• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

  • سخن حضرت آیت الله بهجت درباره مقام حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) در جمع طلاب :" شما در جوار گنج الهی هستید قدر آن را بدانید ***

دعای امام زمان(ع) و آمین سید‌الشهدا(ع)

08 دی 1391 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)

کتاب طوبای کربلا به بیان عنایات امام حسین علیه‌السلام به اولیای خداوند پرداخته است که ماجرای «شفا یافتن به برکت اهل بیت(ع)» برای بهره معنوی عاشقان حسینی در ادامه ذکر می‌شود:

سید‌عبدالرسول، خادم حرم حضرت ابوالفضل(ع) نقل می‌کند: مرحوم حاج عبدالرسول رسالت شیرازی از تهران خبر داد که آقای ناصر رهبری برای زیارت مشرف می‌شود، از ایشان پذیرایی شود. پس از چند روز خبر دادند که زوار ایرانی سراغ تو را می‌گیرند.

وقتی رفتم، یک آقا و یک خانم بودند. خانم از ماشین پیاده شد و آهسته به من فهماند که ایشان آقای رهبری، شوهر من است. مدتی است که استخوان فقرات او خشک شده و پزشکان از بهبودی وضعیت او اظهار ناامیدی کرده، اطبای بیمارستان لندن هم نتوانسته‌اند او را مداوا کنند و او به همین زودی می‌میرد. اکنون به قصد شفا به اینجا آمده‌ایم. او به تنهایی نمی‌تواند حرکت کند. دو نفر زیر بغل او را گرفتند و به منزل آوردند، سینه و پشت او را به وسیله فنرهای آهنی بسته بودند. بعد از چند قدمی که برداشت، چشمش به گنبد مطهر افتاد و پرسید: این آقا «حسین» است یا «قمر ‌بنی هاشم»؟!

گفتم: قمر‌بنی هاشم است. با دل شکسته و چشم گریان عرض کرد:

آقا! من آبرویی نزد حسین(ع) ندارم، شما از برادرت بخواه که ایشان از خدا بخواهد اگر عمر من تمام است همین جا زیر سایه شما بمیرم و اگر از عمرم چیزی باقی است با این حالت بر نگردم که دشمن شاد شوم و مرا شفا دهد. پسر کوچک او که تقریبا هشت سال داشت همراهش بود، با گریه و زاری می‌گفت: ای قمر بنی‌هاشم! زود است که من یتیم شوم. من در مجلس عزای شما خدمت کرده‌ام، استکان‌ها را جمع می‌کردم. پدرم را شفا دهید.

مرد گفت: مرا ببرید حرم شریف را زیارت کنم. گفتم: با این حالت نمی‌شود؛ اما قبول نکرد و با همان حالت او را به حرم بردیم. چهار ساعت در راه بودیم. با کمال سختی به منزل رسیدیم و او را روی تخت خواباندیم. طوری بود که نمی‌توانست حرکت کند، باید او را حرکت می‌دادند. فردایش اصرار کرد مرا به نجف ببرید. او را با سختی به نجف اشرف بردیم؛ ولی نشد که وارد حرم شود. از همان بیرون زیارت کرد، سپس او را به کربلا برگرداندیم و اصرار کرد مرا به کاظمین و سامرا ببرید.

گفتم: تلف می‌شود! گفت: می‌خواهم قبل از مرگم این مشاهده را زیارت کرده باشم. بالاخره او را فرستادم. خانمش هنگام برگشت نقل کرد: راننده پس از خارج شدن از سامرا پرسید: آیا مایل هستید امامزاده سید محمد فرزند حضرت هادی(ع) را زیارت کنید؟ آقای رهبری گفت: بله! حضرت سید محمد را نیز با کمال سختی زیارت کردیم.

هنگام برگشتن یک نفر عرب که عمامه سبز داشت جلوی ماشین ما را گرفت و به عربی با راننده سخن گفت و راننده جوابش را داد. آقای رهبری پرسید: آقا! سید چه می‌گوید؟ راننده گفت: می‌گوید من را سوار کن. و من گفتم: ماشین دربست برای شماست و اجازه ندارم. آقای رهبری گفت: آقا را سوار کن. وقتی سوار شد سلام کرد و کنار راننده نشست.

آقای رهبری در راه ناله می‌کرد و می‌گفت: یا صاحب‌الزمان(ع)! سید فرمود: نزدیک بیا. گفتم: نمی‌تواند، بالاخره کمی نزدیک شد و سید دست خود را بر ستون فقرات او کشید و فرمود: اگر خدا بخواهد شفا می‌یابی. از فرمایش سید، امیدی در ما پیدا شد. گفتم: آقا! برای شما نذر می‌کنیم.

فرمود: خوب است. گفتم: اسم شما چیست؟ فرمود: سید‌عبدالله، آقای رهبری پرسید: محل سکونت شما کجا است تا به وسیله پست برای شما بفرستم؟

فرمود: به وسیله پست به ما نمی‌رسد، شما هر چه برای ما نذر کردید نگه دارید. موقعی که خواست پیاده شود فرمود: آقای رهبری! امشب شب جمعه است و خداوند اجابت دعا را زیر قبه جدم حسین(ع) و شفا را نیز در تربت او قرار داده است، امشب خود به زیارت او برو و پیغام مرا به او برسان.

گفتم: هر چه می‌فرمایید می‌رسانم. فرمود: بگو یا امام حسین(ع)! فرزندت برای من دعا کرده و شما آمین بگویید. آن سید بزرگوار رفت و من به خود آمدم که این آقا که بود؟ به راننده گفتم: ببین از کدام سمت رفت، او را پیدا کن. وقتی راننده نگاه کرد اثری از آن بزرگوار نبود. آقا سید‌عبدالرسول در همان شب او را به حرم امام حسین(ع) برد و او مکرر عرض می‌کرد: آقا! یک آمین از تو می‌خواهم، فرزندت چنین گفته است.

حالش طوری بود که هر کس نزدیک او بود منقلب می‌شد. پس او را به منزل آوردیم و چون سختی مسافرت در او اثر کرده بود حالش بدتر از قبل بود پیش از اذان خوابیده بودم.

خادمه منزل با کوبیدن در حجره‌ام مرا صدا زد، گفتم: چه خبر است؟ گفت: بیا تماشا کن که آقای رهبری نماز می‌خواند. تعجب کردم، دیدم ایشان روی سجاده ایستاده و مشغول خواندن نماز است. جریان را از خانمش پرسیدم، گفت: او مرا هنگام سحر صدا زد، بلند شدم، گفت: آب بیاور می خواهم وضو بگیرم. گفتم: ناراحت هستی، نمی‌توانی، گفت: حضرت امام حسین(ع) در خواب به من فرمود: «خدا تو را شفا داده است، برخیز نماز بخوان». آنگاه آب آوردم و او به کسانی برخاست و وضو گرفت. گفتم: نشسته بخوان، گفت: چون امام فرموده، پس می‌توانم، فنرهای آهنی سینه و پشت مرا باز کن.

بالاخره با اصرارش آنها را باز کردم، سپس مشغول نماز شد. وارد حجره شدم و او را بغل کردم. هر دو گریه کردیم و حمد خدای را به جا آوردیم، چند نفر از بستگان ایشان آمدند و با کمال عافیت به سوریه مشرف شدند، سپس به تهران برگشتند و تاکنون چندین مرتبه به زیارت کربلا و یک مرتبه به حج مشرف شده‌اند.

 نظر دهید »

آیا خانواده‌ در بهشت هم وجود دارد

08 دی 1391 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)

خانواده در تفکر اسلامی جایگاهی بسیار رفیعی دارد، اگر موضوع خانواده در اسلام را با سایر اموری که مشابه این مقوله است، مقایسه کنیم برجستگی خاصی در مسئله خانواده ملاحظه می‌کنیم، اگرچه بعضی از آن موضوعات مهم و بعضی مهم‌تر هستند، اما گاهی اموری وجود دارند که واژه «اهم» نیز برای آن‌ها کفایت نمی‌کند و باید به دنبال ادبیات دیگری برای بیان عظمت آن‌ها بود از جمله این موضوعات، موضوع «خانواده» است.

محمدقاسم موسوی، کارشناس مرکز تخصصی نماز [1] درباره اهمیت و نقش خانواده در تربیت دینی چنین می‌نویسد:

*اهمیت خانواده

خانواده به چند دلیل دارای اهمیت است:

1) کل وجود آدمی از درون خانواده ریشه گرفته و در آن تکوین می‌یابد، به بیان دیگر، پیمانه‌های وجود آدمی در خانواده شکل می‌گیرد و همه تأثیرات بیرونی در محدوده این پیمانه تحقق پیدا می‌کند.

2) آغاز خلقت انسان با خانواده شروع شده است، آیا سر این قضیه این نیست که خانواده رکن عالم هستی است؟ آیا این امر به آن معنا نیست که خانواده، رکن عالم هستی است و به کل هستی جهت می‌دهد؟[2]

3) خانواده، منظومه‌ای متشکل از زن و مرد و فرزندان است و چهار گروه فکری را در خود جای می‌دهد کودک، نوجوان، جوان و بزرگسال که سلسله روابط عمیق روحی، عاطفی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی میان آنان جاری است و با هدف رفع نیاز و کسب آرامش در حیطه روابط بالا و تولید و تربیت نسل، به حیات خود ادامه می‌دهد.

4) خانواده مهم‌ترین جایگاه پرورش نیروی انسانی و محیطی مناسب برای رشد اعضای خود به شمار می‌رود و با رشد اعضای خانواده است که اجتماع رشد می‌کند.

5) خانواده آرامشگاه همسران و طبیعی‌ترین بستر رشد و شکوفایی و تعالی آدمی است.

پس خانواده کانونی است که در آن ارزش‌های اخلاقی، باورهای دینی و معیارهای اجتماعی از نسلی به نسل دیگر انتقال می‌یابد و زمینه رشد عاطفی و تربیت اخلاقی و اجتماعی اعضای خانواده را فراهم می‌کند.

*راه رسیدن به استحکام خانواده

یکی از راه‌های رسیدن به استحکام خانواده در تفکر اسلامی، داشتن اقتدار عاطفی و منطقی و برخورداری والدین از بصیرت و بینش اجتماعی است، آگاهی‌های مستمری که می‌تواند ضامن رشد مطلوب شخصیت اجتماعی کودکان و نوجوانان شود و در این صورت است که زمینه رشد اعتقادی و پایبند کردن آنان به ارزش های عبادی و انجام فریضه‌ها در چنین خانواده‌هایی به راحتی قابل طرح و اجراست[3]، در محیط خانواده‌ای که اعضای آن متعبد هستند، فضای آرام حاکم بوده و اعضای آن از اعتماد به نفس بالایی برخوردار هستند.

بر همین اساس در ابتدا جایگاه خانواده را در نظام هستی و سپس در اسلام از دیدگاه قرآن و روایات مورد بررسی قرار می‌دهیم و سپس توطئه‌ای که ابلیس و دشمنان اسلام برای رسیدن به اهداف شومشان برای ریشه‌کنی بنیان خانواده طراحی کرده‌اند را مورد بررسی قرار می‌دهیم.

*سیمای خانواده(در نظام هستی - در قرآن و روایات)

الف) سیمای خانواده در نظام هستی

دست قدرت و حکمت الهی تمام اجزای جهان را به صورت جفت و عاشق یکدیگر آفریده است، به گونه‌ای که هر جز از عالم هستی خواهان جفت خویش است.

زوجیت به معنای دو تا بودن و نر و ماده بودن می‌آیدو قرآن کریم به زوجیت حیوانات، میوه‌ها، گیاهان و بلکه تمام اشیا اشاره کرده است، «وَمِن کُلِّ الثَّمَرَاتِ جَعَلَ فِیهَا زَوْجَیْنِ اثْنَیْنِ»[4] دراین آیه و آیات مشابه دیگر زوجیت که مقدمه رشد و نمو و تولید مثل است، را از انسان و حیوانات به میوه‌ها و گیاهان گسترش داده است، ولی در بعضی آیات این زوجیت را در همه اشیا بیان می‌کند، مانند: «ومن کل شیئ خلقنا زوجین لعلکم تذکرون»[5] و در سوره «شعرا» آیه 7 می‌فرماید: «أَوَلَمْ یَرَوْا إِلَى الْأَرْضِ کَمْ أَنبَتْنَا فِیهَا مِن کُلِّ زَوْجٍ کَرِیمٍ» و به همین مضمون درسوره «حج» آیه 5، «لقمان» آیه 10، «ق» آیه 7 و «طه» آیه 53 اشاره شده است.

دانشمندان تا قرن‌ها فکر می‌کردند، مساله زوجیت فقط در مورد بشر و حیوانات و در مورد گیاهان خاصی مانند خرما وجود دارد، اما «کارل لینه» (1707-1787 ) گیاه‌شناس معروف سوئدی نظریه خود را مبنی بر وجود نر و ماده در بین گیاهان در سال 1731 ارائه کرد و سپس دانشمندان کشف کردند که همه مواد دراین عالم از تراکم انرژی به صورت ذرات بی‌نهایت ریزی که اتم نامیده می‌شود تشکیل شده‌اند که آن ذرات نیز از الکترون (بار منفی) و پروتون (بار مثبت) تشکیل شده‌اند.[6]

بر همین اساس نظام هستی بر زوجیت بنا نهاده شده که نر و ماده یا مثبت و منفی با در کنار هم بودن و تأثیر در همدیگر برای ادامه زندگی و گسترش آن به همدیگر کمک می‌کنند.

ب)سیمای خانواده در قرآن

هدف از خلقت آدمی رسیدن به کمال انسانی است و خانواده محمل سیر دادن آدمی به سوی کمالات است و هیچ پایگاهی مانند خانواده نمی‌تواند، چنین نقش تکامل بخش و انسان سازی داشته باشد، انسان برای رشد و تعالی نیاز به آرامش روحی، جسمی و عاطفی دارد و این همه در خانواده تأمین می‌شود، خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرمایند: «وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا» [7]

پروردگار هستی هدف ازدواج و تشکیل خانواده را سکونت و آرامش معرفی می‌کند و این از بزرگ‌ترین آیات خدا و مواهب الهی است، «هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها لِیَسْکُنَ إِلَیْها»(اعراف آیه 189) آنچه مایه اصلاح زندگی این جهانی و آن جهانی است، سکونت و آرامشی است که در سایه روابط خانوادگی فراهم می‌شود.

از والاترین کشش‌ها خواست زن و مرد است که همان میل و کشش همسر گزینی و تشکیل خانواده است، این گرایش غریزی در ذات انسان نهفته است و جلوه‌ای زیبا از عشق وصال در نهاد پاک آدمی است، خانواده از طرفی کهن‌ترین و ریشه‌دارترین نهاد بشری است، چرا که زندگی خانوادگی همزاد آدمیان است و زندگی بشر با آن معنا می‌یابد، آدمی در خانواده چشم به هستی می‌گشاید، در آن رشد می‌کند و با آن به کمال می‌رسد و از طرف دیگر خانواده نیز ماندگارترین و ابدی‌ترین نهاد بشری است در دنیا و آخرت [8]

میل فطری انسان به زندگی خانوادگی منحصر به این جهان نیست و دوست دارد آن جهان نیز با خانواده خود زندگی کند، اگر پیوند انسان‌ها در مجموعه خانواده ایمانی باشد، محدود به این جهان نخواهد شد و در جهان باقی و بهشت سرمد ادامه خواهد داشت، در روایتی از وجود مقدس پیامبر درباره انسان مؤمنی که می‌خواهد وارد بهشت شود، می‌فرماید: «اذ ادخل الرجل (فی الجنه) سأل عن ابویه وزوجته وولده فیقال له انهم لم یبلغوا درجتک وعملک فیقول رب قد عملت لی ولهم فیومر بالحاقهم به»(کنز العمال /14 /478).

در همین رابطه خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرمایند: «جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَهَا وَمَنْ صَلَحَ مِنْ آَبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّیَّاتِهِمْ»(رعد، آیه 23) و به همین مضمون سوره «طور» آیه 21 و…، بر همین اساس خانواده زیباترین جلوه الهی پایدارترین مجموعه نظام هستی و کهن‌ترین نهاد بشری است، نهاد پاکی که تمام کمالات این جهانی و آن جهانی انسان از آن بر می‌خیزد. (ر.ک سیره نبوی ، دلشاد تهرانی دفتر چهارم ص 21).

ج) سیمای خانواده در روایات

از منظر نبوی هیچ بنیانی در هستی با محبوبیت خانواده نزد خداوند متعال برابری نمی‌کند و می‌فرمایند: «مابنی فی الاسلام بناءً احب الی الله عزوجل واعز من التزویج »[9]

پیامبر گرامی اسلام(ص) پیروان خود را نیز به انجام این عمل شریف ترغیب و تشویق می‌کنند و می‌فرمایند: «النکاح سنتی فمن رغب عن سنتی فلیس منی»[10]

در روایت دیگری بیان می‌فرمایند: «من أحب ان یلقى الله طاهرا مطهرا فلیلقه بزوجة»، هر کس دوست دارد خداوند را پاک و پاکیزه دیدار کند، باید ازدواج کند.

و در روایت دیگر می‌فرمایند: «من ترک التزویج مخافة العیلة اساء ظنه بالله عزوجل ان الله عزوجل یقول: ان یکونوا فقراء یغنهم الله من فضله» هر کس از ترس فقر ازدواج نکند، به خداوند بد گمان شده است، زیرا خداوند مى‌فرماید: اگر تهیدست باشند، خداوند آنان را از فضل خود، بى نیاز مى‌کند.

و در جای دیگر رسول اکرم(ص) بیان می‌دارند: «زوجوا ایاماکم فان الله یحسن لهم فى اخلاقهم ویوسع لهم فى ارزاقهم ویزیدهم فى مرواتهم»، بى‌همسران خود را همسر دهید که خداوند اخلاق ایشان را نیکو مى‌کند و روزیشان را افزایش داده و بر مروت آن‌ها مى‌افزاید.

امام صادق(ع) می فرمایند: «اذا تزوج العبد فقد استکمل نصف الدین فلیتق الله فی النصف الباقی».(کنزالمعال /44403)

رسول خدا(ص)به جوانان فرمود: «با ازدواج چشم و دامن خود را از گناه پاک بدارید». (مستدرک، جلد2، صفحه531)

رسول خدا(ص)فرمود: «هر کس که در جوانی ازدواج کند، صدای ناله شیطان بلند می‏شود که واویلا دو ثلث دینش از دستبرد من مصون می‏ماند»(مستدرک، جلد2، صفحه 530)

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): «مَا یَمْنَعُ الْمُومِنَ أَنْ یَتَّخِذَ أَهْلا لَعَلَّ اللَّهُ أَنْ یَرْزُقَهُ نَسَمَةً تُثْقِلُ الارْضَ بِه لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ»، (من‏ لایحضره‏ الفقیه، جلد3، صفحه382)، رسول خدا(ص)فرمودند: «چه مانع دارد همسری انتخاب کنید، شاید خداوند فرزندی به شما عطا کند که با گفتن «لا اله الا الله» زمین را سنگین کند».(وسائل، جلد14، صفحه 524)

از احادیث و سنت معصومین چنین به دست می‌آید که سلوک و بندگی و رشد و کمال نه تنها با تشکیل خانواده منافاتی ندارد، بلکه خانواده یاری دهنده انسان درسیر و سلوک معنوی است، پیامبراکرم(ص) می‌فرمایند: «من أحب ان یلقی الله تعالی طاهرا مطهرا، فلیلقه بزوجه»، هرکه دوست دارد که خدای متعال را پاک و پاکیزه ملاقات کند، باید ازدواج کند، و در حدیث دیگر می‌فرمایند «المتزوج النائم افضل عندالله من الصائم القائم العزب»[11]

پیامبرگرامی اسلام (ص) درباره تولید نسل و تکثیر اولاد بیان می‌فرمایند: «تزوجوا فانی مفاخربکم الامم غدا یوم القیامه»[12]، حتی به فرزندان سقط شده شما، در روز قیامت افتخار می‌کنم.

و بر همین اساس است که فروپاشی نظام خانواده چنان نکوهیده است که امام صادق(ع) می‌فرمایند: «تزوجوا ولاتطلقوا فان الطلاق یهتز به العرش » (وسائل جلد 22،صفحه 8)، خانواده یکی از ستون‌های عرش است که با هر طلاق خللی در آن وارد شده و پروردگار هستی را ناراحت می‌کند.

پیامبر اعظم(ص) می‌فرمایند: «مامن شئ ابغض الی الله عزوجل من بیت یخرب فی الاسلام بالفرقه یعنی الطلاق» (همان، جلد 20، صفحه 162)، این همه نشان از ارزش والای ازدواج و بنیان خانواده دارد. [13]

*پی نوشت‌ها:

[1]مرکز تخصصی نماز به عنوان یکی از نهادهای پاسخگو به سؤال‌های نماز، از طریق پست الکترونیکی porseshnamaz@yahoo.com، سایت اینترنتی http://namazportal.ir، شماره پیامک 30004145 و شماره تلفن 02517740920 به پرسش‌های علاقه‌مندان پاسخ می‌گوید.

[2] اسلام و تعلیم و تربیت، آیت‌الله ابراهیم امینى .

[3] اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، شهید دکتر سیدرضا پاک نژاد، ج 4.

[4] رعد/3 وبه همین مضمون سوره رحمن /52 و سوره طه /53

[5] سوره ذاریات آیه 51

[6] (برای بررسی ومطالعه بیشتر مراجعه شود به کتاب اعجازها وشگفتی‌های علمی قرآن دکتر رضایی صص173-181)

[7] روم /21

[8] خانواده و تربیت مهدوی، صفحه 33

[9] بحار/100/222

[10] همان ص200

[11] بحار /100ص220 وص221

[12] روم آیه 21- نسا، آیه 3- وسائل الشیعه جلد 14، صفحات 7،8،74

[13] خانواده و تربیت مهدوی، آقا تهرانی، صفحه 30

 نظر دهید »

رزقی که از خواندن نماز شب به دست می‌آید

07 دی 1391 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)

ملا محمدعلی مجتهد، معروف به مرحوم آیت‌الله احمد مجتهدی تهرانی از علمای بنام تهران بود که در سال 86 بدرود حیات گفت، اما سخنرانی‌ها و پندهای عرفانی و اخلاقی وی به یادگار مانده است و می‌توانیم هر چند به صورت مجازی هم که شده پای درس این استاد اخلاق تلمذ کنیم.

آیت‌الله مجتهدی رابطه خوبی با طلاب داشت، طوری که فضای گرم و صمیمی بر حوزه علمیه‌شان حاکم بود. این استاد برجسته اخلاقی، مباحث را چنان رسا ارائه می‌‌داد که در دل می‌‌نشست؛ به طوری که حتی هم‌اکنون نیز نشستن پای صحبت و کلاس اخلاق ایشان خالی از لطف نیست.

رزقی که از خواندن نماز شب به دست می‌آید چگونه رزقی است؟

روایت است کسی که نماز شب بخواند روزی‌اش زیاد می‌شود. منظور از این رزق پول نیست، رزق معنوی است. استاد خوب گیرش می‌آید، رفیق خوب پیدا می‌کند، هم اتاقی خوب گیرش می‌آید، هنگام مسافرت همسفر خوب کنارش می‌نشیند، نه هرویینی، نه سیگاری. داماد خوب، عروس خوب، پدر زن خوب، این‌ها رزق هستند.

ما خیال می‌کنیم که رزق یعنی پول بدست آوریم، می‌گوییم پس چرا ما نماز شب خواندیم پول گیرمان نیامد. رزق معنوی مهم‌تراست. اگر کسی نماز شب بخواند رزق معنوی بدست می‌آورد و بعد از آن به اسلام خدمت می‌کند، تالیفات کتاب‌ها. اما اگر نماز شب نخواند، آخوند بخور و بخواب می‌شود. «علم یعلم» را نمی‌تواند بسازد اما «نام ینام» را خوب می‌تواند بسازد! «اکل یاکل» را هم خوب می‌سازد، از علم خبری نیست.

عالم ربانی چه کسی است؟

خواب و خوراک کار منه! خدا نگهدار منه! کسی که اهل نماز شب نباشد آخوند به درد بخور نیست، کاسب است! اول به حسابش پول بریزید بعد منبر می‌رود! به یک پیش‌نماز گفتند بعد از نماز صحبت هم بکن، گفت قراردادی که با من بسته‌اید فقط در مورد نماز است، برای منبر باید جدا قرارداد بندید، این‌ها عالم ربانی نیستند.

عالم ربانی آقای اوسطی است. 3-4 ماه پیش تلفن کردند تشریف بیاورید، فرمودند می‌آیم اما پاکت نمی‌گیرم. تشریف آوردند، به جای پاکت، کتاب دادیم. ماه بعد که دعوت کردیم فرمودند کتاب هم ندهید. الان 3 ماه است ایشان منزل ما منبر می‌روند، پول هم نمی‌گیرند. چند نفر داریم شبیه آقای اوسطی که با ما طی کنند پول نگیرند؟ می‌خواهم 3 نفر دیگر هم پیدا کنم تا منزلم را وقف کنم برای حسینیه و بعد از مردنم خیالم راحت شود.

از فواید نماز شب خوشبو شدن است

از فوائد دیگر نماز شب این است که خوشبو می‌شوی. من با بعضی‌ها معانقه می‌کنم می‌بینم خیلی معطرند. بعضی‌ها عطر هم می‌زنند بوی بد می‌دهند، اما بعضی‌ها عطر هم نمی‌زنند، اما وقتی معانقه می‌کنند خوشبو هستند. این مال نماز شب است.

حدیث است کسی اگر نماز شب بخواند و فردا بگوید ندارم به من کمک کنید، دروغ می‌گوید. این نمی‌شود که کسی نماز شب بخواند و فردا برای نهار معطل بماند.

دوش مرغی به صبح می‌نالید
عقل و صبرم ببرد و طاقت و هوش
یکی از دوستان مخلص را
مگر آواز من رسید بگوش
گفت گمان نمی‌کردم که تورا
بانگ مرغی چنین کند مدهوش
گفت این شرط آدمیت نیست
مرغ، تسبیح گویان و من خاموش

مرغ که سحر می‌خواند می‌گوید «اذکروا الله یا غافلین» یعنی ای بی خبرها بلند شوید از خواب یاد خدا کنید!

تنها شبی که خروس‌ها نخواندند

خروس‌ها از اول خلقتشان تاکنون هر شب می‌خوانند به جز یک شب. آن شبی که بنی اسراییل به امر خدا طلاهای قبطیان را بعنوان عاریه امانت گرفتند. قبطیان مریدان فرعون بودند و اسراییل مریدان حضرت موسی. دستور صادر شد که طلاهای آن‌ها را بگیرید. طلاهای آن‌ها را گرفتند تا شب تحویل بدهند. قبطی‌ها شب دیدند اسراییلی‌ها نیامدند طلاها را بدهند، قبطی‌ها دیدند اسراییلی‌ها طلاها را برده‌اند.

رفتند پیش فرعون گفتند: اسراییلی‌ها صبح طلاهای ما را گرفتند و از شهر بیرون رفتند، هیچ‌کس در شهر نیست، چه کنیم؟ فرعون گفت: خروس‌ها که خواندند تعقیبشان کنید. لشکر آماده باش شد. موسی و اسراییل، همه از مصر بیرون رفتند و طلاها را با خود بردند. آن شب خدا به خروس‌‌ها فرمود نخوانید. ساعت و زنگ نبود، رادیو نبود، شیپور آماده باش نبود، باید خروس‌ها می‌خواندند.

قبطیان هرچه نشستند که خروس‌ها بخوانند دیدند خروس‌ها نخواندند. یک شب به امر خدا نماز شبشان قضا شد، وقتی بلند شدند، دیدند صبح شده، به نماز صبح رسیدند، اما به نماز شب، نرسیدند. صبح پیش فرعون رفتند گفتند که ما هر چه نشستیم خروس‌ها نخواندند، چکار کنیم؟ گفت همین الان بروید. خودش هم سوار اسب شد و جلوی آن‌ها حرکت کرد.

زمانی رسیدند به رود نیل که آخرین نفر از اسراییلی‌ها داشت از کوچه‌ای که به اعجاز حضرت موسی باز شده بود، خارج می‌شد. فرعون دستور داد که بروید. قبطیان می‌ترسیدند که اگر وارد رودخانه شوند، آب‌ها بهم بخورند و غرق شوند. گفتند اول خودت برو تا ما هم برویم. فرعون ترسید برود.

جبرئیل سوار اسب ماده وارد کوچه شد، اسب فرعون، نر بود، تا چشمش به اسب جبرئیل افتاد پرید دنبال او و وارد کوچه شد. قبطی‌ها هم دنبال او رفتند. نفر آخر اسراییل که از دریا خارج شد، نفر آخر قبطی‌ها وارد دریا شد «و اغرقنا آل فرعون»، ما تمام آل فرعون را غرق کردیم. جنازه فرعون با چهار خروار اسلحه از آب بیرون آمد که الان جنازه در موزه لندن است.

خدا به همه ما توفیق بدهد نماز شب را با عشق بخوانیم. نماز شب، را گاهی با کسالت می‌خوانیم، فایده ندارد.
هرکه سحر ندارد از خود خبر ندارد

ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز
کان سوخته را جان شد و آواز نیامد

عاشق خواب ندارد

آدم باید عاشق باشد. یک وقتی کسی عاشق دیگری شده بود. معشوق به عاشق گفت فلان ساعت می‌آیم. عاشق خوشحال شد با خود گفت: عجب! معشوق به من قول داده که 2 بعد ازظهر می‌آیم. وقتی معشوق آمد دید که عاشق خواب است و خرخر می‌کند، یک مشت گردو در جیبش ریخت و رفت. بعد از چند روز عاشق گله کرد و گفت چطور نیامدی؟ معشوق گفت برو تورا چه به عاشقی؟! تو باید بروی گردو بازی کنی! عاشق که خواب ندارد.

آیه‌الله حسن زاده آملی در کتاب الهی‌نامه‌‌شان دارند که هر که سحر ندارد، از خود خبر ندارد. خدایا کمک کن که از خودمان باخبر شویم و بفهمیم که هستیم، ما باید خودمان را پیدا کنیم. روایتی داریم که مردم دنبال گمشده‌شان می‌گردند اما دنبال خودشان نمی‌گردند.

نشانه یقین چیست؟

وضو بگیرید و تنها که شدید از خود صد بار بپرسید من که هستم؟ شاید خودت را پیدا کنی. اگر خودمان را پیدا کنیم شب اصلا نمی‌خوابیم. مثل زید ابن حارثه می‌شویم. زید ابن حارثه کنار ستون نشسته بود. رسول خدا فرمود: «کیف اصبحت یا زید»؟ زید گفت: «اصبحت موقنا» یعنی صبح کردم در حال یقین. حضرت فرمود: هرچیزی نشانه‌ای دارد، نشانه یقین تو چیست؟ گفت: شب‌ها خوابم نمی‌برد.

ما نمی‌گوییم شب‌ها نخوابید. کمی استراحت کنید. کراهت دارد شب‌ها اصلا نخوابیم. شب‌ها زودتر بخوابید که سحر خودتان بدون اینکه ساعت کوک کنید از روی عشق، از خواب بلند شوید. اگر عاشق شدی، نماز شب خواندی، طلبه‌ای وگرنه برو دنبال کسب و کار.

خدایا این توفیقات را تا آخر عمر از ما سلب مفرما! توفیق نماز شب به همه ما مرحمت بفرما! خدایا حال نماز شب به ما عطا بفرما! خدایا گناهانی که سبب شده ما نماز شب نخوانیم را بیامرز!

چیزی که سبب می‌شود انسان نماز شب نخواند

از امام صادق (ع) پرسیدند: که من هر شب می‌خواهم نماز شب بخوانم اما نمی‌شود، چکار کنم؟ فرمودند: گناهانت زنجیرت کرده‌اند. استغفار کنید، بعد نماز عصر 70 تا استغفار از تعقیبات است، استغفار کنید.

 نظر دهید »

آيت ‌الله جوادي ‌آملي : حوزه موجب بقاي نظام اسلامي است

06 دی 1391 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)

 

آیت‌الله جوادی‌آملی حوزه و روحانیت را حافظ دین مردم و بقای نظام اسلامی عنوان کرد .
وی امروز در جمع طلاب و فضلای حوزه علمیه گفت: نخستین وظیفه روحانیون ، تبلیغ، ترویج و رساندن دین خدا به مردم است.
وی افزود : عزیمت روحانیون و علما به شهر و دیار خود موجب ترویج دین، سیره رسول الله (ص) معارف اهل بیت (ع) و حفظ انقلاب خواهند شد .
آیت الله جوادی آملی با اشاره به جایگاه شهر مقدس قم اضافه کردند: امروز بیش از 70 ملیت از سراسر جهان به شهر قم برای فرا گیری علم دین می آیند و مضجع نورانی حضرت معصومه (س) و بزرگان و علما موجب برکت این شهرمقدس شده است .

 نظر دهید »

نماز بی روح

04 دی 1391 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)


آيت الله شيخ محمد تقي آملي:


درباره نماز بي روح
مي فرمايند: «نماز بي روح يعني بي توجه و التفات به حق، تنها کاري که مي کند تکليف را از گردن صاحبش ساقط مي کند؛
لکن مقام و منزلتي را در نزد خدا دارا نخواهد شد.
نمازي که روح نداشته باشد مانند آن است که شخصي، مردار گنديده اي را نزد پادشاهي به تحفه برد و از او تقاضاي قبولي آن را داشته باشد! مي خواهيم ببينيم آيا پادشاه او را قبول مي کند، يا آن که بر سر صاحبش مي کوبد…
کليه اعمال صادره از ما بايد داراي مغز و روح باشد، والا فايده ندارد».
باران فيض- ص 102


 1 نظر
  • 1
  • ...
  • 156
  • 157
  • 158
  • ...
  • 159
  • ...
  • 160
  • 161
  • 162
  • ...
  • 163
  • ...
  • 164
  • 165
  • 166
  • ...
  • 174

معرفی حوزه علمیه حضرت عبدالعظیم ع

شهرری، زمانی دارای حوزه‌های بسیار بوده و یک مرکز علمی محسوب می شد که مهم‌ترین عامل آن، حُسن‌ همجواری با مشاهد شریفه سه امامزاده بزرگوار، خصوصاً حضرت عبدالعظیم(ع) است که در این باره یکی از مراجع عالی‌قدر شیعه، حضرت‌ ایة الله ‌بهجت به طلاب فرمودند: «شما در جوار گنج الهی هستید، قدر آن را بدانید». قدمت حوزه علمیه آستان حضرت عبدالعظیم(ع) به سال‌های اوایل پیروزی انقلاب اسلامی بر می گردد. در اواسط شهریور 1359 بنای مقبره رضاخانی تخریب و به جای آن حوزه علمیه احداث شد و در 1366 حدود هفتاد نفر طلبه برای سال اول پذیرفته شدند. حوزه ‌علمیه آستان ‌حضرت‌عبدالعظیم(ع) ظرفیت ‌پذیرش سیصد طلبه علوم دینی در دو سطح 2و 3 را داراست و ساختمان آن از کلّیه امکانات آموزشی و رفاهی برخوردار است و از این جهت جزء معدود حوزه‌های کشور است. زیر بنای کلّ ساختمان 11 هزار و 500 متر مربع و محوطه، 6500 متر مربع و مساحت کلّ مدرسه 18 هزار متر مربع است.

جستجو

موضوعات

  • همه
  • طب سنتی و پزشکی
  • سیاسی
  • مناسبتهای سال
  • اخبار حوزه
  • علمی
  • مذهبی
  • عمومی
  • دست نوشته های یک طلبه
  • نرم افزار
  • شهداء
  • استفتائات
  • جدیدترین مقالات
  • برگی از زندگی علما
  • فراخوان
  • پژوهش
  • معرفی رسانه
  • منِ طلبه
  • نمونه سوالات امتحانی سطح2
  • داستان های پند آموز

پیوندهای روزانه


پشتیبانی سامانه وبلاگ مدارس
وبلاگ خانم یادگاری
گفته ها و ناگفته های یک طلبه
شبکه اجتماعی هادی نت
دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبري
دفتر مقام معظم رهبري

خبرنامه

آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          

اوقات شرعی

امروز: سه شنبه 25 آذر 1404
اوقات شرعی به افق:
  • اذان صبح اذان صبح:
  • طلوع آفتاب طلوع آفتاب:
  • اذان ظهر اذان ظهر:
  • غروب آفتاب غروب آفتاب:
  • اذان مغرب اذان مغرب:
  • نیمه شب شرعی نیمه شب شرعی: