• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

  • سخن حضرت آیت الله بهجت درباره مقام حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) در جمع طلاب :" شما در جوار گنج الهی هستید قدر آن را بدانید ***

چرا فیلم سینمایی ریگی ساخته نشد؟ و تاملی درباره فیلم "لاله"

31 تیر 1391 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)

محمدحسین نیرومند از مدیران سابق حوزه هنری در یادداشتی به انتقاد از ساخت پروژه لاله پرداخته و در لابه‌لای مطالب نیز نکات جالب توجهی را بیان کرده است.

به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری فارس، محمدحسین نیرومند منتقد فرهنگی کشور و از مدیران سابق حوزه هنری در یادداشتی به پروسه دشوار فیمسازی برای آرمان‌‌های انقلاب پرداخته و ضمن این که در لابه‌لای مطالب نیز نکات جالب توجهی را بیان کرده است. متن یادداشت وی به شرح ذیل است:

از خون جوانان وطن« لاله » دمیده!

چند روز قبل با دوست عزیزی تلفنی صحبت می‌کردم به نکته اشاره کرد و گفت اولین نمایش فیلم هالیوودی «آیت الله مقدس» که در مورد حضرت امام خمینی(ره) و حوادث سال 57 تولید شده است در جشنواره سینمایی کن فرانسه به نمایش در آمده است. فیلمی که شون کانری نقش حضرت امام (ره) را بر عهده دارد. برای ایشان این ماجرا تعجب‌برانگیز بود و البته قدری هم عصبانی از این که تعداد قابل توجهی از مدیران سینمایی کشور به جشنواره کن سفر می‌کنند و پس از بازگشت، از این اتفاق مهم -حداقل برای ما ایرانی‌ها- هیچ صحبتی به میان نمی‌آورند.
گرچه ظاهرا چنین فیلمی ساخته نشده است و اکران آن در کن امسال نیز شایعه‌ای بیش نیست و تنها چند سایت خارجی و داخلی به آن دامن زده‌اند اما تولید فیلم علیه انقلاب اسلامی ایران در هالیوود این دستگاه بزرگ رسانه‌ای آمریکا توقف‌بردار نیست. به عنوان نمونه فیلم سینمایی «سفینه» به کارگردانی بن افلک و تهیه کنندگی بازیگر معروف هالیوود جرج کلونی با موضوع فرار تعدادی از دیپلمات آمریکایی دربند در لانه جاسوسی از ایران! در پاییز امسال اکران خواهد شد. بن‌افلک چند سال قبل فیلمی با همین مضمون ساخته بود. ضمن آنکه در ماه‌های آتی قسمت دوم فیلم سینمایی ضد ایرانی 300 توسط کارگردان اسرائیلی ساخته و در سال2013 اکران خواهد شد.
در آخرین سال دولت دهم، مدیریت سینمایی کشور که عنوان انقلابی‌ترین مدیران سینمایی کشور را به خود منتسب می‌کنند، بودجه محدود خود را جمع و جور کرده‌اند تا با مشارکت در ساخت فیلمی با حضور برخی از دست‌اندرکاران هالیوود جایی در اکران جهانی پیدا کنند. عنوان این فیلم بین المللی «لاله» است و یک تهیه‌کننده و کارگردان هالیوودی به نام اسی نیک‌نژاد کارگردانی آن بر عهده خواهد داشت. ظاهرا قرار است چند بازیگر معروف هالیوودی در این فیلم ایفا نقش نمایند. ماجرای این فیلم واقعی است.

لاله صدیق اولین زن ایرانی است که در مسابقات رالی اتومبیل‌رانی در ایران با مردان مسابقه داده است. تلاش این بانوی ایرانی برای قهرمانی در مسابقات رالی اتومبیل‌رانی دستمایه ساخت فیلم نیک‌نژاد است؛ جالب اینکه بی بی سی نیز چند سال قبل به جذابیت این سوژه پی برده بود و در باره این بانوی رالی ایران مستندی تولید کرده بود. کارگردان این فیلم مستند داریس بازرگان در یادداشتی به مناسبت پخش فیلمش روی سایت بی بی سی نوشت: «لاله صدیق که در ایران به شوماخر کوچولو معروف شده توجه دختران زیادی را به خودش جلب کرده است و حالا خیلی‌ها دوست دارند شبیه او باشند.»

در شرایطی که در دهه اخیر سالی نیست که هالیوود فیلمی علیه جمهوری اسلامی نسازد و در اوضاع و احوالی که گسترش اندیشه‌های اسلامی و انقلابی ملهم از انقلاب اسلامی ایران، بیداری اسلامی کشورهای مسلمان خواب را از چشم استکبار ربوده است. انتخاب چنین موضوعی از سوی این دوستان انقلابی بسیاری را شگفت‌زده کرده است! شاید دست اندرکاران تولید این فیلم پس از سی چهار سال به دنبال قرائت جدیدی از شعر «از خون جوانان وطن لاله دمیده» باشند!


انقلابی‌ترین کشور دنیا یعنی ایران اسلامی چند فیلم علیه همان‌هایی که همه ساله علیه ما فیلم می‌سازند فیلم ساخته است؟ تقریبا هیچ! این در حالی است که بیش از هفتاد و پنج درصد بودجه تولید فیلم در کشور توسط دولت و نهادهای انقلابی پرداخت می‌شود.
مدیران مدعی ما اگر از سینمای سیاسی و استراتژیک هالیوود درس نمی‌گیرند، حداقل از کشور همسایه ترکیه الگو بگیرند. در سال 2006 فیلم ضدآمریکایی «دره گرگ‌ها» در ترکیه ساخته شد ساخت فیلمی با این مضمون برای کشوری لائیکی همچون ترکیه که ارتباط بسیار نزدیکی با آمریکا داشت همه را متعجب ساخت.

علیرغم اینکه فیلم در اکران جهانی‌اش در برخی از کشورها با مشکل روبرو شد اما با این وجود، پخش جهانی فیلم با استقبال قابل قبولی رو برو شد. پس از گذشت 6 سال از ساخت این فیلم امروز می‌توانیم علت تولید این فیلم را دریابیم؛ ترکیه با ساخت اینگونه فیلم‌ها و مواضعی که بعدها علیه رژیم صهیونیستی اتخاذ کرد مزورانه توانست تا حدودی نقش یک کشور انقلابی را ایفا کند و توجه مسلمانان جهان را به خود معطوف سازد.


اینکه از صد و اندی فیلمی که اکثرا با بودجه دولتی در کشور ساخته می‌شوند تعداد یکی دو فیلم سالانه با رویکرد انقلابی و جهت اکران در سینماهای کشورهای اسلامی که بیداری اسلامی ساخت قدرت را در این کشورها تغییر داده است، تولید شود، نمی‌تواند انتظار بی جایی باشد. اما به عنوان یک فرد مطلع ناامیدانه عرض می‌کنم این خواست معقول که اتفاقا از مطالبات مقام معظم رهبری نیز است با وجود مدیران فرهنگی موجود، نه فقط در حوزه معاونت سینمایی ارشاد بلکه در سایر نهادها امکان تحقق نخواهد یافت!

آنچنانکه در سی سال گذشته تاکنون این امر محقق نشده است. برای اثبات این ادعا خاطر‌‌ه‌ای را از دوران کوتاه مدیریتم در معاونت سینمایی حوزه هنری نقل می کنم.
چند ماهی از ماجرای فتنه 88 سپری نشده بود که خبر دستگیری تروریست معروف عبدالمالک ریگی، مردم مسلمان ایران را ذوق زده و دشمنان ایران را شگفت‌زده کرد! نحوه دستگیری ریگی در آسمان و با هماهنگی نیروی هوایی آنچنان غیرمعمول و البته هوشمندانه و غرورآفرین بود که تنها می‌توان آن را در فیلم‌های هالیوودی دید! یک روز بعد از اعلام دستگیری ریگی فرایند ساخت فیلم دستگیری ریگی در معاونت سینمایی حوزه هنری آغاز شد. نشان به این نشان که دو فیلم سینمایی «سیزده 59» و «یه حبه قند» با حمایت‌های بی‌دریغ سازمان تبلیغات اسلامی ساخته شد و فیلم دستگیری ریگی به عنوان یک موضوع راهبردی که باید توسط یکی از نهادهای دولتی تولید می‌شد، با کارشکنی‌های غیرمتعارف که فعلا جرات بیان آن را ندارم! امکان ساخت نیافت!


با وجود مدیران حزب‌الهی، باورمند، ولایتمدار، کارآمد و فهیم فرهنگی کشور پس چرا باید آرزوی ساخت فیلم‌های ضداستکباری را به گور برد؟ پاسخ ساده است. روابط و سیاسی‌کاری‌های مدیران حزب‌اللهی، باورمند، ولایتمدار، کارآمد و فهیم فرهنگی کشور! الویت موضوعی ساخت فیلم در کشورمان را تعیین می‌کند.



 2 نظر

سروده زیبای شاعر افغانستانی درباره ....

21 تیر 1391 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)

سید حسن مبارز، شاعر و روحانی افغانستانی ساکن ایران در گفت‌گو با خبرنگار کتاب و ادبیات فارس خبر از سرودن شعری جدید با قالب مسمط درباره وحدت بین مردم ایران و افغانستان داد و گفت: چندی پیش در ایام سالگرد رحلت امام خمینی (ره) شبکه بی بی سی در اقدامی شیطنت آمیز برنامه ای پخش کرد که در آن قصد داشت شخصیت جهانی امام خمینی ( ره ) را منحصر در ایران نماید .

این برنامه همزمان بود با اقدام عده محدودی از فریب خوردگان انگلیس که در یکی از میادین کابل تجمع کردند و به مردم شریف کشورشان که در حال برگزاری مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی ( ره) بودند توهین کرده و آنها را جیره خوار نامیدند. شبکه بی بی سی با بزرگنمایی این تجمع و پوشش دادن آن سعی کرد بین دو ملت همسایه و برادر ایران و افغانستان اختلاف بیاندازد.


شعر سیدحسن مبارز به همراه متن کوتاه قبل از آن به شرح زیر است:

به دو سه جیره خوار بی بی سی که با قصد ایجاد تفرقه بین مردم افغانستان و ایران به عاشقان افغانستانی امام روح الله در کابل توهین کردند.

به خموشانِ فرومایۀ تاریک نهاد

به تباهانِ هم آغوشیِ با زوزۀ باد

به شبِ سرزده در خانه ، به بیداد ، به داد

به تماشای غمِ غمزدگان با دل شاد


چه بگوییم که این جادۀ بیراه شده

با خیالاتِ خوشِ فاصله همراه شده


جیره خوارانِ شکمباره شمایید نه ما

این شمایید که در بند هوایید نه ما

بر سر سفرۀ بیگانه گدایید نه ما

این شمایید که بی دین و خدایید نه ما


مگر این شعر بر این درد قراری باشد

در زمستان نیاسوده بهاری باشد


اف بر آن غیرتتان اف که اجیرید شما

دو سه تا جیره خور روبه پیرید شما

از شما خیر ندیدیم کویرید شما

بهتر آن است که از شرم بمیرید شما


سر به زیران سر افکنده، سرافزاز آیید

جیره خوران شکمباره به خود باز آیید


کور باد آنکه نگه سوی اجانب دارد

آن که از کیسه ی روباه مواجب دارد

کور باد آنکه چنین یار و مصاحب دارد

خوردن از سفره ی بیگانه عواقب دارد


هان برادر نفروشید یهودا نشوید

باز گردید به خود باز که رسوا نشوید


ما دو رودیم که یک راه به دریا داریم

دو صداییم که در حنجره ای جا داریم

دو برادر که هوای دل هم را داریم

چشم امّید به آرامش فردا داریم


ما دو همسایۀ هم ، حامیِ هم ، بیداریم

حرمت شادیِ هم ، حرمتِ غم را داریم


گرچه امروز دو نیم ایم و دو عنوان هستیم

ما دو جسمیم ولی یک دل و یک جان هستیم

ما همان بلخ و بخارا و خراسان هستیم

همگی روی به یک قبله مسلمان هستیم



سرنوشتی که یکی هست جدا بی معناست

ما یکی بوده و هستیم، دوتا بی معناست



ما شهیدان به خون خفتۀ باور هستیم

همه در کشتی تاریخ   شناور هستیم

چشمتان کور که ما نخل تناور هستیم

چه بخواهید و نخواهید، برادر هستیم


جزءِ لاینفک از جان و جهانم هستند

خوب یا بد همه هم کیش و زبانم هستند



 1 نظر

سفارش امام خمینی (ره) بعد از خواندن خطبه عقد به شهید دستواره و همسرش

14 تیر 1391 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)

در بیست‌و ششمین سالگرد شهادت سردار بلندآوازه سپاه اسلام، شهید «سید محمدرضا دستواره» قائم مقام لشکر 27 محمدرسول‌الله(ص) با همسر این شهید به گفت‌وگو نشسته‌است که مشروح این گفتگو را برای شما ارائه می دهیم .
عذرا رستمیان، تنها عروس خانواده شهیدان دستواره، از جمله همسران شهدایی است که همیشه آرمان‌هایش را فریاد می‌زند و بارها شده که وصیت‌نامه شهید «سیدمحمدرضا دستواره» را که یکی دو ساعت قبل از شهادتش نوشته شده را در گوش‌ جوانان و هم سن و سالان همسر شهیدش زمزمه کرده است.
شرط ازدواج وی هم برای نسل امروز آموزنده است؛ شرط نخست رستمیان این بوده است که همسرش به جبهه برود و دیگر اینکه از خانواده سادات باشد.


* من سیدمحمدرضا دستواره هستم
بنده متولد سال 1342 هستم و در یک خانواده مذهبی بزرگ شدم. در 9 سالگی، علاوه بر روخوانی کل قرآن کریم، احکام بانوان را یاد گرفتم. سال 61 در امور تربیتی شهرری مشغول به کار بودم که به واسطه یکی از دوستان با «حاج رضا» آشنا شدم. در واقع دی ماه 61 وی به همراه شهید «رضا چراغی» به منزل ما آمدند و صحبت‌هایی صورت گرفت.
حاج رضا در ابتدا گفت که دائماً در جبهه است و کمی هم درباره مجروحیت شدیدی که در پای چپ داشت، صحبت کرد. بعد از این صحبت‌ها خودش را معرفی کرد که من «سیدمحمدرضا دستواره» هستم. تازه آن موقع فهمیدم که او سادات است و از این موضوع بسیار خوشحال شدم. بعد از آشنایی اولیه خانواده‌ها، مراسم ساده‌ نامزدی برگزار شد و حاج رضا یک روز بعد به جبهه رفت.شهید محمد رضا دستواره


* سفارش امام برای تداوم زندگی‌مان؛ «باهم خوب باشید»
در جریان عملیات «والفجر مقدماتی» بود و لشکر 27 محمدرسول الله(ص) نقش بسزایی در این عملیات داشت. حاج رضا از دی ماه تا عید به تهران نیامد. بعد از عملیات، فرصت کوتاهی برایش پیش آمده بود و که در این فرصت نامه 27 صفحه‌ای را برایم نوشت. حاج رضا دست به قلمش هم خیلی خوب بود.
بعد از آن، کادر لشکر 27 برای سازماندهی بیشتر به تهران آمد که سه روز قبل از عید نوروز، حاج رضا هم با آنها آمد. برای برگزاری مراسم عقد وقت گرفتیم تا به محضر امام خمینی (ره) برویم. بعد از جاری شدن خطبه عقد با مهریه 14 سکه به نیت چهارده معصوم، حضرت امام(ره) با لحن خاصی فرمودند: «با هم خوب باشید». این سفارش ایشان در تمام لحظات زندگی با ما بود. بنا به شرایط اگر زمانی بین ما اختلاف سلیقه‌ای ایجاد می‌شد، جمله حضرت امام (ره) را تکرار می‌کردیم که «باهم خوب باشید».

صفحات: 1· 2

 4 نظر

آشنائی با فرزندان امام خامنه ای (مدظله العالی)

06 تیر 1391 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)

رهبر بزرگوار و عالیقدر انقلاب اسلامی حضرت آیت الله سید على خامنه اى"دام الله ظله علی رئوس المسلمین” فرزند مرحوم آیت الله حاج سید جواد حسینى خامنه‌اى(ره) در روز 24 تیرماه 1318 برابر با 28 صفر 1358 قمرى در مشهد مقدس، چشم به دنیا گشود. ایشان دومین پسر خانواده هستند.به گزارش مشرق به نقل از تبیان، معظم له اکنون دارای 6 فرزند هستند. نام خانوادگی همسر  ایشان«خجسته» است. نام دخترانشان بشری و هدی، و نام فرندان پسرشان سید مصطفی، سیدمجتبی، سیدمسعود و سیدمیثم است. دو تن از فرزندان پسر ایشان 8 سال  در جبهه‌های جنگ ایران و عراق حضور داشتند.یکی از دختران ایشان همسر فرزند آیت الله محمدی گلپایگانی  است که ضمن آراستگی به لباس شریف روحانیت و علم دین در دانشگاههای کشور نیز به تدریس متون حقوقی به زبان فرانسه اشتغال دارند  و دختر دیگر ایشان همسر فرزند آیت الله باقری کنی از علمای تهران است. سید مصطفی فرزند بزرگ ایشان با دختر آیت‌الله خوشوقت ازدواج کرده ‌است. سید مجتبی داماد دکتر غلامعلی حداد عادل است.

در این تصویر قدیمی فرزندان رهبر به ترتیب از بزرگ به کوچک سید مصطفی، سید مجتبی، سید محسن(مسعود) و سید میثم می‌باشند

سید مسعود نیز با فرزند آیت‌الله خرازی و خواهر صادق خرازی ازدواج کرده ‌است. سید میثم کوچکترین فرزند ایشان نیز به ازدواج دختر آقای لولاچیان از بازاریان متدین در آمده است. مقام معظم رهبری همچون امام راحل فرزندان خود را از فعالیت های سیاسی و اقتصادی مبرا داشته و به ایشان توصیه کرده اند که در کارهای اقتصادی وارد نشوند. حضرت حجت‌الاسلام و المسلمین احمد مروی “دامت برکاته” در این رابطه چنین بیان داشتند:

“ایشان چهار فرزند پس
ر دارند كه هر چهار نفر، طلبه‌ و معمم هستند و حقیقتاً هم درس می‌خوانند. خوب هم درس می‌خوانند. من با اینها مأنوسم، این توفیق را دارم. اُنسی دارم، نشست داریم، گعده داریم، صحبت می‌كنیم. یك بار ندیده‌ام كه اینها راجع به پولی، امكاناتی و چیزهای از این قبیل صحبت بكنند. گویی افرادی معمولی هستند و پدرشان هم یك فرد معمولی است.
از سمت راست : حجج السلام سید میثم و سید مصطفی، آیت الله مجتهدی و حجج السلام سید مجتبی و سید مسعود
فرزندانشان بیشتر همین مسائل درس و بحث برایشان مطرح است و نگرانی‌هایی كه نسبت به مردم و نسبت به زندگی طلاب و نسبت به قضایای دیگر دارند، همان دغدغه‌هایی است كه خود آقا دارند

این خیلی ارزش دارد كه امكانات باشد و موقعیت فراهم باشد و هیچ اقبالی به آن نشان داده نشود. این خیلی ارزشمند است. برا
ی خود حضرت آقا، همه رقم امكانات هست ولی هیچ اقبالی ما نمی‌بینیم. نه خودشان، نه خانواده‌شان!

قطعاً خود حضرت آقا دوست ندارند كه بست

از سمت راست : حجج السلام سید میثم و سید مصطفی، آیت الله مجتهدی و حجج السلام سید مجتبی و سید مسعود

گانشان و مخصوصاً آقازاده‌ها‌یشان در كارهای اقتصادی باشند، قطعاً این را آقا نمی‌پسندند. خود اینها هم، هیچ رغبتی و هیچ اقبالی ندارند. حالا به هر صورت این جور تربیت شده‌اند كه هیچ اقبالی به این چیزها ندارند. فرزندانشان بیشتر همین مسائل درس و بحث برایشان مطرح است و نگرانی‌هایی كه

نسبت به مردم و نسبت به زندگی طلاب و نسبت به قضایای دیگر دارند، همان دغدغه‌هایی است كه خود آقا دارند. این كه آنها برای خودشان دنبال آینده‌ای باشند‌ زندگی، مال، منال، پول، پس‌انداز‌ اصلاً وجود ندارد. اگر بود، من مطلع می‌شدم. چون خیلی با اینها مأنوسم. من چنین چیزی واقعاً در اینها ندیده‌ام.

سید مصطفی‌ آقازاده بزرگ آقا‌ همان سال اول ازدواجشان كه طلبه‌ قم بودند،‌ الان هم قم هستند‌ خانه‌ای اجاره كرده بودند و مستأجر بودند - الان هم مستأجرند - ما را یك روز برای ناهار دعوت كردند. ما رفتیم منزل ایشان. یك سال از ازدواج ایشان نگذشته بود، ماههای اول ازدواج ایشان بود. ما هم یك گلدان معمولی خریدیم و رفتیم كه دست خالی نرویم. من واقعاً‌ تعجب كردم كه آیا این خانه، خانه‌ یك تازه‌داماد است؟ حالا نه خانه‌ فرزند رهبر انقلاب و مقام اول كشور، حتّی خانه‌ یك تازه‌داماد هم این نیست. یعنی یك خانه‌ تازه‌داماد، بالاخره یك زرق و برقی دارد؛ تا مدتها این زرق و برق خانه‌ تازه‌داماد و خانه‌ تازه عروس، هست. من توی خانه‌ اینها، واقعاً همان زرق و برق معمولی یك تازه‌داماد و یك تازه عروس را ندیدم. بسیار زندگی معمولی، دوتا فرش ماشینی، آن هم نه سه‌ در چهار‌ چون من دقت داشتم به این چیزها. دور و بر خودم را نگاه می‌كردم. حواسم بود و تا آنجا كه می‌توانستم، رصد می‌كردم اوضاع و احوال خانه را‌. دو تا فرش شش متری انداخته بودند، دور خانه هم موكت بود و دو‌ سه تا پشتی ابری معمولی، نه مبلمانی، نه زرق و برقی. زندگی ساده و خوبی در آقازاده‌های ایشان سراغ داریم.

آقازاده‌ها در دفتر مسئولیتی ندارند. فقط در نشر آثار همكاری دارند والان هیچ كدام از آقازاده‌ها مسئولیتی ندارند. جایی هم مشغول نیستند. ممحّض در درس و كار طلبگی هستند. درس می‌خوانند و انصافاً هم درسشان
خیلی خوب است. خیلی خوب پیشرفت كرده‌اند. خود آقا مصطفی كه الان سطوح عالیه را در قم تدریس می‌كنند. ایشان مك

اسب و كفایه در قم تدریس می‌كنند.”

حجه الاسلام سید مصطفی خامنه ای

 12 نظر

فرمول اینشتین در نِسبیّت عقل بشری

05 تیر 1391 توسط عبدالعظیم حسنی (ع)

(( فرمول اینشتین در نِسبیّت عقل بشری ))

( اثبات مرحله به مرحلۀ فرمول توسّط  خود اینشتین: )

……… من (=اینشتین) تعقـّل را در محدوده ای که خداوند برای آن قرار داده طرد نمیکنم و آن همان محدوده ای است که فیزیک نظری و ریاضیّات آنرا دنبال میکنند؛ و شرط آن نیز در تبیین فرمول من در (بنیاد) فیزیک نظری – که شرحش گذشت – آمد:

{{ r . e = a }}

***************************************************

اکنون فرمول دوم را اثبات میکنم ……((x)) (ایکس) را مجهول ذهنی میدانیم که با تعقل، در مورد آن کنکاش میکنیم.

***************************************************

((Limit : لیمیت)) – که حدّ و مرز هر چیز است – را با حرف ((L)) بزرگ نشان میدهیم.

***************************************************

((شناخت)) را در فرمول اوّل بشکل ((a)) آوردیم؛ که حاصل تفکر تجربی است.

***************************************************

اکنون ((L)) را- که محدودۀ تعقل است – بر سر ((r)) – که در فرمول اوّل، نماد

تفکر و تعقل بود – می آورَم:

{{ Lr . e = a }}

***************************************************

خواننده خود اذعان میکند که:

وقتی محدودیّت برای ((r)) آمد، قطعاً برای ((a)) – که حاصل آن است – نیز خواهد آمد و فرمول مرحلۀ بعدی آن اینگونه می شود:

{{Lr . e = a}} >>>> {{r . e = La}}

یعنی: {{ شناختِ ناشی از تفکر تجربی، محدود است }}.

***************************************************

(مرحلۀ دوّم اثبات فرمول “نِسبیّت عقل” // اینشتین در ادامه چنین میـنویسـد) :

***************************************************

و هر شخص دینداری اعتراف دارد که خداوند و آنچه از هر چیز (گوناگون) آفریده، نامحدود هستند و شناخت آنرا باید نامحدود (آنلیمیتِد unlimited) نامید. این شناخت نامحدود را با حرف بزرگ “U” نشان می دهم؛ که آن مختصّ فرستادگان و پیامبران خدا خواهد بود – آن هم باز به نحوی محدود – چون آنها (= پیامبران و امامان ) نیز خدا ( و نامحدود ) نیستند.

پس: (( Ua )) شناخت نامحدود الهی است که اندکی از آن در اختیار پیامبران و پیشوایان (= امامان) است که با توضیح ما اینگونه میشود:

(( LUa ))

(= شناخت محدود متّصل به نامحدود).

ولی آنچه ما (غیر معصومین ) داریم فقط همان: (( La )) (= شناخت کاملاً محدود) است و برای اینکه به: (( LUa )) برسیم، محتاج فرستادگانی از جانب خدای نامحدود هستیم – که همان پیامبران و پیشوایان (= امامان) باشند.

و چون ما انسان هستیم خداوند باید درخور:(( La )) (یعنی شناخت محدود خودمان) برای ما پیام بفرستد تا بفهمیم (یعنی با همان (( LUa )) که “L” و”a” آن با ما – غیر پیامبران و غیر پیشوایان – مشترک است و توسّط “U” از جانب خداوند برای ما پیام می آورند و احکام شریعت را بیان میکنند. پس در واقع، معصومان برای ما مردم، واسطۀ میان “شناخت بشری” و “شناخت الهی” هستند).

***************************************************

(مرحلۀ سوّم اثبات فرمول “نِسبیّت عقل”// اینشتین در ادامه چنین میـنویـسد) :

***************************************************

و “ایکس” مجهول من نوعی – اینشتین – است در جستجوی مذهب حقّ، که تفکر محدود من در این زمینه:((Lrx)) است؛ که بنا به توضیح سابق، منتهی میشود به شناخت محدود: (( Lax )) از همان چیز(= ایکس).

و محتاج میشوم به پیامی از طرف آن موجود نامحدود، که برای ما دین و مذهب را فرستاده – که خدا باشد (چون در غیر این صورت، ما از شناخت مذهب حق نیز ناتوان می شدیم؛ زیرا ادراک نامحدود برای ما ممکن نیست).

و آن نیز – با توضیحی که گذشت – پیام پیامبران و پیشوایان (= امامان) است که

“بُعدی از نامحدود” در آنها راه یافته:

(( LUax ))

***************************************************

(مرحله چهارم اثبات فرمول نسبیّت عقل // اینشتین در ادامه چنین میـنویـسـد) :

***************************************************

اشتراک آن افراد معصوم (= امامان و پیامبران) با  ما،  در : ((L)) (= محدودۀ تعقل) بشری، برای “ایکس” مجهول است؛ که ایشان با همین ((L)) با ما بحث و مناظره کرده و ما را هدایت می نمایند. پس:

(( L . L = L 2 ))

(یعنی: اِل به توان دو)؛ که: “دین، تعقل انسان را قویتر میسازد” ( چون تعقل پیشوای معصوم، تکیه گاه و تقویت کنندۀ تعقل انسان دیندار است).

و چون ((L)) دارای متعلق (( a x )) – یا همان شناخت مجهول – نیز بود، پس می نویسم:

La x . La x =  (La x)2

که این 2(Lax) “شناخت محدود بشری” است که با استدلال های معصومان قوّت و توان (2) یافته است.

***************************************************

(مرحله پنجم و ارائۀ صورت نهایی فرمول”نسبیّت عقل”// اینشتین مینویـسد) :

***************************************************

و چون “بُعد نامحدود” ((U)) – که طیف محدودی از آن به معصومین رسیده -

ضرب در آن شود:

(Lax)2 . U  =  U . (Lax)2

…… چون متعلق ” آ – ایکس”(ax) – که شناخت مذهبی است – همواره ثابت و بدون توان میباشد، پس (برابر است با: U.L2ax یعنی: تضارب شناخت محدود ما: Lax در شناخت متصل به نامحدود معصومین: LUax ) (که در نهایت، چنین می دهد: “شناخت کامل مذهبی” یا: L2Uax) :

LUax . Lax = L2Uax

بنابراین، ارزش عقل معلوم شد؛ که یکی از ستونهای بنای اسلام و ایمان مذهبی است؛ ولی انتظار خداوند از ما، فقط در محدودۀ همان “وجدان مُحرِّک عقلی بشری”: Lrx می باشد؛ که چون به ندای آن گوش فرا دهد و تحقیق کند به: Lax و”شناخت دین حقّ” خواهد رسید.

پس همین که آن دین را به عقل خود پذیرفت، مابقی آن بر عهدۀ: Luax و معصومان و پیشوایان (= امامان) آن دین و مذهب است. به عبارت بهتر: ” دیگر، محدودۀ عقل، پایان پذیرفته و راه به جائی نخواهد برد؛ مگر بکمک آن معصومان”.

همانند خانه ای که آدرس آن را پرسان پرسان جویا می شویم و بالاخره به درب آن میرسیم؛ ولی راهنمائی داخل آن، دیگر، وظیفۀ آدرس نیست؛ بلکه وظیفه صاحِب خانه است.

و به نظر من (= اینشتین) یکی از دانشمندان اسلامی به نام “محمد امین اِستَرآبادی” (احیاگر مکتب”اخباری ها”- که دخالت عقل را در حریم شرع ممنوع می دانند- فوت: 1033 قمری) مطلب مورد نظر من (= اینشتین) را خوب فهمیده بوده و پیش از من این را در کتاب “فوائد” (= الفوائد المَدَنیّة) -  که نسخۀ ترجمۀ انگلیسی آن نزد من (=اینشتین) است – تشریح نموده بود؛ ولی حملات ناآگاهانۀ “عقل پرستان” به او مهلت نداد که بیش از این راز “عقل محدود بشری” را بازگو کند.

و طرز تفکر (علاّمه)”مجلسی” نیز همانند او (=استرآبادی) است و من (=اینشتین) نیز همین را پذیرفته ام. (ادامه دارد)

 1 نظر
  • 1
  • ...
  • 382
  • 383
  • 384
  • ...
  • 385
  • ...
  • 386
  • 387
  • 388
  • ...
  • 389
  • ...
  • 390
  • 391
  • 392
  • ...
  • 399

معرفی حوزه علمیه حضرت عبدالعظیم ع

شهرری، زمانی دارای حوزه‌های بسیار بوده و یک مرکز علمی محسوب می شد که مهم‌ترین عامل آن، حُسن‌ همجواری با مشاهد شریفه سه امامزاده بزرگوار، خصوصاً حضرت عبدالعظیم(ع) است که در این باره یکی از مراجع عالی‌قدر شیعه، حضرت‌ ایة الله ‌بهجت به طلاب فرمودند: «شما در جوار گنج الهی هستید، قدر آن را بدانید». قدمت حوزه علمیه آستان حضرت عبدالعظیم(ع) به سال‌های اوایل پیروزی انقلاب اسلامی بر می گردد. در اواسط شهریور 1359 بنای مقبره رضاخانی تخریب و به جای آن حوزه علمیه احداث شد و در 1366 حدود هفتاد نفر طلبه برای سال اول پذیرفته شدند. حوزه ‌علمیه آستان ‌حضرت‌عبدالعظیم(ع) ظرفیت ‌پذیرش سیصد طلبه علوم دینی در دو سطح 2و 3 را داراست و ساختمان آن از کلّیه امکانات آموزشی و رفاهی برخوردار است و از این جهت جزء معدود حوزه‌های کشور است. زیر بنای کلّ ساختمان 11 هزار و 500 متر مربع و محوطه، 6500 متر مربع و مساحت کلّ مدرسه 18 هزار متر مربع است.

جستجو

موضوعات

  • همه
  • طب سنتی و پزشکی
  • سیاسی
  • مناسبتهای سال
  • اخبار حوزه
  • علمی
  • مذهبی
  • عمومی
  • دست نوشته های یک طلبه
  • نرم افزار
  • شهداء
  • استفتائات
  • جدیدترین مقالات
  • برگی از زندگی علما
  • فراخوان
  • پژوهش
  • معرفی رسانه
  • منِ طلبه
  • نمونه سوالات امتحانی سطح2
  • داستان های پند آموز

پیوندهای روزانه


پشتیبانی سامانه وبلاگ مدارس
وبلاگ خانم یادگاری
گفته ها و ناگفته های یک طلبه
شبکه اجتماعی هادی نت
دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبري
دفتر مقام معظم رهبري

خبرنامه

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31

اوقات شرعی

امروز: شنبه 04 مرداد 1404
اوقات شرعی به افق:
  • اذان صبح اذان صبح:
  • طلوع آفتاب طلوع آفتاب:
  • اذان ظهر اذان ظهر:
  • غروب آفتاب غروب آفتاب:
  • اذان مغرب اذان مغرب:
  • نیمه شب شرعی نیمه شب شرعی: