چون دعایم مستجاب نمی شود اعتقادم ضعیف شده، چه کنم؟
شاید جواب های بسیاری برای این سوال دیده باشید، اما هیچ کدام از آنها برای شما قابل قبول نبوده باشد! شما دوست ندارید به شما بگویند: شاید خدا صلاح تو را می خواسته و دعایت را مستجاب نکرده یا شاید خدا دوست دارد صدای تو را مدام بشنود و برای همین استجابت دعایت را تاخیر می اندازد یا … .
پس این گونه جواب ها فایده ای نخواهند داشت. چون این گونه جوابها معیاری متفاوت با معیار مد نظر شما دارد. شاید تنها معیاری که مد نظر شماست، همان خواسته و آرزویتان است که در دعا آن را ابراز می کنید! و هر جوابی که ارائه شود، هرگز نباید با آن خواسته شما منافات داشته باشد. و تنها به دنبال راههای مختلف هستید که شاید شما را به خواسته تان برساند. و شاید چون دست خود را از همه کجا کوتاه می بینید، به خدا روی آورده اید که قرآن می فرماید طبع انسان چنین است که با ناامیدی از اسباب طبیعی، از روزمرگی ها و دلبستگی های مادی جدا شده و به خدا روی می آورد، و زمان خداگرایی او نیز تنها به میزان برآورده شدن خواسته اش است:
«وَ إِذا مَسَّكُمُ الضُّرُّ فِی الْبَحْرِ ضَلَّ مَنْ تَدْعُونَ إِلاَّ إِیَّاهُ فَلَمَّا نَجَّاكُمْ إِلَى الْبَرِّ أَعْرَضْتُمْ[اسراء/67] چون در دریا شما را گزند رسد، همه آنهایى كه مى پرستید از نظرتان محو شوند، مگر او. و چون شما را به ساحل نجات برساند از او رویگردان شوید.»
این ها در حالی است که معیار ما هر چه باشد، در نهایت حقیقت و واقعیات خود را به ما تحمیل می کند! می توانیم کمی در اطراف خود بنگریم و گذشته خود و دیگران را بررسی کنیم. به راستی انسان در زندگی خود چه میزان تجربه ناکامی دارد؟ چقدر از خواسته هایش برآورده نشده و حسرت به دلش مانده است. و این واقعیتی است که قرآن نیز آن را گوشزد کرده است که زندگی انسان پر از رنج هاست!
«لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فی كَبَدٍ[بلد/4] كه ما انسان را در رنج آفریدیم (و زندگى او پر از رنجهاست)
پس بهتر است از ابتدا معیار خود را واقعیات قرار دهیم! اگر حقانیت دین برایمان اثبات شده، نباید با عدم دسترسی به خواسته هایمان به این حقیقت پشت کنیم. بلکه باید با نگاه صحیح و درک حقیقت زندگی مادی، و در پیش بودن زندگی واقعی، خواسته های خود را ارتقاء بخشیم و به جای دلبستن به دنیای زودگذر و اصل قرار دادن خواسته های مادی، خود را برای زندگی اصلی آماده سازیم:
«وَ ما هذِهِ الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاَّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوانُ لَوْ كانُوا یَعْلَمُونَ[عنبکوت/64] این زندگى دنیا چیزى جز سرگرمى و بازى نیست و زندگى واقعى سراى آخرت است، اگر مى دانستند!»
و در نظر داشته باشیم که بندگان خدا، در کنار اهمیت دادن به دعا، صفت رضا را در کنار آن دارند. یعنی هر چه خدا بخواهد، به همان راضی هستند و مستجاب شدن یا نشدن دعایشان در ایمانشان اثری ندارد.
آنان که نگاهی واقعی دارند، هرگز بین عدم استجابت دعایشان و ایمان منافاتی نمی بینند. چرا که حتی اگر ما تمام شرایط استجابت دعا را داشته باشیم، به این گفتار خداوند ایمان داریم که تشخیص ما ممکن است غلط باشد و امری مضر را نیک فهمیده باشیم:
«عَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَكُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ[بقره/216] چه بسا چیزى را خوش نداشته باشید، حال آن كه خیرِ شما در آن است. و یا چیزى را دوست داشته باشید، حال آنكه شرِّ شما در آن است. و خدا مى داند، و شما نمى دانید.»
چه برسد به اینکه اکثر ما، شرایط استجابت دعا را نداریم! مثل اینکه به دلیل آلودگی به گناهان، حق ماست که خدای متعال دعایمان را مستجاب نکند. و او فرموده که پایبندی ما به عهد (مثل عهد بندگی آیه 172 سوره اعراف) سبب لازم بودن عهد خداوند (مثل وعده استجابت ) می شود:
«وَ أَوْفُوا بِعَهْدی أُوفِ بِعَهْدِكُمْ[بقره/40] و به پیمانى كه با من بسته اید وفا كنید، تا من نیز به پیمان شما (مثل استجابت دعا آیه 60 سوره غافر) وفا كنم.»
منبع: جام نیوز