• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

  • سخن حضرت آیت الله بهجت درباره مقام حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) در جمع طلاب :" شما در جوار گنج الهی هستید قدر آن را بدانید ***

رفتار با سادات را بیاموزیم

16 تیر 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)

 

حسين بن حسن فرزند جعفر بن محمد بن اسماعيل (پسر حضرت صادق (عليه السلام )) در قم زندگى مى كرد و آشكارا شرب خمر مى نمود. روزى به واسطه احتياجى پيش احمد بن اسحق كه وكيل اوقاف بود رفت و اجازه ورود خواست . احمد او را اجازه نداد. حسين با اندوه و گرفتگى زياد به منزل خود برگشت . پس از اين جريان احمد بن اسحق براى انجام دادن مراسم حج به طرف مكه رهسپار شد. همى كه بسر من راءى (سامرا) رسيد اجازه ورود به خانه حضرت امام حسن عسكرى (عليه السلام ) را خواست تا خدمت آنجناب مشرف شود. حضرت به او اجازه ندادند. احمد از بى اعتنائى ايشان گريه زيادى نمود و بالاخره از كثرت زارى و تضرعى كه كرد اجازه گرفت .


وارد شد، پس از سلام عرض كرد: يابن رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم ) از چه رو به من اجازه نداديد؟ با اينكه من از دوستان و شيعيان شما هستم . فرمود زيرا تو پسر عموى مرا از در خانه برگردانيدى . احمد گريان شده سوگند ياد كرد كه او را فقط به واسطه شرابخوارى اجازه ندادم تا شايد متنبه شود و توبه كند. حضرت عسكرى (عليه السلام ) فرمود راست مى گوئى ولى چاره اى نيست از احترام و گرامى داشتن آنها به هر حالى كه باشند و نبايد خوار و كوچك شمارى يا اهانت كنى به ايشان كه در اينصورت از زيانكاران خواهى بود. چون به ما انتساب بستگى دارند. احمد به قم بازگشت . اعيان و اشراف مردم به ديدن او آمدند و حسين نيز با آنها همراه بود.


همين كه چشم احمد بن اسحاق به حسين افتاد از جاى پريد و او را استقبال كرد و بسيار احترام نمود، و در پهلوى خودش بالاى مجلس ‍ نشانيد. حسين از اين كار احمد بى اندازه در شگفت شد و سبب آنرا پرسيد. احمد جريان شرفيابى به خدمت حضرت عسكرى (عليه السلام ) و آنچه آنجناب گفته بود شرح داد.


حسين بعد از شنيدن اين پيش آمد پشيمان شد و از كارهاى زشت خود توبه كرد. وقتى كه به منزل برگشت هر چه شراب داشت به زمين ريخت و وسايل شرابخوارى را شكست . حسين به واسطه اين جريان از پرهيزگاران و عبادت كنندگان شد. پيوسته ملازم مساجد بود و در آستانه حرم حضرت فاطمه دختر موسى بن جعفر (عليه السلام ) دفن گرديد.(1)

1- مستدرك الوسائل ، ج 2، ص 500.

 

منبع:جام

 

 

 1 نظر

چرا بعد از دعا کردن دست‌ها را به صورتمان می‌کشیم

16 تیر 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)


بعضی از اعمالی که در میان مردم رایج است و عده بی‌شماری به انجام آنها اهتمام می‌ورزند بعضاً به تصور اینکه آن عمل صحیح است انجام می‌دهند اما در حالی که از شیوه درست آن غافل هستند، از این رو بر آن شدیم تا مواردی را که شیوع بیشتری در جامعه دارد از کتاب «عمل‌های اشتباه، پاسخ‌های صحیح» اثر حجت‌الاسلام علی سنجرانی برای علاقه‌مندان ذکر کنیم.

1- با اینکه پیامبران و امامان معصومند، پس چرا استغفار و گریه می‌کنند؟

پاسخ: اگر سالن بزرگی را با نور کمی روشن کردیم جز اجناس و اشیای بزرگ را نخواهیم دید ولی اگر همین سالن را با نور زیاد روشن کردیم حتی یک پوست تخمه و ذره کاغذ دیده خواهد شد. نور افراد عادی کم است، از این رو تنها گناهان بزرگ خود را می‌بینند ولی پیامبران و امامان معصوم(ع) که از نور ایمان بسیار بالایی برخوردارند حتی اگر یک لحظه از عمرشان را به اعلی درجه ممکن بهره نگیرند، دست به دعا و گریه بر می‌دارند. مثال دیگر: دراز کردن پا برای کسی که درد پا دارد، نه حرام است نه مکروه، ولی می‌بینیم که گرفتاران به درد پا به هنگام دراز کردن پا از اطرافیان خود عذرخواهی می‌کنند، زیرا برای آنان احترامی قائلند که حتی از کار مباح خود شرمنده هستند.

مثال دیگر: گاهی افرادی که در تلویزیون مشغول نقل اخبارند سرفه می‌کنند و فوراً از تمام بینندگان عذرخواهی می‌کنند، با اینکه سرفه کردن گناه ندارد ولی چون خودشان را در محضر مردم می‌بینند، عذرخواهی می‌کنند. اولیای خدا نسبت به ذات مقدس او چنان معرفت و شناختی دارند که اگر عبادات جن و انس را نیز داشته باشند، خودشان را مقصر می‌دانند.

2- به چه دلیل بعد از دعا کردن دست‌ها را به صورت می‌کشیم؟

پاسخ: در پاسخ به این سؤال استناد کرده‌ام به روایات موجود که از اهل بیت (ع) است: پیامبر اکرم(ص) در خطبه شعبانیه فرمودند: «و ارفعوا الیه ایدیکم بالدعاء فی اوقات صلواتکم، فانّها افضل الساعات، ینظر الله عزوجل‌ فیها بالرحمة إلی عباده» هنگام نماز دست‌ها را به دعا بلند کنید که بهترین لحظاتی که خدا با رحمت به بندگانش می‌نگرد این لحظات است.

وقتی انسان دست به دعا برداشت، طبق روایات و سنت معصومین (ع) مستحب است آن را بر سر و صورت خود بکشد، برای اینکه لطف خدا به این دست پاسخ داده است دستی که به سوی خدا دراز شود یقیناً خالی بر نمی‌‌گردد و دستی که عطای الهی را دریافت کرد، گرامی است بنابراین خوب است آن را به صورت یا به سر بکشد گاهی امام سجاد (ع) چیزی که به سائل مرحمت می‌‌فرمودند، دست مبارک را می‌بویید و می‌گفت: این دست به دست الهی رسیده؛ چون خدا فرمود: «هُوَ یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَیَأْخُذُ الصَّدَقَاتِ» آنان که این شامه را دارند، می‌توانند با بو کردن دست، نشانه دست الهی را استشمام کنند و جزو همین حکمت‌هاست آنچه گفته می‌شود: بوی بهشت از فاصله هزار سال استشمام می‌شود، گروهی آن را حس می‌کنند و عده‌ای محرومند.

3- افرادی هستند که نماز نمی‌خوانند و می‌گویند «دلت پاک باشد» آیا مسلمانی بدون نماز می‌شود؟

پاسخ: در سوره مبارکه نصر می‌خوانیم که مردم وارد دین می‌شوند؛ «یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا» و در جای دیگر در سوره حجرات آیه 14 به کسانی که شعار دینداری می‌دادند، گفته می‌شود: هنوز ایمان وارد دلهای شما نشده است:« وَلَمَّا یَدْخُلِ الْإِیمَانُ فِی قُلُوبِکُمْ» یعنی دین باید وارد قلب‌های مردم شود.

پس، دینداری مراحلی دارد: مرحله گرم شدن، مرحله داغ شدن و مرحله پختن شدن. هر گرم و داغی، سرد می‌شود ولی هیچ پخته‌ای خام نمی‌شود.

ورود مردم در دین آسان است. هر کس بگوید: «‎أشْهَدُ أَنْ لا إِلهَ إِلاّ الله وَأَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ الله» مسلمان است، این مرحله گرم شدن است اما بالاتر از گرم شدن، داغ شدن است اصحاب پیامبر با احساس و هیجان داغی به جبهه‌ها می‌رفتند و حاضر بودن در کنار پیامبر(ص) جان‌فشانی کنند ولی قرآن در سوره انفال آیه 41 می‌فرماید: «وَاعْلَمُواْ أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن شَیْءٍ فَأَنَّ لِلّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی الْقُرْبَى وَالْیَتَامَى وَالْمَسَاکِینِ وَابْنِ السَّبِیلِ إِن کُنتُمْ آمَنتُمْ بِاللّهِ» اگر دین دارید، خمس غنائم جنگی را بدهید.

پس، کسانی که شهادتین می‌گویند و حتی در جبهه‌ها کنار پیامبر می‌جنگند، ممکن است در مسایل مالی آسیب‌پذیر باشند که قرآن می‌فرماید: در کنار شهادتین و جبهه و نماز، حق خدا، و رسول و فقرا را نیز بپردازید در این مرحله است که ایمان وارد قلب می‌شود.

 

منبع:فارس

 

 1 نظر

دستور تعقيب نماز از حاج حسنعلي نخودكي

16 تیر 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)

 

آيت الله شبيري زنجاني همراه با امام خميني با آيت الله نخودكي اصفهاني در بارگاه امام رضا (ع) برخورد مي كنند. امام خميني در مقابل شيخ نخودكي مي گويند كه قسم به صاحب اين بارگاه اگر شما علم كيميا داريد به ما هم بگوييد. ايشان گفتند كه اگر شما علم كيميا را ياد بگيريد تضمين مي دهيد كه از اين علم فقط در راه خدا استفاده كنيد؟
امام خميني مي گويد كه من چنين تضميني نمي دهم. ايشان مي گويند كه من علمي پر بركت تر از كيميا به شما ياد مي دهم.

ايشان مي فرمايند كه بعد از هر نماز واجب

يك مرتبه آيت الكرسي تا هوالعلي العظيم(يعني فقط آيه اول)،

تسبيحات حضرت زهرا،

سه مرتبه قرايت سوره مباركه توحيد،

سه مرتبه قرائت صلوات و

سپس سه مرتبه آيه دوم و سوم سوره طلاق را بخوانيد

وَ مَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مَخْرَجاً وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَايَحْتَسِبُ وَ مَن يَتَوَكَّلْ عَلَي اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ
إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْراً

هر كس تقواي الهي پيشه كند، خداوند راه
نجاتي براي او قرار مي‌دهد،

و او را از جايي كه گمان ندارد، روزي مي‌دهد،

و هر كس بر خدا توكل نمايد، خدا او را كفايت مي‌كند،

و خداوند فرمان خود را به انجام مي‌رساند،

همانا خدا براي هر چيزي اندازه‌اي داده است

و اين براي شما از علم كيميا پربركت تر است.

امام فرموده بودند:
از وقتي اين دستورالعمل را از اين عارف گرفته بودم هر روز آنرا انجام مي دهم و
خيرات و بركات زيادي از آن ديده ام.

امام حسين (ع) مي فرمايد:در زمان ظهور امام عصر تمام درهاي بركت از آسمان و زمين به روي انسان ها باز مي شود به بركت ظهور امام زمان(عج).

خدايا به سرچشمه ي بركات عالم، امام زمان(عج) تو را قسم مي دهيم كه تمام عرصه هاي صفاي زندگي ما را به
دعاي حضرت، سرشار از بركت هاي بي پايانت قرار بده.

 

منبع:فطرت

 نظر دهید »

آیا گذاشتن انگشت بر سنگ قبر هنگام خواندن فاتحه ریشه روایی دارد؟

16 تیر 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)


در کتاب های حدیثی، روایتی در تأیید زدن دست و یا سنگ به قبر، هنگام قرائت فاتحه وجود ندارد؛ بلکه آنچه در روایات آمده گذاردن دست بر روی قبر و قرائت فاتحه و اهدای ثواب آن به روح میت می باشد.

 

همچنین در مورد شخصی که تازه دفن گردیده در رساله های عملیه آمده است: بعد از دفن میت، روى قبر آب بپاشند و بعد از پاشیدن آب، کسانى که حاضرند دستها را بر قبر گذارند، انگشتها را باز کرده در خاک فرو برند و هفت مرتبه سوره «إنّا انزلناه» بخوانند وبراى میّت طلب آمرزش کنند و بعد این دعا را بخوانند: «اللَّهُمَّ جافِ الْأرْضَ عَنْ جَنْبَیهِ وَ اصْعِدْ الَیْکَ رُوحَهُ وَ لَقِّهِ مِنْکَ رِضْواناً وَ اسْکِنْ قَبْرَهُ مِنْ رَحْمَتِکَ ما تُغْنِیهِ بِهِ عَنْ رَحْمَةِ مَنْ سِواکَ».(1)(2)

 

در روایتی از امام رضا علیه السلام نقل شده است که آنحضرت فرمودند: «هر کس به زیارت قبر برادر مؤمن خویش بشتابد و دست بر روی قبر وی بگذارد و هفت مرتبه سورۀ انا انزلناه …را بخواند، از هراس روز قیامت در امان می ماند.(3)

 

عبد الرحمن بن ابى عبد اللَّه،نیز روایت می نماید: از حضرت ابى عبد اللَّه پرسیدم:چگونه دستم را بر قبور مؤمنین بگذارم؟ حضرت با دست مبارکشان به زمین اشاره کرده پس آن را بر زمین نهادند در حالى که مقابل قبله قرار داشتند.(4)

 

پی نوشت ها:

 

1_(از محمد بن مسلم روایت شده که گفت: بامام صادق علیه السّلام عرضکردم: آیا خوبست مردگان را زیارت کنیم؟ آن حضرت فرمود: آرى، عرضکردم:وقتى نزد ایشان میرویم آنان متوجه ما میشوند؟ فرمود: آرى بخدا قسم، ایشان متوجّه آمدن شما میشوند و از عمل شما خوشحال میگردند و بشما انس میگیرند و از تنهایى بیرون مى‏آیند. گوید: عرضکردم: هنگامى که نزد آنان میرویم چه بگوئیم؟ فرمود:این دعا را بخوان: «اللّهمّ جاف‏ الأرض‏ عن جنوبهم و صاعد إلیک ارواحهم و لقّهم منک رضوانا، و اسکن إلیهم من رحمتک ما تصل به وحدتهم، و تؤنس به وحشتهم، إنک على کلّ شی‏ء قدیر» یعنى: بار خدایا زمین را از پهلوهاى ایشان دور ساز (کنایه از آنکه فشار قبر را از ایشان بگردان) و روانهایشان را بسوى خود بالا ببر، و از جانب خویش خشنودیت را پیشبازشان فرست، و از رحمتت همنشینى براى آنان بگمار که‏ دلتنگى و تنهائیشان را مبدّل بأنس و آرامى و وحشتشان را مبدل بأمن ساز، چرا که تو بر هر چیز توانائى. (من لا یحضره الفقیه / ترجمه غفارى، على اکبر ومحمد جواد و بلاغى، صدر، ج‏1، ص: 263).)

 

2_(مرحوم سید یزدی در عروة الوثقی می فرمایند: بعد از ریختن آب، حاضرین دست بگذارند بر قبر با انگشتان گشاده که نشانه‏ى انگشتان در قبر بماند. و بهتر این است که رو به قبله و در جانب سر میت باشد و استحباب دست گذاشتن نسبت به کسى که نماز نکرده [نخوانده‏] باشد بر میت اکد است. و هر گاه میت هاشمى باشد، انگشتان را بیشتر فرو برند در قبر او. و مستحب است که در وقت دست گذاشتن بگوید: بِسْمِ اللَّهِ خَتَمْتُکَ مِنَ الشَّیْطانِ أَنْ یَدْخُلَکَ و نیز رو به قبله هفت مرتبه سوره‏ى «انا أنزلناه» بخواند و از براى او طلب آمرزش کند و بگوید: اللَّهُمَّ جافِ الأَرْضَ عَنْ جَنْبَیْهِ وَ أصْعِدْ إِلَیْکَ رُوحَهُ وَ لَقِّه‏ مِنْکَ رِضْواناً وَ أَسْکِنْ قَبْرَهُ مِنْ رَحْمَتِکَ ما تُغْنِیهِ بِهِ عَنْ رَحْمَةِ مَنْ سِواکَ یا بگوید: اللَّهُمَّ ارْحَمْ غُرْبَتَهُ وَ صِلْ وَحْدَتَهُ وَ آنِسْ وَحْشَتَهُ وَ آمِنْ رَوْعَتَهُ وَ أَفِضْ عَلَیْهِ مِنْ رَحْمَتِکَ وَ أسْکِنْ إِلَیْهِ مِنْ بَرْدِ عَفْوِکَ وَ سَعَةِ غُفْرانِکَ وَ رَحْمَتِکَ ما یَسْتَغْنِى‏ بِها عَنْ رَحْمَةِ مَنْ سِواکَ وَ احْشُرْهُ مَعَ مَنْ کانَ یَتَوَلَّاهُ و این کیفیت اختصاص به وقت دفن ندارد، بلکه در هر وقت که قبر مُؤمنى را زیارت کند مستحب است خواندن هفت مرتبه «انا أنزلناه» و طلب آمرزش و خواندن دعاى مذکور.(غایه القصوى فى ترجمه العروه الوثقى، ج‏1، 259 ).)

 

3_(الکافی، الکلینی، ج3،ص230:« مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ قَالَ: کُنْتُ بِفَیْدَ فَمَشَیْتَ مَعَ عَلِیِّ بْنِ بِلَالٍ إِلَى قَبْرِ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ بْنِ بَزِیعٍ فَقَالَ عَلِیُّ بْنُ بِلَالٍ قَالَ لِی صَاحِبُ هَذَا الْقَبْرِ عَنِ الرِّضَا علیه السلام قَالَ مَنْ أَتَى قَبْرَ أَخِیهِ‏ ثُمَّ وَضَعَ یَدَهُ عَلَى الْقَبْرِ وَ قَرَأَ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ سَبْعَ‏ مَرَّاتٍ أَمِنَ یَوْمَ الْفَزَعِ الْأَکْبَرِ أَوْ یَوْمَ الْفَزَعِ‏».)

 

4_(کامل الزیارات، ح810:« حدثنی محمد بن الحسین بن مت الجوهری ، عن محمد ابن احمد ، عن علی بن إسماعیل ، عن محمد بن عمرو ، عن ابان ، عن عبد الرحمان بن أبی عبد الله ، قال : سألت أبا عبد الله ( علیه السلام ) : کیف أضع یدی على قبور المؤمنین ، وأشار بیده إلى الأرض فوضعها علیها وهو مقابل القبلة».)

 

منبع: شبستان


 2 نظر

نکاتی برای ورود به ماه رمضان

16 تیر 1392 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)


آیت‌الله روح‌الله قرهی مدیر حوزه علمیه امام مهدی(عج) حکیمیه تهران در تازه‌ترین جلسه اخلاق خود به موضوع «عشق عبادت» پرداخت که مشروح آن در ادامه می‌آید:

*رمز عبودیّت

موقعی که پروردگار عالم، بندگان خودش را در خضوع و خشوع، عندالله تبارک و تعالی می‌بیند که بنده‌اش برای خدا خضوع و خشوع کرده است؛ آن لحظه، لحظه‌ای است که پروردگار عالم می‌فرماید: آنچه که می‌خواستم، همین است.

اولیاء خدا، حسب روایات شریفه، در ذیل «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ» بیان کرده‌اند: منظور پروردگار عالم از این عبادت، خضوع و خشوع و رسیدن به آن مقامی است که انسان بداند جز خدا، کسی را ندارد و از طریق عبادت به پروردگار عالم متّصل شود.

اگر حال، این حال شد؛ دیگر بنده، بنده خدا می‌شود و آن که بنده خدا شد، خلیفه‌الله می‌شود. رمز عبودیّت، این است که انسان بفهمد جز او، کسی نیست.





*عشق عبادت!

یک تعبیری را در روایات شریفه، راجع به عبادت و فلسفه و حکمت عبادت بیان می‌کنند که تعبیر عجیبی است. اوّلاً پروردگار عالم، اگر کسی دوستش داشته باشد، به او بهترین عبادت‌ها را الهام می‌کند. مولی‌الموالی(ع) می‌فرمایند: «إِذَا أَحَبَّ اللَّهُ عَبْداً أَلْهَمَهُ حُسْنَ الْعِبَادَةِ»؛ اگر پروردگار عالم، انسانی را دوست بدارد، به بنده‌ای عشق بورزد و به بنده‌اش علاقه داشته باشد؛ به او نیکویی عبادت را الهام می-کند که چقدر عبادت زیباست و حُسن دارد.

لذا پیامبر عظیم‌الشّأن(ص) فرمودند: «أَفْضَلُ النَّاسِ مَنْ عَشِقَ الْعِبَادَةَ فَعَانَقَهَا»؛ برترین مردم و افضل انسان‌ها، کسی است که عاشق عبادت بشود.

چون تا حبّ و عشق به عبادت، در وجود انسان به وجود نیاید، انسان گردن به عبادت نمی‌دهد. چیست که اهل قیام را در دل شب، به قیام وادار می‌کند؟! چه عملی و چه چیزی باعث می‌شود که آن موقع که یک عدّه در خواب هستند، او بیدار است؟! چه چیز باعث می‌شود که در سرمای به ظاهر کشنده، در بیابان یا کوه‌ها و مناطق سردسیر، حتّی یخ را بشکند و در دل شب، عاشقانه وضو بگیرد و با حال زار عبادت کند؟! این‌ها ناشی از چیست؟ عشق به عبادت! تا انسان، عاشق نشود، آن عمل را انجام نمی‌دهد.

چه عاملی باعث می‌شود که انسان، در گرمای بالای چهل یا پنجاه درجه، در بیابان، در حال شخم زدن و بیل زدن، در حال کار سنگین، روزه بگیرد؟! در حالی که به ظاهر، عطش هم بر او غالب می‌شود، لب‌ها خشکیده، امّا کانّ روزه نیست و به هیچ عنوان ترک صیام نمی‌کند.

لذا اولیاء الهی حتّی برای زیارت هم صیام خود را ترک نمی‌کنند و از خدا می‌خواهند که کار واجبی در ماه مبارک برایشان پیش نیاید که یک موقع نیاز به سفر داشته باشند.

آن‌ها که بندگان خاص خدا و عاشق عبادت بودند، تجارت‌خانه‌‌هایشان را طوری تنظیم می‌کردند که در این یک ماه، به هیچ عنوان از بلد و شهر خودشان، تکان نخورند. می‌گفتند: یک روز ماه مبارک رمضان، به همه عمر و همه این تجارت و مسائل ما می‌ارزد. لذا به هیچ عنوان شهر خود را ترک نمی‌کردند. چه چیزی عامل این مطالب می‌شود؟ عشق به عبادت!

«أَفْضَلُ النَّاسِ مَنْ عَشِقَ الْعِبَادَةَ فَعَانَقَهَا»، آن‌ وقت دیگر کسی که عشق به عبادت پیدا کرد، طبعاً آن را به گردن می‌گیرد، می‌پذیرد و به جان و دل می‌خرد. «وَ أَحَبَّهَا بِقَلْبِهِ» عاشق است و با قلبش اعلام می‌کند که محبّت این عبادت، در قلبش افتاده است.

*دلم برای نماز در آن دنیا تنگ می‌شود!

بیهوده نیست که کسی مثل عارف بزرگوار، آیت‌الله سیّدعلی آقای قاضی گله داشتند از این که در فردای قیامت دیگر عبادت نیست. عمل در این دنیاست، در آن‌جا دیگر عبادتی نیست. لذا ایشان آن ‌قدر عشق به عبادت داشتند که می‌فرمودند: دلم برای نماز تنگ می‌شود! نمی‌گویند که مثلاً آن‌ باغ من چیست؟ جنّت من چیست؟ خانه بهشتی من چقدر است؟ و …، می‌گویند: دلم برای نماز و عبادت تنگ می‌شود - نه تنها ایشان، بلکه بزرگان دیگری مثل مرحم نائینی هم همین‌طور بودند -

صفحات: 1· 2

 1 نظر
  • 1
  • ...
  • 302
  • 303
  • 304
  • ...
  • 305
  • ...
  • 306
  • 307
  • 308
  • ...
  • 309
  • ...
  • 310
  • 311
  • 312
  • ...
  • 399

معرفی حوزه علمیه حضرت عبدالعظیم ع

شهرری، زمانی دارای حوزه‌های بسیار بوده و یک مرکز علمی محسوب می شد که مهم‌ترین عامل آن، حُسن‌ همجواری با مشاهد شریفه سه امامزاده بزرگوار، خصوصاً حضرت عبدالعظیم(ع) است که در این باره یکی از مراجع عالی‌قدر شیعه، حضرت‌ ایة الله ‌بهجت به طلاب فرمودند: «شما در جوار گنج الهی هستید، قدر آن را بدانید». قدمت حوزه علمیه آستان حضرت عبدالعظیم(ع) به سال‌های اوایل پیروزی انقلاب اسلامی بر می گردد. در اواسط شهریور 1359 بنای مقبره رضاخانی تخریب و به جای آن حوزه علمیه احداث شد و در 1366 حدود هفتاد نفر طلبه برای سال اول پذیرفته شدند. حوزه ‌علمیه آستان ‌حضرت‌عبدالعظیم(ع) ظرفیت ‌پذیرش سیصد طلبه علوم دینی در دو سطح 2و 3 را داراست و ساختمان آن از کلّیه امکانات آموزشی و رفاهی برخوردار است و از این جهت جزء معدود حوزه‌های کشور است. زیر بنای کلّ ساختمان 11 هزار و 500 متر مربع و محوطه، 6500 متر مربع و مساحت کلّ مدرسه 18 هزار متر مربع است.

جستجو

موضوعات

  • همه
  • طب سنتی و پزشکی
  • سیاسی
  • مناسبتهای سال
  • اخبار حوزه
  • علمی
  • مذهبی
  • عمومی
  • دست نوشته های یک طلبه
  • نرم افزار
  • شهداء
  • استفتائات
  • جدیدترین مقالات
  • برگی از زندگی علما
  • فراخوان
  • پژوهش
  • معرفی رسانه
  • منِ طلبه
  • نمونه سوالات امتحانی سطح2
  • داستان های پند آموز

پیوندهای روزانه


پشتیبانی سامانه وبلاگ مدارس
وبلاگ خانم یادگاری
گفته ها و ناگفته های یک طلبه
شبکه اجتماعی هادی نت
دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبري
دفتر مقام معظم رهبري

خبرنامه

شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        

اوقات شرعی

امروز: شنبه 29 شهریور 1404
اوقات شرعی به افق:
  • اذان صبح اذان صبح:
  • طلوع آفتاب طلوع آفتاب:
  • اذان ظهر اذان ظهر:
  • غروب آفتاب غروب آفتاب:
  • اذان مغرب اذان مغرب:
  • نیمه شب شرعی نیمه شب شرعی: