نکاتی برای ورود به ماه رمضان
آیتالله روحالله قرهی مدیر حوزه علمیه امام مهدی(عج) حکیمیه تهران در تازهترین جلسه اخلاق خود به موضوع «عشق عبادت» پرداخت که مشروح آن در ادامه میآید:
*رمز عبودیّت
موقعی که پروردگار عالم، بندگان خودش را در خضوع و خشوع، عندالله تبارک و تعالی میبیند که بندهاش برای خدا خضوع و خشوع کرده است؛ آن لحظه، لحظهای است که پروردگار عالم میفرماید: آنچه که میخواستم، همین است.
اولیاء خدا، حسب روایات شریفه، در ذیل «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ» بیان کردهاند: منظور پروردگار عالم از این عبادت، خضوع و خشوع و رسیدن به آن مقامی است که انسان بداند جز خدا، کسی را ندارد و از طریق عبادت به پروردگار عالم متّصل شود.
اگر حال، این حال شد؛ دیگر بنده، بنده خدا میشود و آن که بنده خدا شد، خلیفهالله میشود. رمز عبودیّت، این است که انسان بفهمد جز او، کسی نیست.
*عشق عبادت!
یک تعبیری را در روایات شریفه، راجع به عبادت و فلسفه و حکمت عبادت بیان میکنند که تعبیر عجیبی است. اوّلاً پروردگار عالم، اگر کسی دوستش داشته باشد، به او بهترین عبادتها را الهام میکند. مولیالموالی(ع) میفرمایند: «إِذَا أَحَبَّ اللَّهُ عَبْداً أَلْهَمَهُ حُسْنَ الْعِبَادَةِ»؛ اگر پروردگار عالم، انسانی را دوست بدارد، به بندهای عشق بورزد و به بندهاش علاقه داشته باشد؛ به او نیکویی عبادت را الهام می-کند که چقدر عبادت زیباست و حُسن دارد.
لذا پیامبر عظیمالشّأن(ص) فرمودند: «أَفْضَلُ النَّاسِ مَنْ عَشِقَ الْعِبَادَةَ فَعَانَقَهَا»؛ برترین مردم و افضل انسانها، کسی است که عاشق عبادت بشود.
چون تا حبّ و عشق به عبادت، در وجود انسان به وجود نیاید، انسان گردن به عبادت نمیدهد. چیست که اهل قیام را در دل شب، به قیام وادار میکند؟! چه عملی و چه چیزی باعث میشود که آن موقع که یک عدّه در خواب هستند، او بیدار است؟! چه چیز باعث میشود که در سرمای به ظاهر کشنده، در بیابان یا کوهها و مناطق سردسیر، حتّی یخ را بشکند و در دل شب، عاشقانه وضو بگیرد و با حال زار عبادت کند؟! اینها ناشی از چیست؟ عشق به عبادت! تا انسان، عاشق نشود، آن عمل را انجام نمیدهد.
چه عاملی باعث میشود که انسان، در گرمای بالای چهل یا پنجاه درجه، در بیابان، در حال شخم زدن و بیل زدن، در حال کار سنگین، روزه بگیرد؟! در حالی که به ظاهر، عطش هم بر او غالب میشود، لبها خشکیده، امّا کانّ روزه نیست و به هیچ عنوان ترک صیام نمیکند.
لذا اولیاء الهی حتّی برای زیارت هم صیام خود را ترک نمیکنند و از خدا میخواهند که کار واجبی در ماه مبارک برایشان پیش نیاید که یک موقع نیاز به سفر داشته باشند.
آنها که بندگان خاص خدا و عاشق عبادت بودند، تجارتخانههایشان را طوری تنظیم میکردند که در این یک ماه، به هیچ عنوان از بلد و شهر خودشان، تکان نخورند. میگفتند: یک روز ماه مبارک رمضان، به همه عمر و همه این تجارت و مسائل ما میارزد. لذا به هیچ عنوان شهر خود را ترک نمیکردند. چه چیزی عامل این مطالب میشود؟ عشق به عبادت!
«أَفْضَلُ النَّاسِ مَنْ عَشِقَ الْعِبَادَةَ فَعَانَقَهَا»، آن وقت دیگر کسی که عشق به عبادت پیدا کرد، طبعاً آن را به گردن میگیرد، میپذیرد و به جان و دل میخرد. «وَ أَحَبَّهَا بِقَلْبِهِ» عاشق است و با قلبش اعلام میکند که محبّت این عبادت، در قلبش افتاده است.
*دلم برای نماز در آن دنیا تنگ میشود!
بیهوده نیست که کسی مثل عارف بزرگوار، آیتالله سیّدعلی آقای قاضی گله داشتند از این که در فردای قیامت دیگر عبادت نیست. عمل در این دنیاست، در آنجا دیگر عبادتی نیست. لذا ایشان آن قدر عشق به عبادت داشتند که میفرمودند: دلم برای نماز تنگ میشود! نمیگویند که مثلاً آن باغ من چیست؟ جنّت من چیست؟ خانه بهشتی من چقدر است؟ و …، میگویند: دلم برای نماز و عبادت تنگ میشود - نه تنها ایشان، بلکه بزرگان دیگری مثل مرحم نائینی هم همینطور بودند -
صفحات: 1· 2