضرت زهرا سلام الله علیها است و دیگری توسعه ـ بزرگداشت ـ نیمه شعبان است و وظیفه همه ما به عنوان زمینه سازان ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف این است که در توسعه این دو امر دخیل باشیم.

به گزارش رجا نیوز آیت الله سید احمد علم الهدی، امام جمعه مشهد مقدس و عضو مجلس خبرگان رهبری در دیدار با مسؤولان هیئات مذهبی استان خراسان رضوی که شب گذشته در دفتر وی برگزار شد، به تبیین اهمیت بزرگداشت شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها و ضرورت حضور میلیونی عزاداران در این مراسم پرداخت.

تصدی یک مسجد و یا یک مؤسسه فرهنگی با نوکری و هیئت‌داری اهل بیت علیه السلام بسیار متفاوت است


آیت الله علم الهدی

مشروح سخنان آیت الله علم الهدی در ادامه آمده است:

صفحات: 1· 2

 1 نظر

روایت عشقی نیمه تمام از سید اهل قلم

20 فروردین 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)

بچه شاه عبدالعظیم هستم و در خانه‌ای به‌دنیا آمدم و بزرگ شدم که در هر سوراخش سر می‌کردی به یک خانواده دیگر برمی‌خوردی.
در سال 1336 در کلاس ششم ابتدایی درس می‌خواندم در آن سال انگلیس و فرانسه به کمک رژیم صهیونیستی شتافته و به مصر حمله کردند و من که 12-13 سال بیشتر نداشتم تحت تاثیر تبلیغات کشورهای عربی یک روز روی تخته سیاه نوشتم «خلیج عقبه از آن ملت عرب است» وقتی زنگ کلاس زده شد برحسب اتفاق آقای مدیر به کلاس ما آمد تا بچه‌ها را آرام کند وقتی نگاهش به تخته سیاه افتاد پرسید چه کسی این را نوشته؟ صدا از کسی درنیامد و من هم ساکت سرجایم نشسته بودم که یکی از بچه‌ها از جایش بلند شد و گفت: آقا اجازه ما بگیم، این را مرتضی نوشته!

آقای مدیر کلی سر و صدا کرد که این حرف‌ها به تو نیامده و چرا وارد معقولات شده‌ای و در آخر گفت بیا دفتر تا پرونده‌ات را بزنیم زیر بغلت و بفرستمت خانه، البته آن روز با وساطت یکی از معلم‌ها آقای مدیر کوتاه آمد و من هم متوجه شدم که بعد ازاین نباید وارد معقولات شد!!!

بعد از گرفتن دیپلم و برحسب علاقه‌ای که به شعر و ادبیات داشتم سال‌های سال در یکی از دانشکده‌های هنری درس خواندم.

شب‌های شعر و گالری‌های نقاشی بسیاری رفته‌ام، موسیقی کلاسیک گوش داده‌ام، ساعت‌ها به مباحث بیهوده‌ای در مورد چیزهایی که نمی‌دانستم گذراندم اما بعد از آن سال‌ها خوشبختانه زندگی من را به راهی کشاند که ناچار شدم رودربایستی را با خودم و سپس دیگران کنار بگذارم و عمیقاً بپذیرم که تظاهر به دانایی هرگز جایگزین دانایی نمی‌شود و حتی از این بالاتر که دانایی با تحصیل فلسفه حاصل نمی‌آید.

با شروع انقلاب، حقیر تمام نوشته‌های خویش را که اعم از تراوشات فلسفی، داستان‌های کوتاه، اشعار و … بود را در چند گونی ریختم و سوزاندم. و پس از آن با خودم عهد بستم دیگر چیزی را که حدیث نفس باشد را ننویسم و دیگر از خودم سخنی به میان نیاورم.

پس از انقلاب و در همان سال‌ها با شروع کار جهاد سازندگی به روستاها رفتیم تا برای خدا بیل بزنیم.

بعدها به ضرورت‌های موجود رفته رفته به فیلم‌سازی برای جهاد روی آوردم و بیل را زمین گذاشته و دوربین به دست گرفتم.

در سال 59 به‌عنوان نمایندگان جهاد سازندگی به تلویزیون آمدیم و مشغول کار شدیم تاکنون حقیر هیچ کار مستقلی انجام نداده‌ام که بتوانم نام ببرم و هرچه بوده کارهای مشارکتی با دوستان بوده که اگر خدا قبول کند سهم کوچکی از آن به حقیر می‌رسد و اگر خدا قبول نکند هم که هیچ!

و خوب دیگر چیزی برای گفتن نمانده است جز آن که ما خسته نشده‌ایم و اگر باز جنگی پیش بیاید که پای انقلاب اسلامی درمیان باشد ما برای خدمت حاضریم.

می‌دانید! زنده‌ترین روزهای زندگی یک مرد آن روزهایی است که در مبارزه می‌گذراند و زندگی در تقابل با مرگ است که خودش را نشان می‌دهد ….


سینمایی آکنده از هنر ولایی

اکنون دو دهه از شهادت سید مرتضی آوینی، فیلمساز و هنرمند ولایی ایران می‌گذرد، هنرمندی که از سوی مقام معظم رهبری عنوان «سید اهل قلم» را دریافت کرد اما هنوز دوربین شهید بر روی قفسه‌های اتاقش خاک می‌خورد و از میان این همه فیلمساز مجرب و حتی فیلمسازان جوانی که تازه از دانشکده‌های سینما فارغ‌التحصیل شده‌اند به صرافت نیفتاده است تا از دوربین خاک گرفته او غبار بزداید و راه روایت عشق او را ادامه دهد.

پس از شهادت شهید آوینی و نیمه تمام ماندن مجموعه مستند «روایت فتح» عده‌ای از دوستان و همکاران این شهید تصمیم گرفتند ساخت این مجموعه را ادامه دهند، اگر به خاطر داشته باشید چند قسمتی هم پخش شد اما جای خالی شهید آوینی درلابلای سکانس‌ها بدجور توی ذوق بیننده می‌زد و متاسفانه نتوانست کار نیمه تمام شهید را به پایان برساند شاید دلیلش این بود که آن اخلاص، صداقت و نیتی که در روایت فتح قدیمی وجود داشت در این مجموعه جدید گم بود چراکه روایت فتح فقط با تقلید صدای بم سید مرتضی کامل نمی‌شد و حرف‌ها و اخلاصی بود که از نگاه سازندگان مجموعه دور مانده بود.

بسیاری از ما نسل سومی‌های انقلاب جنگ را فقط در فیلم‌ها دیده بودیم و همواره از آن هراس داشتیم اما در مجموعه مستندی که با نام «روایت فتح» و به همت سید مرتضی آوینی ساخته شده بود، فهمیدیم هرچند جنگ واژه خوشایندی نیست اما در دفاع مقدس رمز و رازهایی است که ارزش‌های جنگ را به تصویر می‌کشد و تماشای این تصاویر دریچه جدیدی از جنگ را به روی ما گشود.

شهید آوینی جهادگری بود که رفته بود تا با کمک بقیه دوستان در راه آبادانی مناطق محروم و جنگ‌زده خدمت کند اما احساس کرد سنگری در آن سوی خاکریزها خالی مانده است و به ضرورت ابزار فیزیکی خدمت را زمین گذاشت و دوربین را به دست گرفت تا واقعیت‌هایی را برای نسل امروز مستندسازی کند گویا شهید آوینی افقی دورتر را می‌دید و می‌دانست در آینده‌ای نه چندان دور با فروکش کردن آتش جنگ قرار است نبردی آرام و دور از خشونت و خونریزی در قالب «جنگی نرم» ذهن و باور جوانان را به بازی بگیرد از این رو به فیلمسازی به‌عنوان یک ابزار ارتباطی روی آورد تا ارزش‌های جنگ و ایثار و شهادت برای نسل آینده حفظ شود.


سینما از نگاه شهید آوینی

حسین معززی‌نیا، سردبیر ماهنامه سینمایی 24، داماد شهید آوینی و فردی که چندین سال در حوزه مطبوعات با شهید افتخار همکاری داشته است در خصوص نگرش شهید آوینی به مقوله سینما می‌گوید: در مجموعه مقالات کتاب آیینه جادو که از سال 67 تا 69 منتشر شده است حکایت ازاین موضوع دارد که درست است که شهید آوینی به سینما اشراف و علاقه‌ای وافر دارد اما در بطن نوشته‌هایش این چنین برمی‌آید که سینما را مطلوب خود نمی‌داند و اگر سینما در آن دوران رسانه غالب نبود شاید برای مطرح کردن حرف‌هایش به حوزه‌های دیگر می‌رفت و کارهای دیگری انجام می‌داد.

وی در ادامه می‌افزاید: همان‌طور که می‌دانید دهه 60 سینمای ایران، دوره نخبه گرایانه‌ای بود و مدیران سینمایی و سیاست‌گزاران به اصطلاح خودشان به‌دنبال تربیت تماشاگران برای دیدن فیلم‌های خاص و به عبارتی فرهیخته کردن آن‌ها برای توجه به سینمای عرفانی بود.

در آن سال‌ها شهید آوینی به شدت با این جریان مقابله کرد و اعتقاد داشت دلیلی برای شکل‌گیری سینمایی که مخاطبان محدودی دارد، وجود ندارد.

سید مرتضی براین باور بود که در سالن‌های سینما باید فیلم‌هایی نمایش داده شود که مخاطب عام داشته باشد.

در بخشی از مقالات و نوشته‌های آوینی آمده است «به نظر من تحجر و تجدد دو پرتگاه جهنمی هستند که دراین سو و آن سوی صراط عدل دهان باز کرده‌اند.

اکنون بسیاری از مردم و روشنفکران به نادرست می‌پندارند که تنها مجاری انتقال افکار کانال‌های رسمی است و نباید هیچ اندیشه مخالفی در قالب کتاب و فیلم اجازه انتشار داشته باشد و این فکر شوخی است!

من با صراحت به مسئولان فرهنگی و هنری کشور اعلام می‌دارم که این دغدغه که فرزندان ما امروز و فردا در کدام فرهنگ رشد خواهند یافت ما را به وحشت می‌اندازد ما هم با تحجر مخالفیم اما اگر وزارت ارشاد می خواهد حصار جهل و خرافه تحجر را بشکند باید با تجدد افراطی نیز مبارزه کند تا مردم از چاله به چاه نیفتند.»

معززی‌نیا در ارتباط با ماندگاری آثار شهید آوینی می‌گوید: شهید در ساخت فیلم‌ها و نوشته‌هایش از اصول خود کوتاه نمی‌آمد و دغدغه‌هایش را با الگوبرداری از دیگران به دست نمی‌آورد و چون فیلم‌هایش حرف دلش بود به دل مخاطب می‌نشست.

مریم امینی، همسر شهید آوینی در بخشی از خاطراتش از همسرش آورده است: وقتی وسایلت را مرتب می‌کردم در یکی از مقاله‌هایت که بعد از رحلت امام خمینی(ره) نوشته بودی، خواندم «ایشان از دنیا رفته‌اند و حالا بار تکلیف به شانه‌های ما افتاده است» و من باخواندن این جمله سنگینی این تکلیف را بر شانه‌هایت و حتی شانه‌های خودم احساس کردم …

شهید آوینی

و آخرین جمله را بگذار بگویم که یادت هست جایی نوشته بودی «شهدا از دست نمی‌روند بلکه به دست می‌آیند» من احساس می‌کنم حالا تازه تو را به دست آورده‌ام …

با نگاهی اجمالی به آثار و سیره شهید آوینی در می‌یابیم که سید مرتضی آوینی و بسیاری از همرزمان او به خوبی از پس رسالتشان برآمدند و حال ما مانده‌ایم و روایتی نیمه تمام از عشق و رسالتی که بر دوشمان سنگینی می‌کند …


شهید آوینی از منظر مقام معظم رهبری

رهبر معظم انقلاب پس از شهادت سید مرتضی آوینی با خانواده وی دیداری داشته و فرمودند: من با فرزند شما نشست و برخاست زیادی نداشتم اما آثار او را به‌‌ویژه روایت فتح را از تلویزیون دنبال می‌کردم و به آن علاقه داشتم من در چهره او حالتی روحانی و نوری را حس می‌کردم و همین‌جور هم بود چراکه همین‌ها باعث شد تا انسان بتواند در جبهه به درجه رفیع شهادت برسد.

روایت فتح، زنده کردن ارزش‌های دفاع مقدس در خاطره‌ها بود هرچند با شهادت او این راه نیمه تمام ماند اما من اصرار دارم تا ساخت مجموعه روایت فتح و بازآفرینی جنگ ادامه بیابد تا ارزش‌های جنگ و شهادت فراموش نشود.

امیدوارم خداوند این شهید را با پیغمبر محشور کند.

 نظر دهید »

معنای نام « فاطمه » چیست؟

20 فروردین 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)

به گزارش روضه نیوز ؛ روایات گوناگونی در مورد نامگذاری آن حضرت به این نام مبارک نقل شده است که ما پیش از ترسیم این روایات خاطر نشان می‌سازیم که؛ نام مقدّس فاطمه از واژه «فطم» که به معنای بریدن و جدا کردن است، برگرفته شده است. بر این اساس هنگامی که گفته می‌شود:

«فطمتِ الامُ طفلها» و یا «فطمت الحبل» به این معناست که مادر، کودک خویش را از شیر برگرفت و یا ریسمان بریده شد.

علاّمه مجلسی در این مورد می‌گوید:

چه بسیار که اسم فاعل به مفهوم اسم مفعول می‌آید. برای نمونه: «سرٌّ کاتم» و «مکانٌ عامر» که به مفهوم مکتوم و معمور، یعنی پوشیده داشته شده و آباد شده، آمده است. همان‌گونه که در قرآن شریف نیز: فی عیشة راضیة» به معنای «فی عیشة مرضیة» آمده است.

و اینک برخی از روایات پیرامون این نام مقدّس:
پیروان او از آتش در امان داشته شده‌اند

ششمین امام نور از پدران گرانمایه‌اش و آنان از پیامبر گرامی آورده‌اند که فرمود:

ان جبرئیل قال له: … سُمّیت فاطمة، فی الارض، [لانها] فطمت شیعتها من النار. (1)

فرشته وحی برای او پیام آورد که: این دخت گرانمایه در زمین، «فاطمه» نامگذاری شد، چرا که پیروان راستین او از آتش دوزخ در امان داشته شده‌‌اند.
خدا، او و پیروانش را از آتش در امان داشته است

هشتمین امام نور از پدران گرانقدرش و آنان از پیامبر آورده‌‌اند که فرمود:

یا فاطمة أتدرین لمَ سُمّیتِ فاطمة؟ فاطمه جان! می‌دانی چرا به این نام، نامگذاری شده‌ای؟

قال علی علیه‌السلام: لمَ سُمّیتِ؟ امیرمومنان پرسید: چرا؟

قال: لانها فطمت هی و شیعتها من النار.(2) فرمود: بدان دلیل که او و پیروان راستین‌اش از آتش دوزخ در امان داشته شده‌اند.

و نیز فرمود:

سمّیت فاطمة لان الله فطمها و ذریّتها من النار، من لقی الله منهم بالتوحید و الایمان بما جئت به(3)؛ او فاطمه نامیده شده چرا که خدای جهان‌آفرین او و هر کدام از نسل پاکش که خدای را با توحیدگرایی و ایمان به آنچه من آورده‌ام، دیدار کند، همه را، از آتش در امان داشته است.

و نیز از پیامبر آورده‌اند که فرمود:

انّما سمّیت ابنتی فاطمة، لان الله فطمها و ذرّیتها و محبّیها عن النار(4) ؛ دخترم فاطمه تنها بدین جهت به این نام مقدّس نامیده شد که خدا او و نسل پاک و دوستداران واقعی‌اش را از آتش دوزخ در امان داشت.

و نیز از پنجمین امام نور آورده‌اند که فرمود:

در روز رستاخیز فاطمه علیهاالسلام بر نزدیک در دوزخ می‌ایستد و نیایش‌گرانه رو به آسمان می‌گوید:

الهی و سیدی، سمّیتنی فاطمة، … (5)

خدای من! سالار من! شما نام مرا فاطمه برگزیدی و به مهر خویش مرا و دوستداران نسل مرا از آتش در امان داشتی. بار خدایا! وعده تو حقّ است و تویی که در وعده‌هایت تخلّف نمی‌ورزی.

از جانب خدا ندا می‌رسد که:

هان ای فاطمه! درست گفتی، من تو را بدین نام نامگذاری کردم و تو و دوستداران تو و نسل تو را که ولایت تو و نسل تو را داشته باشند، همه را از آتش دوزخ در امان داشته‌ام. درست می‌گویی، وعده‌ام حقّ است و من در وعده‌های خویش تخلّف نمی‌ورزم … .
او را از هر ناپسندی در امان داشت

از امام صادق علیه السلام روایت است که فرمود:

آیا می‌دانید مفهوم واژه «فاطمه» چیست؟

یکی از شاگردان آن حضرت می‌گوید، گفتم: سرورم شما بفرمایید چیست؟

فرمود: یعنی او از بدی‌ها و ناپسندی‌ها جدا شده است.

آنگاه فرمود: اگر امیرمومنان با او پیمان زندگی مشترک امضاء نمی‌کرد، از آدم گرفته تا روز رستاخیز، در کران تا کران زمین، همتا و همشأنی برای او پیدا نمی‌شد.

گفتنی است که این روایت را گروهی از دانشمندان و محدّثان اهل تسنّن از جمله: «ابن شیرویه دیلمی» از «امّ سلمه»، آن بانوی با شخصیّت آورده است که می‌گوید: «پیامبر فرمود: اگر خدا علی را نیافریده بود، برای «فاطمه» همشأنی نبود.»

این مطلب را خوارزمی در کتاب «مقتل الحسین» ، ترمذی در کتاب «مناقب»، مناوی در «کنوز الحقایق»

و قندوزی در «ینابیع المودّة» از «امّ سلمه» و از «عبّاس» عموی پیامبر روایت کرده‌اند.
برکت شناخت او

از ششمین امام نور آورده‌اند که:

دخت فرزانه پیامبر فاطمه علیها‌السلام، بدان دلیل به این نام مبارک نامیده شد که آفرینش از شناخت و معرفت او برگرفته شده است. (6)

و انّما سُمّیت فاطمه لأن الخلق فطموا عن معرفتها. (7)
امتیاز او بر دیگران

از پنجمین امام نور حضرت باقر علیه‌السلام آورده‌اند که فرمود:

آنگاه که فاطمه علیها‌السلام ولادت یافت، خداوند به فرشته‌ای وحی فرمود که نام «فاطمه» را بر زبان پیامبر جاری سازد. از این رو پیامبر گرامی به خواست خدا نام گرانمایه او را «فاطمه» نهاد. سپس خدا به آن بانوی با فضیلت فرمود: من به وسیله دانش و بینش، تو را از دیگر بندگان جدا ساخته و بر همه آنان برتری بخشیدم و تو را پاک و پاکیزه ساختم.

آنگاه امام باقر علیه‌السلام فرمود:

به خدای سوگند که خدا این بانوی گرانمایه را به وسیله دانش و بینش از دیگران ممتاز ساخت و از همان عالم «ذر» او را پاک و پاکیزه قرار داد.

——————-

پی نوشت‌ها:

1- بحارالانوار، ج 43، ص 18.

2- بحارالانوار، ج 43، ص 14/ ذخائر العقبی، ص 26، چاپ قاهره / ینابیع المودة، ص 194 .

3- بحارالانوار، ج 43، ص 14.

4- ینابیع المودة، ص 397، چاپ استامبول/ نور الابصار، ص 41، چاپ مصر .

5- بحارالانوار، ج 43، ص 15 .

6- بحارالانوار، ج 43، ص 65 .

7- بحارالانوار، ج 43، ص 65 .

منبع:

کتاب فاطمة الزهرا؛ از ولادت تا شهادت، آیة الله فقید سید محمدکاظم قزوینی، ترجمه علی کرمی. (تبیان)

 1 نظر

داستان تسبیحات حضرت زهرا (س)

19 فروردین 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)

شیخ صدوق روایت می کند : امیر المومنین علیه السلام به مردی از قبیله بنی سعد فرمودند: دوست داری از خودم و فاطمه برایت بگویم؟ او گرامی ترین و محبوب ترین شخص نزد من و اهل بیت خود بود. آن قدر با مشک آب کشید که جای آن بر سینه اش نشست. آن قدر برای آرد ساختن ، دست به آسیاب سایید که دستانش تاول زد. آن قدر خانه را جارو زد که جامه اش غبارآلود شد. آن قدر آتش به زیر دیگ افروخت که جامه اش سیاهی و دود به خود گرفت. این رنج ها به او آسیب رساند چنانچه به او گفتم: اگر نزد پدرت می رفتی و از او خدمتکار طلب می کردی، تو را از سختی این کار آسوده می ساخت. بنا بر این فاطمه (س) به محضر پیامبر (ص) آمد. جوانانی را گرد حضرت دید. حیا کرد و خواسته خود را نگفت و بازگشت. پیامبر(ص) فهمید که او به دنبال کاری آمده است.

 

فردای آن روز رسول خدا(ص) به سرای ما قدم نهاد، در حالی که من و فاطمه در خانه بودیم. حضرت سه بار فرمود: السلام علیکم. چون پیوسته رفتار و خوی پیامبر چنین بود که سه مرتبه سلام می فرمود. اگر به ایشان اجازه می دادند، وارد می شد وگرنه باز می گشت. لذا جواب آن حضرت را دادم و گفتم علیکم السلام یا رسول الله بفرمایید.حضرت آمدند و بالای سر ما نشست. فرمود: فاطمه، دیروز از محمد چه می خواستی؟ ترسیدم اگر پاسخ حضرت را ندهیم برخیزد لذا گفتم: یا رسول الله به خدا سوگند فاطمه در خانه خیلی زحمت می کشد ،به همین خاطر آسیب دیده. به او گفتم: اگر نزد پدرت می رفتی و از او خدمتکار طلب می کردی تو را از سختی این کارها آسوده می ساخت. پیامبر پاسخ دادند: می خواهید چیزی به شما بیاموزم که از خدمتکار برای شما بهتر باشد؟ هرگاه به خوابگاه خود آمدید و خواستید بخوابید، سی و چهار مرتبه الله اکبر و سی و سه مرتبه الحمدلله و سی و سه مرتبه بگویید سبحان الله.

در این هنگام فاطمه (س) سه مرتبه فرمود: رضیت عن الله و رسوله ، من به آنچه خدا و رسولش بخواهند، خرسندم.

 1 نظر
  • 1
  • ...
  • 139
  • 140
  • 141
  • ...
  • 142
  • ...
  • 143
  • 144
  • 145
  • ...
  • 146
  • ...
  • 147
  • 148
  • 149
  • ...
  • 174

معرفی حوزه علمیه حضرت عبدالعظیم ع

شهرری، زمانی دارای حوزه‌های بسیار بوده و یک مرکز علمی محسوب می شد که مهم‌ترین عامل آن، حُسن‌ همجواری با مشاهد شریفه سه امامزاده بزرگوار، خصوصاً حضرت عبدالعظیم(ع) است که در این باره یکی از مراجع عالی‌قدر شیعه، حضرت‌ ایة الله ‌بهجت به طلاب فرمودند: «شما در جوار گنج الهی هستید، قدر آن را بدانید». قدمت حوزه علمیه آستان حضرت عبدالعظیم(ع) به سال‌های اوایل پیروزی انقلاب اسلامی بر می گردد. در اواسط شهریور 1359 بنای مقبره رضاخانی تخریب و به جای آن حوزه علمیه احداث شد و در 1366 حدود هفتاد نفر طلبه برای سال اول پذیرفته شدند. حوزه ‌علمیه آستان ‌حضرت‌عبدالعظیم(ع) ظرفیت ‌پذیرش سیصد طلبه علوم دینی در دو سطح 2و 3 را داراست و ساختمان آن از کلّیه امکانات آموزشی و رفاهی برخوردار است و از این جهت جزء معدود حوزه‌های کشور است. زیر بنای کلّ ساختمان 11 هزار و 500 متر مربع و محوطه، 6500 متر مربع و مساحت کلّ مدرسه 18 هزار متر مربع است.

جستجو

موضوعات

  • همه
  • طب سنتی و پزشکی
  • سیاسی
  • مناسبتهای سال
  • اخبار حوزه
  • علمی
  • مذهبی
  • عمومی
  • دست نوشته های یک طلبه
  • نرم افزار
  • شهداء
  • استفتائات
  • جدیدترین مقالات
  • برگی از زندگی علما
  • فراخوان
  • پژوهش
  • معرفی رسانه
  • منِ طلبه
  • نمونه سوالات امتحانی سطح2
  • داستان های پند آموز

پیوندهای روزانه


پشتیبانی سامانه وبلاگ مدارس
وبلاگ خانم یادگاری
گفته ها و ناگفته های یک طلبه
شبکه اجتماعی هادی نت
دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبري
دفتر مقام معظم رهبري

خبرنامه

آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          

اوقات شرعی

امروز: یکشنبه 23 آذر 1404
اوقات شرعی به افق:
  • اذان صبح اذان صبح:
  • طلوع آفتاب طلوع آفتاب:
  • اذان ظهر اذان ظهر:
  • غروب آفتاب غروب آفتاب:
  • اذان مغرب اذان مغرب:
  • نیمه شب شرعی نیمه شب شرعی: