• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

  • سخن حضرت آیت الله بهجت درباره مقام حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) در جمع طلاب :" شما در جوار گنج الهی هستید قدر آن را بدانید ***

در کوی ما شکسته دلی میخرند و بس..

14 تیر 1393 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)

 

علامه حسن زاده فرموند:


آقای من،پیشانی صدق و اخلاص در دیدگاه دولت نِه و از صمیم قلب بگو آمدم …
اگر گفتند: اینجا چرا آمدی؟ بگو به کجا بروم و به کدام در رو کنم ؟
اگر گفتند :تا به حال کجا بودی؟ بگو راه گم کرده بودم !
اگر گفتند :چه چیزی آورده ای؟
بگو : «دل شکسته» که از شما نقل است:
در کوی ما شکسته دلی می خرند و بس ..بازار خود فروشی از آن سوی دیگر است ..
اگر گفتند بیرونش کنید ! بگو:
نمی روم ز دیار شما به کشور دیگر .. برون کنید از این در،در آیم از در دیگر !
اگر گفتند: این جرأت را از که آموختی ؟
بگو: از حلم شما
اگر گفتند قابلیّت استفاضه نداری، بگو:قابلیت را هم افاضه می فرمایید!

اگر گفتند:مُذنبی (گناهکاری)
بگو:اوّلاً شنیدم شما غفّارید … ثانیاً من ملک نیستم و آدم زاده ام ! و ثالثاً:
ناکرده گنه در این جهان کیست بگو! .. آنکس که گنه نکرده و زیست بگو
من بـد کنــم و تو بــد مکافات دهـی.. پس فرق میـان من و تو چیست بگو !
اگر گفتند:چه می خواهی؟بگو:

جز تو ما را هوای دیگر نیست .. جز لقای تو هیچ در سر نیست..

حضرت علامه حسن زاده آملی (حفظه الله )-تازیانه سلوک

 1 نظر

خسته‌شدن ازظلم برای ظهورکافی نیست

30 خرداد 1393 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)


 

عقیق: «انتظار عامیانه» عنوان اولین فصل کتاب «انتظار عامیانه، انتظار عالمانه، انتظار عارفانه» است. حجت الاسلام و المسلمین پناهیان در فصل اول این کتاب به معرفی و بررسی انواع انتظار عامیانه و آثار سوء آن پرداخته است و سپس فواید و برکاتی که با کنار گذاشتن نگاه عامیانه پدیدار می‌شود را برشمرده است.


نوع سوم نگاه عامیانه: «نجات از ظلم و دیگر هیچ»/ مردم باید علاوه بر خسته شدن از ظلم، آمادۀ پذیرش عدالت هم باشند

یکی از این ویژگی‌ها و شرایط ظهور، مطلب مشهور «ظهور عدل پس از فراگیری ظلم و جور» است. در روایات هم داریم که «حضرت زمانی ظهور می‌کنند که زمین پر از ظلم و جور شده باشد.»(1) ولی می‌توان از همین حقیقت روشن و مسلّم هم تصوری عامیانه داشت. تصور عامیانه از این حقیقت، آن است که فکر کنیم صِرف به ستوه آمدن مردم از ظلم و یا به اوج رسیدن جور، برای تحقق فرج کافی است؛ و دیگر نیازی به آمادگی مردم برای «پذیرش عدالت» نیست.

در حالی که در میان مردمی که صرفاً از ظلم خسته شده‌اند، ولی تحمل عدالت را هم ندارند، تشکیل یک حکومت عادلانه اصلاً حکومت ماندگاری نخواهد بود. برای درک بهتر این مطلب می‌توان نگاهی به تاریخ صدر اسلام و حکومت حضرت علی‌(ع) انداخت:

چرا امیرالمؤمنین(ع) خلافت را نمی‌پذیرفت؟ آیا تعارف می‌کردند یا مردم تحمل عدالت را نداشتند؟

بعد از 25 سال دوران غربت امیرالمؤمنین‌(ع)، پس از آنکه نارضایتی مردم از ظلم و جورِ عوامل حکومت به اوج خود رسیده بود (تا جایی که در اثر همین نارضایتی‌ها و با وجود ممانعت و مخالفت شدید حضرت علی‌(ع)، خلیفۀ سوم به قتل رسید) مردم برای انتخاب حضرت علی‌(ع) به عنوان خلیفۀ مسلمین به در خانۀ امیرالمؤمنین‌(ع) هجوم آوردند. مردم به شدت اصرار می‌کردند که «یا علی! شما باید حکومت را به عهده بگیرید.»، اما حضرت می‌فرمودند: «نه، من را رها کنید.»(2)

چرا در مقابل این همه اصرار برای خلافت، حضرت امتناع می‌کردند؟ آیا ایشان تعارف داشتند؟ در حالی که حضرت اساساً اهل تعارف نبودند، چه رسد به تعارف در چنین اموری. پس علت این امتناع چه بود؟ مگر ایشان بیست و پنج سال منتظر نبودند که مردم بیایند؟ حالا که مردم آمده‌اند، چرا امتناع می‌کنند؟ جای ترس از اینکه دیگران هم بخواهند حضرت را متهم به جاه‌طلبی کنند هم نبود؛ و اساساً چنین ترسی در مورد شخصیتی مانند امیرالمؤمنین علی‌(ع) معنا ندارد. وقتی پای «انجام تکلیف» به میان بیاید، دیگر چه جای این‌گونه امور است؟(3)

علت اساسی امتناع حضرت این بود که هرچند مردم از ظلم خسته شده بودند، اما خواهان عدالت هم نبودند. آنها اساساً نه عدالت و لوازم آن را درست می‌فهمیدند و نه می‌توانستند آن را تحمل کنند. خیلی بین این دو فرق است. اگر مردم اهل تحمل عدالت بودند، آن‌گونه حضرت را در دوران حکومتش شکنجه نمی‌کردند!(4)

الان مردم عالم از ظلم اسرائیل و آمریکا خسته شده‌اند، اما آیا این کافی است؟ باید دید آیا مردم طاقت عدالت را دارند؟ آیا معنای عدل را می‌فهمند؟ آیا می‌دانند که چه تغییراتی باید اتفاق بیفتد تا این ظلم برطرف گردد؟ آیا لوازمش را درک می‌کنند؟ امروز اگر بعضی از لوازم عدالت در میان مؤمنین هم گفته شود، ممکن است این نگرانی به وجود بیاید که «نکند نتوانیم تحمل کنیم!» همان‌طور که در روایات آمده است که برخی نمی‌توانند تحمل کنند.(5)

صفحات: 1· 2

 نظر دهید »

۱۴ توصیه اخلاقی شیخ نخودکی

25 خرداد 1393 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)

هفدهم شعبان سال 1361 هجری قمری در جوار بارگاه مطهر و منور حضرت علی بن موسی الرضا(ع) بزرگ عارف شیعی شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی دعوت حق را لبیک گفت و جان به جان آفرین تسلیم کرد .

به مناسبت سالروز وفات این عارف بالله در ادامه به بازخوانی اجمالی زندگانی شیخ نخودکی همراه با دو نمونه از کرامات ایشان می‌پردازیم :

شیخ حسنعلی فرزند علی‌اکبر مقدادی اصفهانی معروف به نخودکی اصفهانی، فقیه، عارف، زاهد و صاحب کرامات فراوان، در سال 1279 در نیمه ماه ذی‌‌القعده در خانواده‌‌ای متدین و متقی چشم به جهان گشود .

پدرش، مرحوم ملاعلی‌اکبر، مردی متقی و پرهیزگار و معاشر و دوستدار اهل علم و ملازم مردان حق و عارفان بزرگی همچون حاج محمدصادق تخت پولادی بود، او بر اثر مشاهده کراماتی از حاج محمدصادق در مورد همسرش و افزایش شیر در سینه او تا آخر عمرش از ارادتمندان ویژه مرحوم حاجی محمدصادق شد و مدت  22 سال در خدمت او بود و شب‌های دوشنبه و جمعه نزد او می‌‌رفت و در تخت پولاد با او به عبادت و ریاضت می‌‌پرداخت .

پدر حسنعلی نیمی از آنچه که از راه کسب و کار به دست می‌‌آورد، در اختیار حاج محمدصادق می‌گذاشت و به همراه او به فقرا و مستمندان کمک می‌رساند .

شیخ حسنعلی اصفهانی، سیر تهذیب روح و روان را از همان کودکی و به همت پدر خویش آغاز کرد، پدرش، ملاعلی‌اکبر، حسنعلی را از همان کودکی در هر سحرگاه بیدار و او را به نماز، دعا، راز و نیاز و یاد خدا آشنا می‌کرد، وی تا یازده سالگی در خدمت حاجی محمدصادق تخت پولادی بود و از او دستور می‌گرفت، آن مرد خدا، او را به نماز، روزه و انجام مستحبات و نوافل شب آشنا کرد .

او بیشتر شب‌ها تا صبح بیدار می‌ماند و از پانزده سالگی تا پایان عمر پر برکتش، هر ساله ماه رجب و شعبان و رمضان و ایام البیض هر ماه را روزه‌دار بود .

*مداوا با فراموشی

یکی از اعیان و ملاکان نقل می‌کند: مدت‌ها به بیماری قند شدیدی مبتلا بودم و گاهگاه ضعف بر من مستولی می‌شد تا آنکه سفری به آستان امام هشتم(ع) کردم و در صحن مطهر به همان ضعف و رخوت شدید دچار شدم .

یکی از خدام آستانه مرا به جناب شیخ هدایت کرد. چون خدمت آن بزرگمرد رسیدم و حال خود را شرح دادم، حبه قندی مرحمت کردند و فرمودند: بخور، بسیاری از امراض است که با فراموشی از میان می‌رود .

قند را خوردم تا سه روز از خاطرم رفت که مبتلا به چنان کسالتی هستم و در آن روز متوجه شدم که دیگر اثری از آن بیماری در من نیست. بهبودی حال خود را به خدمت شیخ عرض کردم. فرمودند: از این واقعه با کسی سخن مگو .

اما من پس از ده سال یک روز در محفلی، ماجرای بهبودی خود را در اثر نفس آن مرد بزرگ بازگو کردم و با کمال تأسف بیماری‌ام عود کرد .

*تو بخور، او مداوا می‌شود

پاسبانی می‌گفت: همسر من مدت‌ها کسالت داشت و سرانجام قریب شش ماه بود که به طور کلی بستری شده بود و قادر به حرکت نبود. بنا به توصیه دوستان خدمت مرحوم حاج شیخ حسنعلی اصفهانی رفتم و از کسالت همسرم به ایشان شکوه کردم .

خرمایی مرحمت کردند و فرمودند: بخور. عرض کردم: عیالم مریض است. فرمودند : تو خرما را بخور او بهبود می‌یابد. در دلم گذشت که شاید از بهبود همسرم مأیوس هستند ولی نخواسته‌اند که مرا ناامید باز گردانند .

به منزل مراجعت و دق‌الباب کردم، با کمال تعجب، همسر بیمارم در حالی که جارویی در دست داشت، در خانه را بر روی من گشود. پرسیدم: چه شد که از جای خود برخاستی؟

گفت: ساعتی پیش در بستر افتاده بودم، ناگهان دیدم مثل آنکه چیز سنگینی از روی من برداشته شد. احساس کردم شفا یافته‌ام، برخاستم و به نظافت منزل مشغول شدم .

پاسبان می‌گفت: درست در همان ساعت که من خرمای مرحمتی حاج شیخ را خوردم، همسرم شفا یافته بود .

*توصیه‌های چهارده‌گانه شیخ نخودکی

1- آنکه نمازهای یومیه خویش را در اول وقت آن‌ها به جای آوری .

2- آنکه در انجام حوائج مردم، هر قدر که می‌توانی بکوشی و هرگز میندیش که فلان کار بزرگ از من ساخته نیست،‌ زیرا اگر بنده خدا در راه حق گامی بردارد، خداوند نیز او را یاری خواهد فرمود.

3- آنکه سادات را بسیار گرامی و محترم شماری و هرچه داری، ‌در راه ایشان خرج و صرف کنی و از فقر در این کار پروا نکنی، اگر تهیدست گشتی، دیگر تو را وظیفه‌ای نیست.

4- از تهجد و نماز شب غفلت مکن و تقوا و پرهیز پیشه خود ساز.

5- به آن مقدار تحصیل کن که از قید تقلید وا رهی.

6- بدان ‌که انجام امور مکروه، موجب تنزل مقام بنده خدا می‌شود و به عکس، اتیان مستحبات، مرتبه او را ترقی می‌بخشد.

7- بدان ‌که در راه حق و سلوک این طریق، اگر به جایی رسیده‌ام، به برکت بیداری شب‌ها و مراقبت در امور مستحب و ترک مکروهات بوده است، ولی اصل و روح همه این اعمال، خدمت به رسول‌اکرم(ص) است.

8- عمده نظر در دو مطلب است: یکی غذای حلال، دوم توجه در نماز و اصلاح آن، اگر این دو درست باشد، باقی درست است. عمده هم حقیر، اصلاح قلب است و ذکر «یا حی و یا قیوم» سحرگاه برای همین است.

9- بین‌الطلوعین را به چهار قسمت تقسیم کنید: یکی اذکار و تسبیح، دیگر ادعیه، سوم قرائت قرآن و بالاخره فکری در اعمال روز گذشته. اگر موفق به طاعتی بوده‌اید، شکری کنید و اگر خدای نکرده ابتلا به معصیتی یافته‌اید، استغفار کنید.

10- دیگر آنکه هر روز صدقه دهید، ولو به وجه مختصر. شب‌ها قدری در بی‌اعتباری دنیا و انقلاب آن فکر کنید و ملاحظه کنید که دنیا با اهل دنیا چگونه سلوک می‌کند.

11- در مورد ذکر، در آغاز چند صلوات فرستاده و دل را حاضر کنید و بعد مشغول ذکر شوید.

12-برای توفیق تهجد و گشایش در کار؛ هر صبح از تلاوت قرآن مجید مخصوصاً یس غفلت نکن.

13- حرارتی که بر اثر مصاحبت با مردان بد و شرور در مزاج آدمی پدید می‌آید، جز به‌ وسیله سردی و برودت مصاحبت با نیکان و مردم صالح زایل نمی‌شود.

14- بزرگان خیلی بر احتراز از مجالست با منکران تأکید دارند و گفته‌اند ضرری که یک وسوسه به وجود می‌آورد، در طول سال‌های دراز ممکن نیست بتوان آن را رفع کرد.

شیخ حسنعلی نخودکی دو ماه قبل از رحلتش، اطرافیان و فرزندش را از روز مرگش آگاه کرد و حتی یک بار قبل از تاریخ فوت، روح بلندش از بدن خارج شد، اما با توسل به امام علی بن موسی الرضا(ع)، برای انجام برخی وصایا دوباره حیات ظاهر یافت.

پیکر مطهرش در صحن عتیق، کنار ایوان عباسی در حرم مطهر حضرت امام رضا(ع) به خاک سپرده شده است.


منبع:فارس

 نظر دهید »

برای حفظ دینتان از سه گروه حذر کنید!

22 خرداد 1393 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)


همانا كه رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله و سلّم تا به قيامت هشداردهنده است و هدايت‏ كننده و رسول جنّ و انس، پس از او پيامبر و فرستاده‏ اى نيست و پس از قرآن ديگر كتابى‏ آسمانى نازل نشود.

سليم بن قيس گفت: شنيدم كه على بن ابى طالب عليه السّلام مى‏ فرمود: رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله و سلّم فرمود: بر دين‏تان از سه گروه بر حذر باشيد :

۱ - فردى كه قرآن خواند و از اين بابت بر خود ببالد و پندارد كه مظهر ايمان است و هر چه خواهد تواند كرد، لذا بر برادر مسلمانش شمشير كشد و او را به شرك متهم كند .
على گويد: گفتم: اى رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله و سلّم كدام يك سزاوار شركند؟ فرمود: آن كه به شرك متهم كند .

۲ - فردى كه احاديث او را احمق و نادان بار آورند، كه هر گاه حديث و روايتى تمام شد، به دروغى بزرگتر از آن روى آورد. چنين فردى اگر دجّال را درك كند دنبالش راه افتد.

۳- و فردى كه خداوند او را قدرت و حكومتى داده و پندارد كه اطاعت از او اطاعت از خدا است و نافرمانى او نافرمانى خداست، اين دروغ مى‏ گويد چرا كه اطاعت از مخلوق در جهت نافرمانى خالق حرام است، از آن كس كه نافرمانى خدا مى ‏كند نبايد اطاعت كرد. همانا كه اطاعت از خدا و رسولش و واليان امر روا است يعنى كسانى‏ كه خداوند آنان را به خويش و پيامبرش نزديك ساخته و فرموده: «اطاعت كنيد خداى را و اطاعت كنيد رسول و واليان امر خود را».۱خداوند امر به اطاعت رسول خدا كرده زيرا وى معصوم و پاك است و فرمان به نافرمانى خدا ندهد، و امر به اطاعت واليان امر كرده زيرا آنان معصوم و پاك هستند و به نافرمانى خدا فرمان ندهند.

سليم گفت: على عليه السّلام وقتى از نقل حديث رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله و سلّم فارغ شد، رو كرد به من و فرمود:

بايد كه آسيابى ضلالت ‏كوب باشد كه هرگاه به كار افتد نرم كند و نرمى آن را جلايى است و جلاى آن همان شدت كوبيدن و نرم كردن آن است، و سپس بر خداوند است كه آن را ريشه كن نمايد.

نيكان و پاكان خاندانم بردبارترين و داناترين مردم از كوچك و بزرگشان مى ‏باشند، بدانيد كه خداوند به وسيله ما تنگناها و سختيهاى روزگار را بگشايد و به وسيله ما دروغ و تزوير را دگرگون سازد، بدانيد كه ما خاندانى هستيم كه از حكم خدا حكومت يافته‏ ايم و سخن راست شنيده ‏ايم، اگر از شيوه ما پيروى كنيد و راه ما را بپيمائيد و در پى نشانه‏ هاى ما حركت كنيد با چراغهاى راهنماى ما به سر منزل مقصود رسيد و اگر با ما مخالفت كنيد هلاك شويد و اگر به ما اقتدا كنيد ما را بر اساس قرآن پيش روى خود ببينيد و اگر مخالفت ما كنيد جز به خود ضرر نزنيد.

همانا كه خداوند مردم هر روزگارى را مسئول مى‏ داند،در روزگارشان گواهانى از ما عليه آنان فرا مى‏ خواند؛ هر كس راست و درست باشد او را تصديق كنيم و هر كس كژ و نادرست باشد او را تكذيب كنيم.

همانا كه رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله و سلّم تا به قيامت هشداردهنده است و هدايت‏ كننده و رسول جنّ و انس، پس از او پيامبر و فرستاده‏ اى نيست و پس از قرآن ديگر كتابى‏ آسمانى نازل نشود.

همانا كه براى مردم هر دوره ‏اى هدايت‏گرى و دليلى و راهنمايى است كه آنان را به قرآن و سنّت پيامبرشان هدايت و دلالت مى‏ كند؛ هر گاه هدايت‏گرى از دنيا برود ديگرى مانند خويش را بر جاى گذارد؛ همه‏ شان با قرآن هستند و قرآن با آنان است، از قرآن جدا نشوند و قرآن از آنان جدا نشود تا كه بر رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله و سلّم در كنار حوض كوثر در آيند.

همانا كه ما خاندانى هستيم كه پدرمان ابراهيم عليه السّلام از خداوند براى ما چنين خواست: «قلبهايى قرار بده كه مردم به آنها رو كنند»2 منظور خداوند از آن قلبها فقط ما هستيم. ما كسانى هستيم كه در اين آيه منظور نظر خداوند مى ‏باشيم: «اى كسانى كه ايمان آورديد؛ ركوع و سجود كنيد و پروردگارتان را بپرستيد و كار نيكو كنيد، اميد كه رستگار شويد»3 تا آخر سوره، رسول خدا گواه بر ما و ما گواهان خداوند بر خلقش و حجت‏هاى او در زمينش هستيم.

منظور خداوند در اين آيه ما هستيم: «و اين گونه شما را امّتى ميانه قرار داديم تا گواهان بر مردم باشيد.»4 تا آخر آيه. پس در هر روزگارى امامى از ما وجود دارد كه شاهد بر مردم روزگارش باشد.

پی نوشت ها:
۱- قرآن ۴/ ۵۹
2-قرآن
۱۴/ ۳۷.
3- قرآن
۲۲/ ۷۷- ۷۸.
4- قرآن
۲/ ۱۴۳.
5-تاريخ سياسى صدر اسلام / ترجمه كتاب سليم، ص123تا125.

منبع:جام

 1 نظر

توصیه قرآنی برای کسانی که شام نمیخورند!

21 خرداد 1393 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)


ائمه اطهار و امامان توصیه های بسیار مفید و خوبی در مورد خوردن غذا و سلامت جسم و روح دارند که در کتاب هایی همچون مفاتیح الحکایات و الکافی و .. به چشم می خورند.
باوری که به اشتباه در میان افراد جوامع گوناگون گسترده است نخوردن شام به دلیل جلوگیری از افزایش وزن و رعایت ودنبال کردن رژیم لاغری است که پیشوایان دینی در این مورد احادیثی مطرح کرده اند که بسیار قابل توجه است .
در این مورد سخنی از امام صادق (ع) نقل شده است که ایشان می فرمایند: با نخوردن شام رگی در بدن می میرد که هرگز دیگر زنده نخواهد شد.

غذا خوردن
همچنین امام علی (ع) می فرمایند: حضرت محمد در ابتدای تاریکی شب شام می خورد و این امر بسیار برای سلامت تن مهم است چرا که اگر خوردن شام به دیر وقت موکول شود بدن را به تباهی می کشد.
حضرت محمد (ص) می فرمایند: نخوردن شام انسان را پیر می کند.
از تمام سخنان ائمه توصیه ای کارساز به دست می آید که آنها توصیه کرده اند که حتما شام بخورید حتی سه لقمه نان و نمک که تاکیید آنان را نشان می دهد.


منبع:بجنا

 1 نظر
  • 1
  • ...
  • 13
  • 14
  • 15
  • ...
  • 16
  • ...
  • 17
  • 18
  • 19
  • ...
  • 20
  • ...
  • 21
  • 22
  • 23
  • ...
  • 174

معرفی حوزه علمیه حضرت عبدالعظیم ع

شهرری، زمانی دارای حوزه‌های بسیار بوده و یک مرکز علمی محسوب می شد که مهم‌ترین عامل آن، حُسن‌ همجواری با مشاهد شریفه سه امامزاده بزرگوار، خصوصاً حضرت عبدالعظیم(ع) است که در این باره یکی از مراجع عالی‌قدر شیعه، حضرت‌ ایة الله ‌بهجت به طلاب فرمودند: «شما در جوار گنج الهی هستید، قدر آن را بدانید». قدمت حوزه علمیه آستان حضرت عبدالعظیم(ع) به سال‌های اوایل پیروزی انقلاب اسلامی بر می گردد. در اواسط شهریور 1359 بنای مقبره رضاخانی تخریب و به جای آن حوزه علمیه احداث شد و در 1366 حدود هفتاد نفر طلبه برای سال اول پذیرفته شدند. حوزه ‌علمیه آستان ‌حضرت‌عبدالعظیم(ع) ظرفیت ‌پذیرش سیصد طلبه علوم دینی در دو سطح 2و 3 را داراست و ساختمان آن از کلّیه امکانات آموزشی و رفاهی برخوردار است و از این جهت جزء معدود حوزه‌های کشور است. زیر بنای کلّ ساختمان 11 هزار و 500 متر مربع و محوطه، 6500 متر مربع و مساحت کلّ مدرسه 18 هزار متر مربع است.

جستجو

موضوعات

  • همه
  • طب سنتی و پزشکی
  • سیاسی
  • مناسبتهای سال
  • اخبار حوزه
  • علمی
  • مذهبی
  • عمومی
  • دست نوشته های یک طلبه
  • نرم افزار
  • شهداء
  • استفتائات
  • جدیدترین مقالات
  • برگی از زندگی علما
  • فراخوان
  • پژوهش
  • معرفی رسانه
  • منِ طلبه
  • نمونه سوالات امتحانی سطح2
  • داستان های پند آموز

پیوندهای روزانه


پشتیبانی سامانه وبلاگ مدارس
وبلاگ خانم یادگاری
گفته ها و ناگفته های یک طلبه
شبکه اجتماعی هادی نت
دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبري
دفتر مقام معظم رهبري

خبرنامه

آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          

اوقات شرعی

امروز: یکشنبه 23 آذر 1404
اوقات شرعی به افق:
  • اذان صبح اذان صبح:
  • طلوع آفتاب طلوع آفتاب:
  • اذان ظهر اذان ظهر:
  • غروب آفتاب غروب آفتاب:
  • اذان مغرب اذان مغرب:
  • نیمه شب شرعی نیمه شب شرعی: